جوانحي

صبر چیست ؟
منظور از «صبر» استقامت در برابر مشكلات و حوادث گوناگون است كه نقطه مقابل آن «جزع»، بي تابي، از دست دادن مقاومت و تسليم شدن در برابر مشكلات است.

صبر چیست ؟ با بیان احادیثی در این زمینه بیان كنید راه داشتن صبر چیست ؟

منظور از «صبر»  استقامت در برابر مشكلات و حوادث گوناگون است كه نقطه مقابل آن «جزع»، بي تابي، از دست دادن مقاومت و تسليم شدن در برابر مشكلات است. علاوه بر زندگي مادي، در زندگي معنوي نيز اين مسئله وجود دارد. اگر انسان در برابر نفس سركش و هوا و هوس ها و زرق و برق دنيا و جاذبه هاي گناه ايستادگي نكند و در طريق «معرفة اللّه» و اطاعت فرمان او با مشكلات نجنگد، هرگز به جايي نمي رسد.

از اين رو، علماي  اخلاق، صبر را به سه دسته تقسيم مي كنند:

1ـ صبر بر اطاعت; يعني شكيبايي در برابر مشكلاتي كه در راه اطاعت وجود دارد.

2ـ صبر بر معصيت; يعني ايستادگي در برابر انگيزه هاي نيرومند و محرك گناه.

3ـ صبر بر مصيبت; يعني پايداري در برابر حوادث تلخ و ناگوار و عدم برخورد انفعالي و ترك جزع و فزع.

«صبر» از مهمترين اركان ايمان است، امير مؤمنان علي(عليه السلام) موقعيت صبر را در برابر ايمان، همانند موقعيت سر نسبت به بدن مي دانند.امير مؤمنان علي (عليه السلام) مي فرمايند: «عَلَيْكُم بِالصَّبْرِ فَاِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاِْيمَانِ كَالرَّأسِ مِنَ الْجَسَدِ; (1) بر شما باد به صبر و استقامت كردن; زيرا صبر نسبت به ايمان، همانند سر به بدن است».

راه صبر داشتن آگاهی به آثار و فوائد صبر و دوری از جزع و فزع است.برای دوری از جزع و فزع مواردی ذكر می شود:

1ـ يادآوري پيامدهاي شوم جزع و بي تابي

 هنگامي كه انسان بداند، ناشكيبايي ها، اجر و پاداش او را در پيشگاه خدا ، بر باد مي دهد; بي آن كه مشكلي را حل كند، آرامش او را سلب نموده و سلامت جسم و جان او را به خطر مي اندازد; از همه بدتر اين كه درهاي حل مشكل را بر روي انسان مي بندد;  درست مانند پرندگاني كه در اتاق و سالني گرفتار شوند، مرتب خود را به  در و ديوار مي كوبند و حتي هنگامي كه صاحب خانه، پنجره ها را مي گشايد تا آنها آزاد شوند، به خاطر اضطراب و بي تابي شان، حتي دريچه هاي باز را نيز نمي بينند كه اگر لحظه اي آرام گيرند و شكيبايي پيشه كنند و نگاهي به اطراف خود اندازند، به آساني راه نجات خود را پيدا خواهند كرد.

2 ـ مطالعه آيات و رواياتي كه پيرامون اجر و پاداش صابران وارد شده است

مطالعه آيات و رواياتي كه درباره اجر صابران وارد شده است، نقش مهمي در تقويت روحيه صبر در انسان دارد، از جمله اين آيه شريفه كه بزرگترين بشارت را به صابران مي دهد: «و بشِّرِ الصَّابِرينَ * الَّذينَ اِذَا اَصَابَتْهُم مُصيبَةٌ قَالُوا اِنّا لِلّهِ وَ اِنَّا اِلَيهِ رَاجِعُونَ* اُولَئِكَ عَلَيهِم صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةُ وَ اُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ؛(2) بشارت ده صابران را همان ها كه وقتي مصيبتي به آنها برسد، مي گويند: ما از خداييم و به سوي او باز مي گرديم، رحمت و درود خدا بر آنهاست و آنها هدايت يافتگانند».

همچنین آیه: «پیوفّي الصَّابِرُونَ اجْرَهم بِغَيْرِ حِسَاب ؛(3) و كليد ورود به بهشت، را صبر و استقامت شمرده شده است، آنجا كه مي گويد: «فرشتگان بر در بهشت به استقبال مي آيند و به آنها مي گويند: «سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدَّارُ; (4) سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان، چه نيكو است سر انجام آن سراي جاويدان».

از ائمه معصومین علیهم السلام نیز در مورد صبر روایات زیادی وارد شده كه ما به دو روایت اكتفاء می كنیم:

حضرت علی علیه السلام می فرماید:

«لا يَعْدِمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ اِنْ طَالَ بِهِ الزَّمانُ; (5) شخص صبور، پيروزي را از دست نخواهد داد هر چند طول بكشد».

با توجه به اين كه هم صبر مطلق ذكر شده و هم پيروزي، نشان مي دهد كه اين حكم در تمام ابعاد معنوي و مادي زندگي انسان هاست.

 پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله، صبر را به منزله نصف ايمان شمرده اند: «اَلصَّبْرُ نِصْفُ الاِيمانِ; (6) صبر نصف ايمان است».

(برای آشنایی بیشتر با روایات می توانید به كتاب كافی باب صبر مراجعه فرمایید)

 

3 ـ مطالعه احوال انبيا و اوليا و بزرگان

 مطالعه حالات انبيا و اوليا و صبر و شكيبايي آنان در مقابل مصائب و درد و رنج هاي گوناگون و دشمنان دروني و بيروني است. يادآوري اين مسائل به انسان الهام مي دهد كه نبايد در برابر حجم مشكلات بي تابي نمود.

 

4 ـ تلقين و اعتماد به نفس در تحمل سختي ها

اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه تلقين، چه از سوي خود و چه از طرف ديگران، عامل مؤثري در برطرف ساختن اخلاق سوء و صفات زشت نفساني است. اگر  شخص ناشكیب به تلقين شكيبايي كنند و اطرافيان نيز در تلقين كوتاهي نكنند، بي شك آثار شكيبايي در آنان ظاهر مي شود.

اين بحث را با دعايي از امام سجاد (عليه السلام) پايان مي دهيم: «اَللَّهُمَّ اجْعَلْ اَوَّلَ يَوْمي هَذَا صَلاحاً وَ اَوسَطَهُ فَلاحاً وَ آخِرَهُ نَجاحاً اَعُوذُ بِكَ مِنْ يَوم اَوَّلُهُ فَزَعُ وَ اَوسَطَهُ جَزَعٌ وَ آخِرُهُ وَجَعٌ; پروردگارا! آغاز روز مرا صالح و سعادت و وسط آن را رستگاري و پايانش را پيروزي قرار ده. پناه به تو مي برم از روزي كه آغازش بي تابي و وسط آن ناله و فرياد و پايانش درد و رنج باشد».

از اين تعبير استفاده مي شود كه جزع و فزع انسان را به درد و رنج مي كشاند و نه تنها از درد انسان نمي كاهد، بلكه دردش را افزايش مي دهد.

 

پی نوشت ها:

1. نهج البلاغه،ك 82، ص483، دارالهجره، قم.

2. البقره (2) آیه 155-157

3. الزمر (39) آیه  10 .

4. الرعد(13) آیه 24 .

5. نهج البلاغه، كلمات قصار، حكمت 153.

6. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 79 ، ص 137، موسسه الوفاء، بیروت،1404ق

چه حدي براي پولدار شدن است ؟
اسلام در مورد استفاده از انواع نعمت ها، حد اعتدال را انتخاب كرده

در اسلام چه حدي براي پولدار شدن است ؟

اسلام در مورد استفاده از انواع نعمت ها، حد اعتدال را انتخاب كرده، نه مانند بعضى كه مى‏پندارند استفاده از زينت ها و تجملات هر چند به صورت معتدل بوده باشد، مخالف زهد و پارسايى است، نه مانند تجمل‏پرستانى كه غرق در زينت و تجمل مى‏شوند، و تن به هر گونه عمل نادرستى براى رسيدن به اين هدف نامقدس مى‏دهند.

اگر ساختمان روح و جسم انسان را در نظر بگيريم، مى‏بينيم كه تعليمات اسلام در اين زمينه درست هماهنگ ويژگي هاى روح انسان و ساختمان جسم او است.

به هر حال روش قرآن و اسلام در اين مورد، روش موزون و معتدلى است كه نه تمايلات زيباپسندى روح انسان را در هم مى‏كوبد؛ نه بر اعمال مسرفان و تجمل‏پرستان و شكم خواران صحه مى‏گذارد. خدا در قرآن مجيد مي فرمايد:"قُل مَن حَرَّمَ زينَةَ اللّهِ الَّتِياَخرَجَ لِعِبادِهِ والطَّيِّبـَتِ مِنَ الرِّزق(1) بگو چه كسي زينت هاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده و روزي هاي پاكيزه را حرام كرده است؟"

آية شريفه، با لحن تندي در پاسخ كساني كه گمان مي كنند، تحريم زينت ها و پرهيز از غذاها و روزي هاي پاك و حلال، نشانة زهد و پارسايي و ماية قرب به پروردگار است مي پردازد، چرا كه اگر اين امور، بد بود، خدا نمي آفريد."(2)

بنابراين تلاش و كوشش، پول دار شدن و بهره وري از مواهب زندگي عملي  مطلوب و ستودني است و تا اندازه اي كه شان اجتماعي هركس ايجاب كند، اگر به پايمال شدن حقوق ديگران منجر نشود، هيچ گونه ايرادي ندارد. آن چه قرآن دستور مي دهد، پرهيز از اسراف و تجمل گرايي و تبذير و پايمال كردن حقوق است، نه پرهيز از استفاده از مواهب زندگي. رهبانيت و ترك لذات مشروع زندگي، در اسلام نيست. تلاش براي تأمين رفاه و معيشت خود و خانواده، از راه حلال، تا آن جا كه انسان را به رفاه زدگي و غفلت گرفتار نسازد مطلوب است، گرچه ساده زيستي و چشم پوشي از دنيا ارزشي متعالي تري است.

پي نوشت ها:

(1) اعراف (7) آيه 3.

(2) آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، ج 6، ص 149

چگونه باید اخلاص را حفظ كرد و از نیت بد، رها شد؟
به جای درگیری درونی با آنها یا درگیری با خود باید ریشه های آنها را یافت و به علاج آنها پرداخت.

بعد از اینكه یك فكر و نیت خوب به ذهنم می آید ، بلافاصله نیت پلیدی در ذهنم شكل میگیرد ، مثلا اینكه اگر این كار خوب را انجام دهی ، در ذهن مردم شخصیت خوب پیدا می كنی. در این صورت چگونه باید اخلاص را حفظ كرد و از نیت بد، رها شد؟ آن كار را انجام بدهیم یا انجام ندهیم؟ چه بخواهیم و چه نخواهیم، نیتمان شیشه خورده پیدا كرده. چه كنیم كه اخلاص حفظ شود؟

توجه شما را به نكات ذیل جلب می نماییم:

1.عبارت شما كه گفته اید:"بعد از اینكه یك فكر و نیت خوب به ذهنم می آید، بلافاصله نیت پلیدی در ذهنم شكل می گیرد " باید نرم و ملایم شود و لازم نیست هر فكر نادرستی كه به ذهنمان می رسد را عنوان "پلید" بدهیم. زیرا درون ما را دچار التهاب و تعارضات ممكن است بكند.

2. خطور افكار و نیات دنیاگرایانه و نفسانی، اگر چه امری نامطلوب و ناصحیح است. اما به صورت معمول رخ می دهد و به جای درگیری درونی با آنها یا درگیری با خود باید ریشه های آنها را یافت و به علاج آنها پرداخت. مهم ترین كار در كاهش این افكار و نیات آن است كه سطح شناخت خود را نسبت به خود (خود شناسی) و خداوند(خدا شناسی) ارتقاء دهیم. مثلا وقتی كه فهمیدیم تمام امور جهان با خواست و اراده و اجازهء خدا قابل تحقق و اجراست و هیچ قدرت و اراده دیگری در مقابل قدرت و اراده خداوند وجود ندارد و هر نیازمندی ما فقط با خواست و تقدیر الهی (والبته با تلاش و عقلانیت ما) برآورده می شود و اموری كه آنها را دوست نداریم یا از آنها می ترسیم فقط خداوند است كه می تواند آنها را از ما دور كند؛ و اگر دانستیم كه خداوند بسیار بنده نواز و مهربان است و از ما غافل نیست و ... در پی این شناخت، انسان دیگر توجه زیادی به دیگران نمی كند و از آنها نمی ترسد و برای آنها ریاكاری و چاپلوسی نمی كند و ... .

3.راه تقویت اخلاص در درجه اول همین بالابردن سطح شناخت است و در درجه دوم، تمرین تدریجی و آرام برای تحقق اخلاص؛ و به هیچ وجه نباید برای این امر عجله كرد؛ زیرا این مساله بسیار بلند و عالی است و رسیدن به آن نیازمند زمان و فراهم شدن آمادگی های شناختی و عملی است. اگر یكی از دوستان شما به شما بگوید كه قصد دارد به كوه اورست صعود كند شما به او چه می گوئید؟ می گوئید عجله نكن و از كوهنوردی های ساده شروع كن تا آماده صعود های بزرگتر بشوی. همین سخن را در باره اخلاص به خودتان بگویید.

4. یكی از دام های شیطان این است كه با طرح این كه نكند ریا بشود یا ...، ما را از انجام اعمال خیر و عبادات محروم می كند كه هشیاری ما را می طلبد.

در صورتی كه در این مساله حساسیت پیدا كرده باشید و زیاد در نیت خود شك می كنید، به این حساسیت توجه نكنید و علاوه بر اعمال واجب كه انجام می دهید، اعمال خیر مستحبی و عبادات را به حدی كه دوست دارید و برای شما تحمیل و فشار ندارد انجام دهید.

در صورتی كه حساسیت خاصی ندارید، اعمال و عبادات واجب خود را در هر صورت باید انجام بدهید و به دلیل این كه افكار یا نیاتی دارید نباید آنها را ترك كرد. ولی باید نیت خود را اصلاح كرد و گاهی با تغییر زمان انجام واجب یا مكان و كیفیت انجام آنها می توان عبادت یا عمل را با نیت خالص تری انجام داد (كه به حسب مورد باید بررسی نمود و راهكار لازم را ارائه نمود).

اما اعمال غیر واجب كه مستحب و ممدوح هستند، به نحوه ذیل می توان عمل نمود.

وقتی كه به درون خود مراجعه می كنیم، اعمال خود را در پنج دسته می یابیم(حداقل):

دسته اول: متوجه هستم كه نیتم مشكلی ندارد و به حسب ظاهر و آنچه در خود می یابم عملم برای خداست و قصد و نیت بدی در آن نیست.

دسته دوم: نیتم خوب است ولی احتمال ضعیفی هم می دهم كه شاید نفسانیت و شیطان دخالت داشته باشد و ناخالصی در كارم باشد یا بعدا بیاید.

دسته سوم:نیتم خوب است ولی احتمال قوی می دهم كه ناخالصی در كار است و احساس می كنم كه هوای نفس و شیطان در این امر دخالت دارد.

دسته چهارم: هم نیت خوب دارم و هم نیت غیر الهی؛ و در كنار قصد خیر ، به دنبال اهدافی نفسانی هستم.

دسته پنجم: قصدم از انجام این كار، فقط نفسانی و غیر الهی است.

دسته اول را انجام می دهیم. ولی در حین انجام آنها مراقبت می كنیم كه عواملی غیر الهی وارد نشود.

دسته دوم را هم انجام می دهیم ولی از خداوند می خواهیم كه كمك كند تا این عمل خیر از دخالت شیطان و اغراض نفسانی محفوظ باشد.

دسته سوم را احتیاط كرده و انجام نمی دهیم تا گرفتار نشویم و تبعات یك عمل غیر الهی دامنگیرمان نشود و از این طریق نیز محافظت از خلوص خود كرده ایم مگر آنكه بتوانیم تاثیر نفسانیت را در آن مورد بر طرف نماییم.

دسته چهارم را اگر بتوانیم فقط با قصد الهی انجام بدهیم، می دهیم و الا تركش می كنیم.

دسته پنجم را ترك می كنیم مگر آنكه توجه و قصدی الهی به جای آن برایمان ایجاد شود.

در پایان تاكید مجدد بر دو نكته را لازم می دانیم كه یكی، اقدام تدریجی و آرامش و عدم شتاب وحساسیت بی مورد است و دیگری، بالا بردن سطح شناخت نسبت به خداوند متعال(معرفه الرب) و نسبت به خود(معرفه النفس). موفق باشید و التماس دعا

چگونه می توان از سردرگمی معنوی رها شد؟
امام صادق(ع) كه می فرمایند: "نیّت برتر از عمل است و آگاه باشید كه نیّت، حقیقت عمل است".

 چگونه می توان از سردرگمی معنوی رها شد؟چطور باید احساس پاكی و خلوص نیت پیدا كرد؟ با تشكر

از اینكه سعی و تلاش دارید كارهای خویش را خالصانه انجام دهید، جای تبریك دارد؛ زیرا اخلاص، اساس عبادت و حقیقت آن می باشد. اخلاص روح عبودیّت و بندگی است و عبادت جز با اخلاص مفهومی ندارد. به تعبیر امام صادق(ع) كه می فرمایند: "نیّت برتر از عمل است و آگاه باشید كه نیّت، حقیقت عمل است".(1)

انسان باید همیشه از خدا بخواهد كه به او توفیق دهد تا پایان كار خلوص خود را حفظ كند، چرا كه گاهی در میان راه به موانعی برخورد می كند كه ادامه راه بسیار دشوار است. اما نكته مهم در راه بودن است، حتی اگر به آخرین مراحل و بالاترین مراتب دست نیابیم.

پیامبراكرم(ص) می فرماید: "إنّ الله تبارك و تعالی لا ینظر إلی صوركم و لا إلی أموالكم و لكن ینظر إلی قلوبكم و أعمالكم؛ خداوند متعال به اموال و صورت های شما نگاه نمی كند، بلكه به قلوب و اعمال شما نگاه می كند".(2)

در خصوص سوال اول باید عرض كنیم: هنگامی كه انسان زندگی اش را با أهداف عالیه برنامه ریزی كند و در ذهن داشته باشد كه هدف از خلقتش چه بوده؛ و آگاه به این باشد كه از كجا آمده و آمدنش بهر چه بود؛ و از طرفی خود را مقید به ترك محرمات و انجام واجبات قرار دهد، به معیار كلی اسلام و رسیدن به معنویات دست می یابد.

در منابع روایی ما، نشانه ها و اسبابی برای به دست آوردن اخلاص ذكر شده است كه به بعضی اشاره می نماییم:

1-پاك بودن دل: پیامبر گرامی (ص) فرمود: "علامت انسان مخلص چهار چیز است: دل پاك، اعضا و جوارح سالم،خیر مبذول و شرّ مأمون( یعنی مردم از خیرش بهره مند و از شرّش در امانند )".(3)

2- دوری از گناه: امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: "كمال اخلاص اجتناب از گناهان است".(4)

3- از غیر خدا توقع نداشتن: امام صادق(ع) فرمود: "عمل خالص آن است كه نخواهی كسی جز خدا تو را برای انجام آن ستایش كند".(5)

 نیز فرمودند: "هیچ بنده ای به حقیقت اخلاص نمی رسد مگر آن كه دوست نداشته باشد. مردم او را برای كارهایی كه برای خدا انجام دهد،ستایش كنند".(6)

4- فقط به خدا امید داشتن: سرآغاز اخلاص نا امیدی از غیر الله است.

اعمال انسان  در سایه اخلاص،عنوان عبادت پیدا می كند و كامل می شود. به علاوه اسلام به كیفت عمل بیش تر اهمیّت می دهد تا به كمیّت آن، زیاد بودن عمل موجب تقرّب نمی شود، بلكه خلوص نیّت مهم است. اگر می خواهی به مرحله ای برسی كه بدانی كارهای شما با اخلاص بوده، باید مدّتی در رفتار و حركات و سكنات خود دقّت كنی. خفایای قلب خود را تفتیش نموده و از آن حساب شدیدی بكشی،همانند این كه انسان از شریك خود حساب

می كشد. حتی اگر دیدی عملی را در ظاهر و علن نمی توانید خالصانه انجام دهید، آن را در خفا انجام دهید.

 باید با جدیّت كامل قلب خویش را از لوث شرك و ریا پاك كنید تا ان شاءالله كارهای شما با اخلاص انجام شود. البته مراقب باشید كه در این زمینه عجله نكنید و به خود فشار نیاورید.

 اگر نیّتی جز رضای خدا نداشتید،و كار شما از ریا و خودنمایی خالص بود و طمعی از حیث دنیا و یا ترس از كسی جز خدا در كار شما دخیل نبود، بدانید كه عمل شما مخلصانه انجام گرفته، گرچه ممكن است گاهی انسان،كاری را به قصد ثواب، یا كسب بهشت الهی و حتی بر آورده شدن حاجتی،انجام دهد،كه این منافاتی با اخلاص ندارد.

سخن را با این روایت شریف به پایان می بریم كه: "آرزوهایت را كم كن تا اعمالت خالص شود".

توصیۀ پایانی:

نكتۀ خیلی مهمی كه نباید از آن غفلت ورزید، این است كه: دغدغه اخلاص نباید به گونه ای شود كه در شما وسواس بیافریند و موجب شود كه از راه و هدف خود باز بمانی. گاهی شیطان برای سردرگم كردن و بازداشتن انسان از هدف، با وسوسه ریا و ناخالص بودن عمل، انسان را از هدف باز می دارد.

لازم نیست كه اهداف را آن قدر بلند در نظر گیری كه رسیدن به آن در مراحل ابتدایی ناممكن جلوه كند تا همه چیز را به یك باره كنار گذاری.

چنین نیست كه باید عمل 100% خالص  باشد، اگر سعی نمایی كه حتی اخلاص نسبی در كارت داشته باشی و آن را به تدریج افزایش دهی، به نوبه خود مهم و ارزشمند است.

در صورتی هم كه با انجام برخی كارهای خوب و شایسته، مورد تشویق مردم قرار گرفتید، به اخلاصتان خدشه ای وارد نمی شود؛ البته باید توجه داشت كه كارهای نیك را به خاطر تشویق و ستایش دیگران نباید انجام دهید.

پی نوشت ها:

1. شیخ كلینی، اصول كافی،ج 2،ص 16، حدیث 4، دارالكتب الاسلامیه، تهران، 1365ش.

2. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمه، ج 3، ص 2601، حدیث 16917، دارالحدیث، قم، 1375ش.

3. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 16. جامعه مدرسین، قم، 1404ق.

4. علامه مجلسی،بحارالانوار، ج 74، ص 213، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق.

5. اصول كافی، ج 2، ص 16، حدیث 4، دارالكتب الاسلامیه، تهران، 1365ش.

6. مشكوه الانوار، ص 11،به نقل از اخلاق عملی، آیت الله مهدوی كنی،ص 421.

1: ایا خدا بنده هاشو دوست داره حتی اگه یكم گناهكار باشن ولی زود . . .
1.بله خداوند همهء بندگانش را دوست دارد و اگر بنده ای گناه كرد دوست دارد كه برگردد و وقتی توبه نمود. گناه او را می بخشد و او را دوست دارد.

 سلام 1: ایا خدا بنده هاشو دوست داره حتی اگه یكم گناهكار باشن ولی زود توبه كرده باشن ؟ 2: چرا خدا در مقابل زجه های بنده ش كه از ته دل صداش میكنه سكوت میكنه ؟ 3 : چرا خدا منو و صدای منو نمیشنوه ؟ 4 : اگر من قبلا گناهكار بودم ولی بعدا توبه كرده باشم باز خدا در پی عذابم خواهد بود و با ندادن حاجتم كه واقعا در حالت اظطرار ازش میخوام منو نابود خواهد كرد ؟ 5: چرا هر چقدر زجه میكشم و از اعماق وجودم خدارو صدا میزنم هیچ جوابی نمیشنوم؟ 6 : چرا پولدارها به هر چی و هر كی میخوان میرسن ولی منی كه تو یه خانواده ی متوسط هستم برای ازدواج كردن با دختری كه دوستش دارم برای بدست اوردنش یا اینكه از دست ندادنش 2 سال تمام التماس خدا رو بكنم و دست اخر هم از دستش بدم ؟! چون من پولدار نیستم ؟ 7: چرا كسانی كه هزار جور كثافت كاری در میارن ولی حتی برای بدست اوردن خواسته هاشون دعا هم نمیكنن و هر چی میخوان بدست میارن ؟ 8: چرا خدا منو دوست نداره ؟ چرا نمیبخشه با اینكه توبه ام واقعی هستش ؟ چرا داره میبینه دختری كه عاشقشم و ناموس خودم میدونم از دستش دارم میدم ولی كاری برام نمیكنه ؟ 9: من خدارو خیلی دوست دارم چرا میبینه دارن بهم ظلم میكنن و من بغییر خدا هیچ دادرسی ندارم و به فریادم نمیرسه ؟ 10: هیچكس دردمو نمیفهمه و بغییر خدا هیچكس محرم دردهام نیست ! فقط خدا میدونه كه من چقدر عاشق نامزدم هستم و جالب اینكه خدا خودش در مقابل دعا كردنهام ایشون رو به زندگیم اورده ! حالا چرا داره ازم میگیره ؟ من كه میدونم خدا قدرت مطلق هستش و حتی یك برگ بدون اجازش پایین نمی افته!

با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

اما جواب سوالات متعدد شما به اختصار:

1.بله خداوند همهء بندگانش را دوست دارد و اگر بنده ای گناه كرد دوست دارد كه برگردد و وقتی توبه نمود. گناه او را می بخشد و او را دوست دارد.

2.اگر بنده ای توقع بی حساب و نا صحیح داشته باشد و یا تقاضایش موجب ظلم بر دیگران باشد و یا برای رسیدن به خواستهء درستش اقدام نكند و تنبل باشد و ... خدا توجهی به او نمی كند.

3. متاسفانه اطلاع نداریم كه در مورد شما چه قضیه ای است.

4.خیر؛ خداوند نمی خواهد بنده اش را نابود كند و اگر كسی گناه كرده و توبه نموده او را می بخشد و او را دوست دارد و اهل كینه و لجبازی نیست كه ساحت قدس و مهربانی اش از این امور به دور است؛ اما دادن حاجت او تابع ضوابطی است كه برخی از آنها در بند دوم اشاره شد.

5.شاید خداوند دعای شما را استجابت كرده ولی هنوز زمان تحققش نرسیده.

6.عالم دنیا همیشه به كام آدم های خوب  نبوده و به تعبیر معروف امام حسن مجتبی (ع) ، دنیا زندان مومن است و بهشت كافران و انسان های بد است. مومن در این دنیا بلا دارد و در جهان دیگر كه حیات و زندگی اصلی است، جایگاه بسیار عالی دارد. ضمن این كه در بسیاری از موارد ما خواسته هایی را داریم كه درست به ضرر ما بوده و خود خبر نداریم. ولی خدا خبر دارد.

7.قانون استدراج الهی این است كه برای انسان های بد راه را باز می كند تا خودشان و بدی شان را خوب نشان بدهند.

8.از كجا فهمیده اید كه خدا شما را دوست ندارد؟ خدا همهء ما را دوست دارد.

9.خدا امام حسین(ع) را هم دوست داشت. ولی وقتی آن جنایت بزرگ رخ داد خداوند جلوی آن را نگرفت؛ آیا می توان گفت خدا چون جلوی آنان را نگرفته پس ایشان را دوست نداشته؟

10 .خدا قدرت مطلق دارد. ولی اقداماتش روی مصالح و حساب كتاب و بر اساس خیر و كمال بندگان است. شما لطف كنید مسالهء نامزدتان را به صورت واضح برای ما یا بخش تلفنی مركز(09640 بدون كد) توضیح دهید تا در حد امكان راهنمایی ارائه گردد. موفق باشید و التماس دعا

در منابع علمی جدید، برای متوقف کردن افکار نادرست، علاوه بر درمان‌های دارویی و قبل از آن درمان‌ها، از روش‌های خاصی استفاده می‌شود که مهمترین آن‌ها روش «توقیف فکر
توبه

از جمله مواردی که ممکن است در ماه رحمت الهی، ماه مبارک رمضان نصیب افراد شود و شب‌های قدر، زمینه خوبی برای مهیا شدن آن است توفیق توبه کردن است. اما باید شرایطی به وجود آید که شخص بتواند بر سر عهدی که با خود و خدای خود بسته است بماند.

1- انسان هرگز نمی‌تواند لحظه‌ای را بدون فکر و خیال بگذراند، اما اینکه چه اندیشه و خیالی را به ذهن خود خطور دهد و آن را در ذهنش بپروراند و یا اینکه از ورود و گسترش چه افکاری به ذهنش جلوگیری کند مختار است. وجود زمینه و گرایش‌های فکری خاص، خواهش‌ها و تمایلاتی که در اعماق وجود انسان نهفته است، نگرانی و اضطراب بیش از حد و ... می‌تواند سبب پریشانی فکر و خطور افکاری ناپسند به ذهن انسان شود. بنابراین ریشه‌یابی افکار ناروا کاری است که هر کس می‌تواند درباره خودش انجام دهد و با از بین بردن علل و ریشه‌ها از شر این گونه افکار خلاصی یابد.

اکنون که شما برای ریشه‌یابی و خلاصی از اینگونه افکار اقدام کرده‌اید، می‌توان گفت که نیمی از راه را پیموده‌اید و إن‌شاء‌الله با راهکارهایی که در ادامه عرضه می‌شود. نیم دیگر راه را نیز طی کرده و به آرامش خواهید رسید.

2- گاهی افکاری که به ذهن می‌آید از ناحیه شیطان است که باید هرچه زودتر آن‌ها را از خود راند. چرا که به زودی انسان را وادار به عمل می کند.

خداوند می فرماید: به راستی که شیاطین به دوستانشان الهام می‌کنند.(1) پس باید جلوی افکار شیطانی را گرفت.

یکی از بزرگترین و مهمترین عواملی که انسان را از خداوند دور کرده و موجب غفلت می‌شود همین خاطرات ناخوانده است(2). گاهی این خاطرات غیر الهی آن قدر بر انسان تأثیر گذار می‌شود که در بهترین حالات عبادی مانند نماز، حضور قلب نداریم.

باید از ابتدا جلوی رشد و نمو این خواطر را گرفت. خاطرات با یک سلسله گفتن‌ها، شنیدن‌ها، شرکت در مجالس و خواندن برخی مجلات و.. به تدریج در ذهن ترسیم می‌شود و هنگامی که متراکم و فراوان شد، زمینه شوق را فراهم می‌کند، و در نتیجه؛ این خواطر و افکار «ملکه نفسانی» ما می‌شود، و از این به بعد به آسانی به ذهن می‌آیند و زنده نگه داشته می‌شوند و پیوسته انسان را از یاد خدا غافل می‌کنند. به همین خاطر انسان‌هایی که تفکر مادی دارند پیوسته به فکر مسائل لذت بخش مادی‌اند.(3)

- راهکارهای عملی برای مقابله با چنین افکار ناشایست:

شما مى‌توانید از دستورالعمل‌هاى زیر بهره‏ گیرید و امیدواریم به تدریج از شر آن رهایى یابید.

1. اولین قدم برای شناخت و درمان این گونه افکار، داشتن آرامش است. بنابراین سعی کنید در همه حالات زندگی خصوصاً در مواقع ظهور این افکار آرامش خود را حفظ کنید.

2. برای مقابله با این افکار، باید نسبت به آن بی‌اعتنا بود. اگر بتوانید به افکاری که به ذهنتان خطور می‌کند بی‌ا‌عتنا باشید و به آنها اهمیت ندهید، به تدریج از شر آن‌ها رهایی خواهید یافت.

3. منحرف ساختن فکر به سوی محاسبات ذهنی یکی از مفیدترین راه‌حل‌ها است. لذا از آنجا که معمولاً این افکار در زمان‌های خاصی به سراغ شما مى‌‌آید، سعى کنید با یک برنامه‏‌ریزى دقیق و حساب شده ذهن خود را به موضوعات مهم و جذاب دیگر مشغول سازید و هیچ گاه بیکار نباشید. مثلاً هنگام نماز به معانی نماز توجه انصراف دهید.

4. فرمان ایست! در منابع علمی جدید، برای متوقف کردن افکار نادرست، علاوه بر درمان‌های دارویی و قبل از آن درمان‌ها، از روش‌های خاصی استفاده می‌شود که مهمترین آنها روش «توقیف فکر» نام دارد؛ بدین ترتیب که از شخص خواسته می‌شود که به طور عمد افکار خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان با صدای بلند و بیزار کننده، فریاد می‌زند: ایست! به نظر می‌رسد این عمل جریان فکر را متوقف می‌کند. بنابراین هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: «بس است دیگر» و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبى دیگر خواهید رفت.

5. هر روز به خود تلقین کنید که من قادرم افکار ناخواسته را کنار بگذارم. تلقین یکى از راه‏‌هاى مبارزه با افکار منفى است.

- حاصل سخن اینکه:

همان طور که عرض شد باید جلوی ورود این گونه افکار را گرفت و برای طرد قسمت دیگر آن تلاش کرد. قرآن راه حلّی که می‌دهد؛ مراقبت از خود و یاد خداوند است؛ انسان باید مواظب جلسات، خواندنی‌ها، شنیدنی‌ها، خوردنی‌ها و پوشیدنی‌های خود باشد. وقتی مواظب این مطالب بود به تدریج یاد خداوند در دل او نقش می‌بندد و خاطره‌های خوب در ذهنش ترسیم می‌شود از این رو قرآن ذکر خداوند را برای غفلت‌زدایی و قرب به حق به ما می‌آموزد.(4)

خداوند می فرماید: ای کسانی که ایمان آوردید بسیار خداوند را ذکر کنید(5) وقتی ذکر کسی در دل زیاد شد، به او علاقه‌مند شده و این علاقه، ملکه انسان می‌شود؛ تا به حدی که انسان در  همه حالات خود در نماز و ذکر خداوند است، چه خوش می‌گوید: خوشا آنان که دائم در نمازند.

پس، با یاد خداوند و کنترل مجاری نفوذ افکار آزار دهنده و توجه نکردن به آن‌ها، زمینه پاک شدن صفحه قلب از خواطر الهی و ترسیم خواطر خوش الهی در ذهن و قلب انسان ایجاد می‌شود.

شرط اساسى کنترل و درمان این گونه شک زیاد، همکارى صمیمانه و نزدیک شماست؛ نباید پنداشت که با بیان یکى دو نکته همه چیز درست مى‌شود و همچنین نباید گمان کرد که با اولین قدم و بدون پى‏گیرى مستمر، مى‌توان یک شبه، همه‏ افکار را از ذهن خود دور کرد.

به شما توصیه می‌کنیم اگر این افکار، شما را به شدت آزار می‌دهد و اضطراب شدیدی بر شما وارد می‌کند، حتما به یک روان‌شناس بالینی متعهد مراجعه کنید. در غیر این صورت با اجراى راهکارهاى ارائه شده و گزارش آن به ما، موضوع و حل مشکل را پى‏گیرى نمائید.

- نکته مهم و پایانی:

نکته مهم و قابل توجه آن است که از افکار ناخواسته و مزاحم، احساس وحشت و نگرانى نکنید و بدانید که آن‏ها موجب کفر نمى‌شود و اصلاً گناه نیست. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «از امت من هر چه که در ذهنشان خطور مى‏‌کند، عفو شده است، تا وقتى که آن را به زبان جارى نکرده و عملى انجام نداده باشند».(6) پس فکر گناه از نظر فقهى گناه محسوب نمى‏‌شود و نباید از این نظر نگران باشید.

*پی‌نوشت‌ها:

1-انعام(6) آیه 121.
2-جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، ص 30، قم، انتشارات اسراء.
3-همان،ص 32؛ با اندکی تغییر.
4-مراحل اخلاق در قرآن، همان، ص 34 و35.
5-احزاب(33) آیه 41.
6-بحارالانوار، علامه مجلسی، ج‏ 66، ص 42، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق.

سلام من یک بار به کربلا مشرف شدم ولی متاسفانه بعد از آن گناهان زیادی انجام دادم و خراب کردم الان چند ماه بعد باز هم می خواهم مشرف بشوم. آیا ثواب همان دفعه اول را دارد و با توجه به این که نمی توانم گناهانم را ترک کنم آیا بروم؟ آیا تمام گناهانم با سفر کربلا بخشیده می شود؟

پاسخ:
توبه هر گاه واقعي باشد و از اعماق جان برخيزد و انسان از كرده خويش پشيمان شود، مقبول درگاه خدا مي شود و آثار و بركات توبه نمايان مي گردد.
لطف خدا به بنده آن قدر زياد است كه امام صادق‌(ع) فرمود: "خداوند به داود نبي وحي كرد: بنده مؤمن من اگر مرتكب گناهي شد، ولي پشيمان گشت و توبه نمود و در وقت ياد آوري آن گناه از من حيا نمود، علاوه بر اين گناه او كه مي‌آمرزم، آن را به حسنه تبديل مي‌كنم و من خداي ارحم الراحمين هستم‌". (1) پس اينكه شما از كار خود پشيمان شده ايد و از خداوند حيا مي كنيد نيز باعث آمرزش مي شود. اهلبيت عليهم السلام نشانه هاي خداوند در زمينند و صفات خداوند در وجودشان متجلي است. اگر خدا رحمان و رحيم است ، آنان نيز همينگونه اند . پس پناه بردن به دامان اهلبيت را غنيمت بدانيد و از اين فرصت معنوي استفاده كنيد.
براي جبران گناهان ريز و درشت، راه روي همه بندگان باز است. اگر از اين گناه توبه كرده ايد، پس از اين، سعي كنيد كه در مسير خواست الهي زندگي كنيد. به رحمت الهي اميدوار باشيد. مطمئن باشيد‌، نسيم دلنواز عفو و رحمت پروردگاري كريم و رئوف كه توبه گنندگان درگاهش را در شمار محبوب ترين بندگان مي‌شمرد، شامل حالتان خواهد شد. در ادامه راه و در عنفوان سن پرطراوت جواني در انديشة ساختن روح و جان خويش باشيد و با عزم و اراده قوي در راه پاكي و كسب رضايت خداوند قدم نهيد.
فراموش نكنيد توبه از هر گناهي، ركن اساسي ديگري نيز دارد كه همان اراده بر ترك آن است. نيروي اراده و تصميم جدي، توفيق خداوندي است كه گناهكاران بزرگي چون فضيل بن عياض را كه به انواع گناهان و معاصي آلوده بودند نجات داد، فضيل بن عياض راهزن و سارق خطرناكي بود كه با شنيدن آيه اي از قرآن كريم ، از خواب غفلت چندين ساله بيدار گرديد و توبه جدي نمود و در راه بندگي خداوند تا بدان جا پيش رفت كه نامش در زمره زاهدان و عابدان ثبت گرديد.
پس مي توان با همت و اراده و درخواست توفيق از خداوند و توسل به اولياي پاك او، جبران گذشته را نمود. فرصت هاي از دست رفته را جبران نمود و در كاروان بندگان پاك خداوند كه عازم ديدار كوي دوست مي باشند، وارد شد و از مقيمان حضرت دوست گرديد. سعي كنيد از اين قافله عقب نمانيد.
همين كه توبه كرده ايد واز كار غافلانه خود پشيمان هستيد نشان از پذيرش توبه شما و پاك بودن قلبتان دارد. اميد است كه سفر شما پر از معنويت باشد و باعث شود كه از درگاه خدا و اهلبيت ، هيچ وقت فاصله نگيريد.
هيچگاه به خود تلقين نكنيد كه نمي توانم، بلكه خود را باور كنيد و سعي و تلاش را از دست ندهيد، خواهد ديد با ارادۀ فولادي خود بر هواي نفس غلبه كرده ايد.

پي نوشت:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج 6، ص 28.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با توجه به این روایات امام صادق (عليه السلام) که نقل مى كند: «آن حضرت از پدر بزرگوارش و ايشان از اجداد طاهرينش و آنان از پيامبر اكرم و آن حضرت از جبرئيل و جبرئيل از خداوند متعال نقل مى كنند كه حضرت احديّت به ذات مقدس خود قسم خورده كه هر كس امام حسين (عليه السلام) را با اين زيارت، از دور يا نزديك زيارت كند، زيارت او را مى پذيرم و خواهش و حاجت او را برآورده مى كنم و فوز به بهشت و آزادى از جهنم را به او عطا مى كنم و شفاعت او را در حق هر كس كه بخواهد قبول مى نمايم» سپس امام صادق (عليه السلام) به صفوان مى گويد: «هر گاه حاجتى پيدا كردى اين زيارت را بخوان كه بر آورده خواهد شد». من به این روایات اعتماد کامل داشتم و یک سال تموم واسه حاجتم این زیارت کامل با نماز و صد لعن و صد سلام خوندم، اما مشکلم گره محکم تری خورد و من خیلی خیلی داغون شدم. چرا؟ جواب این همه اعتمادم و امیدم به خدا و امام حسین (ع) رو از کجا بگیرم؟ به چه روایت و زیارتی دیگه اعتماد کنم؟ دیگه به هیچی اعتماد ندارم.

متأسفانه مشکل خود را بیان نکرده اید تا بتوانیم کمک نماییم اما توصیه می کنیم:
حال که الحمدلله این قدر همت بلند دارید که یک سال زیارت عاشورا خواندید پس شکیبا باشید و سریع عکس العمل نشان ندهید، برای حل مشکل خود دست از دامان پاک اهل بیت عصمت و طهارت (ع) برندارید؛ شاید ایراد از مشکل باشد که باید از راه دیگری حل شود، نه از زیارت عاشورا.
اما چرا گاهی دعاهای ما مستجاب نمی شود؟
در پاسخ باید بگوییم: بین اجابت دعا و تحقق مطلوب باید فرق قائل شد، زیرا اجابت دعا این است که به یا رب یا رب من جواب لبیک بیاید، یعنی هر وقت من یا الله بگویم، از طرف خدا لبیک و ندای «عبدی و بندۀ من بیاید». این امر قطعی است و شکی در آن نیست؛ اما تحقق مطلوب من ممکن است بشود و ممکن هم است نشود، حال اگر نشود، باید دید علت چیست؟
در اینجا خیلی مسائل دخیل است، از جمله:
1. گناه:
در دعای کمیل می‌خوانیم: اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء؛
خدایا! گناهانی را که باعث حبس دعا است، بر من ببخشای.
2.به کار نگرفتن عوامل طبیعی:
3.غفلت دل:
رسول اکرم(ص) می‌فرماید:
بدانید خداوند دعایی را که از قلب غافل برخاسته باشد نمی‌پذیرد. (1)
4.ترک امر به معروف و نهی از منکر:
امام علی(ع) می‌فرماید:
امر به معروف و نهی از منکر ار ترک نکنید که خدا بدان را بر شما چیره خواهد کرد. آن گاه دعا می‌کنید اما دعای تان به اجابت نمی‌رسد». (2)
5.لقمۀ حرام:
پیامبر (صلی الله علیه وآله) در پاسخ به کسی که گفته بود: دوست دارم دعایم مستجاب شود، فرمود: غذایت را پاک کن و غذای حرام به شکمت نریز.(3)
6.بی‌اعتنایی به نماز:
حضرت زهرا(سلام الله علیها) می‌فرماید: از پدرم رسول خدا(ص) دربارۀ مرد و زنی که در نماز سستی و سهل انگاری می‌کنند پرسیدم، فرمود: دعایش مستجاب نخواهد شد و برایش بهره‌ای از دعای صالحان و نیکوکاران نخواهد بود. (4)
7.اسباب لهو و لعب و شراب در خانه نگاه داشتن:
امام علی(ع) می‌فرماید:
«به خانه‌ای که در آن شراب یا ابزار یا ساز و قمار باشد، فرشتگان داخل نمی‌شوند. دعای اهل آن خانه مستجاب نمی‌گردد. برکت از آن‌ها برداشته می‌شود». (5)
8.ریا کاری:
رسول خدا(ص) می‌فرماید: «به زودی بر امت من زمانی می‌آید که درون شان فاسد و ظاهرشان خوب باشد. به عنوان دست‌یابی به دنیا و برای فداکاری انجام نمی‌دهد، بلکه کارشان فقط به منظور ریا و خود نمایی است و هیچ باکی ندارند. خداوند آنان را به مجازاتی گرفتار می‌نماید، آن گاه دعا می‌کنند مانند دعا شخصی که در حال غرق شدن است اما دعای شان مستجاب نمی‌گردد».(6)
9.مصلحت نبودن:
یکی از محدودیت‌های دانش آدمی، دست نیافتن به باطن امور است، از این رو در چنبرة ظواهر کارها گرفتار می‌آید و در توصیف امور به خوبی یا بدی دچار اشتباه می‌شود. در مواردی از خدا چیزی می‌خواهد که به مصلحت او نیست اما خبر ندارد. خداوند ناتوانی انسان را چنین تصویر می‌کند:
« عسی ان تکروهوا شیئاً و هو خیر، لکم و عسی ان تحبوا شیئاً و هو شرّ لکم ؛ چه بسا از چیزی ناخشنود باشید، در حالی که برای شما خیر و خوب است و چیزی را دوست دارید، در حالی که بد است». (7) امام علی(ع) به صراحت این نکته را فرموده است: انسان برای دست یابی به چیزی پافشاری کند اما وقتی به آن دست یافت، آرزو کند کاش بدان دست نمی یافت. (8)
عوامل دیگری نیز دخیل است که باید رجوع شود.

پی نوشت ها:
1. علامه مجلسی،بحارالانوار، موسسه الوفاء ،بیروت،1404ق،ج74، ص175.
2. شیخ کلینی، اصول کافی،‌دارالکتب الاسلامیه،تهران،1365ش، ج 7 ص 52،
3. شیخ حر عاملی،وسائل الشیعه،آل البیت،قم،1409ق، ج 7 ص 145.
4. علامه مجلسی،بحارالانوار، ج80، ص21.
5.شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 17، ص 315.
6. شیخ کلینی،کافی، ج 2، ص 296.
7. بقره (2) آیه 216.
8. ابن فهد حلى، عدة الداعى، يك جلد، دارالكتاب الاسلامى، 1407 ه، ص 17.

باسلام. من چندی پیش بدون اینکه بدونم شهادت یکی از ائمه (علیهم السلام) است، مرتکب گناهی شدم حال عذاب وجدان دارم که چون تو همچین روزی گناه کردم دیگه گناهم خیلی سنگین تر و نابخشیدنی تر از روزهای عادیه؟ آیا مرتکب گناه شدن در روزهای شهادت چه آگاهانه چه ناآگاهانه سنگین تره؟ باتشکر

پاسخ:
پرسشگر گرامی درست است که شکستن حرمت روز شهادت اهل بیت (علیه السلام) و گناه کردن در آن روزها عمدا گناه بیشتری دارد. چون علاوه بر گناه، نوعی بی اعتنایی به ایشان و شعائر دینی نیز می باشد. ولی اوّلا شما با علم به اینکه روز شهادت است گناه نکردید. بلکه نمی دانستید روز شهادت است و اگر گناه در روز شهادت سنگین تر باشد شامل شما که نمی دانستید نمی شود.
و ثانیا هیچگاه راه بازگشت و توبه بسته نیست و شما می توانید با توبه واقعی دوباره محبوب خدا شوید. قرآن کریم مى فرماید: ای بندگان که بر خود اسراف و ستم کردید، از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همه گناهان را مى آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.(1)
پس با توبه می توانید وجدان خود را آرام کنید.

پی نوشت ها:
1.سوره زمر، آیه 53.

صفحه‌ها