جوانحي

سلام من یک بار به کربلا مشرف شدم ولی متاسفانه بعد از آن گناهان زیادی انجام دادم و خراب کردم الان چند ماه بعد باز هم می خواهم مشرف بشوم. آیا ثواب همان دفعه اول را دارد و با توجه به این که نمی توانم گناهانم را ترک کنم آیا بروم؟ آیا تمام گناهانم با سفر کربلا بخشیده می شود؟

پاسخ:
توبه هر گاه واقعي باشد و از اعماق جان برخيزد و انسان از كرده خويش پشيمان شود، مقبول درگاه خدا مي شود و آثار و بركات توبه نمايان مي گردد.
لطف خدا به بنده آن قدر زياد است كه امام صادق‌(ع) فرمود: "خداوند به داود نبي وحي كرد: بنده مؤمن من اگر مرتكب گناهي شد، ولي پشيمان گشت و توبه نمود و در وقت ياد آوري آن گناه از من حيا نمود، علاوه بر اين گناه او كه مي‌آمرزم، آن را به حسنه تبديل مي‌كنم و من خداي ارحم الراحمين هستم‌". (1) پس اينكه شما از كار خود پشيمان شده ايد و از خداوند حيا مي كنيد نيز باعث آمرزش مي شود. اهلبيت عليهم السلام نشانه هاي خداوند در زمينند و صفات خداوند در وجودشان متجلي است. اگر خدا رحمان و رحيم است ، آنان نيز همينگونه اند . پس پناه بردن به دامان اهلبيت را غنيمت بدانيد و از اين فرصت معنوي استفاده كنيد.
براي جبران گناهان ريز و درشت، راه روي همه بندگان باز است. اگر از اين گناه توبه كرده ايد، پس از اين، سعي كنيد كه در مسير خواست الهي زندگي كنيد. به رحمت الهي اميدوار باشيد. مطمئن باشيد‌، نسيم دلنواز عفو و رحمت پروردگاري كريم و رئوف كه توبه گنندگان درگاهش را در شمار محبوب ترين بندگان مي‌شمرد، شامل حالتان خواهد شد. در ادامه راه و در عنفوان سن پرطراوت جواني در انديشة ساختن روح و جان خويش باشيد و با عزم و اراده قوي در راه پاكي و كسب رضايت خداوند قدم نهيد.
فراموش نكنيد توبه از هر گناهي، ركن اساسي ديگري نيز دارد كه همان اراده بر ترك آن است. نيروي اراده و تصميم جدي، توفيق خداوندي است كه گناهكاران بزرگي چون فضيل بن عياض را كه به انواع گناهان و معاصي آلوده بودند نجات داد، فضيل بن عياض راهزن و سارق خطرناكي بود كه با شنيدن آيه اي از قرآن كريم ، از خواب غفلت چندين ساله بيدار گرديد و توبه جدي نمود و در راه بندگي خداوند تا بدان جا پيش رفت كه نامش در زمره زاهدان و عابدان ثبت گرديد.
پس مي توان با همت و اراده و درخواست توفيق از خداوند و توسل به اولياي پاك او، جبران گذشته را نمود. فرصت هاي از دست رفته را جبران نمود و در كاروان بندگان پاك خداوند كه عازم ديدار كوي دوست مي باشند، وارد شد و از مقيمان حضرت دوست گرديد. سعي كنيد از اين قافله عقب نمانيد.
همين كه توبه كرده ايد واز كار غافلانه خود پشيمان هستيد نشان از پذيرش توبه شما و پاك بودن قلبتان دارد. اميد است كه سفر شما پر از معنويت باشد و باعث شود كه از درگاه خدا و اهلبيت ، هيچ وقت فاصله نگيريد.
هيچگاه به خود تلقين نكنيد كه نمي توانم، بلكه خود را باور كنيد و سعي و تلاش را از دست ندهيد، خواهد ديد با ارادۀ فولادي خود بر هواي نفس غلبه كرده ايد.

پي نوشت:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج 6، ص 28.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با توجه به این روایات امام صادق (عليه السلام) که نقل مى كند: «آن حضرت از پدر بزرگوارش و ايشان از اجداد طاهرينش و آنان از پيامبر اكرم و آن حضرت از جبرئيل و جبرئيل از خداوند متعال نقل مى كنند كه حضرت احديّت به ذات مقدس خود قسم خورده كه هر كس امام حسين (عليه السلام) را با اين زيارت، از دور يا نزديك زيارت كند، زيارت او را مى پذيرم و خواهش و حاجت او را برآورده مى كنم و فوز به بهشت و آزادى از جهنم را به او عطا مى كنم و شفاعت او را در حق هر كس كه بخواهد قبول مى نمايم» سپس امام صادق (عليه السلام) به صفوان مى گويد: «هر گاه حاجتى پيدا كردى اين زيارت را بخوان كه بر آورده خواهد شد». من به این روایات اعتماد کامل داشتم و یک سال تموم واسه حاجتم این زیارت کامل با نماز و صد لعن و صد سلام خوندم، اما مشکلم گره محکم تری خورد و من خیلی خیلی داغون شدم. چرا؟ جواب این همه اعتمادم و امیدم به خدا و امام حسین (ع) رو از کجا بگیرم؟ به چه روایت و زیارتی دیگه اعتماد کنم؟ دیگه به هیچی اعتماد ندارم.

متأسفانه مشکل خود را بیان نکرده اید تا بتوانیم کمک نماییم اما توصیه می کنیم:
حال که الحمدلله این قدر همت بلند دارید که یک سال زیارت عاشورا خواندید پس شکیبا باشید و سریع عکس العمل نشان ندهید، برای حل مشکل خود دست از دامان پاک اهل بیت عصمت و طهارت (ع) برندارید؛ شاید ایراد از مشکل باشد که باید از راه دیگری حل شود، نه از زیارت عاشورا.
اما چرا گاهی دعاهای ما مستجاب نمی شود؟
در پاسخ باید بگوییم: بین اجابت دعا و تحقق مطلوب باید فرق قائل شد، زیرا اجابت دعا این است که به یا رب یا رب من جواب لبیک بیاید، یعنی هر وقت من یا الله بگویم، از طرف خدا لبیک و ندای «عبدی و بندۀ من بیاید». این امر قطعی است و شکی در آن نیست؛ اما تحقق مطلوب من ممکن است بشود و ممکن هم است نشود، حال اگر نشود، باید دید علت چیست؟
در اینجا خیلی مسائل دخیل است، از جمله:
1. گناه:
در دعای کمیل می‌خوانیم: اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء؛
خدایا! گناهانی را که باعث حبس دعا است، بر من ببخشای.
2.به کار نگرفتن عوامل طبیعی:
3.غفلت دل:
رسول اکرم(ص) می‌فرماید:
بدانید خداوند دعایی را که از قلب غافل برخاسته باشد نمی‌پذیرد. (1)
4.ترک امر به معروف و نهی از منکر:
امام علی(ع) می‌فرماید:
امر به معروف و نهی از منکر ار ترک نکنید که خدا بدان را بر شما چیره خواهد کرد. آن گاه دعا می‌کنید اما دعای تان به اجابت نمی‌رسد». (2)
5.لقمۀ حرام:
پیامبر (صلی الله علیه وآله) در پاسخ به کسی که گفته بود: دوست دارم دعایم مستجاب شود، فرمود: غذایت را پاک کن و غذای حرام به شکمت نریز.(3)
6.بی‌اعتنایی به نماز:
حضرت زهرا(سلام الله علیها) می‌فرماید: از پدرم رسول خدا(ص) دربارۀ مرد و زنی که در نماز سستی و سهل انگاری می‌کنند پرسیدم، فرمود: دعایش مستجاب نخواهد شد و برایش بهره‌ای از دعای صالحان و نیکوکاران نخواهد بود. (4)
7.اسباب لهو و لعب و شراب در خانه نگاه داشتن:
امام علی(ع) می‌فرماید:
«به خانه‌ای که در آن شراب یا ابزار یا ساز و قمار باشد، فرشتگان داخل نمی‌شوند. دعای اهل آن خانه مستجاب نمی‌گردد. برکت از آن‌ها برداشته می‌شود». (5)
8.ریا کاری:
رسول خدا(ص) می‌فرماید: «به زودی بر امت من زمانی می‌آید که درون شان فاسد و ظاهرشان خوب باشد. به عنوان دست‌یابی به دنیا و برای فداکاری انجام نمی‌دهد، بلکه کارشان فقط به منظور ریا و خود نمایی است و هیچ باکی ندارند. خداوند آنان را به مجازاتی گرفتار می‌نماید، آن گاه دعا می‌کنند مانند دعا شخصی که در حال غرق شدن است اما دعای شان مستجاب نمی‌گردد».(6)
9.مصلحت نبودن:
یکی از محدودیت‌های دانش آدمی، دست نیافتن به باطن امور است، از این رو در چنبرة ظواهر کارها گرفتار می‌آید و در توصیف امور به خوبی یا بدی دچار اشتباه می‌شود. در مواردی از خدا چیزی می‌خواهد که به مصلحت او نیست اما خبر ندارد. خداوند ناتوانی انسان را چنین تصویر می‌کند:
« عسی ان تکروهوا شیئاً و هو خیر، لکم و عسی ان تحبوا شیئاً و هو شرّ لکم ؛ چه بسا از چیزی ناخشنود باشید، در حالی که برای شما خیر و خوب است و چیزی را دوست دارید، در حالی که بد است». (7) امام علی(ع) به صراحت این نکته را فرموده است: انسان برای دست یابی به چیزی پافشاری کند اما وقتی به آن دست یافت، آرزو کند کاش بدان دست نمی یافت. (8)
عوامل دیگری نیز دخیل است که باید رجوع شود.

پی نوشت ها:
1. علامه مجلسی،بحارالانوار، موسسه الوفاء ،بیروت،1404ق،ج74، ص175.
2. شیخ کلینی، اصول کافی،‌دارالکتب الاسلامیه،تهران،1365ش، ج 7 ص 52،
3. شیخ حر عاملی،وسائل الشیعه،آل البیت،قم،1409ق، ج 7 ص 145.
4. علامه مجلسی،بحارالانوار، ج80، ص21.
5.شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 17، ص 315.
6. شیخ کلینی،کافی، ج 2، ص 296.
7. بقره (2) آیه 216.
8. ابن فهد حلى، عدة الداعى، يك جلد، دارالكتاب الاسلامى، 1407 ه، ص 17.

باسلام. من چندی پیش بدون اینکه بدونم شهادت یکی از ائمه (علیهم السلام) است، مرتکب گناهی شدم حال عذاب وجدان دارم که چون تو همچین روزی گناه کردم دیگه گناهم خیلی سنگین تر و نابخشیدنی تر از روزهای عادیه؟ آیا مرتکب گناه شدن در روزهای شهادت چه آگاهانه چه ناآگاهانه سنگین تره؟ باتشکر

پاسخ:
پرسشگر گرامی درست است که شکستن حرمت روز شهادت اهل بیت (علیه السلام) و گناه کردن در آن روزها عمدا گناه بیشتری دارد. چون علاوه بر گناه، نوعی بی اعتنایی به ایشان و شعائر دینی نیز می باشد. ولی اوّلا شما با علم به اینکه روز شهادت است گناه نکردید. بلکه نمی دانستید روز شهادت است و اگر گناه در روز شهادت سنگین تر باشد شامل شما که نمی دانستید نمی شود.
و ثانیا هیچگاه راه بازگشت و توبه بسته نیست و شما می توانید با توبه واقعی دوباره محبوب خدا شوید. قرآن کریم مى فرماید: ای بندگان که بر خود اسراف و ستم کردید، از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همه گناهان را مى آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.(1)
پس با توبه می توانید وجدان خود را آرام کنید.

پی نوشت ها:
1.سوره زمر، آیه 53.

با سلام، شهید زین الدین جمله ای دارد که می فرماید : "در زمان غیبت به کسی منتظر می گوند که منتظر شهادت باشد" خواستم از شما بپرسم نسخه ی به روز شده ی شهادت در زمان حال چیست؟ لطفا صریحا توضیح دهید به همراه مثال های عینی. با تشکر

پاسخ:
شهادت، نتیجه جهاد در راه خدا است؛ جهادی که همه اولیا در آن به نوعی شرکت داشته اند. علاوه بر این که انتظار شهادت در همین ایام هم می تواند وجود داشته باشد؛ یعنی می توانیم منتظر شهادت در رکاب امام زمان و دین و اسلام و تشیع باشیم. شاید بتوان گفت از آن جا که شهادت بر اثر جهاد در راه خدا حاصل می شود، انسان باید مصادیق جهاد در راه خدا راپیدا کند و به آن ها عمل کند؛ مثلا فراگیری علم برای رضای خدا و خدمت به مردم و فراگیری دین از علما و تبلیغ دین و خدمت به دین و شهدا و انقلاب و این که هر کاری که در هر جایی انجام می دهد، برای رضای خدا و خدمت به خلق باشد و این که برای دوری از محرمات و انجام واجبات و امر به معروف و نهی از منکر تلاش کند. این ها نمونه هایی از جهاد در راه هستند.
موفق باشید.

چگونه مي توانم اعتدال را رعايت كنم. زيرا در هر زمينه اي احساس افراط كاري يا تفريط مي كنم و اصلا نمي توانم مرز بين اعتدال را با اين دو تشخيص دهم لطفا راهمنايي كنيد

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تنها راه پرهيز از افراط و تفريط، بالا بردن سطح آگاهي و شناخت است؛ زيرا امام علي(ع) منشأ افراط و تفريط را ناداني مي داند:
لا يري الجاهل الاّ مفرطاً أو مفرّطاً؛ نادان ديده نمي شود. مگر آن كه افراط يا تفريط مي كند.(1)
در طول تاريخ افرادي كه به افراط يا تفريط كشيده شده ، كساني بوده اند كه يا جمود داشته و يا جاهل بوده اند،‌اما قرآن امت اسلامي را معتدل مي داند، نه جاهل و نه جامد. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: اليمين و الشمال مضلّة و الطريق الوسطي هي الجادّة؛ انحراف به چپ و راست هر دو غلط و گمراهي است . راه درست طريق ميانه است.(2)
براي رسيدن به اعتدال و ميانه روي بايد شناخت خود را نسبت به واقعيت هاي زندگي و تعاليم اسلامي افزايش دهيم . در همه مراحل، زندگي پيشوايان دين را سرمشق خود سازيم.در اسلام, قرآن و اهل بيت, معيار اعتدال به شمار مى آيند. امام على(ع) مى فرمايد: از اين امت هيچ كس با آل محمد قياس نمى شود, زيرا اين خاندان, پايه دين و تكيه گاه يقين هستند. تندروان به سوى آن ها باز خواهند گشت . وا پس ماندگان, ناگزير خود را به آن ها مى رسانند.(3)
استاد مطهرى مى گويد: اگر ما آن راهى را كه ائمه اطهار در مقابل راه هاى ديگران براى ما باز كرده اند برويم, هم از افراط و تندروى هاى بعضى مصون مى مانيم و هم از تفريط و جمود بعضى ديگر. (4)با اين بيان معلوم مي شود کسي که معتدل نباشد ،انسان کامل نيست .ممکن است در يک جهت پيشرفت کرده باشد اما از جهات ديگر ضعيف باشد .با اعتدال نيز مي توان به مقامات معنوي رسيد.سيره امامان معصوم اعتدال بود اما به قله رفيع کمالات دست يافته بودند. نمونه ديگر درعصر حاضر امام خميني است که روش معتدلي داشت اما عارف و فقيه و سياستمدار و فيلسوف بود و شخصيتي کم نظير داشت.
پي نوشت ها :
1. نهج البلاغه، فيض الاسلام، كلمات قصار 67.
2. همان، خطبة 16.
3. نهج البلاغه فيض الاسلام, خطبه 2.
4. اسلام و مقتضيات زمان, ج 1, ص 113.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

در عصر حاضر چه كارهايي بر ما شيعيان لازم است؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
شيعيان واقعي در عصر غيبت بايد اين کارها را انجام و اين صفات را دارا باشند:
1- اطاعت از دستورهاي ديني و پرهيز از گناهان،‌ تقوا را سرلوحة زندگي قرار دادن، پرهيز از اعمالي كه خلاف رضاي آنان است.
حضرت در اين زمينه مي‌فرمايد: «هر يك از شما بايد به آن چه كه به وسيلة آن به دوستي ما نزديك مي‌شود، عمل كند، و از آن چه موجب ناخشنودي و غضب ما مي‌شود، پرهيز نمايد».(1)
2- انتظار فرج.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «با فضيلت‌ترين اعمال امتم انتظار فرج است».(2)
3- دعا براي سلامتي و فرج حضرت ولي عصر(ع)، مانند خواندن دعاي فرج و دعاي عهد و ندبه.
4- صدقه براي حفظ وجود حضرت.
5- غمگين شدن به خاطر غيبت آن جناب.
6- انجام حج و عمره به نيابت حضرت.
7- برخاستن به جهت تعظيم هنگام شنيدن اسم مبارك «قائم»(ع).
8- دعا براي خود كه از شرّ فتنه‌ها در امان باشيم، نيز خواندن دعاي «اللهم عرّفني نفسك...».
9- استغاثه به آن جناب و استمداد از وجودش به هنگام گرفتاري ها.(3)
10- تأسيس حكومت اسلامي و حفظ آن، چرا كه اجراي دستور و احكام نوراني اسلام در زمان غيبت از مسلمانان خواسته شده است و پياده نمودن برنامه‌هاي اجتماعي اسلام بدون تشكيل حكومت اسلامي ممكن نمي‌باشد.(4)
11- عمل به فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر، كه با رعايت آن ريشه‌هاي فساد قطع شده و زمينه حكومت جهاني دادگستر جهان فراهم مي‌گردد.
انتظار ظهور منجي هيچ گاه به حقيقت نمي‏پيوندد مگر در صورتي که سه عنصر اساسي در آن محقّق گردد:
1 - عنصر عقيدتي:
منتظر بايد ايمان راسخي به حتمي بودن ظهور منجي و نجات‏بخشي او داشته باشد.
2 - عنصر نفساني: منتظر بايد در حالت آمادگي دائمي به سر ببرد.
3 - عنصر عملي و سلوکي: منتظر بايد به قدر استطاعت خود در سلوک و رفتارش زمينه‏هاي اجتماعي و فردي را براي ظهور منجي فراهم نمايد.
با نبود هر يک از اين سه عنصر اساسي، انتظار حقيقتاً معنا پيدا نمي‏کند.(5)
پي‌نوشت‌ها:
1. بحارالانوار، ج 53، ص 176.
2. لطف الله صافي، منتخب الاثر، ص 629، حديث 5.
3. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال ، ص 483.
4. ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 264.
5 . موعود شناسي ،علي اصغر رضواني ، ص 85-86.

با سلام چرا با وجود سفارشهای فراوانی که به شرکت در نماز جمعه شده است ولی بعضا بسیاری از علما در نماز جمعه شرکت نمی کنند و ترجیح می دهند در خانه نمازشان را بخوانند

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خيلي از علما و روحانيون، در نمازهاي جماعت شرکت مي کنند . اگر برخي از آنان شرکت نمي‌کنند، از روي بي اعتنايي به نماز جمعه نيست ،بلکه حتما داراي عذر موجه هستند و مشکلي دارند که توفيق شرکت در نماز جمعه پيدا نمي‌کنند.
مي دانيد که شرکت در نماز جمعه گر چه بسيار خوب و داراي فضيلت و اجر زيادي است اما در عصر غيبت نماز جمعه واجب عيني نيست ،بلکه واجب تخييري است. پس کسي که در نماز جمعه شرکت نکرد ،کار خلاف شرع مرتکب نشده ،بلکه فضيلتي را از دست داده که ممکن است با انجام عبادتي ديگر تا حدودي آن را جبران نمايد.
بديهي است هر فرد در زندگي خصوصي خود مشکلاتي دارد که ديگران از آن آگاهي ندارند . افرادي که توفيق شرکت در نماز جمعه پيدا مي کنند ،نبايد نسبت به برخي از علما که به جهت عذر شرعي که خود مي‌دانند و در نماز جمعه شرکت نمي کنند، ايراد بگيرند.
ما وظيفه داريم فعل و کار مومنين به خصوص علما را حمل بر صحت نماييم . اين طور فکر کنيم که اين آقا که در نماز جمعه شرکت نمي‌کند ،حتما داراي مشکلي است، شايد کسالت داشته باشد، شايد در آن وقت کار مهم تري داشته، شايد از اين که در جمع مردم حاضر شود ،معذور باشد . اصولا ممکن است امام جمعه را عادل نداند (اگر چه اين مورد بسيار اندک است) .
بنابراين چون ما از وضع زندگي و مشکلات وگرفتاري و انگيزه شرکت نکردن برخي در نماز جمعه آگاهي نداريم، حق نداريم اين کار را به عنوان اشکال و عيبي در زندگي آنان به حساب آوريم.
مطمئن باشيد که اغلب علما وظيفه خود را بهتر تشخيص مي‌دهند و نسبت به انجام دستورات ديني کوشا هستند.

فکر فرد نامحرمی به خاطر ایمانش و اینکه مدتی مربی من بوده دائما در ذهنم می گذرد و دوست دارم او را ببینم با وجود اینکه می دانم ازدواج کرده فقط احساس خوبی نسبت به او دارم آیا چنین رفتاری گناه است؟

ایمپاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
چنين رفتاري گناه نيست، اما بي شك از نظر رواني آثار منفي بر جاي مي گذارد و چه بسا زمينه را براي گناهان ايجاد نمايد.
اين گونه علايق در افراد مومني چون شما، به صورت يك مسئله مورد توجه و قبول ديني مانند«به خاطر ايمانش» شكل مي گيرد، اما چنين علايقي خواسته يا ناخواسته تحت تأثير انگيزه هاي جنسي قرار دارد. مطمئنآً‌ علاقه شما متفاوت با علاقه به خانمي است كه مومن بوده و شايد حتي مربي شما نيز باشد.
اين نوع علاقه ها اگر موجب كاهش عملكرد، يا اختلال در روند عادي زندگي شخص شود و يا فكر و ذهن انسان را بيش از اندازه مشغول سازد، نشانه نوعي اضطراب و افسردگي در شخص نيز مي تواند باشد كه نياز به درمان دارد.
در صورت نياز به مشاوره و راهنمايي ها و اطلاعات بيش تر مجدداً با ما مكاتبه نماييد.
موفق باشيد.

صفحه‌ها