اخلاق كاربردي

استاد نسبت به شاگرد خود چه حقي دارد؟
این مسأله به سه چیز مربوط می‏شود: 1-استاد 2-رابطه با شاگردان 3-چگونگی تدریس ...

استاد نسبت به شاگرد خود چه حقي دارد؟

با توجه به اینكه در سوال شما احتمال حق شاگرد بر استاد و حق استاد بر شاگرد داده می شود ، در هر دو زمینه مطالبی می آوریم.

 حق شاگرد بر گردن استاد و وظایف استاد در قبال او:

این مسأله به سه چیز مربوط می‏شود:

1- استاد،

2- رابطه با شاگردان،

3- چگونگی تدریس.

1- درباره شخص استاد رعایت مسائل زیر ضروری است:

ا) وقار و متانت،

ب ) آراستگی ظاهر،

ج ) عشق ورزیدن به كار خویش،

د ) حسن خلق و داشتن فضایل اخلاقی از قبیل اخلاص، شجاعت، همت، ایثار و فداكاری.

2- در باره شاگردان مسائل زیر رعایت شود:

ا) علاقه‏مندی در تربیت و بالندگی شاگردان،

ب ) ترغیب در علم و دانش،

ج ) محبت و عواطف،

د ) احتراز از عصبیت،

ه ) مدیریت در كلاس.

 توجه به ابعاد ذیل لازم است: استقلال فكری، اتكای به نفس، قضاوت درست، ابتكار و خلاقیت،جامعیت فكری، پیش‏بینی احتمالات، داشتن نظم، منصف بودن، قاطعیت، رعایت اصول اخلاقی.

3- درباره تدریس نیز توجه به مطالب زیر پرفایده است:

ا) تخصص لازم،

ب ) حضور دائم و منظم،

ج ) تنظیم و كلاسه كردن مطالب درسی،

د ) ابتكار در عمل،

ه ) تدریس در حال اعتدال،

ز ) رعایت تدریج در تدریس.

مهم ترین وظائف ویژه معلم عبارتند از:

1- ایجاد خلوص نیت در شاگردان :

نخستین وظیفه­اي كه باید معلم در رابطه با شاگردان، مورد توجه و اهتمام خویش قرار دهد، این است كه شاگردان

را  گام به گام به آداب و آئین­هاي پسندیده، شیوه­هاي ستوده و تمرین روحي نسبت به آداب دیني و حقایق و اسرار دقیق آئین مقدس اسلام، آشنا نموده، انس و عادت به صیانت نفس را در تمام شئون آشكار و نهان زندگي آن­ها بارور سازد، به ویژه اگر احساس كرد كه شاگردان وي از رشد عقلي متناسبي برخوردار هستند، باید سعي كند كه چنین عادات مهم و پرارزش را در آ­ن ها به ثمر رساند.

 2-ایجاد شوق به علم در شاگردان:

 معلم  شاگردان خود را به علم و دانش تشویق نماید. فضائل و ارزش­ها و مزایاي علم و علما را به آنان تذكر دهد. یادآور گردد كه علما و دانشمندان، وارثان انبیاء و پیغمبرانند. بر كرسي­ها و پایگاه هائي بلند و فرازنده و درخشاني از نور، جاي دارند. كرسي ها و پایگاه هائي كه مورد رشك انبیاء و شهدا و جانبازان راه خدا بوده، این موجودات مقدس به حال آن ها غبطه مي خورند.

3- دلسوزي نسبت به شاگردان:

باید معلم درباره شاگردان، خواهان اموري باشد كه  نسبت به آن امور احساس علاقه و دلبستگي مي­نماید. هرگونه شر و بدي را كه براي خویش نمي­پسندد، براي شاگردان نیز نپسندد؛ زیرا این گونه برابر اندیشي نسبت به شاگردان، حاكي از كمال ایمان معلم و حسن رفتار و برادري است و نمایانگر روح  همبستگي و دلسوزي معلم نسبت به شاگردان مي باشد.

4- استفاده از روش هاي مختلف تنبیه شاگردان :

براي پیشگیري از سوء رفتار شاگردان و جلوگیري از ارتكاب خلاف آنان، لازم است معلم با اشاره و كنایه، راهگشاي تربیت اخلاقي شاگردان بوده و از تخلف آن ها جلوگیري كند. در صورتي كه ضرورت ایجاب نكند و نیازي در كار نباشد، باید از آشكارگوئي و تصریح به تخلف شاگرد، خودداري نماید. همواره از عامل لطف و محبت و مهر و مودت - براي ارشاد شاگردان - استفاده كند. آن ها را به خاطر تخلف و سوء رفتار، توبیخ نكرده و تا مي تواند از این روش استفاده ننماید؛ چون اولا تصریح و آشكارگوئي، پرده هیبت و ابهت استاد را از هم دریده ؛موجب شدت و فزوني جرات و جسارت شاگردان در ارتكاب خلاف و سوءرفتار و تخلف هاي اخلاقي مي­گردد.

 ثانیا باعث می­شود كه آنان - بیش از پیش - با حرص و ولع زیادتري در تخلف هاي اخلاقي اصرار ورزند.

5- فروتني و نرمش معلم نسبت به شاگردان:

نباید معلم نسبت به شاگردان خویش، رفتاري تكبرآمیز را در پیش گیرد و نسبت به آن ها بزرگي ورزد؛ بلكه باید فروتني و نرمش را - در برخورد با شاگردانش به كار برد. میان معلم و شاگردان، حقوق متقابل دیگري از قبیل :

حق مصاحبت و همنشیني،

 احترام در رفت و آمد و ملاقات و برخوردها،

شرافت محبت و دوستي راستین و عاري از هر نوع شائبه  وجود دارد .

 این حقوق و معیارها مي تواند رابطه معلم شاگردانش را به طرز جالب و دلنشیني سازمان بخشیده و آن ها را با هم پیوند دهد.

6-تفقد از احوال دانشجویان :

وظیفه مذكور از حس شفقت و دلسوزي معلم، ریشه مي گیرد .  اگر یكي از شاگردان و یا حاضران حلقه درس استاد، در جلسه درس حضور نیافت، و غیبت او غیرعادي به نظر رسید و طولاني گشت، باید از او و احوالش و علت غیبتش پرس و جو كند. اگر از پرس و جوي خود، نتیجه اي كافي نگرفت و نتوانست راجع به او خبري به دست آورد، باید كسي را براي اطلاع از احوال او به خانه و محل سكونت وي بفرستد، یا شخصا به منزل او برود - كه این كار داراي فضیلت بیش تري است. رسول گرامي اسلام با اصحاب و یاران خود همین گونه عمل مي كرد، یعني اگر ملاحظه مي فرمود كه یكي از ملازمان او در میان جمع حاضران، حضور به هم نرسانده است، شخصا به منظور احوال پرسي به خانه او مي رفت و از او تفقد به عمل مي­آورد.

7-اطلاع از نام و مشخصات شاگرد :

باید معلم، راجع به نام و نسب و فامیلي و شهر و احوال و مشخصات دانشجویان و یا حاضران جلسه درس،

اطلاعاتي را كسب كرده و ترتیباتي در این زمینه فراهم آورد و بدان توجه نماید.

8-القای مطالب علمي باید در خور استعداد شاگردان باشد. باید معلم در بذل و توزیع محصولات و فراورده هاي علمي و معارف خود، با سخاوت باشد. در طرز القای درس بر دانش پژوهان، ناهموار نباشد؛ بلكه باید كیفیت تدریس او هموار و دلنشین بوده، با آمیزه لطف، و توام با رفق و مدارا و نصیحت و اندرز باشد. به قصد ارشاد شاگردان به امور مهم، به آنان سود رسانده و بهره مندشان سازد. معلم باید شاگردان خود را به صیانت و نگاهباني اندوخته­هاي نفیس و گرانبهاي علمي - كه در اختیار آن ها قرار داده است - تشویق كند.

 

 شاگرد هم  وظایفی نسبت به استاد خود دارد كه به صورت فهرست وار به آن ها اشاره می كنیم:

1-بزرگداشت مقام استاد.

2-ضرورت كاوش و جستجو از استاد لایق و شایسته.

3-استاد را باید به عنوان پزشك معالج جان و روان بداند.

4-تواضع و فروتنی نسبت به استاد.

5-باید از استاد با احترام یاد كرد.

6-سپاسگزاری از ارشاد و هشدارهای استاد.

7-آمادگی ذهنی و روحی برای درس.

8-بايد در انتظار استاد و شرفيابي از محضر او به سر برد.

9-آراستن و پيراستن برون ، و آمادگي درون به هنگام ورود بر استاد.

10-شاگرد بايد مراقب حركات و رفتار و حالات خود در محضر استاد  باشد.

11-تنظيم صدا و مواظبت از رفتار و گفتار در پيشگاه استاد.

12-رعايت ادب و نزاكت در خطاب به استاد.

13-پيشدستي نكردن شاگرد به پاسخ پرسش ها در محضر استاد.

14-لزوم تمركز حواس و شنیدن دقيق به سخنان استاد.

15-عدم تكرار سؤ ال هاي فرساينده و تلف كننده فرصت.

 

 ر. ك: آداب تعلیم وتربیت اسلامی، محمد جواد حجتی (ترجمه منیة المرید).

آيا معلمين مي توانند در مدرسه دانش آموزان را تنبيه بدني بكنند؟
يكي از ابعاد نگران كننده و فراگير كودك آزاري و خشونت، تنبيه بدني كودكان توسط معلمان، مربيان و كاركنان محيط هاي آموزشي است.

آيا معلمين مي توانند در مدرسه دانش آموزان را تنبيه بدني بكنند؟

يكي از ابعاد نگران كننده و فراگير كودك آزاري و خشونت، تنبيه بدني كودكان توسط معلمان، مربيان و كاركنان محيط هاي آموزشي است. به رغم آن كه در مقررات داخلي و بين المللي به ويژه پيمان نامۀ حقوق كودك، ناروايي چنين اقداماتي مورد تأكيد قرار گرفته و افزون بر آن، پيامدهاي ناگوار آزار و تنبيه بدني در جسم و روان كودكان مشخص شده است، مع الاسف بسياري براساس پندارهاي بي پايه و رسم هاي غلط، حق تنبيه بدني را براي معلمان و مربيان باور دارند و عده اي نيز با استناد به آموزه هاي ديني، اين حق را تأييد و حتي ولايت بر تنبيه بدني را براي معلم قائل شده اند.

از ديدگاه مقررات داخلي و بين المللي، تنبيه بدني كودكان توسط معلمان ممنوع بوده و ناروايي آن از ديدگاه فقه اسلامي را مطرح است.

- عوارض نامطلوب تنبيه بدني دانش آموزان:

1- تنبيه بدني كودكان داراي اثرات مخرب كوتاه و بلندمدت بر جسم و روح آنان است و عوارض نامطلوبي همچون ترس، عدم يادگيري رفتار درست، توجيه صدمه زدن به ديگران، پرخاشگري نسبت به عامل تنبيه كننده، جانشين شدن يك پاسخ نامطلوب به جاي پاسخ نامطلوب ديگر و الگوبرداري از آن توسط ديگران را به همراه دارد.

2- همچنين مشكلات رفتاري مثل پرخاشگري عملي و كلامي، گوشه گيري و عدم همكاري، در كودكاني كه توسط معلمين تنبيه مي شوند نسبت به آن ها كه تنبيه نمي شدند بيشتر است.

3- روش تربيت اسلام، محبت و پند و نصيحت توأم با مدارا و احتياط يعني جذب دانش آموزان است كه بايد در عين حال دلنشين و مؤثر باشد. لذا تنبيه و مجازات، يكي از عوامل تربيتي در اسلام نيست، بلكه ابزاري است كه در صورت سودمند واقع نشدن رفق و محبت، در ايجاد عادات خوب به كار مي آيد. در تربيت اسلامي زياده روي ديده نمي شود و فقط از اين راه مي توان افراد را معتدل تربيت كرد؛ به طوري كه تمام قواي او اشباع و تعديل شوند و جسم و روح و عقل، هماهنگ باشند.

4- از تنبيه تا نتيجه معكوس!

تنبيه ميتواند سبب افزايش مقاومت رواني و حق مقابله به مثل در مقابل تهديد كننده شود. چه بسا تنبيه شونده با خود بگويد «فوقش دو تا كشيده ميخورم». به اين ترتيب دانشآموز مانند مجرمي كه دوره محكوميت يا مجازات هر جرمي را ميداند، ميان سود حاصل از انجام رفتار نامطلوب و نوع و ميزان تنبيه دست به ارزيابي ميزند و اگر تنبيه بعدي به منفعت فعلي بيارزد، اغلب به عمل خلاف مبادرت ميورزد. به عبارت ديگر، مواقعي وجود دارد كه كودك يا نوجوان رفتار مطلوب مغاير با رفتار نامطلوب را آموخته است. اما به دليل اينكه فايده انجام ندادن آن بيشتر از انجام دادن آن است يا ضرر انجام ندادن آن در مقابل منفعت حاصل از عمل خطا ناچيز است، به رفتار مطلوب روي ميآورد. براي مثال، گاهي دروغگويي سودي براي كودك دارد كه راستگويي ندارد يا سرزنش به قدري است كه به دريافت فلان مقدار تنبيه ميارزد. در چنين حالتي بايد پاداش رفتار مطلوب و يا ميزان و شدت تنبيه رفتار نامطلوب را زياد كرد. بديهي است كه راه اول بيشتر منتهي به ايجاد انگيزه دروني و راه دوم بيشتر منجر به اجبار بيروني است. اگر اعمال مدت، شدت و فراواني زيادي داشته باشد، به تجربه و كرات ثابت شده است كه در نهايت فرد تنبيه شده به تنبيه كننده آسيب ميرساند. تنبيه بدني، تنها براي تنبيه شونده آزار دهنده و ناراحت كننده نيست بلكه آثار زيانبار آن متوجه شخص تنبيه كننده نيز ميگردد. بديهي است كه تنبيه دانشآموز مستلزم آن است كه نظام زيستي- رواني فرد تنبيه كننده وضعيت خاصي پيدا كند. هرچند چنين وضعيتي در كوتاه مدت ممكن است با تخليه عصبانيت و ناراحتي تنبيهكننده و كاهش موقتي رفتار تنبيه شده رضايتخاطر ايجاد كند. اما در صورت ادامه و تكرار به ايجاد تنش و فشار در عضلات بدن، افزايش ضربان قلب و نبض، به هم خوردن تعادل شيميايي خون و... منجر ميشود. كه اثرات كوتاه مدت آن به شكل خستگي و بيزاري از كار و فرسودگي زودرس ظاهر ميشود. تنبيه (بهخصوص بدني) علاوه بر بروز واكنشهايي كه به صورت مقاومت مستقيم و يا مقابله به مثل بروز ميكند، ميتواند به بيتفاوتي و بيخيالي در دانشآموزان منجر شود.

- قانون امروز در اين مسأله:

معاونان و معلمان تحت هيچ شرايطي حق تنبيه بدني دانش آموزان را ندارند و در اين زمينه با معلمان خاطي طبق قانون برخورد ميشود. هرگونه تنبيه بدني دانش آموزان در مدرسه ممنوع است و هچ يك از معلمان و معاونان تحت هيچ شرايطي به علت انجام ندادن تكاليف درسي و يا موارد انضباطي، حق تنبيه بدني دانش آموزان را ندارند.

هيچ دانش آموزي نيست كه قابل ارشاد نباشد و علت اصلي خطاي دانش آموزاني كه موارد انضباطي دارند و يا تكاليف خود را انجام نميدهند، از روي ناآگاهي است، لذا بايد براي ارشاد آنها وقت صرف شود.

- حاصل سخن اينكه:

بر اساس آييننامه فعلي آموزش و پرورش هرگونه تنبيه بدني، اهانت و تعيين تكاليف درسي به منظور تنبيه دانشآموزان، ممنوع اعلام شده است. در فصل پنجم و ششم اين آييننامه، طي مواد ۶۸ تا ۸۵ به مسأله تنبيه پرداخته شده و در ماده ۷۶ درباره ممنوعيت تنبيه بدني، خصوصا در دوران دبستان به شدت تذكر داده شده است. بر اساس اين قانون معلمان و مسؤولان مدرسه حق تنبيه خطاكارترين دانش آموزان حتي با ضعيف ترين شكل آن را ندارند، چرا كه براي موارد انضباطي، قانون مصوب شده است و بر اساس آن با دانش آموزان خاطي برخورد ميشود.

آيا معناي لهو و لعب، كار عبث انجام دادن و یا سخنان بيهوده گفتن است؟
در صورتی كه این بازی ها مفاسد جانبی نداشته باشد، به صورت محدود و برای رفع خستگی، مانعی ندارد و گاه در شرایط خاص می تواند ابزاری كمكی در جهت برنامه های زندگی ...

آيا بازي هاي رايانه ای، جزء لهو و لعب به شمار مي آيد؟ آيا معناي لهو و لعب، كار عبث انجام دادن و یا سخنان بيهوده گفتن است؟

در صورتی كه این بازی ها مفاسد جانبی نداشته باشد، به صورت محدود و برای رفع خستگی، مانعی ندارد و گاه در شرایط خاص می تواند ابزاری كمكی در جهت برنامه های اصلی زندگی یك نوجوان یا كودك قرار گیرد؛ اما لحاظ و رعایت سه نكته، مفید و لازم است:

1. استفاده از بازی ها به صورت محدود و برنامه ریزی شده باشد تا از اتلاف عمر و نیز بروز زیان های عصبی و جسمی در این بازی ها جلوگیری شود.

2. برای استفاده از بازی ها، گزینش صورت گیرد تا نه تنها حاوی مفاسد اخلاقی نباشد، بلكه سطح تأثیرات نامطلوب هیجانی و عصبی ناچیز باشد و یا بتوان از بازی هایی استفاده نمود كه فواید هوشیِ یا علمی نیز داشته باشند.

3. باید عنایت داشته باشید كه منع كلی نسل جدید از این بازی ها، گاه زیان های جدی را به دنبال دارد. مهم آن است كه این مسئله، مدیریت صحیح شود. 

بنابراین، هرگونه بازی یا تفریح مشروع اگر با انگیزه درست و منطقی و در جهت اهداف زندگی دیندارانه باشد و انسان را از مسیر بندگی خدا خارج نسازد، چه از ناحیه بزرگسالان باشد و چه نوجوانان، لهو  و لعب مذموم در لسان شرع مقدس محسوب نمی گردد.

                                                                  موفق باشید

چگونه با ماهواره مبارزه كنيم ؟
با وجود اينكه برنامه هاي ماهواره اي محتواي علمي و آموزنده نيز دارند، ولي امروزه بيشتر نوجوانان و جوانان و حتي بزرگسالان استفاده صحيح از آن نمي كنند.

 چگونه با ماهواره مبارزه كنيم ؟

بهتر بود قدري واضح تر مرادتان از مبارزه با ماهواره بيان مي كرديد و مي فرموديد دنبال چه نوع مبارزه اي هستيد؟ پيشگيري يا درمان به صورت جمع و قطع آن و...؟ چه را كه در صورت دوم، مبارزه مطلق به معنايي غير از فرهنگ سازي براي استفاده صحيح از ماهواره، امري غير ممكن و بر فرض امكان، امري غلط است و البته در صورت اول پرهيز از آن امري ممكن و البته نياز به راهبردي موثر دارد.

پرسشگر گرامي؛

استفاده از ماهواره، تلفن همراه و ديگر وسايل ارتباط جمعي كه امروزه به آساني در دسترس همگان قرار دارد و مورد استفاده قرار مي گيرد و روزه به روز بر قابليت ها، تنوع و اَشكال آن افزوده مي شود همانند بسياري از ابزار زندگي، هم استفاده مفيد و هم استفاده غير مفيد و مضر دارند. به عبارت ديگر، هم مي توان از اين گونه وسايل در جهت صحيح آن استفاده نمود و هم مي توان با به كارگيري غلط از آنها، آسيب ها و زيان هاي بسياري را به پيكره جامعه و خود انسان وارد نمود و در كنار آن زشت ترين رفتارها و حتي بدترين جنايات ها را مرتكب شد.

با وجود اينكه برنامه هاي ماهواره اي محتواي علمي و آموزنده نيز دارند، ولي امروزه بيشتر نوجوانان و جوانان و حتي بزرگسالان استفاده صحيح از آن نمي كنند. از طرف ديگر، پخش گسترده فيلم هاي غير اخلاقي و مبتذل، برنامه هايي با پوشش هاي زننده همراه تيزر هاي تبليغاتي كه نمايش بدن هاي عريان و... از اساس جدانشدني اين گونه برنامه ها هستند به اضافه، تصويرهاي مستهجن كه به طور اتفاقي بر صفحه تلويزيون نقش مي بندد و امكان هرگونه عكس العملي را از ما مي گيرد، خطرات اساسي براي فرد و جامعه به دنبال دارد كه به جرأت غيرقابل تخمين است بنابراين، بايستي در كنار مزايا و منافع اين گونه وسايل ارتباط جمعي به تأثيرات منفي و آسيب ها و مضرات آن نيز توجه داشت و تدابير لازم جهت پيشگيري از انحرافات اخلاقي و رفتاري كودكان و نوجوانان، اتخاذ كرد.

در گام نخست مي توان بسياري از آسيب هاي شبكه هاي ماهواره اي را بيان كرده و با كودكان، نوجوانان و جوانان و والدين ايشان به بحث نشست و آنان را با استدلال و منطق مجاب نمود و به مرور ايشان را قانع كرد تا از اين وسيله استفاده صحيح شود:

برخي از معايب و اثرات و كاركردهاي منفي شبكه هاي ماهواره اي به شرح زير است:

1. بدآموزي و تهديد سلامت جسمي، رواني و رفتاري كودكان و نوجوانان.

2. ارائه صحنه هاي خشونت آميز و رواج خشونت و پرخاشگري.

3. جريحه دار كردن عواطف كودكان و نوجوانان.

4. بازداشتن كودكان و نوجوانان از كارهاي تحصيلي و بيگانه ساختن آنها از پرداختن به مطالعه كتاب هاي درسي و غير درسي مفيد.

5. ايجاد نيازهاي كاذب و تسريع در بلوغ زودرس نوجوانان، ترويج و تشديد انحرافات اخلاقي و نيز اشاعه فحشا و بي بند و باري.

6. بي تفاوت كردن كودكان و نوجوانان نسبت به دردها و رنج هاي انساني.

7. رواج رفتارهاي ضد اجتماعي و ضد ديني و  برانگيختن حالت تهاجمي از طريق مشاهده و يادگيري.

8. تسخير ذهن كودكان و نوجوانان و شستشوي مغزي آنان.

9. محدود كردن قدرت ابتكار و خلاقيت.

10. ناديده گرفتن قيد و بندهاي اجتماعي از طريق همانند سازي با شخصيت هاي نمايش هايي كه در آنها شيوه هاي پرخاشگرانه و مهارتهاي خلافكاري نشان داده مي شود.

11. ايجاد درگيري ذهني در كودكان و نوجوانان به علت تماشاي فيلم هاي ويژه سنين بالاتر و فيلم هاي غير اخلاقي.

12. ايجاد ترس و كابوس هاي شبانه براي كودكان و نوجوانان.

13. كاهش مدت زمان خوابيدن كودكان و نوجوانان.

14. افزايش حالت انفعالي و بي تفاوتي.

15. مسخ كودكان و نوجوانان و فرو بردن آنها در دنياي تخيلي و ايجاد فاصله با واقعيت ها.

از طرف ديگر، مي توان با استفاده از برخي از راهكارهاي زير آسيب هاي ماهواره و ديگر وسايل ارتباط جمعي را به حداقل رسانيد:

الف) استفاده از ماهواره را در خانه محدود كنيد، البته بايد در اين خصوص خود والدين پيشگام شوند و استفاده از ماهواره را فقط منحصر در برنامه هاي مفيد آن كرده و دستورالعملي براي استفاده صحيح براي همه افراد خانواده تعريف بكنند و به آن مقيد باشند.

ب) در گام دوم مي توان استفاده از ماهواره، كامپيوتر، اينترنت و ديگر وسايل ارتباط جمعي را منحصر در اتاق نشيمن كه در ديد همه افراد خانواده است، كرد و از قرار دادن آن در اتاق اختصاصي فرزندان و يا اتاق هايي كه امكان دسترسي همگان به آن وجود ندارد، خودداري نمود تا فرصت سوء استفاده هاي ناپسند از بين برود.

ج) در صورت عادت به استفاده از ماهواره، منع كامل دسترسي به ماهواره، نياز نيست و توصيه نيز نمي شود. بلكه بايد ساختاري ايجاد كرد كه در نهايت به كاهش اين دسترسي تا مرز اعتدال منجر شود.

د) فهرستي از فعاليت هاي جايگزين و مفيد تهيه كرده و به تناوب استفاده از ماهواره، آن را با ديگر سرگرمي هاي جذاب جايگزين نمود.

س) بهتر است در ازاي كاهش استفاده از ماهواره، براي كودك و نوجوان پاداشي در نظر بگيريد و يا در صورت تخطي جريمه اي در نظر بگيريد و بدين شيوه مجازاتش كنيد.

و) استفاده مفرط و پنهاني از ماهواره و ديگر وسايل ارتباط جمعي مي تواند پوششي براي مشكلات مختلفي باشد كه فرد با آن روبه روست و در اين حالت نياز به درمان هايي خارج از خانه به كمك متخصصين مربوطه و روانشناسان و روانپزشكان احساس مي شود در اين حالت مي توان از مشاوران مراكز درماني و خدمات روانشناختي كمك گرفت.

ي) بايد زمينه هاي مذهبي و ديني افراد را بيش از پيش تقويت كرد و با تشويق و ترغيب رفتارهاي ديني آنان به آنها معيار داد و منتظر بود كه آنها خود، از برنامه هاي غير مفيد و ناسالم فاصله بگيرند.

توجه داشته باشيد كه تنها با دروني كردن معيارها مي توانيد راه درست را در فرد نهادينه كرد و او را بيمه گرداند و گرنه دور از چشم شما و در بيرون و حتي در خانه دوستان و بستگان فرصت هاي لغزش بسياري براي آنها ايجاد مي شود و اگر اين معيارها در آنها دروني نشده باشد به راحتي و با كمال ميل در دام هاي مختلف گرفتار مي شوند.

لطف كنيد بهم كتاب معرفي كنيد؟
توصيه مي كنيم مطالعۀ كتاب هاي شهيد مطهري كه داراي سير منطقي است را شروع كنيد.

اينجانب علاقه مند به مطالعه كتاب مي باشم و دوست دارم چيزهايي رو كه بايد يك بچه مسلمون بدونه تا معرفتش نسبت به دين و اطلاعات روز و ... بيشتر بشه رو بيشتر از ايني كه ميدونم ياد بگيرم، ميشه لطف كنيد بهم كتاب معرفي كنيد؟

مطالعۀ كتاب هاي ديني نياز به انگيزه دارد كه الحمدلله در شما يافت مي شود. به نظر مي رسد مطالعات بدون مبنا و برنامه ريزي اثرات آنچناني كه شما انتظار داريد، نداشته باشد. لذا توصيه مي كنيم مطالعۀ كتاب هاي شهيد مطهري كه داراي سير منطقي است را شروع كنيد.

- نكاتي دربارۀ مطالعۀ كتاب هاي شهيد مطهري(ره):

1- براي پيمودن هر راهي در ابتدا بايد انگيزۀ رهرو، براي پيمودن آن راه به حد بالايي برسد تا اگر موانعي ايجاد شد، هيچ ترديد و تزلزلي در او پديد نيايد. بسياري از كساني كه كتب استاد را براي مطالعه انتخاب كرده و خواندن آنها را هم آغاز نموده اند، به دليل نداشتن انگيزۀ بالا، در همان ابتدا به قول خودمان بريده اند. دانستن اهميت مطالعۀ كتب شهيد مطهري، بزرگ ترين عاملي است كه مي تواند ما را با انگيزۀ بالايي به طرف اين كتب ارزشمند سوق دهد.

2- براي فرار از اين عاقبت شومِ فكري، بايد ابتدا اصول قطعي و محكمي را بپذيريم و آنگاه قدم به قدم در مسير علم و دانش گام برداشته، با استدلال مناسب به استقبال مسائل مختلف برويم. البته اين توهم پيش نيايد كه قرار است مقلد بي چون و چراي افكار و نظرات شهيد مطهري باشيم، زيرا به جز كلامي كه متصل به سرچشمه وحي است، هرچه باشد در تضارب افكار عرصه‏هاي علمي دستخوش تحول و تكامل مي‏گردد. بلكه غرض آن است كه نردبان انديشه خود را در جاي محكمي قرار دهيم.

3- ما در مطالعۀ كتابهاي استاد مطهري(حداقل در دور اول) در پي حفظ تك تك جملهها نيستيم؛ بلكه در پيآن هستيم تا به وسيلۀ كتابهاي استاد مطهري با چهرۀ زيباي اسلام آشنا شويم و ديدگاهي نو و مطابق با واقع نسبت به اين دين كامل به دست آوريم. اين آشنايي، با مطالعه حاصل ميشود؛ حتي اگر جملات و داستانهاي كتب در ذهنمان باقي نماند.

4- آسان بودن كتاب هاي اول سير، موجب بي اهميتي ما به عمق مطالب نشود. كتاب «داستان راستان» كه از ساده ترين كتب استاد است، از عميق ترين كتاب هاي ايشان نيز هست كه جايزۀ بين المللي «يونسكو» را به خود اختصاص داده است.

5- از آنجا كه هدف ما حفظ كردن نيست، پس نبايد از فراموشي مطالب هراسي داشته باشيم. هميشه اين نكته در ذهنمان باشد كه مفيد بودن مطالعۀ يك كتاب، فقط در گرو حفظ آن نيست. حواسمان باشد كه بسياري از مطالب به ضمير ناخودآگاه رفته و در موقعيتي مناسب، مثل بحث يا سئوال يادآوري مي شود.

- در زمينۀ مطالعۀ كتاب هاي ديگر علماء توصيه مي كنيم: براي اينكه در ابتدا صاحب تمركز و مباني شويد، همان كتاب هاي شهيد مطهري(ره) را مطالعه بفرماييد و بعد از اتمام آنها به كتاب هاي ديگر دانشمندان مراجعه كنيد، زيرا:

1. محتواي مطالب در كتاب هاي دانشمندان مختلف، بعضاً متفاوت است و اين اختلاف جزئي ممكن است شما را سر در گم كند و روحيۀ مطالعاتي شما را كمرنگ كند؛ ضمناً تمركز در مباني يك فرد بهتر جواب مي دهد.

2. ادبيات و قلم بكار برده شدۀ نويسنده هاي مختلف تمركز انسان را كم مي كند و ممكن است ذهن انسان نتواند در اين پراكندگي و اختلاف الفاظ كارايي لازم را داشته بشد.

- توصيۀ پاياني:

در تمام مراحل مطالعه از هنگامي كه تصميم به مطالعه مي گيريد تا زماني كه مطالعه را آغاز مي كنيد، از توكل بر خدا و توسل به اهل بيت(ع) غافل نشويد. در جلساتي كه به نام آل الله(ع) برگزار مي شود، از امام زمان(ع) و اجداد طاهرينش بخواهيد كه شما را در اين راه كمك كرده و ذهنتان را براي درك معارف ناب دين، آماده و لايق بگردانند. اين را توجه داشته باشيد كه يكي از علل مهم شكست در مسير مطالعۀ كتب استاد مطهري و در هر راه معنوي ديگر، اتكا به خويشتن و غفلت از خداوند است. همه بايد بدانيم كه بدون توفيق خداوند و ياري ائمۀ معصومين(ع) هر كاري براي رسيدن به معارف قرآن و اهل بيت(ع) ناقص و ابتر خواهد ماند.

و در آخر: اگر در فهم مسأله اي از مطالب كتاب باز مانديد، از كارشناسان مذهبي استفاده كنيد تا موضوع را برايتان شرح دهند. البته گاهي در مطالعۀ يك كتاب سئوالاتي پيش مي آيد كه پاسخ بسياري از آنها طبق اين سير، در كتاب هاي بعدي يافت مي شود.

- براي اينكه از اطلاعات ديگر پيرامون سير مطالعاتي كتاب هاي شهيد مطهري(ره) بهره مند شويد به لينك هاي زير مراجعه فرماييد:

1- سير مطالعاتي بايد چگونه باشد؟

http://ketabestaan.ir/?p=497

2- معرفي سير مطالعاتي و 12 نكته بسيار مهم در مطالعه آثار شهيد مطهري(ره):

http://rasekhoon.net/article/show-28805.aspx

3- سير مطالعاتي كتب موضوعي استاد مطهري(ره):

http://ketabestaan.ir/?p=490

انتقاد موثر و خوب چه ويژگي هايي دارد؟
انتقاد در دو جلوه، خود را نشان می­دهد:1- انتقاد سالم و سازنده 2- انتقاد ناسالم و سوزنده.

 انتقاد موثر و خوب چه ويژگي هايي دارد؟

انتقاد در دو جلوه، خود را نشان می­دهد:

1- انتقاد سالم و سازنده:

انتقادی كه در آن، سوز و سلیقه همراه با همّت و دقت، رهاوردی مفید و مؤثر ایجاد می‏كند؛ شخصیت مخاطب را از هر گونه آسیبی مصون می‏سازد. ارزش‏های گفتاری و رفتاری را محترم می‏شمرد. سبب جلب و گسترش اعتماد متقابل و استحكام پایه‏های دوستی و روابط صادقانه و صمیمانه می‏گردد.

2- انتقاد ناسالم و سوزنده:

در این انتقاد، «تحریف» شخصیت و «تحقیر» موقعیت و هویت فرد، جایگزین «تكمیل» آن ها می‏شود. فرد را با انزوا، دلزدگی و احساس یأس و ناكامی مواجه می‏كند. گرچه در پاره‏ای موارد، سكوت او تنها پاسخ به ما محسوب می‏شود، اما سكوت معنادار، «محبت عاطفی» را محو و «برودت عاطفی» را جایگزین آن می‏سازد. پایانی جز تلخی خاطره، تیرگی روابط و فرار از نكته‏ها و گفته‏های سازنده نخواهد داشت!!

بعد از بیان این مقدمه به مهم ترین ویژگی های یك انتفاد خوب و موثر كه در نقد و انتقاد از دیگران باید مورد توجه قرار بگیرد، اشاره می شود :

1-2. حُسن برخورد:

یك انتقاد خوب با برخوردی نیكو و لحنی آرام همراه است . قرآن مجید خطاب به پیامبر اكرم(ص) می فرماید:

 "ای پیغمبر! به بندگانم بگو كه با مردم با نیكوترین وجه صحبت نمایند". (1) 

خداوند از حضرت موسی (ع) می خواهد با فرعونی كه ادعای خدایی دارد، با نرمی و ملاطفت تكلم كند و به ایشان بگوید: آيا سَرِ آن داري كه به پاكيزگي گرايي، و تو را به سوي پروردگارت راه نمايم تا پروا بداري؟»(2)

هرگز نمی توان با خشم و خشونت دیگران را مورد نقد قرار داد و یا از گناه باز داشت؛ از این رو باید مواظب بود تا لطمه ای به شخصیت افراد وارد نشود. استفاده از جملاتی مانند "این عمل در شأن شما نیست" و "شأن شما بالاتر از این ها است" بسیار مؤثر است.

2-2. جلب اعتماد:

ارشاد و راهنمایی دیگران در صورتی با موفقیت انجام می گیرد كه اعتماد طرف مقابل جلب شود. بدون جلب اعتماد نمی توان در شخصی نفوذ كرد. هر كسی بتواند با مردم الفت برقرار كند، مردم به او روی خواهند آورد. برای این كار باید به خطاكار شخصیت داد و از به كار بردن الفاظ تحقیر آمیز خودداری كرد.

3-2. در نظر گرفتن وضع روحی و روانی :

اصل مهم در هدایت و راهنمایی یا امر به معروف و نهی از منكر «مخاطبشناسی» است. هر مبلّغ، مربّی، معلّم و یا فردی كه در موقعیت هدایت و تربیت قرار گرفته، لازم است پیش از هر اقدامی «مخاطب» خود را بشناسد، آنگاه بر پایه ویژگیهای فكری، روحی و علمی مخاطب با وی سخن بگوید، تا زحمات و حرف هایش هدر نرود.

«مخاطبشناسی» بر پایه «ویژگیهای» مخاطب سخن گفتن، یكی از خصایص و سنتهای عملكردی همه پیام آوران آسمانی است، چنان كه پیامبر (ص) میفرماید: «نحن معاشر الانبیاء نكلّم الناس علي قدر عقولهم؛ (3) ما پیامبران با مردم به اندازه عقل شان صحبت میكنیم».

در اجرای صحیح امر به معروف و نهی از منكر باید شرایط مخاطب را در نظر گرفت. اگر عصبانی است ،نمی توان نصیحت كرد. امام علی (ع) می فرماید:"برای دل های آدمیان، علاقه و اقبال و گاهی تنفر و ادبار است .هنگامی كه می خواهید كاری را انجام دهید، از طریق علاقه اشخاص وارد شوید، زیرا هنگامی كه كسی را مجبور بر كاری كنید ،نابینا می شود". (4) یعنی خود را به كوری و كری می زند.

4-2. محترم شمردن عقاید افراد:

‌‌شخص ممكن است كه منكرات یا ترك كارهای معروف و شایسته را بر اساس یك سری عقاید انجام دهد ؛ بنابراین نباید به طور تند و توهین آمیز به عقاید او برخورد نمایید. زیرا قطعا انتقاد از دیگران اگر همراه با توهین كردن به عقاید افراد باشد، نه تنها تاثیری ندارد، بلكه در بعض موارد تاثیر عكس دارد.

چنانچه دلیلی برای كار نادرست خود ارائه می دهد، آن را بشنوید و سپس با دلیل و استدلال سخن او را باطل كنید ، یا اشكالات آن را بگویید. گاهی كارهای خلاف او نه به خاطر عقیده به چیزی داشتن، بلكه به خاطر ناهنجارهای خانوادگی و اجتماعی و... است ؛ بنابراین شخص آگاه باید  ناهنجارها را بشناسد و سعی نماید تا فرد مورد نظر از آن ها نجات یابد.

 دو تذكر :

اول : نقد و انتقاد از دیگران، در میان جمع و افرادی كه طرف پیش آن ها آبرو و حیثیت دارند نباشد.

دوم : كسی كه قصد نقد دارد، با زبان نرم و لطیف با طرف مقابل برخورد كند. وقتی حضرت موسی به مقام نبوت رسید، از طرف خداوند مأموریت پیدا كرد به اتفاق برادرش هارون پیش فرعون بروند. او را امر به معروف و نهی از منكر كنند. خداوند به آن ها فرمود: به سوي فرعون برويد كه او به سركشي برخاسته، و با او سخني نرم گوييد، شايد كه پند پذيرد يا بترسد.» (5)

 

پینوشتها:

1. اسراء (17) آیه .

2. نازعات (79) آیه 18 و 19.

3. ثقة الاسلام كليني، كافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ، ج 1، ص 23.

4. نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره، قم، قصار 193.

5.  طه (16) آیه 43.

هنوز مي تونم راهي براي بهشت باز كنم.
انسانها هميشه در معرض امتحانات الهي هستند و وظيفه آنها موفقيت در اين آزمايشات و امتحانات است.

آيا كسي كه هم جنس گرايي كرده بخشيده ميشه؟ هنوز مي تونم راهي براي بهشت باز كنم. من پشيمونم

انسانها هميشه در معرض امتحانات الهي هستند و وظيفه آنها موفقيت در اين آزمايشات و امتحانات است. البته امتحان هر كسي مخصوص خود اوست. و بايد براي سر بلندي در آن، همه ي توان خود را به كار بگيرد. انجام گناهان و علي الخصوص بعضي از آنها كه بزرگتر هستند به معني عدم موفقيت در اين امتحانات است. بايد از اين نكته غافل نبود كه همه يكروز به سوي خدا باز ميگرديم و در مورد امتحانات خود پاسخگو خواهيم بود. قرآن كريم ميفرمايد: (و نبلوكم بالشر والخير فتنه والينا ترجعون)(1) البته نبايد از رحمت خدا نا اميد شد. چرا كه يكي از صفات خداوند، ارحم الراحمين است به معناي مهربانترين مهربانان. خداوند از مادر مهربانتر است و همانطور كه مادر از خطاي فرزندش در مي گذرد، خداوند نيز از گناهان بندگان مي گذرد. خداوند توبه پذير است و توبه واقعي بندگان را قبول مي كند (انه كان توابا)(2) البته توبه اي كه همراه با تصميم جدي بر ترك گناه باشد و با شرايط انجام شود.

توبۀ از هر گناهي دو ركن دارد:

 1- پشيماني از گناه. كه به لطف خدا شما از گناهتان پشيمان هستيد و اين توفيق بزرگي از طرف خداست و نشان دهنده اين است كه خداوند به شما عنايت دارد.

 2- عزم بر ترك آن. امام علي(ع) مي فرمايد: "توبه به دل پشيمان شدن و به زبان آمرزش خواستن و به اندام ترك نمودن گناه است".(3)

گناهي كه در سوال مطرح شده بود نيز اگر چه از گناهان بزرگ است و حتي در اسلام براي مرتكب يك چنين گناهي علاوه بر كيفر اخروي در دنيا نيز حد قرار داده شده، اما مي توان با توبه واقعي و كمك گرفتن از خدا واستعانت از او به راه مستقيم الهي باز گشت واز انحراف دور شد.

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: خداي عز وجل به حضرت آدم(ع) فرمود: براي تو مقرر كردم كه هر گاه يكي از فرزندان تو كار بدي انجام دهد و استغفار كند او را ببخشم. (4)

پس اطمينان داشته باشيد كه خدا توبه واقعي شما را خواهد پذيرفت.

پي نوشت ها:

1. انبيا (21) آيه 35.

2.  نصر (110) آيه آخر.

3. محمدي ري شهري، منتخب ميزان الحكمه،انتشارات دارالحديث، قم، چاپ 2، ص 243، ماده ذنب.

4.  سيد عبدالله شبر، اخلاق، نشر هجرت، چاپ چهارم، ص 339.

ريشه رواني تقليد جوانان از غرب
تقليد كوركورانه از مظاهر تمدّن غرب، سابقه اي طولاني داشته و در ميان جوانان كشورهاي جهان سوم ـ از جمله كشورهاي اسلامي ـ نيز رواج دارد. اين پديده علل متعددي دارد.

ريشه رواني تقليد جوانان از غرب چيست؟

پرسش گر گرامي گرايش به فرهنگ غربي و فساد عوامل متعددي دارد از جمله:

1- وجود گرايش هاي نيرومندي همچون غريزه جنسي كه فرد را به سوي محصولات وفرآورده هاي جنسي غربي مي كشاند. فرهنگ غربي با مؤلّفه اباحي گري براي اين قشر، جذابيت هاي زيادي دارد. البته طبع انسان ها به سمت افسار گسيختگي و رفع محدوديت ونبود مانع براي انجام كارهاي خوشايند و دلخواه گرايش دارد؛ مگركسي كه از تربيت صحيح ديني برخوردار شود.

2- استفاده غربي ها از عوامل. ابزارها و سرمايه هاي عظيم و به كارگيري تكنيك ها و شيوه هاي فريبنده در سطحي بسيار گسترده.

3- ناآگاهي بسياري از جوانان از اهداف و توطئه هاي دشمنان و نادانسته پيروي نمودن از آنان.

4- ضعف بينش صحيح اسلامي در برخي از عناصر نقش آفرين در صحنه تفكر اجتماعي (مانند برخي از دانشگاهيان و اهل فرهنگ...).

5- به كار نگرفتن درست و كامل اصول و تعاليم اسلام در عرصه فرهنگ و بينش اجتماعي.

6- عدم آشنايي بسياري از خانواده ها با اصول تربيت اسلامي.

تقليد كوركورانه از مظاهر تمدّن غرب، سابقه اي طولاني داشته و در ميان جوانان كشورهاي جهان سوم ـ از جمله كشورهاي اسلامي ـ نيز رواج دارد. اين پديده شوم، علل متعددي دارد. نتايج تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام شده، نشان مي دهد كه هر چه احساس بي هويتي اجتماعي جوانان نسبت به نظام اجتماعي و ارزش هاي حاكم در جامعه بيشتر شود، احساس تعلق هويت اجتماعي آنان نسبت به الگوهاي شناختي و ارزشي رفتاري و نمادي حاكم بر گروه هاي غربي بيشتر مي گردد.

از طرف ديگر، الگوها و ارزش هاي فرهنگ غربي به وفور در دسترس جوانان قرار گرفته و نظام هاي غربي، به تناسب نيازهاي جوانان، براي آنها الگوسازي كرده و نظام اجتماعي خودمان نيز به تبليغ آنها پرداخته است! اين امر باعث شده كه احساس هويت اجتماعي جوانان، متناسب با الگوهاي غربي شكل گيرد و ويژگي هاي شناختي و ارزشي رفتاري و نمادي آنها نيز مبتني بر همان الگوها جلوه گر شود.

عواملي مانند عملكرد نادرست برخي از مسلمانان و مدعيان فرهنگ اسلامي و به فراموشي سپردن منابع و ذخاير غني و ارزشمند فرهنگي، اخلاقي، علمي و مادي خود. به اين گرايش به فرهنگ غربي كمك مي كند.

و راه حل مبارزه آن حفظ و تقويت ارزش هاي ملي و ديني است كه احتياج به كار مهم علمي و رسانه اي دارد. و در كنار آن هوشياري و بصيرت همه مردم، احياء فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر، تلاش و تبلور عزم ملي در مسئولين براي اين امر مهم بسيار اثرگذار است.

آمر به معروف و ناهي از منكرخود بايد عامل باشد
ى است كه اگر اين فريضه الهى به طور شايسته عملى نگردد، چه بسا اثر معكوس خواهد داشت.

آيا آمر به معروف و ناهي از منكرخود بايد عامل باشد تا بتواند امر و نهي نمايد؟

امر به معروف و نهى از منكر مسئوليت بزرگى است كه بايد با ظرافت خاصي انجام گيرد. طبيعى است كه اگر اين فريضه الهى به طور شايسته عملى نگردد، چه بسا اثر معكوس خواهد داشت.

نكته اي كه بايد در سرآغاز هر اقدامي براي اصلاح و راهنمايي افراد و به تعبير ديني «امر به معروف و نهي از منكر» مورد توجه قرار گيرد، اين است كه فرد آمر يا ناهي، خود عامل باشد. يعني شخص آمر يا ناهي در عمل جامه كار نيك بپوشد. در كارهاي خير، چه واجب و چه مستحب عملا پيش قدم باشد، جامه زشت كاري را از خود دوركند، نفس خويش را به اخلاق عالي تكميل كند. زيرا مردم با ديدن كمال در شخصيت، منش و رفتار، به سوي كمال گرايش پيدا ميكنند و به گفتارش گوش دهند. البته اين به معناي آن نيست كه همه جا آمر و ناهي بايد خود عامل به گفته اش نيز باشد زيرا گاهي لازم است امر به معروف و نهي از منكر نمايد اگر چه خود عامل نباشد.

خلاصه سخن آن كه: ترديدي نيست امر به معروف و نهي از منكر عملي موثرتر از زباني است. چون مردم، بيش از آن كه به گفتهها نگاه كنند، به عمل افراد مينگرند. (1)

وبه قول سعدي شيرين سخن:

سعديا گرچه سخندان و مصالح‏گوئي       به عمل كار برآيد، به سخنداني نيست     

 

پينوشت:

1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي،دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجرى شمسي، ج2، ص 87

تأثرات ماهواره بر حجاب
یكی از روش های دیرینه دشمن برای گسترش سلطه خویش، استفاده از باورهای انحرافی در برابر عقاید و ارزش های اصیل اسلام است.

چه آثاری ماهواره برحجاب دارد راههای مبارزه با تاثیرات بدماهواره بر حجاب؟

یكی از روش های دیرینه دشمن برای گسترش سلطه خویش، استفاده از باورهای انحرافی در برابر عقاید و ارزش های اصیل اسلام است. آنان می كوشند مذهب را كه عامل بیداری، پویایی و عامل سعادت در دنیا و آخرت است، به عامل تحقیر، انزوا طلبی، واپس گرایی و امری شخصی تبدیل كنند. در واقع آنان با روش های معین می كوشند تا نسل جوان را به ابتذال بكشانند. كارشناسان نیز پخش برنامه های مبتذل ماهواره ای را اقدامی كاملاً برنامه ریزی شده برای انحراف كشیدن جوانان و تسخیر فرهنگ جامعه می دانند.

لذا، از آن جا كه تسخير فرهنگي يك جامعه امروزه مهمترين استراتژي برای به خاك افكندن حریف است، سال هاست كه شبكه هاي ماهواره اي با حضور گسترده خود در عرصه رسانه اي با تبلیغ و اشاعه فحشا و بی بند و باری، برهنگی و برداشتن حجاب را در راس برنامه های خود قرار داده و در قالب میان برنامه ها و آگهی های ضد اخلاقی، نقش موثري را در فرهنگ سازي و البته از نوع فحشا و بی بند و باری ايفا مي كنند. در این راستا تمام تلاش خود را به شيوه ها و ترفند هاي مختلف به كار گرفته اند تا با هدف قرار دادن مسئله حجاب، به صورت مستقيم و غير مستقيم فرهنگ ضد پوشش را در بين جوانان مسلمان رواج دهند.

فرهنگ بي بند و باري، برهنگی و بی حجابی، انفعال، عافيت طلبي، بي تفاوتي، مد گرايي، بد بيني، ياس، نا اميدي و... از مهمترين فرهنگ هايي بوده كه دشمنان طي سال هاي گذشته به كمك رسانه هايي چون شبكه هاي ماهواره اي، اينترنت و .. سعي بر رواج آن در ميان جوانان داشته است و با زير سئوال بردن فرهنگ حجاب به عنوان يكي از اصلي ترين و اساسي ترين ركن فرهنگ ايراني- اسلامي آثار نامطلوبی را به جای گذارده است.

با توجه به آن چه گذشت، پاسخ سوال  شما روشن می شود. زیرا هيچ كس نمي تواند منكر تاثير اين برنامه ها به خصوص برنامه هاي مروج برهنگی و بی حجابی در شبكه هاي ماهواره اي و نوع پوشش برخي جوانان باشد.برخي تحقيقات نیز نشان داده كه حد زيادي از بد حجابي ها و پوشش هاي نامناسب در بين زنان و دختران و حتي پسران الهام گرفته از شبكه هاي ماهواره اي است.

پاسخ كامل و دقیق در این عرصه ، پاسخ تفصیلی می طلبد كه ورود به آن، نیازمند نوشتن مقاله یا كتابی مستقل است و چون مركز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در مقام پاسخگویی به سوالات و مشكلات فردی پرسشگران است، با توجه حجم و تراكم زیاد سوالات كاربران، به همین مقدار در پاسخ به سوالتان بسنده می كنیم و شما را به مطالعۀ مقالات و كتابهایی منتشره در موضوع حجاب ارجاع داده تا پاسخ خود را از این كتاب ها پیدا كنید. مطالعه كتاب های زیر مناسب است:

-در و صدف، محمد شجاعی

-مسئلۀ حجاب، شهید مطهری

-فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، غلامعلي حداد عادل.

-مجموعه مقالات كنفرانس زن، مقاله حجاب و آزادي.

-نظام حقوق زن در اسلام، مرتضي مطهري، صدرا.

صفحه‌ها