همسرگزيني (انتخاب همسر و خواستگاري)

باعرض سلام وقبولی طاعات وعبادات در ماه مبارک.بنده دردانشگاه خواستگاری دارم که مدت دوسال همدیگررامیشناسیم وبه هم علاقه مندشدیم.منتهاخانواده ایشان مخالفند.آنهابدون آنکه مرادیده باشندوبه خواستگاری بیاینداستخاره گرفتندکه جواب آن بدبودوبه همین دلیل تحت هیچ عنوان راضی نمی شوندکه به خواستگاری بیایند.مادرایشان میگویدباخدامشورت کردم وخدامصلحت نمیداندکه باهم ازدواج کنیدومیگویدهمین قدرکه پسردختررادیده کافی است وجواب استخاره صحیح است.وتحت هیچ شرایطی قبول نمیکند.حتی حاضرنیست به مشاورهم بیاید.وازاین موضوع هردوناراحت وبلاتکلیف وسرگردانیم.وفشارهای روانی بسیاری متحمل شدیم.حالابه نظرشمابایدچه کنیم.خیلی درمانده ومستاصلیم.خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید.سپاسگزارم.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
استخاره تنها براي رفع حيرت و دو دلي در انجام يك كار است،
متأسفانه بسيارى از مردم نمى دانند كه استخاره چيست و در چه مواقعى مى بايست استخاره كرد!
زمان استخاره آن هنگامي است که انسان بعد از فکرکردن و مشورت و تحقيق نمودن اگر باز زوايايي از مسئله برايش پنهان باشد و فکر آدم به جاي نرسد، بلکه در حيرت و سرگرداني و دو دلي بماند، استخاره صحيح است،
خداوند از يک سو انسان را عاقل و صاحب خِرَد و انديشه آفريد . به او توصيه کرده است که در انجام هر کاري نخست انديشه کنيد . حتي سفارش شده ، پيش از حرف زدن ابتدا در باره حرفي که مي خواهيد بزنيد و واژه ها و کلماتي که به کار مي گيريد و در مورد بازتاب و عواقب آن فکر کنيد، بعد حرف بزنيد . از سويي ديگر گفته شده که اگر با فکر فردي و شخصي نتوانستيد به يک تصميم گيري قاطع و صحيحي برسيد، از فکر جمعي استفاده کنيد . با ديگران و کارشناسان و متخصصان در همان رشته مشورت کنيد . تا با كمك عقل فردي و جمعي و شورايي و متخصصان بتوانيد تصميم درستي بگيريد . برنامه اي هماهنگ با منافع و مصالح ، واقعيت ها وتوانايي هاي همه جانبه جسمي ، روحي ، مالي و.. خودتان بريزيد و اجرا کنيد .
خداوند عقل را در تمام ابعاد زندگى راهنما و پيامبر دروني انسان قرار داده است. بنا براين عقل چون چراغ هدايتى است كه نورافشانى مي کند. انسان را از حيرت و سرگرداني و ندانم کاري ها نجات مي دهد . از اين رو گفته مي شود ،استخاره هميشه بعد از فکر کردن و استشاره و مشورت نمودن با افراد صاحب نظراست . حال اگر عقل و مشورت راه به جايى نبُرد و هنوز زاويه هايى وجود دارد كه ناشناخته مانده است , براى اطمينان خاطر ونجات از سردرگمى , بد نيست که انسان با قرآن يا تسبيح و خواندن دعا و ذکر خدا استخاره يعني طلب خير از خدا کند . استخاره در واقع نوعي تفأل زدن و فال گرفتن همراه با ذکر خدا است که هيچ گونه الزامي به دنبال ندارد . يعني اگر بعد از استخاره اي که بد آمده، انسان از راه تفکر يا تحقيق بيش تر متوجه خوبي آن شد ، يا به عکس استخاره اي ديد ، خيلي خوب آمد ، بعد متوجه بد يا زيان آور بودن آن شد ، مي تواند خلاف استخاره خود عمل کند . زيرا خداوند عقل و بينش فردي و جمعي و شورايي انسان را پيامبر دروني و چراغ راهنماي انسان قرار داد . نه استخاره با آن مفهوم نا درستي که ميان مردم جا افتاده است و متأسفانه به غلط اسم آن را هم مي گذارند « مشورت با خدا ».
بنا براين ببينيد آيا مخالفت والدين خواستگار شما صرفا به خاطر نتيجه استخاره است يا چيز و چيزهاي ديگر ، که استخاره يکي از آن ها است . اگر به خاطر استخاره است بايد کسي را واسطه قرار داد تا با آن ها صحبت کند ،يعني يک فرد عاقل و اهل اطلاع مثل روحاني يا امام جماعت محل و کسي که والدين خواستگارت آن فرد را قبول دارد و حرفش روي تصميم گيري آن ها تأثير مي گذارد واسطه شود تا مسئله استخاره را براي شان تبيين کند . تا به جاي استخاره به تحقيق و استشاره رو آورند. اگر باز دغدغه دا رند و راضي نمي شوند بگويند ، مالي انفاق کنند و صدقه اي بدهند و مجددا استخاره کنند. اما اگر استخاره بهانه است و مسئله چيز ديگري است . بايد ديد علت مخالفت شان چيست ؟ اگر عقلايي و قابل توجه است ، شما هم به آن ملتزم باشيد . چه بسا دختران و پسراني هستند که از جهت ايمان، عقل و اخلاق ، اصالت خانوادگي و ساير ويژگي ها و ملاک ها ، خوب و پسنديده اند ، اما آن دو همسر شايسته و مکمل يکديگر نيستند. ولي اگر با فرد ديگري ازدواج کنند ،هر دو خوشبخت و عزيز خواهند شد .
اگر مخالفت آن ها دليل محکمه پسند عقلايي و ديني ندارد، اگر چه بدون رضايت والدين خواستگارت ازدواج از جهت شرعي اشکال ندارد اما سعي کنيد از طريق واسطه ها رضايت شان را جلب کنيد تا از فرايند ازدواج از خواستگاري و بله برون تا عقد و عروسي خاطره شيرين و به ياد ماندني داشته باشيد . در فرايند زندگي و تلخي و شيريني هايش از حمايت و پشتيباني آن ها برخوردار گرديد .

 دردانشگاه خواستگاري دارم که مدت دوسال همديگررا مي شناسيم وبه هم علاقه مندشديم.منتهاخانواده ايشان مخالفند.آن ها بدون آن که مرا ديده باشند و به خواستگاري بيايند،استخاره گرفتندکه جواب آن بد بود و به همين دليل تحت هيچ عنوان راضي نمي شوندکه به خواستگاري بيايند.

پرسش: استخاره در ازدواج وموانع پيش آمده شرح : دردانشگاه خواستگاري دارم که مدت دوسال همديگررا مي شناسيم وبه هم علاقه مندشديم.منتهاخانواده ايشان مخالفند.آن ها بدون آن که مرا ديده باشند و به خواستگاري بيايند،استخاره گرفتندکه جواب آن بد بود و به همين دليل تحت هيچ عنوان راضي نمي شوندکه به خواستگاري بيايند.
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
استخاره تنها براي رفع حيرت و دو دلي در انجام يك كار است،
متأسفانه بسيارى از مردم نمى دانند كه استخاره چيست و در چه مواقعى مى بايست استخاره كرد!
زمان استخاره آن هنگامي است که انسان بعد از فکرکردن و مشورت و تحقيق نمودن اگر باز زوايايي از مسئله برايش پنهان باشد و فکر آدم به جاي نرسد، بلکه در حيرت و سرگرداني و دو دلي بماند، استخاره صحيح است،
خداوند از يک سو انسان را عاقل و صاحب خِرَد و انديشه آفريد . به او توصيه کرده است که در انجام هر کاري نخست انديشه کنيد . حتي سفارش شده ، پيش از حرف زدن ابتدا در باره حرفي که مي خواهيد بزنيد و واژه ها و کلماتي که به کار مي گيريد و در مورد بازتاب و عواقب آن فکر کنيد، بعد حرف بزنيد . از سويي ديگر گفته شده که اگر با فکر فردي و شخصي نتوانستيد به يک تصميم گيري قاطع و صحيحي برسيد، از فکر جمعي استفاده کنيد . با ديگران و کارشناسان و متخصصان در همان رشته مشورت کنيد . تا با كمك عقل فردي و جمعي و شورايي و متخصصان بتوانيد تصميم درستي بگيريد . برنامه اي هماهنگ با منافع و مصالح ، واقعيت ها وتوانايي هاي همه جانبه جسمي ، روحي ، مالي و.. خودتان بريزيد و اجرا کنيد .
خداوند عقل را در تمام ابعاد زندگى راهنما و پيامبر دروني انسان قرار داده است. بنا براين عقل چون چراغ هدايتى است كه نورافشانى مي کند. انسان را از حيرت و سرگرداني و ندانم کاري ها نجات مي دهد . از اين رو گفته مي شود ،استخاره هميشه بعد از فکر کردن و استشاره و مشورت نمودن با افراد صاحب نظراست . حال اگر عقل و مشورت راه به جايى نبُرد و هنوز زاويه هايى وجود دارد كه ناشناخته مانده است , براى اطمينان خاطر ونجات از سردرگمى , بد نيست که انسان با قرآن يا تسبيح و خواندن دعا و ذکر خدا استخاره يعني طلب خير از خدا کند . استخاره در واقع نوعي تفأل زدن و فال گرفتن همراه با ذکر خدا است که هيچ گونه الزامي به دنبال ندارد . يعني اگر بعد از استخاره اي که بد آمده، انسان از راه تفکر يا تحقيق بيش تر متوجه خوبي آن شد ، يا به عکس استخاره اي ديد ، خيلي خوب آمد ، بعد متوجه بد يا زيان آور بودن آن شد ، مي تواند خلاف استخاره خود عمل کند . زيرا خداوند عقل و بينش فردي و جمعي و شورايي انسان را پيامبر دروني و چراغ راهنماي انسان قرار داد . نه استخاره با آن مفهوم نا درستي که ميان مردم جا افتاده است و متأسفانه به غلط اسم آن را هم مي گذارند « مشورت با خدا ».
بنا براين ببينيد آيا مخالفت والدين خواستگار شما صرفا به خاطر نتيجه استخاره است يا چيز و چيزهاي ديگر ، که استخاره يکي از آن ها است . اگر به خاطر استخاره است بايد کسي را واسطه قرار داد تا با آن ها صحبت کند ،يعني يک فرد عاقل و اهل اطلاع مثل روحاني يا امام جماعت محل و کسي که والدين خواستگارت آن فرد را قبول دارد و حرفش روي تصميم گيري آن ها تأثير مي گذارد واسطه شود تا مسئله استخاره را براي شان تبيين کند . تا به جاي استخاره به تحقيق و استشاره رو آورند . اگر باز دغدغه دا رند و راضي نمي شوند بگويند ، مالي انفاق کنند و صدقه اي بدهند و مجددا استخاره کنند. اما اگر استخاره بهانه است و مسئله چيز ديگري است . بايد ديد علت مخالفت شان چيست ؟ اگر عقلايي و قابل توجه است ، شما هم به آن ملتزم باشيد . چه بسا دختران و پسراني هستند که از جهت ايمان، عقل و اخلاق ، اصالت خانوادگي و ساير ويژگي ها و ملاک ها ، خوب و پسنديده اند ، اما آن دو همسر شايسته و مکمل يکديگر نيستند. ولي اگر با فرد ديگري ازدواج کنند ،هر دو خوشبخت و عزيز خواهند شد .
اگر مخالفت آن ها دليل محکمه پسند عقلايي و ديني ندارد، اگر چه بدون رضايت والدين خواستگارت ازدواج از جهت شرعي اشکال ندارد اما سعي کنيد از طريق واسطه ها رضايت شان را جلب کنيد تا از فرايند ازدواج از خواستگاري و بله برون تا عقد و عروسي خاطره شيرين و به ياد ماندني داشته باشيد . در فرايند زندگي و تلخي و شيريني هايش از حمايت و پشتيباني آن ها برخوردار گرديد .

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما. می دان که این سایت برای پاسخ گویی بهشئوالات دینی می باشد ولی من در موردی درمانده شده ام و کسی را ندارم تا با او مشورت کنم و می خواهم نظر دین را راجع به آن بدانم. من حدود 3 سال پیش با پسری آشنا شدم و در این مدت تحت نظر مادرم با او ارتباط داشتم 1 سال پیش به خواستگاریم آمد تحقیقات زیادی کردیم و همه چیز خوب بود جز دو مورد یکی اینکه تحصیلات او دیپلم بود من کارشناسی و دیگر اینکه او فروشنده یک مغازه است(یعنی مغازه برای خودش نیست)ولی درآمد مکفی دارد.پدرم به این دو علت مخالفت کرد.ما به هم علاقه داریم و من واقعا نمی دانم چگونه پدرم را راضی کنم.پدرم در ابتدا قول داد اگر او دانشگاه قبول شود جواب مثبت بدهد ولی الان می گوید باید کار دولتی داشته باشد و یا مغازه بخرد.من میخواهم بدانم دین چه راهی جلوی پای من می گذارد.من نمیخواهم حرمت پدرم بشکند می خواهم با صلاحدید دین جلو بروم.ممنون می شوم که سئوالم را پاسخ بدهید با تشکر از لطف شما

با سلام و تشکر از اعتماد شما نسبت به مرکز
يکي از توصيه‌هاي هميشگي ما مشاوران به همه دختر و پسرها اين است که پيش از قول جدي در حضور خانواده و متعهد شدن نسبت به همديگر بر اساس عرف، شرع و قانون به همديگر دل نبنديد. دليل آن هم روشن است چون بعد از وابستگي عاطفي امکان دست يابي به يک شناخت مناسب نخواهد بود و از دست مشاوران هم کاري بر نمي آيد ،مگردر جلسات مشاوره متعدد و تازه آن هم با قصد خود دختر يا پسر!؛ از طرف ديگر گاهي به هر دليلي ازدواج محقق نمي‌شود . وابستگي طرفيني به يکديگر و به ويژه دختر منجر به بروز اختلالات و يا رفتارهاي نابهنجار خواهد شد. يکي از موارد همان مخالفت والدين است که اکنون پدر شما هر بار با يک بهانه جديد مانع تحقق ازدواج مي گردد. در اين خصوص دين هم اجازه تحقق اين ازدواج را نمي دهد و آن را مشروط به اذن پدر مي داند. نهايتاً مي‌توانيد با مداخله و ريش‌سفيدي برخي بزرگان اقوام او را به اين ازدواج متقاعد سازيد.
اما در خصوص سطح تحصيلات نيز بايد به برخي ابعاد آن توجه داشته باشيد. شواهد حاکي از آن است که بين زن و مرد نبايد بيش از دو سطح تفاوت در بين باشد . البته مشروط به آنکه مرد در يک حالت برتري نسبت به همسرش قرار داشته باشد. بنابراين موارد نامطلوب شامل:
- مواردي است که در آن دختر در برتري تحصيلي نسبت به پسر قرار دارد.
- مواردي است که در آن پسر به اندازة دو سطح يا بيش از دو سطح بالاتر از دختر قرار دارد.
گاهي جوانان بر اساس برخي شرايط ديگر اين اصل را ناديده مي‌گيرند . گمان مي‌کنند که برخي موارد ديگر مي‌تواند عاملي جبران کننده براي تفاوت تحصيلي به شمار آيد. اما متأسفانه اين تصور نادرست است. در واقع شواهد پژوهشي و موارد مشاهده شده درست در نقطه مقابل قرار دارند.
بر اساس موارد مشاهده شده، گاهي بعد از ازدواج زمينه‌هايي که هيچ گونه ارتباطي به سطح تحصيلات ندارد، به ميان آورده مي‌شود؛ چنان که ممکن است دختر در درون خود با اين احساس روبرو گرد که ازدواج من با اين مرد يک لطف در حق او بوده است؛ او بي‌سواد بود و من حقيقتاً از روي دلسوزي و ترحّم به ازدواج با او رضايت دادم.
يکي ديگر از موارد قابل توجه در اين رابطه مربوط به احساس دروني مردي است که از نظر تحصيلات در سطحي پايين‌تر از همسر خود قراردارد. در اين رابطه گاهي خود فرد بدون اينکه واقعاً مسألة توهين در جريان باشد، همواره دچار يک احساس حقارت دروني خواهد بود که سطح تحصيلات من پايين‌تر است و اين نگرش مي‌تواند منجر به کينه‌توزي و رفتار خصمانه گردد.
در يک مورد شوهر که از نظر سطح تحصيلات در سطحي پايين‌تر از همسر خود قرار دارد، تمام رفتارهاي همسر خود را مغرضانه تفسير مي‌کند و گمان مي‌کند که همسرش قصد برتري جويي نسبت به او را دارد. اين مسأله همسر را به ناسزا گويي واداشته است و از نظر او اين زن قابل تحمل نيست.
با چشم‌پوشي از مواردي که در بيش تر اوقات مشاهده مي‌شود و برخي به گمان خويش، علاقمند هستند تا خودشان را از آن مستثني کنند، بايد به مسأله‌اي جدّي‌تر توجه نمود. در حقيقت، بعد از ازدواج افراد با سطح تحصيلات نامتناسب، عملاً با دو هم سطح و شرايط فرهنگي متفاوت روبرو خواهم بود. سطح فرهنگ براي دو فرد داراي سطح تحصيلات متفاوت، کاملاً متفاوت است. تفاوت در ابعاد کلامي، شناختي، رفتاري و نگرش‌ها کاملاً ملموس است. البته ما به صورت ارزش‌داورانه به اين مسأله را مورد توجه قرار نمي‌دهيم؛ چرا که حقيقتاً نمي‌توان به اين عقيده ملتزم شد که افراد داراي سطح تحصيلات بالاتر از فرهنگ بالاتري نيز برخوردار هستند. اما تنها کافي است که بدانيم بر اساس تفاوت در پايگاه‌هاي اجتماعي دو طرف، پديدآيي برخي تنش‌ها در روابط بين فردي اجتناب ناپذير هستند. با توجه به ابعاد گسترده مسأله اي که با آن در گير هستيد ،مناسب است با شماره 09640 مرکز تماس حاصل نماييد و راهنمايي لازم را ضمن ارايه توضيحات بيش تر دريافت داريد.

با سلام پسری هستم 23 ساله. مدتی با دختری 24 ساله رابطه ای را به قصد ازدواج آغاز نموده ام.در این رابطه به غیر از صحبت کردن پیرامون ازدواج اتفاق دیگری نیفتاده است. از نظر فکری و مذهبی و اخلاقی به هم نزدیک بوده و به توافق رسیده ایم. حال در نظر دارم برای ازدواج با وی اقدام نمایم. مسئله را با خانواده ام بدون گفتن اینکه رابطه داشته ایم در میان گذاشتم و آنان هم پذیرفته اند که به خواستگاری وی بروند. ولی مدتی است که به این فکر میکنم که برای من دختری بهتر نیز برای ازدواج هست. از نظر خانوادگی و شغل پدر و شرایط زندگی و مالی در سطح پایین تری نسبت به ما قرار دارند. به طوری که خود او نیز ابراز داشته خواستگاری به خوبی من نداشته است. خانواده من هم به دلیل اینکه پدرم یکی از افراد با موقعیت شغلی و خانوادگی خوب اشت شاید در نظر داشته باشند که با خانواده ی بهتری وصلت کنم. برای روشن تر شدن موضوع اینکه پدر من رییس یک شرکت و شناس مردم شهر است ولی پدر وی کشاورزی مسن و ساکن روستا هستند. من خودم شخصا این مسائل رو برتری نمیدانم و فقط ملاکم ایمان و اخلاق خود دختر برای انتخاب بود. ولی نگرانیم از تفاوت خانواده هاست و اینکه این مسئله در آینده ی زندگیم مشکل ساز نشود. از شما تقاضا دارم به نحوی که صلاح میدانید بنده رو راهنمایی فرمایید. از طرفی فکر موقعیت ازدواج بهتر در سرم هست و از طرفی دختر را میشناسم و اخلاق و ایمانش و همینطور مدتی که با وی بودم و ناراحتی و عذاب ترک کردنش باعث میشود تنوانم او را کنار بگذارم. پیشاپیش از راهنمایی هایتان صمیمانه تشکر مینمایم.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
عنوان کلي تفاوت بين خانواده‌ها چندان مفهوم نيست؛ به خوبي مي‌دانيم که هيچ خانواده مشابهي را نمي توان يافت. حتي مي‌توان تصور نمود که افراد داراي يک صنف واحد نيز با يکديگر تفاوت هايي بنيادين دارند. به همين دليل تفاوت بين خانواده‌ها به تنهايي نمي‌تواند مشکل جدي براي ازدواج فرزندان تلقي گردد. همين طور تفاوت سني بين والدين دختر و پسر نيز به تنهايي نمي تواند به عنوان يک مانع قلمداد گردد.
اما مادامي که تفاوت‌ها منجر به تفاوت فرهنگي شوند و يا به تفاوت فرهنگي بازگردند، نمي‌توان آن ها را ناديده انگاشت؛ بنابراين بهتر است هر گونه تفاوت که مي‌تواند اختلاف جدي در سبک و روش زندگي را به وجود آورد ، مهم و جدي تلقي کرد.
با توجه به آنچه در نامه نوشته ايد، زندگي در روستا و شهر مادامي که تفاوت جدي در نگرش و تلقي به وجود نياورد ،مانعي نخواهد بود. بالاخره بايد پذيرفت که هر کسي در جايي خاص زندگي مي‌کند و به حرفه اي خاص نيز اشتغال دارد. اما گاهي بين ساير مشخصات خانواده‌ها مانند سطح سواد و نوع معاشرت و آداب و رسوم کاملاً متناقض با يکدگير است که مي‌تواند مهم باشد. اما گاهي دختر روستايي نمي‌تواند خود را با زندگي شهري تطبيق دهد و به رفتارهاي خاص خود در روستا همچنان ادامه مي‌دهد، اين مي تواند مشکلي جدي را به وجود آورد.
هم چنين اگر اين احتمال وجود داشته باشد که در آينده اين مسأله را دستمايه تمسخر و طنز قرار داده ، هر يک از مسايل خرده فرهنگي که دختر با آن درگير است ، به ريشخند بگيريد، بايد از ازدواج اجتناب نماييد و يا پس از تغيير و خودسازي واقعي به ازدواج پاسخ مثبت دهيد.
اما در مجموع به نظر مي‌رسد قاطعيت لازم را در بارة ازدواج با اين فرد نداريد و در ترديد به سر مي‌بريد؛ به همين دليل نياز به شناخت بيش تر نسبت به برخي ابعاد اين دختر و خودتان داريد. در هر صورت چنانچه باوجود آگاهي بيش تر باز هم ترديد در شما وجود داشت و نتوانستيد به اطمينان کافي دربارة آينده برسيد، بايد از ازدواج منصرف گرديد. همين طور لازم است که از هر گونه خجالت‌زدگي و احساس گناه درباره او فارغ شويد و تصميم خودتان را به او بگوييد.
به هر حال اگر مي بينيد كه در آينده ممكن است دچار تزلزل و بي ثباتي در تصميم به ازدواج با او داشته باشيد، بايد از او فاصله بگيريد. هيچ كس نبايد در يك ازدواج احساس تحميلي بودن كند. تحميل منحصراً مربوط به اصرار والدين نيست؛ بلکه گاهي خود را به حکم يک وظيفه ملزم به ارايه يک پاسخ مثبت مي‌بينيم که البته براي هر دو طرف مخاطره آميز خواهد بود. به ويژه آن که در فکر آن هستيد که شايد فردي مناسب تر از اين فرد براي شما وجود داشته باشد که در اين صورت ترديد شما بيش تراز ميزان لازم خواهد بود. براي دريافت راهنمايي بيش تر مي توانيد با سرويس مشاوره تلفني مركز با شماره 09640 تماس بگيريد و با روانشناسان اين مركز نيز گفتگو كنيد.

سلام در امر ازدواج باید به چه چیز توجه کرد؟ به نظر من زن نباید با مردی که ازش پایین تره ازدواج کند. ایا این طرز فکر درست است؟ خودم فکر میکنم اشتباه میکنم اما نمی توانم طرز فکرم را عوض کنم

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
اين طرز فكر شما كاملا صحيح است كه ما از آن به تعادل تعبير مي كنيم كه يكي از ملاك هاي اساسي انتخاب همسر مي باشد.
زنان اگر از نظر تحصيل، مال، شغل و سن پايين تر باشند و از نظر زيبايي بالاتر، ملاك هاي عمومي ظاهري و اوليه خوبي براي ازدواج دارند. چنانچه هر يك از اين موارد اشكالي باشد و تغيير يابد، به همان نسبت ريسك ازدواج بالاتر مي رود. البته اين بدان معنا نيست كه با اختلال در هر يك از اين ها، ازدواج حتماً ناموفق خواهد بود، بلكه ريسك بالاتر است و لازم است از عناصر ديگر پوشش يابد.
مثلاً شايد يكي از اين چند مورد وجود نداشته باشد، اما موارد ديگر باشد، پس مي تواند تا حدي از طرف موارد ديگر مورد پوشش قرا گيرد.
ملاك هاى ديگري ني‍‍ز وجود دارد كه در انتخاب همسر بايد در نظر گرفته شود كه عبارتند از؛
ا. آن هايى كه ركن و اساس اند و براى يك زندگى سعادتمندانه حتما لازم اند.
ب. آن هايى كه شرط كمال هستند و براى بهتر و كامل تر شدن زندگى اند و بيش تر به سليقه و موقعيت افراد بستگى دارد.
ملاك هاى دسته اول عبارتند از:
1. تدين و دين دار بودن فرد. زيرا انسانى كه دين ندارد، هيچ ندارد .انسان بى دين در حقيقت مرده متحرك است . كسى كه پاى بند به دين (كه اصلى ترين مسأله زندگى است) نباشد، هيچ تضمينى وجود ندارد كه پاى بند به رعايت حقوق همسر و زندگى مشترك باشد. انسان ديندار هرگز نمى تواند با همسر بى دين كنار بيايد و با هم زندگى سعادتمندانه اى داشته باشند.
2. اخلاق نيك داشتن كه منظور داشتن صفات و خلق و خوهاى پسنديده در نظر عقل و شرع است. در واقع اخلاق و دين دو ملاك و معيار اصل در ازدواج و انتخاب همسر است.
اگر بخواهيم نمونه هايى از اخلاق خوب و بد را اشاره كنيم، مى توان موارد زير را ذكر كرد.
ا. خوش زبانى و بدزبانى، زبان ترجمان و بيانگر احوال درون است .زبان دريچه اى است از محتويات درون فرد. زبان انسان، آينده دل اوست .
ب. بزرگوارى و حسادت .
ج. خوش خلقى و كج خلقى .
د. حق پذيرى و لجاجت .
3. شرافت و اصالت خانوادگى كه منظور نجابت و پاكى خانواده است، زيرا ازدواج دختر و پسر تنها پيوند و تركيب دو فرد نيست، بلكه پيوند دو خانواده است . نمى توان گفت مى خواهم با خود اين فرد ازدواج كنم و كارى به خانواده و فاميلش ندارم. زيرا اين فرد شاخه اى است از اين خانواده و از ريشه هاى همان درخت خانواده تغذيه كرده است . صفات اخلاقي ،روحى عقل و جسمى آن خانواده از راه وراثت و محيط و عادات به اين فرد منتقل شده است.
4. عقل؛ در واقع همان نور افكنى است كه جاده زندگى را روشن مى كند.بايد زن و شوهر براى اداره زندگى و تربيت فرزندان از نيروى عقل و فهم مجهز برخوردار باشند . رشد عقلى كافى پيدا كرده باشند همان طور كه ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و كم عقل نهى فرموده اند.
5. تناسب همتايى و كفو همديگر بودن كه از حساس ترين نكاتى است كه بايد در انتخاب همسر مورد توجه قرار گيرد. همتايى و تناسب از نظر و جنبه هاى مختلف مثل :
ا. تدين و ميزان پاى بندى به دستورات شرع .
ب. همتايى و هماهنگى فرهنگى و فكرى .
ج. همتايى اخلاقي و پاى بندى به آداب اخلاقي .
د. كفو همديگر بودن از نظر تحصيلات علمى .
ه. تناسب در زيبايى .
و. تناسب سنى .
ز. تناسب مالى و سطح اقتصادى .ملاك ها و معيار و مسائل ديگرى كه بيش تر مربوط به سليقه و موقعيت افراد دارد. در دسته دوم قرار مى گيرد و مى توان از آن صرف نظر كرد. ولى براى اينكه بتوان به يك تصميم صحيح و عاقلانه اى رسيد ،بهتر است با افراد مورد اعتماد مثل والدين، يا اقوام نزديك دلسوز و عاقل و داراى تجربه مشورت كرده و با دقت كافى تصميم مناسبى اتخاذ شود.
اما راه هاي شناخت اين ملاک ها:
اقدام براى شناسايى ملاك هاى فوق و اطلاع يافتن از وجود آن ها در يك فرد از راه هاى زير امكان پذير است:
1- تحقيق و بررسى از خانواده و چگونگى روابط خانوادگى و فاميلى. چون هر فردى تحت تأثير محيط خانواده به دنيا آمده و رشد كرده ، از آن فضاى فرهنگى و اجتماعى تأثير پذير بوده و هست.
2- تحقيق و شناسايى دوستان و نزديكان و رفقاى صميمى در محل زندگى و سكونت، محل درس و محل كار.
3- گفتگوى مستقيم (ولى تحت نظارت خانواده هاى دو طرف) با يكديگر و اطلاع يافتن از نقطه نظرات همديگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آينده مى تواند در زندگى مشترك تان تأثيرگذار باشد . كسب اطلاع از ميزان اهتمام وى نسبت به ملاك ها و معيارهاى معرفى شده.
نكته پاياني اين كه: در معيارها و ملاك ها نبايد وسواس داشت . اگر طرفين در مجموع اين ملاك ها معدل بالاي 50 بياورند ،مي توانند يك زندگي ايده ال داشته باشند.
موفق باشيد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام، دانشجویی 19 ساله هستم که به یکی از هم دانشکده ای هایم علاقه مندم، اما نمی خواهم رابطه مان دوست دختر-دوست پسری باشد از طرفی نمی توانم به خانواده بگویم(خجالت می کشم) لطفا راهنمایی کنید، ممنون.

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
صرف احساس عشق و علاقه براي زندگي مشترك كافي نيست. عشق و علاقه بايد مورد تأييد عقل و منطق قرار گيرد، زيرا عشق و علاقه بدون در نظر گرفتن موضوعاتي مانند:
شرايط و موقعيت سني، تحصيلي، اقتصادي، اطلاع از روابط والدين و اعضاي ازدواج کرده، تناسب فرهنگي، شخصيت اصلي و دروني خود طرف مقابل (انتظارات، علاقه ها ، خواسته ها ، و موضوعات مهم زندگي) يک نوع وابستگي است. در وابستگي تمام اين موضوعات ناديده گرفته شده و يا اگر متوجه مشکلي در اين موضوعات بالا شديد، به دليل وابستگي ناديده و يا به نفع خودتان توجيه خواهيد کرد.
بنابراين سعي کنيد با خويشتن داري و خود کنترلي شرايط خودتان را از نظر تحصيلي و اقتصادي در سطح مطلوب برسانيد، زيرا ممکن است با شروع دوران نامزدي فرصت اتمام يک مقطع تحصيلي و پيدا کردن موقعيت شغلي نداشته باشيد و باعث استرس و نگراني از اين جهت شويد و از ازدواج زودهنگام پشيمان شويد.
بايد مهارت هاي جرأت ورزي و مقابله با کم رويي را از منابع اينترنتي و کتاب هايي با همين عنوان بگيريد و تمرين کنيد. با افکار منفي نسبت به درميان گذشتن موضوع علاقه مندي به فرد مذکور مبارزه کنيد. با خودگويي مثبت اين موضوع را با يکي از اعضاي خانواده که از نظر عاطفي به شما نزديک تر است مطرح کنيد. سعي کنيد که با خويشتن داري و خودکنترلي ازدواج خودتان را در مسير منطقي و استاندارد قرار دهيد. به صورت جزيي و دقيق نسبت به موضوعات بالا اطلاعات کامل پيدا کنيد و بعد اقدام به ازدواج کنيد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها