آدم- حوا- نعمت- سختی ها- امتحان- فقر-ایمان

نوع واکنش به آتش سوزی در آمریکا
در دشمنی دولت آمریکا با کشور ایران هیچ شکی نیست، ولی مردم آمریکا لزوماً ربطی به دولت آمریکا ندارند.

پرسش:

 با بلاها یا اتفاقات ناگواری که برای غیرمسلمانان می‌افتد به‌خصوص که دشمنان ما باشند، واکنش و عکس‌العمل ما چگونه باشد؟ آیا از اینکه گرفتار بلای الهی شدند خوشحال باشیم یا اینکه خوشحالی کار خوبی نیست؟

پاسخ:

مقدمه

همیشه بلاهای طبیعی در جای‌جای دنیای پهناور کم‌وبیش وجود داشته و دارد. این اتفاقات مانند سیل و زلزله و سونامی و آتش‌سوزی و ... در بسیاری اوقات باعث درگیری‌هایی بین مردم مخصوصاً افراد متدین می‌شود که عده‌ای خوشحال و عده‌ای بی‌تفاوت و عده‌ای ناراحت هستند. این موضوع ازنظر اخلاقی هم قابل‌بررسی است. در ماجرای آتش‌سوزی اخیر برخی مناطق آمریکا این سؤال پیش می‌آید که وضعیت چگونه است؟ آیا باید خوشحال باشیم یا نه؟ در این مورد نکاتی عرض می‌کنیم.

متن اصلی پاسخ

1. دشمنی با دولت ستمگر آمریکا نه ملت آن

 اولاً ازنظر اخلاقی بین دشمن حربی و مردم تحت سیطره آن دشمن باید تفاوت گذاشت. ممکن است گروهی به‌زور و یا خونریزی بر کشوری مسلط شوند و مردم آن کشور نیز تحت سلطه آن‌ها قرار گیرند. سیاست‌های آن گروه که دولت شده‌اند لزوماً ربطی به مردم تحت سلطه آن‌ها ندارد؛ یعنی باید بین دولت‌های ستمگر و مردم تحت نفوذ آن‌ها باید تفاوت قائل شد؛ یعنی بااینکه در دشمنی دولت آمریکا با کشور ایران و جمهوری اسلامی هیچ شکی نیست (البته هنوز وارد جنگ مستقیم با آن‌ها نشدیم درنتیجه مصداق کافر حربی قطعی نیستند) ولی مردم آمریکا لزوماً ربطی به دولت آمریکا ندارند و دشمنی ما با دولت آمریکا نباید باعث بشود با مردم آمریکا دشمنی کنیم. این چیزی است که در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز وجود دارد. ایشان می‌فرماید: «ما هم که اسم آمریکا را بارها مى‌آوریم؛ ملّت ما، خود ما؛ [چون‌] مسئله‌ى آمریکا به‌خاطر استکبار است، چون آمریکا یک دولت استکبارى است، چون روش [آمریکا] استکبارى است؛ ما با آمریکا به‌عنوان یک مجموعه‌ى جغرافیایى یا به‌عنوان یک ملّت، به‌عنوان یک مجموعه‌ى انسانى هیچ مسئله‌اى نداریم، آن‌هم مثل بقیّه‌ى کشورها؛ مسئله‌ى ما با آمریکا، مسئله‌ى استکبار آمریکایى است؛ مستکبرند، متکبّرند، زورگویند، زیاده‌طلب‌اند.(6/9/1393) ما با ملّت آمریکا هم -بااینکه دولت آمریکا دولتِ مستکبر و دشمن، بدخواه و کینه‌ورز نسبت به ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی است- هیچ دشمنی نداریم؛ آن‌ها هم مثل بقیّه‌ی ملّت‌هایند. آنچه نقطه‌ی مقابل نظام اسلامی است، استکبار است. جهت‌گیری خصومت‌های نظام اسلامی، با نظام استکبار است؛ ما با استکبار مخالفیم، ما با استکبار مبارزه می‌کنیم. 29/8/1392»(1) بنابراین اگر دولت آمریکا تضعیف بشود و شرش از سر ایران و مسلمانان و راه بندگی و ایمان کم شود خوشحالی جا دارد کما این‌که دعاهای زیادی در مورد منکوب شدن دشمنان و تضعیف آن‌ها و برطرف شدن شرّشان از سر مسلمانان داریم. همان‌طور که امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید: «خدایا مشرکین را با مشرکین مشغول کن تا به مرزهای مسلمانان نزدیک نشوند و آن‌ها را گرفتار نقص و کمبود در توانایی بفرما و... ‏»(2) ولی مصیبت‌زده شدن مردم آن‌ها که اساساً شاید با دولت آمریکا تفاهم و موافقتی نداشته باشند معلوم نیست خوشحالی داشته باشد یا این خوشحالی ارزشمند باشد.

2. همراهی نکردن همه مردم امریکا با سیاست‌های دولت

 در مواضع برخی از مردم آمریکا موافقت با ارزش‌های اخلاقی دیده می‌شود، مثلاً در آمریکا در دفاع از مردم مظلوم غزه راهپیمایی‌های زیادی انجام شده است که این کار بسیار ارزشمند بوده و مخالف سیاست‌های دولت آمریکاست؛ بنابراین نباید همه مردم آمریکا را با دولت آمریکا همراه دانست یا از مصیبت آن‌ها خوشحال شد.

3. تأدیب الهی ظالمان و ستمگران

 اما این آتش‌سوزی قطعاً تبعات و مشکلاتی برای دولت آمریکا هم ایجاد می‌کند. دولتی که از اول بر پایه استکبار و استعمار و جنگ و خونریزی پایه‌گزاری شده است. در اینکه دولت آمریکا و سردمداران آن ظالم بوده و به‌ویژه در چهل‌وشش سال اخیر با تحریم‌های ظالمانه باعث مرگ‌ومیر فراوان بیماران مظلوم ایرانی شده‌اند، با حمایت دیکتاتوری مثل صدام، جنگ و کشتار را بر مردم مسلمان ایران تحمیل کرده‌اند، هواپیمای مسافربری را عمداً با مسافرانش منهدم کرده‌اند، ثروت‌های زیادی از مردم را بلوکه یا مصادره کرده و باعث مشکلات فراوان شده‌اند، شکی نیست. میلیون‌ها عراقی و ده ها هزار افغانستانی را قتل عام کرده، میلیون‌ها انسان در کشورهای آفریقایی، آسیایی، اسلامی و غیر اسلامی را با تحمیل جنگ، فقر و انواع روش‌ها از زندگی ساقط کرده و با دزدی ثروت‌هایی مثل معادن طلا، آهن، نفت و ... آن‌ها را به خاک سیاه نشانده است. در یک سال و نیم اخیر به طرز وحشیانه‌ای در حمایت از رژیم سفاک صهیونیستی در لبنان و غزه بیش از پنجاه‌هزار نفر را قتل عام کرده وزندگی‌شان را نابود کرده است. این ظلم‌ها هرچند با واکنش بخشی از مردم امریکا، دانشجویان، هنرمندان و دیگر اقشار آن‌ها نیز مواجه شده است، ولی این ظلم‌های فراوان می‌تواند تأدیب الهی را با این مصیبت‌ها برای دولت آمریکا در پی داشته باشد. در روایات داریم که امیرالمؤمنین فرمود: «بلا و مصیبت برای ظالم ادب است برای مؤمن امتحان است برای انبیا ارتقاء درجه و برای اولیا کرامت است.»(3) اگر واکنش افراد در فضای حقیقی یا مجازی نسبت به آتش‌سوزی از سر دشمنی با دولت آمریکا باشد و از تنبیه این دولت و مکافات دولت آمریکا خوشحالی وجود داشته باشد نکوهش شده نیست؛ و اگر از بلا و مصیبت برای مردم آمریکا کسی خوشحال است ارزشمند نیست و درواقع نتوانسته بین دولت و ملت تفاوت قائل شود. ابراز خوشحالی بسیاری از این اتفاق نوعی انزجار افکار عمومی از حمایت بی‌دریغ آمریکا از رژیم غاصب اسرائیل و ظلم‌های دولت آمریکا در سرتاسر دنیاست و ازاین‌جهت است که لااقل مدتی آمریکا را به خود مشغول کرده و ظلم آن نسبت به دنیا شاید کمتر شود یا باعث تلنگری بشود وگرنه هیچ انسان مهربان و مؤمنی از سوخته شدن زندگی دیگران خوشحال نمی‌شود. نهایتاً اینکه این آتش‌سوزی هم هشدار برای آمریکاست، هم می‌تواند ضرر و زیان مالی بزرگی برای جلوگیری از ادامه حمایت‌ها و آتش‌افروزی‌ها در جای‌جای دنیا ازجمله غزه باشد و هم می‌تواند نفرت دنیا را از این حمایت به سمع و نظر سردمداران آمریکایی برساند تا شاید در سیاست‌های خود تجدیدنظر نمایند.

نتیجه

ازنظر اخلاقی بین دشمن حربی و مردم تحت سیطره آن دشمن باید تفاوت گذاشت؛ یعنی بااینکه در دشمنی دولت آمریکا با کشور ایران و جمهوری اسلامی هیچ شکی نیست، ولی مردم آمریکا لزوماً ربطی به دولت آمریکا ندارند. و دشمنی ما با دولت آمریکا نباید باعث بشود با مردم آمریکا دشمنی کنیم. این چیزی است که در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز وجود دارد؛ اما این آتش‌سوزی قطعاً تبعات و مشکلاتی برای دولت آمریکا هم ایجاد می‌کند. این واقعه می‌تواند تأدیب الهی را با این مصیبت‌ها برای دولت آمریکا در پی داشته باشد که در روایات هم به آن اشاره شده است که بلا برای ظالم ادب است. ابراز خوشحالی از این اتفاق، نوعی انزجار افکار عمومی از حمایت بی‌دریغ آمریکا از رژیم غاصب اسرائیل و ظلم‌های دولت آمریکا در سرتاسر دنیاست و ازاین‌جهت است که لااقل مدتی آمریکا را به خود مشغول کرده و ظلم آن نسبت به دنیا شاید کمتر شود یا باعث تلنگری بشود وگرنه هیچ انسان مهربان و مؤمنی از سوخته شدن زندگی دیگران خوشحال نمی‌شود.

منابع برای مطالعه بیشتر

- دشمن‌شناسی، شناخت دشمن و روش‌های مقابله با آن از منظر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) ناشر: انتشارات انقلاب اسلامی اثر سیّد امیر پور فاضلی

پی‌نوشت‌ها

1. سایت رهبری، https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43885

2. «اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِکِینَ بِالْمُشْرِکِینَ عَنْ تَنَاوُلِ أَطْرَافِ الْمُسْلِمِینَ، وَ خُذْهُمْ بِالنَّقْصِ عَنْ تَنَقُّصِهِم»، على بن الحسین، الصحیفه السجادیه، قم، چاپ: اول، 1376 ش، ص 130، دعای حضرت برای مرزبانان

3. «إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَهٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَهٌ.» مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج 78، ص 198

حال چرا من با همه این سختی ها امتحان پس بدهم؟
پيش از پرداختن به اصل سؤال شما، بيان اين نکته لازم است که به‌واسطه نسيان حضرت آدم(ع) و همسرش و نافرماني او از امر پروردگار، هيچ انسان ديگري غير از او و همسرش...

سلام. چرا حضرت آدم و حوا که در ناز و نعمت بودن و همه چي در دسترسشان بود و خطا کردن و از آن به بعد تنبيه انسان‌ها شروع شد؟ حال من که نه پيامبري ديدم و نه امامي و نه معجزه‌ای چگونه این‌قدر بايد قوي باشم و گناه نکنم و همه سختی‌ها را امتحان فرض کنم. مگه خود امامان نگفتن از دري که فقر وارد بشه از دري ديگه ايمان خارج ميشه؟

به نام خدا و با سلام و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني و آرزوي توفيق روزافزون.

 

پيش از پرداختن به اصل سؤال شما، بيان اين نکته لازم است که به‌واسطه نسيان حضرت آدم(ع) و همسرش و نافرماني او از امر پروردگار، هيچ انسان ديگري غير از او و همسرش مجازات نشد! و اينکه فرموديد: «از آن به بعد تنبيه انسان‌ها شروع شد» حرف درستي نيست. چراکه هبوط انسان بر روي زمين و امکان عروج او از زمين به‌سوی آسمان برنامه‌ای حتمي از سوي خداوند بود که ربطي به نافرماني حضرت آدم (ع) و حوا نداشت. دليل اين مطلب آن است که خداوند قبل از خلقت حضرت آدم (ع) به ملائکه فرمود که مي‌خواهم در «زمين» خليفه قرار دهم:

وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً ... (1)

[ترجمه: ] و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من مي‌خواهم در زمين جانشينى بيافرينم.

اما در خصوص سؤال اصلي شما، يعني مسئله محروميت از حضور امامان و پيامبران (علیهم‌السلام) و درنتیجه آن امکان گمراهي بيشتر، چند نکته قابل بحث است:

نکته اول:

محروم شدن مردم از نعمت و گرفتار شدن به مشکلات، همگي به دليل بدکرداری خود انسان‌ها بوده و اگر امروزه از نعمت وجود و حضور ظاهري امامان علیهم‌السلام بی‌بهره هستيم، به اين دليل است که اولاً گذشتگان ما اين نعمت بزرگ را پاس نداشته و کفران کردند و ثانیاً، خوي امام کشي هنوز در وجود ما زنده و فعال است. درنتیجه تا اين خوي وجود دارد، ظهور و حضور فيزيکي امام ممکن نيست. چراکه امام زمان عج براي شکست ظهور نخواهد کرد، بلکه ظهور ايشان در شرايطي اتفاق خواهد افتاد که انسان‌ها آمادگي آن را داشته و همچون آباء طاهرينش ايشان را به شهادت نرسانند.

حال اگر عده‌ای چراغ روشنایی کوچه و خيابان را شکستند و با اين تاريکي مشکلاتي براي ديگران مثل تصادف و جراحت و کشتار رخ داد، و عده‌ای نيز که بعد از ايشان آمده و از اين تاريکي و مشکلات درس عبرت نگرفتند، جز خود را نبايد ملامت کنند.

نکته دوم:

آنچه مايه نجات است عمل به دستورات امام است نه صرفاً درک فيض حضور. گرچه ديدن روي امام و ولی‌الله خود منشأ خيرات فراواني است، اما اين حقيقت را نبايد ازنظر دور داشت که اولاً بسياري از انسان‌هایی که در زمان حضور حضرات معصومين(ع) زندگي می‌کردند، به جهت فشار حکومت و مسائلي ازاین‌دست، امکان ملاقات با ايشان را نداشته و ثانیاً بسياري از ايشان تابع حضرات نبوده و حتي همچون فاجعه عاشورا، دست به قتل و شهادت ايشان و يارانشان زدند.

حال سؤال ما از شما اين است که چه تضميني وجود دارد که ما و شما اگر حضور حضرات معصومين(ع) را درک می‌کردیم، و يا حتي اگر کرامات و معجزات متعدد از امامان و پيامبران می‌دیدیم، باز در فتنه‌ای گرفتار نشده و شمشير علیه مولايمان نمی‌کشیدیم؟ چقدر به خودمان مطمئن هستيم که اگر در روز عاشورا حاضر بوديم، در صف 72 تن از ياران حضرت امام حسين(ع) بوديم نه در صف 30 هزار نفر از ياران عبيدالله بن زياد؟

نکته سوم:

قاعده‌ای قرآني دراین‌بین وجود دارد که خداوند حساب اعمال و تکاليف هر کس را به نسبت توان و شرايطي که دارد، لحاظ می‌کند. ازاین‌رو قرآن کريم می‌فرماید:

لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ ...(2)

[ترجمه:] خداوند هیچ‌کس را، جز به‌اندازه توانایی‌اش، تكليف نمى‏كند. (انسان،) هر كار (نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند، به زيان خود كرده است.

در جاي ديگر می‌فرماید:

لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها... (3)

[ترجمه:] هیچ‌کس را جز به مقدار توانايى كه به او داده تكليف نمى‏كند.

به‌عبارت‌دیگر هيچ نعمتي در اين دنيا به رايگان در اختيار کسي قرار نگرفته و به همان نسبتي که متنعّم است، مسئول نيز هست. در مورد سؤال شما هم امر، همين است، کسي که در زمان حضور امامان معصوم(ع) به دنیا آمده است و حضور ظاهري حضرات معصومين(ع) را درک می‌کند، به همان نسبت نيز مسئول اعمال و رفتار خود بوده و بايد پاسخگو باشد.

براي آنکه موضوع براي شما بيشتر مشخص شود، عرض می‌کنیم که به‌عنوان‌مثال اگر کسي در زمان حضور معصومين(ع) بوده، صبر پيشه کرده و بندگي خداوند را سرلوحه زندگي خود قرار می‌دهد، قطعاً پاداشي بسيار کمتر از کسي دارد که همين امور را در زمان غيبت حضرات معصومين (ع) انجام می‌دهد. چراکه به‌هرحال تلاشي که فرد دوّم بايد انجام دهد سخت‌تر و بيشتر است و سعي او بدون اجر نمی‌ماند. هرچند در ظاهر و به نظر ما هر دو يک کار را انجام داده‌اند.

 

از تمام نکات یادشده در پاسخ به سؤال شما، اين نتيجه حاصل می‌شود که عواملي چون زمان و مکان زندگي انسان، هرچند در سعادت انسان نقش دارند، ولي اولاً هر امتيازي، مسئوليتي نيز به دنبال داشته و ثانیاً اين عوامل هیچ‌گاه انسان را به وادي جبر و اکراه نمی‌کشاند که خوب يا بد باشد. لذا هرچند نسل ما هم‌اکنون از نعمت حضور ظاهري امام زمان خود بی‌بهره است ولي می‌تواند با تلاش و تقوا به جايگاهي نائل آيد که از زمره شيعيان خاص و خالص آن حضرات به‌حساب آمده و درجايگاهي قرار گيرد که  اصحاب و اولاد راستين امام در آن جايگاه معنوي حضور دارند. همچنانکه قرآن کريم در اين خصوص می‌فرماید:

وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ  وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا (4)

و آنان که اطاعت خدا و رسول کنند، البته با کساني که خدا به آن‌ها لطف فرموده يعني با پيغمبران و صدّيقان و شهيدان و نيکوکاران محشور خواهند شد، و اينان نيکو رفيقاني هستند.

پيشنهاد می‌کنیم، اگر همچنان سؤالی در اين خصوص براي شما باقی‌مانده  است، آن را با شماره 096400- داخلي 6 (مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني، بخش اعتقادات) به‌صورت مستقيم مطرح بفرماييد و يا در مکاتبات بعد، پيگير آن مسائل باشيد.

 

پی‌نوشت‌ها:

1.       البقره، آيه 30.

2.       بقره، آيه 286.

3.       طلاق، آيه 7.

4.       نساء، آيه 69.