فقه و احکام

من 21 سال سن دارم و از زمانی که به سن تکلیف رسیده ام تا بحال شاید کمتر از 10 روز روزه گرفته باشم چون قبلا خانواده ام مانع میشدو2 سال هم شهر دیگری دانشجو بودم و سال پیش هم دچار کم خونی شدم ونتوانستم روزه بگیرم من چه جور باید جبران کنم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1- قضاي روزه ها يي که بعد از سن تکليف نگرفته ايد بر شما واجب است. و بايد به تدريج قضاي آنها را بگيريد. و هيچ راهي براي جبران آنها غير از گرفتن قضاي روزه ها وجود ندارد.
براي آنکه گرفتن روزه ها براي شما سخت نباشد در فصلي که روز ها را کوتاه و هوا خنک است به تدريج روزه بگيريد .
روزه هايي که توان جسمي داشته ايد بگيريد. ولي عمدا روزه ها را نگرفته ايد، علاوه بر قضا، کفاره نيز براي هر روز بر شما واجب شده است.
يعني يا بايد دو ماه روزه بگيريد که 31 روز آن پي در پي باشد يا شصت فقير را سير كنيد يا به هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است، طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهيد، و چنانچه اين مقدار براي شما ممكن نباشد مخيّر هستيد بين اينكه هيجده روز روزه بگيريد، و يا اينكه هرچند مد كه مى توانيد بفقرا اطعام بدهيد، و اگراين مقدار هم نمي‌توانيد ، بايد استغفار كنيد اگر چه مثلا يك مرتبه بگوييد استغفر الله، و احتياط واجب آن است كه هر وقت بتوانيد كفّاره رابدهيد(1)
2- نسبت به سال گذشته که در اثر کم خوني نتوانسته ايد روزه بگيريد، اگر روزه گرفتن براي شما ضرر داشته است يا روزه گرفتن براي شما طور سخت بوده است که عادتا چنين سختي قابل تحمل نباشد، روزه گرفتن برشما واجب نبوده است واگر در بين سال و در روزهاي کوتاه مي توانستيد قضاي آن را بگيريد، گرفتن قضاي آن در بين سال به تدريج برشما واجب بوده است. و بايد قضاي روزه سال گذشته را نيز بگيريد.
اما اگر مريضي شما تا رمضان سال جاري ادامه داشته است. و در بين سال نيز هر چند به تدريج، روزه گرفتن ضرر داشته است. قضاي روزه سال گذشته واجب نيست. ولي براي هر روز بايد يک مد طعام(750 گرم) گندم يا آرد يا برنج به فقراء بدهيد . البته تشخيص اينکه دربين سال مي توانستيد. روزه را به تدريج بگيريد يا نه، با خود شما مي باشد.
پي نوشت:
1. آيت الله فاضل لنکراني، توضيح المسائل، مسأله 1708.
2. همان، مسأله 1637و1789.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با تشکر از پاسخ شما به سوال بنده اما در تکمیل سوال خودم در رابطه با گلد کوئیست باید عنوان کنم که من از طریق فعالیت در گلد کوئیست مبلغ 500دلار درآمد کسب کردم واین در صورتی بود که از لحاظ شرعی با ارائه مدرک از طرف دیگر اعضا مربوط به جوابیه آیت الله فاضل لنکرانی متقاعد شده بودم که چون از واقعیت این کار مطلع نبودم جوابیه آیت الله فاضل را بر این کار تعمیم دادم,حال سوال من اینست که تکلیف این درآمد خرج شده چیست؟ اگر این درآمد نامشروع بوده حال باید چکاری انجام دهم که نه دینی بر گردنم باشد نه مال حرامی در زندگی من باشد و مهمتر از همه این که بعد از مزگم هم خودم راحت باشم هم خدا از دستم راضی . مسئله دیگر اینکه باز هم می پرسم آیا نبست به 14,13نفری که زیر مجموعه بنده بودند آیا دینی بر گردنم هست یا خیر ؟آیا لازم هست که وجهی را که زیر مجمو عه هایم بابت ورود به گلد کوئیست به حساب شرکت واریز کرده اند را به هر کدام از آنها مرجوع کنم ؟(کلیه وجوه بابت خرید محصولات به حساب شرکت واریز شده و بنده هیچ ریالی از این وجوه را بابت خودم بر نداشته ام .) با تشکر از شما خواهان پاسخ سریع ,ریز و موشکافانه نبست به مسئله ذکر شده را دارم زیرا خیلی زود دیر می شود .

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1- فعاليت در شرکت هاي هرمي مثل گلد کوئيست و امثال آن و در آمد از طريق اين شرکت ها به فتواي همه مراجع حرام است.(1) و به نظر آيت الله فاضل لنکراني نيز حرام مي باشد. و آيت الله فاضل نيز فتوي بر حلال بودن شرکت هاي هرمي و گلد کوئيست نداده است.(2)
2- درخصوص در آمدي که شما داشته ايد به همان مقدار نسبت به صاحبان پول ضامن هستيد. و چون صاحبان پول را نمي شناسيد. بايد همان مقدار را از طرف صاحبان پول به عنوان رد مظالم و صدقه به فقراء بدهيد و احتياط آن است که اگر مي توانيد از دفتر مرجع تقليد خود اجازه بگيريد. و با اجازه نماينده مرجع تقليد خود به فقراء صدقه بدهيد. ويا پول را به نماينده مرجع تقليد خود بدهيد که از طرف صاحبان اصلي آن به فقراء به عنوان صدقه و رد مظالم بدهد(3) نسبت به زير مجموعه تکليفي نداري فقط بايد به آن ها اعلام کني. که فعاليت در گلدکوئيست حرام است. و درآمدش مشروع نيست.
پي نوشت:
1. استفتاء از دفاتر مراجع.
2. سؤال از دفتر آيت الله فاضل لنکراني.
3. سؤال از دفتر رهبري.

با عرض سلام و آرزوي قبولي عبادات شما آيا ميتوان در خواندن نمازهاي قضا اينگونه عمل کرد که تسبيحات اربعه را يک مرتبه خواند و در کل مي خواهم بدانم چطور ميتوان نمازهاي قضا را خلاصه خواند تا بتوان نماز بيشتري ادا کرد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1- به نظر رهبري: گفتن يک بار تسبيحات اربعه در نمازهاي واجب کفايت مي کند.(1) بنابراين در نماز هاي قضا مي توانيد يک مرتبه تسبيحات اربعه بگوئيد.
2- کسي که نماز قضا زياد دارد براي آن که قضا کردن نماز ها موجب مشقت نشود راه آسان قضا کردن تدريجي است، يعني مي‌تواند با هر نماز واجب يک نماز قضا بخواند، مثلا با نماز صبح يک نماز صبح را قضا کند و با نماز ظهرو عصر ، نمازقضاي ظهر و عصر به جا آوريد . هم چنين با نماز مغرب و عشا مثل همان را قضا کنيد. در صورتي که در ايام تعطيلي وقت بيش تري داشته باشد، در يک روز چند شبانه روز نماز قضا کند.
ضمنا مي تواند مستحبات نماز مانند اذان و اقامه، و قنوت نماز ها را نخواند. فقط واجبات را به جا آورد تا زود تر قضاي نماز ها تمام شود.
پي نوشت:
1. آيت الله خامنه اي، استفتائات، سؤال483.

با سلام.چت کردن دختر و پسردر اینترنت از نظر شرعی گناه داره؟ من دختری هستم که همه منو به خاطر نداشتن دوست پسر تحسین میکردن به همین دلیل خیلی ها خواستن این پاکی را از من بگیرن و متأسفانه مؤفق شدن البته چند ماه این وضعیت طول کشید که بعد از این چند ماه خوشبختانه متوجه اشتباهام شدم(فقط 1 بار با هم ملاقات کردیم و بیشتر تلفونی بود) الان خیلی احساس عذاب وجدان دارم در حدی که افسرده شدم,یعنی خدا منو میبخشه؟چطور این احساس عذاب وجدان رو از خودم دور کنم؟ببخشید که اینقدر رک نوشتم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
معمولاً علاقه هايي که از طريق فضاي مجازي(اينترنت، اس ام اس، تلفن و..) بدون ديدن طرف مقابل ايجاد مي شود و قبل از اينکه به صورت منطقي تصميم به ازدواج بگيرند ، ايجاد مي شود و وابستگي ها و احساسات که در کنار علاقه ايجاد مي شود، از واقعيت ها به دور است . ريشه در وابستگي هاي عاطفي، رواني و غريزي دارد كه به صورت انحرافي متوجه جنس مخالف مي شود. اين نوع علاقه هاي مجازي باعث پنهان ماندن شخصيت اصلي و واقعي افراد مي شود كه حتي در صورت ازدواج نيز موفق نخواهد بود . با آشکار شدن شخصيت اصلي، مشکلات و اختلافات شروع مي شود. همچنين در صورت عدم ازدواج هم در زندگي با فردي ديگر لذت و آرامش كامل را نخواهيد داشت. آنچه انجام داده ايد، مسئله اي است كه ريشه در نياز طبيعي دارد، اما اين نياز در مسير نادرستي سير كرده است .اما حکم شرعي چت کردن :
صحبت كردن زن و مرد يا دختر و پسر نا محرم اگر مفسده‏اى نداشته باشد و خوف وقوع در حرام نباشد و از روى شهوت صورت نگيرد، اشكالى ندارد.(1)
گفتگو از طريق اينترنت يا تلفن اگر مفسده اي نداشته باشد، اشکالي ندارد . ولي اگر حرف هاي شهوي مطرح شود ، يا از گفتگو و چت کردن شهوت ، تهييج شود ،جايز نيست و بايد از آن پرهيز شود .
صحبت كردن هاي غير ضروري از مناسب ترين زمينه هاي جايگاه هاي نفوذ شيطان است. ناخود آگاه انسان را به روابط غير اخلاقي سوق مي دهد .
اين گونه گفتگوها اگر در آغاز هم قصد سوء و خلاف و لغزشى در ميان نباشد، در ادامه راه به مسير نادرست مى‏انجامد.
به همين خاطر برخي مراجع در خصوص چت آن را به طور مطلق داراي اشكال دانسته و گفته اند: با توجه به اينکه ارتباط و نامه نگاري دختر و پسر نامحرم، چه از طريق شبکه اينترنت و چت و چه از راه هاي ديگر غالبا منشأ فساد است ، جايز نيست . چت کردن با نامحرم بدون ضرورت اشکال دارد و گناه است.(2)
جاذبه جنسي و طبيعي دختر و پسر به ويژه در سنين جواني، زمينه انحراف ارتباط‌ها را فراهم مي‌سازد و ارتباط‌ها را تحت تأثير قرار مي‌دهد. بر اين اساس، دين به ما هشدار مي‌دهد که هرگاه دو غير همجنس، در قالب هر ارتباطي در مکاني خلوت و دور از ديد ديگران قرار گيرند، شيطان روابط صحيح را تهديد خواهد کرد.
به تعبير مولانا:
نفس اژدرها است،او کي مرده است از غم بي آلتي افسره است
عذاب وجدان شما علامت بسيار خوبي است . حاکي از وجود ايمان درون قلب شماست . حکايت از وجدان بيدار و حضور فعال نفس لوامه است. علت شکنجه رواني ارتکاب گناه است. يکي از کارشناسان غربي مي‏گويد: شکنجه‏هاي وجدان اخلاقي بسيار جانگاه و توان‏فرسا و گاهي صورت پشيماني به خود مي‏گيرد که آن را جز با جبران خطا يا فديه نمي‏توان آرام کرد. به همين جهت آمرزيدن گناهان در اديان داراي مقامي مهم مي‏باشد.(3)
