مشاوره

چگونه كمتر جنب شوم ؟
اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است

چگونه كمتر جنب شوم ؟

پرسش شما از این جهت ابهام دارد كه آیا منظورتان از جنب شدن، بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب كه معمولاً آن را احتلام شبانه می نامند است یا منظور از آن، خودارضایی و استمنا است؟.

اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است كه به صورت غیر اختیاری در هنگام خواب رخ می دهد ولی در مقابل، خودارضایی پدیده ای غیر طبیعی و گناه است كه فردی با اختیار خود آن را انجام می دهد و باعث خروج مایع منی از خود می گردد بنابراین، هر كدام از این ها راهكار خاص خود را دارد كه ما در این جا به قسمت اول اشاره می كنیم و مطالبی را بیان می كنیم. برای آشنایی با قسمت دوم می توانید به سایت پاسخگو و سایت های مرتبط مراجعه كنید و مطالبی را بیابید.

این را بدانید، احتلام شبانه یا جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب يك فرآيند فيزيولوژيكي بدن است كه نشانه سلامت و بلوغ و رشد جسمي و رواني نوجوانان و جوانان و امري كاملاً طبيعي است كه هر انسان سالمي با آن مواجه است. اصولاً از نشانه هاي سالم بودن يك جوان از نظر روحي و جسمي اين است كه در دوران نوجواني و جوانی، هر از گاهی این حالت را در خود مشاهده كند. این حالت به صورت طبیعی، باعث دفع اسپرم های قدیمی و جایگزینی آن با اسپرم های جدید می گردد و این سلامت دستگاه تناسلی را ارتقا می بخشد و باعث رشد بیضه ها و تولید بیشتر مایع منی می گردد و از آنجا كه مقداری از منی معمولاً جذب خون انسان می شود و در ساختن سلول های مغزی و استخوانی و دیگر لوازم بدن نقش دارد و در نهایت باعث رشد طبیعی بدن و سلامت كامل آن می گردد. بخشی دیگر از مایع منی در كیسه های بیضه مردان برای تولید مثل و باروری ذخیره می گردد. به طور طبیعی هر وقت كيسه هاي مني به حد كافي پر شوند، خود به خود پدیده احتلام ايجاد مي شود و باعث می شود كه در خواب از بدن فرد، منی خارج شود. از طرف دیگر، محتلم شدن یك فرایند كاملاً طبیعی برای اطفای غریزه جنسی و كاهش تنش های جنسی ارضا نشده است، اين حركت يا مولود خواب هاي مهيج و يا تجسم سيماي جنس مخالف و يا انديشيدن در مسائل جنسي است و معمولاً بر اثر خواب ديدن در طول خواب شبانه حاصل می گردد. اگر گاه گاهي خواب هايي ببينيد كه باعث دفع مني گردد براي سلامتي دستگاه تناسلي كافي است. معمولاً اگر هر هفته و یا دو هفته یك بار و یا حتی با فاصله یكی دو ماه احتلام صورت گیرد، طبیعی و عادی است ولی محتلم شدن در هر روز یا دو  روز یك بار و در هفته چند بار غیر عادی است كه در این صورت، لازم است برای بررسی بیشتر و درمان نهایی به متخصصین، كلیه و مجاری ادرار، روانشناس بالینی، سكس تراپیست ها و درمانگران اختلالات جنسی مراجعه كنید.

معمولاً پدیده احتلام و جنب شدن به هنگام خواب، از زمان بیداری و آغاز آن همواره به یك شكل باقي نمي ماند و رفته رفته رو به افول مي گذارد و نوعي نظم و ترتيب در آن حاصل مي شود. مخصوصاً پس از ازدواج اين وضع كاملاً منظم می گردد و واكنش هاي افراطي آن از بين مي رود و گاهی به ندرت پدید می آید. البته باید توجه داشت كه عواملی همچون تغذيه نامناسب و استفاده از غذاهاي مقوي، پر ادویه، چرب و شيرين خصوصاً هنگام شب؛ پر بودن مثانه و شكم در هنگام خواب؛ خیالپردازی های جنسی در طول روز و خصوصاً قبل از خواب؛ پوشیدن لباس های تنگ و چسبیده و نیز لباس های پلاستیكی به بدن؛ گرم و نرم بودن رختخواب؛ گرم یا سرد بودن دمای اتاق و... در تشدید آن مؤثر است كه برای حل مشكل و كاهش احتلام شبانه راهكارهای زیر مفید خواهد بود:

1. هنگام خواب با مثانه و شكم پر نخوابید.

2. رختخواب و جای استراحت خود را خیلی راحت و نرم نكنید.

3. از عواملی كه در تشدید احتلام مؤثر هستند و ما به برخی از آنها اشاره كردیم دوری كنید.

4. از فكر كردن و تصور و تخیل درباره جنس مخالف و مسائل جنسی خودداری كنید.

5. از سخن گفتن درباره مسائل جنسی و شوخی های جنسی اجتناب ورزید.

6. از نگاه كردن به تصاویر و فیلم های مهیج و تحریك كننده جنسی جداً پرهیز كنید.

7. سعی كنید قبل از خواب وضو بگیرید و آداب آن را انجام دهید و برخی از دعاها و ذكرهای آن را بخوانید. خواندن این دعا در كاهش احتلام شبانه مفید است: «اللهُمَّ إنّی أعُوذُ بِكَ مِنَ الإحْتِلامِ ومِنْ سُوءِ الأحْلامِ ومِنْ أنْ یَتَلاعَبَ بِی الشّیْطانُ فِی الیَقْظَةِ والمَنام؛ خدا من پناه می برم به تو از احتلام و از بدی خواب و از این كه بازی كند با من شیطان در بیداری و خواب».

8. هر از چند گاهی با آب سرد استحمام كنید و به هنگام شست و شوی ناحیه تناسلی از آب سرد استفاده كنید

جدا كردن محل خواب كودك از محل خواب پدر و مادر
به لحاظ ديني چند دليل براي جدا كردن و مستقل كردن محل خواب كودكان وجود دارد:

مي خواستم بدونم دين مبين اسلام دستوري راجع به مناسب ترين سن براي جدا كردن محل خواب كودك از محل خواب پدر و مادر بيان كرده يا نه؟ اگه كرده چه سني براي اين كار مناسبه؟ يعني محل خواب كودك رو از چند سالگي بايد از پدر و مادرش جدا كرد؟

با تشكر

  به لحاظ ديني چند دليل براي جدا كردن و مستقل كردن محل خواب كودكان وجود دارد:

1. روابط زناشويي زن و مرد: در صورت خواب اشتراكي، روابط زناشويي زن و مرد در حضور كودك انجام مي شود و آثار مخربي بر او خواهد داشت؛ زيرا ممكن است در آينده با بلوغ زودرس دچار انحرافات جنسي شود. رسول خدا فرمود: سوگند به كسي كه جانم در دست اوست، اگر مرد با همسر خود بياميزد و در خانه كودكي بيدار باشد و ببيند يا سخن و صداي نفس كشيدن آن ها را بشنود، هرگز رستگار نخواهد شد و سرانجام به زنا آلوده خواهد شد (1).

اگر كودك در سني باشد كه اين پديده را درك نكند، به جهت همين عدم درك، اضطراب او را فرا خواهد گرفت.

2. وابستگي به والدين: كودكاني كه در اتاق والدين مي خوابند، وابستگي بيشتري به آنان دارند و ممكن است در آينده به استقلال آن ها لطمه وارد شود.

در مجموع مي توان گفت، بهترين زمان جدايي، 12 تا 18 ماهگي است؛ چرا كه تا اين سن، هنوز به والدين وابسته نشده و مهم تر از آن، ترس از تاريكي  برايش مفهوم نيافته است.

پس از اين سن، كودك توان مراقبت از خود را دارد؛ اما پيش از آن توان مراقبت از خود را ندارد و ممكن است دچار آسيب (خفگي) شود. گذشته از اين، گرماي وجود مادر و صداي ضربان قلب او در آرامش و رشد عاطفي او بسيار موثر است. تماس بدني كودك با مادر، سبب افزايش ترشح هورمون پرولاكتين در شير مادر مي شود و افزون بر اين مادر مي تواند در مرحله آسيب پذيري خواب كودك به او كمك كند و براي انتقال كودك از خواب سبك به عميق و بر عكس، به او ياري برساند.

خواب كودك دو مرحله دارد: مرحله سبك و عميق، در مرحله سبك، چشم حركت REM دارد و نيمه بسته است. بدن پيچ و تاب مي خورد و حركات تنفسي كودك نامنظم است. در مرحله عميق، بدن آرام، و تنفس منظم است و دست ها و پاها در دو طرف بدن رها مي شود.

80 درصد خواب كودكان سبك است و تا 3 سالگي 80 درصد خواب عميق مي شود و اين پديده از الطاف الاهي است تا كودك درخواب سبك بتواند در برابر سرما، گرسنگي، گرفتگي بيني و قطع تنفس عكس العمل نشان دهد.

كوكان، دائم از مرحله خواب سبك به عميق و برعكس در حال تغييرند و اين تغيير دائم دفعات بيداري و نتيجه دفعات زمان آسيب پذيري را بيشتر مي كند. وجود مادر كنار كودك مي تواند انتقال از خواب سبك به عميق را با شيردهي يا نوازش و لالايي راحت تر كند و در صورت عدم حضور مادر، انتقال، به راحتي انجام نمي شود و كودك گريه هاي عصبي سر خواهد داد.

پي نوشت ها:

1. وسائل الشيعه، ج20، ص 134

من و شوهرم عصبي هستيم چه بكنيم كه زندگيمون روي آرامش پيدا كنه؟
در ابتدا اين را بدانيد كه زندگي زناشويي همانند يك نهال نورس نياز به مراقبت ويژه دارد.

من و شوهرم هردو عصبي هستيم .و متاسفانه در جر وبحث نمي توميم خودمون را كنترل كنيم و همسرم بد دهاني مي كند و من بدتر به خشم ميام و دعوا و بحث بيخ پيدا ميكنه.چه بايد بكنيم كه زندگيمون روي آرامش پيدا كنه؟

در ابتدا اين را بدانيد كه زندگي زناشويي همانند يك نهال نورس نياز به مراقبت ويژه دارد. هرگز نمي توان آن را به حال خود رها كرد تا به تنهايي و به خودي خود مسير ترقّي و رشد خود را به درستي طي كند و قله هاي پيشرفت و تكاملي خود را يكي يكي بپيمايد و به رشد نهايي خود برسد. از اين كه مي فرماييد: در جر و بحث هاي متداول زندگي مشترك نمي توانيد خودتان را كنترل كنيد و اجازه مي دهيد اين گونه جرو بحث ها بيخ پيدا كند و به دعوا، بد دهاني و پرخاشگري منجر شود، با كمال پوزش بايد بگوييم كه هر دوي شما به عنوان زن و شوهر از اصول و مباني گفتگوي طرفيني و مهارت ارتباطي مؤثر و مطلوب بين همسران بي بهره و يا كم بهره هستيد و چون با اين گونه مفاهيم آشنايي كافي نداريد و يا در عمل نمي توانيد مسير گفتگوهاي خود را به درستي مديريت كنيد در ادامه جر و بحث ها باعث بيخ پيدا كردن آن و پيدايش احساس ناخوشايندي در خودتان مي گردد كه اگر اين رفتار اشتباه اصلاح نگردد، به تدريج ممكن است اين قبيل احساسات ناخوشايند روي هم تلنبار گردد و به احساس تنفر تبديل شود و روابط تان را به سردي بگراياند و در نهايت باعث طلاق عاطفي و حتي طلاق قانوني شما گردد.

همان گونه كه ما از بدن و جسم مان در برابر بيماري ها و خطرات محافظت مي كنيم و در صورت بروز كوچكترين مشكل و علايم بيماري سريعاً در فكر چاره مي افتيم و به پزشك متخصص مراجعه مي كنيم و مراحل درماني را تا رسيدن به نتيجه مطلوب و بهبودي كامل طي مي كنيم، همان طور نيز بايد از زندگي مشترك مراقبت و محافظت ويژه به عمل آوريم تا در زندگي به آرامش برسيم. به همين خاطر، به همسران جوان اكيداً توصيه مي شود كه مهارت هاي زندگي از جمله: شيوه صحيح همسرداري، شيوه ارتباط مؤثر با همسر، مهارت حل مسئله، مهارت حل تعارض و بسياري از مهارت هاي ديگر كه لازمه زندگي مشترك است را به خوبي فرا بگيرند و در طول زندگي آنها را مورد استفاده قرار دهند تا در زندگي مشترك كمتر دچار مشكل گردند. علاوه بر آن، به زوجين توصيه مي شود اگر مورد اختلاف و مشكلي در زندگي پيدا كردند كه خود به تنهايي توانايي حل آن را نداشتند به هيچ وجه دست روي دست نگذارند و تعلل نكنند و باعث كهنه تر شدن مشكل و پيچيده تر شدن آن نگردند بلكه، با مراجعه به مشاوران خانواده و خانواده درمانگران باتجربه و با طرح مشكل، راه حل منطقي و اصولي براي رفع آن پيدا كنند.

براي آن كه مشكل بين خود و همسرتان را حل كنيد همان طور كه عرض كرديم لازم است برخي از مهارت هاي زندگي را به اتفاق همسرتان بياموزيد و در زندگي مشترك به كار بگيريد، براي اين منظور دو راه عمده وجود دارد. ابتدا مي توانيد برخي از كتاب هاي مفيد تحت عنوان مهارت هاي مختلف زندگي از جمله مهارت هاي ارتباطي همسران، ارتباط مؤثر با همسر، مهارت هاي ارتباط زناشويي، مهارت حل مسئله، مهارت حل تعارض و رفع اختلافات زناشويي، مهارت كنترل خشم و... را تهيه كنيد و به اتفاق همسرتان به مطالعه آنها بپردازيد و دستورالعمل ها و راهكارهاي آنها را ياد بگيريد و در زندگي خود به اجرا بگذاريد. دوم راه اين است كه با مراجعه حضوري به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي معتبر از روانشناسان خانواده، خانواده درمانگران، زوج درمانگران با تجربه استمداد بطلبيد و برخي از مهارت هاي زندگي را تحت نظر آنها بياموزيد و تمرين كنيد تا ضمن يادگيري مهارت هاي زندگي، زندگي آرام و با آرامشي داشته باشيد.

در ادامه به برخي از راهكارهاي كلي ارتباط مؤثر بين همسران اشاره مي كنيم:

1. همواره زمان و مكان مناسبي را براي گفتگوهاي طرفيني با همسران انتخاب كنيد. بدون هيچ گونه ذهن خواني با همسرتان به گفتگو بپردازيد. هرگاه گفتگوها از روند طبيعي خود در حال خارج شدن بود و احساس كرديد كه گفتگوها تبديل به مشاجره و جر و بحث هاي بيهوده مي گردد، سريعاً از همسرتان عذرخواهي كنيد و به گفتگوهاي خود خاتمه دهيد و آن را به زمان ديگري مؤكول كنيد.

2. هيچگاه و در هيچ حالتي حتي در هنگام مشاجرات و اختلاف از ابراز عشق و محبت زباني به شوهرتان غافل نگرديد. ابراز محبت با صراحت و در عين صداقت و راستي، ميزان محبت و صميميت بين همسران را افزايش مي دهد و در روند ارتباط مؤثر آنان نقش دارد.

3. ويژگي ها و نقاط مثبت شوهرتان را پيدا كنيد و به تعريف و تحسين آن بپردازيد و همواره پيش از اشاره به نقاط منفي زندگي به نقاط مثبت آن اشاره كنيد.

4. تلاش كنيد در هنگام گفتگوها پيش از ابراز احساسات و عواطف فردي يا ديدگاه هاي از پيش سنجيده نشده، از عقل و منطق و استدلال استفاده كنيد و هرگز همسرتان را به باد انتقاد مستقيم نگيريد و همه تقصيرها را گردن او نيندازيد.

5. در هنگام صحبت با همسرتان، فعالانه به سخنان او گوش فرا دهيد تا زمينه ارتباط مؤثر بيش از پيش فراهم گردد. وقتي همسران به حرف هاي يكديگر گوش مي دهند و با هم همدلي مي كنند. با اين كار اين پيام ارزشمند را به يكديگر مي دهند كه «من به تو علاقه دارم، به تو اهميت مي دهم، مي خواهم بدانم توچه فكر مي كني، چه احساسي داري و چه نياز داري»

من به یكی از خانم ها علاقه شدیدی دارم
چون اطلاعات كافی در مورد خودتان و آن خانم نداده اید، مجبوریم كه صورت های مختلف قضیه را بررسی كنیم.

  من به یكی از خانم ها علاقه شدیدی دارم و این علاقه هر روز بیشتر می شود چطور می توانم این علاقه را بین خودم و آن خانم كم كنم؟

اگر تصمیم دارید كه باز با این مركز ارتباط داشته باشید و مشكلات خودتان را در میان بگذرید، سعی كنید بیش تر در مورد  مشكل و شخصی كه مشكل دارد، توضیح دهید، چون برای جواب دادن به چنین سوالاتی، مشاور باید اطلاعات كافی را در اختیار داشته باشد، اطلاعاتی مثل سن شخص، وضعیت خانوادگی ، مسایلی كه با مشكل ارتباط دارند و .......

چون اطلاعات كافی در مورد خودتان و آن خانم نداده اید، مجبوریم كه صورت های مختلف قضیه را بررسی كنیم.

 آیا این خانم مجرد است یا  ازدواج كرده و شوهر دارد؟ اگر ازدواج كرده و شوهر دارد، جواب خیلی واضح است كه باید به كلی از ادامه خاطر خواهی منصرف شود، چون شوهر دارد و هیچ راهی برای ارتباط داشتن با دیگری وجود ندارد.

اما اگر مجرد است ، باید مشخص شود كه آیا  شرائط ازدواج را دارید یا نه؟ اگر شرائط ازدواج را دارید و فكر می كنید كه این خانم مورد مناسبی است، باید از طریق خانواده برای خواستگاری اقدام كنید. اگر جواب مثبت اولیه را دادند، باید مراحل آشنایی با یكدیگر را پشت سر بگذارید.

 چون دقیقا مورد سوال تان معلوم نیست، به بیان تفصیلی در مورد نحوه انتخاب همسر نمی پردازیم.  می توانید برای آگاهی از ملاك های انتخاب همسر به كتاب " جوانان و انتخاب همسر " استاد علی اكبر مظاهری و كتاب " گلبرگ زندگی"  استاد حسین دهنوی مراجعه كنید.

اما اگر این خانم شوهر دارد، یا این كه مجرد است، اما  به هر دلیلی شرائط ازدواج را ندارید، باید كاری كنید كه علاقه شما نسبت به این خانم از بین برود.

 همه انسان ها نیازمند  محبت هستند. به همین خاطر چون با انسان دیگر و به خصوص با جنس مخالف آشنا شوند ، احساس كشش و نیاز به او می كنند. در عین حال انسان ها  درون خود از نیروی عقل و خرد برخوردار هستند و این موجب می شود كه در برخورد با دیگران و به خصوص با جنس مخالف چارچوب هایی برای خود قرار دهند و با احتیاط و دور اندیشی عمل نمایند. احساسات و عواطف اگر از حد و اندازه خود بگذرد ،خطر آفرین خواهد بود . به همین خاطر انسان باید آن را تعدیل نماید. از نظر اسلام دوستی ها و علاقه نیز چارچوب خاصی دارد . اگر از چارچوب خارج شود، پیامدهای ناگواری دارد كه از جمله آن ، ضربه روحی و مشكلات عاطفی پس از قطع دوستی است.

علاقمند شدن دو نفر به همدیگر، یك مسئله ماورایی و غیر طبیعی و ویژه نیست، بلكه ناشی از یك اصل بسیار ساده روانشناختی است. این اصل ساده ، اصل مجاورت است. خواه ناخواه وقتی دو نفر برای مدتی در مجاورت یكدیگر قرار میگیرند و به نوعی با یكدیگر در تماس هستند،  به تناسب و توافق ویژگیهای شخصیتی طرفین و همچنین شرایط فیزیولوژیك آن دو ، به هم علاقمند می گردند. حتی در مورد همجنس ها همین طور است. علاقه شما به این خانم در اثر آشنایی و برخورد زیاد با یكدیگر است. اگر چه این اصل در همه جا و همه موارد به یك شكل عمل نمی كند، اما در مورد دوستی با جنس مخالف نباید غرایز و كشش های جنسی را نیز از یاد ببریم. علاقمندی به جنس مخالف به شدت تحت تأثیر انگیزههای ناهشیار یا هشیار جنسی(به ویژه در ایام بلوغ) میباشد.

با توجه به مطالب فوق، نكاتی را به شما متذكر می شویم:

-  در مورد علت ایجاد عشق می توان یك اشتباه شناختی را هم ذكر كرد. وقتی كه یك نفر شخص دیگری را دارای ویژگی های  مثبت زیاد و فاقد هر گونه عیب و اشكال بداند ،خود به خود عشق و علاقه شدید ایجاد می شود. خیلی از اوقات عشق ها به علت بی خبری عاشق از عیوب و مشكلات معشوق ایجاد می شود. این نكته را همیشه به یاد داشته باشید كه معمولا انسان ها آن طور كه ما فكر می كنیم، بی عیب هم نیستند، بلكه عيوب زیادی دارند كه ما دقت نكرده ایم. اگر  از عیوب احتمالی این خانم آگاه شوید، شاید از شدت عشق و علاقه تان كاسته شود.

ـ  عشق در برخی موارد رفتار وسواسی محسوب میشود، پس با از كار انداختن چرخه رفتار وسواسی، كم كم و به تدریج، این روند معیوب را از فرایند زندگیتان حذف كنید و ببینید كه هیچ اتفاق خاصی نمی افتد . بدین منظور اگر  مثل یك فرد وسواسی عادت دارید كه هر روز او را ببینید، فاصله بین دفعات دیدارتان را مثلا از هر روز به دو روز یك بار و به همین ترتیب فاصله ها را افزایش دهید. پس از موفقیت در این مرحله و به صفر رساندن دیدار (كه البته بسیار سخت است) به ساحل آرامش دست خواهید یافت. اگر مي توانيد مسیرتان، محل كارتان، محل درستان و .... را از او جدا كنيد. حتی اگر بخواهید كه با او ازدواج كنید، باید اول عشق غیر معقول را از بین ببرید . بعد از آن در مورد ازدواج فكر كنید، چون عشق باعث ندیدن عیوب طرف مقابل می شوند و در آینده مشكل ساز می شوند.

ـ  سعی كنید معنای جدیدی برای زندگی خود بیابید و این فرد را تنها معني زندگی خود ندانید. خوشبختی یا عدم خوشبختی خودتان را منحصر به این شخص ندانید. وابستگی شديد، چیزی جز عمیقتر كردن ناراحتي در شما ثمره دیگری نخواهد داشت.

با توجه به اینكه اطلاعات كمی در مورد خودتان و آن خانم داده اید، امكان بررسی بیش تر وجود ندارد. اگر باز در این مورد مسئله ناگفته ای دارید، می توانید در ارتباط بعدی، همراه با اطلاعات بیش تر از خودتان و آن خانم، مطرح كنید.

 موفق باشید

به وجود يك همسر نياز دارم
شما مي توانيد با آسان گرفتن شرايط، فرصت ازدواج را براي خود زودتر فراهم ‌آوريد.

براي ازدواج چه كنم. واقعا به وجود يك همسر نياز دارم. خواهش ميكنم راهنمايي كنيد.و ايميل از يكي از دوستام هست خودم ندارم . لطفا زودتر جواب بديد

دلايلي را كه به خاطر آنها خواستگارهاي قبلي را رد كرده ايد براي خودتان يادآوري كنيد، شايد لازم است كه از بعضي از آنها پايين بياييد و يا در مورد درستي يا نادرستي آنها مشورت كنيد. شما مي توانيد با آسان گرفتن شرايط، فرصت ازدواج را براي خود زودتر فراهم  آوريد. البته سن شما براي ازدواج، هنوز بالا نرفته است، و احتمالا در آينده موقعيت هايي در مورد ازدواج خواهيد داشت، لذا مواظب باشيد كه بيخودي موردي را رد نكنيد.

يكي از نيازهايي كه در وجود انسان وجود دارد نياز به ارضاء غريزه جنسي است، اين مسئله كاملا طبيعي است و مختص به شما نيست و همه افراد همين طور هستند، بنابراين نبايد به خاطر اين مسئله،احساس گناه داشته باشيد، و خودتان را سرزنش كنيد، اما نكته مهمي كه وجود دارد اين است كه نبايد اين مسئله، به انجام گناه ختم شود و نبايد به محدوده اي كه ممنوع و حرام است وارد شويد. اگر فعلا امكان ازدواج برايتان وجود ندارد بهترين راه براي كنترل غريزه جنسي،كنترل مثبت است، يعني بايد كاري كنيد كه با صحنه هاي تحريك كننده برخورد نداشته باشيد، حالا اين صحنه ها چه به صورت عكس و فيلم باشد و چه به صورت نگاه كردن به پسرها در خيابان و اماكن ديگر. نبايد انتظار داشته باشيد كه به صحنه هاي محرك جنسي نگاه كنيد و در عين حال هيچ فكر جنسي اي شما را آزار ندهد. همين مسئله در مورد مطالب خواندني محرك و گفتگوهاي محرك هم هست. اگر در طول روز مراقب اين مسائل باشيد تا حدود زيادي از مشكلاتتان كم مي شود. البته درست است كه غريزه جنسي فشار وارد مي كند و احتياج به ارضاء دارد، اما اين طور نيست كه نشود جلوي آن را گرفت، بلكه خيلي از افراد هستند كه اصلا ازدواج نكرده اند و گناهي را هم مرتكب نشده اند، يا خيلي از خانمها را شاهد هستيم كه شوهرشان فوت كرده است و آنها هم ديگر ازدواج نكرده اند، اما به هر حال پاكدامني خودشان را حفظ كرده اند، لذا حفظ عفت و آلوده نشدن به گناهان، حتي در صورت عدم ازدواج هم ممكن است.

شما بايد از تمركز افراطي بر مقوله ازدواج برحذر باشيد. اجازه ندهيد كه مسئله ازدواج، تمام فضاي ذهني شما را اشغال كند. با  يك بازنگري در خود، به امور مثبت ديگر كه صد در صد در اختيار و اراده شما قرار دارند بينديشيد. خانه بخت را منحصر در ازدواج ندانيد. همه برگه هاي زندگي را در موضوع ازدواج خرج نكنيد .چه بسا زنان بسيار تأثير گذاري در جامعه بوده اند كه در پرتو تحصيل و اشتغال مولد و نه صرفاً ازدواج، به خانه بخت واقعي خود راه يافته اند. البته اين را ما قبول داريم كه تاخير ازدواج، انسان را تحت تاثير قرار مي دهد و ناراحت مي كند، اما نكته اين است كه حالا كه اين اتفاق افتاده است، نبايد اجازه دهيد كه اين مسئله كل زندگي شما را مختل كند و تحت تاثير خود قرار دهد. هنوز هم شرائط شما از خيلي از افراد بهتر است، كم نيستند دختراني كه ازدواج كرده اند، اما در ازدواجشان موفق نبوده اند، و گرفتاري و مشكلات زيادي دارند، و الان آرزو مي كنند كه جاي شما بودند و هنوز ازدواج نكرده بودند. به هر حال فكر نكنيد كه شرائط خيلي بدي داريد، ولي در عين حال قبول داريم كه سخت است، اما اگر بتوانيد كه اين شرايطتان را خوب مديريت كنيد، موفق مي شويد كه تا حدود زيادي وضعيت مطلوبي براي خودتان ايجاد كنيد. بايد فعاليت هاي اجتماعي و شاداب كننده داشته باشيد. سعي كنيد علاقه ها و نيازهاي مشروع و مناسب روزانه خود را كه متناسب با سن شما را پي گيري كنيد. فقط به فضاهاي جدي و كاري تمركز نكنيد، مثلا در هر زمينه هنري كه علاقه داريد، فعاليت داشته باشيد، در كلاسهاي ورزشي ثبت نام كنيد، مخصوصا ورزشهاي دسته جمعي كه باعث مي شود كه ارتباطات شما با افراد ديگر بيشتر شود، ورزشهايي كه از شما انرژي بگيرند و فقط در حد تفريح و سرگرمي نباشند، باعث مي شوند كه سطح اضطراب احتمالي شما را پايين مي آورند و شما را كمي از مشغوليت هاي ذهني اتان خارج مي كنند و باعث ايجاد آرامش در شما مي شوند. در مجموع سعي كنيد كه فضاهاي جديدي براي خودتان ايجاد كنيد، اين كار در تغيير روحيه و حفظ شادابي شما بسيار موثر است.

 هيچ گاه از رحمت بيكران الهي نااميد نباشيد. اگر در برخورد با خواستگاران درست عمل كنيد شايد به همين زودي شما هم يك ازدواج موفق داشته باشيد.

 نقش واسطه ها در معرفي دختران دم بخت را كم نگيريد. در جلسات مذهبي و به طور كلي در جمع ها حضور فعال داشته باشيد. ضمن حفظ كرامت و شخصيت و وقار، انساني بشاش و خوشرو و پر انرژي باشيد. مطمئناً هم درشادابي و طراوت شما و هم در جلب نظر ديگران بسيار موثر خواهد بود.

به هر حال خواستگاران خودتان را بيخودي رد نكنيد، اگر در مورد فردي ترديد داشتيد حتما مشورت كنيد. شما مي توانيد براي آگاهي از ملاك هاي انتخاب همسر و راهنمايي بيشتر در اين مورد به كتاب " جوانان و انتخاب همسر " استاد علي اكبر مظاهري و كتاب " انتخاب همسر"  آيت الله اميني و ديگر كتابهايي كه در اين زمينه تاليف شده اند مراجعه كنيد. هم چنين مي توانيد با شماره 096400 با مشاورين تلفني اين مركز تماس بگيريد. توصيه مي كنيم در اين مورد به يك خانم روان شناس مراجعه كنيد، ايشان مي توانند به شما كمك كنند تا بر اضطرابتان غلبه كنيد و بتوانيد اين حالت خودتان را مديريت كنيد.

برادرم 28 سالشه. مجرده. كسی رو می خواد كه اون خانم یكسال ازش بزرگ تره
می توانید به صورت غیر رسمی و خارج از وطایف خانواده، به اندازه ای اندك به او كمك كنید. در این صورت، نقش خانواده و والدین شما برجسته می گردد

 من برادری دارم كه می دونم گناه می كنه. می دونم سیگار می كشه ولی تقریبا خانوادم خبر ندارند. یعنی پدر و مادرم خبر ندارند. برادرم 28 سالشه. مجرده. كسی رو می خواد كه اون خانم یكسال ازش بزرگ تره و شوهرش فوت شده. بهش شك دارم كه خودارضایی می كنه یا نه. دائما تو اینترنته. می دونم عكسا و فیلمای ناجور می بینه. و هیچ كس هم خبر نداره. جز من. منم اینا رو اتفاقی فهمیدم. این كه قبلا دعای كمیل پنج شنبه شب هاش ترك نمی شد الان شك دارم كه نمازاشو می خونه یا نه. برا نماز صبح كه بیدار نمی شه. بقیشو هم فقط خدا می دونه كه می خونه یا نه. خییییییییییییییییییلی از این وضعی كه داره ناراحتم. نمی شه هم باش حرف بزنم. حرف كه گوش نمی ده. می دونم همه اینا اثرات رفیق نابابه. می ترسم اگر اون دختر با كس دیگه ای ازدواج كنه این بره خودشو بكشه یا معتاد بشه یا هر غلط دیگه ای بكنه. خانواده ما یك خانواده مذهبیه. ولی این داداشم به خاطر رفیق نابان این طور شده. می گن: پسر نوح با بدان بنشست......... الحمدلله من آدم مقیدی هستم و خدا رو هم شاكرم. ولی نمی تونم ببینم این این طوریه. وقتایی هم كه منو می رسونه مدرسه می بینم به دخترا نگاه می كنه. چشمش از حرام پر شده. تو رو خدا راهنماییم كنید. چیكار كنم. یعنی چیكار می تونم بكنم. 

بررسی وضعیتی كه برادرتان در آن قرار دارد، نیاز به یك مراجعه حضوری ایشان به روان شناس دارد و از دست شما به تنهایی كاری برای او بر نمی آید. شاید این به دلیل جایگاه شما در خانواده باشد. به خوبی می دانید كه مادامی كه شما فاقد یك جایگاه در خانواده باشید، نمی توانید به صورت رسمی به فرد كمك كنید؛ اما می توانید به صورت غیر رسمی و خارج از وطایف خانواده، به اندازه ای اندك به او كمك كنید. در این صورت، نقش خانواده و والدین شما برجسته می گردد كه البته چیزی در این خصوص ننوشته اید.

برخی رفتارها نیز كه به تعبیر شما گناهانی است كه از سوی او صورت می گیرد، همان عادات نابهنجار و نامناسبی است كه باید به تدریج و با ایجاد شناخت و بینش مناسب از بین بروند. ما نمی توانیم مستقیماً این موارد را در دیگران از بین ببریم. در این صورت، باز هم تنها راه همان برقراری راتباط و ایجاد اعتماد نسبت به شما است كه می تواند كمك مناسبی برای تغییر رفتارها باشد. اما در این راه نباید از او بترسید و با ایجاد اعتماد باید بتوانید از او درخواست تغییر رفتار را از او بنمایید.

شما باید بین رفتارهای نابهنجار متعدد ایشان، تفاوت قایل شوید. هیچ یك از این قبیل رفتارها، در یك سطح نیستند.

در خصوص سیگار كشیدن، به عنوان یك رفتار نابهنجار نیز باید با خودش گفتگو كنید و یا او را به روان شناس معرفی كنید و با تماس گرفتن با متخصص بتواند آن را ترك نماید.

تلاش كنید تا مشكلاتش را برای شما بازگو نماید. بخش زیادی از مشكلات، ناشی از بحران های عاطفی است كه فرد نمی تواند آن ها را با كسی بازگو كند. سعی نكنید به روش بازجویی از او حرف بكشید. شما باید چنان ملایم و آهسته پیش روید كه احساس فشار روانی نكند. امام نباید از این اطلاعات سوء استفاده كنید. مثلاً نباید اطلاعاتی را كه در اختیار شما قرار می دهد، بلافاصله در اختیار فرد دیگر قرار دهید و مثلاً به حساب كمك كردن به او، فوراً آن را برای والدینتان بازگو كنید. این مسائل باعث می شود تا به شما اعتماد نكند.

به والدین خودتان بگویید كه برای او همسری انتخاب كنند و رفته رفته در صدد فراهم كردن موقعیت ازدواج او باشند. هنگامی كه جوانان عذب باقی میمانند و از ترس مسائل مالی و یا فراهم نبودن شرایط اقتصادی نگران هستند و به طور غیر منطقی آن را برای چندین سال به تأخیر میاندازند، باید نگران این امر بود كه آن ها به تدریج برای سرگرم شدن به دوستان پناه می برند و سرمایه عمر خود را هدر می دهند. این در حالی است كه ازدواج میتواند سرمایههای پراكنده زندگی را متمركز نموده و آن ها را مفید به حال فرد قرار دهد.

اگر دختری در میان است، باید با او گفتگو كنید تا بداند برادرتان در وضعیت مناسبی قرار ندارد و نمی تواند نسبت به ایشان مطمئن باشد. برای او تشریح كنید كه او نیاز به درمان فوری دارد و حال خوبی ندارد. پاسخ های او ممكن است كاملاً شتابزده و سطحی باشد و بعد از ازدواج هم پشیمان شود

چکار کنیم که بچه های واقعا سالم و صالح داشته باشیم؟
براي داشتن بچه‌هاي سالم و صالح, بايد سعي نمود به شيوه‌اي درست آن ها را تربيت كرد. آنچه كه در اين جا اهميت فراوان دارد، شناخت و كاربرد اين شيوه‌ها است.

چکار کنیم که بچه های واقعا سالم و صالح داشته باشیم؟

   براي داشتن بچههاي سالم و صالح,  بايد سعي نمود به شيوهاي درست آن ها را  تربيت كرد. آنچه كه در اين جا اهميت فراوان دارد، شناخت و كاربرد اين شيوهها است. البته در اين جا مجال بحث از همه  روشهاي تربيتي نيست. شايد بحث از اين مساله نياز به چندين كتاب داشته باشد و نتوان با با يك پاسخ همه آن ها را تبيين نمود.

 در ادامه فقط چند نمونه از روشهاي مهم تربيتي را ذكر ميكنيم. اميدواريم كه اين مطالب مقدمهاي براي مطالعات بيش تر باشد:

الف- الگو دهی

يكی از عوامل مهم كه در نوع تربيت فرزندان تاثير فراوان دارد، الگوگيري از رفتارهاي والدين است. بيترديد اگر والدين خود افرادي بيبند و بار يا ناصالح باشند, تربيت فرزند صالح دشوار خواهد بود. در روايتي از امام باقر عليه السّلام

 ميخوانيم:

  يحفظ الاطفال بصلاح آبائهم؛  مصونيت اطفال ـ  از خطرات و انحراف ها ـ در پرتو صلاحيت و شايستگي پدران آن ها است.

 نوع روابط والدين با يكديگر و نحوه برخورد آن ها با مشكلات روزمره، رفتار فرزندان را تحت تاثير قرار ميدهد . ميتوان گفت كودك قبل از شنيدن سخنان والدين، به رفتارهاي آنان نگاه كرده و الگوگيري ميكند.

 اگر فرزند ببيند پدر هر موقع عصباني ميشود، به ديگران فحش و ناسزا ميگويد و تندخويي ميكند، او هم ياد ميگيرد در چنين مواقعي تند خويي كند؛ ولي برعكس اگر پدر در چينن مواقعي آرامش خود را حفظ كرده و سعي كند با برخورد منطقي و حفظ خونسردي مساله را حل كند، فرزند هم با ديدن اين رفتارها ياد ميگيرد كه در صورت بروز

 ناملايماتي ، نياز به پرخاشگري نيست، بلكه ميتوان با روش هاي بهتر بر مشكلات چیره آمد.

ب- مراقبت بر رفت و آمدها و نوع دوستان فرزند

از جمله عوامل موثر در تربيت فرزند سالم، رفت و آمد آن ها با همسالان صالح است. ميتوانيد از طريق سكونت در محيطي سالم، ثبت نام فرزند در مدرسهاي مطمئن و  رفت و آمد با آشنايان متعهد، زمينه يافتن دوستان سالم را براي فرزندان مهيا كنيد.

از سوي ديگر بايد تلاش كنيد كه فرزندانتان با افراد ناباب دوست نشود؛ زيرا دوستي با چنين افرادي ميتواند زمينه انحراف آن ها را فراهم آورد. در مورد دوستي با اشرار روايت زيبايي از حضرت علي عليه السلام نقل شده است كه در اين روايت ميخوانيم:

 صُحْبَةُ الْأَشْرَارِ تَكْسِبُ الشَّرَّ كَالرِّيحِ إِذَا مَرَّتْ بِالنَّتْنِ حَمَلَتْ نَتْناً؛

 همنشيني با بدان ،بدي به دنبال ميآورد ،همان گونه كه باد اگر بر چيز گنديده بوزد ،با خود بوي گنديده حمل ميكند.

ج- توجه به نیازهای روانی فرزند

 فرزندان هم نيازهاي جسمي و هم نيازهاي روحي و رواني دارند. بيتوجهي و يا عدم ارضاي درست آن ها ميتواند پيامدهاي منفي از قبيل رفتارهاي ناشايست داشته باشد.

والدين بايد توجه كنند كه فرزندان شان تشنه توجه، محبت، عزت نفس و ... هستند. اگر در محيط سالم خانواده سيراب نشوند، ممكن است براي رفع عطش سراغ افراد ناباب بروند . در نتيجه دچار مسموميت روحي شوند.

 تا حد امكان نگذاريد بين نيازهاي مشروع فرزند و دينداري تعارض به وجود آيد. مثلا در دوران طفوليت اگر كودك ببيند به خاطر نماز خواندن والدين، بايد مدت زيادي گرسنگي بكشد يا به خاطر رفتن افراطي والدين به مسجد، بايد از توجه آن ها به مدت طولاني محروم شود، در چنين شرايطي ممكن است نماز يا مسجد را منافي با نيازهاي اوليه خود بداند . در نتيجه حالت بيعلاقگي پيدا كند. بهتر است والدين در چنين مواقعي قبل از نماز گرسنگي كودك را برطرف كند  . او را با خود به مسجد برده و  مورد توجه قرار دهند و يا حداقل رفت و آمد هاي خود را متعادل نمايند و....

چند نمونه ديگر از شيوه هاي مهم تربيتي را به صورت گذرا مورد اشاره قرار ميدهيم :

 1- معرفي الگوهاي صالح به صورت غيرمستقيم ( با استفاده از  فيلمها، داستانها و خاطرات بزرگان، و...)

 2- ايجاد رابطه صميمي با فرزندان

3- دوري از لقمه حرام ( كه واقعا تاثير بدي در تربيت دارد)

 4- آشنايي با تغييرات و نيازهايي كه در هر دور سني كودك با آن ها مواجه ميشود . ارائه  اطلاعات و آموزشهاي مناسب به آن ها در موقعيت هاي لازم؛(  آشنا كردن دانش آموزان دوران راهنمايي از احتمال سوء استفاده جنسي و عواقب وخيم آن و ياد دادن نكات پيشگيرانه )

 5- گوش كردن فعال و نشستن پاي دردل فرزند ، مخصوصا در سنين نوجواني،( با صرف گوش كردن حداقل فرزند احساس خواهد كه به او توجه ميشود . نيازي نمي‌‌بينيد كه با هر فرد مشكوك درد دل كند)

 6- عدم تلقين شرارت به فرزندان؛ ( فرزند هر چه بيش تر خود را بد بداند، راحتتر ميتواند دست به رفتارهاي ناشايست بزند)

 7- عدم سرزنش افراطي؛ ( سرزنش افراطي انگيزه لجاجت را فراهم ميكند).

  8- عدم كنترل مستقيم و افراطي نوجوان،( نوجوان نياز به استقلال دارد . كنترل مستقيم ميتواند با اين نياز او منافات داشته باشد. در اين شرايط بهتر است از نظارت غيرمستقيم استفاده گردد )

 9- دوري از محبت افراطي  و لوس نمودن فرزند (محبت افراطي مي‌‌تواند توقعات را بالا ببرد، يعني اين كه چنين فردي امكان دارد دچار خودبزرگ بيني و تكبر شود و مشكلاتي را به وجود آورد)

 10- عدم تحقير فرزند ( اگر فرزند دچار احساس حقارت شود، از  پيامدهاي احتمالي اين است كه براي مطرح كردن خود دست به رفتارهاي غلط ميزند يا برعكس، منزوي و گوشهگير ميشود . اعتماد به نفسش را از دست ميدهد و...)

 11-  دعا براي صالح شدن فرزندان و.....

در پايان چند كتاب معرفي مي كنيم كه مطالعه آن ها ميتواند مفيد باشد:

- كودكي با بوي سيب، بهجت مرادي، ، انتشارات سجايا.

- آموزش اخلاق، رفتار اجتماعي و قانون پذيري به كودكان؛  مسعود جان بزرگي، ناهيد نوري، مژگان آگاه هريس،  انتشارات ارجمند.

- مادر اگر اينگونه ميبود، راضيه محمدزاده، مركز فرهنگي انتشاراتي منير

چرا کودکان شب ادراری دارند؟
معمولا شب ادراری با گذشت زمان و تا 10 سالگی از میان می رود.

چرا کودکان شب ادراری دارند؟

  به طور طبیعی كودكان در سنین یك تا دو سالگی می توانند پر شدن مثانه خود را درك كنند . با گذشت زمان این توانایی را به دست می آورند كه تخلیه مثانه را دیرتر انجام دهند. در سال های بعد این توانایی كامل می شود . كودك می تواند كاملا ادرار خود را كنترل كند . آن را به صورت ارادی انجام دهد. بزرگ شدن مثانه هم به این امر كمك می كند. در این میان كنترل ادرار در حال خواب نسبت به بیداری دیرتر شكل می گیرد. باید دانست كه همه كودكان مثل هم نیستند . با توجه به تفاوت های فردی و عوامل مختلف ممكن است هر كودكی در زمان ویژه ای قادر به این كار شود. بنا بر این اگر كودكی دیرتر از دیگران این مرحله را پشت سر گذاشت، جای نگرانی نیست.

اما چه زمانی می توان گفت كه فرزندمان دچار شب ادراری شده است؟ خیس كردن رختخواب تا حدود پنج سالگی طبیعی انگاشته می شود، ولی اگر بعد از 6-7 سالگی به مدت سه ماه پیاپی و در هفته دو تا سه بار ادامه پیدا كند، باید به آن توجه و علل آن را شناسایی كرد. معمولا شب ادراری با گذشت زمان و تا 10 سالگی از میان می رود، به گونه ای كه در  5 سالگی از هر بیست نفر، چهار نفر و در  ده سالگی از هر بیست نفر، یك نفر ممكن است این مشكل را داشته باشد.

 اگرچه احتمال اینكه شب ادرای تا بزرگسالی ادامه پیدا كند، وجود دارد، ولی درصد آن در میان افراد بسیار كم است. مكیدن انگشت، كج خلقی، لجبازی و ... از موارد دیگری است كه ممكن است همزمان با شب ادراری در كودك مشاهده شود.

چه عواملی باعث شب ادرای می شوند؟

عوامل مختلفی باعث بروز شب ادرای می شود كه برخی از آن ها جسمانی و برخی دیگر روانی هستند.

عوامل جسمانی

-      وراثت: معمولا در خانواده هایی كه پدر و مادر یا یكی از آن ها در كودكی دچار شب ادراری بوده است، فرزندان نیز چنین دوره ای را تجربه می كنند.

-      مشكلات هورمونی: هورمون هایی كه باعث تنظیمات مثانه و كنترل ادرارند ، ممكن است دچار ناهماهنگی و اختلال باشند.

-      عفونت سیستم دفع ادرار

-      دیابت

-      تاخیر در رشد اندام ها و سیستم اعصاب مركز

عوامل روان شناختی

شب ادراری ممكن است نشانه ناآرامی درونی و وجود موضوعی حل نشده در كودك باشد. ورود به فضای مدرسه و روبرو شدن با تجربه های تازه در آن، تولد نوزاد و وجود خواهر و برادر كوچك تری كه توجه پدر و مادر را به خود جلب كرده است، تعارض و كشمكش میان پدر و مادر، طلاق، ترس، اضطراب و ... از عواملی هستند كه موجب بروز شب ادراری می شوند.

نكته پایانی : شب ادراری در پسران بیش تر از دختران رخ می دهد.

آنچه نباید انجام داد:

-      از سرزنش و تنبیه كودك جدا پرهیز كنید. این كار تنها موجب افزایش شب ادراری می شود و مشكل عاطفی هم برای او به وجود می آورد.

-      زمانی كه متوجه شدید رختخوابش را خیس كرده، با او با خشونت سخن نگویید و دعوایش نكنید.

-      اجازه ندهید در ساعت نزدیك به خواب، مایعات زیادی  ( به ویژه مایعات دارای كافئین همانند چای و قهوه و ... ) بنوشد.

-      جریان شب ادراری او را به ویژه در نزد خودش برای دیگران بازگو نكنید.

-      مشكل او را بزرگ نمایی نكنید.

-      از نسبت دادن اسامی نامناسب به او خودداری كنید.

-      گفتن جملاتی همچون : مگر تو بچه ای؟ و .... نه تنها مشكلی را از بین نمی برد، بلكه مشكل آفرین می شود.

-      كودك را نترسانید و نگرانش نكنید كه ممكن است دیگران بفهمند، آبرویت خواهد رفت و .....

-      خستگی خود را از شستشوی لباس ها و پاكیزه كردن رختخواب او نشان ندهید.

 

آنچه باید انجام داد:

-      تلاش كنید علت شب ادراری كودك را پیدا كنید، به ویژه اگر علت آن روان شناختی باشد. برای این كار با او صمیمانه گفتگو كنید، تشویق كنید تا مشكل خود را بیان كند. مثلا می توانید بگویید: " عزیزم، مدتی است احساس می كنم از چیزی ناراحتی، فكر كنم نگران هستی، دوست داری كمكت كنم؟ "

-      به او آرامش بدهید و یادآور شوید كه این یك امر كاملا طبیعی است و با گذشت زمان برطرف می شود. می توانید بگویید: " چون در حال بزرگ شدن هستی این اتفاق می افتد، دوستانت نیز این طور می شوند، ولی به خاطر رعایت ادب كسی درباره آن حرفی نمی زند"

-      اجازه بدهید تا در مورد این موضوع بتواند آزادانه و راحت با شما گفتگو كند . اطمینان بدهید كه گفتگوها بین خودتان محرمانه خواهد ماند.

-      می توانید بگویید: " هر وقت سوالی داشتی ،می توانی بپرسی، اگر دوست داری این یك راز بین ما باشد، تو هم به كسی نگو كه به من گفته ای".

-      اگر در فضایی خاص، مثلا حضور شخصی او را نگران می كند، فضای نگران كننده را از بین ببرید و به او آرامش ببخشید.

-      در فاصله های معینی از شب بیدارش كنید و از او بخواهید تا به دستشویی برود. توجه كنید كه در انجام این كار كاملا با محبت و حوصله برخورد كنید. مثلا به جای آن كه بگویید: " پاشو دیگر، باز می خواهی رختخوابت را خیس كنی؟" می توانید بگویید: " سعی كن از جایت بلند شوی و به قولت عمل كنی، من به قولم عمل كردم، از خواب بیدار شدم تا بیدارت كنم ..."

-      تابلویی بالای سر او نصب كنید تا بتوانید به ازای هر شب كه رختخوابش را خیس نكرد، برای خود ستاره ای نصب كند . شما هم در برابر تعداد مشخصی از ستاره ها به او پاداش بدهید.

-      پیشنهاد می شود از زنگ اخبار در رختخوابش استفاده كنید. كار این زنگ به گونه ای است كه با كمی رطوبت رختخواب به صدا درمی آید، در نتیجه كودك بیدار می شود و به دستشویی می رود. اگر پیشرفت كودك ثبت و به او نشان داده شود،  حس همكاری او تحریك می شود و تاثیر آن زیاد است.

-      از او بخواهید كه حتما قبل از خواب به دستشویی برود و بگویید كه این كار به او آرامش می دهد تا راحت و با خیال آسوده بخوابد.

-      برای پاكیزه كردن رختخواب از خودش كمك بگیرید، بگذارید داوطلبانه حداكثر كاری را كه می تواند انجام دهد، شوخی و خنده از حجم خجالتش خواهد كاست.

-      اگر احساس كردید كه شرایط او طبیعی نیست، با پزشك مشورت كنید تا از سلامت او مطمئن شوید. گاهی پزشكان تمرین هایی برای تقویت عضلات مثانه معرفی می كنند كه بسیار ساده و موثر است

كودكي دارم 7ساله كه در انجام كارهاي شخصي خود معطل مي كند.
از دو جنبه مسئله را مورد بررسي قرار مي دهم :الف)علل رفتارهاي نادرست كودكان ب) راهكارهاي مقابله و اصلاح رفتار و كردار نادرست كودكان:

كودكي دارم 7ساله كه در انجام كارهاي شخصي خود معطل مي كند و ور مي رود.مثلا هنگام پوشيدن جوراب ده دقيقه معطل مي كند و با نخ جوراب مشغول مي شود يا مثلا هنگام دستشوئي رفتن يك ربع آب بازي مي كند يا مثلا هنگام نوشتن تكاليفش كه با تمركز يك ربع بيشتر طول نمي كشد دو ساعت لفتش مي دهد و بينش بازي گوشي مي كند

بي نهايت به بازي علاقه مند است

  پرسشگر گرامي من از دو جنبه مسئله را مورد بررسي قرار مي دهم :

الف)علل رفتارهاي نادرست كودكان

بطور كلي مي توان گفت كه رفتارها و كارهاي نادرست كودكان ناشي از چند علت اصلي مي باشد:

1. عدم رشد ذهني كافي: در بسياري از موارد كودكان به علت نرسيدن به رشد ذهني كافي و نرسيدن به قوه استدلال منطقي، خصوصا در سنين پايين تر، از عواقب و نتايج  منفي كارها و رفتارهاي خود اطلاع دقيقي ندارند و از روي كنجكاوي به اعمالي دست مي زنند كه نتايج منفي را به دنبال دارد ، ولي به مرور زمان، با رشد ذهني  و در اثر تجربه، به اين حد از توانايي ذهني مي رسند كه مي توانند قبل از انجام دادن امور، نتايج و عواقب آنرا در نظر بگيرند. لذا لازم است در ضمن اينكه بر آنها نظارت مي شود تا دست به انجام كارهاي نادرست نزنند، به آنها فرصت كنجكاوي و تجربه اندوزي داده شود. براي مثال گاهي والدين فكر مي كنند فرزندان آنها رفتار غيرطبيعي و نامناسبي دارند، درحالي كه رفتار كودكان با توجه به سن آنها بايد مدنظر قرار گيرد، براي مثال رفتار كودكي كه اسباب بازيهايش را به اطراف پرت مي كند، غيرطبيعي نيست. اين كار ممكن است ما را عصباني كند و براي ما خوشايند نباشد، اما بدان معني نيست كه كودك بي ادب شده است و رفتار نادرستي را انجام مي دهد.

2. عدم توجه والدين: يكي از علت هاي ديگر چنين رفتارها و اعمال نادرست كودكان عدم توجه كافي والدين مي باشد، لذا كودك براي جلب توجه آنها دست به رفتارهاي نادرست مي زند، حتي در مواردي با اينكه مي داند مورد تنبيه قرار مي گيرد، عمدا رفتارهاي نادرستي را انجام مي دهد، تا مورد توجه بيشتر قرار گيرد. براي مثال خصوصا هنگامي كه فرزند ديگري در خانه متولد مي شود و توجه والدين نسبت به فرزند قبل كمتر و بيشتر متوجه فرزند  جديد مي شود، اين مي تواند زمنيه ساز رفتارهاي نادرست كودك شود.

3. عدم هماهنگي والدين در شيوه هاي تربيتي: در مواردي مشاهده مي شود كه يكسان نبودن شيوه تربيتي والدين، منجر به بروز رفتارهاي نادرست در كودكان مي شود. براي مثال هنگامي كه يكي از والدين از شيوه سختگيرانه استفاده مي نمايد و ديگري از شيوه سهل گيرانه، كودك در اين ميان دچار تعارضاتي مي شود كه باعث شكل گيري رفتارهاي نادرست در او مي شود. لذا لازم است كه والدين شيوه تربيتي خود را هماهنگ نمايند ، و هر دو بر طبق يك شيوه عمل كنند.

4.الگوهاي نادرست: از جمله علت هاي مهم ديگري كه باعث بروز رفتارهاي نادرست كودكان مي شود، الگوي گيري نامناسب مي باشد. از جمله كساني كه به عنوان الگو بيشترين تاثير را بر روي كودكان مي گذارند، خود والدين و سپس همسالان او مي باشند. لذا لازم است كه هم خود والدين رفتارهاي نادرست خود را اصلاح كنند و هم مراقبت نمايند كه فرزندانشان با كودكاني كه تربيت صحيحي ندارند، ارتباط زيادي نداشته باشند.

ب) راهكارهاي مقابله و اصلاح رفتار و كردار نادرست كودكان:

1. اولين نكته اي كه بايد مورد توجه دقيق قرار گيرد، داشتن صبر و حوصله زياد و با متانت برخورد كردن با كودك مي باشد. زيرا در صورت بروز رفتار نادرستي از كودك، اگر والدين از كوره در روند و با تندي و خشونت با كودك رفتار نمايند، اين زمينه لج بازي و انجام بيشتر اين رفتارها را به دنبال دارد. شما هر اندازه فرزندتان را دوست داشته باشيد، گه گاه عصباني مي شويد و خونسردي خود را از دست مي‏دهيد. در واقع كودكان در عصباني كردن پدرومادر خود استادند، ولي شما نبايد آرامش خود را ازدست بدهيد و زود از كوره دربرويد، بلكه بايد با رفتاري صحيح، كودك را به انجام كارهاي درست ترغيب سازيد.

2.بايستي كودك خود را مورد توجه قرار داد. كودكان در مواردي كارهاي خود را كه از نظر بزرگترها خيلي كوچك به شمار مي رود، بسيار بزرگ و مهم مي دانند، لذا لازم است در چنين مواردي از زاويه ديد آنها به موضوع نگاه كرد و آنها را مورد توجه و تشويق قرار داد. علاوه بر اين كودكان نيز مانند بزرگسالان دوست دارند كه مورد احترام قرار گيرند ، لذا لازم است به صحبت هاي آنان گوش فرا داده شود و وقت كافي براي آنان گذاشته شود.

3.تشويق و تنبيه به موقع: بايستي والدين به اين نكته توجه داشته باشند كه تشويق و تنبيه هايي كه براي كودكان خود در نظر مي گيرند اولاً به موقع باشد و ثانياً متناسب با موضوع باشد و ثالثاً بايستي رفتارهايي كه كودك به خاطر آنها پاداش داده مي شود و يا تنبيه مي شود، دقيقا مشخص شود. براي مثال هنگامي كه از كودك خود مي خواهيم كار خوبي را انجام دهد تا به خاطر آن به او  پاداش دهيم، بايد دقيقا مشخص شود كه مصداق كار خوب و مصداق پاداش چيست؟ براي مثال گفته مي شد اگر اتاقت را تميز كردي، مي تواني يك ساعت تلويزيون تماشا كني. بسياري از مشكلات از ناحيه كودكاني ايجاد مي شود كه نمي دانند چه رفتاري مناسب است. پدر و مادر محدوديت هاي آنها را كاملاً مشخص نمي كنند و يا قواعد و مقررات را آن طور كه بايد به كودك انتقال نمي دهند و يا به صورت ناخودآگاه چنان محدوديت هاي زيادي قائل مي شوند كه كودك مي بيند بخش اعظم رفتارش مورد سرزنش قرار دارد و در اين شرايط بسيار طبيعي است كه ناراحت شود و دست به رفتارهاي نادرست بزند.

علاوه براين بايستي به كوچكترين رفتار درست و مثبت آنها توجه كرده و آن را تشويق كنيد و در حد ممكن به رفتارهاي منفي آنها بي توجهي نشان دهيد. تشويق مي تواند راه بسيار خوبي براي انگيزه دادن باشد.

از تنبيه فيزيكي خودداري كنيد. عصباني شدن از دست كودكي كه بدرفتاري كرده است خيلي آسان است، مخصوصاً كودكي كه تقريباً بزرگ باشد و بداند كه بايد چطور رفتار كند. اما بايد در طريقه ابراز اين عصبانيت خيلي محتاط باشيد، چون كودكان هميشه از شما ياد مي گيرند. داد كشيدن يا كتك زدن كودكي كه خود ناراحت و عصباني است، فقط او را بيشتر تحريك مي كند.

4. از مقايسه هاي افراطي كودكان خود با ديگر كودكان اجتناب شود، زيرا اين عمل منجر به تحقير كودك و بروز لج و لج بازي بيشتر در او مي شود.

5. هنگام بروز رفتارهاي نادرست كودك، بگونه اي رفتار نماييد كه مشخص شود شما شخصيت كودك خود را از رفتار ناصحيح او جدا مي دانيد. يعني شما رفتار او را دوست نداريد و نمي پسنديد، نه خود او را.

6. همانگونه كه در بالا نيز ذكر شد، والدين بايستي در تربيت كودك خود هماهنگ باشند و هر دو از يك شيوه تربيتي استفاده نمايند.

7. محرك ها را بشناسيد. همه آدم ها نسبت به چيزهاي حساس هستند و باعث عصبانيت و اذيت آنها مي شود و كودكان نيز از اين قاعده مستثني نيستند. شايد كودكان به اندازه بزرگسالان نتوانند ناراحتي هاي خود را به خوبي ابراز كنند، اما چيزهايي مثل دير شدن غذا، نديدن يك مسابقه فوتبال، يا حتي فراموش كردن داستان قبل از خواب ، مي تواند محرك خوبي براي بروز عصبانيت و انجام رفتارهاي نادرست در آنها باشد. وقتي بدانيد كه كودكتان تحت برخي شرايط خيلي زود ناراحت مي شود، باعث مي گردد بتوانيد از بروز اين عصبانيت ها جلوگيري كنيد يا حداقل خودتان را براي آن آماده كنيد. 

8. به اين نكته مهم توجه داشته باشيد كه رابطه عاطفي و سرشار از عشق و محبت با كودك است كه به ما امكان مي دهد او را در جهت رفتار معقول هدايت كنيم. شما وقتي نيازهاي اوليه كودكان رابرآورده مي سازيد، اعتماد و اطميناني براي آنان ايجاد مي كنيد؛ رابطه اي مبتني بر اعتماد و اطمينان كه كودك را به اين نتيجه مي رساند كه شما صلاح او را مي خواهيد.

9. شما بايد علاوه بر آن كه كودكان خود را ملزم به رعايت قوانين و مقررات مي كنيد، به آنها آزادي عمل دهيد تا عزت نفس بيابند و بتوانند خود را باور كنند. بدين ترتيب كودكان مي توانند جنبه هاي منحصر به فرد خود را درك كنند و به امكانات بالقوه خود برسند. كودكان بايد اجازه داشته باشند اشتباه كنند، اما در مقام اصلاح خود برآيند و از اشتباهاتشان درس بگيرند تا به موفقيت بيشتري برسند

10.با خواندن كتابهايي در زمينه رشد ذهني و فكري كودكان، آگاهي خود را در اين زمينه افزايش دهيد. زيرا هر چقدر كه شما اطلاعات بيشتري داشته باشيد، راحت تر مي توانيد فرزند خود را هدايت كرده و او را در مسير مناسب قرار دهيد. در اين زمينه كتابهاي انجمن اولياء و مربيان مي تواند راهنمايي هاي خوبي به شما در زمينه هاي تربيتي ارائه نمايد

راههاي درمان وسواس ازنظرديني وروانشناسي
«وسواس» يك نوع اختلالي است كه انسان، بدون اختيار و از روي اجبار، عملي را مكرراً انجام مي‏ دهد و يا مطلب و موضوعي را در فكر و ذهن خود تكرار مي ‏كند.

  راههاي درمان وسواس ازنظرديني وروانشناسي پاسخ داده شود

     سؤالي كه مطرح كرده ايد خيلي كلي است، چون نسبت به مسائل مختلف، وسواس ايجاد مي شود و نوع موضوع وسواس، در نوع درمان دخالت دارد. ما يك كلياتي را براي شما توضيح مي دهيم، اما اگر دچار وسواس هستيد بايد آن را به صورت دقيق بيان كنيد تا بيشتر بتوانيم كمكتان كنيم.

 

«وسواس» يك نوع اختلالي است كه انسان، بدون اختيار و از روي اجبار، عملي را مكرراً انجام مي‏ دهد و يا مطلب و موضوعي را در فكر و ذهن خود تكرار مي ‏كند. اولي را «وسواس عملي» و دومي را «وسواس فكري» گويند. در واقع در ذهن فرد وسواسي، اختلالي به وجود مي ‏آيد كه توقف قطعي آن فكر يا آن عمل حاصل نمي ‏شود. اغلب مبتلايان به وسواس فكري نيز، افكار بيهوده و شرم آور يا وحشتناكي در ذهن خود به وجود مي ‏آورند كه اين افكار در چرخه ‏اي بي ‏پايان، مرتب تكرار مي ‏شود. فرد مبتلا به آن عليرغم كوشش فراوان خود قادر نيست آن را از ذهن خويش خارج سازد. اين افكار مزاحم كه بدون اختيار فرد به سراغ وي مي ‏روند گاهي او را به تكرار برخي كارها و اعمال بي‏فائده وا مي‏دارند. هر چند وي به بيهودگي و عدم ضرورت و غيرمنطقي بودن آن عمل واقف است ولي نمي ‏تواند از انجام آنها خودداري كند و زندگي عادي و عملكرد فرد را مختل مي ‏كند و بسيار وقت‏گير است. و گاهي بخاطر تمسخر يا مخالفت علني يا ترحّم ديگران، عمل تكراري خود را مخفي مي ‏كند.

علت ايجاد بيماري وسواسي جبري

ژنها: بيماري وسواسي جبري ( OCD ) گاهي اوقات ‌‌‌‌ارثي است بنابراين مي تواند در نسل هاي مختلف يك خانواده ديده شود.

استرس: اتفاقات استرس زاي زندگي عامل حدود يك سوم موارد هستند.

تغييرات زندگي: مواردي كه فرد بطور ناگهاني مجبور به افزايش مسئوليتش مي شود مانند بلوغ،تولد بچه يا شغل جديد.

تغييرات مغزي: محققان معتقدند اگر شما علائم وسواس را بيشتر از يك زمان كوتاه داشته باشيد، عدم تعادل يك ماده شيميايي به نام سروتونين (همچنين به نام SHT) در مغز ايجاد مي شود. آنها در حال حاضر بخشهاي خاصي از مغز را كه به نظر در بيماري وسواسي جبري دخيل به نظر مي رسند مورد مطالعه قرار داده اند.

شخصيت: اگر شما فردي منظم، دقيق، برنامه ريز و با استانداردهاي بالا هستيد، بيشتر در معرض ابتلا به وسواس هستيد. اين صفات بطور طبيعي مفيدند اما چنانچه افراطي شوند ممكن است به سمت وسواس سوق يابند.

روشهاي تفكر: تقريباً همه ما گاهي افكار بسيار مضطرب كننده داريم. چه مي شد اگر زير ماشين برويم يا به فرزند خود آسيب بزنيم. اغلب ما اين افكار را سريعاً از سر خود دور مي كنيم. و روال عادي زندگي خود را پيش مي گيريم. اما چنانچه شما بخصوص استانداردهاي بالاي اخلاقي و مسئوليتي داشته باشيد ممكن است احساس كنيد حتي داشتن اين افكار وحشتناك است بنابراين احتمال بالاتري وجود دارد كه منتظر بازگشت آنها باشيد كه اين به نوبه خود بازگشت آنها را محتمل تر مي كند.

براي درمان به موارد زير دقت كنيد:       

* خود را در معرض افكار مشكل زا قرار دهيد، ممكن است به نظر عجيب برسد اما اين يك راه كنترل بيشتر اين افكار است. آنها را ضبط كرده ودوباره به آن گوش دهيد،يا از آنها يادداشت برداريد ودوباره آنها را بخوانيد. لازم است اين كار را بطور منظم و روزانه نيم ساعت انجام دهيد تا وقتي كه اضطرابتان كاهش يابد. در اين روش فرد مبتلا، با اختيار خود آن قدر خود را در معرض همان موضوعي كه از آن رنج مي ‏برد قرار دهد تا از آن فكر خسته و متنفّر شود. بنابراين هر روز، بايد زماني را به فكر كردن درباره موضوع وسواس فكري خود اختصاص دهيد و آن چنان و آن قدر درباره آن فكر كنيد كه از آن متنفّر شويد. مثلا شما بايد لفظ الله و خدا و اين جور الفاظ را تكرار كنيد، و اگر فكر بد يا توهيني هم به ذهنتان آمد، نسبت به آن بي خيال و بي توجه باشيدتا حساسيت  شما و اضطراب شما از بين برود.

* در مقابل رفتار جبري مقاومت كنيد، نه افكار وسواسي. بايد توجه داشته باشيد كه همگي ما گاهي افكار عجيب داريم، اما اينها فقط افكار هستند، آنها به اين معني نيست كه شما فرد بدي هستيد يا اينكه اتفاقات ناگواري در پيش هستند. سعي در خلاصي از اين افكار، فايده اي نخواهند داشت. بايد در حضور آنها راحت باشيد و با آنها فقط با كنجكاوي مختصري برخورد كنيد. اگر افكار بيشتري به مغزتان هجوم آوردند مقاومت نكنيد و اجازه دهيد كه باشند و در مورد آنها هم مثل افكار موجود قبلي رفتار كنيد. واقعيت اين است كه تلاش براي بيرون راندن اين افكار از ذهنتان، نتيجه عكس مي دهد، يعني باعث مي شود كه اين افكار با شدت بيشتري به ذهنتان هجوم بياورند، لذا اصلا در برابر اين افكار مقاومت نكنيد، بلكه اجازه دهيد كه آنها به ذهنتان بيايند، و اصلا از آنها ناراحت نباشيد و عكس العملي نشان ندهيد. اين در واقع همان عدم حساسيت در مقابل اين افكار است. وقتي كه حساسيتي در مقابل اين افكار نشان ندهيد به تدريج اين افكار، ديگر به ذهنتان نخواهند آمد. همه افراد اين حالت ها را دارند و گاهي ا ين افكار به ذهنشان مي آيند، اما چون حساسيت به خرج نمي دهند و به آنها اعتنايي نمي كنند، اين افكار در ذهنشان باقي نمي مانند و تكرار نمي شوند. اما چنانچه شما استانداردهاي بالاي اخلاقي و مسئوليتي داشته باشيد ممكن است احساس كنيد كه حتي داشتن اين افكار، وحشتناك است، بنابراين احتمال بالاتري وجود دارد كه منتظر بازگشت آنها باشيد، كه اين به نوبه خود بازگشت آنها را محتمل تر مي كند.

يك راه پيشگيري در اين زمينه اين است كه روش تفكر خود را تغيير دهيد، از افكار نگران كننده نترسيد و در مورد آنها حساسيت نشان ندهيد و به آنها اعتنايي نكنيد، آنها  فقط فكر هستند و اگر حساس نباشيد هيچ ضرري ندارند.

يك مسئله بسيار مهم كه هم در آموزه هاي ديني به آن توجه شده است، و هم در بحث هاي روان شناختي مورد توجه است، مسئله بسيار مهم "عادت" است، ما  اگر كاري را  انجام دهيم ، و  آن را تكرار كنيم، خودبخود اين كار براي ما عادت مي شود، حالا اگر اين كار، يك كار خوب باشد، يك عادت مثبت در ما ايجاد مي شود، و اگر كار بدي باشد، يك عادت بد در ما ايجاد مي شود. وقتي كه عادتي در ما شكل گرفت، عمل كردن به آن كار بسيار راحت تر مي شود، و يك كشش دروني براي انجام آن كار ايجاد مي شود، كه قبلا وجود نداشته است. هم چنين خلاف اين ميل دروني عمل كردن، كمي سخت مي شود. پس جواب دادن شما به اميال دروني اتان، به انجام عمل منجر مي شود، و انجام عمل هم يعني تكرار، كه به ايجاد عادت در شما منتهي مي شود. پس مهمترين مطلب در اينجا  "تكرار عمل" است كه بايد به آن فوق العاده توجه شود.  تك تك كارها و دانه دانه كارهايي كه مي كنيد، موجب تقويت عادتي در شما مي شود، كه انجام آن عمل را براي شما راحت تر مي كند. بعد از اين مقدمه، جواب شما در انجام تك تك كارهايتان است.

دو نوع درمان رفتاري و شناختي براي درمان بيماري وسواسي جبري (OCD) وجود دارد :

1-     مواجهه سازي و پيشگيري از پاسخ عملي (ERP) و  2- درمان شناختي.

ERP (مواجهه سازي و پيشگيري از پاسخ عملي)

اين روشي براي توقف تقويت دو جانبه رفتارهاي جبري و اضطرابهاي ماست. ما مي دانيم اگر شما به مدت طولاني در يك موقعيت استرس زا باقي بمانيد بتدريج به آن عادت كرده، اضطراب شما از بين مي رود. بنابراين شما با موقعيتي كه از آن هراس داريد رو در رو مي شويد، اما در عين حال انجام امور جبري تكراري مانند چك كردن مداوم يا تميز كردن(پيشگيري از پاسخ عملي) را متوقف مي كنيد ومنتظر مي شويد تا اضطراب از شما دور شود، معمولا بهتر است اين كار را قدم به قدم انجام دهيد.

    * فهرستي از تمام چيزهايي كه در حال حاضر از آنها مي ترسيد يا اجتناب مي كنيد را تهيه كنيد.

    * تمام موقعيتها يا افكاري كه كمتر از همه شما را مي ترسانند را در انتهاي فهرست قرار دهيد و بدترينها را در ابتداي آن.

    * سپس از انتها شروع كرده و به سمت ابتداي فهرست بياييد و سعي كنيد يك به يك به حل آنها بپردازيد. به مورد بعدي صعود نكنيد مگر آنكه به قبلي به طور كامل چيره شده باشيد. اين كار بايد روزانه و لا اقل يكي دو هفته انجام پذيرد. هر بار لازم است شما اين كار را تا وقتي انجام دهيد كه مدت زمان اضطرابتان را به كمتر از نصف زماني   كه در بدترين حالت طول مي كشد كاهش دهيد - حدود 60-30 دقيقه براي شروع.

ثبت مقياسي از اينكه اضطرابتان هر 30 دقيقه به چه ميزان است (مثلا صفر براي بدون ترس تا 100 براي ترس شديد) خواهيد ديد احساس ترس چطور افزايش يافته و بعد كاهش مي يابد.

شما مي توانيد برخي مراحل را با درمانگر خود تمرين كنيد، ولي اكثر اوقات بايستي اين كار را در محيطي كه در آن احساس راحتي مي كنيد و به تنهايي انجام دهيد.

مهم است به ياد داشته باشيد كه شما نياز نداريد از تمام اضطرابتان خلاصي يابيد بلكه فقط تا ميزاني كه احساس بهتري كنيد . به ياد داشته باشيد كه اضطرابتان نا خوشايند است اما لطمه اي به شما نخواهد زد، و در نهايت از بين خواهد رفت و با تمرين، مواجهه با آن ساده تر خواهد شد.

ـ   مطالعه كتاب‏هايي كه در اين زمينه نوشته شده است به شما كمك مي كند؛ مانند

كتاب "وسواس، پيدايش، رشد، علاج" تأليف مرحوم مصطفي زماني، انتشارات "مهدي يار"، قم

كتاب "چهل حديث" امام خميني، قسمت وسواس آن.

كتاب "اخلاق در خانه" آيت الله مظاهري، قسمت وسواس آن.

كتاب" وسواس شناخت و راههاي درمان" نوشته علي محمد حيدري نراقي، انتشارات "ميثم تمار"

كتاب "شفاي وسواس" نوشته علي اسلامي نسب و فرحناز قربان پور، انتشارات "شفا بخش"            

 با خريد نوار و يا كتاب تن آرامي (ريكلسيشن) تمارين تن آرامي را روزي يكي دوبار انجام دهيد. اين گونه كتابها را  مي توانيد از طريق اينترنت خريداري كنيد. به عنوان مثال بخش وسواس كتاب دو جلدي رفتار درماني شناختي ترجمه حبيب الله قاسم زاده يا كتاب وقتي اضطراب حمله مي كند ،نوشته ديويد برنز ترجمه مهدي قرچه داغي را تهيه و طبق آن عمل كنيد.

*   ورزش را فراموش نكنيد، چون ورزش باعث مي شود كه سطح اضطراب شما پايين بيايد و اين به درمان وسواس شما كمك مي كند.

*  به اين  نكته مهم نيز توجه داشته باشيد كه اين گونه افكار و كارهاي مزاحم، يك بيماري تلقي مي شود، و شما هرگز مؤاخذه نخواهيد شد، به عبارت ديگر گناه نيست و از اين نظر مطمئن باشيد. دليل آن هم غير اختياري بودن آن است، اما بايد به دنبال درمان آن باشيد. لذا خود را گناه كار ندانيد، بلكه يك بيماري است كه بايد درمان شود.

روانشناسان و روانپزشكان هم از درمان دارويي براي مقابله با وسواس فكري يا وسواس عملي استفاده مي‏ كنند و هم از درمان غيردارويي. براي درمان وسواس هاي متوسط يا شديد، بايد حتما درمان دارويي نيز صورت بگيرد كه براي دارو بايد به روان پزشك مراجعه كنيد.

در رواياتي كه از ائمه (عليهم السلام ) در مورد وسواس به ما رسيده است توصيه به اين شده است كه در مقابل وسواس، بايد بي اعتنايي كرد، يعني اصلا نبايد به آن توجه كرد، بلكه مثل مردم و به صورت معمولي كارهايشان را انجام دهد، در روايات گفته شده است كه وقتي مدتي با اراده قوي به اين صورت عمل كند وسواسش برطرف خواهد شد.

گفتني است كه براي درمان وسواس فكري و عملي، انتظار حل و درمان يك شبه آن را نداشته باشيد. هم چنين درمان وسواس به خصوص اگر شدت داشته باشد با يكي دو مكاتبه و به طور غيرحضوري قابل درمان نيست و لازم است با حضور يافتن پيش يك روان‏شناس (و اگر  شديد باشد با مراجعه به يك روانپزشك و خوردن دا رو) به درمان اساسي آن پرداخت، اگر به اجراي دستورات روان شناس اهتمام داشته باشيد، مطمئن باشيد كه وسواس شما درمان خواهد شد

صفحه‌ها