پرسش وپاسخ

کیسه کلستومی دارم می خواهم بدانم میتونم نماز بخوانم چون روده ام عفونت داشته کیسه کلستومی گذاشتم گاهی وقت ها صدای باد از داخل کیسه میاید

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
در فرض سؤال نماز خواندن با کيسه مذکور اشکال ندارد ،ولي اگر کيسه کلستومي در اثر خارج شدن نجاست نجس شده باشد ،بايد در صورت امکان پيش از نماز آن را آب بکشيد.
نماز را در هر حال بايد بخوانيد، اگر مشکلي داريد که باد معده يا غائط بي اختيار خارج مي شود ،چنانچه در بعضي وقت ها خارج نمي شود و از اول تا آخر وقت نماز مهلت پيدا مي کنيد که نماز را با وضوي کامل بخوانيد ،در وقتي که مهلت پيدا مي کنيد نماز را بخوانيد . اگر هيچ وقت مهلت پيدا نمي شو د و هميشه اين حالت براي شما وجود دارد ، وضو بگيريد و نماز بخوانيد . اگر در بين نماز چيزي که مبطل وضو باشد ،خارج شود، اشکال ندارد و نماز صحيح است . پيش از نماز کيسه را اگر نجس است، آب بکشيد.(1)
پي نوشت:
1. امام خميني، توضيح المسائل، مسأله 306-311.

مرد با مادر رضایی همسرش محرم است یا خیر؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بلي مرد با مادر رضايي همسرش محرم است.(1)
پي نوشت:
1.آيت الله خوئي,منهاج الصالحين,ج2,ص263م1247وص267م1271.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
کلمه خمس در قرآن تنها يک بار به صورت صريح و در سوره انفال آيه 41 آمده است :
"واعلموا أنما غنمتم من شئ فأن لله خمسه و للرسول و لذي القربي و اليتمي و المسکين و ابن السبيل إن کنتم آمنتم بالله و ما انزلنا علي عبدنا يوم الفرقان يوم التقي الجمعان و الله علي کل شئ قدير"
بدانيد هر گونه غنيمتى به شما رسد، خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و وا ماندگان در راه است ، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدائى حق از باطل ، روز درگيرى دو گروه (با ايمان و بى ايمان يعنى روز جنگ بدر) نازل كرديم ، ايمان آورده ايد، خداوند بر هر چيزى قادر است.

با سلام قبلا از طولانی بودن سوالاتم عذر خواهی می کنم هر گاه به حرم امام رضا (ع) می روم از خود می پرسم این آینه کاریها و گنبد طلا و برخی تجملات جه نسبتی با امامان ساده زیست ما دارد البته من مخالف امکانات رفاهی برای زوار محترم نیستم و لی برایم قابل درک نیست تجملات چه نوع احترام گذاشتن است آن هم برای امامانی که مظهر ساده زیستی می باشند آیا درست است ما هر کجا آینه کاریهای مجلل دیدیم یاد حرم امام رضا (ع) بیفتیم برخی جواب می دهند اینها وقفی است ولی اگر ثروتمندی وقف کند تمام ثروت خود را برای طلا کاری و مروارید کاری کل حرم به صرف وقف کردن او می توان این کار را کرد و این عمل را احترام حساب کنیم پس ضرب المثل : چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است علط می باشد در ضمن اگر شیعیانی که در زمان آن امامان عزیز در قید حیات بودند می توانستند برای احترام گذاری امام مثلا خانه او را زینتی مناسب با خانه اشراف کنند آیا این نوع احترام گداشتن بعد از شهادت آنان مجاز شده است همانطور که گفتم من مخالف امکانات رفاهی برای زوار و تمیزی حرم و .... نیستم ولی تجملات را احترام گذاشتن نمی دانم (مثلا بهتر نیست به جای هزینه های تجملاتی مسئله ترافیک اطراف حرم را حل کنند و از زوار برای ورود به خیابان منتهی به حرم و پارکینگ پول نگیرند) یک نکته دیگر اینکه در اطراف ضریح این چه نوع زیارت کردن است ایا با فاصله ار ضریح زیارت کردن اجر کمتری دارد چرا هیچ کس این موارد را متذکر نمی شود و گویا کسی اشکالی نمی بیند چرا ما در عیدها چراغانی می کنیم آیا این عمل با توجه به هزینه های آن مبنای شرعی دارد و خوشحالی خود را ایگونه نشان می دهیم آیا در زمان اهل بیت نیز آذین بندیهای هزینه دار در زمان عیدها مرسوم بود آیا در اینجا صرفه جویی معنا ندارد آیا نمی توانیم خوشحالی و ارادت خود را به شکلهای بهتری نشان دهیم ببخشید اگر جسارتی در سوالم بود من خود از ارادتمندان امامان عزیز هستم ولی امید است با توضیحات کامل شما به کلیه سوالات بالا بتوانم پاسخ سوالاتم را بگیرم نمی گویم حتما تمام حرفهایم صحیح است و منکر برخی خدمان خوب داخل حرم و زحمات خدام محترم نمی شوم ولی فکر می کنم باید قبول کنیم در هر مسئله ای امکان انحراف وجود دارد و اگر در انحراف مسئله ای شک داریم از توجیه آن بپرهیزیم که این خود بدتر از انحراف است

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
و از اينكه سوال تان را در نهايت ادب و حسن تعبير مطرح نموديد ؛
ساختن ضريح و حرم براي قبور رهبران مذهبي، به عنوان يک رسم و سنتي اجتماعي ، قرن هاست که در جوامع گوناگون به وجود آمده ، منظور کساني که اين کار انجام مي‌دهند، يک نوع احترام و تجليل نسبت به آن شخصيت است . از منظر دين اسلام اين گونه اعمال بيانگر تجليل و تكريم از شخصيت هاست . اگر اين افراد در زمره علما و بزرگان دين به خصوص امامان معصوم و فرزندان آنان باشند ، اين اعمال مصداق تعظيم شعائر الهي است كه در قرآن نشانه تقوي و بسيار ارزشمند دانسته شده است .
به علاوه اين گونه رفتارها در خصوص فرزندان رسول خدا نوعي اظهار مودت و محبتي است كه از فروع دين و مزد رسالت حضرت دانسته شده ، در ساحت ايمان شيعي از جايگاه رفيع و والايي برخوردار است ؛ در نتيجه اين گونه تجليل و تعظيم ها هم ماهيت ديني دارد و هم بسيار ارزشمند است .
اما در خصوص مصداق عملي تعظيم و تجليل و نوع تزيين و تنقيش بارگاه ها ، هر چند ممكن است در مواردي اشتباهات و زياده روي هايي وجود داشته باشد و ضرورت ها در اين ميان فراموش شود ، اما آيينه كاري و طلاكاري به خودي خود نادرست و ناپسند نيست . هر چند كمك به فقرا و نيازمندان از ضرورت هاي اصلي در هر جامعه اسلامي است ، اما در عين حال تكريم و تجليل نمادهاي ديني هم يكي از مهم ترين ابزار ترويج و تبليغ تفكرات ناب و عميق ديني به حساب مي آيد .
در خصوص طلا كاري ها بايد به چند نكته توجه داشت :
1- وقتي بنا بر تكريم و تجليل يك شخصيت بي بديل در بين بشريت مانند يك امام است، بايد تفاوتي بين او و ديگر شخصيت هاي مورد احترام انسان ها و يا بارگاه هاي ديگر سلاطين وجود داشته باشد تا تصور نوعي همساني براي بينندگان حاصل نشود ؛ اين امر در عين كم توجهي اكثر مردم از اهميت بسزايي برخوردار است .
نمونه اين نوع نگرش در بارگاه امامين كاظمين ديده مي شود كه بر خلاف سنت معماري اسلامي و شرقي، روي يك بارگاه دو گنبد قرارگرفته تا نشان دهد در زير اين بقعه دو امام مدفون هستند . براي شيعه هر امام مظهر يك انسان كامل است . بايد اين عظمت و شكوه به شكلي متفاوت ابراز گردد و اين امر تابع سنت هاي جاري اجتماعي در ملل شرقي نگردد .
در نتيجه يكي از اولين سوالاتي كه براي يك بيننده غير مسلمان با ديدن بارگاه امام رضا عليه السلام پيش مي آيد، اين است كه اين همه عظمت و شكوه و هزينه براي يك انسان چه معنايي دارد ؟ اين جاست كه روشن مي شود ما اين افراد را در شمار ديگر شخصيت هاي مورد تكريم و احترام در بين بشر نمي دانيم . نوع تكريم ما منشا عقيدتي و متفاوت دارد.
2- هرچند در اسلام بر حقيقت و روح تعاليم و معارف ديني تاكيد بسيار شده اما ظواهر و امور ظاهري هم از اهميت بسياري برخوردار است . نمي توان تاثير شگرف امور ظاهري را در جلب توجه و تاليف قلوب به سمت اين مكان ها و در نتيجه بهره مندي از معنويت و روحانيت موجود در اين مكان ها ، انكار كرد . دستوراتي استحبابي قبيل خوش صدا بودن موذن و قاري قرآن يا زيبا و آراسته بودن امام جماعت نشان مي دهد كه توجه به ظواهر و بهره گيري از قدرت احساسات و تمايلات بصري و حسي بشر براي رهيافت به حقيقت باطني قابل انكار نيست .
3- نيازمندي انسان گاهي ظاهري و مادي است و گاهي باطني و روحي؛ هرچند در جامعه ما و همه جوامع ديگر نيازمندان مادي كم نيستند ، اما نيازمندان روحي و معنوي در هر جامعه اي به مراتب بيش تر از نيازمندان مادي اند . اين گونه هزينه ها اگر به شكلي انجام شود كه موجب جلب قلوب و ايجاد انس توده ها با حرم ها و توجه به آن امام معصوم گردد و در نتيجه نياز روحي اقشار گوناگون را برطرف نمايد ، ارزشمند تر از رفع برخي نيازهاي مادي آنان است ؛ هرچند توجه به همه ضرورت ها در كنار هم شدني و لازم است .
4- بخش اعظم طلاكاري ها و تزيينات توسط متن جامعه انجام مي شود . ناشي از طلا و جواهراتي است که توسط خود مردم از همه اقشار اهدا مي‌شود، در نتيجه در اين نوع هدايا كه به شكل نذر و يا وقف و مانند آن صورت مي پذيرد ، متولي امور حق تصرف متفاوت و دل خواسته ندارد . چه بسا مامور به صرف اموال در همان مورد نذر است ، البته اگر خلاف شرع و عقل نباشد .
5- از آن جا كه هزينه ها ناشي از اموال دولتي و عمومي يا وجوهات ديني نبوده ، بلكه هداياي مردمي پايه اصلي هزينه ها را تشكيل مي دهد ، معمولا اين تصور هم براي توده جامعه به وجود نمي آيد كه چرا اين همه هزينه براي زيبايي و تزيين اين مكان ها صرف شده است ، بلكه خود مايل به مشاركت در اين امور هستند .
برخلاف تصور بسياري از ما امامان معصوم زندگي فقيرانه و مشقت باري نداشتند ، البته ياده زيستي در همه حال پسنديده است و در امامان ما هم وجود داشته اما به جز برخي حضرات معصومين كه در صدر اسلام و در شرايط سخت جامعه مي زيسته اند ، چنان كه در تاريخ نقل شده باقي امامان زندگي محترم و با جلالتي داشتند . داراي منزل وسيع و غلام كنيز بوده و فعاليت هاي گسترده تجاري و كشاورزي و... داشتند .
البته در كنار همه اين ها اين بزرگواران توجه به فقرا و مساكين و تواضع و خاكساري را فراموش نمي كردند ، در خصوص امام رضا عليه السلام نقل شده كه در خانه خود در وقت غذا سفره بزرگي مي انداختند . همه افراد خانه اعم از خادمان و غلامان حتي خادمان اصطبل را بر آن مي نشاندند و با دست خود از بهترين غذاها براي آن ها مي كشيدند ، آن گاه خود شروع به ميل غذا مي فرمودند .
اين موارد نشان مي دهد كه در نوع زندگي اين بزرگواران هم در عين توجه به فقرا و مساكين ، شان و جايگاه و موقعيت اجتماعي -با توجه به اوضاع عمومي جامعه- مورد توجه قرار مي گرفت و از اين گونه امور غفلت نمي شد .

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
دوستي پسران و دختران كه در معرض گناه است، اشكال داشته و جايز نيست.
قرآن در دو جا يعني يكي در سوره مائده آيه 5 و ديگري در سوره نساء آيه 25 زناني را كه دوست پنهاني مي گيرند، مورد مذمت قرار داده است.. آيه 25 سوره نساء به مردان مي‌گويد با دختراني كه روابط دوستي مخفيانه اي با ديگران داشته اند ازدواج نكنيد:
«فانكحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غير مسافحات و لا متخذات اخدان؛ آنان را با اجازه خانواده هاي شان به همسري خود در آوريد . مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد (به شرط آنكه) پاكدامن باشند .زناكار و دوست گيران پنهاني نباشند».
در آيه 5 سوره مائده نيز به مردان خطاب مي‌كند : با زنان پاكدامن مسلمان ازدواج كنيد و خود نيز پاكدامن باشيد ،نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهاني دوست خود بگيريد .(1)
پي نوشت:
1. ناصر مكارم، مجموعه استفتائات جديد، ص 227 ،مسئله 805؛ فاضل لنكراني، جامع المسائل، ص 482، مسئله 171.1.

ایاچت کردن گناه دارد اگر برای سرگرمی باشد

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز؛
چت كردن با جنس مخالف اشكال دارد چون غالبا پي آمد هاي منفي دارد .(1)
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم، مسايل کثير الابتلا، س 89 .

به نام خدا آیا صحت دارد که مادر امام زمان دختر پادشاه رم و ابتدا مسیحی بوده است؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بنا به نقل روايات مادر امام زمان(عج) حضرت نرجس، نوه قيصر روم بود .
مادر حضرت نرجس از نوادگان شمعون وصي حضرت عيسى(ع) مي‌باشد .
گفته شده نرجس خاتون اول مسيحي بود .خواب ديد که توسط پيامبر(ص) و حضرت عيسى و با حضور شمعون ،وصي حضرت عيسى، براي امام حسن عسکري، عقد شد . در مراسم ازدواج مسيح و حواريّون و فرزندان پيامبر اکرم(ص) حضور داشتند . بعد از اين جريان حضرت زهرا(س) به خوب نرجس مي‌آيد .نرجس به دست حضرت مسلمان مي‌شود.(1)
پي‌نوشت‌:
1. امام مهدي(عج) از ولادت تا ظهور، ص 176 ـ 179.

به نام خدا سلام من یک مشکلی دارم که تمام زندگی من را با مشکل روبرو کرده وقتی من نماز می خوانم به خاطر مشکلی که دارم همه ی هواسم را پرت می کند ومن اصلل به نماز دیگر نمی توانم فکر کنم شاید این موضوع کمی بی ادبانه باشد ولی اعصابم را بکلی بهم ریخته است من وقتی نماز می خوانم احساس می کنم که بادمعده در هنگام نماز ازمن خارج می شود ویا این که ادرارازمن خارج می شود من چند سالی است که با این مشکل رو به رو هستم دکتر هم رفتم گفت مشکلی نداری ازچند نفر سوال کردم یکی به من گفت اگر باد معده صدا یا بو نداشته باشد باطل نیست در اوایل ازبس وضو می گرفتم ونماز مرا چند بار می خواندم که پدرم موضوع را فهمیده و به من گفت من ان را گردن می گیرم تو دیگر نماز را دوبار نخوان ودیگر چند بار وضو نگیر چون واقعا می دید که من عذاب می کشم

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر يقين به خارج شدن باد معده يا ادرار نداريد و صرف احساس خارج شدن آن ها باشد، اشکال ندارد و نماز صحيح است.
از نامه شما استفاده مي شود که ظاهرا دراين مسئله گرفتار وسواس شده ايد، سعي کنيد از داشتن وسواس خود داري کنيد.
از نظر شرعي تا زماني که يقين صد در درصد به باطل شدن وضو پيدا نکنيد و يقين پيدا نکنيد که باد خارج شده ، وضوي شما صحيح است . وظيفه شما آن است که بنا بگذاريد که وضو باطل نشده است. لازم نيست چند مرتبه نماز بخوانيد . شرع از شما چنين تکليفي را نخواسته است ولي با پيروي از وسواس، احکام خدا را براي خود دشوار ساخته ايد.(1)
در خارج شدن باد معده صدا ملاک نيست ،ولي بايد يقين کنيد .اگر فقط احساس مي کنيد، و يا شک مي کنيد، به احساس و شک خود توجه نکنيد. نماز شما صحيح است و وظيفه شما هم همين است که توجه به اين احساس نکنيد و نماز را بخوانيد. اگر مدتي چنين رفتار کنيد و به شک واحساس توجه نکنيد، اين حالت نيز از شما برطرف مي شود.
منشأ ايجاد وسواس شيطان است . شيطان گاهي به بهانه باطل شدن وضو و نماز و گاهي به عنوان طهارت و نجاست، براي مؤمنان ايجاد وسواس مي کند تا با ايجاد وسواس وقت مؤمنان را ضايع کند . آن ها را به اين عنوان وادار کند که مخالف گفته خداوند و پيامبر اسلام رفتار نمايند.
پي نوشت:
1. امام خميني، توضيح المسائل، مسأله299 ؛آيت الله خامنه اي، استفتائات، مسأله 312.

با عرض سلام و خسته نباشی . سوالی برایم پیش امده که با جستجو در رساله و سایر منابع جوابی به دست نیاوردم .در بسیاری از فیلم ها و حتی در واقعیت دیده ایم که ممکن است مردی در یک زمان دو زن داشته باشد و از نظر دینی هم اشکالی ندارد ولی چرا یک زن نمی تواند در ان واحد دو شوهر داشته باشد .

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اسلام تعدد زوجات را بدون قيد و شرط و نامحدود قبول ندارد. با بررسي وضع محيط­هاي مختلف قبل از اسلام به اين نتيجه مي‏رسيم که تعدد زوجات به طور نامحدود، امر عادي بوده و قبل از اسلام جريان داشته؛ تعدد زوجات از ابتکارات اسلام نيست، بلکه دين آن را در چارچوب ضرورت‏هاي زندگي انسان محدود ساخته و براي آن قيد و شرايط سنگين قرار داده است.
قوانين اسلام براساس نيازهاي واقعي بشراست، نه احساسات، زيرا ممکن است هر زني از آمدن رقيب در زندگي ناراحت بشود، ولي وقتي مصلحت تمام جامعه در نظر گرفته شود و احساسات را به کنار بگذاريم، فلسفه تعدد زوجات روشن مي‏شود. هيچ کس نمي‏تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگي، بيش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگ‏ها و حوادث ديگر، قربانيان اصلي را آن‏ها تشکيل مي‏دهند.
نيز نمي‏توان انکار کرد که بقاي غريزه جنسي مردان از زنان طولاني‏تر است، زيرا زنان در سن معيني، آمادگي جنسي خود را از دست مي‏دهند، در حالي که در مردان چنين نيست.
هم چنين زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتي از دوران حاملگي، عملاً ممنوعيت آميزش دارند، در حالي که در مردان اين ممنوعيت وجود ندارد.
از همه گذشته زناني هستند که به علل گوناگوني همسران خود را از دست مي‏دهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آن‏ها بايد براي هميشه بدون همسر باقي بمانند.
با در نظر گرفتن اين واقعيت‏ها در اين گونه موارد (که تعادل ميان مرد و زن به هم مي‏خورد) ناچاريم يکي از سه راه ذيل را انتخاب کنيم.
أ) مردان تنها به يک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان بيوه تا پايان عمر بدون همسر باقي بمانند و تمام نيازهاي فطري و خواسته‏هاي دروني و احساسي خود را سرکوب کنند.
ب) مردان فقط داراي يک همسر قانوني باشند، ولي روابط آزاد و نامشروع جنسي را با زناني که بي شوهر مانده‏اند، به شکل معشوقه برقرار سازند.
ج) کساني که قدرت دارند بيش از يک همسر را اداره کنند و از نظر جسمي و مالي و اخلاقي مشکلي براي آن‏ها ايجاد نمي‏شود، نيز قدرت بر اجراي کامل عدالت ميان همسران و فرزندان دارند، به آن‏ها اجازه داده شود که بيش از يک همسر انتخاب کنند.
حال اگر بخواهيم راه اول را انتخاب کنيم، بايد گذشته از مشکلات اجتماعي که به وجود مي‏آيد، با فطرت و غرائز و نيازهاي روحي و جسمي بشر به مبارزه برخيزيم. هم چنين عواطف و احساسات اين گونه زنان را ناديده بگيريم اما اين مبارزه‏اي است که پيروزي در آن نيست. به فرض که اين طرح عملي بشود، جنبه‏هاي غير انساني آن بر هيچ کس پوشيده نيست.
تعدد همسر را در موارد ضرورت نبايد تنها از دريچه چشم همسر اول مورد بررسي قرار داد، بلکه از دريچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضيات اجتماعي بايد مورد مطالعه قرار داد. آن‏ها که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان مي‏کنند، کساني هستند که يک مسئله سه زاويه‏اي را تنها از يک زاويه نگاه مي‏کنند، زيرا تعدد همسر هم از زاويه ديد مرد و هم از زاويه ديد همسر اول، نيز از زاويه ديد همسر دوم بايد مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در اين باره قضاوت کنيم.
اگر راه دوم را انتخاب کنيم، بايد فحشا را به رسميت بشناسيم. تازه زناني که به عنوان معشوقه مورد بهره برداري جنسي قرار مي‏گيرند، نه تأمين دارند و نه آينده‏اي. چنان که شخصيت آن‏ها پايمال شده است. اين‏ها اموري نيست که انسان آگاه آن را تجويز کند.
بنابراين تنها راه سوم مي‏ماند که هم به خواسته‏هاي فطري و نيازهاي غريزي زنان پاسخ مثبت داد و هم از عواقب شوم فحشا و نابساماني زندگي اين دسته از زنان برکنار ماند و جامعه را از گرداب گناه بيرون برد.
در پايان چند نکته را ذکر مي‏کنيم:
1 - جواز تعدد زوجات با اين که در بعضي موارد يک ضرورت اجتماعي است و از احکام مسلم اسلام محسوب مي‏شود، اما شرايط آن با گذشته تفاوت بسيار کرده است، زيرا زندگي درگذشته، يک شکل ساده داشت و رعايت عدالت بين زنان آسان بود و از عهده غالب افراد برمي‏آمد، ولي در زمان ما بايد کساني که مي‏خواهند از اين قانون استفاده کنند، مراقب عدالت همه جانبه باشند. اگر قدرت بر اين کار دارند، چنين اقدامي بنمايند. اساساً اقدام به اين کار از روي هوي و هوس نبايد باشد.
2 - تمايل پاره‏اي از مردان را به تعدد همسر نمي‏توان انکار کرد. اين تمايل اگر جنبه هوس داشته باشد، مورد تأييد نيست، اما گاه عقيم بودن زن و علاقه شديد مرد به داشتن فرزند، اين تمايل را منطقي مي‏کند، يا گاهي بر اثر تمايلات شديد جنسي و عدم توانايي همسر اول براي برآوردن خواسته غريزي، مرد خود را ناچار به ازدواج دوم مي‏بيند. حتي اگر از طريق مشروع انجام نشود، از طريق نامشروع اقدام مي‏کند. در اين گونه موارد نمي‏توان منطقي بودن خواسته مرد را انکار کرد.(1)
گاهي مسئله تعدد زوجات در يک خانه موجب کينه و دشمني مي‌شود اما اين اشکال بر افراد وارد است که دشمني مي‌ورزند، نه بر اسلام و تعاليمش، زيرا دين قانون تعدد زوجات را به طور وجوبي وضع نکرده است. در واقع تعدد زوجات در اسلام يک قاعده نيست، بلکه يک استثنا است و تنها حکم به جواز داده شده، نه الزام، چنان که براي آن شرطي گذاشته شده و آن اطمينان مرد به اين است که مي‏تواند ميان زنان به عدالت عمل کند.(2)
اما سؤال از اين که چرا اسلام اين حق را نسبت به زنان قائل نشده و چرا اسلام چند شوهري را اجازه نداده، زيرا در اين نوع زناشويي رابطه پدر با فرزند عملاً نا مشخص است، هم چنان که در کمونيسم (اشتراک) جنسي رابطه پدر با فرزندان نامشخص است و معلوم نمي‌شود که فرزند متعلق به کدام پدر است.
همان طور که کمونيسم نتوانست براي خود جا باز کند، چند شوهري نيز نتوانست مورد پذيرش باشد، زيرا زندگي خانوادگي و ايجاد آشيانه براي نسل آينده و ارتباط قطعي ميان نسل گذشته و آينده، خواسته غريزه و طبيعت بشر است. چند شوهري نه تنها با طبيعت انحصار طلبي و فرزند دوستي مرد نا موافق است، که با طبيعت زن نيز مخالفت دارد. تحقيقات روانشناسي ثابت کرده است که زن بيش از مرد خواهان تک همسري است.(3)
از جهت ديگر زن از مرد فقط عاملي براي ارضاي غريزه جنسي خود نمي‌خواهد که گفته شود هرچه بيش تر، براي زن بهتر. زن از مرد موجودي مي‌خواهد که قلب او را در اختيار داشته باشد؛ حامي و مدافع او باشد؛ براي او فداکاري نمايد و غمخوار او باشد.
زن در چند شوهري هرگز نمي‌توانسته حمايت و محبت و عواطف خالصانه و فداکاري يک مرد را نسبت به خود جلب کند، از اين رو چند شوهري نظير روسپي گري همواره مورد تنفر زن بوده است. چند شوهر داشتن نه با تمايلات و خواسته‌هاي مرد موافقت داشته است و نه با خواسته‌ها و گرايش‌هاي زنان.(4) علاوه بر اين، يکي ديگر از مشکلاتي که در صورت چند همسري براي زنان ذکر شده، مشخص نبودن پدر براي فرزند مي‌باشد.
مسئله تعلق فرزند و معين شدن پدر فرزند، اگر چه تحقيقات امروزي و آزمايش‌هاي پزشکي آن را مشخص مي‌کند، اما از نظر رواني همچنان مسئله حل نشدني است؛ زيرا
اولاً: همان گونه که دانشمندان مي‌گويند: نتايج آزمايش­هاي تجربي صد در صد نيست و احتمال خطاي اشتباه انساني يا... وجود دارد.
دوم: مسئله اقناع روحي و رواني پدر و مادر و فرزند چيزي نيست که با آزمايش قابل حل باشد. فرزند مي‌خواهد اطمينان قلبي و دروني يابد که پدر و مادر او واقعي هستند و همين طور پدر و مادر. تا زماني که اقناع و اطمينان قلبي و دروني صورت نگيرد، به همان نسبت رابطه و پيوند عاطفي بين پدر و مادر و فرزند متزلزل خواهد بود. مطمئناً در صورت تعدد شوهر براي زن، اين اطمينان و رابطه عاطفي حاصل نمي‌شود.
پي‏نوشت‏ها:
1. تفسير نمونه، ج‏3، ص 256 - 260؛ مجموعه آثار، مطهري، ج‏19، ص 357 - 361.
2. الميزان، ج‏4، ص 319.
3. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج19، ص 302.
4. همان، ص 311.

با سلام اگر شخصی در کودکی مقدار کمی پول (مثلا برای خرید یک خوراکی) بدون اجازه از خانه خود یا کسی دیگر بردارد و حالا که بزرگ شده و فهمیده که کارش اشتباه بوده است باید چه کار کند و چطوری آن مقدار پول را برگرداند؟

اگر از خانه خود برداشته است، از پدر خود حلاليت طلب کند يا به همان مقدار از در آمد خود به پدر بدهد.
اگر از خانه کس ديگري برداشته است، اگر صاحب پول را الآن مي شناسد، همان مقدار پول را با صاحب آن بدهد و يا از صاحب آن حلاليت بگيرد.
اگر صاحب آن را الآن نمي شناسد و نمي داند که از خانه چه کسي برداشته است، همان پول را از طرف صاحب آن به فقير صدقه بدهد.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت:
1. آيت الله خامنه اي، استفتائات، سؤال : 1763؛ آيت الله مکارم، استفتائات جديد، ج2، سؤال 1166.

صفحه‌ها