پرسش وپاسخ

سلام.من دختری 20 ساله هستم و مدتی (تقریبا 3 سال) استمنا داشتم و حال میخوام ترک کنم ! اما من هیچ بدی تو این کار نمیبینم! در حالی که 17 روز ماه رمضان با هر صحنه ای که میدیدم شهوتی میشدم من تقریبا این 17 روز ,هر روز حمام رفتم در حالی که حتی منی بنا بر گفته ی شما از من خارج نشده اما گاهی اوقات واقعا تحمل شرایط برام سخت میشه .گیریم من تا 10 سال دیگر ازدواج نکنم یا شرایط مطلوبم رو بدست نیارم ,تکلیف غریزه ی جنسی من چه میشه ؟هر آدمی نیاز جنسی داره و نمیتونه اونو تو خودش عقده کنه از طرفی مثل مثال شما شاید من 1 روز دو روز یا 3 روز غذا نخورم اما این کار منکر نیاز بدن من به غذا نمیشه!تا کی باید خودمو کنترل کنم؟! و غریزه ی جنسیم رو فراموش کنم؟چطوری نیاز جنسیم رو بر آورده کنم وقتی شرایط ازدواج ندارم؟؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
منظور شما را از صحنه‌اي كه مي‌بينيد نمي‌دانم اما آيا نامه نوشتن شما براي ما بابت اين بوده است كه بگوييد هيچ بدي خاصي در خودارضايي نمي بينيد؟ در اين صورت بسيار متشكريم از اطلاع رساني شما. اساساً مشاوره و روان درماني براي افرادي است كه گمان مي كنند مشكلي در بين است . اگر واقعاً ايرادي در كار نيست، پس چرا تصميم به ترك آن داريد؟
اين دو طرف نامه كاملاً متناقض است . نمي‌توان به يك جمع بندي مناسبي درباره آن رسيد. روشن است كه نه در ايران اسلامي بلكه در هر نقطه‌اي از دنيا نيز فرايند درمان يكسان است . افرادي كه پس از مراجعه به كلينيك ترك رفتار نامطلوب خود را در معرض اشياي جنسي قرار مي‌دهند نمي‌پذيرند. نمي‌توانيد به ترك مناسب برسيد مگر آن كه هرگز خودتان را در معرض اشيا و صحنه‌هاي جنسي و خيال‌پردازي مرتبط با آن نسازيد.
چه كسي گفته كه غريزه جنسي مانند غذا خوردن است؟ هيچ ارتباط و تلازمي بين اين دو نيست . افرادي بي شمار هستند كه با در پيش گرفتن برنامه خويشتنداري در تمام دنيا و نه صرفاً در فرهنگ اسلامي از رفتارهاي جنسي دوري مي كنند . اگر ما اصل اختيار و قدرت اراده انسان را ناديده بگيريم و بگوييم كه انسان مقهور و مجبور به غريزه جنسي است كه ديگر جايي براي تكليف و درمان و اخلاق باقي نمي ماند. هر كسي كه با غريزه جنسي روبرو شود ،مجبور است آن را به هر نحو ممكن تخليه نمايد؛ اگر مشروع امكان پذير نبود ، با گناه.
البته اين امر پذيرفتني است كه اين كار سختي هايي هم دارد، اما بهتر است بگويم نمي خواهيم و نه آن كه نمي‌شود. پذيرش اين امر خود گامي بلند براي پيشرفت هاي بعدي خواهد بود. پس نگوييم نمي‌شود.
ما با اراده خودمان بر مسايل جنسي متمركز مي‌شويم و بعد از آن طلبكار مي‌شويم كه چرا نمي‌شود. اگر تمايل داشتيد تا بر برنامه ترك خودارضايي تمركز يابيد ،مي توانيد با بخش تلفني رايگان اين مركز با شماره 09640 تماس بگيريد و باروانشناسان باليني گفتگو كنيد.

پسری که قبلا ازش یاد کردم فردیه که مشروب میخوره و خیلی کار ها رو کرده!و ازطرفی هم دختر دایی من خیلی عاشقش هست و بدی هاش رو نمی بینه وهم پسره این رو دوست داره!تازه پسره تا حالا تاثیراتی هم روی دختر دایی من گذاشته مثلا دیگه براش فرق نداره که به پسرا دست بده و خیلی چیزای دیگه.درضمن مادرش هم این موضوع را فهمیده ولی بازم دختر داییم از بعضی راه ها با اون در ارتباط هست و حتی چندین بار همدیگه رو دیدن!منهم خیلی دختر داییم رونمیبینم ولی وقتی میبینمش مدت خیلی زیادی با هم هستیم و می تونیم با هم حرف بزنیم.میخواستم اگر ممکنه راهی بهمن نشون بدین وبگین چه طور میتونم روش تاثیر بذارم؟

پرسشگرگرامي باسلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز.
هيچ گاه فراموش نكنيد كه تأثير ما بر ديگران كاملاً محدود است . نمي توانيم بر ديگران به هر صورت كه مي‌خواهيم تأثير بگذاريم. در اين صورت تأثير گذاشتن بر روي ديگران تا حد زيادي بستگي به اين موضوع دارد كه تا چه اندازه حريم ديگران را رعايت مي‌كنيم . هر گاه از موانع ارتباطي استفاده كنيد، نمي توانيد اثر مطلوبي بر جاي بگذاريد. يكي از اين موانع ارتباطي نصيحت كردن است كه شما را از او دور مي‌سازد و اجازه نمي دهد كه به شما نزديك شود.
يكي از موانع ارتباطي مهم آن است كه بلافاصله در صدد حل كردن مسايل او بر آييد. متأسفانه هنگامي كه از اين ابزار استفاده مي‌كنيم گويا تلاش نمي‌كنيم تا احساسات فرد را دريابيم و فرد رنجيده خاطر مي‌گردد. پس همدلي كردن و فراهم آوردن فرصتي براي آن كه فرد مقابل مانند دختر دايي تان براي شما بگويد و صرفاً شنونده باشيد، بسيار اهميت دارد.
در نتيجه هر اندازه تلاش كنيد تا از اثر گذاري بر او به صورت مستقيم دور بمانيد و تنها پس از تخليه هيجاني به او رسيدگي كنيد، موفق‌تر خواهيد بود.
انتظار معجزه و موفقيت چشمگير نداشته باشيد. تغييرات ممكن است زماني طولاني به طول بيانجامد و اين نبايد مايه نگراني شما باشد . مهم اين است در مسيري درست حركت نمائيد و اين يعني فراهم آوردن فرصتي براي تخليه احساسات .در نتيجه فرد نيازي نمي بيند كه با ديگران ارتباط برقرار نمايد.
در ادامه فرد مي پذيرد كه با يك بحران روبرو است . مي‌تواند با مراجعه به يك روانشناس به گفتگو و برطرف نمودن مسأله بپردازد؛ اما بي شك تا وقتي كه جو تهديد وجود دارد و ممكن است به او برچسب بزنيم، او به اين امر رضايت نخواهد داد. همه چيز در مدار شنونده خوب بودن و همدلي صورت خواهد پذيرفت. اين رفتار بايد از سوي بستگان او نيز جريان داشته باشد.

با عرض سلام و ادب ،نماز و روز ه تان مورد قبول حق انشآلله آیا پول صدقه.به مسجد تعلق می گیرد ؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر صدقه را به عنوان كمك به فقرا داده اند. بايد به فقرا بدهند و اگر صدقه دهندگان براي هر كار خيري صدقه داده اند ؛ از صدقه مي توان براي مسجد هزينه كرد .
ازآيت الله مكارم سوال شده است :
سؤال 1742- عدّه‏اى از برادران بسيجى در راستاى اهداف خيرخواهانه اقدام به تأسيس موسّسه امور خيريّه‏اى نموده‏اند. لطفاً به سؤالاتى در اين راستا پاسخ فرماييد:
الف) نظر حضرت عالى درباره چگونگى صرف صدقه در امور زير چيست؟
1- صرف صدقه براى ساخت ساختمان موسّسه خيريّه. اين ساختمان براى درمانگاه خيريّه، ساختمان ادارى، خدمات رفاهى، و قرض الحسنه مورد استفاده قرار خواهد گرفت، و سود حاصله متعلّق به خيريّه است.
2- صرف صدقه براى خريد اقلام ضرورى، مانند موادّ غذايى، پوشاك، لوازم ادارى و مانند آن.
3- اختصاص دادن صدقه به صورت وام ضرورى براى خانواده‏هاى تحت پوشش.
4- صرف صدقه براى امورات تعاونى به نفع موسّسه امور خيريّه.
5- هزينه كردن صدقه براى مدّتى معيّن و مشخّص، به عنوان موجودى اوّليّه صندوق قرض الحسنه، كه زير نظر موسّسه اداره مى‏شود، و استفاده از سود حاصله براى امورات خيريّه.
6- صرف صدقه براى سرمايه گذارى و استفاده بردن از سود آن به نفع امور خيريّه.
7- استفاده از صدقه براى حقوق كارمندان خيريّه.
8- صرف صدقه براى امور فرهنگى خانواده‏هاى تحت پوشش.
جواب: صدقات فقط به نيازمندان مى‏رسد؛ مگر اين كه مردم به قصد هر كار خير بدهند.
ب) ديدگاه حضرتعالى در ارتباط با نحوه صرف صدقه چيست؟
جواب: صدقه به نيازمندان مى‏رسد. (1)
پي نوشت:
1 . آيت الله مكارم؛ استفتائات جديد، ج‏3، ص: 608.

با عرض سلام و ادب ،نماز و روز ه تان مورد قبول حق انشآلله آیا نماز عید فطر واجب است و اگر کسی نتواند ادا کند باید قضایش را اجرا کند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نماز عيد فطر مستحب است و اگر نتوانست بخواند قضا ندارد .
مسأله 347- در دو عيد «فطر» و «قربان» خواندن نماز مخصوص عيد در زمان غيبت امام زمان (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف) مستحب است. (1)
پي نوشت:
1 . آيت الله مكارم ؛ احكام جوانان، ص: 111.

میخواستم بدونم دست زدن از نظر مراجع مختلف آیا اشکال داره یا نه؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دست زدن اگر لهوي و ريتم شهوي نداشته باشد، اشکال ندارد .(1)
از آيت الله خامنه اي در اين زمينه سوال شده است :
س 1180: آيا دست زدن براى زنان در مجالس شادى زنانه مانند ولادت‏ها و عروسى‏ها جايز است؟ بر فرض جواز اگر، صداى آن به بيرون از مجلس برود به طوري كه به گوش مردان بيگانه برسد، چه حكمى دارد؟
ج: دست زدن به نحو متعارف اگر مفسده‏اى بر آن مترتب نشود، اشكال ندارد حتّى اگر اجنبى صداى آن را بشنود.
س 1181: دست زدن همراه با شادى و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او «صلوات الله عليهم اجمعين» در جشن هايى كه به مناسبت ايام ولادت ائمه معصومين و اعياد وحدت و مبعث برگزار مى‏شود ،چه حكمى دارد؟ اگر اين جشن‏ها در مكان هاى عبادت مانند مسجد و نمازخانه‏هاى ادارات و مؤسسات دولتى و يا حسينيه‏ها برگزار شوند، حكم آن ها چيست؟
ج: به طور كلى كف‏زدن فى نفسه به نحو متعارف در جشن هاى اعياد يا براى تشويق و تائيد و مانند آن اشكال ندارد ،ولى بهتر است فضاى مجالس دينى به خصوص مراسمى كه در مساجد و حسينيه‏ها و نمازخانه‏ها برگزار مى‏شود، به ذكر صلوات و تكبير معطّر گردد تا انسان به ثواب آن ها برسد.(2)
آيت الله بهجت فرموده است : دست زدني که به حد لهو نرسد، اشکال ندارد، ولي در مساجد و امثال آن هر عملي که موجب هتک احترام آن ها است، جايز نيست. (3)
پي نوشت ها:
1 . توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏2، ص 915 ،س 30.
2 . رساله اجوبه الاستفتاات ، س 1180.
3 . آيت الله بهجت ، استفتاات، س63 73 و 6375 .

با سلام. در آیه ی 59 سوره احزاب آمده که حجاب برای این بهتر است که شناخته شوند و از برده ها جدا باشند.تا اذیت و آزار نشوند.حتی در روایات داریم که امام باقر کنیزی را که در حال نماز بود و باحجاب بود را زدند(فضربها)که چرا حجاب دارد.من واقعا گیج و سر در گم هستم.هرچه فکر می کنم به نتیجه ای نمی رسم.آخر چرا؟چرا نباید برده ها حجاب داشته باشند در صورتی که به خاطر بی حجابی آنها افراد هرزه آنان را مورد آزار قرار می دادند و قران می فرماید زنان مومن حجاب داشته باشند تا مورد اذیت قرار نگیرند.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
آيه 59 احزاب به شرح زير است:
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما؛
اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب ها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آن ها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.
در مورد اين آيه دو تفسير هست :
گروهي گفته اند: به زنان مومن آزاد بگو هنگام بيرون رفتن از خانه با پيچاندن چادر بر خود به ديگران نشان دهند که زن آزاد هستند . از کنيزان نيستند تا مورد آزار قرار نگيرند زيرا وقتي چادر بر خود پيچيده باشند، افراد مي فهمند که اينان کنيز نيستند.
گروه دوم گفته اند:اي زنان به هنگام خروج از منزل با پوشيدن چادر بر خود، عفت و حياي خود را نشان دهيد تا ديگران شما را به عفت و حيا و پاکي بشناسند . بدانند اهل بي بند و باري نيستيد . در مورد شما طمع نکنند و مزاحم نشوند.
بسياري از مفسرين تفسير دوم را برگزيده اند ،ولي تفسير اول هم با توجه به توضيحي که در مورد وضعيت جامعه مي دهيم، صحيح است.
در جامعه آن روز کنيزان را به فحشا سوق مي دادند. تربيت آن جامعه بر اين مبنا بود که کنيزان در خدمت عياشي صاحبان شان باشند . بسياري از افراد کنيزان خود را به فحشا مي کشاندند . از اين راه به درآمد زايي مي پرداختند و...؛ با توجه به اين تربيت، غالب کنيزان اهل فحشا و بي بند و باري بودند . جوانان و افراد عياش نيز به راحتي به خود اجازه ارتباط پيدا کردن با آنان را به خود مي دادند .اين در آن جامعه هيچ قبحي نداشت.
قرآن از سويي از واداشتن کنيزاني که عفت مي طلبند به فحشا، نهي مي کند:
وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحيم؛‏(1)
كنيزان خود را براى دستيابى متاع ناپايدار زندگى دنيا مجبور به خود فروشى نكنيد، اگر خودشان مى‏خواهند پاك بمانند! هر كس آن ها را (بر اين كار) اجبار كند، (سپس پشيمان گردد،) خداوند بعد از اين اجبار آن ها غفور و رحيم است! (توبه كنيد و بازگرديد، تا خدا شما را ببخشد!)
از طرف ديگر هم به زنان مؤمني که مي خواهند از آزار افراد هرزه در امان بمانند ، توصيه مي کند که چون کنيزان هرزه و بي بند و بار، بي پوشش بيرون مي آيند و افراد هرزه دنبال آن ها هستند، شما پوشش برداريد تا از کنيزان هرزه متمايز گرديد.
البته اين دستور منع کنيزان عفيف از داشتن پوشش نيست همچنان که آيه منع از واداشتن کنيزان به فحشا، جواز واداشتن در باره ديگر کنيزان نيست. کنيزان اهل فحشا را کسي به فحشا وادار نکرده تا او را از وادار کردن منع کنيم بلکه بايد کنيزان تربيت شوند تا از فحشا دست بکشند.
بنا بر اين مناسب است تا زماني که اين تربيت حاکم نشده، زنان مؤمن (اعم از کنيزان عفيف و زنان آزاد مؤمن) را به متمايز کردن خود از اين گروه سوق داد.
کنيزان و بردگان با توجه به روايات به طور کلي در احکام و وظايف و حقوق و کيفر با افراد آزاد فرق داشتند. فرق ها هم حکمت ها و مباني محکم داشت.
تفاوت کنيز با زن آزاد در حجاب اين است که بر کنيز واجب نيست که سرش را بپوشاند، نه اين که از سر پوشاندن آن ها منع شده باشد. شهيد مطهري در علت تفاوت مي فرمايد: ظاهرا سر مطلب ،خدمتکاري آن ها است.(2)
يعني چون معمولا کنيزان کارهاي داخل و خارج از خانه را انجام مي دادند و مرتب در فعاليت بودند ، براي اينکه در اين زمينه راحت تر باشند ،اين تکليف از آنان برداشته شده است.
يکي از فلسفه هاي حجاب اين است که جلوي خود نمايي و جلوه گري زن را بگيرد.از آن جا که کنيزان معمولاً کار مي کردند و به سر و صورت خود رسيدگي نمي کردند ، آشکار بودن موي شان نبايد چندان نقشي در جلب توجه نگاه مردان و جلوه براي مردان داشته باشد . از آن روزگار نقل نشده که مردم پيش اولياي دين آمده باشند و بگويند که آشکار بودن موي کنيزان سبب فساد و فحشا گرديده است. اين حکم اسلامي براي زناني که سن شان بسيار بالا رفته و جاذبه جنسي نيز ندارند ، نيز آمده است.
بنا بر اين حتي بر مبناي تفسير اول هم آيه دعوت کنيزان به بي حجابي و هرزگي و ...نيست بلکه دستوري به زنان مؤمن با توجه به شرايط موجود اجتماعي است.
پي نوشت :
1. نور(24)آيه33.

با سلام.آیا در زمان پیامبر حجاب بر برده ها واجب نبوده؟ این سوال را با توجه به آیه 59 سوره احزاب می پرسم. و اگر نبوده چرا واجب نبوده؟ مگر حجاب برای حفظ سلامتی جامعه نیست؟ در صورتی که برده های آن زمان زیباتر از زنان عرب بودند.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در باره عدم وجوب حجاب براي بردگان بايد گفت : بردگان به طور کلي در احکام ، وظايف ، حقوق و کيفر با افراد آزاد فرق داشتند، حکمت هايي وجود داشته که شايد ما به خيلي از آن ها آگاهي نيابيم . بايد تابع دستورات قرآن، پيامبر و امامان باشيم.
شايد يکي از علت هاي عدم وجوب حجاب براي بردگان اين باشد که آنان - معمولا- خدمت مي نمودند .ازاين رو لازم بود آزادي بيش تر داشته باشند. استاد شهيد مطهري نيز علت عدم وجوب حجاب براي بردگان را خدمتکار بودن آنان دانسته است (1)، يعني چون معمولا بردگان کارهاي داخل و خارج از خانه را انجام مي دادند ومرتب در فعاليت بودند ، براي اينکه در اين زمينه راحت تر باشند، تکليف از آنان برداشته شده است، البته معناي اينکه وجوب پوشش سر برداشته شده، اين نيست که بردگان ملزم به بي حجابي باشند، مي توانستند سرخود را به پوشانند ومي توانستند نپوشانند.
شايد يکي از علل عدم وجوب حجاب براي بردگان اين باشد که اين امر با فلسفه حجاب منافات ندارد ، زيرا يکي از فلسفه هاي حجاب اين است که جلوي خودنمايي و جلوه گري زن را بگيرد .از آن جايي که کنيزان معمولا کار مي کردند و به سرو صورت خودرسيدگي نمي کردند، باز بودن سرشان چندان نقشي در جلب توجه مردان نداشت ،از اين رو حجاب براي آن ها واجب نبود.
پي نوشت :
1. مجموعه آثار ، ج 19 ص 489 .

سلام برخی از سایتها از جمله سایتهای ایرانی مثل تبیان و راسخون و ... اقدام به قرار دادن کتابهایی برای دانلود می کنند که نسخه های چاپی و الکترونیکی آنها دارای حق تالیف یا همان کپی رایت است . آیا دانلود این کتابها اشکال ندارد ؟ لطفا شرایط آن را به صورت کامل تبیین بفرمایید . با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دانلود و كپي اين كتابها در صورتي كه اين سايتها( با توجه به اينکه در راستاي دين و دينداري اقدام مي کنند و مراعات مسايل شرعي را مي کنند ) براي دانلود كردن و كپي كردن در سايت گذاشته اند اشكالي ندارد. در واقع با اين کار اجازه دانلود کردن و کپي کردن را داده اند تا ديگران استفاده کنند. ولي اگر اجازه دانلود و کپي نداده باشند جايز نيست .
آيت الله مکارم شيرازي: حق امتياز محترم است . بدون اجازه صاحب امتياز تکثير سي دي جايز نيست. بعد از تکثير هم خريد آن جايز نيست. اگر با علم به حرمت شکست و فروخت ،پول آن را بايد به صاحب سي دي بدهد . اگر نمي شناسد، به حاکم شرع مراجعه نمايد. اگر حرمت را نمي دانست ،پولي که گرفته، اشکال ندارد، ولي بعدا نبايد بفروشد اما اگر نرم افزار مربوط به کشور آمريکا و اسرائيل باشد، احترام ندارد و تکثير و استفاده از آن جايز است.(1)

پي نوشت ها:
1. آيت الله مکارم ،استفتاآت ،ج3،س1547و1548. و سوال حضوري از دفتر ايشان. و استفتاي کتبي در مورد نرم افزارهاي امريکائي و اسرائيلي.

با عرض سلام و خسته نباشید. من یک فرد مذکر هستم و 22 سال سن دارم. متاسفانه هیچ مرجع تقلیدی ندارم و 4 بار با یک زن هم بستر شده ام. میخواستم بدونم گناه من قابل بخشش هست و مرجع تقلید چیست و چگونه میتوانم مرجع تقلید برای خودم انتخاب کنم؟

پرسش: گناه شرح : مذکر هستم و 22 سال سن دارم. متاسفانه هيچ مرجع تقليدي ندارم و 4 بار با يک زن هم بستر شده ام. گناه من قابل بخشش هست؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
جهت تذکر و آگاهي از بزرگي گناهي که مرتکب شده اي لازم است نخست به جايگاه گناه زنا در قرآن و روايات اشاره اي شود .
به طور کلي آلودگي به گناه و بي باكي در معاصي و شكستن حرمت مقام ربوبي الهي بسيار ناپسند و باعث بدبختي است. زنا از گناهان كبيره است و آثار و عواقب بسيار خطرناك دنيوي و اخروي به دنبال دارد . از نظر قرآن كريم عمل زنا آن قدر شنيع و گناهش آن قدر زياد است ، که نزديک آن نبايد رفت و پيرامون آن نبايد فکر کرد . (1) حضرت علي (ع) مي فرمايد : انسان غيرتمند و جوانمرد هرگز زنا نمي‏كند". (2)
امام صادق(ع) مي فرمايد: زنا شش اثر دارد: سه اثر در دنيا، سه اثر در آخرت. اما آثار دنيوي زنا: آبرو را مي برد، رزق را كم مي كند، مرگ را نزديك مي كند، و آثار اخروي آن: غضب پروردگار، سختي حساب و دخول در آتش و جاودان ماندن در آن". (3)
رسول خدا(ص) فرمود: اگر زنا کاري توبه نکرده از دنيا برود ،خداوند در قبرش سيصد در عذاب را به روي او باز مي کند. اين آدم تا روز قيامت در آن عذاب به سر مي برد و چون قيامت مي شود از قبرش بيرون آورده مي شود ،در حالي که بوي گندش فضا را پر کرده است ، مردم از بوي گند ش مي فهمند كه او زناكار است. پس از آن امر مي شود كه او را به آتش برند". (4)
رسول اكرم(ص) فرمود: "هر مرضي دارويي دارد . داروي گناهان استغفار و طلب عفو از پيشگاه ذات پاك الهي است". (5) توبه كه به معني پشيماني واقعي از معصيت است، موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگي پاك و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد.
گناه هر چه باشد ،قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهي پذيرفته مي شود، به شرط آن كه توبه حقيقي باشد؛ يعني انسان از عمق دل توبه كرده باشد.
مكتب تربيتي اسلام تمام آلودگان به گناه را دعوت مي كند كه براي اصلاح خويش و جبران گذشته از در توبه كه در رحمت الهي است وارد شوند و سعادت خود را باز يابند.
امام زين العابدين(ع) در مناجات زيباي خود مي فرمايد: "معبود من !تو كسي هستي كه به روي بندگانت دري به سوي عفو گشوده‏ و نامش را توبه نهاده‏ و فرموده‏اي: باز گرديد به سوي خدا و توبه كنيد، توبه خالص. حال كه اين در رحمت باز است، عذر كساني كه از آن غافل شوند و توبه نكنند چيست؟". (6)
توبه هرگاه واقعي باشد و از اعماق جان برخيزد و انسان از كرده خويش پشيمان شود، مقبول در گاه خدا مي شود و آثار و بركات توبه نمايان مي گردد. توبه كار واقعي خود را از مجالس گناه دور مي دارد . از عواملي كه گناه را وسوسه و تداعي مي كند، برحذر مي باشد . خود را در پيشگاه خدا شرمنده مي بيند و همواره در صدد كسب رضاي او مي باشد.
خداوند نه تنها توبه را مي پذيرد، بلكه توبه كار واقعي را دوست دارد. توبه زناكار، پشيمانى از گناه و عزم بر ترك آن در آينده و سعى در استغفار و دعا و جبران گناهان با پايبندي سخت به احکام و مقررات ديني ، نماز اول وقت و ا ميدواري به رحمت و مغفرت پروردگار است .
در زمينه مسائل و احكام شرعي كه يكي از نيازمندي هاي بشر است، طبعاً‍ بايد به متخصص اين رشته كه فقها و علماي ديني هستند مراجعه كرد. اين مراجعه را "تقليد" مي گويند. پس تقليد از فقها از باب رجوع غير متخصص به متخصص مي باشد كه حكم عقلي است. اگر كسي كه بايد تقليد كند، تقليد نكرده اعمالي را انجام دهد مانند بيماري است كه خودسر دارو مصرف كند. چه بسا عوض اين كه بهبودي حاصل شود بيماري اش افزون شود. بنابريا هر چه زودتر براي خود مرجعي انتخاب کن تا اعمالت صحيح باشد.
پي نوشت ها
1. اسراء (17) آيه 32.
2. نهج البلاغه (فيض الاسلام) كلمات قصار، شماره 297، ص 1222.
3. بحارالانوار، ج 76، ص 22، حديث 17.
4. وسايل الشيعه، ج 14، ص 242، حديث 1 از باب 9.
5. محمد ري شهري، ميزان الحكمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.
6. آيت اللَّه مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 218.

پرسش:
مرجع تقليد چيست و چگونه مي توانم مرجع تقليد براي خودم انتخاب کنم؟
پاسخ:
به کسي که انسان در ياد گرفتن مسائل شرعي به او مراجعه مي کند، مرجع تقليد مي گويند.
انسان مي‌تواند در مسائل و احكام ديني آگاه شده و بر اساس آگاهي خود درصورتي که آگاهي‌اش به درجه اجتهاد رسيده باشد، بدون مراجعه به مرجع تقليد، احكام و تكاليف الهي را انجام دهد. بر چنين كسي نه تنها تقليد لازم نيست بلكه نبايد تقليد كند، مگر آن كه ديگري را آگاه­تر از خود بداند.
اگر فردي بخواهد اعمالش را بر اساس قرآن و سنّت انجام دهد، بايد قرآن و تفسير آن و علومي را كه وابسته به آن است،‌ به طور تخصصّي بداند. همين طور بايد سنّت را كه عبارت است از گفتار،‌عمل و تقرير معصوم ( تقرير يعني رضايت پيامبر يا امام به يک عملي ) كاملاً بشناسد؛ يعني با علوم حديث كه عبارت است از : علم رجال (شرح حال راويان حديث) و سلسله سند، درايه (فهم دلالت روايات)، شأن نزول روايات، قرائن حالي و مقالي، تقيه، حقيقت و مجاز، تعارض روايات با روايات يا تعارض روايات با آيات و تزاحم مصالح، آشنا باشد. وي بايد اين دانش­ها را به طور تخصّصي و كارشناسانه بداند.
چنين فردي كه به قرآن و سنّت با كيفيت مذكور آگاهي داشته باشد، بايد طبق قرآن و سنت، آن طور كه مي‌فهمد عمل نمايد. به چنين فردي متخصّص علوم اسلامي يا مجتهد و فقيه مي‌گويند . تقليد كردن براي او جايز نيست. امّا اگر كسي از نظر علم و آگاهي به حدّ مذكور نرسيده باشد، عقل حكم مي­كند از يك يا چند متخصّص علوم اسلامي بپرسد و طبق آن عمل نمايد. اين بر مقتضاي عقل و شعوري است كه خدا
به او داده است . قرآن هم به همين مطلب تصريح نموده : «فاسئلوا اهل الذّكر إن كنتم لا تعلمون؛ (1) از آگاهان بپرسيد اگر نمي­دانيد.
اما در رابطه با انتخاب مرجع :
مجتهد و اعلم را از سه‌راه مى توان شناخت :
اول:انسان يقين كند ، مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.
دوم : دو نفر عالم عادل كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، مجتهد يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند ، به شرط آن كه دو نفر عالم عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند.
سوم آن كه عده‌اى از اهل علم كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند ، و از گفته آنان اطمينان پيدا مى شود ،مجتهد يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند .
اگر شناختن اعلم مشكل باشد ،بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد ، بلكه اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است و بداند ديگرى از او اعلم نيست، بنابر احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد. اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند، بايد از يكى از آنان تقليد كند.(1) از هر کدام که تقليد کند، صحيح است.
پي‌نوشت‌ :
1. توضيح المسائل مراجع ،مسئله3و4.

با تشكر از پاسخگويي به سوالات قبلي ام وسپاس از اينكه مرا راهنمايي كرديد خواهشمندم اينبار نيز به ساده ترين صورت ممكن مرا راهنمايي كنيد اگر يك گوشه اي از زميني نجس شودوبا توجه به اينكه قبل از نجس شدنش براي شستن زمين بيشتر اوقات ان قسمت راهم مي شسته ايم اما حالابعد از گذشتن زماني ايا ان قسمت از زمين پاك است يعني با توجه به اينكه احتمال بالا ميدهيم كه با شستن زمين ان قسمت را هم شسته ايم اگر غائط گربه در چند جاي باغچه باشد وتو باچشم خود نديده باشي وديگري گفته باشدو ميداني حرفش صحيح است واين غائط با خاك باغچه مخلوط شود وبه صورت كود در ايد ومدت زمان زيادي از ان بگذرد وهربار باغچه را با شلنگ خيلي زياد اب دهيم و يا باران چند مرتبه ببارداياسطح رويه ي خاك باغچه پاك است و ايابصورت كلي خاك باغچه پاك است كنار دريادوش هاي ابي است براي شستن بدن اگر زير دوش بول كني وخود را بشويي در حاليكه ابش به روي شن ها ي اطراف برود ايا ابي كه با شنها مخلوط شده پاك است اگر وارد دستشويي شوي وكف پا توسط نجاسات پاشيده شده به اطراف نجس شود سپس چند قدم برداري تا كف پا پاك شود ايا ان قسمت از زمين پاك كننده است يعني دفعه ي بعدي كه كف پا كمي نجس شود ايا روي همان قسمت از زمين راه بروي در ان صورت كف پا پاك ميشودو اگر اينطور است ايا با پاكشدن كف پا زمين هم پاك ميشود اگر از توالت بيرون ايي وكف كفش نجس باشد ايا با راه رفتن روي زمين خيس پاك ميشود اگر قسمتي از لباس زير خوني شود وان قسمت عرق كند در حاليكه چند لباس پوشيدي وعرق به لباس بعدي هم برسد اما لباسهاي زيري فقط از عرق نمناك شود وحالت خون ابه اي وزرد رنگ نگيرد وهمانطور تميز بماند در اين صورت حكم چيست اگر يك لگن اب كني ودر چاه توالت بريزي مقدار ابي به اطراف پاشيدهيشود اما اب پاشيده شده رنگ يا بو را نداشته باشد در اين صورت حكم چيست بعضي از كفش ها ودمپايي هاي بندي وجود دارد كه داراي فرورفتگي هايي است كه اگر وارد دستشويي شوي كه اطرافش خيس باشد وان فر رفتگي ها هم خيس ميشود واب كف زمين به ان فرو رفتگي ها هم مي رسد اما با راه رفتن فقط كف پابا زمين تماس پيدا ميكند وان فرو رفتگي كفش يا دمپايي با زمين برخوردي ندارد در ان صورت با پاك شدن كف كفش ايا ان فرو رفتگي هم پاك ميشودوبه صورت كلي كف كفش پاك ميشود اگر به خانه ي يكي ازاقوام بروي در حاليكه با چشم خودت ببيني كه بچه قسمتي ازفرش رانجس كرد وبه صاحبخانه اطلاع دهي واو بدون توجه فقط بچه را تميز كند وبه فرش نجس شده اهميتي ندهدو خودت روي ان قسمت فرش نجس شده راه نروي تكليف چيست با توجه به اينكه با اين خانواده رفت وامد داريم يعني هر چند ماهي يكبار به خانه ي ما مي ايند وما نيز همينطور در خوابگاه در شهري دور از خانواده درس ميخوانم در حاليكه هم اتاقي هايمم مثل من روي مسائل نجس وپاكي حساس نيستند وحتي بعضي از انها بي قيد وبندند در ان صورت تكليف من چيست من كه نميتوانم بخاطر انها انقدر اعصابم را خورد كنم اين مسائل باعث شده روي وضعيت درسي من نيز اثر گذارد خواهش ميكنم مرا راهنمايي كنيد با تشكر فراوان

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
با آب كر و با آب باران خاكهاي باغچه پاك مي شود. فقط هر جا كه فضله گربه باشد. نجس است. بقيه جاها پاك است و اگر بر اثر مرور زمان ديگر فضله گربه در باغچه نباشد. با ريختن آب شيلنگ و باران پاک است و اگر زمين نجسي را قبلا شسته ايد پاک است و نبايد آن را نجس محسوب کنيد.
در کنار دريا هم اگر شک کنيد که شنها نجس شده يا نه ، پاک است و زمين يکي از پاک کننده هاست و کف پا بر اثر راه رفتن پاک مي شود . در اين مسايل زياد دقت نکنيد که ممکن است وسواس شديد بگيريد و زندگي بر شما و اطرافيان شما سخت شود .

صفحه‌ها