فقه و احکام

با سلام و خسته نباشید خدمت مشاورین عزیز. با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما, سوالی داشتم در مورد خوابی که حدود ساعت 7 صبح دیدم. من خواب دیدم تموم دندون هام فتاده کف دستم.بیدار شدم و خیلی ترسیدم.از یک سایتی چنین تعبیری رو مطالعه کردم که برای شما هم مینویسم تا ببینید; 13ـ اگر خواب ببينيد تمام دندانهاي شما مي افتد، نشانة آن است كه مرگ و قحطي در اجتماع رواج خواهد داد. خواهش میکنم جواب من رو بدید.من خیلی نگران هستم. ممنون از شما.منتظرم.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
هيچ نگران نباشيد .خواب حجت شرعي نيست .(1)
از طرفي تعبيري که در کتاب هاي تعبير خواب نوشته ،بر همه خواب ها منطبق نمي شود.
پي نوشت:
1.امام خميني ،استفتا آت ،ج3،ص622،سوال161 از سوالات متفرقه ؛آيت الله گلپايگاني،مجمع المسائل،ج1،ص100،سوال70.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام.می خواستم بدونم اگر ورزشکاری وجود داشته باشه که روزه گرفتن باعث بشه بدنش افت کنه (ورزش بدنسازی) و تا الان هم از نظر مالی و زمانی هزینه ی زیادی برای مسابقاتش کرده باشد و مسابقات دقیقا" بعد از ماه رمضان باشد ( یعنی فرصتی برای جبران وجود نداشته باشد) می تواند روزه نگیرد؟!

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نمي تواند روزه را بخورد، ولي مي تواند هر روز بعد از اذان صبح (تا قبل از اذان ظهر وقت دارد اين کار را بکند)پيش از آن که چيزي بخورد، به اندازه مسافت شرعي حداقل بيست ودو کيلو متر ونصف کيلو متر از وطن خود بر ود ودر آن جا چيزي بخورد وبه همان مقدار بر گردد. بعد مي تواند آن روز را روزه نگيرد .اگر بخواهد روزه نگيرد، با يد هر روز همين عمل را انجام دهد وبعد ازماه رمضان يک سال فرصت دارد که به مرور زمان روزه ها ئي را که نگرفته ،قضا نمايد. (1)
پي نوشت:
1 . آيت الله مکارم ، توضيح المسائل،م 1441.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خواب ديدن مقاربت جنسي موجب غسل نمي شود، مگر آن كه بر اثر اين خواب از انسان مني خارج شود.
در خواب هم ممکن است خانم محتلم شود ، ولي تا يقين به خروج مني نداشته باشد ،غسل لازم نيست.
نشانه هاي مني در خانم ها:
خانم ها( در غير از آميزش با شوهر)، فقط اگر به حدي تحريک شوند که به حالت رعشه جنسي و ارگاسم برسند ( اوج شهوت و لذت ) و در اين حالت مايعي از آن ها خارج شود که با ساير ترشحات فرق دارد ،جنب مي شوند و بايد غسل کنند. در غير اين حالت آنچه خارج مي شود، پاک است و نيازي به غسل ندارد.
اگر در اوج شهوت نباشد و مايع خارج شود ،پاک است يا به اوج شهوت برسد و مايع خارج نشود ، باز جنب نمي‌شود . اگر شک کند که به اوج شهوت رسيده و مايع خارج شود ، حکم جنابت را ندارد و غسل لازم نيست.

با سلام. با تشکر از زحمات ارزشمندتان. یک سوال داشتم.به مدت یک سال من و نامزدم با اجازه ی بدرم محرم شدیم.بس از به بایان رسیدن مدت صیغه به دلیل مساعد نبودن شرایط مالی نامزدم بدرم اجازه ی تمدید را نداد.البته اجازه دادن که نامزدم هر هفته به منزل ما بیاید. من و نامزدم نگران درگیر شدن به گناه هستیم به عنوان مثال ناخود آگاه دستان هم را میگیریم و یا کنار هم می نشینیم و ... . سوال من اینجاست آیا می شود خودمان صیغه ی موقت بخوانیم؟ مقلد من آیت الله مکارم شیرازی است. بی صبرانه منتظر پاسختان هستم.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در مورد پرسش ، اجازه پدرشرط نيست 0(1 ) ولي اگر خودتان مي خواهيد صيغه عقد را بخوانيد، بايد دقيقا شرائط آن را که در رسا له ذکر شده ،فرا گيريد و مطابق آن بخوانيد . البته سعي کنيد با موافقت پدر باشد.
پي نوشت:
1 . آيت الله مکارم ،توضيح المسائل ،م 2037.

