رذائل و فضائل اخلاقي

ازدواج چه آثار خوبي و چه آثار بدي دارد؟
ازدواج در دین اسلام به خودی خود یك امر اختیاری و مستحب مؤكد است، ولی اگر كسی به خاطر ازدواج نكردن به گناه بیفتد، لازم است ازدواج كند.

چرا بايد ازدواج كرد؟ ازدواج چه آثار خوبي و چه آثار بدي دارد؟

ازدواج در دین اسلام به خودی خود یك امر اختیاری و مستحب مؤكد است، ولی اگر كسی به خاطر ازدواج نكردن به گناه بیفتد،  لازم است ازدواج كند.

 اهمیت ازدواج در اسلام از این جهت است كه ازدواج علاوه بر این كه غریزه جنسی را ارضا میكند، عاملی در رهایی از تنهایی و برقراری دوستی و صمیمیت همراه با دلسوزی، خیرخواهی و پیوند همسران به عنوان آرامش دهنده همدیگر و مكمّل یكدیگر محسوب میگردد.

روان شناسان یكی از نیازهای اساسی و مهم آدمی را نیاز به محبت ذكر كردهاند. آدمی در هر سن و سالی به محبت احتیاج دارد. یكی از راههای مهم ابراز مهر و محبت و برقراری دوستی بین زن و مرد، ازدواج است. از طرف دیگر محیط  گرم و صمیمی خانواده، فرصتی برای تبادل اندیشهها، رشد اجتماعی فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر است، علاوه بر این  یكی از فوائد ازدواج، فرزند آوری و بقای نسل  است. به دلیل آثار و پیامدهای یاد شده اسلام، برای ازدواج جایگاه خاصی قائل شده است.

قرآن مجید میفرماید: " از نشانههای خدا آن است كه از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در كنار آنها آرامش یابید".(1) با ازدواج، عفت و پاكدامنی، در افراد و جامعه جایگزین شهوترانی و بیبند و باری میگردد، زیرا آتش برافروخته غریزه جنسی، با ازدواج مهار میشود و از بسیاری از ناهنجاریها پیشگیری میگردد. بیجهت نیست كه پیامبر(ص) فرمود: "هر كس ازدواج كند، نیمی از دینش را احراز كرده است، پس باید در نیم دیگر از خدا بترسد".(2)

زن و مرد مكمل همدیگرند. خداوند حكیم انسان را به گونهای آفریده كه بدون همسر ناقص است، جنس مذكر و مؤنث از نظر روحی و جسمی به یگدیگر نیازمندند . این قانون نظام آفرینش بوده و بر كل هستی حاكم است.

قرآن كریم زن و مرد را "لباس" یكدیگر میداند و میفرماید: "هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ; (3) زنان لباس شما مردانند و شما مردان لباس زن هایید."

 

 فواید تسریع در ازدواج و زیان‏هاي تأخیر آن یادآور مي‏شویم:

1- حفظ ایمان:

در دوران جواني كه وجود وي (دختر و پسر) میداني پر التهاب براي تمایلات و جذب منافع و لذّت‏هاي مادي و معنوي است، گاهي از هر سو، عوامل داخلي و خارجي در این میدانِ كشمكش، مي‏توانند وي را به سراشیبي فساد اخلاقي و تباهي عقیدتي سوق دهند. اما ازدواج یكي از عوامل مهمّي است كه مي‏تواند نجات بخش جوان از این گونه انحرافات باشد.

پیامبر اكرم(ص) فرمود: "هر كس ازدواج كند، نیمي از دینش را حفظ كرده است".(4)

2- حفظ عفت و پاكدامني:

پاكدامني و عفت دو گوهر گران بهایي اند كه مي‏توانند سرمایه بي بدیلي براي انسان، به خصوص جوانان باشند. تأخیر در ازدواج هر لحظه این گونه ناب را در معرض تهدید جدي قرار مي‏دهد.

3- آرامش و سكونت:

یكي از آثار مثبت ازدواج به تعبیر قرآن كریم، آرامش زوج‏ها در كنار یكدیگر است.(5) وقتي دو نفر (زن و مرد) زیر یك سقف با هم باشند و در مسیر زندگي همسر و هم سفر خوبي براي یكدیگر باشند، آرامشي خواهند یافت كه قرآن نوید بخش آن است. همان طور كه روانشناسان بر این باورند كه یكي از عوامل اختلال رواني و عصبي، تنهایي و تجرّد است.

4-مصونیت از زیان‏هاي تأخیر در ازدواج:

موارد سه گانه‏اي كه به عنوان فواید ازدواج ذكر كردیم، مي‏توانند در صورت ازدواج نكردن، هر یك به عنوان مشكلي دامنگیر جوانان شوند؛ یعني عفت و پاكدامني به بي عفتي بدل شود؛ حفظ ایمان به بي ایماني یا حداقل سست ایماني منجر گردد و آرامش به اضطراب و تشویش تغییر یابد.(6)

بعضی از مشكلات و موانع ازدواج مربوط به فرهنگ جامعه است یا از طرف پدر و مادر و خواستههای غیر منطقی كه دارند، تحمیل میشود و یا به نوعی در ذهن اشخاص القا میشود كه رفع این مسائل نیز نیاز به تلاش جوانان دارد تا زمینههای مناسب و مساعد را آماده سازند.در هر حال جوانان هستند كه باید برای خود چارهای بیندیشند كه آیا خویش را تسلیم گناه با همه عواقب و دور شدن از رحمت الهی كنند، یا این كه زمینه و شرایط ازدواج را فراهم آورند و یا اگر در مدتی كه این زمینه فراهم نیست، عفت و پاكدامنی را پیشه سازند، در عین حال كه به فكر ایجاد زمینه و آمادگی هستند.

بیشتر جوانان به دلیل واهمه از عدم اداره كامل زندگی، ازدواج را به تأخیر انداخته، تا پس از جمع‏آوری و اندوخته كردن مال و اطمینان كامل، گام پیش نهند ، امّا اغلب، دغدغه‏ها روا نیست ، زیرا با حداقل‏ها نیز می‏توان آغاز كرد ، چون رزق و روزی، در گرو ازدواج است.(7) رسول خدامی‏فرماید: «خانواده تشكیل دهید كه  برای شما روزی‏آور است»(8)و می‏فرماید: « ازدواج كنید كه ثروت و روزی می‏آورد».(9)

سخنان فوق، امیدآفرین‏ترین جملاتی است كه جوان با الهام از آن ها دلیر گشته ، توان و نیرویش را به تحرك  چند برابر وا می‏دارد ، تا در سایه فضل و لطف الهی،  زندگی سرشار از صفا و زیبایی را بنیان نهد؛ زیرا « اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خویش بی‏نیاز خواهد كرد و خدا، گشایشگر داناست».(10)

 گرچه نباید بي حساب و بدون سنجش دست به ازدواج زد . لازم است كه شرایط اقتصادي و توانایی هاي مالي هم لحاظ شود ، ولي وعده  خداوند را نیز نباید فراموش كرد كه قول داده است تنگدستي را به غنا تبدیل كند و جایي براي بیم از فقر باقي نگذارد. پس ایجاد روحیه توكل و اعتماد به لطف الهي ، بعد مثبت دیگري از تشكیل خانواده است .

خداوند  ضمن دستور به ازدواج با دختران و جوانان شایسته و صالح مي فرماید:«ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم (11)؛چنانچه تنگدست و فقیر باشند ، خداوند آنان را از فضل خویش بي نیاز و توانگر مي سازد ، خداوند وسعت بخش و داناست ».

 پیامبر  فرمود:«من ترك التزویج مخافه العیلة (الفقر) فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله عزوجل یقول : ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله (12) ؛

كسي كه از بیم فقر و تنگدستي ازدواج نكند ، به خداوند بدگمان شده است ، خدایي كه می فرماید: اگر فقیر باشند ، خدا از فضل خویش آنان را بي نیاز و غني مي سازد».

در حدیث رسول خدا توصیه شده كه ازدواج كنید ، زیرا  براي شما روزي آورتر است:«اتخذوا الاهل فانه ارزق لكم ».(13)

نیاز عاطفی ، نیازی است كه انسان پس از پشت سر گذاشتن دوران كودكی و نوجوانی ، وجود آن را ملموس تر احساس می كند . تفاوتی نمی كند كه انسان تا قبل از جوانی در فضای محبت آمیزی بزرگ شده باشد یا خیر . هر چقدر انسان والدین مهربان و دلسوزی داشته باشد و هر چقدر برادران و خواهران مهربان و هر چقدر دوستان خونگرم و صمیمی داشته باشد ، باز  احساس می كند هنوز تشنه یك نفر دیگر است ، تشنه محبت ورزیدن و مورد محبت قرار گرفتن .

نیاز عاطفی نیازی است كه حتی انسان وقتی در میان انسان های مهربان هم قرار دارد ،وجود آن را حس می كند . احساس می كند یكی دیگر باید باشد تا با او راحت تر حرف های دلش را بزند ،محبتش را عرضه كند و سنگ صبورش  باشد.

 این عطش و نیاز را نسبت به جنس مخالف خود هم می بیند . در این میان ، هیچ چیزی نمی تواند به این نیاز حقیقی و مهم ، به طیبی و طاهری و گوارایی ازدواج ، پاسخ دهد . به واسطه وجود این نیاز است كه وقتی انسان در كنار همسر قرار می گیرد ، به انس و آرامش می رسد .این  آرامش نه یك امر مجازی و قرار دادی است ، بلكه امری حقیقی و فطری است كه بر حسب خلقت ما طرح ریزی شده است .

 و من ایاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها و جعل بینكم موده و رحمه انّ فی ذلك لایات لقّوم یتّفكّرون ( 14 )

؛ از نشانه های او این است كه برای شما از جنس خودتان جفتی آفرید تا در كنار او آرامش یابید . میان شما مودت و رحمت قرار داد و در این كار نشانه هایی است برای كسانی كه تفكر می كنند .

همسر ، كسی است كه وجود ما را از تنها بودن ، به یك وجود مجموعه دار و كامل تر  تبدیل می كند . به واسطه  تكمیل شدن و ارضا شدن چند بعدی است كه وجود ما آرام تر و تسكین یافته تر می شود .

 

پی نوشت ها:

1 .  روم (30 )،آیه 21.

2 . سفینه البحار، ج 1، ص 561.

3. بقره(2)آیه187.

4. وسائل الشیعه، ج 14، ص 5، حدیث 11.

5. جوانان و انتخاب همسر، علي اكبر مظاهري، ص 45.

6. گفتار فلسفي، جوان، محمد تقي فلسفي؛ در جستجوي همسر، محسن طالعي نیا؛ جوانان و انتخاب همسر، علي اكبر مظاهري.

7. مكارم‏الاخلاق، ج‏1، ص‏43.

8. بحارالانوار، ج‏103، ص‏217.

9. مكارم‏الاخلاق، ج‏1، ص‏43.

10. نور(24) آیه 32.

11.همان، آیه 32.

12. وسائل الشیعه ، ج 14، ص 24.

13.همان.

14.روم ،آیه 21.

چه ساعتي از شبانه روز براي خواندن خطبه عقد خوب و چه ساعتي بد است؟
در شرع مقدس زمان خاصي براي اجراي عقد ازدواج بيان نشده است. ولي گفته شده كه در بعضي زمانها عقد خوانده نشود. از جمله: ...

چه ساعتي از شبانه روز براي خواندن خطبه عقد خوب و چه ساعتي بد است؟

در شرع مقدس زمان خاصي براي اجراي عقد ازدواج بيان نشده است. ولي گفته شده كه در بعضي زمانها عقد خوانده نشود. از جمله:

1- زماني كه قمر در عقرب است، كه در بعضي تقويم هاي نجومي ساعت ورود و خروج ماه به عقرب را بيان كرده اند.

2- ايام شهادت ائمه اطهار (ع)

زمان خوب براي اجراي عقد:

1- ايام ولادت ائمه اطهار(ع)

2- اعياد اسلامي از جمله؛ عيد قربان و غدير و ...

 

كتابهايي را معرفي مي كنيم كه مي توانيد به آنها مراجعه كنيد:

1- راهنماي نو عروسان و تازه دامادها؛ نادعلي صالحي؛ قم انتشارات ارغوان دانش.

2- ازدواج مكتب انسان سازي، شهيد دكتر پاك نژاد (2 جلد)

 3ـ بهشت خانواده، مرحوم دكتر مصطفوي (2 جلد)

  4ـ ايجاد صميميت در زوجين،  قبادي.

5- تقويم زناشويي؛ دانشگاه تهران.

6- تقويم هاي نجومي ديگر كه در بازار وجود دارد.

اما در مورد اينكه ساعات شبانه روز چه حكمي دارد دليل خاصي نداريم و در هر ساعتي از شبانه روز اشكالي ندارد كه خطبه عقد اجرا شود. موفق باشيد.

در واقع چه مباحثی را می بایست عنوان و مشخص نمایند؟
گاهی دختران و پسران در صدد هستند تا با مطرح ساختن انبوهی از پرسش های گوناگون، به بالاترین اطلاعات درباره فرد دست یابند؛ اما متأسفانه توانایی پرسشها محدود است...

هنگامی كه دختر و پسر باید بنشینند و به اصطلاح سنگ های خود را وا بكنند در واقع چه مباحثی را می بایست عنوان و مشخص نمایند؟

گاهی دختران و پسران در صدد هستند تا با مطرح ساختن انبوهی از پرسش های گوناگون، به بالاترین اطلاعات درباره فرد دست یابند؛ اما متأسفانه توانایی پرسش ها محدود است و برخی اطلاعات ضروری از دید افراد مخفی می ماند. این در حالی است كه بسیاری از اطلاعات در خلال گفتگوی هدفمند دریافت خواهد شد.

یكی از مسائلی كه اغلب دختران و پسران در آستانه ازدواج بسیار درباره آن ابراز نگرانی میكنند، نوع و تعداد پرسشهایی است كه باید از یكدیگر بپرسند. این در حالی است كه افرادی نیز تلقین میكنند كه باید بتوانید سؤالات بیش تری را مطرح سازید تا به شناخت كامل تر دست بیابید. به همین دلیل، گاهی افراد با فهرستی بلند و طولانی از پرسشها در جلسه گفتگو حاضر شده و گویا آن را را با جلسه بازجویی یا گزینش استخدامی اشتباه میگیرند. این در حالی است كه فراوانی پرسشها اغلب نامطلوب هستند و مانعی برای یك ارتباط محسوب میگردند. در نتیجه، فرایند ارتباط را مختل ساخته و عملاً جریان تبادل اطلاعات متوقف میگردد و دستیابی به اطلاعات اساسی و عمیقتر كه مهمتر نیز هستند، ناممكن میگردد.

از سوی دیگر، با توجه به این میل اشباع ناشدنی، هر از گاهی شاهد آن هستیم كه برخی از افراد غیر متخصص، تعداد بی‌‌شماری از این گونه پرسشها را با عنوان «فهرست طلایی» فهرست میكنند. انتظار دارند كه بر پایه آن ها، دختر یا پسر به كشف حقایقی بیبدیل درباره فرد مقابل نایل آیند. برخی از فهرستها مشتمل بر صدها پرسش بوده و به نظر میرسد كه طرح و پاسخدهی به آن ها به ساعتها زمان نیاز دارد و عملاً امكانپذیر نباشد. برخی ایرادات دیگر نیز متوجه پرسشهایی است كه از سوی متخصصان تهیه و تأیید نشده است و كاملاً سادهنگرانه، جزیی و مشكلزا هستند.

پرسشها همواره ابزاری مناسب برای دستیابی به اطلاعات به شمار میآمدهاند. اما متأسفانه هنگامی كه پرسشها به منظور درخواست اطلاعات مربوط به افراد یا اسرار ایشان باشد، به شدّت با خطر تحریف و دستكاری رو به رو هستند. همه ما ممكن است به بهتر نشان دادن خود روی آوریم. عقاید واقعی خودمان را پنهان نماییم. این یكی از ایرادات همیشگی است كه پرسشنامهها با آن رو به رو هستند. بنابراین، باید میزان توان پرسش نامهها را در مشخص ساختن واقعیتها در نظر داشته باشیم. گمان نكنیم كه در صورت تهیه یك پرسش نامه طولانی، نسبت به تمام حقایق آگاه خواهیم شد؛ چرا كه به خوبی میدانیم كه ارزش مشاهده در محیط رفتاری اجتماعی و بینفردی، به مراتب افزون تر از چند پرسش معمولی است. پس اشتیاق خود را نسبت به جمعآوری هزاران نوع پرسش تعدیل نمایید. در مقابل، تلاش كنید تا پرسشهای شما جامع بوده و همه ابعاد را در بر گیرند. به هر حال، در ادامه یادآوری برخی نكات دیگر شما را با فنون پرسوجو آشنا خواهد ساخت.

1. گاهی مطرح ساختن یك پرسش، میزان علاقه یا حساسیت شما را نسبت به یك مسئله نشان میدهد. بیم آن میرود كه فرد مقابل، به علاقه و یا عدم علاقه شما پی برده و حقیقت را پنهان نموده و مسئله را همان گونه كه مورد نظرتان است، جلوه دهد. نمونه:

- نظر شما درباره حجاب و نماز چیست؟

2. گاهی به كارگیری یك پرسش به گونهای خاص این وضع را پدید میآورد.

نمونه:

- آیا شما نسبت به نماز بیتفاوت هستید؟

در این صورت، پاسخی موافق دریافت خواهید نمود و فرد با احتمال بیش تری عقاید خودش را پنهان می كند.

- خیر، ابداً. من كاملاً مقید هستم. اتفاقاً نماز شب هم میخوانم! (من همانم كه شما می‌‌خواهید!)

3. گاهی زبان بدن (حركات بدنی) هنگام مطرح ساختن پرسش این وضع را پدید میآورد.

4. گاهی نیز طرح پرسش در یك قالب نامناسب فرد را به یك واكنش تدافعی و متضاد سوق میدهد؛ هر چند با اصول مطرح شده از سوی شما موافق یا همعقیده باشد. بنابراین، فرد از آن جهت كه مورد قضاوت زودرس شما قرار گرفته است، متأثر می گردد و تلاش می كند تا از خود دفاع كند.

نمونه:

- نمیدانید كه نباید با دیگران با خشونت رفتار كرد؟

- اتفاقاً چرا با بعضی افراد باید همین گونه رفتار كرد؛ چون زبان آدمیزاد سرشان نمی شود.

ممكن است تلقی نمایید كه با به كار گیری این ترفند، به بخشی از خصوصیات فرد مقابل دست یافتهاید. به كارگیری این فن، تنها هنگامی ارزنده خواهد بود كه واقعاً اهدافی فراپیامی را در نظر داشته باشید. برقراری ارتباط، صرفاً راهی برای آزمودن خلق و خوی فرد باشد. با مطرح نمودن پرسشها به صورت نامناسب، برخی واقعیات مهم از نظر شما پنهان خواهد ماند.

در مراسم خواستگاری راهكارهایی برای پیبردن به برخی زوایای شخصیتی طرف مقابل وجود دارد، از جمله:

1. سؤال مستقیم:

طرح سؤالات مستقیمی مانند: «آیا خود را فرد صبوری میدانید؟»، یا «آیا دیگران شما را فرد صبوری میدانند؟»، میتواند تا حدودی واقعیت وجودی طرف را به شما بنمایاند. اگر زیرك باشد، از چگونگی پاسخ وی تا حدودی به پس ذهن پاسخ دهنده پیخواهید برد. میتوانید این گونه سؤال كردن را در غیر مراسم خواستگاری در بین دوستان و آشنایان خود آزمایش نمایید.

2. سؤال غیر مستقیم:

مثلاً: «اگر یه روز بیهیچ دلیل خاصی از غذای شما ایراد بگیرم، واكنش شما چه خواهد بود؟ یا ...».

3. تحقیقات محلی از همسایگان، دوستان و همكلاسیها و همكاران:

تحقیقات اگر به صورت همه جانبه صورت پذیرد، در بیش تر موارد زوایای پنهان و پیدای طرف مقابل را برای شما آشكار میسازد؛ مثلاً اگر 5 نفر مختلف به یك سؤال خاص یك جور جواب دادند، میتوان تا حد زیادی به صحت پاسخ آنان ایمان آورد.

4. دقت در «زبان بدن» طرف مقابل:

در برخی موارد، «زبان بدن» ما انسانها، از «زبان سر» ما پیامهای بیش تری (از درونیات ما) به طرف مقابل منتقل میكنند. اگر كمی دقت نمایید، از شیوه تكان دادن و استفاده از سر، دست، صورت، چشم و ابرو و... به برخی نكات مخفی طرف مقابل پیخواهید برد.

برخی رفتارها مانند عصبی صحبت كردن و انفجاری برخورد نمودن، در موارد بسیاری نشان از روحیه ناشكیبا و اضطراب دارد. صبوری و خوشاخلاقی، در پرتو سلامت روان (مانند اضطراب كنترل شده، فقدان وسواس و افسردگی و...) صورت میپذیرد.

در برخی موارد ویژه و اندك، برای اطمینانبیش تر در خصوص مطلوبیت دختر یا پسر، مراجعه به یك مشاور ازدواج ضرورت مییابد؛ چرا كه اطلاع از برخی ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی هر شخص، از عهده فرد غیر كارشناس بیرون است. این امر نیازمند انجام یكسری تستهای روانشناختی و مصاحبههای تشخیصی میباشد.

اگر نسبت به آنها كوتاهی موجبات نارضایتی پدرومادر را فراهم نمایند؟
« وَ قَضی ربّك الاّ تعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احساناً، اِمّا یبلُغَنَّ عندك الكَبر احدُهما او كلاهما فلا تقل لهما اُفٍّ وَلا تنهر هما و قل لهما قولاً كریما»

فرزندان چه وظیفه ای نسبت به پدر و مادر خود به عهده دارند كه اگر نسبت به آنها كوتاهی كنند ممكن است موجبات نارضایتی پدرومادر را فراهم نمایند؟

خداوند در قرآن كریم می‏فرماید:« وَ قَضی ربّك الاّ تعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احساناً، اِمّا یبلُغَنَّ عندك الكَبر احدُهما او كلاهما فلا تقل لهما اُفٍّ وَلا تنهر هما و قل لهما قولاً كریما؛

پروردگار تو فرمان داد كه جز او نپرستید و به پدر و مادر نیكی كنید.هرگاه یكی از ایشان یا هر دو نزد تو به پیری رسند، به آن ها افّ (سخن ناخوش) مگو و بر آن ها بانگ و فریاد مزن و با ایشان گفتار نیكو بگو».(1)

در این آیه بخشی از وظایف فرزندان مشخص گشته :

1- احسان و نیكی ؛ مصادیق احسان مشخص است از قبیل: هدیه دادن، برآوردن  نیازهای آن ها، انجام دستور،رابطه گرم و صمیمی و...؛

2- ادب در گفتار؛ پرهیز از سخنان ناخوش‏آیند و تند و خشن و هم‏چنین پرهیز از بلند كردن صدای خود در مقابل آن ها؛

در آیه بعد وظایف دیگری بیان شده است:« واخفِضْ لهما جَناح الذُّلّ من الرحمة و قل ربّ ارحَمْهما كما رَبَّیانی صغیرا  » (2)كه عبارتنداز:

1- تواضع و فروتنی در مقابل آن ها؛ این مسأله به حدی مهم است كه از آن به گستراندن بالِ  فروتنی در مقابل آن ها تعبیر شده است.

2- دعاهای خیر برای آن ها.

امام صادق علیه السلام در مورد معنای احسان مورد نظر در آیه میفرماید: "احسان آن است كه با آنان رفتار نیكو داشته باشی . آن ها را مجبور نكنی چیزی را كه احتیاج دارند، از تو بخواهند، اگرچه بینیاز باشند، یعنی پیش از این كه بخواهند، در اختیارشان قرار دهی". (3)

هم چنین می فرماید: "اگر چیزی كم تر از "اُف" بود، خداوند از آن منع می­كرد و این كلمه از پست ترین عقوق و نافرمانی است، حتی نگاه تند به پدر و مادر كردن از اقسام عاق شدن است". (4)

در روایت دیگر یكی از مصادیق عاق والدین، اندوهگین كردن آن ها ذكر شده است؛ امام صادق علیه السلام می فرماید: "كسی كه پدر و مادرش را غمناك كند، نافرمانی آن ها را كرده است". (5)

علامه مجلسی می گوید: "عقوق والدین به این است كه فرزند حرمت آن ها را رعایت نكند و بی ادبی نماید. آن ها را به سبب گفتار یا رفتار برنجاند و آزار و اذیت كند. در چیزهایی كه عقلاً و شرعاً مانعی ندارد، از آن ها نافرمانی نماید و این عقوق گناه كبیره است". (6)

شخصی از رسول اكرم صلی الله علیه و آله سؤال كرد: حق پدر بر فرزندش چیست؟ حضرت فرمود: "او را به اسم صدا نكند و جلو او راه نرود. قبل از او ننشیند و كاری نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند". (7)

البته مهر و مودت به والدین به دوران حیات آن ها اختصاصی ندارد، بلكه باید پس از فوت آن ها نیز ادامه داشته باشد. امام باقر علیه السلام می فرماید:

"بنده ای در حال حیات پدر و مادرش به آن ها نیكوكار است، ولی پس از مرگ آن ها را فراموش می كند. بدهی ایشان را نمی پردازد. برای آن ها طلب رحمت نمی كند. خداوند او را عاق والدین ثبت می نماید اما بندة دیگری در حال حیات عاق والدین است، ولی پس از مرگ با دعا و استغفار آن ها را یاد می كند. خداوند او را نیكی كننده به والدین ثبت خواهد كرد". (8)

پی نوشت ها:

1. اسراء(17) آیة 23 و 24.

2. همان،آیه24 .

3. اصول كافی، ج 3، ص 230، مؤسسة دار الحديث العلمية الثقافية، قم‏ 1429 ق- 1387 ش.‏

4. مرآت العقول، ج 10، ص 375.

5. بحارالانوار، ج 75، ص 204، موسسه الوفاء ،بیروت،1404ق

6. گناهان كبیره، ج 1، ص 120، جامعه مدرسین،قم،1376ش.

7. بحارالانوار، ج 71، ص 45.

8. اصول كافی، ج 3، ص 238.

مسئولیت فرزندان بیشتر است یا والدین؟
هر یك از فرزندان و والدین وظایف مخصوص به خود را دارند و حیطه وظایف انها با هم فرق دارد و وظایف هر یك به اندازه خودشان زیاد است و اساسا این سوال بسیار كلی است...

مسئولیت فرزندان بیشتر است یا والدین؟

هر یك از فرزندان و والدین وظایف مخصوص به خود را دارند و حیطه وظایف انها با هم فرق دارد و وظایف هر یك به اندازه خودشان زیاد است و اساسا این سوال بسیار كلی است و باید ابتدا وظایف هر یك را بشناسیم بعد می بینیم كه وظایفآنها با هم فرق دارد و در بعضی موارد وظیفه فرزند بیشتر است و در بعضی موارد وظیفه والدین  مثلا در احترام گذاشتن وظایف فرزند بیشتر از والدین است. ولی در تهیه لوازم مورد نیاز و تادیب و تعلیم و تربیت وظیفه والدین بیشتر است.لذا توصیه می كنیم با مطالعه در خصوص تربیت فرزندان و وظایف متقابل والدین و فرزندان تحقیق و مطالعه داشته باشید تا این تفاوت را درك كنید.در این خصوص این دو كتاب را پیشنهاد می كنیم:

1. تربیت كودك در جهان امروز؛ بهشتی، قم: مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1377.

2.حقوق فرزندان در مكتب اهل بیت(ع)؛ طبسی،  با مقدمه آیت الله معرفت، قم: مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1376

در اسلام تا چه اندازه بايد از پدر و مادر تبعيت نمود؟
تنها اطاعت از والدين در جهت معصيت خدا جايز نيست، ولي احترام و خوش‏رفتاري با آنان همواره لازم است.

در اسلام تا چه اندازه بايد از پدر و مادر تبعيت نمود؟

اگر دستورات آن ها در تناقض با تصميم گيري خود فرد باشد استقلال فردي دچار خدشه نمي شود؟

مهم ترين چيزهايي كه به عنوان  وظايف فرزندان يا حقوق والدين در آيات و روايات آمده، به شرح زير است:

 الف - قرآن:

1- احسان ونيكي به والدين،

2- تعظيم و احترام والدين در گفتار و رفتار،

3- نهايت تواضع وخشوع در برابر آنان،

4- دعا واستغفار در حق آنان،

5- شكر وسپاس خدا به خاطر نعمت وجود والدين،

6- نرنجاندن آنان،

 خداوند  در هفت آيه قرآن، مردم  را به احسان و نيكي به پدر و مادر فرمان داده  و حقوق آنان را برشمرده است. آيات عبارتند از:  

بقره، آيه 83؛ نساء، آيه  36؛ انعام، آيه 151؛ اسراء ، آيه 23.

عنكبوت، آيه  8؛ لقمان، آيه  14؛ احقاف، آيه  15.

در سوره اسراء فرموده: و خداي تو حكم فرموده كه جز او هيچ كس را نپرستيد. درباره پدر و مادر نيكويي كنيد. اگر يكي يا هر دو پير و سالخورده شوند، كلمه‏اي كه آنان را رنجيده خاطر كند، بر زبان نياوريد. كم ترين آزاري به آنها نرسانيد. با ايشان با اكرام و احترام سخن بگوييد. همواره بال و پرتواضع و تكريم را با كمال مهرباني نزدشان بگسترانيد و بگو: پرودگارا ! همان گونه كه پدر و مادرم مرا از كودكي با مهرباني صيانت وحفاظت كردندو به پرورش وآموزش من پرداختند، تونيز در حق آنها رحمت و مهرباني فرما.

در سوره لقمان فرموده:... شكر من و شكر پدر و مادرت را به جاي آور ...  اگر آنها تو را به شرك دعوت كردند،  از آنان اطاعت مكن، ولي در دنيا با آنها به حسن خلق رفتار و مصاحبت كن.

تنها اطاعت از والدين در جهت معصيت خدا جايز نيست، ولي احترام و خوش‏رفتاري با آنان همواره لازم است.

ب- روايات:

افزون برحقوقي كه در آيات براي والدين شمرده شده، وظايفي نيز در روايات براي فرزندان در مورد پدر و مادربيان شده كه مهم ترين آن عبارتند از:

1-  شناخت حقوق آنها و دقت در اداي آن،

2- معرفت به جايگاه والدين در نظام آفرينش و نزد خدا،

3- آنان را اصل و ريشه وخود را فرع وشاخه ونيازمند دعا واستغفار آنان دانستن،

4- همان گونه كه جهت احترام  نبايد پيامبر را به اسم صدا كرد، پدر ومادر را نيز نبايد به اسم صدا كرد،

5- برفرزند لازم است هنگام راه رفتن جلو و پيشاپيش والدين راه نرود،

6- موقع نشستن مواظب باشد جلوي آنان ننشيند و به پدر و مادر پشت نكند،

7- موقع حرف زدن صداي خود را بلندتر از صداي آنان نكند،

8- در جلوي ديدگان شان لباسش را در نياورد و يا با آنان حمام نرود،

9-  تواضع و خوشخويي و گشاده‏رويي در برابر آنان.

