پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
چگونه می توان از سردرگمی معنوی رها شد؟
امام صادق(ع) كه می فرمایند: "نیّت برتر از عمل است و آگاه باشید كه نیّت، حقیقت عمل است".

 چگونه می توان از سردرگمی معنوی رها شد؟چطور باید احساس پاكی و خلوص نیت پیدا كرد؟ با تشكر

از اینكه سعی و تلاش دارید كارهای خویش را خالصانه انجام دهید، جای تبریك دارد؛ زیرا اخلاص، اساس عبادت و حقیقت آن می باشد. اخلاص روح عبودیّت و بندگی است و عبادت جز با اخلاص مفهومی ندارد. به تعبیر امام صادق(ع) كه می فرمایند: "نیّت برتر از عمل است و آگاه باشید كه نیّت، حقیقت عمل است".(1)

انسان باید همیشه از خدا بخواهد كه به او توفیق دهد تا پایان كار خلوص خود را حفظ كند، چرا كه گاهی در میان راه به موانعی برخورد می كند كه ادامه راه بسیار دشوار است. اما نكته مهم در راه بودن است، حتی اگر به آخرین مراحل و بالاترین مراتب دست نیابیم.

پیامبراكرم(ص) می فرماید: "إنّ الله تبارك و تعالی لا ینظر إلی صوركم و لا إلی أموالكم و لكن ینظر إلی قلوبكم و أعمالكم؛ خداوند متعال به اموال و صورت های شما نگاه نمی كند، بلكه به قلوب و اعمال شما نگاه می كند".(2)

در خصوص سوال اول باید عرض كنیم: هنگامی كه انسان زندگی اش را با أهداف عالیه برنامه ریزی كند و در ذهن داشته باشد كه هدف از خلقتش چه بوده؛ و آگاه به این باشد كه از كجا آمده و آمدنش بهر چه بود؛ و از طرفی خود را مقید به ترك محرمات و انجام واجبات قرار دهد، به معیار كلی اسلام و رسیدن به معنویات دست می یابد.

در منابع روایی ما، نشانه ها و اسبابی برای به دست آوردن اخلاص ذكر شده است كه به بعضی اشاره می نماییم:

1-پاك بودن دل: پیامبر گرامی (ص) فرمود: "علامت انسان مخلص چهار چیز است: دل پاك، اعضا و جوارح سالم،خیر مبذول و شرّ مأمون( یعنی مردم از خیرش بهره مند و از شرّش در امانند )".(3)

2- دوری از گناه: امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: "كمال اخلاص اجتناب از گناهان است".(4)

3- از غیر خدا توقع نداشتن: امام صادق(ع) فرمود: "عمل خالص آن است كه نخواهی كسی جز خدا تو را برای انجام آن ستایش كند".(5)

 نیز فرمودند: "هیچ بنده ای به حقیقت اخلاص نمی رسد مگر آن كه دوست نداشته باشد. مردم او را برای كارهایی كه برای خدا انجام دهد،ستایش كنند".(6)

4- فقط به خدا امید داشتن: سرآغاز اخلاص نا امیدی از غیر الله است.

اعمال انسان  در سایه اخلاص،عنوان عبادت پیدا می كند و كامل می شود. به علاوه اسلام به كیفت عمل بیش تر اهمیّت می دهد تا به كمیّت آن، زیاد بودن عمل موجب تقرّب نمی شود، بلكه خلوص نیّت مهم است. اگر می خواهی به مرحله ای برسی كه بدانی كارهای شما با اخلاص بوده، باید مدّتی در رفتار و حركات و سكنات خود دقّت كنی. خفایای قلب خود را تفتیش نموده و از آن حساب شدیدی بكشی،همانند این كه انسان از شریك خود حساب

می كشد. حتی اگر دیدی عملی را در ظاهر و علن نمی توانید خالصانه انجام دهید، آن را در خفا انجام دهید.

 باید با جدیّت كامل قلب خویش را از لوث شرك و ریا پاك كنید تا ان شاءالله كارهای شما با اخلاص انجام شود. البته مراقب باشید كه در این زمینه عجله نكنید و به خود فشار نیاورید.

 اگر نیّتی جز رضای خدا نداشتید،و كار شما از ریا و خودنمایی خالص بود و طمعی از حیث دنیا و یا ترس از كسی جز خدا در كار شما دخیل نبود، بدانید كه عمل شما مخلصانه انجام گرفته، گرچه ممكن است گاهی انسان،كاری را به قصد ثواب، یا كسب بهشت الهی و حتی بر آورده شدن حاجتی،انجام دهد،كه این منافاتی با اخلاص ندارد.

سخن را با این روایت شریف به پایان می بریم كه: "آرزوهایت را كم كن تا اعمالت خالص شود".

توصیۀ پایانی:

نكتۀ خیلی مهمی كه نباید از آن غفلت ورزید، این است كه: دغدغه اخلاص نباید به گونه ای شود كه در شما وسواس بیافریند و موجب شود كه از راه و هدف خود باز بمانی. گاهی شیطان برای سردرگم كردن و بازداشتن انسان از هدف، با وسوسه ریا و ناخالص بودن عمل، انسان را از هدف باز می دارد.

لازم نیست كه اهداف را آن قدر بلند در نظر گیری كه رسیدن به آن در مراحل ابتدایی ناممكن جلوه كند تا همه چیز را به یك باره كنار گذاری.

چنین نیست كه باید عمل 100% خالص  باشد، اگر سعی نمایی كه حتی اخلاص نسبی در كارت داشته باشی و آن را به تدریج افزایش دهی، به نوبه خود مهم و ارزشمند است.

در صورتی هم كه با انجام برخی كارهای خوب و شایسته، مورد تشویق مردم قرار گرفتید، به اخلاصتان خدشه ای وارد نمی شود؛ البته باید توجه داشت كه كارهای نیك را به خاطر تشویق و ستایش دیگران نباید انجام دهید.

پی نوشت ها:

1. شیخ كلینی، اصول كافی،ج 2،ص 16، حدیث 4، دارالكتب الاسلامیه، تهران، 1365ش.

2. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمه، ج 3، ص 2601، حدیث 16917، دارالحدیث، قم، 1375ش.

3. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 16. جامعه مدرسین، قم، 1404ق.

4. علامه مجلسی،بحارالانوار، ج 74، ص 213، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق.

5. اصول كافی، ج 2، ص 16، حدیث 4، دارالكتب الاسلامیه، تهران، 1365ش.

6. مشكوه الانوار، ص 11،به نقل از اخلاق عملی، آیت الله مهدوی كنی،ص 421.