پرسش وپاسخ

من زنی 23 ساله هستم از دوران بچگی عادت بد استمناء رو داشتم الان که 1سالهازدواج کردم ازبدترین عوارضش واسه من بزرگتر شدن و کبودی و زشتی پرده دستگاه تناسلیمه آیا راهحلی برای این مشکل وجود داره؟ این اتفاق تاثیری برباردار شدن من میذاره؟؟ضمنا وقتی همسرم از شکل دستگاه تناسلی من تعجب میکنه من نمیتونم بگم قبلا چه کاری انجام میدادم . چکار کنم راهنماییم کنید خواهشا.......

پاسخ:
در مورد زشتي دستگاه تناسلي اتان به نظر مي رسد كه دچار حساسيت بيخودي شده ايد. اينكه خود ارضايي بر شكل دستگاه تناسلي تاثير بگذارد مطلبي است كه ما تا كنون با آن برخورد نداشته ايم، و نمي دانيم كه شما اين مطلب را از كجا نقل مي كنيد. به نظر مي رسد كه خود ارضايي تاثيري در شكل دستگاه تناسلي ندارد. اگر اين طور باشد بايد همه زناني كه ازدواج كرده اند بعد از چندين سال دستگاه تناسلي آنها دچار اين مشكل شود، چون به هر حال در رابطه هاي جنسي با همسرشان، دستگاه تناسلي اشان دخالت و نقش دارد، در صورتي كه اين طور نيست و مشكلي پيدا نمي كنند. نكته ديگر اينكه اصلا معلوم نيست كه تعجب شوهر شما از شكل دستگاه تناسلي اتان درست و صحيح باشد. شايد يك تصوير خيالي از دستگاه تناسلي زنانه در ذهن شوهر شما بوده باشد و حالا فكر مي كند كه دستگاه تناسلي شما غير طبيعي است، لذا اينطور نيست كه حتما قضاوتش درست باشد. شما هم اصلا لازم نيست و نبايد به شوهرتان بگوييد كه در گذشته خود ارضايي مي كرده ايد، چون در آن صورت شايد از شما بدش بيايد و بعضي از مواردي را كه اصلا ربطي هم به خود ارضايي ندارند به اين مسئله ربط بدهد، و هم چنين اصلا افشا كردن گناهان، نزد افراد ديگر درست نيست و خدا آن را نمي پسندد.
هم چنين خود ارضايي نقشي در بارداري يا ناباروري ندارد، لذا خودتان را با اين مطالب نادرست دچار نگراني و تشويش خاطر نكنيد. خود ارضايي و استمنا كار نادرست و ناپسندي است و عوارضي را هم در پي دارد، اما به نظر مي رسد بعضي از تصوراتي كه در مورد آثار و عوارض سوء استمنا وجود دارد درست نيست و در مورد آن مبالغه شده است، و اين مواردي را كه شما ذكر كرده ايد از اين دسته است.
موفق باشيد.

موفق و موید باشید

در گذشته تا حال کدام یک از علما و اولیا و عرفا مانند: شهید ثانی و شیخ مفید و کلینی و.... و علما حاضر در مورد ولایت فقیه چه مستقیم و غیر مستقیم، چه نظری داشته اند؟ اگر وجود دارد با سند بیان کنید.

اگر نظری داشته اند پس چرا خودشان از گذشته تا حال یک بار آن را پایه گذاری نکرده اند؟

پاسخ:
حكومت ديني با محوريت ولايت فقيه پديده جديدي نيست كه تازه مطرح شده باشد. حكومت ديني ريشه در اسلام داشته و سابقه آن به ظهور اسلام بر مي گردد. البته بعد از رحلت رسول خدا حكومت از مسير خود خارج و كساني بر مسند قدرت قرار گرفتند كه لياقت نداشتند. و امامان كه صاحب ولايت بودند كنار گذاشته شدند. در عصر غيبت امام زمان (عجل الله فرجه) نيز حكومت حق فقها است كه -متأسفانه- از آنان گرفته وشرايط به گونه اي فراهم گرديد كه عملا آنها از عرصه حكومت كنار گذشته شدند. كساني روي كارآمدند كه حق حكومت نداشتند از اين رو است كه در طول تاريخ عالمان ديني با حكومت هاي ظالم درگير و به مسلمانان اجازه همكاري با آنان را نمي دادند. بر همين اساس است كه يكي از مباحث مهم در" فقه" حرمت همكاري با حاكمان جور مي باشد. اين امر نشان از آن دارد: بحث حكومت ديني سابقه طولاني داشته و يكي از وظايف فقها تشكيل حكومت ديني بوده است. از اين رواست كه امام راحل يكي از وظايف فقها را تشكيل حكو مت ديني دانسته و عليه شاه قيام نمود. يكي از علل قيام امام نيز اين بود كه حكومت شاه غير مشروع و غير قانوني است و او حق حكومت را ندارد، همان طور كه حكومت هاي قبل از وي نيز حق حكومت نداشتند. لذا امام و ديگر فقها ولايت فقيه را در راستاي خلافت و در امتداد امامت دانسته‌اند و مسئلة رهبري سياسي را كه در عهد حضور براي امامان معصوم ثابت بوده، همچنان براي فقهاي جامع الشرائط در دوران غيبت ثابت دانسته‌اند و بعضي آن را يك مسئلة اصولي و اعتقادي دانسته‌اند، نه صرفاً يك مسئلة فقهي. از اين رو حضرت امام(ره) مي‌فرمايد: «للفقيه العادل جميع ما للرسول والأئمة ممّا يرجع إلي الحكومه و السياسه و لا يعقل الفرق؛(1) تمام اختياراتي كه پيامبر و امامان داشته‌اند، فقيه جامع الشرائط نيز دارا مي‌باشد».
در جاي ديگر مي‌فرمايد: تمامي دلايلي را كه براي اثبات امامت پس از دوران عهد رسالت آورده‌اند، بعينه دربارة ولايت فقيه در دوران غيبت جاري است، و فقيه عادل شايسته‌ترين افراد براي عهده دار شدن آن مي‌باشد.(2)
اين گفتار امام دربارة ولايت فقيه همان چيزي است كه فقهاي بزرگ و نامي شيعه قرن‌ها پيش گفته‌اند. از همان روزگاري كه فقه شيعه تدوين يافت، مسئلة ولايت فقيه مطرح گرديد و مسئوليت اجرايي احكام انتظامي اسلامي را بر عهدة فقهاي جامع الشرائط دانستند. فقها اين مسئله را در ابواب مختلف فقه از جمله در كتاب جهاد، كتاب امر به معروف، كتاب حدود و قصاص و غيره مطرح كرده‌اند. از جمله مرحوم شيخ مفيد (متوفاي سال 413) در كتاب «المقنعه» در باب امر به معروف و نهي از منكر فرموده است: اجراي حدود و احكام انتظامي اسلام وظيفة حاكم اسلام است كه از جانب خداوند منصوب گرديده، منظور از حاكم اسلام، ائمة هدي از آل محمد (صلی الله علیه و آله) يا كساني كه از جانب ايشان منصوب گرديده‌اند، مي‌باشند و امامان نيز اين امر را به فقهاي شيعه تفويض كرده‌اند تا در صورت امكان، مسئوليت اجرايي آن را بر عهده گيرند.(3)
حمزه بن عبدالعزيز ديلمي معروف به سلاّر (متوفاي سال 448) در كتاب فقهي خود به نام «مراسم» مي‌نويسد: امام و پيشواي شيعه اجراي احكام انتظامي را به فقها واگذار نموده و به عموم شيعيان دستور داده‌اند تا از ايشان تبعيت و پيروي كنند.(4)
شيخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسي (متوفاي سال 460) در كتاب «النهايه» فرموده است: حكم نمودن و قضاوت بر عهدة كساني است كه از جانب حاكم عادل (امام معصوم) مأذون باشند و اين وظيفه بر عهدة فقهاي شيعه واگذار شده است.(5)
همين طور علاّمة حلّي (متوفاي سال 771) در كتاب «قواعد» و شهيد اوّل محمد بن مكّي عاملي (شهيد سال 786) در كتاب (الدروس) و شهيد ثاني علي بن احمد عاملي (شهادت در سال 965) در كتاب مسالك و همين طور جمال الدين احمد بن محمد بن فهد حلّي (متوفاي سال 841) در كتاب «المهذب البارع» ولايت و اجراي احكام اسلامي را وظيفة فقهاي عادل مي‌دانند.
از متأخرين مرحوم ملا احمد نراقي (متوفاي سال 1245 ه.ق) در همين راستا به تفصيل سخن رانده و مي‌نويسد: هر گونه اقدامي كه در بارة مصالح امّت است و عقلاً و عادتاً قابل فروگذاري نيست و امور معاد و معاش مردم به آن بستگي دارد و از ديدگاه شرع نبايستي بر زمين بماند، بلكه ضرورت ايجاب مي‌كند كه پابرجا باشد و از طرفي هم به شخص يا گروه خاصّي دستور اجراي آن داده نشده، حتماً وظيفة فقيه جامع الشرايط است كه عهده دار آن شود و با آگاهي كه از شرع در اين امور دارد، ‌متصدّي اجراي آن گردد و اين وظيفة خطير را به انجام رساند.(6)
صاحب جواهر شيخ محمد حسن نجفي (متوفاي سال 1266) قاطعانه در اين زمينه مسئلة ولايت عامّة فقها را مطرح مي‌كند و مي‌نويسد:‌ اين رأي مشهور ميان فقها است و من مخالف صريحي در آن نيافتم و شايد وجود نداشته باشد. لذا بسي عجيب است كه برخي از متأخرين در آن توقف ورزيده‌اند.(7)
بنابراين تشكيل حكومت ديني مساله جديدي نيست و فقها تازه به فكر آن نيفتاده اند. بلكه هميشه اين مساله را مطرح نموده اند. منتهي دشمنان نگذاشتند كه مردم بيشتر با حكومت ديني و ولايت فقيه آشنا شوند. يا شرايط قيام و مبارزه فراهم نبود. اما امام با قيام و مبارزه خود موجب شد كه مردم در مرور زمان با حكومت ديني آشنا وجنايات حاكمان جور را بهتر بدانند تا اينكه سر انجام در سال 1357 شرايط همه جانبه فراهم گرديد و نتيجه قيام تشكيل حكومت ديني بود.
و علت عدم اقدام علما، فراهم نبودن زمينه و مقدمات آن بوده است. حاكمان جور و دنيا پرستان، هرگز اجازه نمي دادند كه فقها، حكومت اسلامي تشكيل دهند، مردم نيز به جهت ناآگاهي، همكاري مناسبي در اين جهت با فقها نداشتند.براي آگاهي بيشتر به كتاب، ولايت فقيه، آيت الله محمد هادي معرفت، مراجعه نمائيد.

پي‌نوشت‌ها:
1. امام خميني،‌كتاب البيع، ج 2، ص636، تنظيم و نشر و آثار امام خميني .
2. محمد هادي معرفت، ولايت فقيه، ص44، قم، ياران، 1377ش.
3. همان، ص 44، به نقل از المقنعه، ص810.
4. همان، ص 45، به نقل از المراسم العلويه، ص263.
5. همان، به نقل از النهايه، ص 301.
6. همان، ص 48، به نقل از عوائد الايام، ص536 .
7. همان، به نقل از جواهر الكلام،‌ج 21، ص395 .
موفق و موید باشید

امام علی (علیه السلام) قرآن کریم را در چند روز جمع آوری کرد؟

پاسخ:
آنچه در تاريخ آمده اين كه امام بعد از فارغ شدن از كفن و دفن پيامبر (صلی الله علیه و آله) و بعد از اين كه نتوانست براي گرفتن حق خود اقدامي انجام دهد، در خانه نشست و به جمع قرآن بر اساس دستور رسول خدا و تنظيم آن و ... پرداخت و در مدت كوتاهي اين كار را به انجام رساند و آن را عرضه كرد. (1)
در مورد خطبه "الوسيله" گفته شده اين خطبه را امام هفت يا نه روز بعد از وفات رسول خدا و بعد از جمع قرآن ايراد كرده است. (2)
از طرف ديگر بعد از جنگ يمامه قرآن به امر خليفه اول توسط زيد بن ثابت جمع آوري گرديد. (3)
بنا بر روايتي اين كار سه روز طول كشيد. (4) ولي قرآن پژوه معاصر (مرحوم ) آيت الله معرفت مدعي شده روايات دلالت دارد مدت اين جمع آوري شش ماه بوده است (5) ما كتاب ايشان را در دسترس نداشتيم و روايتي هم كه بر اين مطلب دلالت كند، نيافتيم.
با توجه به اين كه مسيلمه زمان پيامبر ادعاي نبوت كرده بود و مدت كمي بعد از وفات پيامبر جنگ با او اتفاق افتاد و اقدام امام در جمع آوري قرآن قبل از جنگ يمامه بوده، معلوم مي شود اقدام امام در جمع قرآن در همان كمتر از يك ماه بعد از وفات صورت گرفته است و به مدت كوتاهي بعد از آن، جمع آوري توسط زيد بن ثابت انجام شده است.
در جستجوي وسيعي كه كرديم زمان بندي دقيق تري نيافتيم.

پي نوشت ها:
1. يعقوبي، تاريخ، بيروت، دار صادر، ج 2، ص 135.
2. كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1363 ق ، ج 8، ص 18؛ شيخ صدوق، امالي، قم، مؤسسه بعثت، 1417 ق، ص 398 - 399.
3. يعقوبي، همان.
4. شيخ هادي نجفي، موسوعة أحاديث أهل البيت (ع) ، بيروت، دار احيائ التراث العربي، 1423 ق، ج 1، ص 7.
5. مجيد معارف، درآمدي بر تاريخ قرآن، تهران، نبأ، 1383 ش، ص 153 به نقل از "التمهيد"، ج 1، ص 288.
موفق و موید باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام، آیا امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده که ابوبکر و عمر حضرت فاطمه ( سلام الله علیها) را به شهادت رساندند؟ با اینکه امام علی در منزل بود؟

پاسخ:
گرچه در نهج البلاغه -به صراحت- شهادت زهرا (سلام الله علیها) مطرح نشده است، اما در اين كتاب از رنج ها و مصائب فاطمه زهرا (س) -كه درپي بي حرمتي به آن حضرت صورت گرفت- سخن به ميان آمده است. علي (ع) در هنگام دفن ايشان خطاب به رسول خدا (ص) عرضه داشت: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ‏ عَنْهَا تَجَلُّدِي إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ(1)‏
درود بر تو اى رسول خدا، از من و دخترت كه هم اكنون در كنارت آرميده و از سايرين زودتر به تو ملحق شده.
اى رسول خدا شهادت دخترت فاطمه صبر و تحمّلم را كم كرده و طاقت و توانايى من با فراق او از دست رفته است. ولى براى من كه ناراحتى فراق تو را ديده‏ ام و سختى اين مصيبت را كشيده‏ ام جا دارد كه در مصيبت فاطمه (عليها سلام) شكيبايى كنم.
من تو را داخل قبر گذاشتم و هنگامى كه سرت روى سينه‏ ام بود، جان از تنت بيرون رفت. «از جانب خدا آمده‏ ايم و به جانب او بازخواهيم گشت».
اى رسول خدا امانت و گرو (فاطمه عليها سلام) دريافت شد. ولى اندوه من هميشگى است و شب ها را بيدار خواهم ماند تا آن زمان كه خداوند خانه‏ اى را كه تو در آن سكونت دارى برايم اختيار نمايد.
زود باشد كه دخترت به تو خبر دهد كه اين مردم با او چه كردند و چه ستمها بر وى روا داشتند (يعني فدكش را غصب، پهلويش را شكستند و بالاخره مادر و فرزند را به شهادت رساندند) از او بپرس و نوع رفتار آنها را با ما از وى پرسجو كن، كه اين همه ظلم در حالى بر ما وارد شد كه چند روزى از رفتن تو نگذشته و ياد تو از بين نرفته بود.
بر تو و فاطمه ‏ات درود، درود وداع كننده از روى محبت و دوستى و نه از روى دلتنگى. پس اگر از كنار قبر تو بروم نه از روى خستگى و بى‏ علاقگى است و اگر بمانم نه بخاطر بدگمانى به آنچه خداوند به صابران وعده داده است.

پي نوشت:
1. سيد رضى‏، نهج البلاغه، ناشر: هجرت، ص 320، خطبه 202.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام وخسته نباشید و تشکر پیشاپیش از پاسخ شما. می خواستم بپرسم چرا عمل استمنا حرام است وبرای بدن ضرر دارد اما توسط همسر ایراد ندارد؟

پاسخ:
ابتداء توجه داشته باشيد معيار براي درك درستي يا نادرستي يك عمل از منظر شرع قواعد و اصول و مباني معرفي شده از جانب شريعت است نه درك خاص و جزئي ما مانند ضررداشتن يا نداشتن يك عمل در نتيجه حتي اگر از نظر پزشكي اثبات شود كه خود ارضايي هيچ ضرر جسمي جدي هم ندارد، باز اين عمل حرام است.
در خصوص حرمت استمناء مباني كشف حرمت اين عمل منابع ديني و نقلي ماست؛ در واقع حرمت چنين عملي از آيه 5 تا 7 سوره مومنون به دست مي آيد: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَيرُْ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْعَادُون»؛ (1) و آن ها كه دامان خود را (از آلوده‏شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند، تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند».
پس هر نوع ارضاي جنسي خارج از اين محدوده عدوان و معصيت و مورد ملامت است. به همين دليل هنگامي كه از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا مى پرسند، مى فرمايد: گناه بزرگى است كه خداوند در قرآن مجيد از آن نهى فرموده، استمنا كننده مثل اين است كه با خودش نكاح (زنا) كرده باشد. اگر كسى را كه چنين كارى مى كند، بشناسم، با او هم خوراك نخواهم شد. (2)
البته از آنجا كه ما معتقديم قوانين اسلام از طرف خداوند«حكيم» است. «حكيم» بودن خداوند اين پيام را دارد كه هيچ فرمان و حكمي را بدون«حكمت» و دليل و برهان صادر نمي كند. بنا بر اين هر چيزي را كه «ممنوع و حرام» اعلام كرده، قطعاً انجام آن مفاسد و ضرر و خسارت هايي داشته كه مي تواند جسمي، روحي، فردي يا اجتماعي و .... باشد، كه ناديده گرفتن آن، اثرات تخريبي و منفي شكننده اي در كوتاه مدت يا دراز مدت خواهد داشت.
همان گونه كه در خصوص استمناء همين مساله مورد تاكيد انديشمندان قرار مي گيرد كه بخشي از آنها عبارتند از:
1ـ تحريك زياد هيپوتالاموس و در نتيجه تحريك افراطي غدد جنسي كه سبب پركاري و نامتناسب آن‏ها مي‏شود، بلوغ زودرس را به دنبال دارد.
2ـ كاهش و تخليه مكرر قواي جسمي و روحي به ضعف عمومي بدن و بالاخره پيري زودرس مي‏انجامد.
3ـ به علت افزايش جريان خون در اعضاي تناسلي، مغز و مراكز حساس، پيوسته دچار كاهش نسبي جريان خون مي‏شود، همچنين تخليه‏هاي مكرر عصبي و عدم ارضاي روحي در دراز مدت، موجب ضعف عصبي و عوارض روحي مي‏گردد.
4ـ ركود فكري، اختلاف و ضعف حافظه، كاهش اراده در كساني كه استمنا مي‏كنند، ديده مي‏شود.
5ـ ضعف بينايي و بي‏اشتهايي، و در صورت افراط، ضعف استخواني و ناراحتي مفصلي در اين افراد شايع است.
6ـ فرد از نظر فكري نوعي توجه نسبتاً مداوم به موضوع‏هاي جنسي پيدا مي‏كند كه اين امر مانع تفكر آزاد مي‏شود و بنا براين، از عوامل ركود فكري به حساب مي‏آيد.
7ـ در مراحل افراطي به ضعف جنسي و انزال زودرس منجر مي‏شود.
8ـ به علت ارضاي ناقص و غيرطبيعي و اختلال‏هاي حاصله، بعد از ازدواج غالباً امور زناشويي به طور طبيعي صورت نمي‏گيرد و گاه شخص در روابط زناشويي شكست خواهد خورد.
9ـ گوشه‏گيري، يأس و بي‏تفاوتي نسبت به مسائل مهم حياتي، غم و كدورت رواني و عوارض ديگر آن است.
10ـ در موارد بسياري به شدت آزارطلبي يا خودآزاري در اين عمل ديده مي‏شود. (3)
اما ارتباط جنسي با همسر هر چند از غير آميزش و به صورت استمناء توسط بدن او باشد، هرگز چنين پيامدهايي را نخواهد داشت. در نگاه دقيق تر، تفاوت هاي ظريفي بين اين دو روش ارضاي نياز جنسي وجود دارد كه در اين جا به سه مورد اشاره مي كنيم:
1. استمنا، آميزش با خود است. تحريك كننده و تحريك پذير، يك نفر است. همين طور ايجاد كننده شرايط اوج لذت (گرم شدن، تصور لذت و...) توسط خود ارضا شونده فراهم مي شود. در اين جا تمام وجود فرد (در عين وحدت و يكپارچگي) بايد دو پاره شود: يكي ارضا شونده و ديگري تحريك كننده. دو پاره شدن، آسيب هايي در پي دارد، از جمله اختلال در سيستم توجه و تمركز. در مراتب بالاتر، به نوعي توهم منجر خواهد شد .
2. آن گاه كه بدن انسان تأمين كننده نياز جنسي او گردد، چون بدن هميشه همراه او است، كم كم او را در يك حالت تحريك جنسي دائم قرار مي دهد؛ چون از خودش لذت مي برد. اين فاصله رواني اندك، وي را به سوي حالت تحريك دائمي سوق مي دهد. تحريك پذيري سريع، زود و دائم جداي از آثار مخرب اجتماعي، پيامدهاي جسمي زيانباري خواهد داشت.
3. چون در استمنا ارضاي جنسي فقط از طريق انزال مني بدون هيچ گونه ارضاي عاطفي، ديداري، شنيداري، لمسي و... حاصل مي شود، ارضا به شدت ناقص، ناكام كننده و بدون معادل خارجي مي باشد. ارضاي ناقص، يعني آزاد شدن 100 واحد انرژي و هزينه كردن فقط 20 تا 30 درصد آن كه باقي مانده انرژي، زمينه ساز اختلالات رواني مثل اضطراب و ... مي شود؛ در حالي كه در ارضا توسط همسر، همه اين موارد تقريبا منتفي مي باشد.
پي نوشت ها:
1. مومنون (23)، آيه 5-7.
2. عاملي، شيخ حر، وسايل الشيعه، چ موسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق، ج 18، ص 575.
3. ر.ك محمديان، محمود، بلوغ تولدي ديگر، چ انجمن اولياء و مربيان، تهران، بي تا، ص 85.

موفق و موید باشید

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام من خوانده ام ارتباط زیاد جنسی سبب کم شدن عمر می شود آیا این صحت دارد؟ از نظر پزشکی و شرعی چند بار در هفته مناسب است؟

از نظر اسلام دفعات همبستري با همسر، محدوديتي ندارد، ولي افراط در اين موضوع موجب ضعف جسماني و ناتواني زودرس مي‏گردد. بنابراين حد تعادل بايد حفظ شود.
امام صادق (ع) مي فرمايد: حلالي لذت بخش تر از همبستر شدن با همسر نيست، ولي زياده روي در اين امر نارواست، ميانه روي در آميزش سلامت آدمي را مي افزايد و عمر را زياد مي كند.(1)
طبيب مشرق زمين بوعلي سينا مي گويد: مني كه در ارحام زنان مي ريزيد، مايه حيات وقوت جان شماست. پس در جماع رعايت حد اعتدال بايد كرد.
زياده روي در مقاربت مضرات زيادي دارد، از جمله باعث كوتاهي عمر مي شود. امام صادق(ع) فرمود: «من اراد البقاء و لا بقاء فليقل غشيان النسا؛ كسي كه عمر بيش تري مي خواهد، بايد با زنان كمتر آميزش كند». (2)
پژشكان زياده روي در جماع را موجب ضعف در قواي بدن و پيري زودرس مي دانند. در زمان كهنسالي امراض زياد از قبيل سستي زياد در مفاصل و ضعف چشم و معده و روده ها و كليه ها و مثانه را به دنبال دارد.
بنابراين بهتر است در اين خصوص مثل ساير امور به دستور اسلام كه ميانه روي و رعايت حد تعادل است عمل شود. تعداد تكرار اين عمل بسته به افراد متفاوت است.
پي نوشت ها:
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة ، دوره 20 جلدي، چ بيروت، ج 14، ص 96.
2. همان، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم،دوره 29 جلدي، 1409 ه. ق، ج 20، ص 242.

موفق و موید باشید

صفحه‌ها