ازدواج و همسرگزيني

سلام.من دختری 28 سال دارم و تا الان خواستگاری به صورت جدی به خواستگاری من نیامده و هر کس آمده با وجود اینکه شرایط بدی ندارم چه از لحاظ قیافه ، تحصیلات و خانواده اما هر کس اومده رفته دوباره نیامده.حال منی که نیاز دارم به شوهر چگونه می توانم با نیاز جنسی خود مقابله کنم.نمیتوانم که تو کوچه خیابان دنبال شوهر بگردم.حال اگر گاهی که شرایط برایم خیلی سخت میشود میتوانم خودارضایی کنم.واقعا گناه من به عنوان یه دختر چیه که باید این نیاز سرکوب کنم...من واقعا منتظر جواب هستم در اولین فرصت ممنون اگه هر چه سریعتر جواب من بدهید.

عدم موفقیت شما در ادامه جلسات خواستگاری می تواند به چند علت باشد. با بررسی علل احتمالی که در ذیل بیان می گردد، می توانید به حذف یا تعدیل آن ها پرداخته و به یاری خداوند و با انتخابی مناسب همسری شایسته برگزینید.
علل به هم خوردن خواستگاری:
1. قصور یا تقصیر دختر: ممکن است اشتباه یا خطایی از دختر سر زده باشد که موجب سلب اعتماد از او شده باشد. در این صورت، توبه به درگاه خداوند و سربه راهی، باعث می شود خداوند به او توجه کرده و با قدرت بی پایان خود، ذهن مردم را نیز پاک کند. باید بدانید که استغفار یکی از دعاهایی است که همواره برای رفع مشکلات موجود بر سر راه انسان های مومن مفید و سفارش شده است. استغفار برای ادامه جلسات خواستگاری و در نتیجه ازدواج هم بسیار مفید است.
2. قصور یا تقصیر اعضای خانواده: اگر یکی از اعضای خانواده خلافی کرده، باید خود را برای تغییر سرنوشت دختر خانواده اصلاح کند.
3. نقص عضو یا مشکل جسمی دختر: برای جبران این گونه نقص ها و حتی نقص جدی در زیبایی، باید استعدادهای خود را شناسایی و شکوفا سازد. بروز توانمندی های دختر، این نقص ها را جبران می کند.
4. محله نامناسب برای زندگی: اگر خانواده دختر محترم است و در محله ای نامناسب (محله بدنام و جرم خیز) زندگی می کنند، باید هجرت کنند. هجرت، حرکتی مقدس است که شاید یکی از مصادیقش همین جا باشد.
5. انزوا جویی دختر: دختر به سبب کمرویی یا هر علت دیگر، انزواجویی می کند که درست نیست. او می تواند با حفظ عفت و رعایت ضوابط اخلاقی و شرعی، در مجامع و محافل مناسب حضور یابد. تا زمانی که مادران نیازمند عروس یا واسطه ها دختر را نبینند و نشناسند، چگونه به خواستگاری او بروند؟ مجالس زنانه و مساجد محل مکان خوبی است که زنانی که به عنوان واسطه در ازدواج شناخته می شوند، در این مکان ها دخترهای دم بخت را به دیگران معرفی می کنند.
6. نبودن همتا برای دختر: گاهی به عنوان مثال دختر تحصیل کرده، در محیطی کوچک زندگی می کند که خواستگار مناسب که همشان او باشد، پیدا نمی شود. در این حالت پیشنهاد می شود که یا با خانواده مهاجرت کند یا سطح توقع خود را پایین آورده و سطح تحصیلات خواستگاران را از شروط خود بردارد. البته به دلایل فرهنگی و اینکه بهتر است طرفین از لحاظ فرهنگی همتا باشند، توصیه ما به عدم مهاجرت است.
چند توصيه و راهكار مفيد:
1.از تمرکز بر اموری که به نحوی از حیطه اختیار شما (آمدن و جواب مثبت خواستگار)تا حدی خارج است، به شدت پرهیز نمایید . با دوراندیشی بیش تر، تمرکز خود را به سایر امور اختیاری مثبت منتقل نمایید. دعا و راز و نیاز شما نیز نباید متمرکز در این موضوع گردد ، چرا که بر خلاف ظاهر خداپسندانه‌اش، می تواند در راستای وساوس شیطانی قرار گیرد.کم نیستند افرادی که در دعای خود ره افراط می پیمایند و پس از ناکامی ظاهری(به خاطر عدم مصلحت و حکمت الهی) از خدا رویگردان می گردند.
2.هر دختر مؤمني مثل شما داراي تقديري بس مثبت است . تقدير مثبت دير يا زود فرا خواهد رسيد. با تقویت روحیه مذهبی و توکل به خداوند، مانع بروز روحیه یاس و ناامیدی شوید. ایجاد یاس از حربه های اصلی شیطان است که البته با ایجاد توجیهات و تزیین زشتی ها در سدد به انحراف کشیدن انسان هاست. کم بودن خواستگار مناسب برای بسیاری از دختران (که به امری رایج، نه در میان دختران نازیبا یا کوتاه قد، بلکه در میان عموم دختران زیبا و نازیبا مبدل شده است) دلیل بر غیر خواستنی بودن نیست.
3.از منفي بافي و افکار منفي بايد اجتناب شود.
4.از قرار گرفتن در تنهايي بايد پرهيز نمود.
5.از بيکاري بايد دوري کرد و همواره خود را به کاري مشغول نمود.
6.بيش تر در جمع شرکت کنيد و به هيچ وجه خود را از ديگران جدا نکنيد و در انزوا قرار نگيريد.
7.ورزش به ويژه ورزش هاي دسته جمعي بسيار مفيد است.
8.به سر و وضع و آراستگي ظاهري خود بيش تر برسيد. از شلختگي اجتناب کنيد. البته با رعايت حلال و حرام و اجتناب از خودآرايي در مقابل نامحرم.
9.در کانون هاي ازدواج معتبر ثبت نام (خدمات تلفنی 118 شهرستان ها، مراکز معتبر و شماره های آن ها را در اختیار شما می گذارند) يا خود را با حفظ حريم خانوادگي و عفت به کساني که واسطه کار خير هستند، معرفي نماييد.
خودارضایی در شرع مقدس اسلام عملی غیر شرعی است و از گناهان کبیره به حساب می آید. تحت هر شرایطی مجاز به رفع نیاز جنسی به صورتی که بیان کردید نیستید. مضرات این عمل را می توان در موارد ذیل بیان کرد.
1.ضعیف شدن چشم. 2- لاغر شدن صورت. 3- ضعف اعصاب. 4- ضعیف شدن بدن. 5- لاغر شدن بدن. 6- سرگیجه. 7- زود به زود زکام شدن. 8- کم خونی. 9- سست شدن زانو. 10- سیاه شدن دور چشم. 11- ضعیف شدن حافظه. 12- زرد شدن صورت. 13- ضعیف شدن حس شنوایی. 14- جوش زدن صورت. 15- شنیدن زنگ در گوش. 16 - گوشه گیری. 17- ظاهر نشدن در اجتماع. 18- ضعف ایمان. 19- بیمار شدن از نظر جسمی و روحی.
با توجه به این مضرات، باید به این نتیجه رسید که این عمل، اثرات منفى جسمى و روحى فراوانى دارد. بنابراین باید از هر گونه دست‏ورزى با دستگاه تناسلى، بیش از حد در حمام یا توالت بودن، پوشیدن لباس‏هاى تنگ (به ویژه لباس‏هاى زیر)، قرار گرفتن در تنهایى و مشاهده تصاویر و فیلم های تحریک کننده... اجتناب کرد تا کم تر به این مشکل مبتلا شد. اما مهم ترین عامل برای ترک خود ارضایی توکل به خدا و اراده برای ترک است. در این راه شکست ها نباید انسان را ناامید کند، باید دوباره سعی کرد و مطمئن بود که خواستن توانستن است.
در صورتی که نیاز به فراگیری راهکارهای عملی تر جهت ترک این مشکل را داشتید، در مکاتبات بعدی و با ذکر تفصیلی مشکل خود، با ما همراه باشید.

اگر دختر پسری را واقعا از صمیم قلب دوست داشته باشد و خیلی دلش می خواهد که فقط با او ازدواج کند ولی پسر فقط به فکر دوستی و هوسرانی باشد، چگونه می توان علاقه اورا جلب کند و او را در کنترل خود درآورد؟؟؟

خواهرگرامی !
نیازهاى عاطفى و غرایز ایام جوانى، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق مى‏دهد. البته این یک امر طبیعى و غریزى است. کم تر مى‏توان راهى براى گریز از آن پیدا کرد. از آن جا که جاذبه بین دو جنس مخالف (زن و مرد) مخصوصا در سنین جوانى بسیار شدید است، آنچه مهم می نماید، کنترل عقلایى بر احساسات و پرهیز از مخاطراتى است که ممکن است فرد را به گرفتارى‏هاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.
بر اساس آنچه که بیان کرده اید ،به نظر می رسد دختر به قصد ازدواج با پسر دوست شد، ولی هدف پسر تنها هوسرانی و سوء استفاده از دختر می باشد.
البته این چیز تازه ای نیست، زیرا بر اساس تجربیات و تحقیقات متعدد در دوستی های پسر و دختر( قبل از ازدواج) دختران به امید ازدواج و اکثر پسرها به قصد هوسرانی و ارضای غرایز خود با یکدیگر رابطه دوستانه برقرار می کنند. در نهایت معمولا پسر زیر قول و قرارهای خود می زند و دختر را با وضع اسفناکی رها می کند.
سرانجام، تنها چیزی که بعد از این دوستی ها عاید دختران می شود ، شکست عاطفی و گاه آسیب جسمیی است که تا مدت ها و حتی گاهی تا اخر عمر گریبانگیر آن ها خواهد بود.
واقعا جا دارد که از این خانم پرسیده شود: چگونه می تواند محبت خود را خرج کسی بنماید که ارزشی برای او قایل نیست و تنها قصد سوء استفاده از او را دارد؟ چگونه آگاهانه همه ارزش، انسانیت و عزت خود را برای جلب محبت چنین شخصی له می کند؟
اگر پسر اولين فردي است كه به وي علاقه مند است و عاشق شخصیت او گردیده، تنها و آخرين فرد روي زمين نيست كه مي تواند دختر را خوشبخت كند، بلكه چه بسا بهتر از وي يافت خواهد شد. کافی است ذهنش را از او منصرف کند و به آینده بهتر بر اساس واقعیت ها بیندیشید.
در حقیقت اظهار عشق و علاقه یک طرفه و محبت از سوي دختر، تجسّم بخشيدن به ذلّت و زبوني خود و بي شخصيّت جلوه دادن خويش است. چون زن مجذوب است، نه جاذب، محبوب و معشوق است، نه عاشق و طالب. يعني اصلاً ساختار وجود دختر به گونه‏اي است كه ديگران را به سوي خود جذب مي‏كند و آن ها به سوي او گرايش مي‏يابند.
اسلام براي زنان و دختران وقار و شخصيّت خاصّي قائل است. به هيچ وجه به آنان اجازه نمي‏دهد كه به بهانه دوست داشتن يك پسر، به او اظهار عشق و علاقه نمايند. در اين جهت آن قدر حسّاس است كه به دختران عفيف توصيه مي‏كند كه بر خلاف مردان، مغرورانه راه روند، متكبّرانه حرف بزنند، وقار خود را نشكنند. در حرف زدن و برخوردهاي خود با مردان، تواضع و فروتني نشان ندهند. صدا و لهجه خود را تغيير ندهند. با متانت كامل برخورد نمايند.
دختري كه چنين باشد ، جوانان غيور كه طالب همسران خوب و ايده ‏آل هستند، به سراغ او خواهند رفت.
اصولاً اظهار محبّت دختر به پسر، اين سوء ظنّ را در ذهن پسر ايجاد خواهد كرد كه از كجا معلوم دختر تاكنون به چند جوان ديگر نيز ابراز علاقه نكرده باشد.
با توجه به مطالبی که بیان شد ،نکات مهمی را برای حل مسئله بیان می کنیم:
1. اگر دختر خانم با پسر رابطه دارد ،در اسرع وقت رابطه باید قطع شود. ادامه رابطه حتی اگر به ازدواج بینجامد، آثار خیلی بدی( همچون سوء ظن زن و شوهر به یکدیگر و...) را خواهد داشت . به احتمال زیاد چنین رابطه ای به ازدواج منتهی نخواهد شد. تنها آسیب های روانی آن برای دختر خواهد ماند. پس بهتر است همین حالا قاطعانه و با اعتماد به نفس به رابطه پایان بدهد. اگر پسر مشتاق ازدواج باشد ، رسمی اقدام خواهد کرد.
2. صرف دوست داشتن و علاقه يک طرفه دختر هيچ دردي را دوا نمي‌کند. آنچه که در اسلام و روان‌شناسي به عنوان يک اصل مهم، مورد تأکيد قرار گرفته، پيشگيري از عشق و علاقه يک طرفه است، يا حتي عشق دو طرفه اي که بر مباني عقلي و شناختاري استوار نيست.
3.اسلام معتقد است هر دختر پاکي بايد با حفظ نگاه خود از نامحرم (چه مؤمن و چه غير مؤمن) و کنترل احساسات و هيجانات عاطفي و... ابتلا به وابستگي شديد عاطفي و رواني را از ابتداي کار جلوگيري نمايد . اگر فردي به هر دليلي اين اصل عقلي و شرعي را جامه عمل نپوشاند، تبعاتش چيزي جز علاقه يک طرفه، وابستگي افسرده‌وار، کاهش عملکرد، اضطراب و تشويش ذهني، احساس حقارت و تضعيف عزت نفس، ازدواج بي‌اساس و چه بسا دوري از خدا نخواهد بود، پس شايد عقلاني‌تر اين باشد که به جاي پيشروي در راهي که قویاً چيزي جز ناکامي، کاهش عزت نفس و از دست دادن برگه‌هاي برنده (که لازمة هر ازدواج موفقي است) نيست ، به بازسازي شخصيتي خود بپردازد. خاطر نشان مي‌کنیم که همه مردهاي سالم (نه غير سالم و افسرده و...) از زنان عاشق و شيدا پس از مدت خيلي کوتاه منزجر شده و احساس دلزدگي مي‌نمايند.
4. بهتر است تا زماني كه كسي به خواستگاري او نيامده است، فكر و ذهن خود را از مسائلي مربوط به ازدواج، خالي كند . مي تواند با عمق بخشيدن به مطالعات و فعاليت هاي علمي در زمينه رشته تحصيلي خود، به يكي از امتيازات و ارزش هايي كه مي تواند براي آينده و خوشبختي اش مؤثر واقع شود، دست يابيد .
ثانياً با كم تر فكر كردن در اين زمينه و از طرف ديگر توجه نمودن به تحصيل و مطالعه و پيشرفت هاي علمي، اعتماد به نفسش بيش تر خواهد شد.
5. مطمئن باشد با حفظ شؤون اخلاقي و ديني و رعايت وقار، متانت و حجاب كامل، بهتر خواهد توانست خود را از دام خطا و لغزش حفظ كند. بي ترديد جوانان غيرتمند، اهل زندگي و وفا و عشق و متدين و همشأن او سراغ افرادي چون او خواهند آمد .
به نظر ما بهترین کار قطع رابطه و آزاد شدن از بند علاقه بد سرانجام است. در اثر مجاورت نه تنها نخواهید توانست او را تغییر داده ،بلکه پس از وابستگی ،تسلیم خواسته های پلید و نامشروع او نیز خواهید شد. البته این روزها وقایعی از این دست برای ما کاملاً آشناست. اما برای ترک رابطه نامتناسب در زیر راه های رهایی بیان می شود:
1.سعی کند به هیچ وجه با او برخورد نداشته باشد. در بیرون هیچ آثاری از پسر را جلوی دید خود نداشته باشد، مانند عکس،شماره تلفن و یادگاری های و... آن ها را محو کنید.
2. لیستی از نقاط منفی پسر و مشکلاتی که الان و بعد از ازدواج با او برایش ایجاد خواهد کرد بنویسد. هر روز مرور کند تا نگرشش نسبت به پسر منطقی تر شده و احساس ناراحتی و یا به عبارتی تنفر از او ایجاد شود.
3. درباره امتیازات قطع رابطه نیز با خود فکر و سعی کند با خوشحالی از اینکه با او ازدواج نکرده ،مطالبی را یادداشت کند.
4 . سعی کند حداقل دو ماه با انجام این تکنیک ها افکار و تصاویر مربوط به ایشان را از ذهنش پاک کند ،به حدی که اصلا تصویر ذهنی پسر را به خاطر نیاورد. بعد هم حتما با یک مشاوره برای کمک به یک ازدواج عاقلانه کمک بگیرید.
5. سعی کند بدون خود سرزنشی و مقایسه، نقاط مثبت و خوبی های خودش را فراموش نکند. با نوشتن و مرور و نادیده و بی ارزش نکردن آن ها به آینده خوشبین و امیدوار باشید.
6. انجام کارهایی مانند ورزش های دست جمعی، تعاملات اجتماعی، سرگرمی و تفریح و پرهیز از تنهایی بسیار مفید هستند.
7. ساعات و لحظاتی که با او ارتباط داشته ،بسیار وسوسه برانگیز خواهد بود. بنابراین باید با تغییر موقعیت فیزیکی و سر گرم شدن به کاری که عمدا در این ساعات در نظر خواهد گرفت و با آرام سازی ذهنی سعی می کند با وسوسه ها مبارزه کند.
8. هنگام هجوم افکار و تصاویر پسردر ذهن بدون پرورش و فکر کردن مکان را ترک کرده یا توجه و تمرکزش را به چیزی جلب کند ،مثلا با قطع کردن افکار مشغول گفتگو با یک فردی شود. با عجله آن مکان را ترک کند. با روشن کردن تلویزیون سعی در تمرکز دیداری و شنیداری نسبت به نوع برنامه و حتی نوع لباس های مجریان و بازیگران و اسامی آن ها داشته باشد.

من مجرد هستم و 24 ساله هدفم تو زندگی تنها رابطه صمیمانهو قلبی با معبودم هست. با اصرار خانواده قصد ازدواج دارم ولی ازداوج رو مانع هدفم میبینم مگر یک زن وشوهر که قصد برقراری رابطه جنسی دارند غرق شهوت نیستند؟؟؟ شهوت و هوا و هوس مانع رسین به خداست بهم کمک کنید تا جواب سوالم رو پیدا کنم

حلاوت و نشاط انساني، زماني است که پا از طبيعت بيرون گذاشته و به مافوق طبيعت حرکت کند. در اين صورت، لذت‌ها و حلاوت‌هايي براي انسان بوجود مي‌آيد.
کسي که درباره ازدواج درست فکر کند، مي‌بيند هدف انسان چيست و به چرايي آفرينش پي مي‌برد. بنابراين، به صورت مجرد زندگي کردن موجب خسران دنيا و آخرت است. از این رو، در دنيا به گناه، چشم چراني، بي‌تقوايي آلوده شده و در آخرت کيفر آن را مي‌بيند. مجرد بودن و مسئوليت نداشتن، آزادي نيست.
تأخیر در ازدواج، مورد رضایت خدا و پیامبر نیست و اگر رسوم باطل و دست و پاگیر را از جامعه برداریم، این مشکلات برطرف می شود.
اسلام به طور اصولى با سركوب نيازهاى طبيعى و مشروع انسان و از جمله غريزه جنسى، به شدّت مخالف است.
شهید مطهری (ره) در مورد غریزه جنسی و اهمیت رسیدگی به آن، این گونه می گوید: «به هر حال، از نظر اسلام علاقه جنسى نه تنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد، بلكه جزء خوى و خلق انبیا است. رسول اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، طبق آثار و روایات فراوان كه رسیده است، محبت و علاقه خود را به زن در كمال صراحت اظهار مى‏كرده‏اند و برعكس، روش كسانى را كه میل به رهبانیت پیدا مى‏كردند، سخت تقبیح مى‏نمودند». (1)
اسلام، به عنوان ديني که تمام ابعاد حيات انساني را مورد نظر قرار مي دهد، تعاليم پرباري را در ابعاد مختلف، از جمله تربيت و سلامت جنسي بر پايه وحي و سخنان ائمه معصومين (ع) براي بشريت به ارمغان آورده است و مطالعه و عمل به اين منابع غني از نکات آموزشي و تربيتي، انسان را به سعادت دنيوي و اخروي رهنمون مي سازد. بر اساس آموزه هاي ديني ما، هيچ نهادي نزد خداوند محبوب تر از نهاد خانواده نيست. در عرفان اسلامي، محبت زن و شوهر به يکديگر، مظهر عشق الهي دانسته مي شود و هر کدام از آن ها علاقه شان به ديگري بيش تر باشد، نزد خدا گرامي تر است.
خداوند حكيم، براى حركت بخشى به انسان و ايجاد انگيزه در او، به طور تكوينى و نظام طبيعى، احساس تشنگى و سختى تحمل تشنگى را در او قرار داده تا به حركت آيد و به سراغ آب برود. تحمل برخى كارها نيز بسيار سخت است. اما خداوند لذتى در آن قرار داده تا انسان به جهت دستيابى به آن لذت، زحمت‏ها را تحمل كند. از بهترين نمونه‏ها، تحمل سختى‏هاى اداره زندگى و تربيت فرزند است كه اگر لذت جنسى و شهوت نبود، چه بسا بسيارى از انسان‏ها براى ازدواج و پذيرش مسئوليت خانواده، اقدام نمى‏كردند. اما فشار غريزه جنسى و لذت شهوت، آنان را حركت مى‏دهد. و اين نشانه حكمت خدا و نظام‏مندى واقعى جهان هستى است.
براى توضيح بيش تر در اين باره به چند نكته اشاره مى‏شود:
1. اين كه «خداوند انسان را از ناحيه غريزه جنسى و ديگر غرايز آسيب‏پذير آفريده» تعبير دقيقى نيست. خداوند انسان را با دو دسته كنش و واكنش نيرومند (معنوى و مادى) آفريده است و اين خود انسان است كه مى‏تواند با تكيه بر اراده نيرومندى كه خداوند به او داده است، هر يك از آن ها را بر ديگرى غلبه دهد و به پيروى يا سرپيچى از هر كدام اقدام كند. بنابراين، آسيب‏پذيرى انسان تابع خواست و اراده او است. آنچه به طور مستقيم به خدا انتساب دارد، قرار دادن چنين غريزه نيرومندى در انسان است؛ اما آسيب‏پذيرى مربوط به خود انسان است. معناى قدرت و توانمندى نيز همين است كه انسان در دو جهت مخالف امكان فعاليت داشته باشد؛ در غير اين صورت، قدرت و توانمندى معنا نداشت. از اين رو، در انتساب كار زيبا به هر كس و اثبات قابليت و لياقت براى هر چيز آن گاه معنا دارد كه او توانايى بر انجام زشتى و يا قدرت رهايى از انجام كارى را داشته باشيد.
2. شكل‏گيرى خوبان و بدان انجام نمى‏پذيرد؛ مگر با وجود غرايزى هم‏چون شهوت و غضب كه داراى دو چهره خوبى و بدى مى‏باشند و مى‏توان گفت: چهره زيبايى‏ها آن گاه آشكارتر مى‏شود كه در كنار زشتى‏ها قرار گيرد و هنر مردان خدا آن گاه بيش تر جلوه‏گر مى‏شود كه با سست عنصران و آلودگان به شهوت مقايسه شوند و در برابر حق‏ستيزان قرار گيرند. از اين رو، با نگاهى كلان به زندگى انسان‏ها وجود شهوت و غضب در تجلى زيبايى‏ها و حتى به فعليت رساندن خوبان نقش مؤثرى دارد.
3. اگر چه زمينه‏هاى فساد فراوان است و دغدغه آن بسيارى از جوانان را آزرده مى‏كند. اما بايد دانست كه خروش شهوت در برابر عزم و اراده جوانان و جوان‏دلان، نه تنها قابل فروكشى است؛ بلكه حتى با يك بار ايستادگى در برابر شهوت مى‏توان خاطره خوش آن تجربه نورانى در زندگى آدمى ماندگار شود؛ به طورى كه در صحنه‏هاى بعدى بسيار آسان‏تر مى‏توان بحران‏ها را پشت سر گذاشت و شايد اين تجربه براى خود شما نيز اتفاق افتاده باشد.
اسلام، برخلاف مسيحيت به غرايز - به ويژه شهوت جنسى - هرگز ديد منفى و پليد انگارانه ندارد. اسلام همه اين امور را بر اساس نظام حكيمانه خلقت، پرفايده و سودمند مى‏انگارد. آنچه از نظر اسلام مردود است، هدف نهايى قرار گرفتن و لجام گسيختگى شهوات، اسارت انسان در برابر آنها و غفلت از بُعد برين وجود آدمى است. اما استفاده بهنجار و صحيح از غرايز و سمت و سو دادن آن در مسير رشد و تعالى مورد تأكيد اسلام است.
4. شهوات و غرايز انسان، از جمله غريزه جنسى، به خوبى كنترل‏پذير است. مقصود از كنترل در اين جا نه سركوب آن، بلكه استفاده صحيح از آن است.
5. امداد الهى: خداوند همواره دستگير و مددكار كسانى است كه با جديت، خواستار پاك زيستن و دورى از گناه هستند: "وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ؛ (2) و كسانى كه در راه ما كوشيده‏اند، به يقين راه‏هاى خود را بر آنان مى‏نمايانيم و در حقيقت خدا با نيكوكاران است".
پی نوشت ها:
1. شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید آیت الله مرتضی مطهری (ره)، ج ۱۹، ص ۶۲۷، قم، انتشارات صدرا.
2. عنكبوت (29)، آيه 96.

شرایط پسری را که توجه مرا جلب کرده و بهتر بگویم عاشقش شدم با من همخوانی دارد.او پزشک است و از شهر دیگری که در شهر ما مطب دارد و مشغول کار است .من هیج شخص سومی را برای وساطت و صمیمیت بیشتر با ان اقا ندارم و همه چیز در حد یک همکار بودن است.چگونه توجه کسی را که دوست دارم با او ازدواج کنم به خود جلب کنم؟

 

چه بپذيريد! چه نپذيريد! اين گونه خاطر خواهي ها بر خلاف ظاهر دل انگيزش، باطني بس محنت انگير دارند!! قصه اي كه شما با يك عدم پيشگيري ساده كه همانا حفظ نگاه از نامحرم است، اغاز به روايت كرده ايد؛ بسيار پر غصه است و در اكثر قريب به اتفاق موارد، فرجامي جز فرسودگي ذهني و رواني و احيانا برخي رفتارهاي غير عزت مندانه ندارد.
جلب توجه، چيزي جز تضييع شخصيت و تخفيف عزت نفس نيست! بي شك موفقيت هر ازدواجي نه با عشق يك طرفه يا دو طرفه بلكه با رعايت ملاك هايي از جمله عزت نفس بالاي طرفين، رقم خواهد خورد؛ ازدواج عزتمندانه با يك پسر معمولي به مراتب از ازدواج غير عزتمندانه با يك پزشك، دل انگيزتر و پايدارتر است.
شما در اين ميان چيزي جز يك عشق يك طرف در سبد ازدواج خود نداريد و بي شك اين عشق يك طرفه به همين راحتي دوطرفه نخواهد شد. بر فرض دو طرفه بودن اين عشق نيز باز چيز خاصي اتفاق نيفتاده چرا كه در دادگاه هاي خانواده پر است از زوجيني كه روزي عاشق سينه چاك يك ديگر بوده اند.
موفقيت ازدواج شما با هر مردي در گرو رعايت ملاكمندي و معيارمندي در آن است و بدون رعايت ان موفقيت هر ازدواجي در هاله اي از ابهام قرار دارد.
از جمله مهم ترين ملاك هاي انتخاب همسر ملاك همتايي فرهنگي مي باشد؛ متاسفانه شما خواهان ازدواج با مردي هستيد كه از شهر ديگر به شهر شما آمده است و قطعا از همين امر به ظاهر ساده نهايت آسيب را خواهيد ديد.
مسلما عدم همتايي هاي ديگري هم وجود دارد كه تحت تاثير عشق نابينا كننده شما از دامنه ديد شما خارج شده است.
از نظر ما روان شناسان اين عشق ها منشايي جز مجاورت فيزيكي ندارد و به احتمال قريب به يقين شما اگر با هر پزشك يا غير پزشك ديگري همجوار مي شديد، بعد از مدتي احساس تعلق خاطر و همچنين همخواني با ايشان مي كرديد.
باور نماييد در همان دو ماه اول ازدواج متوجه خواهيد شد كه بسياري از زواياي پيدا و پنهان اين پزشك به ظاهر بي عيب و ايراد بر شما مخفي بوده است و به صرف عشق يك طرفه يا دو طرفه هم نمي توان به حل مشكلات شخصيتي اجتماعي فرهنگي طرف مقابل پرداخت.
البته شما در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد و به احتمال قريب به يقين با واسطه يا بي واسطه به جلب نظر ايشان خواهيد پرداخت؛ صرفا توصيه مي شود كه پس از جلب نظر غير عزتمندانه ايشان، كار را تمام شده فرض نكنيد و تا حد امكان اصل پيشگيري را جدي بگيريد!! اصلي كه با بي اعتنايي شما به ان دچار اين عشق فرسايشي شديد.
تجربه به ما نشان مي دهد كه اين پسران يا اساسا ميل به ازدواج با هيچ دختري ندارند و يا اگر دارند دوست دارند با اختيار خود با دختري ازدواج كنند كه خودشان عاشقش شده اند؛ نه اين كه به عشق پيشين آن دختر مهر تاييد و قبول زنند.
همه مرداني كه از سلامت روان نسبي برخوردارند، از ازدواج با زنان عاشق پيشه برحذرند؛ مردان دوست دارند دل همسر اينده خود را تسخير نمايند نه ان كه بدون زحمت و تلاش به يك دل تسخير شده پا گذارند.

سلام وقتتون بخیر، من پسری 27 ساله هستم با دختری 24 ساله آشنا شدم قصد سوء استفاده و لذت نبود!واقعاً برای ازدواج بهش فکر می کردم بعد از مدتی آشنا شدن فهمیدم که خیلی با هم متفاوت هستیم و اصلاً تفاهم نداریم خواستم خیلی منطقی و بدون کینه و قهر با هم دیگر تموم کنیم. ولی ظاهراً از دستم خیلی ناراحت و عصبانی است . . . ٰ سوالم اینه که می تونه نفرین کنه، ایا حق نفرین داره! در ضمن بنده کوچکترین نگاه بد،کوچکترین ارتباط بدنی و حرف بدی نزدم!ایا این رفتار بنده گناه محسوب میشه؟ من باید چیکار کنم؟

قبل از هر چیز، بسیار خرسندیم که شما اهل رعایت حقوق شخصیتی فرد مورد نظرتان هستید و درچارچوب ترس از گناه و یا نفرین او، از ما درخواست پاسخگویی کرده اید.
دوست عزیز، برای ما مشخص نیست که شما در چه محیطی با یکدیگر آشنا شده اید (دانشگاه، محل کار ...) تا به تبعات بیش تر مشکل شما بپردازیم؛ اما قطعاً چون آشنایی شما از ابتدا آسیب زا بوده، بنابراین، ترک این رابطه بسیار مناسب و بی اشکال است. در عین حال، این مطلب را نمی توان نادیده گرفت که احتمالاً شما از لحاظ روحی و عاطفی، به عنوان جنس مذکر، دارای شرایط و موقعیت های مستحکم تری هستید که این خصوصیت، درک بعضی از مسائل را برای شما سخت تر می کند. این که دل دختری (با شرايط روحی مخصوص هر دختر جوان) چند مدتی گرفتار پسری باشد که احتمالا وعده هایی هم جهت ازدواج به او داده است، برای عصبانیت و ناراحتی او کافی است. یکی از نکاتی که مشاوران ازدواج به جوانان توصیه می کنند، تحقیق جدی از خصوصیات اصلی شکل دهنده شخصیت طرف مقابل است. این توصیه به این علت است که قبل از ایجاد هرگونه الفت و برقراری رابطه عاطفی بین خواستگار و دختر مورد نظر، دو طرف همدیگر را پسند کنند تا در صورتی که تفاهمی در کار نبود، در همان ابتدا قید ازدواج را بزنند. اما متأسفانه شما با رعایت نکردن این اصل، ضربه ناگواری را به ایشان زده اید.
امیدوارم با توجه به نکاتی که در ذیل آورده می شود، از تکرار این حادثه تلخ جلوگیری کنید:
1. مسلماً عذاب وجدان و ناراحتی هر فردی به صورت ناخود آگاه، ناشی از زیر پا گذاشتن اصولی است که در زندگی شخصی و اجتماعی خود به آن پای بند است. باید توجه داشت که آرامش واقعی در امر ازدواج و دوری از عذاب وجدان همیشگی، در سایه رعایت این اصول به دست خواهد آمد. بنده به عنوان روان شناس در پس کلام شما انسانی را می بینم که با وجود آگاهی به اشتباه خود، در صدد توجیه رفتارش برآمده و با این توجیهات قصد آرام کردن خود را دارد. مسلماً ارتباط بدنی و ردّ و بدل کردن سخنان ناشایت، امری نابخشودنی است؛ اما آیا می توان گفت اصل آشنایی شما، بر پایه های استواری بنا شده بود؟!
2. یکی از عوامل ناراحتی دخترها از قطع چنین روابطی، ترس از سوء استفاده های احتمالی بعدی از جانب پسرها است. اگر واقعاً در صدد جبران خطای خودتان هستید، باید با قطع کامل هر گونه ارتباطی، به او اطمینان خاطر بدهید که اولاً باید با این واقعیت که ما به درد هم نمی خوریم، کنار بیایید و ثانیاً دیگر هرگز من را نخواهید دید. مطمئناً مقاومت شما در تأکید بر پایان این رابطه، به کنار آمدن او با این قضیه کمک خواهد کرد.
3. داشتن حق نفرین برای ایشان هم بستگی به نوع برخورد شما و وعده هایی دارد که به او داده اید. اگر واقعاً در این مورد همان طور که فرمودید، قصد سوئی در کار نبوده، امید است که گناهی برگردن شما نباشد؛ اما برای جلوگیری از تکرار این اتفاق ناگوار، با پیش رو قرار دادن این تجربه، قبل از برقراری ارتباط کلامی و ایجاد مهر و الفت، شناخت کافی از طرف مقابل را به دست آورید تا در صورت عدم تفاهم، دیگر کسی از شما ناراحتی به دل نگیرد.
4. برای کسب اطلاعات بیش تر از مسائل شرعی مرتبط با این موضوع و همچنین مسئله نفرین، توصیه می شود که در اسرع وقت با مرکز پاسخ گویی به سؤالات شرعی با شماره 09694 بدون کد و پیش شماره، تماس بگیرید.

من با كسي اشنا شدم كه علاقه زيادي بين ما وجود دارد 12 سال است كه ازدواج كردم اما از بس با همسرم مكشكل دارم و درگيري داريم هصلا دوستش ندارم اما باوجود يك دختر 11 ساله و اينكه شرايتي است كه به هيچ عنوان نميتوانم طلاق بگيرمميخوام بدونم بايد چه كار انجام بدم

یکی از مسائلی که ممکن است بعد از «انتخاب همسر» پیش بیاید، این است که پسر یا دختر و یا هردوی آنان، پس از ازدواج و آشنایی بیش تر با اخلاق، رفتار، خصوصیات، شکل و اندام و خانواده و بستگان یکدیگر و...، از ازدواج پشیمان می شوند و در می یابند که این ، همسری نیست که می خواستند و تصور می کردند. خلاف آن است که در تحقیقات به آن دست یافته بودند، یا اینکه در می یابند که به این شخص هیچ علاقه ای ندارند و یا از او متنفرند. نمی توانند با او زندگی خوبی داشته باشند؛ حال به هر دلیلی و عاملی که می خواهد باشد.
خانم محترم، اگر از ازدواج خود پشيمان هستيد و فکر می کنید که ازدواج موفقی نداشته اید، دو راه بیش تر ندارید: یک: به زندگی ادامه بدهید، و با ناراحتی ها و مشکلاتی که در زندگی دارید، بسازید . به فکر بزرگ کردن فرزندتان باشید. در عین حال به شوهر خود وفادار باشید . به او خیانت نکنید.
راه دیگر :به زندگی مشترک خاتمه بدهید . به فکر طلاق گرفتن از شوهر خود باشید.
باید یکی از این دو راه را انتخاب کنید. نمی توانید که هم با شوهرتان زندگی مشترک را ادامه بدهید و هم با یک مرد نامحرم دوست باشید. اگر می خواهید که با مرد نامحرم ارتباط داشته باشید، باید از شوهرتان طلاق بگیرید و با آن آقا ازدواج کنید. اما اگر طلاق نگیرید و با مرد نامحرم ارتباط داشته باشید، مرتکب گناهی بزرگ شده اید که عواقب بسیار ناگواری دارد. پیامبر اسلام (ص) می فرماید:
" هر زن شوهر داری که چشمش را از نگاه کردن به غیر شوهرش پر کند، مورد غضب شدید پروردگار جهان واقع خواهد شد". روایت در مورد نگاه آلوده کردن به مرد نامحرم است. ارتباطات شدیدتر و ناجورتر که جای خود دارد. این کار از گناهان کبیره است که زنی با مرد نامحرم ارتباط عاطفی داشته باشد، مخصوصا اگر زن، شوهر هم داشته باشد. اگر رابطه عاطفی به رابطه جنسی منجر شود ( که احتمالش کم نیست ) مرتکب زنا شده اند که در روایات امامان معصوم، آثار دنیوی و اخروی بسیار بدی برای آن ذکر شده است. امام صادق (ع) می فرماید:
زنا شش اثر سوء دارد: سه اثرش در دنیا ظاهر می شود ، و سه اثر آن در آخرت گریبانگیر فرد می گردد. اما آثار دنیوی زنا عبارت است از :
1. آبرو و حیثیت فرد را می برد؛
2. رزق و روزی را کم می کند؛
3. مرگ را نزدیک می کند.
اما آثار اخروی آن عبارت است از :
4. خشم و غضب پروردگار را به دنبال دارد؛
5. در عالم برزخ و قیامت از او حسابرسی سختی به عمل می آید. ( یعنی بر اساس عدالت با او رفتار می شود، نه بر پایه عفو و رحمت )
6. ورودش در آتش جهنم قطعی و یقینی و ماندگاریش همیشگی است .
علاوه بر این ها احتمال زیاد دارد که شوهر شما از ارتباط تان با آن مرد نامحرم با خبر شود. در این صورت آبروی شما و خانواده تان در خطر جدی خواهد بود، حتی احتمال خطر جانی وجود دارد.
انجام عمل خلاف شرع موجب تباهی انسان و باعث فنا و هلاکت او است. امام باقر (ع) فرمود:
"ما من نکبة تصیب العبد الا بذنب؛
هیچ نکبتی دامنگیر شخص نمی شود. مگر به واسطه گناهی که مرتکب شده است".
متاسفانه عدم رعایت حدود و احکام شرعی باعث برقراری چنین ارتباط هایی می شود که نتیجه ای جز ایجاد مشکلات روانی و ذهنی ندارد. ارتباط برقرار كردن يك خانم شوهردار با یک مرد نامحرم از ابتدا نادرست بوده، اگر به مسائل شرعي توجه مي كرديد، الان با مشكلات مواجه نبوديد.
باید طلاق بگیرید و با مرد نامحرم ازدواج کنید یا اینکه به زندگی تان ادامه دهید و ارتباط تان را با مرد نامحرم قطع کنید.
اگر تصمیم گرفتید که طلاق بگیرید، باید مواظب باشيد که پشیمانی و نارضایتی شما از ازدواج تان از روی «وسواس بیجا» و «بهانه های کودکانه» نباشد. انسان بی عیب و نقص و کاملا مورد دلخواه، هرگز یافت نمی شود. هر کسی و هر خانواده ای، عیب هایی دارد؛ این طبیعت هر موجود غیر معصوم است. هر چند حق شماست كه ازدواج موفق و بدون تنش داشته باشيد، ولي اين طور نيست كه انسان با وجود بعضی از مشکلات، به فكر طلاق و جدايي بيفتد، گرچه در بعضی موارد طلاق گرفتن لازم است. بهتر است به مشاور مراجعه كرده و جزئيات مشكل خود را مطرح كرده و راهكار مناسبي از ايشان بگيريد. به صورت مکاتبه ای نمی توان در مورد طلاق یا عدم طلاق نتیجه گرفت.
اما اگر تصمیم گرفتید که به زندگی تان ادامه دهید، باید نامحرم را فراموش کنید. برای اینکه بتوانید او را فراموش کنید، ‌به نکته های زیر توجه کنید:
- هر گونه تماس و ارتباط با این شخص را قطع کنید، منظورم همه جور تماس است، تماس تلفنی، دیداری، اینترنتی و .... حتی اگر فکر می کنید که شاید به صورت اتفاقی در جایی همدیگر را ببینید، از رفتن به آن مکان خود داری کنید.
رعایت این نکته بسیار ضروری است، چون اگر انتظار داشته باشید که با او تماس داشته باشید و در عین حال موفق به فراموشی ایشان بشوید، سخت در اشتباه هستید. چون بالاخره دیدارها و برخوردها باعث ایجاد و تشدید علاقه می شود.
علاقمند شدن دو نفر به همدیگر، یک مسئله ماورایی و غیر طبیعی و ویژه نیست، بلکه ناشی از یک اصل بسیار ساده روان‌شناختی است. این اصل ساده ، اصل مجاورت است. خواه ناخواه وقتی دو نفر برای مدتی در مجاورت یکدیگر قرار می‌گیرند و به نوعی با یکدیگر در تماس هستند، به تناسب و توافق ویژگی‌های شخصیتی طرفین و همچنین وضع فیزیولوژیک آن دو ، به هم علاقمند می گردند. اگر بتوانید این کار را بکنید و خود را در معرض دیدارها و ارتباط ها قرار ندهید، خیلی از مسائل حل می شود و قدرت بر کنترل خودتان بیدا می کنید.
- در مورد علت ایجاد عشق می توان یک اشتباه شناختی را هم ذکر کرد. وقتی که یک نفر شخص دیگری را دارای ویژگی های مثبت زیاد و فاقد هر گونه عیب و اشکال بداند، عشق و علاقه شدید ایجاد می شود. خیلی از اوقات عشق ها به علت بی خبری عاشق از عیوب و مشکلات معشوق ایجاد می شود.
فقط نقاط قوت او را ديده و عيوب او را نديده يا اين كه كم تر توجه كرده ايد. نقاط ضعف و عیوب احتمالی او را بیش از پیش در ذهن تان پردازش کنید و آن را تا حد امکان برجسته نمایید. یک عیب بسیار بزرگ ایشان همین است که با وجود اینکه شوهر دارید، با شما دوست شده است. آیا چنین مردی شایسته عشق ورزیدن و دوست داشتن است ؟ آیا چنین مردی را برای ازدواج و زندگی مشترک انتخاب می کنید؟ آیا احتمال ندارد که بعد از شما هم به شخصی دیگر دلبسته شود و به شما خیانت کند؟ گرچه شما هم مرتکب چنین اشتباهی شده اید، اما در هر صورت متوجه باشید که این مرد خیلی آدم درستی نیست، و به چنین انسان هایی نمی شود اعتماد کرد.
معمولا این جور افراد در فکر سوء استفاده جنسی هستند. وقتی که به مقصود خودشان برسند، خیلی راحت شما را رها می کنند. پس با اینکه از شوهرتان راضی نیستید، اما معلوم نیست که این شخص، فرد مناسبی باشد. در هر صورت با توجه با اینکه خودتان گفته اید که نمی توانید طلاق بگیرید، فکر کردن به این آقا اصلا جایی ندارد.
- عشق در برخی موارد رفتار وسواسی محسوب می‌شود، پس با از کار انداختن چرخه رفتار وسواسی، کم کم و به تدریج، این روند معیوب را از فرایند زندگی‌تان حذف کنید. ببینید که هیچ اتفاق خاصی نمی افتد .دیدارها و گفتگوهای بین خودتان را حذف کنید. پس از موفقیت در این کار و به صفر رساندن دیدار، به آرامش دست خواهید یافت. هرچه که تداعی گر ایشان برای شما باشد، روز به روز بر کاهش عملکردتان خواهد افزود.
- شوهر شما با همه اشکالاتی که امکان دارد داشته باشد، قطعا خوبی ها و ویژگی های مثبتی دارد. انصاف داشته باشید و خوبی های او را هم ببینید.
- رابطه خود را با مسائل و مجامع مذهبی زیاد کنید. مثلا به مسجد رفتن و نماز خواندن روحیه بسیار خوبی در شما ایجاد می کند که می تواند شما را کمک کند.
اگر ارتباط تان با مرد نامحرم را قطع نکنید، در آینده مشکلات زیادی پیدا خواهید کرد و عاقبت بدی پیدا خواهید کرد. با جدیت و با عزم و اراده ارتباط را قطع کنید.

سلام من یه دخترم که متوجه شدم که به یکی از هم کلاسی هام علاقه مندم. و این رو حتی دوستان و خانوادم بدون اینکه به اونا ابراز کنم هم فهمیدن. و حقیقتا میگم که من با یک نگاه عاشق نشدم. بلکه با شناختی که از ایشون پیدا کردم،باعث شد از شخصیت ایشون و رفتاراشون خوشم بیاد و بفهمم که این فرد به مرد ایده آل من نزدیکتر است. مشکلی که هست اینه که من نمیدونم ایشون هم من رو دوست دارن یانه! از رفتارهاشون معلومه که از من بدشون نمیاید اما اینکه ایشون هم تصمیم به ازدواج دارند یا نه رو نمیدونم.خوب من یه دخترم و موقعیتهای مختلفی برام پیش میاد. میترسم دو سه سال براش وایسم اما اون چنین تصمیمی نداشته باشه و منم....! لطفا کمک کنید که چطوری بفهمم که دوستم داره و چنیین قصدی مد نظرش هست یا نه؟ اینم بگم که ما هر دو از یه خانواده مذهبی هستیم و نمیتونیم که باهم دوست شیم و.... .یعنی علاقه ای به انحام این کارا نداریم.

مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. يکي از نيازهاي طبيعي انسان وقتي که به سن بلوغ و جواني مي رسد، ازدواج است. علاقه به جنس مخالف و ازدواج ريشه در ميل و كشش غريزي دارد. خداوند این میل را براي برآوردن هدف خاصي در وجود انسان نهاده و او را براي برآوردن اين غريزه از راه درست (ازدواج) راهنمايي كرد، تا نسل انسان گسترش يافته و نوع بشر حفظ شود، نيز در سايه ازدواج به آرامش دست يابد. بنابراین صرف علاقمندی به جنس مخالف و آرزوی ازدواج با او را در سر پروراندن، ایرادی ندارد، ولی اینکه دختری بخواهد برای رسیدن به هدفش که ازدواج باشد ، با انجام برخی رفتارهای خاص، خود را سبک جلوه بدهد و ارزش انسانی و کرامت خود را پایین بیاورد، اشتباه محض و کاملاً نادرست است . پیامد خوبی ندارد و مفهوم بدی را القا می کند ،چرا که در این صورت ممکن است، پسران او را به دیده دختران هرزه و بدکاره بنگرند . به جای اینکه اندیشه ازدواج با او را داشته باشند، بیش تر در پی خوشگذرانی و ارضای امیال حیوانی خود با او باشند . به بهانه ازدواج، طرح دوستی با او بریزند و فریبش دهند . احساسات و عواطف او را به بازی گرفته و عفت و پاکی او را خدشه دار ساخته و در نهایت او را رها سازند.
2. اگر واقعاً قصد ازدواج با فرد مورد نظر را داريد و ایشان را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، به طوری که شخصیت و رفتار او خوش تان می آید، ابتدا علاقه را كنار بگذاريد . همچون يك بيگانه با او برخورد كرده، درباره وي تحقيق كنيد. مطمئن شويد از شرايط مثبت و کافی ازدواج برخوردار است. پس دقت كنيد و ببيند آيا فرد مورد نظر، از لحاظ اعتقادي، اخلاقي، فكري، فرهنگي و جغرافیایی، اجتماعی، خانوادگي، جسمی و زیبایی، روحی و روانی، سنی، سیاسی، تحصیلی و عشق و علاقه با شما همخواني دارد يا نه.
بدون شک مهم ترین عامل موفقیت و خوشبختی در ازدواج، وجود تطابق و همخوانی دختر و پسر در زمینه های ذکر شده می باشد . تحقیقات بسیاری این نتیجه را به اثبات رسانیده زن و شوهرهایی که بیش ترین تطابق و همخوانی و تفاهم را با هم دارند، ازدواج موفق و پایداری دارند و در زندگی با مشکلات کم تری مواجه هستند.
3. اگر او را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، طبیعتاً نمی توانید شخصاً و به طور مستقیم یا با انجام برخی رفتارهای خاص و اظهار عشق و علاقه او را از انگیزه خود مطلع گردانید، چرا که در حقیقت انجام برخی رفتارهای خاص، خودنمایی و جلب توجه کردن دختر در برابر پسر و ابراز عشق و علاقه، تجسّم بخشيدن به ذلّت و زبوني خود و بي شخصيّت جلوه دادن خويش است. چون زن مجذوب است نه جاذب، محبوب و معشوق است، نه عاشق و طالب. يعني اصلاً ساختار وجود دختر به گونه‏اي است كه ديگران را به سوي خود جذب مي‏كند و آن ها به سوي او گرايش مي‏يابند. گل محمدي و لاله و جمال يوسف و ديگر گل‏هاي زيبا هرجا باشند، مردم به سوي شان گرايش مي‏يابند و آن ها را به دست مي‏آورند و نيازي به خودنمايي ندارند.
اسلام براي زنان و دختران وقار و شخصيّت خاصّي قائل است . به هيچ وجه به آنان اجازه نمي‏دهد كه به بهانه ازدواج و همسریابی، دست به رفتارهای نمایشی بزنند و به پسر اظهار عشق و علاقه نمايد . در اين جهت آن قدر حسّاس است كه به دختران و زنان عفيف توصيه مي‏كند كه بر خلاف مردان، مغرورانه راه روند، متكبّرانه حرف بزنند، وقار خود را نشكنند . در حرف زدن و برخوردهاي خود با مردان، تواضع و فروتني نشان ندهند . صدا و لهجه خود را تغيير ندهند . با متانت كامل برخورد نمايند. دختري كه چنين باشد ،جوانان غيور و مؤمن كه طالب همسران خوب و ايده‏آل هستند، به سراغ او خواهند رفت . انتخاب چنين دختري را بر دختران سبك و بي‏وقار و كودك صفت ترجيح خواهند داد. علاوه بر آن اصولاً اظهار محبّت دختر به پسر، سوء ظنّ در ذهن پسر ايجاد خواهد كرد كه از كجا معلوم دختر تاكنون به چند جوان ديگر نيز ابراز علاقه نكرده باشد. يعني به طور طبيعي مردان اين گونه‏اند كه به محض اظهار علاقه و محبّت از جانب دختران، سوء ظن در آن ها پديد مي‏آيد. به همين جهت آيين اسلام به زنان مجرد و دختران اجازه نمي‏دهد كه به سراغ مردها بروند و خود را ذليل و حقير نشان دهند.

4. بهترین راه حل ممکن این است که از طريق واسطه‏اي مورد اعتماد و امین (مانند: اساتید، روحانی و کارمندان دانشگاه)، خود را به پسر مورد نظر معرفی کنید . نظر طرف مقابل را درباره خويش و ازدواج با شما، به نحوی که متوجه نشود واسطه را فرستاده اید، جويا شويد. حال در صورتي كه او نيز واقعاً به ازدواج با شما تمايل و علاقه داشت،
باز از طریق واسطه به او پیشنهاد کنید که به طور رسمي و از طريق خانواده از شما خواستگاري كند تا ان شاء اللّه در صورت فراهم بودن زمینه ها و شرایط لازم و با توافق شما و وي و خانواده‏هاي دو طرف مقدمات ازدواج فراهم گردد. اما اگر او به شما علاقه و تمایل به ازدواج نداشت ، راحت با این مسئله کنار بیایید و او را فراموش کنید. بدانید که عشق و علاقه یک طرفه دردی را دوا نمی کند و به هیچ وجه مفید ازدواج نمی باشد.

من کسی ر دوستدارم که اخیرا آگاه شدم که دختر بد کاره است و من ازین خبر سخت غمگین هستم ولی هنوزم دوسش دارم لطفا مرا رهنمایی کنید ممنون

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. اگر دوست داشتن دختر مورد نظر برای ازدواج بوده باشد، در این صورت ایرادی ندارد که او را به عنوان یک گزینه برای ازدواج و انتخاب همسر در نظر بگیرید و درباره او به تحقیق و بررسی دقیق بپردازید، ولی قبل از آن باید مواظب باشید تا عشق و علاقه و دوست داشتن او، موجب كوري چشم و كري گوش شما نگردد، چون تجربه نشان داده است که عشق و علاقه ناشي از احساسات و هيجانات، غالباً باعث می شود که بسياري از عيوب، نقايص و ضعف ها طرف از ديد انسان، مخفي و پوشيده بماند و در نتيجه در كسب موفقيت در امر مهم و حياتي ازدواج، نقش منفي بازي كرده بلكه به جاي موفقيت، شكست را نصيب فرد می گرداند. طبيعي است پس از فروكش شدن شور و التهاب عشق، آرام آرام عقل خفته بيدار شده و به تدريج بيدادگري‌ها آغاز مي‌گردد.
2. اگر واقعاً قصد ازدواج با فرد مورد نظر را داريد و ایشان را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، ابتدا عشق و علاقه را كنار بگذاريد و همچون يك بيگانه با او برخورد كرده، ملاک های و معیارهای اساسی ازدواج را در نظر بگیرید و درباره وي تحقيق كنيد. مطمئن شويد از شرايط مثبت و کافی ازدواج برخوردار است. بدانید هرگونه شتاب و احساسي برخورد كردن، نتايج زيان‏باري را به دنبال خواهد داشت، پس دقت كنيد و ببيند آيا فرد مورد نظر، با شما همخواني دارد يا نه. بدون شک مهمترین عامل موفقیت و خوشبختی در ازدواج، وجود تطابق و همخوانی دختر و پسر در ملاک های اساسی ازدواج می باشد و تحقیقات بسیاری این نتیجه را به اثبات رسانیده که زن و شوهرهایی که بیشترین تطابق و همخوانی و تفاهم را با هم دارند، ازدواج موفق و پایداری دارند و در زندگی با مشکلات کمتری مواجه هستند.
3. اگر واقعاً بدکاره بودن آن دختر ثابت شده باشد و او نیز همچنان به کار خود مشغول باشد در این صورت، حتی اگر محسنات خوبی هم داشته باشد، معلوم است که او به درد ازدواج با شما نمی خورد. ولی اگر در گذشته بر اثر جهالت و ندانم کاری، اشتباهات و لغزش هایی داشته و از آنها توبه حقیقی نموده باشد، در این صورت با شرایطی می توانید با او ازدواج کنید و زندگی کاملاً آرام و بی دغدغه ای را رقم بزنید خصوصاً اینکه دختر آسیب دیده، بیشتر در صدد حفظ زندگی خود بر می آید و اسباب رفا و آسایش همسرش را فراهم می کند.
4. آنچه مسلم است این است که با توبه حقیقی، گناه آن دختر بخشیده می شود و او می تواند زندگی آرام و پاکی را داشته باشد چه بسا ممکن است اشتباهات قبلی او، باعث بیداری بیشتر او گردد به صورتی که بعد از آن بیشتر از خود مراقبت انجام دهد تا دگر باز فریب انسانهای شیطان صفت و هوسران را نخورد و نیز ممکن است برای جبران اشتباهات گذشته، تلاش بیشتری کند و راه تقوا و پاکی را بهتر از دیگران بپیماید و زندگی خداپسندانه ای را فراهم آورد. این مطلب را سرگذشت بسیاری از افراد توبه کار و تقواپیشه در طول تاریخ تأیید می کند.
5. مهمترین عاملی که می تواند ازدواج با این دختر را بیش از هر چیز دیگر با چالش و تهدید مواجه سازد عملکرد شما در صورت ازدواج با او به عنوان شوهر این خانم در آینده است. به این صورت که اگر شما از جریان و سرگذشت آن دختر و سوء پیشینه او مطلع باشید و با این حال بخواهید با او ازدواج کنید دو صورت پیدا می کند که در زیر به بررسی آنها می پردازیم:
الف) با یک معامله جانانه با خداوند، سوءپیشینه دختر را به ورطه فراموشی بسپارید و با خود و خدای خود عهد کنید که هیچگاه این مسئله را مطرح نسازید و به رخ آن دختر نکشید و به عنوان حربه ای در برابر او مورد استفاده قرار ندهید و بدین وسیله همسرتان را سرگوفت و تحقیر نکنید، مسلماً با این شیوه رفتاری، مورد عنایات ویژه خدواند قرار می گیرید و برکت و گشایشی در زندگی شما ایجاد می شود که حلاوت و شیرینی وصف ناپذیر آن را جزء اولیای خاصه الهی درک نمی کنند و همسرتان نیز به پاس قدردانی از پرده پوشی و حفظ سرّ ، زندگی رضایت بخشی را برای شما فراهم می آورد.
ب) ممکن است خیلی نتوانید با این قضیه کنار بیایید و موضوع را نتوانید کاملاً فراموش کنید، در این حالت چون حوادث آینده و رفتارهای بعدی انسان قابل پیش بینی نیست و هر آن احتمال پدیدایی مشکلات دیگری بر اثر سوءظن و بدبینی شما نسبت به آن دختر وجود دارد، توصیه به ازدواج نمی گردد. چون ممکن است این رخداد همچون آتش زیر خاکستر هر از گاهی بر اثر طوفان حوادث، برافروخته گردد و آتشش زبانه بکشد و چنان شعله ور گردد که حرارت و سوز و آتش آن تمام زندگی شما را فرا بگیرد و زبانه های گداخته اش بوستان دل انگیز و مصفای زندگی مشترک شما را بسوزاند و دریای آرام زندگی را متلاطم و طوفانی سازد.
6. با ترسیم این دو صورت مشخص می شود که همه چیز به نگرش و شیوه برخورد شما بستگی دارد که با این قضیه چگونه برخورد و معامله کنید. آنچه مشخص است این است که اگر شما از ظرفیت پایینی برخوردارید و خود را آن قدر با شهامت و پر قدرت نمی بینید که با این مسئله به درستی برخورد کنید، سعی کنید با حفظ اسرار دختر از ازدواج با آن او صرف نظر کنید.
7. این را بدانید دلسوزی و ترحم در این زمینه، ابداً کارگشا نیست و اگر ازدواجی به این خاطر صورت بگیرد ممکن است در آینده نه چندان دور، زندگی هر دوی شما را تباه و ویران سازد.
8. همه این صحبت ها بر فرض ثابت بودن اصل قضیه و نیز توبه واقعی آن دختر می باشد، در غیر این صورت، همانطور که پیش از این گفتیم، دختر مورد نظر ملاک و معیارهای لازم برای تشکیل زندگی مشترک را ندارد به همین خاطر نمی توان با ازدواج با او زندگی موفق و پایداری را پایه ریزی کنید.
9. اگرچه فهمیدن و اطلاع از رفتار غیر اخلاقی کسی را که عاشقانه دوستش دارید، می تواند در ابتدای امر انسان را ناراحت و غمگین سازد و آرزوهای انسان را بر باد دهد؛ ولی این موضوع نباید باعث شود که شما از پذیرش واقعیت سر باز زنید و آن را نپذیرید و بی جهت خود را افسرده سازید، به نظر ما فهمیدن این موضوع پیش از ازدواج کمک بزرگی برای شما تلقی می گردد و مسیر انتخاب عالمانه شما را هموار تر می سازد. اگر این موضوع را بعد از ازدواج با آن دختر می فهمیدید آن موقع چه کار می کردید؟ و چگونه با آن کنار می آمدید؟ شما باید از این بابت خدا را شاکر باشید که شما را در غلطیدن در گرداب مشکلات نگه داشته است.

salam man dokhtari14sale hastam ke aasheghe dostpesaram shodeh am oo ham aasheghe man ast ma ham ra be shedat dost darim ama oo namaz nemikhanad sharab mikhorad va ...man bayad chegoone oo ra hedayat konam?dar zemn harfe jodaee ra ham nazanid ke man bi oo mimiram!

در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد. با اين وصف شايد بهتر باشد از هرگونه ارائه مشاوره پرهيز شود.
متأسفانه دختران در سنين نوجواني بسيار ساده دل تر از آن هستند كه بتوانند با ديدي آينده نگر به سال هاي فراروي خود و حوادث تلخ و شيريني كه در آن رخ خواهد داد بنگرند. قطعاً شما در آينده دو راه بيش تر نداريد : ازدواج يا انصراف.
گزينه ازدواج جدي ترين گزينه پيش روي شماست، چرا كه عاشق و دلباخته ايشان هستيد. عشقي كه هم به ازدواج منجر نگردد ،نبودش از بودش بهتر است. با اين وصف چاره اي نداريد جز اين كه با ايشان ازدواج نماييد.
ازدواج شما با ايشان مستلزم كسب مقدمات اوليه و ضروري زندگي از جانب ايشان است .اين امر لااقل بين 5 تا 15 سال طول مي كشد . در مدت اين سال هاي طولاني با خيلي چيزها خداحافظي خواهيد كرد كه از جمله مهم ترين آن ها خداست . با گردن فرازي در برابر او به چيزي تن داده ايد كه از منظر او درست نيست. رابطه دختر و پسر بدون هيچ گونه قيد شرعي و قانوني صد در صد مشكل دارد (هر چند از نظر شما كاملاً بي اشكال باشد).
بديهي است بعد از چندين سال رابطه عشقي، رمقي براي تجربه زندگي جديد در شما وجود نخواهد داشت. زندگي شما از همان آغاز بوي كهنگي مي دهد. راستي چه حرف تازه اي براي شما دو نفر بعد از 5 تا 15 سال آشنايي وجود دارد؟ زندگي اي كه تكرار مكررات باشد ،فرجامي جز طلاق عاطفي يا قانوني نخواهد داشت .براي اين كه به عمق اين قضيه پي ببريد ،فرض كنيد كه 5-6 سال گذشته است و چند ماه اول عقد را نيز در كنار هم سپري كرده ايد،آيا احساس نمي كنيد كه ديگر حال و حوصله جملات محبت آميز وي را نداريد، چه برسد غر زدن ها و سركوفت ها يا مسائل به مراتب بدتر از آن؟!
پسري كه در سابقه اش رابطه با جنس مخالف وجود دارد ،به احتمال بسيار بعد از ازدواج به همسرش اكتفا نخواهد كرد و براساس تنوع طلبي اش هر از گاهي فيلش ياد هندوستان مي كند .قطعا هيچ بركت ويژه اي در زندگي مشترك شما (كه نطفه اش با گناه و حرام بسته شده است) وجود نخواهد داشت . امداد الهي (كه ضروري هر زندگي مؤمنانه است) در زندگي شما كاملاً بي رنگ است .
بسياري از مشكلات ريز و درشت ديگر در اين مسير وجود خواهد داشت كه مجالي براي پرداختن به تك تك آن ها نيست .
البته اين در خوشبينانه ترين حالت است كه ازدواج شما بدون كوچك ترين مانعي سر بگيريد و ايشان خواهان شما باقي بماند. واقع بينانه تر اين است كه پدر و مادر طرفين به مخالفت با ازدواج بپردازند. پسر در بين راه جا بزند و با دختري به مراتب بهتر و عفيف تر از شما طرح ازدواج بريزد .موانعي هم چون عدم همخواني خوني و ژنتيكي و ده ها مانع پيدا و پنهان بر سر راه ازدواج وجود دارد.
پسران معمولاً از دختران عاشق پيشه زود خسته مي شوند . به هيچ وجه دوست ندارند كه در قفس محبتي همسرشان قرار بگيرند. عشق مرضي بي ترديد دير يا زود خواهد گسست . يكي از طرفين ديگري را به امان خدا رها خواهد كرد .
بيش مراقبتي يا بيش مهرباني شما نه تنها در جذب ايشان موثر نخواهد بود ،بلكه عاملي در جهت دلزدگي و تهوع عاطفي ايشان خواهد بود.
مهم ترين عامل در موفقيت ازدواج سلامت روان طرفين مي باشد .پسري كه به مصرف الكل مي پردازد و شراب مي نوشد ، قطعا از چندين اختلال عمده روانپزشكي بي بهره نيست. شرابخواران معمولاً مضطرب و افسرده اند . از عزت نفس فوق العاده پاييني برخوردارند. پسر برخلاف ظاهر ساده اش يك بيمار رواني است . عواطف شما را دستمايه كسب آرامش ناداشته خود كرده است. آرامشگري شما براي اين پسر چند صباحي بيش تر نيست . ايشان در ادامه به آرامشگرهاي جديد نيازمند است .
اگر به جاي 17 ركعت 51 ركعت نماز هم بخواند و تمام روزها را به روزه بگذراند، باز به درد يك لحظه همسري شما نمي خورد. سلامت روان چيزي نيست كه با دو جمله عاشقانه از خير آن گذشت.
با اين وصف توصيه مي شود زياد دنبال نماز خوان كردن ايشان نباشيد، چرا كه شيطان به همين بهانه در صدد توجيه رابطه گناه آلود شما مي باشد .نمي شود در دل حرام ديگري ، به ترك حرام فرا خواند .
اگر بر فرض محال از همين لحظه با ايشان به طور كامل قطع ارتباط كنيد، باز احتمال كمي وجود دارد كه روي سعادت و خوشبختي واقعي را ببينيد .
دليل اين امر واضح است ، چرا كه دختري كه سابقه دوستي با جنس مخالف دارد ،چگونه مي تواند به يك ازدواج پاك با يك پسر كاملا پاك نايل آيد ؟همين چند روز سابقه دوست پسر دانستن كافي است كه تا پايان عمر با هر شوهري (چه پاك ،چه نا پاك) دچار مشكل گرديد.
دختري كه دست خورده عاطفي باشد (چه برسد به اين كه دست خورده جسمي باشد) با هر كسي هم كه ازدواج كند ،باز زندگي بي مشكلي نخواهد داشت.
براي همين است كه ما روان شناسان همه دختران را از ورود در عرصه بسيار خطرناك و بنيان برافكن رابطه با جنس مخالف بر حذر مي داريم.
البته همه اين حرف ها و هشدارها كاملا زايد و بي مورد است ،چرا كه تجربه چندين ساله ما نشان مي دهد به هر دليلي به راه خود ادامه مي هيد . احتمالا ماه ها و سال ها از اين مخمصه عاطفي رهايي نخواهيد يافت. اصل اولي در زندگي پيشگيري است و گرنه بعد از ابتلا كار چنداني نمي توان كرد.
به عنوان يك روانشناس از شما مي خواهم كه در صورت سايه افكندن برخي ابرهاي پشيماني در ادامه مسير خود ترديد نماييد، هر چند آن روز بسيار دير خواهد بود و راه باز گشت چنداني براي شما وجود نخواهد داشت.

ملاک های انتخاب همسر را  راهنمایی خواستم و مشاوره خواستم؟

خواهر گرامی! با سپاس و تشکر از ارتباطتان با مرکز.
در باره ازدواج شما با پسر مورد نظر، نکاتی را تقدیم حضورتان می کنیم:
1. اگر واقعاً قصد ازدواج با فرد مورد نظر را داريد و ایشان را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، ابتدا عشق و علاقه را كنار بگذاريد و همچون يك بيگانه با او برخورد كرده، درباره وي تحقيق كنيد؛ برای این که مطمئن شويد از شرايط مثبت و کافی ازدواج برخوردار است.
بدانید هر گونه شتاب و احساسي برخورد كردن، نتايج زيان‏باري را به دنبال خواهد داشت. معمولاً روح حاكم در عشق‏هاي احساسی، عشق ورزيدن است، نه خردورزي؛ در حالي كه براي تصميم‏گيري در باره ازدواج، علاوه بر عشق و مهروزي، بصيرت و تعقل هم لازم است.
پس دقت كنيد و ببيند آيا فرد مورد نظر، از لحاظ اعتقادي، اخلاقي، فكري، فرهنگي و جغرافیایی، اجتماعی، خانوادگي، جسمی و زیبایی، روحی و روانی، سنی، سیاسی، تحصیلی و عشق و علاقه، با شما همخواني دارد يا نه. بدون شک، مهم ترین عامل موفقیت و خوشبختی در ازدواج، وجود تطابق و همخوانی دختر و پسر در زمینه های ذکر شده می باشد. تحقیقات بسیاری این نتیجه را به اثبات رسانیده که زن و شوهرهایی که بیش ترین تطابق و همخوانی و تفاهم را با هم دارند، ازدواج موفق و پایداری دارند و در زندگی با مشکلات کم تری مواجه هستند. به هر حال، اگر ازدواج از روي ترحم و دلسوزي يا بر اساس خجالت و ملاحظه‌کاري و یا از سر اجبار و تحمیلی صورت پذيرد، به هيچ وجه به نفع طرفين تمام نخواهد شد. دير يا زود اثرات مخرب آن بر ازدواج احتمالي شما پديدار خواهد گشت.
2. اگرچه ما از وضعیت خانواده شما و نیز از خودتان بی اطلاعیم و شما در پرسش خود اطلاعاتی در این خصوص بیان نکرده اید تا ما بتوانیم با مقایسه دو خانواده و نیز دختر و پسر میزان همخوانی و تناسب شما در معیار ها را بسنجیم و به یک جمع بندی برسیم، ولی به هر حال، آنچه از لابه لای گفته های شما پیداست و با یک نگاه سطحی در ملاک ها و معیار های ازدواج شما می توان دریافت، این است که شما از لحاظ سطح تحصیلات با پسر مورد نظر همخوانی ندارید. این موضوع می تواند باعث بروز مشکلاتی در زندگی شما گردد و از طرف دیگر، مادر شما با این وصلت به دلایلی که ذکر کردید، مخالف هستند. این مشکل کوچکی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
البته تفاوت در سطح تحصیلات به تنهایی نمی تواند مشکل آفرین باشد؛ بلکه باید دید که آیا در ملاک های اساسی دیگر با هم تناسب دارید یا نه؟ طبیعی است با بودن ملاک های سطح بالاتر می توان از ملاک های پایین تر، چشم پوشید.
در برخی موارد دیده شده زن به دلیل بالاتر بودن مدرک تحصیلی اش نسبت به شوهرش اگر انتقاد و یا پیشنهادی داشته باشد، مرد با این گمان که این پیشنهاد و یا انتقاد به دلیل بالا بودن مدرک می باشد، ممکن است احساس حقارت کند و برای این که مرد بودن خود را ثابت کند، دست به رفتارهایی مانند تحقیر و یا محدودیت های نامناسب و امر و نهی های غیر منطقی بزند؛ در حالی که اگر شما تحصیلات پایین تری از همسرتان را داشتید، ممکن بود انتقاد و یا پیشنهاد را داشتید؛ اما ایشان بر اساس یک ساخت ذهنی، دست به این اقدامات زده است. بنابراین، لزوم آگاهی دادن قبل از ازدواج به همسرتان و ملاحظه کردن زمان، مکان و لحن صحبت ها می تواند به تشکیل نشدن این ساخت ذهنی معیوب کمک کند.
3. این را بدانید که موافقت و مخالفت والدين، در ازدواج تأثیر شگرفی دارد. از ديدگاه روانشناختي، نه تنها موافقت والدين در آغاز، ضرورت يك ازدواج موفق است، بلكه شرط انجام يك ازدواج موفق، رضايت و همراهي مستمر والدين است. چه این که بدون تحصيل رضايت آن ها، هر يك از دختر و پسر در انجام يك عمل خطير كه نيازمند همراهي و تأييد ديگران است، بدون پشتوانه مي مانند و اين خود شروع یک اضطراب ناخواسته و ورود آفت است. چه بسا فرزنداني كه با وجود فراهم بودن تمام شرایط يك ازدواج موفق، چون رضايت والدين را به همراه ندارند، نتوانند يك زندگي شيرين و همراه با پيشرفتي را پيش روي داشته باشند.
اصولاً باید توجه داشت که روابط دختر و پسر پيش از ازدواج، داراي آفت ها و آسيب هاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. از جمله:
1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه:
معمولاً ادعا مي شود اين گونه روابط به انگيزه ازدواج شكل مي گيرد، ولي با كمي دقت فهميده مي شود، روح حاكم بر اين روابط، عشق ورزي كور است؛ نه خردورزي. اين نوع انتخاب كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي گيرد، به دليل عدم شناخت عميق و واقع بينانه، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي سازد. شناخت پیدا کردن لزوماً به این معنا نیست که دختر و پسر، روابط دوستانه قبل از ازدواج برقرار کنند که در بسیاری از مواقع، هدف اصلی که شناخت باشد، نه تنها تأمین نمی شود، بلکه چه بسا شناخت کاذبی به وجود می آید که آثار آن در آینده، وقتی ازدواج صورت گرفت، ظاهر می شود.
با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق بین کسانی که قبل از ازدواج ارتباط های دوستانه داشته اند، بالاتر است. از طرفی، آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیش تر از آن که معرفت ساز باشد، فروزنده هوس ها و معرفت سوز است. عمدتاً دیده می شود فرد آن گونه که هست، خود را نشان نمی دهد، یا به سبب محبت و عشقی که ایجاد شده، نمی تواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد. بیشتر رفتارها در آشنایی ها و ارتباط های قبل از ازدواج، به شکل های تصنعی ابراز می شود.
این را به خاطر بسپارید که در بسیاری از مواقع، شناخت شخصیت واقعی و رفتارها و ویژگی های طرف مقابل، بیش تر از طرف دوستان، فامیل ها، خانواده، محیط کار و... به دست می آید.
2. ايجاد جو بدبيني:
دختر و پسر نسبت به هم پس از ازدواج اعتماد نداشته و احتمال وجود رابطه اي ديگر را مي دهند. زن و شوهر بعد از ازدواج همواره با این سؤال رو به رو هستند که آیا شریک زندگیشان که قبلاً با هم دوست بوده اند، شریک قابل اعتمادی است؟ یا ممکن است با چندین نفر دیگر مثل من ارتباط داشته باشد؟ آیا می توان به چنین شخصی اعتماد نمود و نقش مادری و پدری فرزندان را به او سپرد؟
این سؤال ها که در بعضی موارد منشأ وسواس گونه نیز دارد، باعث سوء ظن و عدم آرامش روانی که یکی از اهداف اصلی ازدواج است، می شود که زمینه اصلی بسیاری از دعواها و مشاجرات خانوادگی و نهایتاً طلاق و جدایی می گردد.
3. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:
در ارتباط و دوستي هاي موجود بين دختران و پسران قبل از ازدواج، به علت مقاومت خانواده و جامعه در برابر اين مسئله، اين گونه ارتباط ها و دوستي ها با مخاطرات رواني گوناگون از جمله اضطراب و تشويش همراه است. وجود افكار ديگري چون احساس گناه و نگراني از تهديداتي كه توسط پسر براي فاش كردن روابطش با دختر صورت مي گيرد، تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال دارد.
4. محروميت از ازدواج پاك:
دختراني كه در پي اين روابط هستند، معمولاً به جرم آلودگي به اين روابط، شرايط ازدواج پاك را از دست مي دهند. تماس لمسی شما نشانگر ورود در خط قرمزهای الهی است و زنگ خطری است که نباید آن را سرسری گرفت؛ چگونه ادعای تدین و تقید می کنید، در حالی که از حریم عفاف و پاکی فاصله گرفته اید؟!
البته گاهي اوقات به جهت ميل شديد جنسي بي آن كه دختر و پسر (به خصوص دختران) بخواهند، در شرايطي قرار مي گيرند كه حتي اراده خود را از دست مي دهند و ديگر نمي توانند از ارتباط های غیر شرعی و حتی ارتباط جنسي خودداري كنند و ناخود آگاه و بي آن كه بخواهند، كم كم در آن شرايط بدون بازگشت قرار مي گيرند و زماني متوجه مي شوند كه كار از كار گذشته است؛ يعني با فراهم شدن شرايط ديگر، اراده جلوگيري، بسيار سخت و دشوار است. به همين دلیل، در اسلام حتي خلوت كردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مكاني كه رفت و آمد نباشد، حرام و گناه است.
بنابراین، توصیه می کنیم که در درجه اول از اشتباهات خود توبه کنید و به دلیل مبهم و نامشخص بودن وضعیت خواستگاری شما، به هیچ وجه با پسر مورد علاقه تان رابطه برقرار نکنید؛ چراکه برقراری این گونه روابط علاوه بر این که گناه شرعی است، آسیب های فراوانی دارد که بیش ترین آسیب آن متوجه شما خواهد بود.
5. افسردگی پس از جدایی و احتمال خودکشی:
پس از ایجاد ارتباط و به دلیل ارتباط مستمر، نوعی حالت وابستگی بین طرفین ایجاد می شود. در این دوره، طرفین برای حفظ این ارتباط تلاش می کنند و حاضرند هر هزینه ای برای ادامه رابطه بپردازند. آن ها اصرار به ادامه ارتباط و حتی ازدواج هستند. در این حالت، در صورت قطع رابطه و به هم خوردن نامزدی به هر علتی که باشد، به افسردگی شدید منجر شده و موجب بی حوصلگی و یأس و ناامیدی می گردد. میل به زندگی از بین می رود و در مواردی نیز دست به خودکشی می زنند.
از آن جا که به نظر می رسد شما در برخی از معیار ها با پسر مورد نظر تطابق و تناسب ندارید و از آن جا که حکما گفته اند: "جلوی ضرر را از هر وقت بگيري، منفعت است"، پس بهتر است پسر مورد نظر و معشوقتان را فراموش نمایید. بیش از این، وقت خود را هدر ندهید و فرصت های بعدی را از دست ندهید.
توصیه می شود با واقع بینی به این قضیه نگاه کنید. با ملاحظه معیارها و ملاک های ازدواج و آسیب شناسی تفاوت ها، به یک جمع بندی مناسب برسید. در این خصوص، از مشورت با متخصص اهل فن غافل نباشید. اگر باز نظرتان برای ازدواج مثبت بود، آن گاه این مسئله را با مادرتان در میان گذاشته و تلاش کنید که موافقت او را جلب کنید؛ ولی اگر ازدواج شما، با ایشان منتفی شد، در اين صورت بهتر است تصميم جدي بگيريد كه او را فراموش كنيد. براي اين كه بتوانيد برخود فائق آييد و او را فراموش کنید، توصیه می شود:
1. مطمئن باشيد كه در صورت اراده حتمي و قطعي، خواهيد توانست او را فراموش كنيد و حتماً موارد بهتر و مناسب‏تري در آينده، براي ازدواج خواهيد يافت.
2. رابطه و پيوند خود را با خداوند كه مظهر همه زيبايي‏ها و كمال‏ها است، محكم كنيد.
بدانيد كه همه زيبايي‏ها از اوست و تمامي موجودات، مظهر و شعاعي از جمال و جلال اويند. پس عشق‏ورزي به او، عشق حقيقي است و بقيه عشق‏ها و محبت‏ها همه فاني و گذرا هستند.
3. سعي كنيد با مطالعه، ورزش و اشتغالات ديگر، مجالي براي فكر كردن به موضوعي كه براي شما فايده‏اي ندارد، باقي نگذاريد. اوقات فراغت را با كارهاي متنوع پر كنيد تا كم تر به او فكر كنيد. با ايجاد اشتغال فكري و ذهني یا بدني و فيزيكي از بيكاري اجتناب كنيد. با مشغول ساختن خويش به مطالعه كتاب هاي درسي و غير درسي، یا مطالعه كتاب هاي ادبي (شعر و داستان) همچنين با حفظ آيات قرآن یا اشعار مفيد، ذهن خود را از آن فرد منحرف سازيد. شركت در مجامع عمومي نظير: كلاس هاي علمي و آموزشي، ديني و مذهبي، هنري و ادبي، راهكارهاي مفيدي براي فراموشي تدريجي آن فرد هستند.
4. به فعاليت هاي ورزشي اهميت دهيد؛ چون اين نوع فعاليت ها، دريچه اي براي خروج فشارهاي ناشي از تراكم انرژي انباشته شما محسوب مي شود.
5. به ياد داشته باشيد كه بيشتر دوستي ها چنين است؛ دوست به همكلاسي، يا علاقه مندي به پسر كه پس از مدتي با علل و عوامل مختلف قطع مي شود و هر كسي به سراغ كار و زندگي و خوشبختي خود مي رود. پس با اين مسئله به صورت طبيعي برخورد نماييد.
این که می گویید: "خودم به شخصه تاب جدایی ندارم و همه فکرم ایشان شده"، به این دلیل است که قسمتی از خاطرات و برگی از تاریخ زندگی شما بوده است. به هر حال، این جدایی دلیلی داشته که به آن دلیل نتوانسته اید به هم برسید. پس بهتر است منطقی فکر کنید و از دیدارهای مجدد پرهیز کنید. به مسائل دیگر زندگیتان بپردازید. گذشت زمان این اشتیاق را کمتر می کند و چه بسا عشق دیگری در آینده نصیبتان شود. از نظر فیزیولوژی، دوران عاشقی همچون دوران اعتیاد است و در بدن هورمونی ترشح می شود که فرد احساس می کند باید حتماً معشوق را ببیند و ضربان قلب تندتر می زند و حالات عجیبی که ناشی از ترشح همین هورمون است. این حالت، با کم کردن دیدارها و منطقی فکر کردن و با گذشت زمان، قابل حل است.
6. مطمئن باشيد با حفظ شؤون اخلاقي و ديني و رعايت وقار، متانت و حجاب كامل، بهتر خواهيد توانست خود را از دام خطا و لغزش حفظ كنيد. بي ترديد، جوانان غيرتمند، اهل زندگي و وفا و عشق و متدين و هم شأن شما سراغ افرادي چون شما خواهند آمد و براي ازدواجي موفق از شانس بيش تري برخوردار خواهيد بود. پس در حفظ متانت و وقار خود بيشتر دقت كنيد.
بنابراین، توصیه می کنیم که از اشتباهات خود توبه کنید و تا مشخص نشدن وضعیت خواستگاری شما، به هیچ وجه با پسر مورد علاقه تان رابطه برقرار نکنید؛ چراکه برقراری این گونه روابط علاوه بر این که گناه شرعی است، آسیب های فراوانی دارد که به برخی از آن ها اشاره کردیم.
موفق باشید.

صفحه‌ها