كودكي دارم 7ساله كه در انجام كارهاي شخصي خود معطل مي كند و ور مي رود.مثلا هنگام پوشيدن جوراب ده دقيقه معطل مي كند و با نخ جوراب مشغول مي شود يا مثلا هنگام دستشوئي رفتن يك ربع آب بازي مي كند يا مثلا هنگام نوشتن تكاليفش كه با تمركز يك ربع بيشتر طول نمي كشد دو ساعت لفتش مي دهد و بينش بازي گوشي مي كند
بي نهايت به بازي علاقه مند است
پرسشگر گرامي من از دو جنبه مسئله را مورد بررسي قرار مي دهم :
الف)علل رفتارهاي نادرست كودكان
بطور كلي مي توان گفت كه رفتارها و كارهاي نادرست كودكان ناشي از چند علت اصلي مي باشد:
1. عدم رشد ذهني كافي: در بسياري از موارد كودكان به علت نرسيدن به رشد ذهني كافي و نرسيدن به قوه استدلال منطقي، خصوصا در سنين پايين تر، از عواقب و نتايج منفي كارها و رفتارهاي خود اطلاع دقيقي ندارند و از روي كنجكاوي به اعمالي دست مي زنند كه نتايج منفي را به دنبال دارد ، ولي به مرور زمان، با رشد ذهني و در اثر تجربه، به اين حد از توانايي ذهني مي رسند كه مي توانند قبل از انجام دادن امور، نتايج و عواقب آنرا در نظر بگيرند. لذا لازم است در ضمن اينكه بر آنها نظارت مي شود تا دست به انجام كارهاي نادرست نزنند، به آنها فرصت كنجكاوي و تجربه اندوزي داده شود. براي مثال گاهي والدين فكر مي كنند فرزندان آنها رفتار غيرطبيعي و نامناسبي دارند، درحالي كه رفتار كودكان با توجه به سن آنها بايد مدنظر قرار گيرد، براي مثال رفتار كودكي كه اسباب بازيهايش را به اطراف پرت مي كند، غيرطبيعي نيست. اين كار ممكن است ما را عصباني كند و براي ما خوشايند نباشد، اما بدان معني نيست كه كودك بي ادب شده است و رفتار نادرستي را انجام مي دهد.
2. عدم توجه والدين: يكي از علت هاي ديگر چنين رفتارها و اعمال نادرست كودكان عدم توجه كافي والدين مي باشد، لذا كودك براي جلب توجه آنها دست به رفتارهاي نادرست مي زند، حتي در مواردي با اينكه مي داند مورد تنبيه قرار مي گيرد، عمدا رفتارهاي نادرستي را انجام مي دهد، تا مورد توجه بيشتر قرار گيرد. براي مثال خصوصا هنگامي كه فرزند ديگري در خانه متولد مي شود و توجه والدين نسبت به فرزند قبل كمتر و بيشتر متوجه فرزند جديد مي شود، اين مي تواند زمنيه ساز رفتارهاي نادرست كودك شود.
3. عدم هماهنگي والدين در شيوه هاي تربيتي: در مواردي مشاهده مي شود كه يكسان نبودن شيوه تربيتي والدين، منجر به بروز رفتارهاي نادرست در كودكان مي شود. براي مثال هنگامي كه يكي از والدين از شيوه سختگيرانه استفاده مي نمايد و ديگري از شيوه سهل گيرانه، كودك در اين ميان دچار تعارضاتي مي شود كه باعث شكل گيري رفتارهاي نادرست در او مي شود. لذا لازم است كه والدين شيوه تربيتي خود را هماهنگ نمايند ، و هر دو بر طبق يك شيوه عمل كنند.
4.الگوهاي نادرست: از جمله علت هاي مهم ديگري كه باعث بروز رفتارهاي نادرست كودكان مي شود، الگوي گيري نامناسب مي باشد. از جمله كساني كه به عنوان الگو بيشترين تاثير را بر روي كودكان مي گذارند، خود والدين و سپس همسالان او مي باشند. لذا لازم است كه هم خود والدين رفتارهاي نادرست خود را اصلاح كنند و هم مراقبت نمايند كه فرزندانشان با كودكاني كه تربيت صحيحي ندارند، ارتباط زيادي نداشته باشند.
ب) راهكارهاي مقابله و اصلاح رفتار و كردار نادرست كودكان:
1. اولين نكته اي كه بايد مورد توجه دقيق قرار گيرد، داشتن صبر و حوصله زياد و با متانت برخورد كردن با كودك مي باشد. زيرا در صورت بروز رفتار نادرستي از كودك، اگر والدين از كوره در روند و با تندي و خشونت با كودك رفتار نمايند، اين زمينه لج بازي و انجام بيشتر اين رفتارها را به دنبال دارد. شما هر اندازه فرزندتان را دوست داشته باشيد، گه گاه عصباني مي شويد و خونسردي خود را از دست ميدهيد. در واقع كودكان در عصباني كردن پدرومادر خود استادند، ولي شما نبايد آرامش خود را ازدست بدهيد و زود از كوره دربرويد، بلكه بايد با رفتاري صحيح، كودك را به انجام كارهاي درست ترغيب سازيد.
2.بايستي كودك خود را مورد توجه قرار داد. كودكان در مواردي كارهاي خود را كه از نظر بزرگترها خيلي كوچك به شمار مي رود، بسيار بزرگ و مهم مي دانند، لذا لازم است در چنين مواردي از زاويه ديد آنها به موضوع نگاه كرد و آنها را مورد توجه و تشويق قرار داد. علاوه بر اين كودكان نيز مانند بزرگسالان دوست دارند كه مورد احترام قرار گيرند ، لذا لازم است به صحبت هاي آنان گوش فرا داده شود و وقت كافي براي آنان گذاشته شود.
3.تشويق و تنبيه به موقع: بايستي والدين به اين نكته توجه داشته باشند كه تشويق و تنبيه هايي كه براي كودكان خود در نظر مي گيرند اولاً به موقع باشد و ثانياً متناسب با موضوع باشد و ثالثاً بايستي رفتارهايي كه كودك به خاطر آنها پاداش داده مي شود و يا تنبيه مي شود، دقيقا مشخص شود. براي مثال هنگامي كه از كودك خود مي خواهيم كار خوبي را انجام دهد تا به خاطر آن به او پاداش دهيم، بايد دقيقا مشخص شود كه مصداق كار خوب و مصداق پاداش چيست؟ براي مثال گفته مي شد اگر اتاقت را تميز كردي، مي تواني يك ساعت تلويزيون تماشا كني. بسياري از مشكلات از ناحيه كودكاني ايجاد مي شود كه نمي دانند چه رفتاري مناسب است. پدر و مادر محدوديت هاي آنها را كاملاً مشخص نمي كنند و يا قواعد و مقررات را آن طور كه بايد به كودك انتقال نمي دهند و يا به صورت ناخودآگاه چنان محدوديت هاي زيادي قائل مي شوند كه كودك مي بيند بخش اعظم رفتارش مورد سرزنش قرار دارد و در اين شرايط بسيار طبيعي است كه ناراحت شود و دست به رفتارهاي نادرست بزند.
علاوه براين بايستي به كوچكترين رفتار درست و مثبت آنها توجه كرده و آن را تشويق كنيد و در حد ممكن به رفتارهاي منفي آنها بي توجهي نشان دهيد. تشويق مي تواند راه بسيار خوبي براي انگيزه دادن باشد.
از تنبيه فيزيكي خودداري كنيد. عصباني شدن از دست كودكي كه بدرفتاري كرده است خيلي آسان است، مخصوصاً كودكي كه تقريباً بزرگ باشد و بداند كه بايد چطور رفتار كند. اما بايد در طريقه ابراز اين عصبانيت خيلي محتاط باشيد، چون كودكان هميشه از شما ياد مي گيرند. داد كشيدن يا كتك زدن كودكي كه خود ناراحت و عصباني است، فقط او را بيشتر تحريك مي كند.
4. از مقايسه هاي افراطي كودكان خود با ديگر كودكان اجتناب شود، زيرا اين عمل منجر به تحقير كودك و بروز لج و لج بازي بيشتر در او مي شود.
5. هنگام بروز رفتارهاي نادرست كودك، بگونه اي رفتار نماييد كه مشخص شود شما شخصيت كودك خود را از رفتار ناصحيح او جدا مي دانيد. يعني شما رفتار او را دوست نداريد و نمي پسنديد، نه خود او را.
6. همانگونه كه در بالا نيز ذكر شد، والدين بايستي در تربيت كودك خود هماهنگ باشند و هر دو از يك شيوه تربيتي استفاده نمايند.
7. محرك ها را بشناسيد. همه آدم ها نسبت به چيزهاي حساس هستند و باعث عصبانيت و اذيت آنها مي شود و كودكان نيز از اين قاعده مستثني نيستند. شايد كودكان به اندازه بزرگسالان نتوانند ناراحتي هاي خود را به خوبي ابراز كنند، اما چيزهايي مثل دير شدن غذا، نديدن يك مسابقه فوتبال، يا حتي فراموش كردن داستان قبل از خواب ، مي تواند محرك خوبي براي بروز عصبانيت و انجام رفتارهاي نادرست در آنها باشد. وقتي بدانيد كه كودكتان تحت برخي شرايط خيلي زود ناراحت مي شود، باعث مي گردد بتوانيد از بروز اين عصبانيت ها جلوگيري كنيد يا حداقل خودتان را براي آن آماده كنيد.
8. به اين نكته مهم توجه داشته باشيد كه رابطه عاطفي و سرشار از عشق و محبت با كودك است كه به ما امكان مي دهد او را در جهت رفتار معقول هدايت كنيم. شما وقتي نيازهاي اوليه كودكان رابرآورده مي سازيد، اعتماد و اطميناني براي آنان ايجاد مي كنيد؛ رابطه اي مبتني بر اعتماد و اطمينان كه كودك را به اين نتيجه مي رساند كه شما صلاح او را مي خواهيد.
9. شما بايد علاوه بر آن كه كودكان خود را ملزم به رعايت قوانين و مقررات مي كنيد، به آنها آزادي عمل دهيد تا عزت نفس بيابند و بتوانند خود را باور كنند. بدين ترتيب كودكان مي توانند جنبه هاي منحصر به فرد خود را درك كنند و به امكانات بالقوه خود برسند. كودكان بايد اجازه داشته باشند اشتباه كنند، اما در مقام اصلاح خود برآيند و از اشتباهاتشان درس بگيرند تا به موفقيت بيشتري برسند
10.با خواندن كتابهايي در زمينه رشد ذهني و فكري كودكان، آگاهي خود را در اين زمينه افزايش دهيد. زيرا هر چقدر كه شما اطلاعات بيشتري داشته باشيد، راحت تر مي توانيد فرزند خود را هدايت كرده و او را در مسير مناسب قرار دهيد. در اين زمينه كتابهاي انجمن اولياء و مربيان مي تواند راهنمايي هاي خوبي به شما در زمينه هاي تربيتي ارائه نمايد