10- تلاش براي تأمين نيازهاي آنان پيش از درخواست.(1)

امام سجاد(ع) در رساله حقوق مي‏فرمايند:  و اما حق ابيك فتعلم انه اصلك و انك فرعه و انك لولاه لم تكنفمهما رأيت في نفسك مما يعجبك فاعلم ان اياك اصل النعمه عليك فيه واحمداللّه‏ واشكره علي قدر ذلك ولا قوه الا بالله.

اما استقلال شما با اين اطاعت نه تنها خدشه دار نمي شود. بلكه خداوند به بركت اين تبعيت راه صحيح را در مقابل شما قرار مي دهد. اما بايد توجه داشت كه از آنجا كه پدر ومادر معصوم نيستند در مواردي كه يقين داريد اشتباه مي كنند با واسطه قرار دادن كسي كه در خانواده از او حرف شنوي وجود دارد اين اشتباه را به آنها تذكر دهيد و خودتان مستقيما به آنها چيزي نگوييد.

پي نوشت ها:

1. شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، دار الكتب، 1364 ش، چ 2، ج11، ص 389.

چگونه آن را می توانیم جبران كنیم؟
پدر و مادر سمبل نیكی و احسان به فرزند هستند . از جان و مال خود برای پرورش او مایه می گذارند. سزاوارترین انسان‏ها برای احترام و قدردانی‏اند. بهترین احترام ...

اگر در كودكی رفتار ناپسندی با پدر و مادر خود داشته باشیم ،چگونه آن را می توانیم جبران كنیم؟

پدر و مادر سمبل نیكی و احسان به فرزند هستند . از جان و مال خود برای پرورش او مایه می گذارند. سزاوارترین انسان‏ها برای احترام و قدردانی‏اند. بهترین احترام و قدرشناسی، محبت و اطاعت از آن‏ها است.بر اسا س آیات و روایات فراوانی كه بر ضرورت نیكی به پدر و مادر و بدون خشونت سخن گفتن با ایشان تأكید دارد، بی توجهی و بی احترامی به پدر و مادر و نافرمانی از والدین، از گناهان كبیره محسوب می‏شود. این مسئله به قدری مهم است كه پیامبر اكرم (ص) فرمود: "خشنودی خداوند در گرو خشنودی والدین و خشم او در گرو خشم والدین است". (1)

حال اگر كسی بر اثر غفلت و نادانی در ایام كودكی رفتار ناپسندی با پدر و مادر خود داشته ، باید چگونه جبران كند؟

 اگر این رفتار ناپسند در زمانی بوده كه هنوز مكلف شرعی نبوده ، اشكالی ندارد و چیزی برعهده او نیست. اما اگر بعد از تكلیف شرعی او بوده ، گنهكار است و باید جبران كند.

گناه بی احترامی و توهین  به پدر و مادر هر چند بزرگ و عظیم است و رهایی از آن و جبران گذشته بسیار سخت و مشكل است، ولی فرزند، می‏تواند با عذرخواهی و احسان، گناه گذشته را جبران كند . این با فضل و لطف الهی پیمودنی و تحقق یافتنی  است، از درگاه الهی نباید مأیوس و نا امید شد، چه آن كه یأس از رحمت خدا پس از شرك به خدا بزرگ ترین گناه است.

 از حالت بیداری كه در وجود شما ایجاد شده و آتش سوزان پشیمانی، درون شما را شعلهور كرده است ، استفاده كنید . با توبه گذشته را جبران نمایید، مطمئن باشید توفیق الهی شامل حال شما خواهد شد . نسبت به والدین ، اگر زنده اند ، تا می توانید با زبان خوش و رفتار نیكو برخورد كنید . با عمل خویش و احسان به والدین ، رضایت ایشان را جلب كنید و اگر از دنیا رفته اند، با انجام كار خیر و صدقه و قرائت قرآن و انجام زیارت معصومان ...و هدیه به آن ها ، روح ایشان را شاد نمایید.

 

پی نوشت :

1.بحار الأنوار، علامة مجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت ، 1404 ه ق، ج 71، ص 80.

چه باید كرد؟
اگر چه والدین در برابر ظلم ها و كارهای زشت خود در پیش گاه خداوند مسئول هستند و اگر در حق فرزند ظلم كنند، گناه كارند، ولی این برخورد آن ها، رفتار بد فرزند را ...

از نظر اسلام در مواردی كه پدر و مادر انسان دچار اشتباه میشوند و آن اشتباه متوجه ما است و مارا ناراحت میكند چه باید كرد؟

اگر چه والدین در برابر ظلم ها و كارهای زشت خود در پیش گاه خداوند مسئول هستند و اگر در حق فرزند ظلم كنند، گناه كارند، ولی این برخورد آن ها، رفتار بد فرزند را توجیه نمی كند و بی مهری به پدر و مادر درهر شرايطي جايز نيست و احترام والدین در هر صورت واجب است . حتی روایت داریم كه امام صادق علیه السلام می فرماید«:َ مَنْ نَظَرَ إِلَي أَبَوَيْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاةً(1)

هر كسی به والدین خود غضبناك نگاه كند در حالی كه آنها به او ظلم كرده اند، خداوند هیچ نمازی را از او قبول نمی كند»

پس وقتی با وجود ظلم آنها، نمی توانیم نگاه بد به آنان بكنیم، حتما مجاز نیستیم برخورد بدی كنیم یا حرف بدی بزنیم، توصیه می كنیم شما با تحمل و سعه صدر، این كار اشتباه آن ها را ببخشید و برخورد نامناسب نداشته باشید. در ضمن گاهی والدین به اشتباه خود پی می برند ولی برای حفظ غرور یا شأن خود ،حاضر به عذرخواهی نیستند، این كه به اشتباه شان پی می برند، نكته مثبت و خوبی است و از تكرار این رفتار جلوگیری می كند.

در هر حال شما هیچ عكس العمل منفی نشان ندهید.

می توانید از طریق واسطه ای كه در جریان كار آن ها بوده است، ناراحتی خود را از رفتار یا كردارشان، به گوش آنها برسانید،ولی برخورد نامناسب نكنید.

این گونه خدا از شما راضی است و برخورد خوب تان با آن ها باعث جلب الطاف خداوند می شود و توفیقات الهی شامل حال تان خواهد شد.

برای ارائهء اطلاعات بیشتر و دریافت راهنمایی كاربردی تر می توانید با بخش تلفنی مركز(09640 بدون كد) تماس گرفته و از نظرات كارشناسان اخلاق خانواده بهره مند گردید.

موفق باشید

پی نوشت:

1. ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجري شمسي، ج 2، ص 348.

چگونه رابطه ام را با پدر و مادرم خوب كنم؟
«وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني صَغيراً براي ايشان از روي مهرباني جنبه فروتني و افتادگي پيش ...

چگونه رابطه ام را با پدر و مادرم خوب كنم؟

نيكي و احسان به پدر و مادر برترين وسيله قرب به خداوند و شريف ترين سعادت هاست، و از اين رو آيات و اخبار بسيار در ترغيب به آن وارد شده است. خداي سبحان مي‏فرمايد:

 «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني صَغيراً ؛ (1) براي ايشان از روي مهرباني جنبه فروتني و افتادگي پيش آر و بگو پروردگارا پدر و مادر مرا رحمت كن چنانكه مرا در كودكي پروردند».

و مي‏فرمايد:

 «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً ؛ (2) خدا را بپرستيد و چيزي را شريك او مسازيد و به پدر و مادر احسان و نيكي كنيد».

و رسول خدا صلي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «برّ الوالدين أفضل من الصّلاة و الصّوم و الحجّ و العمرة و الجهاد في سبيل اللّه؛ (3) نيكي به پدر و مادر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خدا برتر است».

و فرمود: «من أصبح مرضيّا لأبويه، أصبح له بابان مفتوحان إلي الجنّة ؛ هر كه روز آغازد و پدر و مادرش از او راضي باشند، دو در از بهشت بر او گشوده باشد».

 از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: «مردي نزد رسول خدا صلي اللّه عليه و آله و سلّم آمد و از نيكي به پدر و مادر پرسيد. سه بار فرمود: با مادر خود نيكوئي كن و سه بار فرمود: با پدر خود نيكوئي كن، و مادر را قبل از پدر ذكر كرد».

از امام صادق علیه السلام سؤال شد «چه اعمالي بهتر است؟ فرمود: نماز در وقت، و نيكوئي با پدر و مادر، و جهاد در راه خدا». (4)

پرسیده اید :" چگونه رابطه ام را با پدر و مادرم خوب كنم ؟" در پاسخ به چند نكته اشاره می كنیم :

1- با احترام و نیكی با آنها رفتار نمائید.

2- از اوامرشان اطاعت نمائید! اگر به هر دلیل برخورد غیر صحیحی ازپدر و مادر دیدید لازم است سكوت كنید یا از روبرو شدن با ایشان خوددداری كرده و آن جا را ترك كنید به شرط آن كه مقصر نباشید وگرنه می بایست عذر خواهی كنید. البته سخت است و تعدیل رفتار در زمان كوتاه به دست نمی آید، بلكه تغییر هر حالتی در انسان خصوصاً اگر همراه با عادت باشد، بسیار مشكل و حتی طاقت فرسا می نماید. پس لازم است به طور مداوم با خود تلقین كرده و از قبل خود را برای هر برخوردی آماده كنید تا بتوانید از این ره آورد با توجه به تجربیات كسب شده رفتارتان را تعدیل كنید. این موضوع را همواره جلو چشمانتان در نظر بگیرید كه مادر دوست و آشنا و یا رفیق نیست. او همه چیز انسان و سرمایه آدمی است.

البته در مواردی كه اختلاف نظر با ایشان دارید، سعی كنید با آرامش و متانت برخورد كنید و به فواید یا  زیان های انجام كارتان فكر كنید بعد تصمیم بگیرید تا رفع مشكل بشود.

3- از كارها و رفتاری كه موجب آزارشان می شود دوری اجتناب كنید؛در جایی كه اطاعت نكردن  موجب آزارشان  شود، اطاعت شان لازم و واجب می گردد مگر این كه اطاعت شان باعث ترك واجب یا فعل حرام با شد مثلا  بگویند نماز نخوان ، در این صورت اطاعت شان حرام است.

قرآن می فرماید: «وَ إِنْ جاهَداكَ عَلي‏ أَنْ تُشْرِكَ بي‏ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبيلَ مَنْ أَنابَ إِلَيَّ ؛ (5) و هرگاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزي را همتاي من قرار دهي، كه از آن آگاهي نداري (بلكه مي‏داني باطل است)، از ايشان اطاعت مكن، ولي با آن دو، در دنيا به طرز شايسته‏اي رفتار كن؛ و از راه كساني پيروي كن كه توبه‏كنان به سوي من آمده‏اند».

4- با انجام بعضی امور  مثل بوسیدن دست، بلند شدن جلوی پایشان، با محبت نگاه كردن و ... نیز خشنودیشان را جلب كنید.

موفق باشید.

 

پی نوشت ها :

1. الاسرا (17) آیه 24 .

2. النساء (4) آیه 36 .

3. سيد جلال الدين مجتبوي‏، علم اخلاق اسلامي ( ترجمه جامع السعادات)، انتشارات حكمت‏، تهران‏، چاپ چهارم‏،1377 ش، ‏ج2، ص353 .

4. همان، ص 355 .

5. لقمان (31) آیه 15.

اگر زني بی دليل از انجام وظايف زناشويي خود استنكاف كند وظيفه مرد چیست؟
در اسلام زن و شوهر در حقوق و تكاليفي كه خداوند در اين پيمان متقابل بر آنان واجب فرموده هردو مطيع خداوند هستند.

اگر زني بدون دليل موجه از انجام وظايف زناشويي خود استنكاف كند وظيفه مرد چيست؟

در اسلام زن و شوهر در حقوق و تكاليفي كه خداوند در اين پيمان متقابل بر آنان واجب فرموده هردو مطيع خداوند هستند.

در ازدواج براي زن و شوهر اهداف مشتركي هست كه ازدواج بر اساس آن شكل مي گيرد و اين اهداف حقوق و تكاليف مشترك و اختصاصي را بين زن و مرد ايجاد مي نمايد كه بر اساس نقش هاي جنسيتي هر يك از زوجين وضع شده است.

- تعريف نشوز:

نشوز در زن بدين صورت است كه زن اطاعت شوهر – در ارتباط با تمكين جنسي – خارج شود و همچنين امور نفرتآوري كه با كاميابي جنسي از زن منافات دارد را از خود دور نكند. حتي اگر به تميزي و نظافت خود اهميت ندهد و با خواست شوهر از آرايش و زينت خويش خودداري كند نيز، نشوز تحقق مييابد و همچنين اگر بدون اجازة شوهر از منزل خارج شود و مانند اين امور. ولي در اموري كه بر زن اطاعتش از مرد واجب نيست، اگر فرمان نبرد، نشوز تحقق نمييابد. بنابراين، اگر زن از انجام كارهاي منزل و نيازهايي كه مربوط به استمتاع مرد نيست سرباز زند، مثل: جارو كردن، خياطي، پخت غذا و حتي آوردن آب و آمادهسازي بستر خواب، ناشزه نميباشد».(1)

- نشوز زنان و وظيفۀ مردان در قبال آن:

مرد با توجه به حق مديريت و سرپرستي بر زن و پرداخت مهر و نفقه بايد در محدودۀ امور زناشويي به زن دسترسي داشته باشد و زن بايد فروتنانه خود را در اختيار شوهر قرار دهد. بنابراين، اگر زن از انجام اين وظيفة مهم سرباز زد، مرد ميتواند به نحور تدريجي كه هر كدام بر ديگري ترتب دارد و از ضعف رو به شدت مينهد، با زن «ناشزه» برخورد كند.

قرآن كريم سه راه حل را ارائه ميدهد:

الف- موعظه و اندرز به زن؛ كه هم راه پيشگيري از تحقق نشوز به هنگام ترس از آن و آشكار شدن علائم نشوز در زن ميباشد و هم در صورت تحقق نشوز، اولين قدم در راه درمان آن است.

گفتگو و اندرز و توجه دادن زن، به آثار زيانبار نافرماني او -چه دنيوي و چه اخروي- و باز گفتن احكام الهي و دستورات نبوي در اين زمينه، ميتواند تأثيرگذار باشد.

ب- در صورت عدم تأثير شيوة اوّل و ادامة نشوز زن، مرحله دوري گزيني از زن فرا ميرسد. در اين مرحله، مرد به عنوان قهر و هجر از زن، در بستر از وي كناره ميگيرد؛ مثلاً به هنگام خواب، پشت به زن كرده، عدم رضايت خود را از رفتار وي آشكار ميسازد؛ به آن اميد كه همين واكنش خفيف سبب تنبيه و توجه زن گردد.

در اختيار داشتن قلب مرد و جلب توجه عاطفي او، مهمترين خواسته يك زن است. او در آغوش مرد بودن را -بيش از ارضاي تمايلات جنسي- دليلي بر نفوذش در قلب مرد ميداند. از اين رو، بسترگريزي مرد بسيار از زنان را متنبّه ميسازد.

ج- در صورتي كه موعظه و هجر سودي نبخشيد، مرد ميتواند زن را تنبيه كند.

تعبير به «واضربوهن» صريح در اذن قرآن جهت تنبيه زنان ناشزه توسط شوهران است. البته همانطور كه در روايات و كلمات فقها آمده است، بايد اين تنبيه خفيف و ملايم باشد كه به كبودي و شكستگي و يا خوني شدن اندام نرسد.(2) البته با رفتاري كه سابقاً با همسر داشته ايد، نشان مي دهد كه اگر درست عمل كرده باشيد، با ناراحتي تان اذيت شده و سريعاً در روحيه اش تأثير مي گذارد. تا آنجايي كه مي شود اين مرحله توصيه نمي شود و غالباً هم جواب نمي دهد؛ آنچه كه ماندگاري دارد و در اين گونه مسايل مؤثر است، تنبيه عاطفي است نه تنبيه بدني! اين واكنش، در واقع نشانگر نهايت نارضايتي شوهر از نافرماني همسر است و اگر زني به زندگي زناشويي علاقمند باشد و به ادامۀ زندگي در كنار شوهر دلبسته باشد، متنبه ميشود و به خواست شوهر تن ميدهد.

- نكاتي كه توجه به آنها ضروري است:

1- مرد هرگز حق ندارد به بهانۀ اعمال اين امور، بر زن تعدي كند. هدف از انجام اين امور اطاعت پذيري زن است. بنابراين، وقتي زن از نافرماني و نشوز دست كشيد، در هر يك از اين مراحل سه گانه كه باشد، مرد حق تعدي و ستم و انتقال به مراحل شديدتر را ندارد. بدين معنا كه براي انتقام از آنچه زن انجام داده است و به آزار و ستم بر او نپردازيد و از ادامة تنبيه او دست برداريد.

2- يكي از ويژگيهاي زنان شايسته اين است كه زنان در امور زناشويي همواره در برابر شوهر مطيع و فروتنباشند. اين امر باعث تحكيم روابط خانواده مي شود. نشاط خانه كه به نوعي اجتماع كوچك محسوب مي شود، پيروزي و سربلندي اجتماع و جامعه را در بر دارد. البته بر شما لازم است انگيزههاي زن از نشوز را مورد بررسي قرار دهيد تا ريشه اي تر به مسأله نگاه كرده باشيد.

3- در پايان بحث ذكر اين نكته ضروري است كه شالودۀ زندگي زناشويي بايد بر عشق و عاطفه و وفاداري استوار باشد. اخلاق، نقش اساسي در زندگي زناشويي دارد و صرف عمل به قوانين و بدون گذشت و محبت و مدارا، روابط زوجين را به دو شريك تجاري كه هر يك از ديگري ميترسد و با گرفتن چك و سفته و ضمانت هاي كتبي و مانند آن مراقب يكديگرند، تبديل خواهد كرد.

مردان بايد از موقعيت خويش در خانواده سوء استفاده نكنند و با احسان و نيكوكاري در حق زنان و پرواي الهي در تصميمگيريها، از پاداش الهي بهرهمند شوند.

پينوشتها:

1. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج4، ص150، انتشارات دارالكتب اسلاميه، 1368ش.

2. سيد محمّدحسين طباطبائى، الميزان، ج4، ص 345، قم، اسماعيليان، 1371ش.

صفحه‌ها