تدوين قرآن

بايد توجه داشت كه" عليه" در آيه فوق بر خلاف معمول، به ضم" هاء" خوانده مي‏شود

« إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلي‏ نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفي‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً (1)

 آنها كه با تو بيعت مي‏كنند در حقيقت فقط با خدا بيعت مي‏نمايند، و دست خدا بالاي دست آنهاست، هر كس پيمان‏شكني كند به زيان خود پيمان شكسته است و آن كس كه نسبت به عهدي كه با خدا بسته وفا كند به زودي پاداش عظيمي به او خواهد داد.

 بايد توجه داشت كه" عليه" در آيه فوق بر خلاف معمول، به ضم" هاء" خوانده مي‏شود، و بعضي از مفسران در توجيه آن چنين گفته‏اند كه اين همان" هاء"" هو" است كه در اصل مضموم است، و بعد از حذف واو گاه مضموم مي‏آيد، مانند" له" و" عنه" و گاه بخاطر آنكه قبل از آن ياء است مكسور مي‏آيد، مانند" عليه"، ولي چون در آيه مورد بحث بعد از آن لفظ" اللَّه" قرار گرفته مضموم خوانده شده تا با تفخيم" لام" در" اللَّه" سازگارتر باشد.(2)

پي نوشت :

1. فتح(48)آيه10.

2. آيت الله مكارم ،تفسير نمونه، انشارات اسلاميه، ج22، ص: 46.

در عربي كلمه اي كه بر فاعل و انجام دهنده فعل دلالت داشته باشد، مرفوع است...

در عربي كلمه اي كه بر فاعل و انجام دهنده فعل دلالت داشته باشد، مرفوع است و با ضمه مي آيد و كلمه اي كه بر مفعول كه فعل بر او واقع شده، دلالت داشته باشد منصوب است و با فتحه مي آيد و كلمه اي كه مضاف اليه باشد يا حرف جر بر روي آن آمده باشد، مجرور است و با كسره مي آيد.

در تركيب "رسول الله" كلمه "الله" مضاف اليه است وهميشه مجرور مي باشد. اما كلمه "رسول" اعرابش بسته با جايگاهش در جمله است. اگر اين كلمه فاعل، نايب فاعل، مبتدا يا خبر باشد، مرفوع است و اگر مفعول باشد، منصوب است و اگر خودش هم مضاف اليه بوده يا قبل از آن حرف جر بيايد، مجرور مي شود. مثالهايش از قرآن:

حالتي كه "رسول" مرفوع است و با ضمه آمده:

َ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّك(مريم(19) آيه19)

در اينجا رسول خبر است و مرفوع مي باشد.

تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم(صف(57) آيه5)

"اني رسول الله اليكم " جمله است كه در جايگاه مفعول مي باشد و رسول خبر "أنّ" و مرفوع مي باشد. 

حالتي كه منصوب است و با فتحه آمده:

إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ (نساء (4) آيه175)

در اين آيه عيسي مفعول است(كشته شده) و رسول الله عطف بيان و تابع اعرابي او و منصوب از اين رو با فتحه به كار رفته است.

وَ اعْلَمُوا أَنَّ فيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ (حجرات(49) آيه7)

در اين آيه رسول اسم"أنّ" و منصوب است.

حالتي كه مضاف اليه يا بعد از حرف جر آمده و مجرور است:

إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّه(حجرات(49) آيه3)

در اينجا رسول مضاف اليه و مجرور است و كلمه "عند" مضاف آن مي باشد.

براي آگاهي از اين مطالب بايد به علم نحو مراجعه كنيد. 

در تفسير آيه دو نظريه وجود دارد:

الف ) ضماير سه گانه در عبارت به روم بر مي گردد و "غلب" مثل "قتل" که براي قاتل و مقتول استفاده مي شود و مثلا مي گوييم "شهيدان بعد از قتلشان روزي داده مي شوند" يعني بعد از اين که مقتول گرديدند ، در اينجا هم کلمه "غلب" براي غالب و مغلوب به کار مي رود و معناي جمله مي شود بعد از غلبه اي که بر آنها واقع شد و آنان مغلوب گرديدند ، غالب مي شوند. (1) 

از نظر اصطلاحي مصدر گاهي مبني بر فاعل معنا مي شود به اين معنا که اين مصدر بنا شده براي فاعل و اينکه کار فاعل را توضيح دهد مثلا " ضرب " معنايش ميشود : زدن ، که فعل فاعل است و گاهي مبني بر مفعول است به اين معنا که مصدر کار مفعول را بيان مي کند مثلا "ضرب " وقتي مبني بر مفعول است معنايش مي شود "زده شدن "در آيه هم  "غلب " معنايش " مغلوب شدن " است. (2)

ب) بعضي هم ضمير در "غلبهم" را - با توجه به قرينه - به فارس برگردانده و ترجمه چنين مي شود:

و روميان بعد از غلبه فارسيان به زودي غالب مي شوند. (3)

پي نوشت ها:

1. ابن قتيبه، تأويل مشکل القرآن، ص 240.

2. طباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، ج‏16، ص 155.

3. همان.

 

ظاهرا منظور طريق خواندن "ننجي" به هنگام وصل به "المؤمنين" است. زيرا بقيه اش معلوم و روشن مي باشد

کلمه "ننجي" در آخرش صداي کسره کشيده قرار دارد و صداهاي کشيده هنگام وصل به حرف ساکن، به صداي کوتاه تبديل مي شوند و همزه در اول "المؤمنين" همزه وصل است که به هنگام وصل به کلمه قبل خوانده نمي شود و ابتدايش حرف ساکن "لام" بايد خوانده شود از اين رو صداي کشيده "اي" در آخر ننجي به صداي کوتاه "اِ" تبديل شده و "نُنجِ المؤمنين" خوانده مي شود.  

سلام علیکم، اساسا" سئوال من این است که چرا بعضی آیات قرآن مثل همین آیه 3 سوره مائده در موضوعات مختلف و به صورت مخلوط شده قرار گرفته است؟ ابتدای آیه در مورد گوشت مردار و خون و گوشت خوک و .... در وسط آیه موضوع اکمال دین در واقعه غدیرخم و در پایان آیه حکم اضطرار در حال گرسنگی شدید و جواز خوردن آن محرمات را بیان کرده است ؟؟!!

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در مورد نظم قرآن و جايگاه آيات و سوره ها نظر اكثريت عالمان و اسلام شناسان اين است كه نظم فعلي قرآن مطابق دستور رسول خدا است كه به مصالحي كه خودش و خدايش مي داند، دستور داده اين آيات را در اينجا قرار دهند.
ما به مصالح اين نظم آگاه نيستيم و تابع امر خدا و رسولش مي باشيم.
يك نكته كه شايد تذكرش بد نباشد اين كه آيات مورد نظر در باره امامت است و اصولا مسأله امامت در قرآن با احتياط بيان شده است. اولا نام امامان را نبرده است. بلكه با اشاره و با وصف آنان را معرفي كرده و آياتش هم در بين آيات ديگر گنجانده شده تا كمتر به چشم بيايد و توجيه پذير باشند.
مثلا آيه تطهير در بين آياتي قرار گرفته كه مربوط به همسران رسول خداست و به ناگاه خطاب آيه و بيان آيه عوض مي شود و مطلبي گفته مي شود و دوباره به همان بحث و روال سابق بر مي گردد.
يا آيه اكمال كه در بين آياتي است كه احكام حلال و حرام و خوردني ها را بيان مي كند و به ناگاه مطلبي گفته مي شود و دوباره به بحث سابق باز مي گردد.
شايد يكي از وجوه آن، تدبير خدايي براي در امان ماندن قرآن از دستكاري و تحريف باشد. معمولا در بين ايمان آورندگان، افرادي هستند كه از سر ترس و يا به اميد منفعت و... اظهار ايمان كرده و منتظر مرگ پيامبر هستند تا بعد از وفات ايشان به عنوان پيروان صادق او وارث وي گردند و جريان را به قهقرا بر گردانند. اگر نام جانشين و جانشينان و مطالب مربوط به جانشيني به صراحت و وضوح تمام در كتاب خدا ذكر شده باشد، آنان مجبور مي شوند به تحريف و كتمان كتاب خدا اقدام كنند؛ اما اگر اين مسائل در كتاب خدا به صراحت نيامده باشد، آنان مجبور به تحريف كتاب نمي شوند.
يك نمونه تاريخي تا حدود زيادي اين توجيه را تاييد مي كند. رسول خدا در روزهاي آخر عمر در جمع اصحاب فرمود: "لوح و دواتي بياوريد تا چيزي برايتان بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد."
در اينجا با توجه به موضع گير ها و سخنان قبل پيامبر، همه متوجه شدند كه رسول خدا مي خواهد چه بنويسد. چون همين چند روز پيش بود كه در منا و در غدير خم فرموده بود: من بين شما دو چيز به جا مي گذارم كه تا بدان دو متمسك باشيد از گمراهي در امانيد؛ و معلوم بود كه سخن امروز ايشان هم راجع به همين دو چيز ارزشمند و هدايتگر خواهد بود، ولي كساني نمي خواستند اين مطلب دوباره نوشته شود و به همين جهت كلام پيامبر را "هذيان" خواندند و پيامبر هم از نوشتن منصرف شد.
اين واقعه به خوبي نشان مي دهد كه اگر نام جانشينان پيامبر در قرآن آمده بود يا آيات مربوط به امامت و جانشيني واضح و برجسته بودند، به يقين چاره اي جز تحريف و كتمان آيات يا انكار وحيانيت آن نداشتند.
اين يك احتمال است. اما دليل واقعي را فقط خدا مي داند.

موفق و موید باشید

چرا قران 30 جزء دارد و چرا اصلا باید جزء بندی باشد یا چرا باید حزب داشته باشد

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نوشته اند تقسيم قرآن به سى جزء و هر جزء به چهار حزب، پس از دوران «حجاج» و به منظور تسهيل در امر تدريس و فراگيرى قرآن انجام گرفت.(1)
زركشى در اين باره مى گويد: «مشهور است که تقسيم قرآن به سى جزء، مانند تقسيم هر حزب به ربع ها از طريق مدارس علمى و بعضى جاهاى ديگر بوده است.»(2)
البته در برخى از متون آمده که در زمان پيامبر نيز سابقه داشته که افراد قرآن را چند جزء مي کردند و بنا به نقلى مصحف على(عليه السلام)داراى هفت جزء بوده است(3).
از مالك نقل كرده اند: مصحفى از جدش ارائه نمود كه هم زمان با مصحف عثمان نوشته شده بود و در آن نشانه هايى وجود داشت. از امام صادق(عليه السلام) نيز نقل شده كه مصحفى داشته اند كه به چهارده جزء تقسيم شده بود; ولى آن نوع تقسيم بندى با آن چه امروز داريم تفاوت دارد.(4) عده اى نيز معتقدند: قرآن به دستور مأمون عباسى به اعشار، اخماس، جزء و حزب تقسيم شد.(5)
اين تقسيم بندي به سي جزء و هر جزء به دو يا چهار حزب توسط خود مسلمانان براي آسان شدن تلاوت و حفظ قرآن و ختم آن به خصوص در ماه رمضان صورت گرفته است . به دستور رسول خدا يا امامان معصوم نبوده است.
پي نوشت ها:
1. صبحى صالح، پژوهشى درباره قرآن كريم و وحى، ترجمه محمدمجتهد شبسترى، ص 149 ـ 154.
2. زركشى، البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 249.
3. محسن اسماعيلى، كليات علوم قرآن، ص 60.
4. همان.
5. محمدهادى معرفت، التمهيد فى علوم القرآن، ج 1، ص 364.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها