هدف از ازدواج چيست؟ چرا بايد ازدواج كرد وقتي كه در زندگي مجردي راحت هستي و مشكلي نداري در حاليكه بسياري از افرادي كه ازدواج مي كنند مدام با همسر خود مشكل دارند
پرسشگر گرامي!
فلسفه و هدف ازدواج از منظر اسلام را در سه امر مي توان جستجو كرد: كمال، آرامش و بقاء نسل گرچه فوائد زيادي بر آن مترتب است.
مسير كامل شدن: شخصيت انسان پس از ازدواج به يك شخصيت اجتماعي تبديل مي شود. زيرا در پرتو ازدواج و زندگي مشترك خود را به شدّت مسئول حفظ همسر و تامين نيازهاي زندگي و تربيت فرزندان آينده تلقي مي كند و تمام هوش و ابتكار و استعدادهاي خود را به كار مي گيرد. بنابراين مي توان ازدواج را ماية رشد و كمال انسان دانست. در واقع خداوند انسان را به گونه اي آفريده كه بدون جنس مخالف ناقص است و با جنس مخالف كامل مي شود. هر كدام از دو جنس از نظر روحي و جسمي به هم وابسته اند و با قرار گرفتن در كنار هم يكديگر را تكميل مي كنند.
آرامش: مهمترين نيازي كه بر اثر ازدواج تامين مي شود نياز به آرامش و احساس امنيت و آسودگي است. اين نياز كه در سرشت آدمي ريشه دارد چنان مهم است كه خداوند در بيان فلسفه ازدواج مي فرمايد «از آيات و نشانه هاي خداوند آن است كه براي شما از جنس خودتان همسراني قرار داديم تا در كنار آنان آرامش يابيد.» در اوايل جواني احساس تنهائي بيهودگي و نداشتن پناهگاه انسان را فرا مي گيرد ازدواج و قرار گرفتن در كنار همسري شايسته و دلسوز اين احساس را از بين مي برد و او را به آرامش روحي مي رساند. اين احساس آرامش به ثبات فكري و روحي، وقار، احساس ارزشمندي و لذّت مي انجامد.
بقاء نسل: يكي از ثمرات بزرگ ازدواج، وجود فرزند و بقاي نسل آدمي است. توليد و تكثير نسل را نبايد كوچك و بي اهميّت شمرد. زيرا هدف آفرينش جهان، وجود انسان و پرورش و تكامل اوست. «توليد و پرورش انسانهاي خداپرست، نيكوكار و صالح، مطلوب خداي جهان آفرين است.»(1)
حال اگر بنا به سوء برداشت ما يا عمل اشتباه عده اي از ما در مواردي، ازدواج ها با مشكلاتي مواجه مي شود، نبايد همه آنها را زير سوال برد. بلكه بايد اثرات مفيد آن را ديد و با توجه به آن قضاوت نمود.
پي نوشت ها:
1. مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، ناشر دفتر تبليغات اسلامي، چاپ سوّم، 1374، ص134-148.