قرآن

در اين حضرت علي(ع) و جمعي ديگر از اصحاب ،كاتب و نويسنده وحي به امر و دستور رسول خدا بودند بحثي نيست .

اما اميرمومنان علي (ع)  از طرف پيامبر (ص) مامور شد كه بعد از رحلت پيامبر قرآن را بر اساس ترتيب نزول به همراه تفسير و شان نزول آيات جمع آوري كند. حضرت به مدت شش ماه در منزل نشستند و اين كار را انجام دادند كه آن مصحف علاوه بر جمع آوري بر اساس نزول به همراه  شان نزول و تفسير آيات و مشخص شدن ناسخ و منسوخ و...بود كه متاسفانه با بي مهري خلفا و دستگاه وقت مواجه شد . حضرت هم فرمود آن را ديگر نخواهيد ديد .(اگر آن مصحف به دست ما بود خدا مي داند كه چقدربراي مسلمانان مفيد بود.كساني كه ما را از آن همه معارف بي بهره كردند و مانع انتشار آن شدند چه جوابي را مي خواهند به جامعه اسلام بدهند )

براي اطلاع كامل تر مي توانيد به كتاب "تاريخ قرآن كريم" از سيد محمد باقر حجتي و

"تاريخ جمع قرآن كريم" از سيد محمد رضا جلالي ناييني و

علوم قرآني آيت الله معرفت مراجعه كنيد.

 

 

اين واقعه طبق روايات، معتبر است و عالمان شيعه و سني آن را نقل كرده اند. ابن سعد(نويسنده الطبقات)و ابن ابي داود و غير اين دو از عالمان بزرگ اهل سنت از محمد بن سيرين نقل كرده­ اند:

بعد از وفات رسول خدا علي در بيعت با ابوبكر تاخير كرد. وقتي خليفه از او پرسيد كه آيا حكومت ما را خوش نداري؟ گفت: قسم خورده ­ام كه جز براي نماز ردا به دوش نيندازم تا اين كه قرآن را جمع آوري كنم.

گمان اين است كه علي قرآن را بر حسب ترتيب نزول جمع آوري كرد(تا ناسخ و منسوخ و مطلق و مقيد و خاص و عام آن معلوم باشد). كاش آن كتاب در دست بود كه علم حقيقي درآن بود( و با بودن آن بسياري از حقايق روشن مي­شد).(1)

جمله آخر دلالت دارد كه زحمت امام مورد قبول جامعه قرار نگرفته است.

سيوطي مي گويد: ابن اشته اين حديث را از طريق ديگري از ابن سيرين نقل مي كند. در آن آمده كه در آن كتاب ناسخ و منسوخ مشخص بود.

ابن سيرين مي­گويد: خيلي در طلب آن بودم ولي بدان دست نيافتم.(2)

جمله ابن سيرين دلالت دارد محصول كار امام مورد قبول قرار نگرفت، و اجازه استفاده عمومي از آن داده نشد.

در كتب شيعه هم از امامان به تواتر نقل شده كه امام قرآن را با بيان ناسخ و منسوخ و... جمع آوري كرد و به جامعه تحويل داد. حاكمان از قبول آن امتناع كردند. امام آن را به خانه آورد و از دسترس عموم خارج كرد و از مواريث امامت قرار داد.

پي نوشت ها:

1. واقدي، ابن سعد، الطبقات الكبري، ج2، ص238، المصاحف، ص 16؛ سيوطي، عبد الرحمان، تاريخ الخلفاء، ص 173؛ سيوطي، عبد الرحمان، الإتقان في علوم القرآن، ج1، ص127؛ متقي هندي، علي بن حسام، كنز العمال، ج2، ص 558 و. . .

2. الإتقان في علوم القرآن، ج1، ص127.

دو احتمال در اين تقديم وتاخير وجوددارد:

ما شيعيان ادعا داريم كه آيه 3 سوره مائده بعد از غدير خم توسط رسول خدا ابلاغ و تلاوت شد ، يعني زماني كه حضرت رسول(ص)  امام علي(ع) را به جانشيني منصوب كرد و مردم را به  بيعت فراخواند و با اجابت عمومي مواجه شد . عموم مسلمانان حاضر در غدير با امام علي(ع) به عنوان وليّ بعد از رسول خدا(ص) بيعت كردند، رسول خدا اين آيه را تلاوت كرد و اعلام نمود كه حالا با معين شدن ولي دين بعد از من، كافران از برانداختن و منحرف كردن دين شما مايوس شدند و دين كامل گشت و نعمت خدا تمام شد .