سلام یه جا یه بحثی با بچه ها کردیم در باب اینکه نگاه به نامحرم حرام همه جور ه و همینطور حرف و ... برای اینکه از نتیجه بحثمون مطمئن شم این سوالات رو لطفا جواب بدین: 1.نگاه به نامحرم همه جوره حرام ه و گناه؟ 2.حرف زدن با نا محرم چطور؟ این حرف زدن اگر غیرمستقیم نباشه..مثل چت چی؟ همچنین کامنت گذاشتن در وبلاگها؟و شوخی کردن تو اون محیطهای مجازی؟ کلا حدوحدودش رو اگه میشه با آیات و رواات بگین ممنون میشم و در آخر یکی از بچه ها گفت حالا فرضا من آلوده به اینها شدم...راهکار رهایی چیه؟ میشه راجع به اینم خوب توضیح بدین؟ ممنون

پرسش: نگاه و حرف با نامحرم شرح :
.نگاه به نامحرم همه جوره حرامه و گناه؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نگاه کردن به نامحرم اگر از روي لذت يا مايه فساد و گناه باشد، به هر قسمت بدن که باشد ،حرام است .اگر از روي لذت و.... نباشد، نگاه به صورت و دست ها تا مچ اشکال ندارد . (1 )
حرف زدن با نامحرم اگر موجب مفسده و تحريک جنسي وبه قصدلذت نباشد، اشکال ندارد . (2)
پي نوشت ها:
1 . تحرير الوسيله ،ج 2 ، ص 231 ،م 19 و 26.
2 . همان ، ص233 ،م29.

پرسش: 2.حرف زدن با نا محرم چطور؟ حرف زدن اگر غيرمستقيم نباشه..مثل چت چي؟ همچنين کامنت گذاشتن در وبلاگ ها؟ شوخي کردن تو محيط هاي مجازي؟
حالا فرضا من آلوده به اين ها شدم...راهکار رهايي چيه؟

پاسخ: 1. حرف زدن با نامحرم به مقداري که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد و با قصد لذت هم نباشد، اشکال ندارد ،ولي با قصد لذت حرام است.(1)
2- چت کردن با نامحرم نيز اگر به مقدار ضرورت باشد و تحريک کننده نباشد، اشکال ندارد.
چت کردن با جنس مخالف اشکال دارد، و غالبا پيامدهاي منفي به همراه دارد، مگر اينکه مقدمه ازدواج باشد يا ضرورت ديگري در بين باشد که د راين صورت به مقداري که جهت ازدواج لازم است، و به مقداري که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد ،اشکالي ندارد.(2)
3- شوخي کردن با نامحرم و هرکاري که سبب تحريک باشد و مفسده داشته باشد ،هر چند در محيط هاي مجازي باشد ،جايز نيست.
اگر قصد شهواني و مفسده دار نباشد و در شوخي سخنان تحريک کننده و شهواني هم نباشد، در حين ارتباطاتي که ضرورت دارد، اشکال ندارد.(3)
قرآن کريم محدوده روابط با نامحرم را به صورت کلي در امور زير بيان مي کند.
1- زن ها در برابر نامحرم بايد حجاب کامل را رعايت کنند و از بدحجابي هم خودداري نمايند:
وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ و(يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ...؛
بگو: جلباب ها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اين كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند ،بهتر است».
هدف اين است كه زنان مسلمان هم کاملا بدن خود را بپوشانند و هم در پوشيدن حجاب سهل‏انگار و بى‏اعتنا نباشند ،مثل بعضى از زنان بى‏بند و بار كه در عين داشتن حجاب ، چنان بى‏پروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمت هايى از بدن هاى آنان نمايان است . همين وضع توجه افراد هرزه را به آن ها جلب مى‏كند.
2- از نگاه به نامحرم خانم ها نيز خودداري کنند ،يعني همان طوري که براي مردها نگاه به زنان نامحرم حرام است، براي خانم ها نيز حرام است:
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ.
3- عفت و حيا را حفظ کنند: وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ.
4- زينت ها را از نامحرم بپوشانند: وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ . (وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏). اندام و وسائل زينت خود را در معرض تماشاى ديگران قرار ندهيد.
5 - در هنگام صحبت کردن با نامحرم بايد به گونه تحريک کننده و مفسده دار صحبت نکند :فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ؛پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند».
6 - هنگام راه رفتن آرام و با وقار و متنانت راه بروند. از راه رفتن تحريک کننده خود داري کنند:
وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏؛
هنگام راه رفتن پا‏هاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهاني شان دانسته شود ( صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد). يعني از هر نوع راه رفتن تحريک کننده که سبب جلب توجه نامحرم شود خود داري کنند.(4)
روايات در تفسير اين آيات و در بيان جزئيات ارتباط زياد است . روايات نيز آيات قرآن کريم ، جزئيات ارتباطات را بيان نموده ، مراجع با استفاده از آيات و روايات فتوي داده اند. نتيجه آن است که ارتباطات غير ضروري و تحريک کننده و مفسده دار با نامحرم حرام مي شود.
5- اگر کسي آلوده به گناه ارتباط با نامحرم شده باشد ،بايد توبه کند . شرط توبه آن است که اول از ارتباط خود پشيمان باشد . بعد ارتباط خود را با نامحرم قطع کند. بعد از آن در برابر خداوند هم توبه و استغفار کند. از خداوند بخواهد او را ببخشد .سعي کند با حفظ حجاب و انجام کارهاي خير و انجام واجبات و ترک گناهان ، گذشته خود را جبران کند.
پي نوشت ها:
1.آيت الله مکارم، استفتائات جديد، ج2،سؤال 1387.
2. آيت الله مکارم شيرازي، بخشي از مسائل کثير الابتلاء، مسئله 89.
3.سؤال از دفتر رهبري.
4. نور(24) آيات 32 و 33 و احزاب(33) آيه 23.

این کار باعث میشود چندین بار به دستشویی باز گردم و عمل استبراء را انجام دهم زیرا احساس می کنم که هنوز مقداری بول در آلتم باقی مانده و این کار باعث دغدغه فکری من شده حال سوال من این است که آیا این آب نجس است یا پاک ؟ آیا با لباسی که با این آب برخورد داشته میشود نماز خواند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر استبرا مي کني و بعد از استبر آبي مي آيد که شک داري از مايع هاي پاک است يا ادرار ،آن آب پاک است.
اگر يقين داري که ادرار است، نجس است .

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
توبه در معناى اصطلاحى، بازگشت از گناه و ترك آن است.قرآن مجيد سه شرط اساسي براي قبولي ذکر کرده ‏است:
1- گناه از روي جهالت و ناداني انجام گرفته باشد؛
2- گناه و خطا اصلاح و جبران گردد، يعني حق الله و حق النّاس ادا شود؛
3- توبه به تأخير نيفتد.
قيود مذکور را مي‏توان از آيات مختلف استخراج کرد: «اِنَّما التَّوْبَْه عَلي اللهِ لِلَّذِينَ يعْمَلُونَ السُّوءَ بِجِهالةٍ ثُمَّ يتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَاؤُلئِک يتُوبُ الله عَلَيهِمْ وَ کانَ الله عَلِيماً حَکيماً؛(1) پذيرش توبه بر خدا است، نسبت به کساني که از روي جهالت، کار زشت انجام مي‏دهند، آن‏گاه زود توبه مي‏کنند. خدا توبه اينان را مي‏پذيرد و خدا دانا و حکيم است».
در آية بالا قيد بجهاله به کار رفته است. جهل و جهالت دو معني دارد: ندانستن، و عدم علم کامل. بيش تر اوقات کلمه جاهل و جهالت در مورد دوم به کار مي‏رود که انسان آگاه و دانا است، ولي آگاهي او نسبت به زشتي کار تأثيري در او نمي‏گذارد، بلکه بسان افراد ناآگاه، کارهاي بد را انجام مي‏دهد. امام صادق(ع) در مورد آيات مربوط به جهالت فرمود:
«گناهي است که بنده خدا آن را انجام مي‏دهد . اگر چه از حکم آن آگاه مي‏باشد، ولي آن‏گاه که تصميم مي‏گيرد عمل خلافي را انجام دهد، در واقع جاهل است». آن‏گاه حضرت به جريان يوسف (ع) و برادرانش اشاره مي‏کند که قرآن از يوسف ياد مي‏کند که وي به برادرانش گفت: «هَلْ عَلِمْتُمْ مافَعَلْتُمْ بِيوسُفَ وَ أَخِيه إذ أَنْتُمْ جاهِلُونَ؛(2) آيا به خاطر داريد ستمي را که بر يوسف و برادر او روا داشتيد، در حالي که همگي جاهل بوديد». برادران يوسف همگي زشتي ظلم را درک مي‏کردند، ولي به دليل خود خواهي يا حسادت يا هوي و هوس چنان برخورد کردند که گويي نسبت به زشتي کار خود به کلي ناآگاه بودند».(3)
بنابراين کار زشتي که از روي هوي و هوس انجام گيرد، پس از ندامت و تحقق توبه، قابل بخشش است، ولي عملي که از روي عناد و لجاجت و تکبر از انسان سر زند، مشمول رحمت بيکران الهي نمي‏گردد. زيرا پشيماني از شخص لجوج حاصل نمي‏گردد. البته گاهي اتفاق افتاده ‏که يک نفر لجوج از عناد خود دست برمي‏دارد و در مقابل حق، سر فرود مي‏آورد، در اين‏ گونه مواقع معلوم مي‏شود که عناد او از روي جهالت بوده ‏است.(4)
شرط دوم براي قبولي توبه، در نظر گرفتن زمان توبه است که در آية :« ثُمَّ يتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ؛(5) آمده، البته به قرينه آيه ديگر که فرموده است: «وَلَيسَتِ التَّوْبَه لِلَّذِينَ يعْمَلُونَ السَّيئاتِ حّتَّي اًِّذا حَضَرَ أَحَدُهُمُ الْمَوْتُ؛(6) براي گروهي که کارهاي زشت‏انجام مي‏دهند و در لحظه‏اي که مرگ آنان فرا مي‏رسد توبه مي‏کنند، توبه‏اي نيست» مي‏توان نتيجه گرفت که توبه پيش از فرارسيدن مرگ پذيرفته مي‏شود.
علامه طباطبايي با استفاده از آيه فوق مي‏گويد: مراد از کلمه قريب پيش از پيدا شدن علامت‏هاي مرگ است. منظور اين است که گناهکار پيش از پيدا شدن علامت‏هاي آخرت و فرارسيدن مرگ توبه کند، و گرنه فقط توبه فايده‏اي ندارد.(7)
امام صادق(ع) مي‏فرمايد: «بين انسان و مرگ قريب ‏است، پس توبه‏اي مقبول است که پيش از يقين به مرگ انجام گيرد».(8)
شرط سوم براي قبولي توبه، جبران خطاي گذشته و اصلاح خويش است. اين نکته از آياتي که توبه را مقيد به اصلاح کرده است، استفاده مي‏شود: «أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکمْ سُوءً بِجِهالَْةٍ ثُمّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَاًّنَّهُ غَفُورٌ رَحِيم؛(9) هر کس از شما از روي جهالت عمل زشتي مرتکب شود و سپس توبه نمايد و عمل صالح انجام دهد، در آن صورت خداوند آمرزنده و مهربان است».
علامه طباطبايي مي‏گويد: مقيد کردن توبه به اصلاح براي اين است که دلالت کند توبه وقتي قبول مي‏شود که از روي حقيقت و واقع باشد، زيرا کسي که حقيقتاً به سوي خدا بازگشت کرد و به وي پناه برد، هرگز خود را به پليدي گناه آلوده نمي‏کند. اين است معناي توبه، نه فقط اين که بگويد:« أتوب إلي الله» اما در دل همان آلوده‏اي باشد که بود.(10)
پيام آيه اين است که پس از ندامت مي‏بايد در عمل به جبران گناهان پرداخت. اگر حق‏الله از دست رفته، واجبات الهي قضا شود. اگر حق النّاس پامال شده، به نوعي تدارک گردد و رضايت صاحب حق به دست آيد. البته بايد به ياد داشت اين سه عنصر، هر چند به عنوان شرايط قبولي توبه مطرح مي‏شود، ولي در حقيقت از عناصر تشکيل دهنده توبه واقعي به شمار مي‏روند، يعني اگر گناه از روي عناد صورت گيرد و يا تا لحظه مرگ به تأخير افتاد و يا جبران گذشته نشود و اصلاح صورت نگيرد، توبه واقعي محقق نشده ‏است.
رسول خدا(ص) فرمود: «آيا مي‏دانيد توبه کننده چه کسي است؟» گفتند: نه، حضرت فرمود: «هرگاه بنده‏اي توبه کند و دشمنانش را راضي نگرداند و در عبادت خويش نيفزايد، نيز لباس خويش را تغيير ندهد و دوستانش را عوض نکند، همچنين محل نشستن خود را تغيير ندهد و رختخواب و متکايش را عوض ننمايد، نيز اخلاق و نياتش را دگرگون نسازد و دلش را نگشوده و دستش را باز ننمايد، همچنين آرزويش را کوتاه نکند و زبانش را حفظ ننمايد و زيادي نيروي خود را از بدن نگيرد، توبه کننده نيست. اگر بدين خصال پايداري کند، تائب است».(11)
هر چند روايت بالا ممکن است در صدد بيان مرتبه عالي توبه باشد اما به هر حال بيانگر لزوم تغييرات در حوزه انديشه و عمل و در جنبه‏هاي مختلف شخصيتي و روش‏هاي زندگي توبه کننده دارد. بدون شرايط فوق، اصل تحقق توبه زير سؤال مي‏رود، از اين رو در روايت از کلمة «ليس بتائب» استفاده شده ‏است، يعني شخصي که در عمل خود بازنگري نکند، توبه کار نيست، نه اين ‏که توبه واقع شده، ولي مورد قبول و پذيرش حق تعالي نباشد.
البته در برخي از روايات، افزون بر سه اصل مذکور، اموري تعريف شده که بيانگر مرتبه کامل توبه است، مثلاً در حديثي امام علي(ع) به کسي که در حضورش از روي غفلت استغفار کرد، ناراحت شد و فرمود: «مي‏داني استغفار چيست؟ طلب آمرزش درجه بلند مرتبه‏گان است و تحقق آن در گرو شش عمل است:
1- بر اعمال گذشته نادم گردد؛
2- نسبت به آينده، تصميم بر ترک بگيرد؛
3- حقوق مردم را بپردازد، به طوري که هنگام ملاقات پروردگار حقي بر تو نباشد؛
4- هر واجبي که از تو فوت شده، حق آن را به جا آوري؛(يعني نماز و روزه ها بايد قضا شود)
5- گوشت‏هايي که در اثر حرام بر اندامت روييده ‏است، با اندوه آب کني تا آن جا که از نو گوشت برويد؛
6- به همان اندازه که شيريني معصيت و گناه را چشيدي، زحمت طاعت را بچشي. در اين شرايط بگو استغفر الله».(12)
علامه مجلسي در مورد اين حديث گفته است: غير از ندامت و عزم بر ترک گناه، شرايط ديگر نزد عموم دانشمندان علم کلام از شرايط کمال توبه است، نه از شرايط آن.(13)
امام خميني(ره) دو مورد اوّل را رکن و اساس توبه و مورد سوم و چهارم را از شرايط قبول توبه و مورد پنجم و ششم را شرط کامل شدن توبه برشمرده است.(14) استاد مطهري نيز همين نظريه را اختيار کرده‏اند.(15)
از کلام مرحوم علامه حلي در شرح تجريد استفاده مي‏شود که امور مذکور در حديث غير از شرط اوّل و دوم جز ذات توبه و شرايط تحقق بخش اصل توبه نيستند، تا اگر آن ها انجام نگرفت، اصل توبه محقق نشده باشد، بلکه اين ها اگر واجب‏اند، واجبات مستقلي هستند. با ترک اين امور، ترک تکليف جديدي است و مربوط به اصل توبه نيست.(16)
نماز و روزه هايي که فوت شده، بايد قضا شود، هرچند زياد باشد .طعام دادن جاي نماز و روزه را نمي گيرد ، بلکه طعام دادن براي کفاره روزه است .بنابر اين کسي که مي خواهد توبه کند ،بايد به تدريج و به ترتيب نماز ها را بخواند و روزه ها را قضا کند. البته لازم نيست فورا همه را قضا کند .وقت قضا زياد است. البته چون عمر انسان معلوم نيست، لازم است وصيت کند اگر اجل به او مهلت نداد ،پس از مرگش از طرف او قضا نمايند.اما تا زماني که کسي خودش زنده است، نمي توان از طرف او قضا کرد.
پي‌نوشت‌ها:
1. نساء (4) آيه 17.
2. يوسف (12) آيه 89.
3. بحارالأنوار، ج 6، ص 32.
4. ترجمه الميزان، ج 4، ص 390.
5. نساء، آيه 17.
6. همان، آيه 18.
7. ترجمه الميزان، ج 4، ص 390.
8. سفينْه البحار، ج 1، ص 127.
9. انعام (6) آيه 54.
10. ترجمه الميزان، ج 7، ص 149-148.
11. بحارالأنوار، ج 6، ص 36.
12. نهج البلاغه، قصار 417.
13. بحارالأنوار، ج 6، ص 37.
14. مکاسب محرمه، ج 1، ص 478.
15. استاد مطهري، گفتارهاي معنوي، ص 144-145.
16. کشف المراد، ص 423.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها