پرسش وپاسخ

با سلام اینجانب در آمریکا زندگی میکنم و صاحب دو فرزند پسر هستم برای داشتن دختر من و همسرم مایل به استفاده از تکنیک IVP-PGD Preimplantation genetic diagnosis در این روش لقاح در خارج از رحم است است ولی تضمین صد در صدی وجود دارد که فرزند دختر باشد و در عین حال از نظر ژنتیکی نطفه برای عدم داشتن بیش از صد مورد بیماری چک میشود با توجه به اینکه تخمک و اسپرم متعلق به خود ما می باشد آیا اشکال شرعی بر این امر وجود دارد با سپاس فراوان کریمی

از آیت الله گلپایگانی پرسش شده : آیا تلقيح نطفۀ مرد به عيال ( و همسر )خودش جايز است يا خير و اولاد ملحق به هر دوى آن ها است و يا ملحق به يكى از آن ها و آیا از همدیگر ارث مى‌برند ؟
پاسخ : تلقيح نطفه به حليلۀ ( همسر )خود در صورتى كه زوج ( شوهر ) متصدى باشد، اشكال ندارد. اولاد حلال زاده و به هر دو ملحق است و توارث بين آن ها هست . ( 1 )
اگر تخمک و اسپرم متعلق به شما و همسرتان باشد و لقاح در خارج از رحم صورت گیرد و سپس تلقیح نطفه تان به همسرتان توسط شما صورت گیرد، نه فرد بیگانه، اشکال ندارد .
پی نوشت :
1 . آیت الله گلپایگانی ( ره ) ، مجمع المسائل ، ج 2 ، ص 176 ، س 496 .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

حکم نزدیکی از مقعد را بیان کنید؟

نزدیکی با همسر از مقعد کراهت شدید دارد . احتیاط در ترک آن است، مخصوصا اگر زن راضی نباشد . در صورتی که موجب اذیت زن شود ،حرام است.
پی نوشت:
1.آیت الله خامنه ای ، پاسخ سوال های مورد ابتلا ، م65.

در مورد اطاعت از ولی فقیه توضیح دهید. خواهشا پاسختان مستند بوده و از دلایل و مصادیق قرآنی استفاده کنید چون تنها قرآن برای من سند می باشد.

پاسخ:
غير از دلايل عقلي كه در اين باره اقامه شده، در قرآن آیات متعددی یافت می شود که می توان از آن ها برای رهبری فقیه بر جامعه اسلامی استفاده کرد که به برخی اشاره می شود. آیاتی که هر گونه حکم و داوری را که بر اساس قوانین الهی نباشد، کفر و فسق و ظلم معرفی می‏ کند:
1. «وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الْکافِرُونَ ؛ (1) کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده، داوری نکرده‏ اند، آنان خود کافرانند».
2. «وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الظَّالِمُونَ ؛ (2) کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده، داوری نکرده‏ اند، آنان ستمگرانند».
3. «وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الْفاسِقُونَ ؛ (3) کسانی که به آنچه خدا نازل کرده، حکم نکنند، آنان فاسق اند».
آیاتی که به حکمرانی و داوری بر اساس احکام الهی حکم می‏ کند، مانند:
« فَاحْکمْ بَینَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَک مِنَ الْحَقِّ؛(4) برایشان بر اساس آنچه خدا نازل کرده، حکم ‏كن و در برابر آنچه از حق بر تو نازل گشته، از خواسته‏ های آنان پیروی مکن».
آیاتی که هر گونه ولایت‏ پذیری غیر الهی را نفی می‏ کند:
«اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَیکمْ مِنْ رَبِّکمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ قَلِیلاً ما تَذَکرُونَ؛(5) از چیزی که از طرف پروردگارتان بر شما نازل‏ شده، پیروی کنید. از اولیا و سرپرستان دیگر جز او، پیروی نکنید، اما کمتر متذکر می‏ شوید!».
دسته دیگر از آیات ضرورت اجرای احکام الهی در عصر غیبت را بیان می دارد. این احکام در آیات زیادی آمده است مانند:
1. اجرای حدود الهی که فقها در کتاب حدود به صورت مفصّل ذکر کرده‌اند.
2. اجرای معروف ها و چیزهایی که در اسلام، انجام آن ها لازم و ضروری است.
3. جلوگیری از منکرات و کارهایی که در اسلام حرام است. مانند: قماربازی، شراب‌خواری، رباخواری، رشوه‌خواری و...
4. اجرای اقتصاد اسلامی. اسلام دارای اقتصاد است که با اجرای دقیق آن، ضمن تعدیل ثروت، عدالت اقتصادی نیز اجرا شده، به محرومان و نیازمندان رسیدگی می‌شود.
5. حمایت و دفاع و کمک نسبت به مسلمانان و محرومان مظلوم جهان. اسلام افزون بر اصلاح مملکت اسلامی، حمایت از مسلمانان جهان در حد مقدور و با توجه و ملاحظه جهات مختلف را، لازم و ضروری می‌داند . این امر به صورت مطلوب با تشکیل حکومت دینی و اسلامی و حاکم بودن فردی آگاه و فقیه امکان‌پذیر است.
6. اعتلا و تقویت اسلام در جهان به عنوان یک مکتب مترقی و سازنده، این امر نیز با تشکیل حکومت دینی محقق می‌شود.
اجرای آن ها، بدون تأسیس حکومت دینی ممکن نیست. این بخش از احکام بسیار گسترده و چندین برابر احکام عبادی فردی است.
به عبارت دیگر
احكام اسلامي - اعم از قوانين اقتصادي، سياسي و حقوقي - تا روز قيامت باقي و لازم ‏الاجرا است. اين بقا و دوامِ هميشگي احكام، نظامي را ايجاب مي‏ كند كه اعتبار و ماندگاري اين احكام را تضمين كرده، عهده‏ دار اجراي آن ها شود چرا كه اجراي احكام الهي جز از رهگذر برپايي حكومت اسلامي امكان‏پذير نيست. در غير اين صورت جامعه مسلماً به سوي هرج و مرج رفته و اختلال و بي‏ نظمي بر همه امور آن مستولي خواهد شد. از آن جايي كه حفظ نظام جامعه از واجبات مورد تأكيد شرايع الهي است و بي‏ نظمي و هرج و مرج در امور مسلمانان امري نكوهيده و ناپسند مي‏ باشد، روشن است كه حفظ نظام و جلوگيري از اختلال، جز به استقرار حكومت اسلامي در جامعه تحقق نمي‏ پذيرد. از اين‏ رو هيچ ترديدي در لزوم برپايي حكومت باقي نمي‏ ماند. علاوه بر آنچه گفتيم حفظ مرزهاي كشور اسلامي از هجوم بيگانگان و جلوگيري از تسلط تجاوزگران بر آن، عقلاً و شرعاً واجب است. تحقق اين امر جز با تشكيل حكومت اسلامي ميسر نيست.(16)
گفتني است كه قدر متيقن از اشخاص براي تصدي منصب حكومت، فقيه عادل و آگاه به مسائل زمان خود است. تا چنين شخصي هست، نوبت به غير عادل يا غير فقيه نمي‏ رسد. در زمان غیبت باید ولی فقیه رهبر جامعه باشد.

ما شيعيان عقيده داريم كه در زمان حضور معصومان (علیهم السلام) آنان رهبر جامعه هستند، چنان که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) حكومت تشكيل داد.(1) همچنين باور داریم بعد از رحلت حضرت رسول خدا، مقام رهبري سياسي و ديني جامعه به امامان واگذار شده؛ يعني خداوند آنان را به عنوان رهبران جامعه منصوب كرده است. چنان که در جريان غدير رسول خدا (ص) به دستور خداوند علي (ع) را به عنوان رهبر معرفي نمود.(2) بعد از وی نيز امامان ما رهبران جامعه بودند، و بعد از امام عسكري (ع) امامت به امام زمان (ع) واگذار گرديد؛ اما از آن جايي كه آن حضرت - به حسب ظاهر- در ميان ما نيست، فقهاي واجد شرايط به نيابت از امام زمان (ع) رهبري جامعه را بر عهده دارند. دلايل متعدد نيز وجود دارد که در زمان غیبت ولی فقیه باید رهبر جامعه باشد از جمله:
- آیات
در قرآن آيات متعددي يافت مي شود که مي توان از آن ها براي رهبري فقيه استفاده نمود. از جمله آياتي که هر گونه حکم و داوري را که بر اساس قوانين الهي نباشد، کفر و فسق و ظلم معرفي مي‏ کند:
1. «وَ مَنْ لَمْ يحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الْکافِرُونَ (3)؛ کساني که به موجب آنچه خدا نازل کرده، داوري نکرده‏ اند، آنان خود کافرانند».
2. «وَ مَنْ لَمْ يحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الظَّالِمُونَ(4)؛ کساني که به موجب آنچه خدا نازل کرده، داوري نکرده‏اند، آنان ستمگرانند».
3. «وَ مَنْ لَمْ يحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الْفاسِقُونَ(5)؛ کساني که به آنچه خدا نازل کرده، حکم نکنند، آنان فاسق اند».
آياتي که به حکمراني و داوري بر اساس احکام الهي حکم مي‏کند، مانند:
« فَاحْکمْ بَينَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَک مِنَ الْحَقِّ(6)؛ برايشان بر اساس آنچه خدا نازل کرده، حکم ‏بر آن و در برابر آنچه از حق بر تو نازل گشته، از خواسته‏هاي آنان پيروي مکن».
آياتي که هر گونه ولايت‏ پذيري غير الهي را نفي مي‏کند:
« اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيکمْ مِنْ رَبِّکمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ قَلِيلاً ما تَذَکرُونَ(7)؛ از چيزي که از طرف پروردگارتان بر شما نازل‏شده، پيروي کنيد . از اوليا و سرپرستان ديگر جز او، پيروي نکنيد، اما کم تر متذکر مي‏شويد!»
-عقل
احكام اسلامي- اعم از قوانين اقتصادي، سياسي و حقوقي- تا روز قيامت باقي و لازم ‏الاجرا است. اين بقا و دوامِ هميشگي احكام، نظامي را ايجاب مي‏ كند كه اعتبار و ماندگاري اين احكام را تضمين كرده، عهده‏ دار اجراي آن ها شود چرا كه اجراي احكام الهي جز از رهگذر برپايي حكومت اسلامي امكان‏پذير نيست. در غير اين صورت جامعه مسلماً به سوي هرج و مرج رفته و اختلال و بي‏ نظمي بر همه امور آن مستولي خواهد شد. از آن جايي كه حفظ نظام جامعه از واجبات مورد تأكيد شرايع الهي است و بي‏ نظمي و هرج و مرج در امور مسلمانان امري نكوهيده و ناپسند مي‏ باشد، روشن است كه حفظ نظام و جلوگيري از اختلال، جز به استقرار حكومت اسلامي در جامعه تحقق نمي‏ پذيرد. از اين‏ رو هيچ ترديدي در لزوم برپايي حكومت باقي نمي‏ ماند. علاوه بر آنچه گفتيم حفظ مرزهاي كشور اسلامي از هجوم بيگانگان و جلوگيري از تسلط تجاوزگران بر آن، عقلاً و شرعاً واجب است. تحقق اين امر جز با تشكيل حكومت اسلامي ميسر نيست.(8)
گفتني است كه قدر متيقن از اشخاص براي تصدي منصب حكومت، فقيه عادل و آگاه به مسائل زمان خود است. تا چنين شخصي هست، نوبت به غيرعادل يا غير فقيه نمي‏ رسد. در زمان غیبت باید ولی فقیه رهبر جامعه باشد.
.برای آگاهی بیش تر به ولایت فقیه، آیت الله جوادی آملی، مراجعه نمائید .

پی نوشت ها :
1. ولایت فقیه، امام خمینی ،ص 26، موسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی(ره).
2. تفسر نمونه ،ذیل آیه67 سوره مائده ( ج 5 ).
3. مائده (5) آيه 44.
4. همان، آيه 45.
5.همان ، آيه 47.
6. همان، آيه 48.
7. اعراف(7) ، آيه 3.
8 .. امام خمینی، همان، ص25.

ببخشید چند تا سوال داشتم.می خواستم بدونم: 1- اگه منی روی فرش بریزه،برای تطهیر باید چی کار کرد؟ 2- اگه منی روی موکت ریخته باشه و فرش روی اون قرار گرفته باشه،چی کار باید بکنیم؟ 3- اگه استمنا انجام بشه،ولی منی بیرون نیاد،گناه محسوب میشه؟ 4- خیلی وقته که می خوام استمنا رو کنار بگذارم،ولی نمی تونم.شما چاره ای برای کار من ندارید؟

پرسش 1:
تطهير فرش و استمنا
شرح : ببخشيد چند تا سوال داشتم. مي خواستم بدونم: 1- اگه مني روي فرش بريزه،براي تطهير بايد چي کار کرد؟
پاسخ:
####پرسشگر گرامي با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
پرسشگر گرامي! براي تطهير فرشي که به غير بول (مانند مني) نجس شده است، بعد از برطرف کردن عين نجاست، يک مرتبه شستن فرش کفايت مي کند؛ چه با آب قليل باشد، مثل آب آفتابه و پارچ، و چه آب کر باشد، مثل آب شير و شلنگ.
براي تطهير فرش، فشار دادن به نحوي که مقداري از آب آن خارج شود، لازم است.
در صورتي که فرش با آب قليل شسته شود، غساله آن نجس مي باشد. (1)
غساله، آبي است که معمولاً در وقت شستن و بعد از آن، از چيزي که شسته مي شود، خود به خود يا به وسيله فشار و مانند آن، خارج مي شود. (2)
برطرف کردن عين نجاست، بدين معنا است که اگر نجاست جرم داشته باشد، بايد به هر وسيله که مي شود، آن جرم را از بين برد؛ مثلاً به وسيله دستمال و يا با شستن آن با آب و بعد از بر طرف کردن عين نجاست، يک مرتبه شستن آن کافي است.

پي نوشت ها:
1. آيت الله وحيد خراساني، توضيح المسائل، م 160 و 163.
2. همان، م 162.
پرسش 2:
اگه مني روي موکت ريخته باشه و فرش روي اون قرار گرفته باشه،چي کار بايد بکنيم؟
پاسخ:
####
پرسشگر گرامي! نحوه شستن و تطهير فرش، با موکت فرقي نمي کند.
توجه به اين نکته لازم است که شستن چيز هايي که نجس مي شود، واجب نيست. فقط شستن چيزهايي که مربوط به خوردن و نوشيدن و نماز خواندن مي باشد، لازم است.
پس در مرحله اول بايد انسان وسايل را با مني نجس نکند؛ ولي اگر نجس شد، لازم نيست که براي تطهير آن خود را به زحمت بيندازد. (1)

پي نوشت:
1. سؤال تلفني از دفتر آيت الله وحيد خراساني (7740611-0251).
پرسش 3:
اگه استمنا انجام بشه، ولي مني بيرون نياد،گناه محسوب مي شه؟
پاسخ:
####
پرسشگر گرامي! استمنا حرام است؛ هر چند که مني خارج نشود. اگر مني خارج شود، علاوه بر اين که انسان کار حرامي انجام داده است، جنب شده است و بايد غسل جنابت کند. (1)

پي نوشت:
1. سؤال تلفني از دفتر آيت الله وحيد خراساني (7740611-0251).

پرسش 4:
خيلي وقته که مي خوام استمنا رو کنار بگذارم، ولي نمي تونم.شما چاره اي براي کار من نداريد؟
پاسخ:
####
راهکارهاي ترک خودارضايي، در سايت پاسخگو آمده است. مي توانيد با ديدي مثبت تر و خريدارانه تر، به اجراي با نشاط تک تک راهکارها بپردازيد.
شک نکنيد که اگر خواهان پاکي باشيد، مي توانيد حتي با عمل کردن يکي از راهکارها، به ترک پايدار نايل آييد. ترک خودارضايي، آن طور که برخي خيال مي کنند، دشوار نيست و دليل آن هم، درصد بالاي افراد موفق در ترک مي باشد.
البته مي شود بهترين راهکارهاي دنيا را با بهانه غير عملي بودن يا...، از صحنه عمل خارج کرد و مي شود ضعيف ترين راهکارها را با کمي بذل توجه، به راهکاري موفق تبديل نمود.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام. پسر کثیفی بودم. کارهای کثیفی می کردم، جسارتا استمنا می کردم و ... . اما بعد از دوستی با یه دختر تونستم این کارها رو ترک کنم، از جمله استمنا رو. و الان هم مطمئنم که اگر دوباره دوستی با یه دختر رو داشته باشم، این باعث می شه که برنگردم سمت گناه. لطفا نظرتون رو در این باره بگین. خیلی خیلی ممنونم

از این که شر گناهان سابق از سر شما کم شده بسیار خوشحالیم و از درگاه الهی می خواهیم که هیچ گاه پس از این دیگر بر نگردند. این که گفته اید اگر باز هم دوست دختر داشته باشید به گناه مبتلا نمی شوید ، درست به نظر نمی رسد و ممکن است به گناهان بیشتری هم بیفتید ؛ زیرا شیطان هیچ گاه دست از سر ما برنمی دارد و خصوصا یکی از مواردی که دست شیطان خیلی باز است، همین ارتباط و دوستی با جنس مخالف است.
البته به نظر می رسد طبق آنچه بر شما گذشته و بیان کردید ، شما نیاز به یک همدم دارید ؛ همان که خداوند آن را مایهء آرامش شما قرار داده است و لذا در تماس بعدی از شرایط خود بگویید تا در این باره گفت و گو کنیم.
موفق باشید و پیروز

با سلام خدمت شما با توجه به فتوای ایت الله بهجت مربوط به خواندن صیغه دختر باکره بدون اذن پدر که از کلمه( بنابراحتیاط واجب) استفاده کرده یعنی چه؟ اگر ما صیغه را بخوانیم بدون اذن پدر , اگر عملی انجام شد ما زنا کردیم ؟؟ در ضمن من اعلان کرده ام و دختر مورد نظر از فامیله ما می باشد که ما همدیگر را دوست داریم و حتی اکثر خانواده از این ازدواج راضی بودن اما من به دلیله درس خواندن نتوانستم کار کنم که خانواده دختر به من گفتن 1 ساله دیگر و خانواده ما با خانواده انها دوستی دیرین دارن به هر حال ما تصمیم به خواندن صیغه محرمیت گرفتیم تا یکساله دیگر و پدر هم اجازه نمی دهد اذن نمی دهد در زمان کنونی من می خواستم بدانم بنا بر احتیاط واجب در فتوای اقای بهجت یعنی اگر ما صیغه خواندیم بدون اذن پدر و عملی هر چند کم صورت گرفت یعنی ما زنا کردیم؟؟؟

اگر دختر هم مقلد آیت الله بهجت بوده است و از پدرش اجازه نگرفته و بعد از تعیین مدت و مهریه عقد خوانده اید، عقد صحیح است و زنا نکرده اید و تا پایان مدت تعیین شده با هم زن و شوهر هستید؛ اما دختر به خاطر اجازه نگرفتن از پدرش، گناه کرده است؛ چون بنا بر احتیاط، تکلیفاً باید از پدرش اجازه می گرفت. (1)
پی نوشت:
1. آیت الله بهجت، توضیح المسائل، م 1891.

با سلام من چهار بار با زنانی که یا بیدین بودند یا من از دین آنها خبری نداشتم رابطه جنسی داشتم البته همیشه برای احتیات صیغه رو خوندم ولی شک داشتم این کار درسته یا نه یه جاهای خونده بودم جایز نیست . به هر حال از کاری که کردم پشیمونم , نمیدونم چه کار کنم تا خدا منو ببخشه , دو بار قبلا توبه کردم ولی این بار آخر خیلی از کاری که کردم پشیمون شدم. نمیدونم اون صیغه که خوندم باطل بوده یا نه .

اگر با زنان مسلمان یا زنان یهودی و مسیحی که شوهر نداشته اند و یا دختر باکره نبوده اند، به طور صحیح صیغه کرده اید، مشکلی نداشته و گناهی مرتکب نشده اید؛ ولی صیغه کردن زنانی که بی دین بوده اند، صحیح نبوده و باید استغفار کنید و به کارهای نیک همت گمارید و به اصطلاح، عمل صالح انجام دهید. ان شاء الله خدا می بخشد. (1)

پی نوشت:
1. سؤال از دفتر رهبری.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها