روابط دوستي

به نام خدا با سلام خدمت شما هفتهی پیش با یک دختری اشنا شدم که دارای حجاب کامل بود(چادروپوشیه) همدیگر را بسیار دوست میداشتیم یک روز که روزه بودم ساعت 5 قرار داشتیم که یک دفعه به من سیگار تعارف کرد من گفتم از تو بعید است.او بسیار اصرار کرد که بعد از اصرارش گفتم روزه ام او بسیار شرمگین شد و گریه کرد وگفت ببخشید سپس حشیش را از جیبش در اورد و گفت که اگر حشیش را بکشی روزه ات باطل نمی شود.من با افسوس نگاهش کردم و به خانه ام رفتم و به پدرش که مردی مومن بود زنگ زدم و جریان را به او اطلاع دادم او به من گفت چرت و پرت نگو . این پرسش برایم پیش امده که اکنون چکار کنم ؟

به نظر مي رسد كه مهم تر از سؤالاتي كه از اين واقعه در ذهن شما نقش بسته است و از رفتار هاي ناباورانه آن دختر به شگفت آمده ايد، اصل ارتباط و آشنايي شما با آن دختر است. اساساً انگيزه شما از ارتباط و آشنايي با آن دختر چه چيزي بوده است؟ اگر بگوييد كه به قصد ازدواج با آن دختر آشنا گرديده ايد آنگاه مي گوييم كه از متن مكاتبه شما چنين چيزي برداشت نمي شود، حتي اگر واقعاً قصد ازدواج با آن دختر را داشته ايد، بايد بگوييم كه بر اساس آموزه هاي ديني و مباني روانشناختي، ما اين گونه آشنايي ها را درست نمي دانيم و آسيب هاي فرارواني را براي آن در نظر مي گيريم.
كيفيت و نوع آشنايي، پيدايش علاقه و محبت افراط گونه بين شما در مدت كوتاه آشنايي، جملگي از اصول و مباني همسرگزيني و آداب مرسوم خواستگاري در شرع مقدس و عرف جامعه فاصله دارد و شما را از رسيدن به هدف متعالي تان باز مي دارد و يا لااقل مشكلاتي را فرا روي تان قرار مي دهد.
نكته ديگر اين است كه همواره داشتن حجاب كامل و پوشيدن چادر و انداختن پوشيه، دليل بر خوب، مؤمن و متدين بودن افراد نيست البته شكي در اين نيست كه بيشتر دختران و زنان مؤمن و متدين سعي مي كنند از حجاب برتر و چادر و مانند آن استفاده كنند، اما چه بسا ممكن است برخي از افراد شياد از اين گونه وسايل پوششي براي اهداف مغرضانه و پنهاني خود استفاده كنند و تحت لواي چادر و داشتن حجاب، دست به كارهاي ناشايستي بزنند و برخي خلاف ها و حتي جنايت ها را نيز مرتكب شوند. تشخيص خوب، مؤمن و متدين بودن دختران و زنان تنها منحصر در حجاب و چادر نيست. بلكه بايد به عوامل و پارامترهاي ديگر نيز توجه نمود. عواملي مثل، داشتن صفات نيكو و پسنديده، تقيد كامل به نماز و روزه و بقيه دستورات شرعي، معاشرت نيكو با خانواده و ديگر همجنسان، داشتن حجب و حيا، برخورد متكبرانه با نامحرم و... البته بايد توجه داشت كه اين گونه مسائل تنها با يك يا چند برخورد و مشاهده ظاهر فرد به دست نمي آيد. بلكه بايد مدتي با فرد و خانواده اش نشست و برخاست كرد و يا او را زير نظر گرفت و از بستگان، همسايگان، دوستان، خانواده و اولياي مدرسه پرس و جو كرد تا مطمئن گرديد كه فرد مورد نظر، از تدين و ايمان نسبتاً قابل قبولي برخوردار است و علاوه بر آن، در ملاك ها و معيارهاي ازدواج، بيشترين تناسب را با شما داراست تا بتوانيد به خواستگاري او برويد و با او ازدواج نماييد.
نكته ديگر اين است كه احتمال اين كه دختر مورد نظر با اين رفتارش در صدد آزمايش و امتحان شما بوده است وجود دارد. ممكن است او با تعارف سيگار و تعارف حشيش در صدد مشاهده عكس العمل شما بوده است، البته چون اين گونه آزمايش ها آن هم از جانب دختر، خصوصاً در روزهاي آغازين آشنايي بعيد به نظر مي رسد احتمالاتي ديگري هم متصور است كه ما به خاطر مغشوش نشدن ادغان از ذكر آن خودداري مي كنيم. اما به هر حال، اگر در صدد ازدواج با آن دختر هستيد، توصيه مي كنيم، به جايي اين كه يك تنه و به تنهايي و احياناً بدون اين كه خانواده ها را در جريان قرار دهيد اين كار را دنبال كنيد و موجب شكل گيري ازدواج احساسي و آسيب هاي همراه آن شويد، ابتدا خانواده خودتان را در جريان بگذاريد و در مورد دختر مورد نظر خوب تحقيق كنيد و اگر او را براي ازدواج مناسب دانستيد و خانواده تان نيز موافق بودند، به اتفاق آنان به خواستگاري رسمي دختر مورد نظر برويد و در جلسات خواستگاري به گفتگو بنشينيد و سؤالات و ابهامات خود را مطرح كنيد و تحقيقات خود را كامل كنيد تا اگر شرايط ازدواج فراهم بود و همه موافق ازدواج تان بودند با آن دختر ازدواج كنيد، البته اگر قصد ازدواج واقعي داريد، مي توانيد از مشاوره هاي ازدواج و كارشناسان و روانشناسان هم استفاده كنيد و از سلامت ازدواج تان مطمئن گرديد، اما اگر انگيزه اي غير از ازدواج در سر داريد توصيه مي كنيم، راه پيش رفته را سريعاً برگرديد و آسيب هاي اين گونه دوستي ها و ارتباطات غير شرعي را مدنظر قرار دهيد تا خواسته و ناخواسته آسيب هاي فراوان و پيامدهاي بسيار منفي اين گونه روابط دوستانه نامشروع متوجه خود نگردانيد.

موفق و موید باشید

سلام.بایکی از بجه محل مدتی دوست شدم بعضی شبا تا یک ساعت باهم اس بازی می کردیم.الانم باهمخیلی جوریم اما فقط تو اس .وقتی باهمیم دوست دارم فقط با اون باشم واون فقط به من فکر کنه واگه کسی باهاش گرم میگرفت من ناراحت میشدم.مشکل چیه؟چیکار کنم.چند روزی بهش اس نمیدم وجوابشم نمی دم.خودم از عاقبتش میترسم نکنه در اینده برام مشکل ایجاد کنه خواهش میکنم ز.د جواب بدید.راستی ازمن ۳سال کوچیکه وخوشتیب وخوش هیکل.

با توجه به ويژگي هايي كه از اين پسر در نامه تان ذكر كرده ايد چه بسا اين رابطه، رابطه قابل توصيه اي نباشد. اساساًهر گونه وابستگي عاطفي به هر كس و هر چيز (از جمله يك انگشتر يا تسبيح و ..) امر ناهنجار است و به هيچ وجه قابل تأييد نيست.
وابستگي عاطفي در برخي موارد بسته به شدت و ضعفش ريشه در برخي اختلالات عمده روانپزشكي يعني اضطراب و افسردگي و .... دارد. اين ناهنجاري هاي احتمالي تا حد زيادي تحت تأثير شرايط سني، شرايط خانوادگي و اجتماعي مي باشد. فرد وابسته معمولاً عزت نفس پاييني دارد، هر چند اعتماد به نفس بالايي داشته باشد. كسي كه از درون خود را ارزشمند مي داند برايش فرقي نمي كند كه ديگران هميشه به او فكر مي كنند يا فقط با او گرم مي گيرند يا نه. با اين وصف بايد با مطالعه كتب و مقالات در زمينه عزت نفس سعي در بالا بردن خود ارزشمندي تان نماييد. خوشبختانه شما موفق شده ايد چند روزي بهش اس ام اس ندهيد. اين گام هر چند كوچك باشد آغاز تغيير و تحولات عمده در شما مي باشد. اگر از هم اكنون در صدد حذف وابستگي عاطفي خود برآييد قطعاً مي توانيد روي موفقيت ازدواجتان در آيندهحساب باز كنيد. مردي كه از وابستگي عاطفي در رنج است مسلماً نمي تواند نقش يك شوهر سالم را ايفا كند و وابستگي عاطفي باعث تضعيف روز افزون ابهت و اقتدار مرد در نزد همسرش مي گردد. زنان بعد از مدتي از مردان عاشق پيشه و وابسته عاطفي دلزده مي گردند، چرا كه نمي تواننند بر روي اين گونه مردان متزلزل تكيه نمايند. پس هر اقدام مثبت شما در حذف اين وابستگي بركات زيادي در آينده شما خواهد داشت.
اگر شاهد رگه هايي از اضطراب يا افسردگي در خود هستيد، در اسرع وقت به يك روان شناس باليني مراجعه نماييد. به ياد داشته باشيد كه ترس شما از مشكل تراشي دوستتان، ترسي غيرمنطقي و احتمالاً تحت تأثير روحيه مضطرب شما مي باشد. اساساً اين قطع يا تعديل رابطه چه آسيبي مي تواند در آينده به شما وارد نمايد.
نكته پاياني اين كه معمولاً در عشق مرضي و وابستگي عاطفي ما شاهد انگيزه هاي هشيار و ناهشيار جنسي هستيم، پس ويژگي هاي ظاهري اين پسر نقش مؤثري در بروز و تداوم اين عشق بيمارگونه داشته است. به هوش باشيد و از همين امروز براي يك عمر زندگي موفق و خداپسندانه تلاش نماييد. سر بلندي شما در آزمايش هاي ريز و درشت الهي بستر مساعدي براي شادكامي دو دنياي شما فراهم خواهد آورد.

موفق و موید باشید

اگه کسی با جنس مخالف دوست باشه  و هیچگونه کار یا حرف گناهی زده نشه آیا دوستی گناه تلقی میشه؟

دوستی صرفا جهت باهم بودن و شناخت بیشتر هم باشه...

رابطه دختر و پسر نامحرم اگر در چهارچوب اسلامي باشد ، اشكال ندارد، لكن رابطه و دوستي پسر و دختري كه نامحرم هستند، به گونه‌اي كه امروز در جامعه ما وجود دارد و مرزها و احكام شرعي مراعات نمي‌شود، ‌غير شرعي و داراي اشكالات متعدد است. چرا كه اين نوع دوستي ها يك دوستي ساده مانند دوستي دو دختر يا دو پسر نيست، بلكه در دوستي و ارتباط دو جنس مخالف، پديده‌اي وجود دارد كه نبايد آن را ناديده گرفت و آن هم مسئله غريزه جنسي است كه قابل انكار نيست. هرچه سعي شود ناديده گرفته شود، باز نمي‌توان وجود آن را انكار كرد. به خصوص در مورد دختران و پسران جواني كه مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسي قرار دارند. لذا آنچه در اين دوستي ها مبادله مي شود، غير از آن دوستي ها خواهد بود.
قرآن در دو جا، پسران و دختران را از داشتن روابط دوستانه با نامحرم برحذر داشته و آن را مورد مذمت قرار داده است.(1)
گاه گمان مي شود رابطه اي كه بين دختر و پسر وجود دارد مثل رابطه دو انسان بدون در نظر گرفتن جنسيت ايشان و قصد ازدواج يا روابط خاص است لذا گفته مي شود رابطه با جنس مخالف نيز مانند رابطه اي است كه دو پسر و يا دو دختر با هم دارند، در حالي كه چنين چيزي ممكن نيست . هر ارتباطي حتي ارتباط با جنس موافق، چه رسد به ارتباط با جنس مخالف، هدف و انگيزه اي را دنبال مي كند كه نقش محرك را در ايجاد ارتباط بازي مي كند.
انگيزه‌هاي برقراري ارتباط با جنس مخالف متعدد است اما هر چه كه باشد اگر اين ارتباط از چارچوب هنجاري اجتماعي و ديني خارج شود، آثار و تبعات متعددي از قبيل آسيب هاي رواني؛ آسيب‌هاي اجتماعي؛ آسيب هاي تربيتي؛ آسيب هاي معنوي به دنبال مي آورد كه به راحتي قابل جبران نيست. در صورت تمايل در مكاتبات بعدي به برخي از آنها اشاره مي شود.
نتيجه سخن
اسلام كه يك مكتب جامع است و مي‌خواهد پسران و دختران مسلمان، از يك طرف روحي آرام و اعصابي سالم و چشم و گوشي پاك داشته باشند تا بتوانند قله‌هاي رفيع انساني و رستگاري را فتح نمايند و از طرف ديگر به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند، بنابراين با حساسيت ويژه، اما واقع بينانه و لحاظ كردن طبيعت و اميال دروني و خواسته‌هاي نفساني انسان، قوانين و احكامي را جهت حفظ و نگه داري فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه روي وضع كرده است. از جمله آن احكام، چگونگي ارتباط با جنس مخالف است. اينها همه به سبب اين است كه اسلام از جانب كسي براي هدايت انسان‌ها فرستاده شده است كه خالق فطرت وغريزه با تمامي استعدادهاي بهينه و ذخيره شده در انسان است. بنابراين هر عاملي كه موجب تحريك انگيزه‌هاي شهواني در جامعه گردد و به آرامش روحي و رواني و عفت عمومي، صدمه وارد كند، موردتأييد اسلام نيست. اسلام مي‌خواهد انواع لذت‌هاي جنسي در محيط و درون خانواده شكل گيرد واز اين طريق آرامش روحي و رواني و پيوند‌هاي عاطفي نيز برقرار بماند و با طرح آن در محيط جامعه به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود. روشن است رسيدن به اين مقصود جز با محدوديت در روابط دختر و پسر ممكن نمي شود.
پي نوشت :
1. در آيه 5 سوره مائده خطاب به مردان مي‌فرمايد «وَ لَا مُتَّخِذِى أَخْدَانٍ » و در سوره نساء آيه 25 خطاب به زنان مي فرمايد : «وَ لَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَان».

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

ایا کسی که به سن پیری برسد خدا او را دوست داشته و فرصت زندگی طولانی به او داده? و اگر کسی در جوانی بمیرد چطور?

قبل از پاسخ به اين سوال شما بايد دانست كه از ديدگاه اسلام و قرآن اصل حيات و زندگي و مرگ انسانها و مقدار و طول عمر آنها و... در دست خداست و خداوند متعال براي همه انسان ها اجلي را معين كرده است. چنانچه در قرآن مي فرمايد:
«لكلّ اُمّةٍ أجلٌ إذا جاء أجلهم فلا يستأخرون ساعةً ولا يستقدمون؛(1) هر امتي را زماني محدود است. آن گاه كه زمانشان به سر رسد، نه ساعتي از آن تأخير كنند و نه پيشي گيرند».
در آية ديگر فرمود:«هو الّذي خلقكم من طينٍ ثمّ قضى أجلاً وأجلٌ مسمّى عنده؛(2) اوست كسي كه شما را از گِل آفريد.آن گاه مدتي را براي شما عمر مقرر داشت و اجل حتمي نزد اوست.
حال با توجه به آيات مذكور در پاسخ سوال شما مي گوييم كه در نگاه آيات قرآن اصل حيات و زندگي و مدت و طول عمر و.. همگي موهبتي الهي هستند كه همه انسانها به نوعي از آن برخوردار هستند و خداوند براي هر كسي يه مدتي را به عنوان طول عمر آن شخص تعيين كرده است و نيز از روايات به دست مي آيد كه اين موهبت الهي بوسيله بعضي اعمال ها و رفتارها كم يا زياد مي شود و لكن در آيات و روايات به اين نكته كه زيادي عمر به طور مطلق نشانه دوست داشتن خداوند است يا بالعكس اشاره نشده است.
البته برخي عوارض و پيامدهاي اين امر در مواردي مورد اشاره قرار گرفته مثلا خداوند مي فرمايد كه: وَاللهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً إِنَّ اللهَ عَليمٌ قَديرٌ؛(3) خداوند شما را آفريد سپس شما را مى‏ميراند بعضى از شما به نامطلوب‏ترين سنين بالاى عمر مى‏رسند، تا بعد از علم و آگاهى، چيزى ندانند (و همه چيز را فراموش كنند) خداوند دانا و تواناست.
در اين آيه به عوارض منفي ناشي از زيادي عمر اشاره شده است در نتيجه نمي توانيم بصورت كلي بگوييم كه هر كسي كه عمر زيادي كرده باشد و در سن پيري مرده باشد محبوب خدا بوده است و خداوند او را دوست داشته است چنانچه بطور كلي نيز نمي توانيم بگوييم كه هر كسي كه زودتر مرده است و يا جوان مرگ شده است مورد غضب خداوند واقع شده است و خداوند او را دوست نداشته است. چرا كه چه بسا افرادي كه دشمن خدا بوده اند از عمر زيادي در اين دنيا برخوردار بوده اند و يا دوست خدا بوده اند و عمر كوتاهي داشته اند در نتيجه زيادي عمر از نشانه هاي قطعي و حتمي دوست داشتن خداوند نيست. ولي ممكن است كه كوتاهي عمر از نشانه هاي خشم و غضب الهي باشد. چنانچه در روايتي پيامبر اكرم(ص) فرموده اند: «اِذا غَضَبَ اللَّهُ عَلي اُمَّةٍ وَلَمْ يَنْزِلِ الْعَذابَ عَلَيْهِمْ غَلَّتْ اَسْعَارُها وَقَصُرَتْ اَعْمارُها وَلَمْ تُرْبِحْ تُجَّارُها وَلَمْ تَرَكُوا ثِمارُها وَلَمْ تُعَزِّرْ اَنْهارُها وَحُبِسَ عَنْها اَمْطارُها وَسَلَّطَ عَلَيْها شِرارُها؛(4) هر گاه خداوند بر امتي خشم كند و عذاب بر آنان فرو نفرستد، نرخهايشان گران و عمرشان كوتاه گردد و بازرگانان سود نكنند و ميوه ها مرغوب نشود و رودهايشان پر آب نباشد و بارانشان نبارد و اشرارشان بر آنان مسلط شوند.
و نا گفته پيداست كه از اين روايت نمي توانيم بصورت كلي استنباط كنيم كه همه كساني كه عمر كوتاهي داشته اند و در ايام جواني و يا ميان سالي از دنيا رفته اند مورد خشم و غضب الهي بوده اند و تنها از اين روايت بدست مي آيد كه يكي از نشانه هاي خشم و غضب الهي داشتن عمر كوتاه است و لازمه اين روايت اين نيست كه هر كسي كه عمر طولاني داشته باشد مورد محبت خداوند بوده است در نتيجه در دين مبين اسلام كميت و مقدار عمر اهميت چنداني ندارد تا گفته شود كه نشانه دوستي و محبت خدا و يا خشم و غضب الهي است بلكه كيفيت و چگونه گذراندن عمر اهميت دارد و به همين خاطر است كه ائمه (ع) از خداوند طول عمري را مي خواسته اند كه در اطاعت و بندگي خداوند متعال سپري شده باشد نه هر طول عمري، چنانچه امام سجاد (ع) در دعاي مكارم الاخلاق خطاب به خداوند مي فرمايد: وَ عَمِّرْنِي مَا كَانَ عُمْرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِكَ ، فَإِذَا كَانَ عُمْرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ .(5) خدايا... و عمرم را تا زمانى كه صرف طاعت تو مى‏ شود، دراز گردان و هنگامي كه عمرم چراگاه شيطان گرديد، قبل از آن كه نفرتت به من رو كند و يا خشمت بر من قطعى شود، جانم را بستان و به سوى خود ببر.
پي نوشت ها:
1. يونس(10)آيه 49.
2. انعام(6)آيه 2.
3. نحل(16)آيه 70.
4. ثقه الاسلام كليني، الكافي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365ش، ج5، ص318.
5. سيد علي خان، رياض السالكين، مكتب النشر الاسلامي، قم، چاپ اول، 1411ق، ج3، ص255.

موفق و موید باشید

بسم الله الرحمن الرحیم سلام. خسته نباشید. 21 سالمه و دانشجو هستم. حدودا یک سال است به دختری در دانشگاه علاقه مند شده ام. اما تا اکنون به دلیل اینکه شرایط ازدواج را ندارم با او موضوع را مطرح نکرده ام و تا مهیا شدن شرایط ازدواج و یا پیدا کردن راه شرعی برای ارتباط، قصد ندارم این موضوع را با او مطرح کنم. اما علاقه ام به او باعث در طول این مدت خیلی به او فکر کنم. چیزی که من رو آزار میده اینه که در ذهنم فکر کردن به اون رو گناه می دونم و اون رو در تضاد با دوستی باخدا می دونم. وقتی به کارها رفتارها و برخوردهاش بامن فکر می کنم یه جورایی سر ذوق میام و در ذهنم میاد ببین چطور ذوق می کنی!! چرا به خدا فکر نمی کنی و .... با خودم می گم اینم لطف خداست که یه محبتی بین قلب دو نفر زن و مرد و یا در حالت خاص من و اون برقرار کرده اما باز فکر می کنماین فکرها گناهه. یه جورایی تو دهنم درگیری سر عشق به خدا و دوستی با غیر اون انگار این ها با هم در تضادن. البته منظورم از فکر کردن به اون دختر ، فکر کردن به برخوردهاییه که باهاش داشتم و ... نه چیز دیگه ای!! به حرحال هیچکس مثل خدا به ادم نزدیک نیست و عزیز تر از اون هم نیستو اما این تضاد تو ذهن منه . لطفا راهنماییم کنید

دوست گرامی؛ بحمدالله شما فرد پاک و خوبی هستید و خدا در قلب شما جایگاه مهمی دارد و در جواب سوال دیگر شما عرض کردیم که باید به صورت ملایم در امور معنوی حرکت کنید و لذا نباید سخت گیری کنید و با خواسته های طبیعی و دنیایی حلال در گیر شوید و آن را منافی با دینداری بدانید بلکه باید به تدریج دنیای خود را رنگ الهی بدهید و همه در شعاع خداوند مهربان قرار گیرد ولی این نکته را باید توجه داشته باشید که آن چه گفتیم مربوط به امور حلال است ولی در ورای آن، البته منافات وجود دارد و شما و ما همگی باید از آن پرهیز کنیم والا مهر و محبت خدا در دلمان کمرنگ می شود و اگر ادامه پیدا کند، خداوند را از دست می دهیم که شما هم به هیچ وجه راضی به آن نیستید و به همین دلیل نگران شده و با ما تماس گرفته اید.
علاقه و دوستی نسبت به نامحرم غیر از علاقه و دوستی با همسر است و لذا شما که قصد ازدواج دارید باید فورا اقدام به خواستگاری نموده و این قضیه را در وادی حلال و رضای الهی قرار دهید. البته شیطان شما را مثل دیگر افراد مجرد از بی پولی می ترساند و می گوید هنوز وقت خواستگاری نیست و باید چنین و چنان بشود و تا آن وقت باید صبر کرد و چون شما قصد ازدواج دارید دوستی و علاقه شما اشکالی ندارد ولی خوب می دانید که شیطان رجیم همان گونه که به پدر و مادر ما حضرت آدم و هوا رحم نکرد و آنان را با همین گونه توجیهات به لغزش انداخت، به ما هم رحم نخواهد کرد پس گول حرف های منافقانه و صد تا یک غاز او را نخورید و به سخن خدای عزیز و مهربان که دوستش دارید گوش کنید که می فرماید در مساله ازدواج نترسید و بر من توکل کنید و من از فضل خودم شما را بی نیاز می کنم:"إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏ والله واسع علیم »(1) به مردان و زنان بی همسر هم چنین به غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان همسر دهی، اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می سازد.خداوند گشایش دهنده و آگاه است. امام صادق (ع) در تفسیر و توضیح آیۀ بعد از این آیه که فرموده: «کسانی که شرایط و امکاناتی برای ازدواج نمی یابند، باید عفت و پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز گرداند»، می فرماید: «یتزوجوا حتی یغنیهم الله من فضله» (2) یعنی (در عین رعایت عفت و پاکدامنی )ازدواج کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز سازد.
شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد در میان مردم معروف است که جوانی خدمت پیامبر اکرم (ص) رسید و از فقر و ناداری ( که نمی تواند ازدواج کند و سر و سامانی بگیرد شکایت كرد و اظهار ناراحتی نمود. رسول خدا(ص) فرمود:برو ازدواج کن تا خدا رزق و روزی تو را زیاد کند. آن جوان رفت و پس از مدتی دوباره برگشت حرف قبلی خود را تکرار کرد، و پیامبر (ص) نیز همان پاسخ را تکرار کرد. این عمل سه بار تکرار شد. تا این که آن جوان ازدواج کرد و پس از مدتی خدمت رسول خدا (ص) رسید و از خوب شدن وضع مالی خود پس از ازدواج کردن اظهار رضایت و خوشحالی نمود. آیا این حدیث صحیح است؟ امام صادق(ع) فرمود: کاملا درست است. زیرا «الرزق مع النساء و العیال(3) زیرا (توسعه) رزق و روزی با زن و فرزندان همراه است.
موفق باشید.
پينوشتها:
1. نور (24) آیه32.
2. الکافی، شیخ کلینی، ج5، ص 330، چاپ دارالکتب الاسلامیه، تهران، سال انتشار 1365 ه ش.
3. همان، ص 330.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

ایا داشتن دوست خیلی صمیمی (کزاز) و علاقه نسبت به او گناه دارد؟

من پسری 17 ساله ام و دوستم نیز 17 سال دارد. مرجع تقلیدم هم آیت الله مکارم شیرازی می باشد

با توجه به این که نیاز به دوستى و دوستان یکى از نیاز هاى مهم انسان است و جاى خالى این نیاز را چیز دیگرى پر نمی کند، باید زمینه هاى دوستى و روابط دوستانه مورد دقت قرار گیرد. در سفارش های لقمان حکیم به فرزند خود به بر قراری رابطه با دوستان خوب تأکید شده: یا بُنَيَّ اتَّخِذْ أَلْفَ صَدِيقٍ وَ أَلْفٌ قَلِيلٌ وَ لَا تَتَّخِذْ عَدُوّاً وَاحِداً وَ الْوَاحِدُ كَثِيرٌ (1) فرزندم! هزار دوست برای خود انتخاب کن. بدان که هزار دوست کم است. هیچ کس را دشمن خود مساز، زیرا یک دشمن هم زیاد است". هم چنین امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "تا می توانی دوستانت را زیاد کن. دوستان به هنگام یاری جستن تکیه گاه وپشتیبان آدمی هستند". (2)
اسلام، اصل معاشرت با مردم و دوستی با همسالان را تأیید کرده حتی بر دوست گیری تأکید نموده است، تا جایی که امام علی (ع) می فرماید:"کسی که دوست پاک ضمیر خود را برای خدا با وی پیوند دوستی داشته، از دست بدهد، مثل این است که شریف ترین اعضای بدن خود را از دست داده است". (3)
دوستی ها گاهی مبتلا به آفاتی نیز می شود، یکی از این آفات، دوستی هایی است که با عدم تدبیر و آگاهی همراه می شود. این گونه دوستی ها مضرات فراوانی را نیز همراه دارد. زیرا جوانان در انتخاب دوست. آسان پذیر و زود پسند و با یک برخورد عادی مجذوب دیگری می گردند. چنین دوستی های تصادفی و حساب نشده می تواند ثمرات تلخی داشته باشد.
یکی دیگر از آفات دوستی، افراط در آن است. جوانان به دلیل برخورداری از احساسات و عواطف، در دوستی افراط می کنند. ارتباط امروز را ثابت و ناگسستنی می پندارند، از این رو به قدری در دوستی زیاده روی می کنند که گویی یک روح در دو بدن اند، از جمله مثل هم لباس می پوشند و مانند یکدیگر موی و روی خود را می آرایند، نیز با هم از هر سرّی سخنی می گویند و تحمل جدایی از یکدیگر را ندارند، چنان که در ایام جدایی بیش از حد ابراز مخالفت و دشمنی می کنند اما اسلام اعتدال در دوستی را مطرح کرده، در دوستی و دشمنی خواهان میانه روی است.
امام علی (ع) می فرماید: "با دوستت با حفظ جهات و مدارا اظهار دوستی کن. شاید روزی دشمنت شود. همچنین در اظهار دشمنی نیز مدارا کن، شاید روزی دوستت گردد". (4)
از بیان فوق آفات دوستی روشن می شود که عبارتند از: افراط در دوستی، دوستی از روی هوا و هوس و عدم دقت در انتخاب دوست. اسلام دوستی ها و دشمنی ها را می خواهد که برای خدا باشد و اغراض نفسانی در آن دخالت نداشته باشد.
با توجه به مطالب بالا، از آن جایی که ظاهر نامه حاکی از محبت افراطی نسبت به دوستتان است و این گونه محبت ها پیامدهای ناگواری دارد، توصیه می کنیم هر چه زودتر این وابستگی را تعدیل کنید، زیرا هر چه رابطه شما با دوستتان ناگستنی باشد، سرانجام باید روزی از هم جدا شوید. در دورانی در کنار یکدیگر هستید. اما پس از فراغ از همراهی و تشکیل خانواده، ناگزیر باید همدیگر را ترک نمایید و یا حداقل این روابط را بسیار محدود نمایید. بنابراین عقل و منطق حکم میکند رابطة دوستی را که سرانجامی چنان دارد، از ابتدا تعدیلکنیم تا به مشکلات بعدی مبتلا نشویم .
پینوشتها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج13، ص 414.
2. همان.
2. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ه.ش، ص 414 ، روایت شماره 9461 .
3. نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره، ص 552، قصار260.

سلام من یه دختر 19 ساله هستم...3 ماهی هست که با یک پسری دوست شدم.پیشنهادی دوستی از طرف اون بود..اولش خیلی دوسم داشت..ولی بعدش همش بهم شک میکرد و فک میکرد که من با یه پسر دیگه هم دوستم ...الان هم بهم میگه تو با خیلی ها دوستی بهم میگه که بهش دروغ میگم...ولی من با هیچکسی جز اون نیستم...نمیدونم چرا اینطور فکر میکنه...اسمش بهرامه اوایل زیاد احساس بهش نداشتم ولی الان وابستش شدم خیلی وابستش شدم...من نماز میخوندم و کلی اعتقادات دینی داشتم که بهرام هیچکدومشو نداشت و منم به خاطر اینکه خیلی دوسش داشتم همشو ترک کردم...دیگه نماز نمیخونم ...نمیدونم ولی خیلی دوسش دارم اما اون دنبال یه بهونه ای که از من جدا بشه..من حاضرم برای موندن با اون هر کاری که اون میگه رو انجام بدم...ولی نمیدونم کاری که دارم میکنم درسته یانه؟؟؟ اون به من شک داره فکر میکنه که من دختر بدیم...من باید این شک رو برطرفکنم...اصلن نمیدونم موندن با اون درسته یا نه؟؟؟نمیدونم چیکار کنم؟گناهی دارم انجام میدم یا نه؟؟؟اگه کارم اشتباه و باید بهرام را فراموش کنم باید چیکار کنم که فراموشش کنم؟؟؟باید چیکار کنم که دیگه بهش احساسی نداشته باشم؟؟؟چیکار کنم که دوباره اعتقاداتم بر گرده نمازم رو بخونم؟؟؟؟خواهش میکنم کمکم کنید خیلی سردرگمم...میترسم دست به کاری بزنم که بعدا پشیمون بشم...لطفن کمکم کنین... من خیلی سعی کردم که فراموشش کنم ولی نمیتونم خودمو کنترل کنم و دوباره به اون پیامک میدم...خیلی سخته...

متاسفانه بی توجهی به دستورهای دینی و نادیده انگاشتن مسائل اخلاقی به مشکلات می انجامد. البته ما در نامه قبل نسبت به چنین حالتی به شما هشدار داده بودیم و متذکر شدیم مراقب باشید امكان دارد اين پسر از ابراز عشق شما سوء استفاده نمايد و به بهانه ازدواج در آينده اي نامعلوم ماه و سال ها به سو استفاده عاطفي از شما بپردازد و در نهایت وقتی شما را شیفته خود کرد از صداقت و راستی شما سوء استفاده کند و شما نیز که دلبسته به او شدید نمي توانيد به راحتي به درخواست هاي منطقي يا غير منطقي معشوقتان پاسخ منفي دهيد.
با کمال تاسف باید بگویم با این که درنامه های متعدد قبل با عبارات مختلف نسبت به این موضوع هشدار داده بودیم. لکن شما هر چند در ابتدای امر حاضر به چنین ارتباطی نبوده اید. اما ناخواسته به ایشان دلبسته شده اید تا به جایی که حاضرید برای ماندن با این فرد هرکاری که او بگوید انجام دهید و این علامت هشدار و چراغ خطر برای شماست.
در هر صورت از اين كه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در ميان گذاشتيد خرسنديم. امیدواریم با توکل بر خدا و همت خود و مشورت صاحبان تجربه بتوانید مسیر گذشته را تغییر داده و زندگی سعادتمندانه ای داشته باشید. در اين جا لازم مى دانيم به عنوان مشاوری امين و دلسوز مطالبی را در ادامه و تکمیل مطالب قبل عرض كنيم:
دین اسلام برای روابط با نامحرم حدودی خاص وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است که اگر خارج از چهار چوب اسلامی باشد، حرام و دارای آثار و تبعات زیان باری هم برای دختر و هم برای پسر است. اما آسیب و صدمه ای که دختران در این روابط می بینند، محسوس تر و مخرب تر است. زیرا تحول عاطفی دختران متفاوت از پسران است. بر خلاف دختران ، پسران نسبت به جنبه غریزی تخیلات خود بیشتر می اندیشند، اما دختران در دوستی ها معمولاً به دنبال عشق آرمانی و رمانتیک هستند. آن ها عشق را آسمانی و پاک می دانند. خیانت در آن را گناهی بخشش ناپذیر می شمارند. لذا گاهی دختری به پسری علاقهمند شده و حتی خود را در اختیار وی قرار می دهد؛ پس از بیوفایی پسر و ترک وی، دختر به شدت دچار سرخوردگی می گردد. اعتماد چنین شخصی از جنس مخالف به خاطر بی وفایی هایی که در نتیجه آن ارتباط دیده، سلب خواهد شد. در نتیجه چنین شخصی در زندگی آینده، نمی تواند متعادل باشد.
پسران جوان نیز در جست و جوی لذت های جنسی خود با وعده های فریبنده و دروغین، دختر جوان را تسلیم خواسته های خود می کنند. پس از مدتی روابط نامشروع، با ترک دختر جوان موجب آسیب روانی او می شود. احساس افسردگی، پوچی و بی ارزشی می کند. علاوه بر آن که پسران بدون هیچ گونه محدودیتی، تجربه های متنوع این دوستی ها را پشت سر می گذارند. اما دختر، اگر یک نمونه چنین دوستی با جنس مخالف را تجربه کند، تا پایان عمر شأن و حرمت خویش را از دیدگاه خانواده و جامعه از دست می دهد. بهترین شاهد بر این سخن، حالات روحی و روانی شما در شرایط حاضر است.
لذا در معارف اسلامی، هر عاملی که موجب تحریک انگیزههای شهوانی در جامعه گردد و به آرامش روحی و روانی و عفت عمومی، صدمه وارد کند، مورد تأیید اسلام نیست.
با توجه در آن چه گذشت پاسخ سوال شما روشن می شود. راهکار اساسی برای برون رفت از شرایط حاضرو بازگشت به اعتقادات سابق و کسب رضایت الهی، پاسخ به ندای فطرت پاک و عقل سلیم تان که قطع این ارتباط خلاف شرع و گناه آلود(1)و تفکر و تدبر در آسیب های ادامه آن است. آسیب هایی که در بسیاری از موارد قابل جبران نیست. ادامه این ارتباط نیز گناهی دیگراست. هر چه زودتر باید این ارتباط را قطع کنید. آیا حقیقتا حاضرید برای این که با او بمانید شرافت و کرامت و عفاف و پاکدامنی خود را به حراج گذارید تا شیطان صفتان با بهره مندی از آن اسباب ذلت و خواری و سرافکندگی شما و خانوادۀ شما را فراهم کنند؟قطعا پاسخ شما که از هوش و درایت بالایی برخوردار هستید منفی است.
خواهر گرامی
اين خاطرخواهي تشديد يافته که به غلط و از راه غلط ایجاد شده شما را از بله گفتن به خواستگاران به مراتب بهتر محروم كرده و مي كند خواستگاراني كه ابراز عشق، ابتدا از سوي آنان صورت پذيرفته است و نه شما. ابراز عشق هایی که موجب عزت نفس و کمال و نیز حافظ حیثیت و احترام شماست. (2)بهترین راهکار برای ترک انتخاب گزینه های دیگر برای همسری است. لذا توصیه می کنیم. در اولین فرصت ازدواج کنید. از فرصت هایی که برای ازدواج دارید، استفاده کنید. اگر خواستگارانی دارید که از جهت ایمان، عقل و اخلاق، اصالت خانوادگی و سایر ویژگی ها و ملاک ها، خوب و پسندیده اند، به بهانه ای غیر منطقی جواب رد ندهید.
ناگفته نماند برای رهایی از این دلبستگی، باید مقدمه آن را از بین ببرد، یعنی هرگونه ارتباط با پسر، چه پیامکی و.... را قطع کنید، چون همان طور که ارتباط عامل افزایش میل به یکدیگر است، قطع ارتباط عاملی برای فراموشی است." از دل برود، هر آن که از دیده رود."اگر ارتباط نداشته باشید، به مرور زمان می توانید او را فراموش کنید.
تامل و تفکر در عواقب ارتباط، مثل این که ممکن است آبروی شما و یا خانواده تان در اثر ارتباط بریزد یا در زندگی آینده تان تاثیر گذار باشد یا موجب ایجاد بیماری و مرض باشد، می تواند شما را در فراموش کردن او کمک نماید.
اشتغال یک رشته از فعالیت های ذوقی، هنری، فکری و پر کردن اوقات فراغت با کارهای متنوع، برای اینکه بتوانید فکرتان را از او منصرف نمایید و نیز اهمیت دادن به فعالیت های ورزشی، که موجب خروج فشارهای ناشی از تراکم انرژی جوانی شما است، شما را در ترک دلبستگی کمک می کند.
خواهر گرامی،
عاقل از یک سوراخ دو بار آسیب نمی بیند. با هوشیاری خود نگذارید این تجربه تلخ به شکلی دیگر تکرار شود. ذهن خود را درگیر گذشته نکنید. به گفته این فرد توجه نکنید. چه بسا این گفته ها برای تحریک شما در راستای برآورده کردن خواسته های شیطانی او باشد.
نگران و نا امید نباشید. به خداوند توکل کنید و از او کمک بخواهید. دل نا آرام و پر تشویش و اضطراب و غصه دار را هیچ چیزی جز یاد خدا آرام نمی کند. پس دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام را فراموش نکنید. دختران آسیب دیده در ازدواج برای خاطر زدایی اشتباهات گذشته چه بسا نیازمند مشاوره با یک مشاور دلسوز و کارآشنا میباشند. توصیه میشود با مشاورین همین مرکز با شماره (09640) بدون کد، تماس بگیرید یا از طریق دیگری با مشاوری صحبت کنید.
موفق باشید.
پی نوشت ها:
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 ه.ق، ج20، ص 196و ص 198.
2. شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، ص15.

سلام من یه دختر 19 ساله هستم...3 ماهی هست که با یک پسری دوست شدم.پیشنهادی دوستی از طرف اون بود..اولش خیلی دوسم داشت..ولی بعدش همش بهم شک میکرد و فک میکرد که من با یه پسر دیگه هم دوستم ...الان هم بهم میگه تو با خیلی ها دوستی بهم میگه که بهش دروغ میگم...ولی من با هیچکسی جز اون نیستم...نمیدونم چرا اینطور فکر میکنه...اسمش بهرامه اوایل زیاد احساس بهش نداشتم ولی الان وابستش شدم خیلی وابستش شدم...من نماز میخوندم و کلی اعتقادات دینی داشتم که بهرام هیچکدومشو نداشت و منم به خاطر اینکه خیلی دوسش داشتم همشو ترک کردم...دیگه نماز نمیخونم ...نمیدونم ولی خیلی دوسش دارم اما اون دنبال یه بهونه ای که از من جدا بشه..من حاضرم برای موندن با اون هر کاری که اون میگه رو انجام بدم...ولی نمیدونم کاری که دارم میکنم درسته یانه؟؟؟ اون به من شک داره فکر میکنه که من دختر بدیم...من باید این شک رو برطرفکنم...اصلن نمیدونم موندن با اون درسته یا نه؟؟؟نمیدونم چیکار کنم؟گناهی دارم انجام میدم یا نه؟؟؟اگه کارم اشتباه و باید بهرام را فراموش کنم باید چیکار کنم که فراموشش کنم؟؟؟باید چیکار کنم که دیگه بهش احساسی نداشته باشم؟؟؟چیکار کنم که دوباره اعتقاداتم بر گرده نمازم رو بخونم؟؟؟؟خواهش میکنم کمکم کنید خیلی سردرگمم...میترسم دست به کاری بزنم که بعدا پشیمون بشم...لطفن کمکم کنین...

متاسفانه بی توجهی به دستورهای دینی و نادیده انگاشتن مسائل اخلاقی به مشکلات می انجامد. البته ما در نامه قبل نسبت به چنین حالتی به شما هشدار داده بودیم و متذکر شدیم مراقب باشید امكان دارد اين پسر از ابراز عشق شما سوء استفاده نمايد و به بهانه ازدواج در آينده اي نامعلوم ماه و سال ها به سو استفاده عاطفي از شما بپردازد و در نهایت وقتی شما را شیفته خود کرد از صداقت و راستی شما سوء استفاده کند و شما نیز که دلبسته به او شدید نمي توانيد به راحتي به درخواست هاي منطقي يا غير منطقي معشوقتان پاسخ منفي دهيد.
با کمال تاسف باید بگویم با این که درنامه های متعدد قبل با عبارات مختلف نسبت به این موضوع هشدار داده بودیم. لکن شما هر چند در ابتدای امر حاضر به چنین ارتباطی نبوده اید. اما ناخواسته به ایشان دلبسته شده اید تا به جایی که حاضرید برای ماندن با این فرد هرکاری که او بگوید انجام دهید و این علامت هشدار و چراغ خطر برای شماست.
در هر صورت از اين كه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در ميان گذاشتيد خرسنديم. امیدواریم با توکل بر خدا و همت خود و مشورت صاحبان تجربه بتوانید مسیر گذشته را تغییر داده و زندگی سعادتمندانه ای داشته باشید. در اين جا لازم مى دانيم به عنوان مشاوری امين و دلسوز مطالبی را در ادامه و تکمیل مطالب قبل عرض كنيم:
دین اسلام برای روابط با نامحرم حدودی خاص وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است که اگر خارج از چهار چوب اسلامی باشد، حرام و دارای آثار و تبعات زیان باری هم برای دختر و هم برای پسر است. اما آسیب و صدمه ای که دختران در این روابط می بینند، محسوس تر و مخرب تر است. زیرا تحول عاطفی دختران متفاوت از پسران است. بر خلاف دختران ، پسران نسبت به جنبه غریزی تخیلات خود بیشتر می اندیشند، اما دختران در دوستی ها معمولاً به دنبال عشق آرمانی و رمانتیک هستند. آن ها عشق را آسمانی و پاک می دانند. خیانت در آن را گناهی بخشش ناپذیر می شمارند. لذا گاهی دختری به پسری علاقهمند شده و حتی خود را در اختیار وی قرار می دهد؛ پس از بیوفایی پسر و ترک وی، دختر به شدت دچار سرخوردگی می گردد. اعتماد چنین شخصی از جنس مخالف به خاطر بی وفایی هایی که در نتیجه آن ارتباط دیده، سلب خواهد شد. در نتیجه چنین شخصی در زندگی آینده، نمی تواند متعادل باشد.
پسران جوان نیز در جست و جوی لذت های جنسی خود با وعده های فریبنده و دروغین، دختر جوان را تسلیم خواسته های خود می کنند. پس از مدتی روابط نامشروع، با ترک دختر جوان موجب آسیب روانی او می شود. احساس افسردگی، پوچی و بی ارزشی می کند. علاوه بر آن که پسران بدون هیچ گونه محدودیتی، تجربه های متنوع این دوستی ها را پشت سر می گذارند. اما دختر، اگر یک نمونه چنین دوستی با جنس مخالف را تجربه کند، تا پایان عمر شأن و حرمت خویش را از دیدگاه خانواده و جامعه از دست می دهد. بهترین شاهد بر این سخن، حالات روحی و روانی شما در شرایط حاضر است.
لذا در معارف اسلامی، هر عاملی که موجب تحریک انگیزههای شهوانی در جامعه گردد و به آرامش روحی و روانی و عفت عمومی، صدمه وارد کند، مورد تأیید اسلام نیست.
با توجه در آن چه گذشت پاسخ سوال شما روشن می شود. راهکار اساسی برای برون رفت از شرایط حاضرو بازگشت به اعتقادات سابق و کسب رضایت الهی، پاسخ به ندای فطرت پاک و عقل سلیم تان که قطع این ارتباط خلاف شرع و گناه آلود(1)و تفکر و تدبر در آسیب های ادامه آن است. آسیب هایی که در بسیاری از موارد قابل جبران نیست. ادامه این ارتباط نیز گناهی دیگراست. هر چه زودتر باید این ارتباط را قطع کنید. آیا حقیقتا حاضرید برای این که با او بمانید شرافت و کرامت و عفاف و پاکدامنی خود را به حراج گذارید تا شیطان صفتان با بهره مندی از آن اسباب ذلت و خواری و سرافکندگی شما و خانوادۀ شما را فراهم کنند؟قطعا پاسخ شما که از هوش و درایت بالایی برخوردار هستید منفی است.
خواهر گرامی
اين خاطرخواهي تشديد يافته که به غلط و از راه غلط ایجاد شده شما را از بله گفتن به خواستگاران به مراتب بهتر محروم كرده و مي كند خواستگاراني كه ابراز عشق، ابتدا از سوي آنان صورت پذيرفته است و نه شما. ابراز عشق هایی که موجب عزت نفس و کمال و نیز حافظ حیثیت و احترام شماست. (2)بهترین راهکار برای ترک انتخاب گزینه های دیگر برای همسری است. لذا توصیه می کنیم. در اولین فرصت ازدواج کنید. از فرصت هایی که برای ازدواج دارید، استفاده کنید. اگر خواستگارانی دارید که از جهت ایمان، عقل و اخلاق، اصالت خانوادگی و سایر ویژگی ها و ملاک ها، خوب و پسندیده اند، به بهانه ای غیر منطقی جواب رد ندهید.
ناگفته نماند برای رهایی از این دلبستگی، باید مقدمه آن را از بین ببرد، یعنی هرگونه ارتباط با پسر، چه پیامکی و.... را قطع کنید، چون همان طور که ارتباط عامل افزایش میل به یکدیگر است، قطع ارتباط عاملی برای فراموشی است." از دل برود، هر آن که از دیده رود."اگر ارتباط نداشته باشید، به مرور زمان می توانید او را فراموش کنید.
تامل و تفکر در عواقب ارتباط، مثل این که ممکن است آبروی شما و یا خانواده تان در اثر ارتباط بریزد یا در زندگی آینده تان تاثیر گذار باشد یا موجب ایجاد بیماری و مرض باشد، می تواند شما را در فراموش کردن او کمک نماید.
اشتغال یک رشته از فعالیت های ذوقی، هنری، فکری و پر کردن اوقات فراغت با کارهای متنوع، برای اینکه بتوانید فکرتان را از او منصرف نمایید و نیز اهمیت دادن به فعالیت های ورزشی، که موجب خروج فشارهای ناشی از تراکم انرژی جوانی شما است، شما را در ترک دلبستگی کمک می کند.
خواهر گرامی،
عاقل از یک سوراخ دو بار آسیب نمی بیند. با هوشیاری خود نگذارید این تجربه تلخ به شکلی دیگر تکرار شود. ذهن خود را درگیر گذشته نکنید. به گفته این فرد توجه نکنید. چه بسا این گفته ها برای تحریک شما در راستای برآورده کردن خواسته های شیطانی او باشد.
نگران و نا امید نباشید. به خداوند توکل کنید و از او کمک بخواهید. دل نا آرام و پر تشویش و اضطراب و غصه دار را هیچ چیزی جز یاد خدا آرام نمی کند. پس دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام را فراموش نکنید. دختران آسیب دیده در ازدواج برای خاطر زدایی اشتباهات گذشته چه بسا نیازمند مشاوره با یک مشاور دلسوز و کارآشنا میباشند. توصیه میشود با مشاورین همین مرکز با شماره (09640) بدون کد، تماس بگیرید یا از طریق دیگری با مشاوری صحبت کنید.
موفق باشید.
پی نوشت ها:
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 ه.ق، ج20، ص 196و ص 198.
2. شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، ص15.

صفحه‌ها