فکر گناه، مانند کابوس وحشتناکي بر روح گناه کار سايه مي‌افکند . زنجير اعمال گذشته همچون طوق سنگيني بر دست و پاي او پيچيده است. احساس گناه و ندامت محصول نداي وجدان است . شايد سخن امام علي(ع) ناظر به اين حالت نفساني باشد : «يک ساعت شهوت‌راني اندوه طولاني را در بر دارد».(4)براي رهايي از شکنجه وجدان، اسلام درهاي توبه و استغفار و کفارات را به روي گناهکاران گشوده است. وقتي با خدا خلوت كردي و به دعا و مناجات مشغول شدي، گناهان و معصيت‏هاي گذشته خود را به ياد آور . به زبان اعتراف و اقرار كن . از خدا عفو و مغفرت طلب نما. امام باقر(ع) فرمود: "واللَّه ما ينجو من الذّنب ألاّ من أقربه؛(5) سوگند به خدا! جز آن كه به گناه اقرار كند، نجات نيافت"
قرآن مجيد با بيان لطيف خود گناهکاران را به سوي خدا دعوت مي‌کند . به آن ها قول مي‌دهد که مي‌توانند خود را از زندگي گذشته به کلي جدا کنند و زندگي نو را آغاز نمايند.(6)
اين آيه نويد مي‌دهد راه به روي همه باز است. جنايتکار معروف تاريخ اسلام و قاتل حمزه سيدالشهدا هنگامي که مي‌خواست مسلمان شود، مي‌ترسيد که توبه‌اش پذيرفته نشود؛ زيرا گناه او بسيار سنگين بود. جمعي از مفسران مي‌گويند: دستور توبه، درهاي رحمت الهي را به روي گشود.(7) بر اين اساس در اسلام يأس از رحمت الهي مردود اعلام شده و آن را از گناهان بزرگ شمرده‌اند.
قرآن مجيد مي‌فرمايد: «نااميد از رحمت الهي نمي‌شود مگر کسي که کافر است».(8) گناهکار هر قدر آلوده باشد، نبايد خود را از فيض رحمت الهي نااميد بداند. لقمان به فرزندش مي‌گويد: «به خدا چنان اميدوار باش که اگر گناه جن و انس را بياوري، به تو رحم کند».(9)
بر اساس روايات، توبه آثار گناهان را محو مي‌کند . در اين صورت دغدغه‌اي براي گناهکار باقي نمي‌ماند. امام باقر(ع)مي فرمايد: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له؛(10) کسي که از گناه توبه کند، مانند کسي است که گناه نکرده باشد».
در صورت تحقق توبه از انسان شکي نيست که خداوند آن را مي‌پذيرد. اين بشارت را خداوند در قرآن داده است: «هو الّذي يقبل التوبة عن عباده و يعفو عن السيئات؛(11) خدا است که توبه بندگانش را مي‌پذيرد و گناهان آنان را عفو مي‌نمايد».اظهار پشيماني در پيشگاه الهي دستور خاصي ندارد. مهم عزم بر ترک گناه و ندامت و پشيماني دروني است .
گناه هراندازه بزرگ و زياد باشد، بزرگ تر و زياد تر از رحمت و بخشش خداوند نيست، پس با توجه به لطف بيکران الهي، جاي يأس و نااميدي نيست.
ذهن خود را درگير گذشته نكنيد، اما بايد از گذشته درس گرفته و مراقب باشيد تا در آينده مرتكب اين گناه، يا هر گناه ديگري مانند آن نشويد، زيرا همان گونه كه در روايات آمده، توبه كردن از گناه، سخت تر از بازداشتن خود از گناه است. بايد بسيار مراقب باشيد كه توبه خود را با انجام دوباره آن گناه خراب نكنيد. ضمناً انجام كارهاي نيك هم مي تواند گناه گذشته را محو كنند.
مناسب است کسي که مي‏خواهد توبه کند دعاهاي توبه‏اي را که از ائمه معصومين: وارد شده‏ است، به ويژه دعاهاي صحيفه سجاديه، مخصوصاً دعاي 31 و يا مناجات خمسْ عشر، به‏ خصوص مناجات تائبين را بخواند.
پي نوشت ها :
1.توضيح المسائل مراجع , ج 1 ،مسئله 889.
2. آيت الله مکارم ،استفتا آت ،ج 3،ص257، س 683؛ احکام بانوان، ص 195،آيت الله بهجت ،استفتاآت ،ج4 ،سوال 5302.
3. محمد‌تقي فلسفي، کودک، ج 1، ص 418.
4. بحارالانوار، ج 75، ص 45.
5.نورالثقلين، ج 4، ص 157.
6. زمر (39) آيه 53.
7. اقتباس از تفسير نمونه، ج 19، ص 502.
8. يوسف (12) آيه 87.
9. اصول کافي، ج 3، ص 109.
10. همان، ج 4، ص 168.
11. شورى (42) آيه 25.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام 1-پوشش خواهر و برادر بالغ برای هم چگونه باید باشد؟آیا پوشش عورت کفایت میکند؟

2-خودکشی برای جلوگیری از تعرض و به زور مورد تجاوز قرار گرفتن,جایز است؟در چنین مواردی چه باید کرد؟ اگر آیه و یا حدیثی در این موارد وجود دارد در صورت امکان ارسال نمایید. 

خواهر و برادر با هم محرم اند . مي توانند بدون قصد لذت به بدن همديگر غير از عورت نگاه کنند، لکن اگر نپوشاندن بدن زمينه ايجاد تحريک در ديگري را فراهم کند و يا ترس آن باشد که با قصد لذت به همديگر نگاه مي کنند و برهنه بودن در برابر همديگر مفسده داشته باشد ،بايد به مقدار متعارف بدن خود را بپوشانند.(1)
پي نوشت:
1. امام خميني، توضيح المسائل، مسأله2437.( نظر رهبري مطابق با نظر امام مي باشد.)

پرسش: 2-خودکشي براي جلوگيري از تعرض و به زور مورد تجاوز قرار گرفتن,جايز است؟در چنين مواردي چه بايد کرد؟ اگر آيه و يا حديثي در اين موارد وجود دارد در صورت امکان ارسال نماييد.

پاسخ:
خود کشي در فرض مسئله جايز نيست وحرام مي باشد. (1)
تا جايي که انسان توان داشته باشد ،بايد مقاومت کند حتي از ديگران کمک بگيرد و متجاوز را رد کند . اگر هيچ راهي جز کشتن متجاوز نباشد ،کشتن کسي که مي خواهد به زور تجاوز کند، جايز است .
آيه يا روايت خاصي در اين مورد نيافتيم. رواياتي که به صورت کلي انسان را از خود کشي نهي مي کنند، شامل اين جا هم مي شوند.
پي نوشت :
1 . سوال تلفني از دفتر (7746666-0251) آيه الله خامنه اي

پدر من به خاطر اینکه فکر می کند اعضای فامیل مثل عمو و دایی وخاله و... به او احترام نمی گذارند با ان ها قطع ارتباط کرده در صورتی که این طور نیست. ایا این کار پدرم صحیح است؟ وظیفه ی من و مادرم چیست؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1- منظورتان از فاميل دور چيست ؟ قطع ارتباط با ارحام جايز نيست . منظور از ارحام عبارتند از : پدر و مادر و پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها ، برادر ان و خواهران و فرزندان شان ، عمو و عمه و دايي و خاله و فرزندان شان . دايي و خاله شما ارحام شما و مادرتان است، اما از ارحام پدر تان نيست، چنان که عمو و عمه از ارحام شما و پدر است، ولي از ارحام مادرتان نيست . صله رحم بر هر فرد مکلفي لازم است و قطع آن جايز نيست . کار پدرتان درست نيست . احترام نکردن آن ها دليل بر قطع رابطه نمي شود.
البته در صله رحم لازم نيست رفت وآمد خانوادگي انجام شود بلکه به وسيله تلفن يا ديدار در بيرون از خانه و با احوال پرسي هم مي توان صله رحم نمود .
2- پاسخ ديني قطع رحم ، صله رحم است ، نه قطع رحم . اگر آن ها قطع رحم کردند يا تمايل به ارتباط ندارند ، قطع رحم نکنيد مگر آن که ارتباط با آن ها مفسده اي به دنبال داشته باشد .
3- اگر پدرتان به برقراري ارتباط شما موافق است اين کار را انجام دهيد و اگر موافق نيست از آن جا که صله رحم نبايد باعث اذيت شدن پدر يا مادر گردد، مي توانيد به صورت مخفيانه ، بدون آن که پدر تان بفهمد و ناراحت شود ، صله رحم را از طريق تلفن ، نامه يا ديدار در بيرون از خانه در سالي چند بار انجام دهيد .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما سوال من اين است كه اگر زني مهريه خودرا به صورت قسطي از شوهرش درخواست كند و شوهر نيز آن را پرداخت كند زن مجاز است از آن مهريه به هر نحو كه خواست استفاده كند مثلا هر چيزي خواست بخرد يا به صورت هاي دگر آن را خرج نمايد يا بايد باز هم از شوهر اجازه بگيرد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
تا زماني که تصرف در اموال و مصرف کردن آن مزاحم حق شوهر نباشد اشکال ندارد. و زن اجازه دارد در اموال خودش هر طور که بخواهد تصرف کند. و پول مهريه خود را نيز مي تواند در راه مشروع هر طورکه مصلحت بداند مصرف کند. و براي مصرف کردن اموال شخصي نياز به اذن شوهر نمي باشد.(1)
پي نوشت:
1. سؤال از دفتر آيت الله فاضل لنکراني.

صفحه‌ها