حالا يا  حكم نصب امام علي به جانشيني(آيه 3) در روز عرفه سال دهم هجرت همراه با آيات ديگر سوره مائده نازل شده بود و پيامبر به دلايلي آن را ابلاغ نكرد و تا روز هيجدهم به تاخير انداخت و با نزول آيه 67 و گرفتن تامين از خدا، آن را ابلاغ كرد و بعد از انجام مراسم اين آيه سوم را تلاوت و ابلاغ نمود يا اين حكم انتصاب نه در روز عرفه بلكه در غدير خم و روز هيجده ذي حجه بر ايشان وحي شد و ايشان به انتصاب اقدام كرد و بعد از انجام آن مراسم  اين (آيه 3) نازل شد.

مرحوم علامه طباطبايي بيان داشته اند:

با توجه به اوضاع داخلي مجتمع اسلامي، در پايان عمر رسول(كه به صراحت قرآن منافقان در درون جامعه اسلامي تشكيلات قوي داشتند و در صدد ترور و ضربه زدن به دين بودند و مسجد ضرار ايجاد كردند و زمينه هاي ارتجاع به جاهليت را فراهم مي آوردند) و با توجه به ذيل آيه 67 سوره مائده(و الله يعصمك من الناس: كه خدا پيامبر را از اين توطئه ها ايمني مي دهد)، پي مي بريم كه موضوع ولايت امام علي(ع) قبل از روز غدير نازل شده و رسول خدا(ص) از اظهار و ابلاغ اين حكم خودداري كرده( يا منافقان در جريان ابلاغ اغتشاش كرده و ايشان را منصرف نموده اند); زيرا مي ترسيد مردم آن را تحمل نكرده و نپذيرند و عليه آن سوء قصد كنند . در نتيجه امر دعوت مختل شود، از اين رو تبليغ آن را به تأخير مي انداخت، تا آن كه آيه "يـاَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّك..." نازل شد و حضرت را از  خطر احتمالي مصونيت داد، حضرت بي درنگ در همان روز، يعني غدير (هيجدهم ذي الحجة) حكم مزبور را اعلام نمود.

بنابراين، احتمال دارد كه خداوند ، در روز عرفه (نهم ذي الحجه)، قسمت عمده سوره مائده را همراه با(حكم انتصاب و) آيه اكمال (اليوم اكملت لكم دينكم) ،نازل فرموده، ولي رسول خدا بيان و ابلاغ ولايت را تا روز غدير خم، تأخير انداخته باشند (1)

روايات زيادي هم حاكي از آن است كه عبارت"اليوم يئس الذين كفروا..." در روز غدير و بعد از جريان منصوب شدن و بيعت كردن مردم نازل شده يا رسول خدا آن زمان آيه را تلاوت كرده  و مردم گمان كرده اند كه آن زمان نازل شده است.

ابن ابي حاتم و ابن مردويه و ابن عساكر (از علما و محدثان اهل سنت)از ابي سعيد خدري نقل مي كنند كه آيه ابلاغ(آيه 67)در غدير خم و در شان جانشيني علي بن ابي طالب  نازل شد . باز ابن مردويه از ابن مسعود نقل مي كند كه در زمان رسول خدا اين آيه را اين گونه تلاوت مي كرديم: اي رسول، آنچه بر تو نازل شده كه علي مولاي مؤمنان است،  ابلاغ كن  كه اگر ابلاغ نكني، رسالت خدايي را انجام نداده اي و خدا تو را از توطئه هاي مردم حفظ مي كند.(2)

در ينابيع الموده آمده كه وقتي رسول خدا ولايت امام علي را اعلام كرد و ابلاغ نمود ، آيه 3 مائده نازل شد . اكمال دين و اتمام نعمت و ياس كافران را بيان كرد . با نزول آن رسول خدا فرمود : الله اكبر به خاطر اكمال دين و اتمام نعمت و رضايتش به رسالت من و ولايت علي بعد از من.(3)

اما چرا آيه 3 با اين كه بعد از آيه 67 نازل شده، قبل از آن ثبت شده؟  چرا در ضمن آيه بيان محرمات به صورت يك جمله معترضه مطرح شده است؟

دليل آن را نمي دانيم و خدا و رسول مي دانند .جايگاه آيات را رسول به امر خدا تعيين مي كرد . بارها اتفاق مي افتاد كه آيه اي نازل مي شد و پيامبر مي فرمود: اين آيه را در فلان موضع از فلان سوره قرار دهيد . همه امت اسلام قبول دارند كه ترتيب فعلي به دستور رسول خداست و با ترتيب نزول يكي نيست.

پي نوشت :

1. علامه طباطبايي ،تفسير الميزان،: ترجمه موسوي همداني ،ناشر دفتر انتشارات اسلامي جامعه‏ي مدرسين حوزه علميه قم،سال 1374 ش،نوبت پنجم ج 5، ص 196.

2. ابن كثير دمشقي اسماعيل بن عمرو،تفسير القرآن العظيم (ابن كثير) ناشردار الكتب العلمية، منشورات محمدعلي بيضون، بيروت،سال  1419 ق،نوبت اول، ج‏3، ص 25.

3. حسكاني عبيد الله بن احمد، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل،ناشر سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامي،تهران،سال ( 1411 ق)،نوبت  اول، ج‏1،ص 201.

 

قرآنی كه بر قلب پيامبر نازل شده و بر زبان ايشان جاري گشته و به گوش مردم رسيده و در قلب مؤمنان حك گرديده ، يكي بيش نيست

پيامبر علاوه بر اين كه قرآن بر قلبش نازل شده و خود حافظ قرآن در قلبش بود ، مؤمنان را هم به حفظ و كتابت قرآن تشويق كرد . افرادي را براي كتابت قرآن تعيين نمود . چون نزول قرآن تدريجي بود و تا آخرين روزهاي عمر شريف پيامبر ادامه داشت ، امكان اين كه قرآن به صورت يك كتاب جمع آوري شده بين دو جلد ارائه شود ، وجود نداشت. البته پيامبر سوره ها و آيه ها كه نازل مي شد ، جايگاه آن ها را تعيين مي نمود . نويسندگان به امر ايشان آيات را مي نوشتند . مجموعه نوشته ها در همياني در مسجد رسول خدا و پشت منبر ايشان نگهداري مي شد.

 علي بن ابي طالب شاگرد خاص رسول خدا بود . علم رسول الله به ايشان منتقل شده بود . بر همه ناسخ و منسوخ ، مطلق و مقيد ، عام و خاص  و ديگر ريزه كاري هاي قرآن اشراف كامل داشت. به امر رسول خدا موظف شد بعد از وفات ايشان در اولين اقدام قرآن را طبق رهنمود هاي پيامبر با شرح و تفسير كامل جمع آوري كرده و در اختيار جامعه قرار دهد . اين كار را كرد، ولي چون در مجموعه اي كه ايشان گرد آورده بود ، با توجه به بيانات تفسيري و ...بسياري از حقايق روشن را مي نمود و شخصيت علمي و برتر امام را روشن مي ساخت ، حاكمان زمان محصول كار ايشان را نپذيرفتند . خودشان جمع آوري و تدوين قرآن را مطابق رهنمود هاي پيامبر به عهده گرفتند.

بنا بر اين قرآن امام علي از حيث قرآنيت با قرآن موجود هيچ فرقي ندارد . تفاوت آن در بيانات تفسيري و روشنگرانه اي بود كه امام اضافه كرده بود . آن قرآن كه به همراه تفسير آيات بود  مجموعه علمي بي نظيري مي باشد. در دست امامان بود و الان در دست امام زمان است.

قرآني كه امروز در دست مسلمانان است ،  قرآن نازل شده بر رسول خداست كه در قلب مسلمانان و در نوشته هاي ايشان ثبت شده بود . براي در امان ماندن از تحريف و كم و زياد ، به فاصله كوتاهي بعد از وفات رسول خدا توسط افراد آگاه و توانمندي در نظر عموم تدوين و تصويب شد . هيچ كس جرأت كم و زياد كردن حتي حرفي در قرآن را نداشت.

ر.ك:مصحف فاطمي،عبدالله اميني،چ دوم،دليل ما،قم،1385.

حضرت علي(ع) و جمعي ديگر از اصحاب ،كاتب و نويسنده وحي به امر و دستور رسول خدا بودند

رسول خدا هم در باب قرآن فقط مامور بود آيات را بر مردم بخواند و ابلاغ كند . به افرادي ماموريت داده بود آيات و سوره هاي نازل شده را بر نوشت افزار هاي معمول آن روز بنويسند.

معمولا نزول سوره ها از ابتدا شروع مي شد . وقتي پايان مي يافت با نزول "بسم الله الرحمن الرحيم" جديد پيامبر و اصحاب متوجه مي شدند، سوره تمام شده و سوره جديد شروع شده است.

البته محدودي از آيات وقتي نازل شدند، رسول خدا كه مامور بود ،به اصحاب دستور داد اين آيه را در فلان موضع از فلان سوره قرار دهيد ،ولي اين محدود بود.

ترتيب فعلي سوره ها نيز به نظر بسياري از عالمان اسلام و بر اساس دلايل محكم، طبق دستور رسول خدا بوده ، ايشان به امر خدا اين ترتيب را قرار داده اند . اين ترتيب غير از ترتيب نزول است.

اين كه چرا اين چيدمان انتخاب شده، وجهش را نمي دانيم . خداي عالم و حكيم به پيامبر چنين دستوري داده است و خدا نيك مي داند كتابش را چگونه ترتيب دهد.

در مورد اولين آيات نازل شده هم اختلاف است. مشهور آن است كه آيات سوره علق به خصوص آيات ابتدايي، اولين آياتي بود كه به رسول خدا نازل شد . ايشان با نزول اين آيات مبعوث شدند و مامور به ابلاغ گرديدند، ولي قبل از آن آياتي بر ايشان نازل شده بود.

البته اميرمومنان علي (ع) از طرف پيامبر (ص) مامور شد كه بعد از رحلت پيامبر قرآن را بر اساس ترتيب نزول جمع آوري كند. حضرت به مدت شش ماه در منزل نشستند و اين كار را انجام دادند كه آن مصحف علاوه بر جمع آوري بر اساس نزول به همراه  شان نزول و تفسير آيات و مشخص شدن ناسخ و منسوخ و...بود كه متاسفانه با بي مهري خلفا و دستگاه وقت مواجه شد . حضرت هم فرمود آن را ديگر نخواهيد ديد .

براي اطلاع كامل تر مي توانيد به كتاب "تاريخ قرآن كريم" از سيد محمد باقر حجتي و

"تاريخ جمع قرآن كريم" از سيد محمد رضا جلالي ناييني و

علوم قرآني آيت الله معرفت مراجعه كنيد.

 

پس از پيامبر اسلام(ص)جمع آوري قرآن صورت گرفت

برخي قائلند به اين كه در زمان خود رسول خدا قرآن به شكل كنوني درآمده است . هر يك از بزرگان بر حسب دانش و شايستگي خود به جمع آوري آيات و مرتب كردن سوره هاي قرآن دست زدند . هر يك مصحف خاصي براي خود گرد آوردند . در اين ميان اولين كسي كه قرآن را بر اساس ترتيب نزول جمع اوري كرد و تفسير و شان نزول آيات هم در كنار آيات نوشت، اميرالمومنين علي عليه السلام بود كه بعدها اين مصحف مورد بي مهري خلفا قرار گرفت .

با توجه به تعدد مصحف ها و ارتباط كم جمع آوري كنندگان با يكديگر و نفوذ لهجه هاي مختلف در قرائت باعث اختلاف در مصحف ها و قرائت ها شد . به تبع آن بين مردم اختلاف ايجاد شد . اين امر سبب شد تا دست به يكسان سازي مصحف هاي قرآن زده شد. (1 ) براي اين كه يك قرائت در جامعه اسلامي وجود داشته باشد . اجماع شيعه بر اين است كه قرآن كامل و جامع همين قرآن موجود است كه در اثر يكسان سازي صورت گرفت( 2).

عثمان براي يكسان سازي مصحف قرآن از چهار نفر به نام هاي زيدبن ثابت و سعيدبن عاص و عبدالله بن زبير و عبدالرحمان بن حارث بن هشام

 استفاده نمود . زيد بن ثابت بر آنان رياست داشت. (3) اما بعد از مدتي به جهت مخالفت عبدالله بن مسعود ، عثمان مسئوليت اين گروه را به عهده گرفت . (4 ) ولي به جهت عدم كفايت لازم اعضا و اهميت فوق العاده و كارآمد شدن اين كار تعدادي به اين گروه افزوده شد كه جمعا 12 نفر شدند. رياست اين دوره به عهده ابيّ بن كعب افتاد.(5)

 عثمان كسي نبوده قرآن را جمع آوري كرده است، بلكه به خاطر لهجه هاي مختلف دست به يكسان سازي قرآن زد . امام علي (ع) مي فرمايد:

سوگند به خدا كه عثمان درباره مصاحف(قرآن) هيچ عملي را انجام نداد مگر آن كه با مشورت ما بوده است.(6 )

در اين زمينه مي توانيد به كتاب هاي ذيل مراجعه نمائيد:

پژوهشي در تاريخ قرآن كريم،دكتر محمد باقر حجتي ص437 ؛

علوم قرآني ، محمد هادي معرفت، ص124

پي نوشت ها:

1.علوم قرآني، محمدهادي معرفت، ص120.

2.بحارالانوار، ج92 ،ص41 به نقل از:علوم قرآني، محمدهادي معرفت، ص120.

3.صحيح بخاري ،ج6 ، ص 226.

4.مصاحف سجستاني ، ص25.

5.همان، ص30 .

6. الاتقان سيوطي ، ج1 ،ص59.

قرآن كريم در زمان حيات پيامبر (ص) بر قطعاتي از چوب و سنگ و ...

قرآن كريم در زمان حيات پيامبر (ص) بر قطعاتي از چوب و سنگ و پوست و استخوان و حرير و كاغذ ضبط شده و در دست مردم پراكنده بود و از هر كدام يك نسخه در محضر پيامبر (ص) وجود داشت و گروهي از حافظان قرآن نيز آيات قرآن را در سينه محفوظ داشتند، در دوره حيات پيامبر (ص) آيات سوره‏ها مرتب و سوره‏ها تكميل و نامهاي آنها تعيين شده بود ولي جمع آنها در يك مجلد در اوراق به هم پيوسته بعد از رحلت ايشان انجام گرفت، زيرا در زمان پيامبر (ص) هر آن در انتظار نزول آيه‏اي بودند و تا وقتي وحي قطع نشده بود، جمع آوري آيات و سوره‏ها در يك مجلد كار درستي به شمار نمي‏آمد و انجام آن جز با انقضاي دوره پيامبري و تكميل وحي ميسر نبود.

بر اساس روايات وارده، اولين كسي كه پس از در گذشت پيامبر (ص) و طبق وصيت ايشان، مستقيما به جمع آوري قرآن قيام كرد، امام علي بن ابي طالب (ع) بود. اميرالمؤمنين (ع) نخستين پيرو رسول خدا (ص) كه از همه ياران آگاه تر به مواقع تنزيل و تاويل قرآن بود، پيش از همه به اين كار اقدام كرد و آيات قرآن را با ويژگي هاي خاصي در سه روز و به نقلي در شش ماه در يك جا در كنار هم قرار دا و به مردم عرضه كرد لكن به دلايلي مورد استقبال و پذيرش دستگاه رسمي خلافت واقع نشد. آنرا به خانه بر گرداند و آن مصحف پس از امام(ع) نزد فرزندان و امامان معصوم(ع) باقي ماند.

علاوه بر روايات شيعه در برخي از كتب اهل سنت نيز بر وجود چنين مصحفي تصريح شده و درباره آن رواياتي نقل شده و از جمله علماي اهل سنت كه اين مطلب را در كتابهاي خود نقل كرده اند به سيوطي در الاتقان (1) و هندي در كنزالعمال (2) و ذهبي در سير اعلام النبلاء (3) مي توان اشاره نمود.

 پس از وي زيد بن ثابت به دستور ابو بكر به اين كار پرداخت و چند تن ديگر از جمله ابن مسعود و ابيّ بن كعب و ابو موسي اشعري نيز دست به اين كار زدند تا اينكه زمان عثمان فرا رسيد و وي به يكي كردن مصحف هاي مختلف دستور داد و نسخه‏هايي از آن را به نقاط ديگر فرستاد تا مردم تنها از اين مصحف استفاده كنند و مصحف هاي ديگر را كنار بگذارند.(4)

با توجه به توضيح مذكور بايد بگوييم كه ترتيب، نظم و عدد آيات در هر سوره در زمان حيات پيغمبر اكرم (ص) و با دستور آن بزرگوار انجام شده و توقيفي است . اما چينش سوره هاي قرآن ، طبق ترتيب نزول سوره ها تأليف نشده و  اكثر دانشمندان علوم قراني برآنند كه ترتيب موجود در سوره هاي قرآن، طبق اجتهاد و سليقه صحابه و بعد از وفات رسول الله (ص) انجام گرفته و چنانكه ذكر شد حضرت علي (ع) قرآني كه ترتيب سوره هاي آن مطابق ترتيب نزول بوده را نگاشت كه مورد توجه صحابه واقع نشد و نگارشات متعدد ديگري هم بعد از پيامبر (ص) نگاشته شد كه در عصر عثمان( با نظارت حضرت علي )  همه اين نسخه ها جمع آوري و مطابق نسخه اي كه اكنون وجود دارد تدوين شد و معياري كه در ترتيب فعلي لحاظ شده بدين صورت است كه بعد از تقدم سوره حمد، غالبا از سوره هاي بزرگ آغاز شده و به سوره هاي كوچك ختم شده است. (5)

پي نوشت ها:

1. سيوطي، الاتقان في علوم القرآن، بيروت، دارالفكر، 1416 هـ ق، ج1، ص 161

2. المتقي الهندي، كنز العمال، بيروت، مؤسسه الرساله، 1409 هـ ق، ج 13،ص 151

3. ذهبي، سير اعلام النبلاء، بيروت، موسسه الرساله، 1413 هـ ق، ج 14، ص 22

4. ر.ك: طاهري، حبيب الله، درسهايي از علوم قرآني، قم، اسوه، 1377ش، ج2، ص 223

5. آيت الله معرفت، التمهيد في علوم القرآن ، قم، مؤسسة النشر الاسلامي‏ ، 1415ق،  ج 1، ص 282

ترتيب آيات غالبا همان ترتيب نزول است جز تعداد محدودي آيه كه وقتي نازل شدند، رسول خدا دستور داد آنها را در فلان جايگاه قرار دهيد(1) از اين رو قريب به اتفاق عالمان شيعه و سني ترتيب همه آيات را طبق دستور رسول الله مي دانند و فقط بعضي از عالمان شيعه ترتيب بعضي از آيات ( تعداد بسيار محدودي) را مطابق اجتهاد صحابه مي شمارند.(2)

در مورد ترتيب سوره ها هم غالب عالمان بر اين نظرند كه اين ترتيب هم طبق دستور شخص پيامبر است (3).

قرآن به صورت مكتوب نازل نشده بلكه آيات بر قلب پيامبر نازل شده و رسول خدا آنها را بر مردم تلاوت كرده و جايگاه آيات و سوره ها را شخصا معين نموده و به همين اعتبار در خود قرآن و در كلام پيامبر از آن به عنوان "كتاب" ياد شده و سوره حمد "فاتحه الكتاب" خوانده شده است.

بنا بر اين قرآن در زمان خود پيامبر اين شكل كلي را يافت. البته اين نظم و نظام در بيانات پيامبر بود. ولي تا آخر عمر پيامبر قرآن به صورت يك كتاب بين دو جلد ارائه نشد. زيرا تا اواخر عمر ايشان باب وحي باز بود و به همين جهت پيامبر به امام علي دستور داد قرآن را طبق دستورات ايشان تنظيم كند و با شرح و تفسير و بيان، ارائه كند كه حاصل زحمات امام قبول نشد و مدت كمي بعد افرادي براي انجام اين كار تعيين شدند و قرآن را طبق دستور ها و رهنمود هاي پيامبر تنظيم و ارائه كردند و زمان عثمان همين قرآن در چند نسخه تكثير شد و مصحف هاي شخصي جمع آوري و معدوم شد تا اختلاف حاصل نشود.

پي نوشت ها:

1. تاريخ جمع قرآن كريم، جلالي نائيني، ص124؛ پژوهشي در تاريخ قرآن، حجتي كرماني، ص66.

2.پژوهشي در تاريخ قرآن، ص69.

3. پژوهشي در تاريخ قرآن، ص87؛ تاريخ جمع قرآن كريم، ص153.

آنچه در تاريخ آمده اين كه امام بعد از فارغ شدن از كفن و دفن پيامبر (ص) ...

آنچه در تاريخ آمده اين كه امام بعد از فارغ شدن از كفن و دفن پيامبر (ص) و بعد از اين كه نتوانست براي گرفتن حق خود اقدامي انجام دهد، در خانه نشست و به جمع قرآن بر اساس دستور رسول خدا و تنظيم آن و ... پرداخت و  در مدت كوتاهي اين كار را به انجام رساند و آن را عرضه كرد. (1)

در مورد خطبه "الوسيله" گفته شده اين خطبه را امام هفت يا نه روز بعد از وفات رسول خدا و بعد از جمع قرآن ايراد كرده است. (2)

از طرف ديگر بعد از جنگ يمامه قرآن به امر خليفه اول توسط زيد بن ثابت جمع آوري گرديد. (3)

بنا بر روايتي اين كار سه روز طول كشيد. (4) ولي قرآن پژوه معاصر (مرحوم ) آيت الله معرفت مدعي شده روايات دلالت دارد مدت اين جمع آوري شش ماه بوده است (5) ما كتاب ايشان را در دسترس نداشتيم و روايتي هم كه بر اين مطلب دلالت كند، نيافتيم.

با توجه به اين كه مسيلمه زمان پيامبر ادعاي نبوت كرده بود و مدت كمي بعد از وفات پيامبر جنگ با او اتفاق افتاد و اقدام امام در جمع آوري قرآن قبل از جنگ يمامه بوده ، معلوم مي شود اقدام امام در جمع قرآن در همان كمتر از يك ماه بعد از وفات صورت گرفته است و به مدت كوتاهي بعد از آن ، جمع آوري توسط زيد بن ثابت انجام شده است.

در جستجوي وسيعي كه كرديم زمان بندي دقيق تري نيافتيم.

پي نوشت ها:

1. يعقوبي، تاريخ، بيروت، دار صادر، ج 2، ص 135.

2. كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1363 ق ، ج 8، ص 18؛ شيخ صدوق، امالي، قم، مؤسسه بعثت، 1417 ق، ص 398 - 399.

3. يعقوبي، همان.

4. شيخ هادي نجفي، موسوعة أحاديث أهل البيت (ع) ، بيروت، دار احيائ التراث العربي، 1423 ق، ج 1، ص 7.

5. مجيد معارف، درآمدي بر تاريخ قرآن، تهران، نبأ، 1383 ش، ص 153 به نقل از "التمهيد"، ج 1، ص 288.

 

 

 

 

آتش زدن قرآن هاي مختلف در دوران عثمان رخ داد ...

آتش زدن قرآن هاي مختلف در دوران عثمان رخ داد و شهرت او به "فراق المصاحف‌" در تاريخ ثبت است؛ ولي قرآن خود را باقي نگذاشت. در دوارن او اختلاف در قرائت بين گروه‌هاي مختلف مردم بالا گرفت و برخي از خيرانديشان به عثمان گوشزد كردند كه بايد در اين باره اقدامي كند. عثمان در اين باره با صحابه و از جمله حضرت علي‌(ع) مشورت كرد و در نتيجه، تصميم گرفت يك قرائت را كه صحيح‌تر و مشهورتر بود، اختيار كند و بقيه قرائت‌ها را از بين ببرد. عثمان گروهي را برگزيد كه به رياست "ابي بن كعب‌" عهده دار يكي كردن مصاحف شدند. گروه ياد شده مصحف را براساس قرائت ابي‌ّ كه با قرائت مشهور و متواتر همخوان بود، تنظيم كردند. از سوي ديگر، بر اساس روايات تاريخي‌، حضرت علي‌(ع) با يكي كردن مصاحف موافق بوده است‌؛ البته با اصل يكي كردن مصاحف، نه سوزاندن آن‌ها كه موجب سرزنش شدن عثمان شد. آن حضرت پس از اتمام كار گروه منتخب عثمان‌، با تأكيد به پيروي از مصحف ارائه شده‌، فرمودند: "ان القرآن لايهاج اليوم و لايحول‌"؛ يعني بعد از اين‌، كسي حق ندارد در قرآن تغييري ايجاد كند و قرآن بايد به همين صورت بماند. اين خواهد بود تا هنگامي كه امام زمان (ع‌) ظهور كند و بر اساس منابع روايي شيعه‌، مصحف علي‌(ع) را كه از نظر تنظيم بر همه مصحف‌ها برتري دارد، جايگزين كند. (1)

از امام صادق‌(ع) در روايتي نقل شده كه فرمود: «... اما نحن فنقرأ علي قرأة ابي‌ّ»؛ (2) «اما ما مطابق با قرائت ابي‌ّ مي‌خوانيم».

استاد معرفت اين حديث را از اين رو مي‌داند كه قرائت ابي‌ّ مطابق قرائت مشهور و متواتر بين مردم بود و به ديگر سخن، همان قرائتي بود كه مردم سينه به سينه از پيامبر(ص) گرفته بودند. (3) روايت معروف «اقرأ كما يقرأ الناس»؛ «همان گونه كه مردم مي‌خوانند، بخوانيد» نيز اشاره به همين مسئله دارد و اساساً آنان حفظ قرآن را در پيروي از مصحف مشهور مي‌دانستند و هر گونه تعدد و اختلاف را نمي‌پذيرفتند. (4)

ناگفته نماند كه به دليل وجود ضعف هايي در گروه منتخب عثمان‌، نارسايي هايي در رسم الخط مصحف ارائه شده‌، راه يافت كه موجب اختلاف هايي در قاريان پس از يكي شدن مصاحف شد؛ ولي قرائت مشهور كه به باور استاد معرفت‌، همين قرائت مشهور فعلي زمان ما است‌، همچنان پابرجا و در دسترس و مورد قبول عامه مردم‌، باقي مانده و مشكلي در اين خصوص وجود ندارد. يادآور مي‌شويم كه وجود كاستي در نوشتار، ربطي به قرائت ندارد؛ چه اين كه قاريان قرائت خود را از رسم الخط نگرفته‌اند، بلكه قرائت‌ها سينه به سينه نقل شده است. از اين رو، مي‌بينيم كه گاه كلمه‌اي در قرآن به گونه‌اي نوشته مي‌شود و همه قاريان آن را به گونه‌اي ديگر مي‌خوانند؛ براي مثال، "لشي‌ء" در آيه 23 سوره كهف به صورت "لشاي‌ء" نوشته شده است؛ ولي هيچ قاري اي تا كنون الف آن را تلفظ نكرده و نمي‌كند. (5)

پي نوشت ها:

1. براي آگاهي بيش تر، ر.ك‌: علوم قرآني‌، محمد هادي معرفت‌، ص 136 ـ 139، موسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيد، چ اول‌، قم 1378.

2. الكافي‏، شيخ كليني‏‏، ج 2، ص 634، ناشر: اسلاميه‏‏، مكان چاپ: تهران‏‏، سال چاپ: 1362 ش‏‏، نوبت چاپ: دوم.‏

3. علوم قرآني‌، محمد هادي معرفت‌‌، ص 222.

4. الكافي‏، شيخ كليني، ج 2، ص 633.

5. علوم قرآني‌، محمد هادي معرفت‌، ص 150 ـ 169.

 

صفحه‌ها