امام شناسي

پرسش 1: طلب حاجت شرح آيه يا حديثي را در مورد"طلب حاجت از معصومين عليهم السلام يا درخواست حاجت از غير خدا بيان كرده.... پاسخ: درخواست از غير خدا همان توسل است .ت

 

امام باقر عليه السلام: خداوند ، خوش دارد كه از او خواهش شود و از آنچه نزد اوست ، درخواست گردد. تحف العقول

 

پرسش 1: طلب حاجت شرح آيه يا حديثي را در مورد"طلب حاجت از معصومين عليهم السلام يا درخواست حاجت از غير خدا بيان كرده.... پاسخ: درخواست از غير خدا همان توسل است .توسّل يعني كسي را در پيشگاه خداوند شفيع قرار دادن، البته آدمي مي‏تواند و مجاز است كه مستقيماً از خداوند حاجت خود را بخواهد، ولي اگر بتواند در مسير دعاي ديگران- به خصوص مقرّبان درگاه الهي را نيز همراه خود سازد، احتمال تأثير فزون‏تري در كار خواهد بود. اگر خداوند به طور كلي فراموش گردد و تنها وسايط ديده شوند، اين امر با آموزه‏هاي ديني و قرآني سازگاري ندارد. توسل به اولياي الهي موجب شرك نيست؛ ‌زيرا كساني كه توسل به اولياي الهي پيدا مي‌كنند، هيچ گونه استقلالي براي ايشان قائل نمي‌شوند . فرق توسل به ائمه (ع) و معبودهاي ساختگي آن است كه: توسل جويندگان به معبودها آنها را عوامل مستقل و تصميم گيرنده در عرض خداوند به حساب مي‏آورند و اين شرك است. به اعتقاد ما نقش ائمه و انبيا (ع) و اولياي الهي شفاعت اذني است. يعني آنان با اذن خدا و طبق خواست او به مدد مددجويان مي‏شتابند. چنين ديدگاهي هرگز مستلزم شرك نيست. زيرا اراده ائمه (ع) را در طول اراده خدا و مجراي همان قرار مي‏دهد، نه مستقل از آن. از توضيح فوق اشتباه وهابيون كه شيعه را در اين زمينه متهم به شرك مي‏كنند ،به خوبي روشن مي‏شود. به دلائل ذيل به اولياي الهي متوسل مي‌شويم: اولاً: خداوند در قرآن فرموده است: «وَ اِبْتَغُوا إِلَيهِ اَلْوَسِيلَةَ ؛به سوي خداوند وسيله برگيريد»(1) اين وسيله مي‏تواند اعمال صالح باشد و مي‏تواند شخص صالح و وجيهي باشد. زيرا انسان آلوده و گنهكار چون از ساحت قرب الهي دور است، با توسل به محبوبين درگاه خدا تضمين بهتري براي درخواست خود مي‏يابد. در قرآن نيز آياتي در مورد توسل به اوليا آمده است. فرزندان يعقوب هنگام پشيماني از گناه خود گفتند: «يا أَبانَا اِسْتَغْفِرْ لَنا؛ اي پدر ! براي ما طلب آمرزش نما»،(2) در آيه ديگر مي‏فرمايد: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اَللَّهَ وَ اِسْتَغْفَرَ لَهُمُ اَلرَّسُولُ لَوَجَدُوا اَللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً ؛اگر به هنگام ستم برخويش نزد تو آيند "اي پيامبر" و استغفار كرده و تو نيز براي آنان استغفار كني ،خدا را توبه پذير و مهربان خواهند يافت»،(3). دوم: خداوند عنايت دارد كه در مراحل گوناگون و به راه هاي مختلف، انسان‏ها به افراد برگزيده و الگوهاي راستين توجه يابند تا از اين طريق راهي به سوي تربيت درست بيابند و توسل يكي از همان راه‏هاست. بنا براين متوسلان، با معرفت بر اين اسباب‌ها و وسائل، نه اصالتي قائلند و نه استقلالي، بلكه وسيله اي مي‌انديشند كه خداي سبب ساز آن‌ها را مجراي فيض و طريق رحمت خود قرار داده و مومنان را بر آن امر نموده است. توسل و درخواست حاجت به دو صورت انجام مي شود : يک - خواندن خدا به حق اولياي او: 1-1. پيامبر اكرم: «خداوند مي‏فرمايد: اي بندگان ! گرامي‏ترين خلق و پرفضيلت‏ترين آنان نزد من، محمد و برادرش علي و امامان بعد از وي هستند. اينان «وسيله»ها به سوي من مي‏باشند. هر كسي حاجتي دارد و نفعي را طالب است و يا دچار حادثه‏اي سخت و زيان بار گشته و برطرف شدن آن را مي‏خواهد، مرا به محمد و آل طاهر طاهرينش بخواند تا به نيكوترين وجه حاجت او را بر آوردم».(4) 2-1. امام موسي كاظم: «هر گاه حاجتي به درگاه خداوند داشتي، بگو: «اللهم اني أسألك بحق محمد و علي...»؛ يعني خدايا! به حق محمد و علي تو را مي‏خوانم. نزد تو شأن و منزلت والايي دارند. پس به حق اين منزلت و رتبه از تو مي‏خواهم بر محمد و آل محمد درود فرستي و حاجت مرا برآورده سازي.(5) 3-1. سمهودي از علماي اهل‏سنّت، در فصلي از كتاب خود تحت عنوان «توسّل زائر به رسول خدا و شفيع قرار دادن وي به پيشگاه خدا» مي‏نويسد: «بدان كه استغاثه از پيامبر اكرم و جاه و منزلت او را به درگاه خداوند شفيع قرار دادن، كار انبيا و مرسلين و سيره صالحان پيشين بوده است؛ قبل از خلقت آن حضرت و بعد از آن، چه در حال حيات و چه بعد از رحلت، چه در عالم برزخ و چه در عرصه قيامت...» عمر بن خطاب مي‏گويد: «پس از اينكه آدم ابوالبشير مرتكب ترك اولي شد، در مقام توبه به پيشگاه خداوند عرضه داشت: «يا ربّ أسئلك بحق محمد(ص) لمّا غفرت لي»؛ يعني، پروردگارا به حق محمد از تو مي‏خواهم كه مرا بيامرزي... .(6) 4-1. توسّل عمر بن خطاب به عباس در كتاب‏ها و مدارك معتبر اهل‏سنّت آمده است: زماني قحطي و خشكسالي پيش ‏آمد، عمر از طريق توسّل به عباس عموي پيامبر، طلب باران كرد و گفت: «هذا والله الوسيلْ الي الله و المكان منه؛ به خدا سوگند! عباس وسيله به درگاه الهي و داراي قرب و منزلت نزد او است» و «اللهم انّا نتوسّل اليك بعمّ نبيّنا فاسقنا؛ خدايا! به وسيله عموي پيغمبرمان به تو روي مي‏آوريم، پس سيرابمان كن»(7) و يا مي‏گفت: «اللهم انّا نستقيك بعمّ نبيّك و نستشفع اليك بشيبه;(8) خدايا! ما به وسيله عموي پيامبرت از تو باران مي‏خواهيم و موي سفيد او را به درگاه تو شفيع مي‏آوريم». 5-1. تعليم توسّل به اصحاب عثمان بن حنيف مي‏گويد: روزي در محضر پيامبر بودم، حضرت به شخصي كه مشكل خود را به ايشان عرضه مي‏كرد، شيوه دعا و توسّل را چنين تعليم فرمود: برو وضو بساز و دو ركعت نماز به جا آور . پس از آن خداوند را با اين جملات بخوان: «اللهم اني اسألك و اتوجه اليك بنبيّك نبي الرحمْه يا محمد انّي اتوجّه بك الي ربّي في حاجتي لتقضي، اللهم شفّعه فيّ;(9) بار خدايا! از تو در خواست مي‏كنم و به تو روي مي‏آورم به پيامبرت، پيامبر رحمت. اي محمد! به حق تو به سوي خدايم روي آورده‏ام تا حاجتم بر آورده شود. خدايا! پيامبرت را در مورد من شفيع قرار ده» 6-1. توسل پيامبر به انبياي گذشته انس بن مالك مي‏گويد: روزي كه فاطمه بنت اسد فوت كرد، پيامبر دستور داد قبري را حفر كنند. آن گاه حضرت وارد قبر شد و در آن خوابيد و چنين ادعا كرد:«اللهم اغفر لامي فاطمه بنت اسد، و وسع عليها مدخلها، بحق نبيك و الانبيأ الذين من قبلي؛ خدايا! مادرم فاطمه بنت اسد را بيامرز و جايگاه او را وسعت بخش، به حق پيامبرت و پيامبران قبل از من».(10) 7-1. توسل امام حسين(ع) امام حسين(ع) در دعاي معروف عرفه، چنين با خداوند مناجات مي‏كند: «اللهم انا نتوجه اليك في هذه العشيْ التي شرفتها و عظمتها بمحمد نبيك و رسولك...؛ بار خدايا! ما دراين شامگاه كه به آن شرف و عظمت بخشيده‏اي، به وسيله محمد(ص) پيامبرت و رسول و برگزيده ات، رو به درگاه تو مي‏آوريم».(11) دو. درخواست دعا از اولياي الهي در خواست دعا همجنان كه از برادر و خواهر مؤمن امري صحيح و پسنديده است، از اولياي الهي و آبرومندان درگاه او، به طريق اولي بجا و پسنديده است و ريشه قرآني دارد كه‌ايات آن پيش تر بيان شد. سه. در خواست حاجت از اولياي الهي به طور مستقيم حاجت خود را از اولياي الهي طلب كنيم؛ مثلاً بگوييم: اي پيامبر رحمت! مريض ما را شفا بده؛ همان گونه كه صحابي خطاب به ايشان عرض كرد:«اسألك مرافقتك في الجنه؛ از تو مي‏خواهم در بهشت همنشينت باشم».(12) پي‏نوشت‏‌ها: 1. مائده(5) آيه 25. 2. يوسف (12) آيه 97. 3. نساء (4) آيه 64. 4.بحارالانوار، ج 94، ص 22، ح 20 5.همان، ج 94، ص 22، ح 19 6.مستدرك صحيحين، ج 2، ص 615 7.اسدالغابه، ج 3، ص 165 8.شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 7، ص 274؛ صحيح بخاري، ج 2، ص 16 و ج 4، ص 209؛ صحيح ابن خزميه، ج 2، ص 338؛ صحيح ابن جبان، ج 7، ص 111 9.مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138؛ حاكم نيشابوري، مستدرك صحيحين، ج 1، ص 313؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 441، ح 138؛ التاج الجامع (صحاح خمسه 9)، ج 1، ص 286؛ سمهودي، وفأ الوفأ، ج 4، ص 1373؛ سنن ترمذي، ج 5، ص 229، ح 3649 10. كنز العمال، ج 12، ص 148، ح 34425؛ المعجم الكبير، ج 24، ص 352 11.سيد بن طاووس، اقبال، ج 2، ص 85 12.صحيح المسلم، ج 2، ص 52، سنن ابي داوود، چ 1، ص 297، ح 2320؛ شرح نهج البلاغه اين ابي‏حديد، ج 10، ص 207

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
‏شيعيان با توجّه به ويژگي هاي امام معتقدند که انتخاب امام و پيشواي بر حق از عهده مردم ساخته نيست. امام خليفه مردم نيست بلکه خليفه خدا و رسول اوست و بايد از جانب خدا و پيامبر معين گردد.
از ويژگي هاي امام، «عصمت» است، يعني امام بايد معصوم از خطا و نسيان باشد . اين مقام يک صفت روحي و دروني است و مردم قادر به تشخيص آن نيستند. حتي اگر مردم به پاکي و امانت يک فرد اعتقاد هم داشته‏ باشند و جملگي بر اين رأي اتفاق کنند که از وي در طول زندگي خلافي سر نزده‏است، باز هم دليل بر عصمت او نمي تواند باشد. زيرا عصمت امري است که بايد تضمين شده‏ باشد ،يعني فرد معصوم بايد از مصونيت مادام‏العمر نسبت به خطا و گناه بهره‏مند باشد . يقين به چنين مقامي در مورد يک فرد جز به اتکاي بيان پيامبر که از علم و وحي الهي سرچشمه مي‏گيرد امکان‏پذير نيست.
همچنين امام بايد به تمام احکام و معارف ديني احاطه و معرفت کامل داشته ‏باشد. هيچ نکته‏اي از دقائق معارف الهي نيست که از دايره علم امامت فراتر باشد. ولي مانند عصمت تشخيص چنين مرتبه رفيعي از علم و دانش هم کار مردم نيست. بلکه تشخيص اين مقام علمي خاص، از کسي بر مي‏آيد که داراي همان حد از علم و دانش باشد . اين موضوع باز به خدا و رسول برخواهد گشت .بنابراين علم و عصمت ايجاب مي‏کند که امام منصوص باشد، يعني از جانب خدا انتخاب گردد . پيامبر هم وي را به مردم معرفي نمايد.
بحث تعيين امام صرف نظر از محتواي فکري و عقيدتي آن يک جنبه تاريخي نيز دارد و موضوع آن هم امامت حضرت علي عليه السلام است. چنانچه براي حضرت چنين مقامي به ثبوت برسد ،براي بقيه ائمه عليهم السلام به نصّ امام قبلي تمسک مي‏شود.

پرسش 2:
وحي الهام يا از قبل جايي مكتوب بوده؟
پاسخ:
2@@
بر اساس آموزه‌هاي وحياني نه تنها وحي و الهام بلکه همه چيز قبل از خلقت و يا قبل از تنزل، در جاي ديگر که خزائن علم الهي‌اند ثبت بوده است و اندکي از آن فرو فرستاده شده، از اين رو در قرآن کريم فرمود:
«و ان من شيء الا عندنا خزائنه و ما تنزله الا بقدر معلوم؛ (1) خزينه‌هاي همه چيز تنها نزد ما است، ولي ما جز قدر معين آن را (از عالم امر به عالم خلق) نمي‌فرستيم».
در خصوص وحي و الهام نيز آيات و رواياتي بسياري است که مي‌رساند آيات و معارف قلبي قبل از تنزل به چهره جان آدمي در فراتر از اين نشئه و در عوالم غيبي بوده و از آن جا به اين عالم تنزل يافته است. به عنوان مثال در قرآن کريم درباره آيات الهي فرمود:
«انه لقران کريم، في کتاب مکنون، تنزيل من رب العالمين؛ (2) آن قرآن کتابي گرامي است که در کتاب محفوظه مقام دارد و اين کتاب از سوي پروردگار عالميان نازل شده است».
در آيه ديگر با اشاره به اين که آورنده وحي جبرئيل است که آن را از عالم بالا بر قلب پيامبر فرود آورده فرمود: «.... فانه نزله علي قلبک باذن الله؛ (3) جبرئيل آن قران را به فرمان خدا بر قلب تو نازل کرده است».
روشن‌تر از همه فرمود: «بل هو قرآن مجيد في لوح محفوظ؛ (4) بلکه اين کتاب قرآن بزرگوار است که در لوح محفوظ حق نگاشته است». بر اساس اين گونه آموزه‌هاي وحياني معلوم مي‌شود که وحي قبل از تنزل در عالم دنيا در عوالم غيبي در گنجه‌هاي علوم الهي بوده و جلوه‌اي از آن تنزل يافته است. حقيقت آن هم اکنون در آن جا است. حکيم و وحي شناس بزرگ معاصر امام خميني در اين باره نکته‌هاي بسياري گفته (5) : خداوند متعال اين کتاب را از مقام قرب و قدس خود نازل فرموده و به حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به اين عالم طبيعت رسيده و به کسوه الفاظ و صورت حروفي درآمده است. (6)
تنزل وحي به صورت تجلي بوده است و نه تجافي، يعني در عين حال که تنزل کرده و در عالم طبيعت در مراتب بالاتر نيز وجود و حضور دارد و مثل باران نيست که نزولش به صورت تجافي است، يعني وقتي پايين آمد ،ديگر در بالا حضور ندارد. (7)
الهام که مرتبه پايين‌تر از وحي و نوعي معرفتي شهودي و قلبي و عرفاني است. از فراسوي عالم غيب فرود مي‌آيد . نصيب برخي قلب هاي پاک مي‌شود .قبل از تنزل و افاضه در خزائن علمي غيبي ثبت و ضبط بوده است.
پي‌نوشت‌ها:
1. حجر (15) آيه 21.
2. واقعه (56) آيه 77، 78- 79.
3. بقره (2) آيه 97.
4. بروج (85) آيه 21-22.
5. جلوه‌هاي قرآني در نگاه امام خميني ص 23 تا 70.
6. اداب الصلاه ،ص 184.
7. جلوه‌هاي قرآني در نگاه امام خميني، ص 41.

با عرض خسته نباشید سوالی که من داشتم در مورد جسد مطهر امامان معصوم است اینکه شنیدم که اجساد مطهرشان بیشتر از سه شب داخل قبر نمی ماند این مطلب درسته؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
آنچه شنيده ايد ،خاستگاه روايي دارد . در برخي روايات بدين نكته اشاره گرديده، از آن ميان در بحارالانوار نقل شده كه رسول اكرم فرمود :
انا اكرم عندالله من ان يدعني في الارض اكثر من ثلاث (1) ؛نزد خداوند گرامي تر از آن هستم كه مرا بيش تر از سه روز در زمين بگذارد .
مرحوم مجلسي با اشاره بدين حديث گفته : ترديدي در مرگ انبيا نيست ، ولي در روايات آمده است كه خداوند آن ها را بعد از مرگ شان به سوي آسمان مي برد ، آن ها در آن جا تا روز قيامت متنعم به نعمت هاي الهي هستند . در آن جا داراي حيات و زندگي اند ، اين كار در قدرت و توان خداوند است و محال تلقي نمي شود ، چنان كه در حديث ياد شده در باره پيامبر نقل شده است ،
از نظر ما همين مسئله درباره ائمه (ع) نيز مطرح است ، چه اينكه رسول خدا فرمود :لو مات نبي بالمشرق و مات وصيه بالمغرب لجمع الله بينهما؛(2)
اگر پيامبري در مشرق زمين از دنيا برود و وصي او در مغرب زمين از دنيا برود ، خداوند بين آن دو جمع مي كند .
طبق اين روايت معلوم مي شود كه ابدان مطهره معصومين ممكن است پس از چند روز به آسمان ها منتقل گردند . اگر قبور مطهر آن ها را زيارت مي نماييم ،از اين باب نيست كه بدن آن ها در ان جا قرار دارد ، بلكه به دليل شرافت آن قبور است كه چند مدتي بدن آن ها در آن جا مدفون بود. بعد از آن غايب و به آسمان منتقل گرديده است . (3)
پي نوشت:
1.بحار ، ج26،ص303.
2و 3. همان ،ص304.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها