پرسش وپاسخ

سلام من زادگاهم بوشهر است و در همین جا هم زندگی میکنم همسر من که به تازگی عقدکرده ایم در شیراز زندگی میکند وخودم نیز قصد رفتن به شیراز برای زندگی را دارم ولی زمان آن مشخص نیست شاید 2 سال دیگر آیا من میتوانم وطن دوم خود را شیراز قرار دهم همچنین رفت و آمد زیادی به شیراز دارم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
بله مي تواني شيراز را وطن قرار دهي ولي بعد از اينکه براي سکونت به شيراز رفتي و قصد کردي که مي خواهي تا آخر عمر در شيراز زندگي کني بعد از دو سه ماه زندگي در آنجا وطن شما خواهد شد فعلا اگر رفت و آمد شما به شيراز زياد است مثلا هر هفته رفت و آمد داريد نمازتان بخاطر کثير السفر بودن به فتواي آيت الله فاضل کامل است و روزه صحيح است .(1)
پي نوشت:
1 . آيت الله فاضل ، توضيح المسايل م 1340 و م 1326 .

پرسش:  آیا کسی که اعضای خودرااهدامکند مثلا مرگ مغزی شده آیاخانواده اهدا کننده اعضاء باید دیه بپردازند باتشکر

از آيت الله خامنه اي در اين زمينه سوال كرده اند :
س 1290: با توجه به اهميّت پيوند كليه براى نجات جان بيماران، پزشكان به فكر افتاده‌اند كه يك بانك كليه ايجاد كنند و اين بدين معنى است كه افراد زيادى به طور اختيارى مبادرت به اهدا يا فروش كليه مى‌كنند، آيا فروش يا اهداى كليه يا هر عضو ديگرى از بدن بطور اختيارى جايز است؟ اين عمل هنگام ضرورت چه حكمى دارد؟
ج: مبادرت مكلّف در هنگام حيات، به فروش يا هديه كردن كليه يا هر عضو ديگرى از بدن خود براى استفاد? بيماران از آن ها در صورتى كه ضرر معتنى? به براى او نداشته باشد، اشكال ندارد، بلكه در مواردى كه نجات جان نفس محترمى متوقف بر آن باشد، اگر هيچ گونه حرج يا ضررى براى خود آن شخص نداشته باشد، واجب مى‌شود.
س 1291: بعضى از افراد دچار ضايعات مغزى غير قابل درمان و برگشت مى‌شوند كه بر اثر آن، همه فعاليت‌هاى مغزى آنان از بين رفته و به حالت اغماى كامل فرو مى‌روند و هم چنين فاقد تنفس و پاسخ به محرّكات نورى و فيزيكى مى‌شوند، در اين گونه موارد احتمال بازگشت فعاليت‌هاى مذكور به وضع طبيعى كاملًا از بين مى‌رود و ضربان خودكار قلب مريض باقى مى‌ماند كه موقّت است و به كمك دستگاه تنفس مصنوعى انجام مى‌گيرد و اين حالت به مدّت چند ساعت و يا حد اكثر چند روز ادامه پيدا مى‌كند، اين وضع در علم پزشكى مرگ مغزى ناميده مى‌شود كه باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حركت هاى ارادى مى‌گردد و از طرفى بيمارانى وجود دارند كه نجات جان آنان منوط به استفاده از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى است، بنا بر اين آيا استفاده از اعضاى مبتلا به مرگ براى نجات جان بيماران ديگر جايز است؟
ج: اگر استفاده از اعضاى بدن بيمارانى كه در سؤال توصيف شده‌اند براى معالجه بيماران ديگر، باعث تسريع در مرگ و قطع حيات آنان شود، جايز نيست، در غير اين صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگيرد و يا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نياز باشد، اشكال ندارد.
س 1292: علاقمند هستم اعضاى خود را هديه كرده و از بدن من بعد از مردنم استفاده شود و تمايل خود را هم به اطلاع مسئولين رسانده‌ام. آنان نيز از من خواسته‌اند كه آن را در وصيّت نام? خود نوشته و ورثه را هم از خواست خود آگاه كنم، آيا چنين حقّى را دارم؟
ج: استفاده از اعضاى ميّت براى پيوند به بدن شخص ديگر براى نجات جان او يا درمان بيمارى وى اشكال ندارد . وصيّت به اين مطالب هم مانعى ندارد مگر در اعضايى كه برداشتن آن ها از بدن ميّت، موجب صدق عنوان مثله باشد و يا عرفاً هتك حرمت ميّت محسوب شود.(1)
اگر طبق توضيحات فوق عضوي اهدا شد ديه بر كسي لازم نيست .
پي نوشت:
1 .آيت الله خامنه اي، أجوبة الاستفتاءات (فارسى)، ص: 287‌

واژه استدراج در دین اسلام به چه معنی میباشد؟

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
«استدراج» چنان که از آيات قرآن به دست مي آيد، سنتي است که ارتباط مستقيم با زندگي ظالمان و کافران و مهلت و فرصت آنها براي زندگي دارد.
استدراج؛ يعنى، امداد اهل باطل در جهت باطل و سرازير كردن نعمت‏هاى دنيا بر آنان تا قدم به قدم و درجه به درجه بر كفر و ظلم خود بيفزايند و استحقاق عذاب الهى را بيابند.
رفاه پى در پى و مهلت دادن براى گناه - كه در فرهنگ قرآنى به آن «استدراج و امهال» گفته مى‏شود - خود، كيفر اعمال آنان است كه كيفراخروى را نيز به دنبال دارد.
پاره‏ اى از آيات بر اين سنت دلالت دارد: «فلما نسوا ما ذكّروا به فتحنا عليهم ابواب كل شى‏ء حتى اذا افرحوا بما اوتوا اخذناهم بغته فاذا هم مبلسون فقطع دابرالقوم الذين ظلموا؛ همين كه آنچه را به يادشان آورده بوديم به فراموشى سپردند، درهاى همه را بر آنان گشوديم و چون به آنچه يافته بودند ،شادمان شدند ،ناگهان بگرفتيم شان و يكباره درمانده و نوميد شدند و گروهى كه ستم مى‏كردند ريشه‏كن شدند»(1)
و نيز فرمود:« ولولا ان يكون الناس امّه واحده لجعلنا لمن يكفر بالرحمن لبيوتهم سقفا من فضّه و معارج عليها يظهرون ولبيوتهم ابوابا و سررا عليها يتكؤون و زخرفا و ان كل ذلك لمّا متاع الحياه الدنيا والاخره عند ربك للمتقين؛
واگر نه آن بود كه همه مردم در انكار خداوند امتى واحد شوند (همه كافر شوند) قطعاً براى خانه‏هاى آنان كه به خداى رحمان كفر مى‏ورزيدند، سقف‏ها ونردبان‏هايى از نقره كه به آنها بالا روند قرار مى‏داديم و براى خانه‏هايشان نيز درها و تخت‏هايى كه بر آنها تكيه زنند و زر و زيورهاى ديگر نيز [قرارمى‏داديم] همه اينها جز متاع زندگى دنيا نيست و آخرت پيش پروردگار تو براى پرهيزگاران است »(2)
استدراج سه منشأ (فلسفه) دارد:
1- استدراج نتيجه وضعى رفتار خود كافران و ظالمان است. حالت طبيعى گرايش به دنيا جمع و تصاحب دنيا است. پس در واقع استدراج دامى است كه آنان خود براى خود پهن كرده و در آن گرفتار مى‏شوند.
2- برخى از كفار و ظالمان هستند كه لياقت سعادت اخروى را به كلى از دست داده‏اند: والاخره عند ربك للمتقين؛ و آخرت پيش پروردگار تو براى پرهيزگاران است (3).
اينان اگر در اين دنيا عمل نيكى انجام دهند، پاداش آن عمل نيك در همين دنيا به آنها داده مى‏ شود تا ظلمى متوجه آنان نشده باشد. اما بهره آنها از رحمت الهى، فقط در همين دنياى فانى است؛ چرا كه لياقت سعادت اخروى را از دست داده‏ اند.
3- استدراج، خود نوعى امتحان محسوب مى‏ شود؛ هم امتحان براى كافران و ظالمانى كه گرفتار استدراج مى‏ شوند و هم امتحان براى مؤمنانى كه نعمت‏هاى دنيوى كافران را مشاهده مى‏ كنند و شكى به دل راه نمى ‏دهند.

پي ­نوشت­ ها:
1. انعام(6)آيه 44 و 45.
2. زخرف(43) آيه 35 - 33 . براى مطالعه بيشتر ر.ك: سوره اعراف، آيات 95، 182 و 183 - سوره رعد، آيه 32 - سوره قلم، آيات 44 و45.
3. زخرف(43) آيه 35.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

من در روزه ی ماه مبارک رمضان فکر های تحریک آمیزی به سراغم آمد و آلت من تحریک شد من برای اینکه آلتم به حالت عادی برگردد از اسپری خنک کننده ی ورزشی ام استفاده کردم و به آلتم زدم اول فکر میکردم با این کار آلتم را میخوابانم ولی بعد از چند ثانیه منی از من خارج شد البته بدون جهش به اندازه ای که سر آلتم آغشته به منی شود حالا با این وضع روزه ی من باطل است یا خیر اگر باطل است باید برای به جا آوردن آن چه کنم و چه مقدار کفاره بدهم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در فرض سؤال روزه شما صحيح است و آنچه خارج شده است با توجه به اينکه نشانه هاي مني را نداشته است . مني نبوده است.و به اين آب اصطلاحا «مذي» گفته مي شود و غسل هم لازم نيست.
نشانه هاي خروج مني در مرد سه تا است:
1- باجستن و پرش خارج مي شود.
2- همراه بالذت و شهوت خارج مي شود.
3- بعدازخارج شدن مني بدن سست مي شود
اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا بول يا غير اينها،اگر هيچ يك از اين سه نشانه يا بعضى از اينها را نداشته باشد، حكم منى را ندارد، غسل هم ندارد و لباس و بدن را هم نجس نمي کند و وضو را هم باطل نمي کند.(1).

با فرضي آنکه مني هم خارج شود درصورتي که انسان قصد خارج شدن مني رانداشته باشدو بي اختيار مني خارج شود روزه باطل نمي شود(2)
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع، ج1، مسأله346.
2. همان، مسأله 1589.

ایا کسی درماه رمضان عمدا غسل نکند میتواند با تیمم روزه بگیرد ؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر انسان هنگام سحر ماه مبارك رمضان غسل جنابت را بدون علت به تأخير انداخت و در تنگى وقت، كه زمان كافى براى غسل نداشت، تيمّم بدل از غسل جنابت كرد (قبل از اذان صبح) و روزه گرفت، مرتكب معصيت شده است اما روزه او صحيح است .(1)
بنابراين در غير تنگي وقت نمي توان تيمم کرد و حتما بايد غسل انجام داد .
پي نوشت :
1.آيه الله مکارم ,کتاب حيله هاي شرعي و چاره جوئي هاي صحيح ,ص46.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

بوسیدن دست معلم اگر آن معلم نا محرم باشد چه حکمی دارد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
بوسيدن دست معلم درصورتي که نامحرم باشد جايز نيست.

با سلام و خسته نباشید من چندین سال پیش یک اویز پیدا کردم که تا چند وقت پیش فکر می کردم بدل وبی ارزش باشد بهمین دلیل ان را نگه داشتم اما چند وقت پیش از طریق یکی از دوستان متوجه شدم که این اویز طلا میباشد حالا نمیدانم حکم ان چیست و با ان باید چه کار کنم؟ایا میتوانم ان را برای خود برداشته و به اندازه قیمتش صدقه بدهم؟در این صورت قیمت ان را باید به روز حساب کنم یا به قیمت همان سالی که ان را پیدا کردم؟ با تشکر از شما.

چيزي که پيدا شده و شما آن را برداشته اي امانت در دست شماست و نمي تواني در آن تصرف کني و يا آن را بفروشي بلکه بايد با اجازه مرجع تقليد به فقير صدقه بدهي و نمي تواني در آن تصرف کني چون امانت بوده بايد خود همان طلا را به فقير غير سيد صدقه بدهيد و يا با توافق فقيرآن را براي خود برداريد و قيمت فعلي آن را به فقير بدهيد (1)
پي نوشت:
1 . آيت الله مکارم استفتائات جديد ج‏1 502 و استفتائات جديد، ج‏3، ص: 562.

سلام اگر دوره ی عادت ماهانه متغییر باشد (گاهی اوقات پنج روزه پاک میشوم وبرخی اوقات دیگر 7 یا 9 روزه ) در ماه رمضان روز پنجم پاک شدم و روزه ام را گرفتم بعد از افطار لک صورتی رنگ دیدم حکم روزه ام چیست؟ و آیا برای روز ششم می توانم غسل کنم و روزه بگیرم و یا باید تا روز هفتم صبر کنم؟ و اگر روز ششم و هفتم پاک باشم و روز هشتم لک ببینم آیا باید تا پایان روز نهم صبر کنم و بعد روزه بگیرم؟ واگر پس از روز نهم لک ببینم آیا برای نماز در صورت لک دیدن باید وضو بگیرم و نیازی به غسل نیست در مورد روزه حکمش چیست؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
لكه بيني هايي كه در ادامه حيض هست، تا قبل از ده روز از ابتداي حيض ؛ حكم حيض دارد. بنابراين لكه بيني هايي كه در سوال مطرح شده ،حكم حيض دارد . روزه ها و نمازها در اين مدت صحيح نيست . مي تواند تا موقعي كه احتمال حيض مي دهد صبر كند و بعد غسل حيض انجام دهد . همين طور تا ده روز از ابتداي حيض اگر لکه بيني کرد، بايد غسل حيض بکند و روزه صحيح نيست . اما اگر بعد از ده روز لکه بيني داشت ،بايد به اعمال استحاضه عمل کند و نماز و روزه ها را بگيرد .(1)
البته اگر مرجع تقليدت آيت الله شبيري زنجاني يا آيت الله مکارم شيرازي باشد ،روزي که از اذان صبح تا اذان مغرب پاک باشي، نماز و روزه ات صحيح است. پس بنا به فتواي اين دو مرجع اگر روز پنجم از اذان صبح تا اذان مغرب پاک بوده و روزه گرفته اي، روزه ات صحيح است.
پي نوشت:
1. ،توضيح المسائل مراجع، م 503.و 505 و 506 و مسأله 393-394 .

صفحه‌ها