فقه و احکام

سلام مدتیه که با یک دختر نامحرم فقط وفقط بصورت تلفنی مکالمه دارم.اما در هر بار و بعد از هر مکالمه ای حس می کنم مه مایعی شفاف از من خارج میشود و من نسبت به طهارت خود بسیار حساسم. و همیسه نمازم رو اول وقت می خوانم. حال لطفا بفرمایید حکم شرعی آن چیست؟ایا غسل بر من واجبه؟یعنی من باید هر روز غسل کنم؟ شایان ذکر است که در مکالمه ما اصلا بحث شهوت مطرح نیست.حتی در بیان مشکلات درسی با این خانم این مشکل برای من پیش می آید. تو رو خدا جواب منو بدبد.خیلی اذیت می شم. یا علی

پرسش: سلام مدتيه که با يک دختر نامحرم فقط وفقط به صورت تلفني مکالمه دارم.اما در هر بار و بعد از هر مکالمه اي حس مي کنم مايعي شفاف از من خارج مي شود و من نسبت به طهارت خود بسيار حساسم. و هميشه نمازم رو اول وقت مي خوانم. حکم شرعي آن چيست؟غسل بر من واجبه؟يعني من بايد هر روز غسل کنم؟ در مکالمه ما اصلا بحث شهوت مطرح نيست.حتي در بيان مشکلات درسي با اين خانم اين مشکل براي من پيش مي آيد.
پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
ارتباط با دختر نامحرم اگر در محدوده دين نباشد ،حرام است . مايعي که از شما خارج مي شود ،مذي مي باشد و پاک است . موجب بطلان وضو و غسل نيست . (1)
پي نوشت :
1 . امام خميني،توضيح المسائل، ص 70 ، م 73 .

اگر کسی تنها تلاش کند که یک انسان به معنای واقعی که نسبت به همنوعانش بیخیال و بی تفاوت (باز به معنای واقعی) نباشد و تنها به 3 اصل توحید ، معاد ، نبوت اعتقاد داشته باشد . اما در عمل پیرو هیچ دینی نباشد و اعمالش را حول اصل انسان بودن انجام دهد . به سعادت نمیرسد؟ من چندی پیش آیه ای از سوره ی مائده خوندم که میگفت که " هرکس به این 3 اصل اعتقاد داشته باشد و کار شایسته انجام دهد ، رستگار و سعادتمند می شود . اما خیلی از افراد مطلع از دین می گویند که تنها شیعیان امام علی (ع) رستگار و سعداتمند می شوند ! اگر لطف کنید در این مورد نیز بفرمایید که شرط رستگاری و سعادت چه می باشد ، سپاسگزار می شوم. عزیزان توجه داشته باشید که 2 سوال مطرح است ، بی زحمت جواب هریک را جدا بفرمایید .

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
موضوع سعادت مقوله عام و گسترده اي است كه نمي توان به طور قطع و يقين در خصوص وضعيت انسان هاي مختلف در اين مقوله سخن گفت ؛ در واقع چه بسا بسياري از كساني كه در طول زندگي هيچ نشاني از خدا و معارف ديني نداشتند و نيافتند ،هم به نوعي در قيامت اهل نجات و سعادت باشند .
در معناي دقيق و كامل سعادت، مطلب كاملا متفاوت خواهد بود . تنها گروهي خاص مي توانند اهل سعادت باشند ؛ در واقع درسوره عصر به روشني همه انسان ها اهل خسران شناخته شده اند مگر كساني كه داراي چند شاخصه هستند كه مهم ترين آن ها ايمان و عمل صالح است .
در حقيقت ايمان يعني رسيدن به شناخت درست از حقيقت . به علاوه عمل بر اساس آن مهم ترين شاخصه كسي است كه مي خواهد به حقيقت راه يابد . سعادت وخوشبختي حقيقي را به دست آورد ، در نتيجه كسي كه اعتقاد و ايماني به حقيقت ندارد، از ابتدا در اين مسير دچار لغزش و عقب ماندگي است و ممكن نيست به سعادت حقيقي دست يابد .
به عبارت بهتر منظور از اعتقاد به توحيد، يعني باور به يگانگي خداوند متعال، با همه صفات كمالي كه براي او مي شناسيم ، اعتقاد به نبوت يعني ايمان به فرستاده شدن پيامبر اسلام به عنوان آخرين پيامبر آسماني به سوي بشر . اعتقاد به معاد هم يعني ايمان به وجود عالمي در پس عالم ماده كه حقايق همه اعمال و رفتارهاي انسان در آن عالم متجلي شده و در آن جا انسان زندگاني حقيقي خود را آغاز خواهد نمود .
بر اين اساس تصور اينكه كسي به اين سه اصل معتقد باشد اما در عين حال به دين خاصي ايمان نداشته و معتقد نباشد بي معناست ؛ در حقيقت اعتقاد به اين اصول ملازم با پذيرش اسلام است .تفكيك بين اين دو مقوله بي معناست ؛ البته چه بسا فردي به اين امور معتقد باشد ،اما در مقام عمل بر اساس تعاليم و دستورات ديني اسلام رفتار ننمايد ؛ اما معنا ندارد كه بگوييم به اين اصول ايمان دارد اما مسلمان هم نيست .
هرچند در معناي دقيق كلمهء ايمان، عمل به مقتضاي اين باور هم در متن ايمان گنجانده شده كه فردي به معناي حقيقي به يك تفكر و عقيده ايمان دارد كه بر اساس آن عمل و رفتارهاي خود را نيز تنظيم مي نمايد. اگر انطباق وجود نداشت، مي توان گفت اين فرد در واقع ايمان حقيقي هم به اين عقايد و باورها ندارد .
بر اساس اين نوع نگرش و جهان بيني درست و اعتقاد به تفكرات ديني ديگر است كه همه رفتارهاي انسان سامان مي يابد . انساني يا غير انساني بودن اعمال ما تعريف روشني مي يابد . بزرگ ترين جنايتكاران عالم هم بسياري از رفتارهاي خود را انساني و درست مي پندارند . كم تر كسي است كه اعمال خود را غير انساني بداند .
البته بسياري از اعمال و رفتارها بر اساس اصول و باورهاي اخلاقي و فطري خوب و قابل قبولند . تعليمات ديني هم بر همين امور صحه مي گذارد. همه اين كارها مي تواند ارزشمند باشد ، اما شرط لازم در ارزشمندي اعمال انسان نزد خدا آن است كه اعمال صالح داراي پشتوانه ايمان باشند . بدون ايمان اين كارها ارزشي در آخرت كه محل تجلي سعادت حقيقي است نخواهند داشت يا لااقل سعادت را رقم نخواهند زد .
عملا ممكن نيست كه فردي اين گونه پيدا شود و بتواند هم به سه اصل مهم در اصول دين معتقد باشد و هم ديني نداشته باشد و هم همه اعمال خود را بتواند با معيار انساني بودن تشخيص داده و بر آن اساس عمل نمايد .
******************
اما در خصوص اينكه تنها شيعيان خالص اهل سعادتند بايد گفت : سعادت در معناي دقيق و كامل كلمه بله ؛ اما در عين اين كه از ميان بيش ازشش ميليارد انسان، تنها شيعه دوازده امامي را اهل سعادت و نجات مي‌‌‌دانيم، آن هم به شرطي كه رعايت محرّمات و واجبات شرعي را نموده باشند ، امّا هرگز معتقد نيستيم غير از اينان، بقية انسان ها اهل جهنم و عذاب هستند، زيرا ديگران را يا عالم و عامد مي‌‌‌دانيم يا جاهل غير عامد.
عالمان و عامدان اهل عذاب اند، چون عمداً بر خلاف علم خود عمل كرده اند. جاهل هم دو دسته اند: مقصر و قاصر. مقصران يا افرادي که با وجود امکان رسيدن به حقيقت ،از آن سرباز زده اند، مثل عالمان، جهنّمي اند(البته بدون لحاظ رحمت الهي که ممکن است شامل آن ها هم بشود) امّا قاصران كه اكثر مردم را تشكيل مي‌‌‌دهند، به طور حتم اهل نجاتند،
قرآن مجيد مي‌فرمايد: «و ما كنّا معذبين حتي نبعث رسولاً؛ هيچ طايفه اي را عذاب نمي كنيم مگر حجت را بر آن ها تمام كرده باشيم».(1)
حتماً بر جاهلان قاصر اتمام حجّت نشده است، زيرا يا غافلند واصلاً احتمال خلاف در گفتار و كردار خود را نمي دهند يا احتمال خلاف مي‌دهند، امّا راه و وسيله اي براي رسيدن به حق در اختيار ندارند و يا در پي كشف حقيقت رفته و تحقيق كرده اند، ولي نتوانسته اند بفهمند گفتار و كردارشان باطل بوده و خلاف واقع است ، هر چند پايبندي آن ها به اصول ودستورهاي ديني خودشان هم تاحدي لازم است .
شهيد مطهرى(ره) در اين باره مى‏گويد: «اگر كسى در روايات دقت كند، مى‏يابد كه ائمه(ع) تكيه‏شان بر اين مطلب بوده كه هر چه بر سر انسان مى‏آيد، از آن است كه حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و يا لااقل در شرايطى باشد كه مى‏بايست تحقيق و جستجو كند ، اما افرادى كه ذاتاً و به واسطه قصور فهم و يا به علل ديگر در شرايطى به سر مى‏برند كه مصداق منكر و يا مقصر به شمار نمى‏روند، آنان در رديف منكران و مخالفان نيستند.
ائمه اطهار بسيارى از مردم را از اين طبقه مى‏دانند. اين گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و اميد عفو الهى درباره آنان مى‏رود».
وى از مرحوم علامه طباطبايى نقل مى‏كند: «همان طورى كه ممكن است منشأ استضعاف، عدم امكان تغيير محيط باشد، ممكن است اين جهت باشد كه ذهن انسان متوجه حقيقت نشده باشد و به اين سبب از حقيقت محروم مانده باشد».(2)
پي نوشت ها:
1.مائده (5) آيه 73.
2. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، ص 320 به بعد.

با سلام.من مدتي است نامزد كردم آيا در مقابل تحريك هاي جنسي كه از طرف مقابل ميبينم (بي هيچ مقاربتي)به خاطر ترشحي كه از بدن خود ميبينم بايد غسل كنم؟و غسل جنابت؟نگران نمازهايم هستم.با تشكر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر زن بر اثرتحريک هاي جنسي به قدري تحريک شود که به اوج لذت و شهوت جنسي برسد و در آن حال مايعي از او خارج شود، جنب مي شود.
اگر به اوج لذت نرسد و مايع خارج شود ويا به اوج لذت برسد ، ولي مايعي خارج نشود و يا شک کند که مايعي خارج شد ، جنب نمي شود و غسل لازم نيست.
زن اگر يقين به خارج شدن مني پيدا کند، جنب مي شود . اگر يقين پيدا نکند، جنب نمي شود. بنابراين مواقعي که زن بر اثر تحريک هاي شهواني مقداري لذت مي برد و درآن حال رطوبتي از او خارج مي شود ،چون به ارگاسم(رعشه جنسي) و اوج شهوت نرسيده ، جنب نمي شود و رطوبت خارج شده هم پاک است .وضو وغسل را باطل نمي کند.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت، استفتا آت ،ج1 ،سوال 705 و812.

رفتن به مجالسی مانند عقد و عروسی که در آن ها موسیقی های حرام پخش می شود و نرفتن به آن مجالس باعث ناراحتی پدر و مادر و آشنایان می شود چه حکمی دارد؟ (خواهشا مطابق با فتاوای آیات عظام بهجت و سیستانی و خمینی پاسخ دهید)

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
شرکت در مجالس عروسي که درآن جا گناهي صورت مي‌گيرد، و امر به معروف تأثيري ندارد ،حرام است حتي اگر پدر و مادر انسان ناراحت شوند؛ چون با امر خداوند مخالفت صورت مي گيرد.(1)
به نظر آيت ا... سيستاني اگر شرکت در عروسي لازم باشد، به طوري که اگر شرکت نکند، بعداً براي او ناراحتي ايجاد مي‌شود، مثلاً اگر خواهري در مجلس عروسي برادر خود شرکت نکند، باعث حرف و حديث و ناراحتي مي‌شود، در اين گونه موارد، حضور خود را در مجلس عروسي نشان دهد، ولي با نهي از منکر و يا با سرگرم شدن به کارهاي ديگر و يا با گوش ندادن به ساز و آواز، خود را از گناه حفظ ‌کند .(2)
پي‌نوشت‌ها:
1. سؤال تلفني از دفترآيت ا... بهجت و امام خميني.
2. سؤال تلفني از دفتر آيت ا... سيستاني

خواندن داستانهای سکسی برای تفریح و در بعضی موارد درس گرفتن از این داستانها چه حکمی دارد (درس گرفتن به عنوان مثال رعایت مواردی که اسلام در روایات اعلام داشته و در بعضی موارد نیز هم در این داستانها درس و عبرت گرفتن نیز وجود دارد ) چه حکمی دارد

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خواندن داستان سکس اگر موجب تحريک شهوت شود، حرام است. (1 )
پي نوشت :
1 . سؤال تلفني از دفتر آيت الله خامنه اي( 7743232 ـ 0251 ) .

 

امام علي عليه السلام: آدمى در زير زبانش پنهان است . غرر الحكم و درر الكلم 978

 

پرسش 1:
عكس شرح
آيا اين حديث از اعتبار كافي برخوردار است؟ قال رسول الله :«لاتدخل البيت فيه صور‌ او تمثال او كلب »در اين صورت نبايد عكسي به ديوار منزل ها آويخت.
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
امام صادق عليه السلام مي فرمايد : نماز نخوان در خانه اي که در آن سگ است ، مگر سگ شکاري باشد و در را بر رويش بسته باشي. در خانه اي که در آن تمثال باشد ، ملائکه داخل نمي شوند. نيز در خانه اي که در آن ظرفي باشد که در آن بول است ، وارد نمي شوند. (1)
اين روايت مرسله است ، يعني شيخ صدوق که آن را از امام صادق عليه السلام نقل مي کند، واسطه هاي خود را تا امام نام نبرده است. در اين که به حديث مرسل مي شود تمسک کرد ، سخنان زيادي وجود دارد و بين علما در استناد يا عدم استناد به آن اختلاف نظر وجود دارد .(2)
بر فرض پذيرفته شدن اين روايت ، حداکثر دلالت دارد که نماز خواندن در چنين خانه اي کراهت دارد ، ولي در مورد حرام بودن نصب عكس در خانه ، نه اين روايت دلالت دارد و نه کسي از علما آن را مورد اشکال قرار داده است ، بلکه مشهور علما فتوا داده اند که در صورت پوشاندن تصوير، نماز خواندن هم کراهت ندارد .(3)
پي نوشت ها :
1 . من لا يحضره الفقيه، 4 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه - قم - ايران، نوبت چاپ‏دوم، 1413 ه ق. ، ج‏1، ص: 246 .
2 . عاملي ، وصول الاخيار الي اصول الاخبار ، مجمع الذخائر الاسلاميه ، الطبعة الاولي ، 1410 ه ق. ، ص 107.
3 . نجفى، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، 43 جلد، دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان، نوبت چاپ‏هفتم ، ج‏8، ص: 389 ؛
خويى، ، موسوعة الإمام الخوئي، 33 جلد ، ج‏13، ص: 204 ؛
سبزوارى، مهذّب الأحكام في بيان الحلال و الحرام، 30 جلد، دفتر آيه الله سبزوارى - قم - ايران، نوبت چاپ‏چهارم، 1413 ه ق ، ج ‏5 ، ص 477 ؛
مجلسى اول، لوامع صاحبقراني المشتهر بشرح الفقيه، 8 جلد، مؤسسه اسماعيليان - قم - ايران، نوبت چاپ‏دوم، 1414 ه ق ، ج‏3، ص: 309 .

 

امام علي عليه السلام: قناعت ، گواراترين زندگى است . غرر الحكم و درر الكلم 933

 

پرسش 1:
نماز جماعت شرح
نماز خواندن پشت سر امام جماعتي كه براي برگزاري جماعت حق الزحمه دريافت مي كند با وجود اينكه موظف به حضور
در محل كار مي باشد، صحيح است ؟
پاسخ:
‌پرسشگر گرامي با عرض سلام وتشکر از ارتباط واعتماد تان با اين مركز
نماز خواندن پشت سر چنين امام جماعتي اگر داراي شرايط امامت باشد ، اشکال ندارد . گرفتن حق الزحمه ضربه به عدالت وي نمي زند. اگر از ساعات کاري خود که موظف است ، به خاطر نماز باز مي ماند ،نبايد بدون اجازه از مسئولان مربوطه اقدام به نماز جماعت بنمايد .
آيت الله خامنه اي در مورد پول گرفتن براي اقامه جماعت فرموده اند :
پول گرفتن براي اصل نماز جايز نيست ولي معمولا پول براي مقدمات آن از قبيل كرايه ماشين يا پول بنزين مي باشد و اشكال ندارد .(1)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت:
1 . اجوبه الاستفتاآت، س 568.

 

امام علي عليه السلام: در گشايش و سختى شكرگزار باش . غرر الحكم و درر الكلم 6092

 

پرسش 1:
خمس شرح
اگه پول بگذاريم توي بانک ، بعد بهره اي بياد روش، آيا اشکالي داره؟آيا بايد خمس پول پرداخت شود، اگر اين پول اضافات زندگي نباشد و براي گذران زندگي است ..........

پاسخ:
پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
به طور کلي معاملات بانک ها که براساس قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي ومورد تأييد شوراي محترم نگهبان انجام مي دهند،اشکالي ندارد . محکوم به صحت است .سود حاصل از بکار گيري سرمايه براساس يکي از قراردادهاي شرعي مثل مضاربه يا شرکت يا جعاله يا اجاره ومانند آن، شرعا حلال است.
بنابر اين اگر تعيين سود در بانک طبق قرار داد مضاربه به صورت در صدي باشد. سپرده گذاري در بانک براي دريافت سود به اين صورت باشد که سپرده گذار همه اختيارات را به بانک داده باشد حتي انتخاب نوع فعاليت و تعيين سهم سپرده گذار از سود هم به عنوان وکالت در اختيار بانک باشد، سپرده گذاري و سود حاصل از به کار گيري پول در معامله حلال شرعي، اشکال ندارد . دريافت سود بانکي حلال مي باشد.(1)
اگر سال بر پول گذشته باشد، بايد خمس آن پرداخت گردد . اگر در بين سال و پيش از رسيدن سال خمسي، مصرف شود, خمس ندارد. هم چنين سودي که از بانک مي گيريد ،اگر در بين سال مصرف شود ،خمس ندارد .اگر پس انداز شود و سال برآن بگذرد ،خمس دارد.(2)
پي نوشت ها:
1. آيت الله خامنه اي، استفتاءات س 1922،1923،1925 و1926 .
2. همان، مسئله 860و871.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

 

امام علي عليه السلام: چگونه ادّعاى دوستى خدا مى كند، كسى كه دوستى دنيا در قلبش جاى گرفته است ؟! غرر الحكم و درر الكلم 7002

 

پرسش 1:
آيا با غسل هايي غير از جنابت مي توان نماز خواند؟ شرح غسل جنابت مستحب چطور؟

پاسخ:
ّْبا سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با اين مرکز .
فتواي مراجع در اين مسئله متفاوت است : به فتواي امام خميني ، آيت الله خامنه اي و آيت الله بهجت : با غسل هاي واجب غير از غسل جنابت نمي توان نماز خواند . بعد از انجام غسل بايد
براي نماز وضو گرفت .
ديگر فقيهان معاصر همانند آيات عظام : فاضل , خويى , سيستاني تبريزى , مكارم شيرازى و شبيرى زنجانى مى فرمايند: در غسل هاى واجب غير از جنابت نيز نيازى به وضو نيست . (1)
اما در مورد غسل هاي مستحب:
به فتواي آيات عظام : امام خميني،بهجت،اراکي،گلپايگاني، فاضل، صافي، خامنه اي (2) وجعفر سبحاني (3) باغسل هاي مستحبي بدون وضو نمي شود نماز خواند. به فتواي آيات عظام: خوئي،تبريزي،زنجاني،مکارم، سيستاني، صانعي،(4) وحيد،(5) و نوري همداني(6) با غسل مستحبي که مستحب بودنش ثابت شده باشد ، مي شود نماز خواند.
غسل هاي واجب هم به خاطر نماز و امور ديگري که در رساله هاي عمليه بيان شده ، واجب هستند و هم به خودي خود مستحب اند، مثلا غسل جنابت مستحب است ، ولي به خاطر نماز واجب مي شود . اگر غسل جنابت (چه به نيت واجب و چه به نيت مستحب) انجام شد ، براي نماز خواندن با آن غسل وضو لازم نيست.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ، نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظريه مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي­ نوشت­ها:
1 . توضيح المسائل مراجع،ج1،مسئله646 و 466 و 391 .
2. اجوبه الاستفتاات ،س 188 .
3. توضيح المسائل، م385.
4. همان، م 633.
5 . همان،م652.
6. همان،م 647.

صفحه‌ها