۱۴۰۴/۰۱/۱۹ ۲۱:۰۲ شناسه مطلب: 99931
پرسش:
اسلام اجتماعی چیست و آیا در آینده سوریه، امکان رشد سویههایی از اسلام اجتماعی وجود دارد؟
مقدمه
قلمرو دین، همواره یکی از اصلیترین بحثهای پیش روی ادیان بوده است. این مسئله نهتنها محدوده عملکرد و نفوذ دین را در حوزههای فردی، اجتماعی و سیاسی تعریف میکند، بلکه بر تفسیرهای متنوعی که از آموزههای دینی ارائه میشود نیز تأثیرگذار است. تفاوت در برداشت از ماهیت دین، اهداف آن و حدود ارتباط آن با زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، منجر به شکلگیری طیف گستردهای از قرائتها و خوانشهای دینی شده؛ تا جایی که از دل این تفاوتها، جریانها، نحلهها و رویکردهای مذهبی و سیاسی بسیاری متولد گردیده است. دین اسلام بهعنوان آخرین و کاملترین دین نیز، قرائتهای بسیاری از اسلام فردی، اجتماعی تا سیاسی را به خود دیده است. این پژوهش با عبور از رویکرد فردی، درصدد تفصیل اسلام اجتماعی و بررسی امکانهای آن در آینده سوریه است و طبیعتاً برای ترسیم دقیق بحث، باید اسلام سیاسی نیز تبیین شود.
متن پاسخ
1. چیستی اسلام اجتماعی و سیاسی
اسلام اجتماعی، یک خوانش از اسلام است که یک درجه از سکولاریسم فردی فراتر رفته و اسلام را منحصر به تنظیم روابط فردی و رابطه بین انسان با خدا نمیکند، بلکه برای اسلام مرزهای اجتماعی قائل است؛ بدین معنا که ارزشهای اسلام را اجتماعی میداند، اما تحقق آنها را نه در نهاد سیاست و حکومت بلکه در درون نهادهای اجتماعی و مدنی تعریف میکند. درواقع، یک دیوار بزرگ بین نهاد دین و سیاست وجود دارد و حکومت نباید در تحقق دین هیچ دخالتی انجام دهد. درواقع، قلمرو دین، مسائل اجتماعی و نهاد اجتماع است و حکومت هیچ وظیفهای ندارد. بهعنوانمثال اسلام اجتماعی میخواهد حجاب در جامعه باشد، اما میگوید نهادهای مدنی آن را ترویج کنند. این خوانش از اسلام، از دهه 1990 پس از برکناری اربکان در ترکیه شکل گرفت و به (اسلام ترکی) معروف است. ازآنجاکه هویت فرهنگی و تمدنی ترکیه، اسلامی است و امکان حذف یکباره و یکپارچه اسلام نبود، ارتش لائیک ترکیه با کمک روشنفکران غربزده، با بازخوانی ظرفیتهای تمدنی و فرهنگی ترکیه، اسلام سکولار را حاکم کردند؛ اسلامی که از یکسو ریشه در سکولاریسم دارد و از سوی دیگر با ناسیونالیسم ترکی و گرایشهای قومی پیوند خورده است.(1) این خوانش از اسلام، به رهبری عبدالله گولن در تقابل با اسلام سیاسی شکل گرفت و موجب پیدایش نگاههای منفی نسبت به اسلام سیاسی شد.(2) آبشخور فکری گولن، ریشه در افکار سعید نوروسی (فقیه شافعی و فیلسوف روشنفکر ترکی) دارد.(3)
2. بررسی پیدایش سویههای اسلام اجتماعی در آینده سوریه
واکاوی جریان ظهور اسلام اجتماعی در ترکیه و بررسی زمینهها و شاخصهای آن و تطبیق آن بر جامعه سوریه، زمینههای رشد و غلبه این خوانش از اسلام را در سوریه نیز محتمل میسازد. اینجا شواهد متعددی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتنداز:
الف. عقبه تاریخی و فرهنگی سوریه؛
عقبه تاریخی و فرهنگی سوریه، ریشه در اسلام اموی دارد. معاویه و خاندان اموی در این منطقه احترام ویژهای دارند. در دوران خلافت بنیامیه، دمشق بهعنوان پایتخت خلافت انتخاب شد و این شهر به مرکز سیاسی، فرهنگی و مذهبی جهان اسلام تبدیل گردید. معاویه بن ابیسفیان، نخستین خلیفه اموی، نهتنها بنیانگذار این خلافت بود، بلکه با تأسیس نظامی سیاسی مبتنی بر عربگرایی و اشرافیت قریشی، هویت متمایزی برای این منطقهایجاد کرد. خاندان اموی و میراث آنها در سوریه از جایگاه ویژهای برخوردار است، بهگونهای که این احترام حتی پس از سقوط خلافت اموی در میان برخی جریانهای سیاسی و اجتماعی منطقه باقی مانده است. در دوران معاصر، ظهور ناسیونالیسم عربی به رهبری افرادی مانند جمال عبدالناصر، حافظ اسد و رهبران حزب بعث، این ارتباط تاریخی را دوباره زنده کرد. ناسیونالیسم عربی که عمدتاً بر اتحاد اعراب و میراث فرهنگی و تاریخی آنان تأکید دارد، از دوره بنیامیه بهعنوان نمادی از قدرت و شکوه عربی یاد کرده است. این نگاه بهویژه در حزب بعث سوریه که ایدئولوژی آن ترکیبی از سکولاریسم قومی و ناسیونالیسم عربی بود، برجسته شد.(4)
ب. طایفهگرایی و تأثیر آن بر سیاست در سوریه؛
در سوریه، طایفهگرایی (Sectarianism) به معنای ترکیب مذهب یا دین خاص با یک قومیت مشخص، بهطور قابلتوجهی مشهود و مؤثر است. این پدیده که ریشه در تاریخ پیچیده و متنوع سوریه دارد، نهتنها در شکلدهی به هویتهای جمعی و رفتارهای طائفهها، بلکه در نحوه تعامل آنها با دیگر گروهها و حتی در تلقی جامعه از هر طائفه اثرگذار بوده است. ترکیب مذهب، قومیت و گاه زبان در سوریه منجر به شکلگیری هویتهای چندلایه و گاه متضاد شده که به اختلافات اجتماعی و سیاسی دامن زده است.
ج. مداخله دولتهای سکولار در سوریه؛
فشارهای اقتصادی و سیاسی واردشده بر سوریه، بهویژه پس از جنگ داخلی و تحریمهای بینالمللی، زمینههای جدیدی را برای تغییر در ساختارهای اجتماعی و دینی این کشور فراهم کرده است. تحریمهای شدید اقتصادی و تسلط کردهای سوریه بر منابع نفتی، باعث کاهش توان اقتصادی دولت مرکزی و ضعف در ارائه خدمات عمومی شد. این وضعیت باعث شده که بخشهای گستردهای از جامعه سوریه، بهجای تکیه بر دولت، بهدنبال راهحلهای جایگزین در نهادهای مدنی و اجتماعی باشند. در این شرایط، ظهور و بروز رویکردهای سکولار و تساهلگرایانه در دولت اسد، ناشی از تلاش برای جلب حمایتهای بینالمللی و کاهش تنشهای داخلی است. این تغییرات که بیشتر از روی ضرورت و ضعف اقتصادی و سیاسی رخ دادهاند، فضای اجتماعی را برای نوع جدیدی از رویکردهای دینی باز کردهاند. با کاهش قدرت دولت مرکزی در اجرای ایدئولوژیهای رسمی و ظهور جریانهای سکولارتر، اسلام اجتماعی میتواند بهعنوان یک خوانش میانهرو از دین که بر تعامل نهادهای مدنی، اجتماعی و فرهنگی با آموزههای اسلامی تأکید دارد، رشد کند. با توجه به اینکه بخش بزرگی از مردم سوریه از پیامدهای اسلام سیاسی افراطی، بهویژه گروههای تکفیری و خشونتطلب مانند داعش، خسته شدهاند، خوانشهای میانهروتر مانند اسلام اجتماعی میتوانند مقبولیت بیشتری پیدا کنند. لذا این مدعیان جدید قدرت، برای جذب مردم سوریه و جلب افکار عمومی جهانی با یک تغییر رویکرد جدی، جلوههایی از سکولاریسم را به نمایش گذاشتهاند.(5)
نتیجهگیری
با توجه به عقبه تاریخی و مذهبی سوریه، امکان تبدیل این کشور به یک نظام کاملاً لائیک یا سکولار به معنای اسلام فردی بعید به نظر میرسد؛ اما تنزل تدریجی جایگاه دین به سطح اسلام اجتماعی، بهویژه در سایه تحولات اخیر، بسیار محتمل است؛ چراکه اولاً اسلام اموی که بخش عمدهای از هویت تاریخی مذهبی سوریه را شکل داده، خوانشی سکولار و آمیخته با بدعتهای تاریخی است و زمینه رشد اسلام اجتماعی را دارد. ثانیاً رشد قومیتگرایی و ناسیونالیسم افراطی عربی توسط روشنفکران سکولار در سوریه، عامل دیگری در تضعیف نقش دین در عرصههای سیاسی است. این جریانها، با تأکید بر هویت قومی و ملی، تلاش کردهاند تا دین را به حوزههای فردی یا نهایتاً اجتماعی محدود کنند و از حضور آن در قدرت جلوگیری کنند. ثالثاً، گروههای مدعی قدرت مانند تحریر الشام که عامل ایالاتمتحده هستند، با تثبیت در قدرت، سعی خواهند کرد، اسلام سیاسی که با منافع استعمارگران و سلطه گران در تعارض است و در دل خودش انقلابیگری را بازتولید میکند، حذف کنند. لذا با تأکید بر سکولاریسم و نمایش نمادهای سکولار، تلاش میکنند خود را بهعنوان گزینهای مدرن و غیرمذهبی برای آینده سوریه معرفی کنند.
پینوشتها
1. نوروزی فیروز، رسول، اسلام ترکی تقابل با اسلام انقلابی؛ مروری بر اندیشههای عبدالله گولن، رهیافت انقلاب اسلامی، 1391، ش 19، ص 21.
2. متولی امامی، سید محمدحسین و میرعلی، محمدعلی، بازخوانی دو الگوی تمدنی اسلام اجتماعی و اسلام سیاسی در ترکیه معاصر؛ کاربست الگوی تمدنی اسلام اجتماعی در ترکیه معاصر، فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، سال نهم، شماره سوم، تابستان 1397، ص 78.
3. محمد، نورالدین، اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی در ترکیه، ترجمه غلامرضا مرادی، مجله پگاه حوزه، ش 18، 1380، ص 91.
4. Hourani, Albert. A History of the Arab Peoples. Harvard University Press, 1991.
5. خادم شیرازی، فاطمه، تغییر توازن قدرت و ابهام در آینده دولت سوریه، مرکز مطالعات بینالمللی صلح- IPSC، 1403، https://peace-ipsc.org