جوانحي

با سلام، شهید زین الدین جمله ای دارد که می فرماید : "در زمان غیبت به کسی منتظر می گوند که منتظر شهادت باشد" خواستم از شما بپرسم نسخه ی به روز شده ی شهادت در زمان حال چیست؟ لطفا صریحا توضیح دهید به همراه مثال های عینی. با تشکر

پاسخ:
شهادت، نتیجه جهاد در راه خدا است؛ جهادی که همه اولیا در آن به نوعی شرکت داشته اند. علاوه بر این که انتظار شهادت در همین ایام هم می تواند وجود داشته باشد؛ یعنی می توانیم منتظر شهادت در رکاب امام زمان و دین و اسلام و تشیع باشیم. شاید بتوان گفت از آن جا که شهادت بر اثر جهاد در راه خدا حاصل می شود، انسان باید مصادیق جهاد در راه خدا راپیدا کند و به آن ها عمل کند؛ مثلا فراگیری علم برای رضای خدا و خدمت به مردم و فراگیری دین از علما و تبلیغ دین و خدمت به دین و شهدا و انقلاب و این که هر کاری که در هر جایی انجام می دهد، برای رضای خدا و خدمت به خلق باشد و این که برای دوری از محرمات و انجام واجبات و امر به معروف و نهی از منکر تلاش کند. این ها نمونه هایی از جهاد در راه هستند.
موفق باشید.

زنجیر شدن شیطان در ماه رمضان
ماه مبارک رمضان ماه رحمت و برکت و مغفرت است. درهای بهشت باز است و زمینه بهشتی شدن فراهم تر است. اگر کسی غافل بود بدیهی است که در بهشت را به روی خود بسته است.

پرسش:

با توجه به اینکه گفته میشود شیطان در ماه مبارک رمضان در بند است پس چرا انسان مرتکب گناه میشود؟

پاسخ:
ماه مبارک رمضان است، ماه رحمت؛ ماه مغفرت؛ ماه عنایت های مخصوص خداوند. متدینان و علاقه مندان به تعالیم عالی اسلام در این ماه با ادای فرائض و سنن اسلامی، مراتب اطاعت و فرمانبرداری خود را به پیشگاه خداوند بزرک ابراز می دارند تا از این راه به حضرت رب العالمین‏ نزدیک شوند. از رحمت‏های واسعه او در این ماه برخوردار گردند. شاید بسیاری میل دارند بدانند کدام عمل در ماه رمضان بهتر از تمام اعمال است تا در انجام‏ آن بکوشند،اگر این پرسش از افراد عادی مسلمان بشود جواب های گوناگونی می دهند.یکی‏ می گوید بهترین عمل در این ماه قرآن خواندن است.دیگری می گوید افطار دادن،به نظر بعضی‏ بهترین عمل صله رحم و عیادت مریض. بعضی گمان می کنند اذکار و دعاهای مستحب‏ خواندن. هرکس به یک نوع کار خیر بیش تر توجه می کند و آن را بهترین عمل در ماه رمضان می داند.
رسول اکرم(ص)چه می فرماید؟
روز جمعه‏ای که مصادف با آخر شعبان بود ،نبی اکرم (ص) بر منبر خطبه می خواند و وظائف مردم را در ماه رمضان بیان می فرمود.علی(ع)به پاخاست و گفت: در ماه رمضان چه عملی بهتر از تمام اعمال است؟پیغمبر فرمود:الورع عن محارم الله‏:بهترین عمل اجتناب از گناهان است. (1)
مردم بهترین عمل را در ماه رمضان بین کارهای مثبت و نیکی ها جستجو می کنند، ولی‏ نبی اکرم(ص)به کفه منفی قضیه توجه داشته و بهترین عمل را در ماه رمضان اجتناب از گناه‏ فرموده است.(2)
خداوند متعال به لطف و رحمت و عنایت ویژه ای که به بندگانش و به ویژه مؤمنان دارند، زمان ها و مکان ها و اسبابی برای شان قرار داده است تا با ارتباط با آن ها بتوانند از آن ها استمداد جسته، جهت حفظ و تقویت ایمان خود و قرب به پروردگار و نیز جبران خطاها و گناهان گذشته و پاک کردن آن ها و آمادگی پیدا کردن برای دریافت فیض الهی، تلاش و کوشش کنند.
بهترین فرصت برای نیل به این اهداف والا، ماه مبارک رمضان است که ماه مهمانی پروردگار و نزول رحمت بی کران او است. در این ماه عزیز خداوند قدرت شیطان را محدود کرده و زمینه و فضای ایجاد وسوسه و اغوای او را تنگ و محدود نموده است . روح و روان و درون انسان ها را برای عبادت حق و بندگی خداوند و عمل به دستورات او آماده و مهیا ساخته، ولی معنای این سخن، از بین رفتن قدرت اختیار و انتخاب و تعطیل شدن میدان فعالیت شیطان و بسته شدن در تکالیف و امتحان و آزمایش الهی نمی باشد.
دلیل بسته شدن دست شیطان در ماه مبارک رمضان با توجه به مقدمات زیر مشخص می شود:
1-هدف خداوند از آفرینش انسان رساندن او به کمال است.
2- تبلور کمال انسان در معرفت خداوند است . معرفت در گرو عبادت خدا است؛ زیرا با معرفت و عبادت کمال انسان تحقق می یابد .
3- تنها عبادت آگاهانه و از روی اختیار انسان را به کمال می رساند.
4-خداوند انسان را موجودی مختار آفریده و انتخاب سعادت و شقاوت را در اختیار او قرار داده :
اِنّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمّا شاکِرًا وَ إِمّا کَفُورًا؛ راه را به انسان نشان دادیم، حال یا سپاسگذار است و یا ناسپاس.(3)
5- امتحان یکی از اهداف واسطه ای خلقت انسان است؛ زیرا امتحان تبلور اختیار انسان است . جای تعجب ندارد که در آیات فراوانی از قرآن کریم این مسأله مطرح شده است:
إِنّا خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ مِنْ نُطْفَهٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ؛ انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم.
6-برقراری یک امتحان عادلانه تنها با وجود شرایط و امکانات، برای گزینش هر یک از دو طرف خیر و شر امکان پذیر است. بنابراین هر چند آزادی انتخاب گناه یا اطاعت در همه زمان ها حتی در ماه رمضان مطرح است و دست انسان در انتخاب باز است ،ولی در ماه رمضان زمینه اطاعت و بستر بندگی و عمل به دستورات الهی فراهم تر و بستر وسوسه و شیطنت و فریب شیطان کم تر و تنگ تر است . در غل و زنجیر بودن دست و پای شیطان در خطبه شعبانیه پیامبر گرامی اسلام(ص) به همین معنا اشاره دارد، به همین دلیل در ادامه این خطبه پیامبر(ص) می فرماید: کاری نکنید که شیطان از زنجیر آزاد شود یا در بهشت به روی شما بسته و در جهنم به روی تان باز شود.
نتیجه گیری:
در روایت آمده که درهای بهشت باز است ،ولی داخل شدن آن شرائطی دارد. نفرموده که همه را در این ماه وارد بهشت می کنند.
قسمتی از روایت پیامبر(ص) چنین است:
«ایها الناس ان ابواب الجنان فی هذا الشهر مفتحه,فاسئلوا ربکم ان لا یغلقها عنکم,و ابواب النیران مغلقه فاسئلواربکم ان لا یفتحها علیکم,و الشیاطین مغلوله فاسئلوا ربکم ان لا یسلطها علیکم؛(4)ای مردم! درهای بهشت در این ماه باز است. از خدا بخواهید که آن را بر شما نبندد.در های جهنم بسته است. از خدا بخواهید که بر شما باز نشود(باز نکند).شیطان ها در غل و زنجیرند.از خدا مسئلت کنید که بر شما مسلط نکند.
ماه مبارک رمضان ماه رحمت و برکت و مغفرت است .درهای بهشت باز است ، برای کسانی که با اعمال خود مشمول رحمت شوند .شرائط داخل شدن در بهشت را برای خود فراهم کنند. در این ماه زمینه بهشتی شدن فراهم تر است . اگر کسی غافل بود بدیهی است که در بهشت را به روی خود بسته است. در جهنم بسته است مگر اینکه با اعمال بد آن را به روی خود باز کنیم.
در روایت این شرائط و قیود روشن شده, اینکه می فرماید از خدا بخواهید در بهشت را به روی شما نبندد و در جهنم را نگشاید و شیطان را بر شما مسلط نکند، یعنی زمینه رحمت وجود دارد ،ولی برای کسانی که این فرصت را غنیمت بشمارند.از برکات آن بهره مند شوند . در روایت آمده اگر کسی خود را در معرض رحمت قرار ندهد بدبخت است.
خداوند عنایت ویژه ای در این ماه به بندگان خود کرده و فرصت استثنائی ایجاد کرده که مردم خود را بیابند .باز سازی کنند .از رحمت خاص بهره مند شوند. اگر کسی در خواب غفلت بود ،خسران بزرگی کرده که از این فرصت استفاده نکرده است.به تعبیر روایت شقی و بیچاره است در نتیجه می شود در این ماه هم کسی خود را جهنمی کند. همه چیز در گرو تصمیم و عمل ما می باشد. بدون زحمت به کسی چیزی نمی دهند.
در ماه رمضان نور خدا قوی است. در همۀ خانه ها قرآن تلاوت می شود . زبان ها مشغول ذکر خداست. طبیعتاً می گویند که دست شیطان بسته است و درهای رحمت باز است. البته ممکن است جایی صد تا در باز باشد و یک نفر هم نرود. در جادۀ اتوبان بعضی به نرده می زنند. جاده باز است، راه گسترده است، خطر جلویش است، ولی از آن غافل است، خواب است. رمضان ماه بسته شدن شیطان است، به شرطی که عرض کردیم.
برای مطالعه بیش تر:
رجوع کنید به کتاب معارف قرآن، انسان شناسی، استاد مصباح یزدی.
پی نوشت ها:
1.شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ص 164.
2.درس هایی از مکتب اسلام ، شماره 49 ، صفحه 14.
3. انسان(76) آیه 3.
4.شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج7، ص226.

چگونه مي توانم اعتدال را رعايت كنم. زيرا در هر زمينه اي احساس افراط كاري يا تفريط مي كنم و اصلا نمي توانم مرز بين اعتدال را با اين دو تشخيص دهم لطفا راهمنايي كنيد

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تنها راه پرهيز از افراط و تفريط، بالا بردن سطح آگاهي و شناخت است؛ زيرا امام علي(ع) منشأ افراط و تفريط را ناداني مي داند:
لا يري الجاهل الاّ مفرطاً أو مفرّطاً؛ نادان ديده نمي شود. مگر آن كه افراط يا تفريط مي كند.(1)
در طول تاريخ افرادي كه به افراط يا تفريط كشيده شده ، كساني بوده اند كه يا جمود داشته و يا جاهل بوده اند،‌اما قرآن امت اسلامي را معتدل مي داند، نه جاهل و نه جامد. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: اليمين و الشمال مضلّة و الطريق الوسطي هي الجادّة؛ انحراف به چپ و راست هر دو غلط و گمراهي است . راه درست طريق ميانه است.(2)
براي رسيدن به اعتدال و ميانه روي بايد شناخت خود را نسبت به واقعيت هاي زندگي و تعاليم اسلامي افزايش دهيم . در همه مراحل، زندگي پيشوايان دين را سرمشق خود سازيم.در اسلام, قرآن و اهل بيت, معيار اعتدال به شمار مى آيند. امام على(ع) مى فرمايد: از اين امت هيچ كس با آل محمد قياس نمى شود, زيرا اين خاندان, پايه دين و تكيه گاه يقين هستند. تندروان به سوى آن ها باز خواهند گشت . وا پس ماندگان, ناگزير خود را به آن ها مى رسانند.(3)
استاد مطهرى مى گويد: اگر ما آن راهى را كه ائمه اطهار در مقابل راه هاى ديگران براى ما باز كرده اند برويم, هم از افراط و تندروى هاى بعضى مصون مى مانيم و هم از تفريط و جمود بعضى ديگر. (4)با اين بيان معلوم مي شود کسي که معتدل نباشد ،انسان کامل نيست .ممکن است در يک جهت پيشرفت کرده باشد اما از جهات ديگر ضعيف باشد .با اعتدال نيز مي توان به مقامات معنوي رسيد.سيره امامان معصوم اعتدال بود اما به قله رفيع کمالات دست يافته بودند. نمونه ديگر درعصر حاضر امام خميني است که روش معتدلي داشت اما عارف و فقيه و سياستمدار و فيلسوف بود و شخصيتي کم نظير داشت.
پي نوشت ها :
1. نهج البلاغه، فيض الاسلام، كلمات قصار 67.
2. همان، خطبة 16.
3. نهج البلاغه فيض الاسلام, خطبه 2.
4. اسلام و مقتضيات زمان, ج 1, ص 113.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

در عصر حاضر چه كارهايي بر ما شيعيان لازم است؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
شيعيان واقعي در عصر غيبت بايد اين کارها را انجام و اين صفات را دارا باشند:
1- اطاعت از دستورهاي ديني و پرهيز از گناهان،‌ تقوا را سرلوحة زندگي قرار دادن، پرهيز از اعمالي كه خلاف رضاي آنان است.
حضرت در اين زمينه مي‌فرمايد: «هر يك از شما بايد به آن چه كه به وسيلة آن به دوستي ما نزديك مي‌شود، عمل كند، و از آن چه موجب ناخشنودي و غضب ما مي‌شود، پرهيز نمايد».(1)
2- انتظار فرج.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «با فضيلت‌ترين اعمال امتم انتظار فرج است».(2)
3- دعا براي سلامتي و فرج حضرت ولي عصر(ع)، مانند خواندن دعاي فرج و دعاي عهد و ندبه.
4- صدقه براي حفظ وجود حضرت.
5- غمگين شدن به خاطر غيبت آن جناب.
6- انجام حج و عمره به نيابت حضرت.
7- برخاستن به جهت تعظيم هنگام شنيدن اسم مبارك «قائم»(ع).
8- دعا براي خود كه از شرّ فتنه‌ها در امان باشيم، نيز خواندن دعاي «اللهم عرّفني نفسك...».
9- استغاثه به آن جناب و استمداد از وجودش به هنگام گرفتاري ها.(3)
10- تأسيس حكومت اسلامي و حفظ آن، چرا كه اجراي دستور و احكام نوراني اسلام در زمان غيبت از مسلمانان خواسته شده است و پياده نمودن برنامه‌هاي اجتماعي اسلام بدون تشكيل حكومت اسلامي ممكن نمي‌باشد.(4)
11- عمل به فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر، كه با رعايت آن ريشه‌هاي فساد قطع شده و زمينه حكومت جهاني دادگستر جهان فراهم مي‌گردد.
انتظار ظهور منجي هيچ گاه به حقيقت نمي‏پيوندد مگر در صورتي که سه عنصر اساسي در آن محقّق گردد:
1 - عنصر عقيدتي:
منتظر بايد ايمان راسخي به حتمي بودن ظهور منجي و نجات‏بخشي او داشته باشد.
2 - عنصر نفساني: منتظر بايد در حالت آمادگي دائمي به سر ببرد.
3 - عنصر عملي و سلوکي: منتظر بايد به قدر استطاعت خود در سلوک و رفتارش زمينه‏هاي اجتماعي و فردي را براي ظهور منجي فراهم نمايد.
با نبود هر يک از اين سه عنصر اساسي، انتظار حقيقتاً معنا پيدا نمي‏کند.(5)
پي‌نوشت‌ها:
1. بحارالانوار، ج 53، ص 176.
2. لطف الله صافي، منتخب الاثر، ص 629، حديث 5.
3. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال ، ص 483.
4. ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 264.
5 . موعود شناسي ،علي اصغر رضواني ، ص 85-86.

با سلام چرا با وجود سفارشهای فراوانی که به شرکت در نماز جمعه شده است ولی بعضا بسیاری از علما در نماز جمعه شرکت نمی کنند و ترجیح می دهند در خانه نمازشان را بخوانند

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خيلي از علما و روحانيون، در نمازهاي جماعت شرکت مي کنند . اگر برخي از آنان شرکت نمي‌کنند، از روي بي اعتنايي به نماز جمعه نيست ،بلکه حتما داراي عذر موجه هستند و مشکلي دارند که توفيق شرکت در نماز جمعه پيدا نمي‌کنند.
مي دانيد که شرکت در نماز جمعه گر چه بسيار خوب و داراي فضيلت و اجر زيادي است اما در عصر غيبت نماز جمعه واجب عيني نيست ،بلکه واجب تخييري است. پس کسي که در نماز جمعه شرکت نکرد ،کار خلاف شرع مرتکب نشده ،بلکه فضيلتي را از دست داده که ممکن است با انجام عبادتي ديگر تا حدودي آن را جبران نمايد.
بديهي است هر فرد در زندگي خصوصي خود مشکلاتي دارد که ديگران از آن آگاهي ندارند . افرادي که توفيق شرکت در نماز جمعه پيدا مي کنند ،نبايد نسبت به برخي از علما که به جهت عذر شرعي که خود مي‌دانند و در نماز جمعه شرکت نمي کنند، ايراد بگيرند.
ما وظيفه داريم فعل و کار مومنين به خصوص علما را حمل بر صحت نماييم . اين طور فکر کنيم که اين آقا که در نماز جمعه شرکت نمي‌کند ،حتما داراي مشکلي است، شايد کسالت داشته باشد، شايد در آن وقت کار مهم تري داشته، شايد از اين که در جمع مردم حاضر شود ،معذور باشد . اصولا ممکن است امام جمعه را عادل نداند (اگر چه اين مورد بسيار اندک است) .
بنابراين چون ما از وضع زندگي و مشکلات وگرفتاري و انگيزه شرکت نکردن برخي در نماز جمعه آگاهي نداريم، حق نداريم اين کار را به عنوان اشکال و عيبي در زندگي آنان به حساب آوريم.
مطمئن باشيد که اغلب علما وظيفه خود را بهتر تشخيص مي‌دهند و نسبت به انجام دستورات ديني کوشا هستند.

فکر فرد نامحرمی به خاطر ایمانش و اینکه مدتی مربی من بوده دائما در ذهنم می گذرد و دوست دارم او را ببینم با وجود اینکه می دانم ازدواج کرده فقط احساس خوبی نسبت به او دارم آیا چنین رفتاری گناه است؟

ایمپاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
چنين رفتاري گناه نيست، اما بي شك از نظر رواني آثار منفي بر جاي مي گذارد و چه بسا زمينه را براي گناهان ايجاد نمايد.
اين گونه علايق در افراد مومني چون شما، به صورت يك مسئله مورد توجه و قبول ديني مانند«به خاطر ايمانش» شكل مي گيرد، اما چنين علايقي خواسته يا ناخواسته تحت تأثير انگيزه هاي جنسي قرار دارد. مطمئنآً‌ علاقه شما متفاوت با علاقه به خانمي است كه مومن بوده و شايد حتي مربي شما نيز باشد.
اين نوع علاقه ها اگر موجب كاهش عملكرد، يا اختلال در روند عادي زندگي شخص شود و يا فكر و ذهن انسان را بيش از اندازه مشغول سازد، نشانه نوعي اضطراب و افسردگي در شخص نيز مي تواند باشد كه نياز به درمان دارد.
در صورت نياز به مشاوره و راهنمايي ها و اطلاعات بيش تر مجدداً با ما مكاتبه نماييد.
موفق باشيد.

با سلام و خسته نباشید، من و خواهر و برادرم پدری داریم که از دست او عاجز گشته ایم در همه احادیث و روایات گفته می شود به والدین احسان کنید اما این پدر جای هر گونه احسان را بسته است هر حرفی که می زند اگر یک ناسزای رکیک در آن نباشد اصلا به مزاقش خوش نمی آید و فرقی ندارد چه کسی هم در مقابل او نشسته است، آداب صحبت کردن، غذا خوردن، لباس پوشیدن، مهمان نوازی، زناشویی و.......... را به هیچ وجه یاد ندارد اما ادعای زیادی از خوب بودن خود دارد، کاهل نماز است، فکر می کنم حداقل 15 سال باشد که قران نخوانده، به جای وام پول نزول می گیرد و اصلا هم تنش نمی لرزد و بسیاری دیگر................. هر چه هم با روش های مختلف صحبت می کنیم اصلا گوش نمی دهد کار به جایی رسیده که با هم حرف نمی زنیم و از این بابت خیلی ناراحتم؛ ببخشید نمی دانستم سؤالم مربوط به کدام بخش است اما خواهش می کنم بخوانید و پاسخ دهید. از توجه شما سپاسگزارم

با سلام و تشکر از اعتماد به ما و ارتباط تان با اين مرکز و عرض پوزش از ديركرد در ارسال پاسخ.
دستور اسلام در احترام به مادر و پدر مطلق است، يعني به هر مادر و پدري بايد احترام کرد، خواه با انسان رفتار خوبي داشته باشند و خواه بد. قرآن مجيد احسان به پدر و مادر را وظيفه مردم مي داند و مي فرمايد: پروردگارت فرمان داده كه تنها او را بپرستيد و نسبت به پدر و مادر نيكي كنيد. (1)
از روايات معصومان استفاده مي‌شود كه والدين، چه مؤمن باشند و چه كافر و چه نيكوكار و چه معصيتكار بايد مورد احترام قرار گيرند و استثنا بردار نيست. امام‌رضا(ع) مي‌فرمايد: "نيكي به والدين واجب است ،گرچه مشرك باشند، ولي در معصيت خدا نبايد آنان را اطاعت كرد".(2)
قرآن مجيد تنها در همين يك مورد مخالفت با پدر و مادر را جايز دانسته، يعني در صورتي است كه پدر و مادر فرزند را به شرك و دوري از خدا فرا خوانند و يا اطاعت آنان، معصيت و مخالفت با فرمان خدا باشد، (3) حتي عدم اطاعت از فرمان والدين در چنين مواردي بايد با رفتار پسنديده همراه باشد.
هر چند پدر و مادر رفتار صحيحي با فرزند نداشته باشند، فرزند موظف به گراميداشت والدين و كسب رضايت آنان است و نمي تواند مقابله به مثل نمايد.
البته تحمل بدرفتاري والدين، نياز به صبر و بردباري دارد. اما اگر انسان رضايت خدا را در نظر داشته باشد و انگيزه الهي را در كار خود قرار دهد، همه چيز را براي خدا تحمل مي كند. نه تنها براي او سخت نخواهد بود، بلكه گاهي از آن لذت مي برد.
بنابراين توصيه مي كنيم:
1- تحت هيچ شرايطي ارتباط خود را با پدر و مادر خود قطع نکنيد. گرچه با تماس تلفني يا با گفتار و کردارتان باشد.
2- احترام به مادر را احترام به خدا و حرمت نهادن به دستور خدا ببينيد. در احترام گذاري با خدا معامله مي كنيد، به پاداش ها، مواهب و محبت هاي بي بديلي كه از طرف خدا عايدتان مي شود، نظر كنيد.
3- سعي کنيد وظيفه خود نسبت به پدر و مادر تان را به نحو احسن انجام دهيد. هرچند به شما توجهي نکنند.
4- بدرفتاري والدين را بر مشكلات زندگي، يا ضعف اعصاب و يا موارد ديگر حمل كنيد.
5- با تقويت پايه‏ هاي ايمان و مدد گرفتن از نيروي ايمان و صبر، و چشم پوشي از لغزش والدين، به وظيفه الهي خويش كه احسان و نيكوكاري آنان است، عمل نماييد كه خير دنيا و آخرت شما در آن است. هر قدر ايمان انسان به حكمت و رحمت پروردگار بيش‏تر باشد، صبر او نيز افزون‏تر خواهد بود. اميرمؤمنان(ع) مي‏فرمايد: «اساس و ريشه صبر، ايمان و يقين خوب نسبت به خداوند است».(4)
6- رابطه خود با خدا را بيش تر کنيد. انسان در پرتو ياد خدا و نماز اراده‏اي نيرومند و ايماني استوار پيدا مي‏كند و همة مشكلات براي او آسان مي‏گردد. قرآن مجيد مي‏فرمايد: «و استعينوا بالصبر و الصلاة و انّها لكبيرة إلاّ علي الخاشعين؛(5) در زندگي از صبر و نماز كمك بگيريد، هر چند اين كار جز براي خاشعان سنگين و گران است».
امام صادق (ع) فرمود: «هنگامي كه مشكل مهمي براي علي (ع) پيش مي‏آمد، به نماز برمي‏خاست، سپس اين آيه را تلاوت مي‏فرمود».(6)
7- توجه به پاداش اخروي صبر، سختي مشكلات را شيرين و آسان مي‏سازد. در اين باره روايات زيادي از معصوميان رسيده است.
البته مشكل و محنت روزگار هر چه باشد، مقطعي و گذرا است. قرآن مجيد به همه افراد نويد مي‏دهد كه هميشه در كنار سختي‏ها آساني وجود دارد.(7)
8- پدر و مادري كه بد رفتاري كند، پاسخگوي اعمالش نزد خدا خواهد بود، اما رفتار بد داشتن او و بي احترامي و هر كار ديگر، ما را از انجام وظيفه معذور نمي دارد.

پي نوشت ها:
1. اسراء(17) آيه 23 و 24.
2.عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 124.
3. لقمان(31) آيه 15.
4.غررالحكم، ج 2، ص 415.
5.بقره (2) آيه 45.
6.تفسير نمونه، ج 1، ص 219.
7. انشراح (94) آيه 5.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها