اخلاق

هديه به ائمه و اهل قبور می رسد؟
هدیه كردن ثواب براي انبيا و اوليا، امري شرعي و رايج در سيره مسلمانان است. اختصاص به فرقه خاصي ندارد. اگر هدیه كننده ثواب به خاطر خدا و با نام خدا هدیه كند، ...

آيا ثواب بعضي كارها راكه انجام مي دهم و هديه به ائمه و اهل قبور مي كنم به من هم مي رسد؟

هدیه كردن ثواب براي انبيا و اوليا، امري شرعي و رايج در سيره مسلمانان است. اختصاص به فرقه خاصي ندارد. اگر هدیه كننده ثواب به خاطر خدا و با نام خدا هدیه كند، پاداش مي برد.

هر عمل مستحبي براي خودش ثواب دارد. هديه كردن هم كه براي خودش عمل مستحبي است، ثواب جداگانه دارد؛  وقتي كه به پيامبر و ائمه ( ع ) هديه مي شود ،خداوند به احترام و عظمت آنان كه در پيشگاه خداوند دارند،  ثواب ويژه اي به شخص عنايت مي كند، همان طوري كه اگر كسي در راه خدا قرضي بدهد، چند برابر را از خدا مي گيرد . از طرفي ائمه ( ع )، معصوم و حامل كتب آسماني و قرآنند. مجراي فيض الهي مي باشند. ريزش رحمت و فزوني ثواب به سبب بركات وجودي آنان مي باشد.

اميرالمومنين علي ( ع ) مي فرمايند: در دعا ابتدا بر اهل بيت صلوات بفرستيد تا در اثر ريزش رحمت الهي به شما هم برسد،(1)

در نتيجه هديه صلوات و ختم قرآن به ارواح پاك آنان موجب فزوني رحمت و افزايش فيض الهي خواهد داشت .

علامه مجلسي دربحارالانوار آورده است : شخصي به نام علي بن مغيره خدمت امام موسي بن جعفر عرض مي كند: در ماه رمضان چند بار قرآن را ختم مي كنم ، روز عيد فطر كه فرا مي رسد، يكي از آن ها را به پيامبر، يكي را به علي ، يكي را به فاطمه و بقيه رابه ساير امامان تا برسد به شما، اهدا مي كنم. در برابر اين عمل چه پاداشي براي من است ؟ امام هفتم (ع ) فرمود: پاداش تو آن است كه در روز قيامت با آن بزرگواران خواهي بود .عرض كردم : الله اكبر !آيا چنين پاداشي براي من است ؟ حضرت سه مرتبه فرمود: آري ،(2)

مرحوم علامه طباطبایی در پاسخ به فردی كه از ایشان چنین پرسیده بود، با بیان لطیفی فرمودند:

 نخست اینكه:با صلوات چیزی از خود اهدا نمی‏كنیم، بلكه به خدا عرض می‏كنیم و از او می‏خواهیم كه بر پیامبر و خاندانش رحمت ویژه بفرستد.

 دوم :  گرچه این خاندان به صلوات ما احتیاجی ندارند؛ ولی به خدای سبحان نیازمند هستند .فیض الهی باید به صورت دائم بر آن ها نازل شود. ما با  صلوات، در واقع خود را به این خاندان نزدیك كرده‏ایم؛ برای مثال اگر باغبانی در باغی كه همه گل ها و میوه‏هایش مِلك صاحب باغ است، كار می‏كند و از صاحب باغ حقوق می‏گیرد، روز عید دسته‏ای از گل های باغ تهیه كند و به حضور صاحب باغ ببرد، آیا عمل او موجب نزدیكی به صاحب باغ نمی‏شود؟

این عمل نشانه ادب باغبان است. صلوات هم ادب ما را ثابت می‏كند، در غیر این صورت ما از خود چیزی نداریم، بلكه از خدای سبحان درخواست می‏كنیم كه بر مراتب و درجات این بزرگواران بیفزاید كه همین عرض ادب موجب تقرب ما می‏شود.(3)

پی نوشت ها:

1. نهج البلاغه؛ترجمه جعفرشهیدی؛حكمت30؛ناشر:شركت انتشارات علمی وفرهنگی؛چاپ14؛تهران1378؛ تفسير موضوعي آيت الله جوادي آملي ، ج 8.

2. مجلسی، بحارالانوار، ج 98، ص 5، المكتبه الاسلاميه.

3. سيد محمدباقر موسوي همداني، ترجمه الميزان،ج16،ص338؛ دفتر انتشارات جامعهي مدرسين حوزه علميه قم، 1374ش .

اگه آدم يه گناه بزرگی كرده باشه اما پشيمون باشه خدا اونا رو ميبخشه؟
اگر چه نظام هستي همانند آزمايشگاه است. هر موادي در لوله هاي اين آزمايشگاه ريخته شود واكنشي متناسب با آن مشاهده مي شود. يعني در برابر هر كنشي، واكنشي و هر ...

ميخواستم بدونم كه وقتي كسي يه بدي خيلي بد به آدم ميكنه اگه آدم نبخشه خدا نسبت به اون آدم سخت گير ميشه آخه ميگن بايد ببخشي تا بخشيده شي؟

ويه سوال ديگه اگه آدم يه گناه خيلي بزرگ  كرده باشه اما بسيار پشيمون باشه خدا اونا رو ميبخشه؟

اگر چه نظام هستي همانند آزمايشگاه است. هر موادي در  لوله هاي اين  آزمايشگاه ريخته شود واكنشي متناسب با آن مشاهده مي شود. يعني  در برابر هر كنشي، واكنشي و هر عملي، خوب باشد يا بدعكس العملي  هماهنگ و متناسب آن مشاهده خواهد شد. اگر بد كنيم بد مي بينيم. اگر اهل عفو و بخشش باشيم مورد عفو و بخشش قرار مي گيريم. امام سجاد (ع) مي فرمايد: اهل عفو و بخشش باشيد و از بدي هاي مردم بگذريد، مگر دوست نداريد كه خداوند شما را ببخشد و از بدي هاي تان در گذرد. (1)  پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِخَيْرِ خَلَائِقِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ ...(2) آيا به شما خبر ندهم كه بهترين بنده خدا در دنيا و آخرت كيست؟ ببخشي كسي را كه به تو ستم كرده است. و با كسي كه با تو قهر كرده و  رابطه را قطع  نموده وصلت نمايي و.... اما لازم به اين نكته اساسي توجه شود كه عفو و بخشش هميشه و در همه جا و نسبت به همه افراد سفارش نشده است. زيرا گاهي عفو و بخشش باعث ذلت انسان و جرئت پيدا كردن طرف مقابل بر تعدي و تجاوز و توهين بيشتر مي شود. در اين صورت به قول شاعر:

ترحم بر پلنگ تيز دندان    ستمكاري بُوَد بر گوسفندان

بنا بر اين در چنين مواقع نه مي توان طرف را بخشيد و نه مي توان بي تفاوت شد،بلكه اگر توان مقابله باشد بايد از خود دفاع كرد. البته نمي گوييم مقابله به مثل كنيد، زيرامقابله به مثل كردن در برخي مواقع هم خلاف شرع است و هم سبب تحقير شخصيت خود آدم مي شود. مثلا مطلب نادرست يا بي ربطي راجع به شما گفته اند و شما را به كاري و عمل خلافي متهم ساخته اند، بايد از خود دفاع كنيد. آن حرف ها را تكذيب كنيد. انسان  حق ندارد خود را كم ارزش و خوار جلوه دهد، و نبايد اجازه دهد كسي او را خوار و ذليل كند. امام صادق (ع) مي فرمايد: ْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي فَوَّضَ إِلَي الْمُؤْمِنِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ إِلَّا إِذْلَالَ نَفْسِهِ؛ (3)

خدا همه كارها را به مومن واگذار كرده (يعني اختيار فعل و يا ترك را به او داده) به جز خوار و ذليل كردن خودش را.

اما سوال دوم:       

بدان  آه و اندوه و حسرتي كه از انجام گناه وجودتان را فرا گرفته نشان دهنده اين حقيقت است كه چراغ ايمان در وجودتان روشن است و از وجدان بيدار و نفس لوامه و ملامتگر فعالي برخورداري. مهم تر از همه اين ها بازگو كننده اين حقيقت است كه خدا « دوست تان دارد» و مورد محبت و هدايت خاص خداوند قرار داري. اگر خدا دوستت نمي داشت، تو را رها مي كرد و اگر تورا رها كرده بود، اين حال خوش توبه و پشيماني و ناراحتي دروني را به شما نمي داد.

آيا نديده و نشنيده اي كه چه بسا گناهكاران و جنايت پيشگان و مردان و زنان بدكاره اي بودند و هستند، كه گناه كردن براي شان عادي شده، از گناه و فساد و جنايت شان هيچ احساس شرمندگي و ناراحتي نمي كنند ؟ اين ها كساني هستند كه خدا رهاي شان كرده و سايه رحمت خود را از سر اين ها برداشته. ولي به شما سوز و ناراحتي دروني داده است تا  در صدد اصلاح خود باشيد، به جاي عشق هاي كاذب، عشق حقيقي پيدا كنيد. حال كه نعمت بزرگ توبه نصيب شما شده قدر بدان. از اين حال خوش بهره ببر.

 زنگ دل را زُداي تا يارت              بدهد در حريم خود بارت                    خداي مهربان درهاي استغفار و توبه و بازگشت را هميشه به روي بندگانش باز گذاشته است. اگر گناه كاري  توبه حقيقي كند، خداوند توبه اش را مي پذيرد و همه گناهانش را مي بخشد.

توبه حقيقي چنان انسان را دگرگون مي كند كه گويي هيچ گناهي را مرتكب نشده است. امام محمد باقر(ع) مي فرمايد:«التائب من الذّنب كمن لا ذنب له:(4) توبه كننده از گناه مانند كسي است كه گناه نكرده است».

 امام صادق(ع) مي فرمايد:«هنگامي كه بندهاي توبة حقيقي كرد، مواهب و نعمتهاي كم نظير الهي را متوجه خود مي سازد و اولين اثرش آن است كه«محبوب خدا » مي شود. اثر ديگرش اين است كه  خداوند در دنيا و آخرت گناهان او را مي پوشاند». راوي حديث مي گويد: سؤال كردم كه چگونه خدا پرده پوشي مي كند؟ امام(ع) فرمود:«هر چه از گناهان كه دو فرشته موكل بر او، برايش نوشته اند، از يادشان ببرد. به اعضاي بدن، فرمان ميدهد كه گناهان او را پنهان كنيد. به نقاط زمين و هر كجايي كه گناهكار توبه كننده گناه كرده است، دستور مي دهد كه گناهان او را پنهان كنيد و آثار آن را پاك مي كند».

پس توبه كننده در حالي خدا را در قيامت ملاقات مي كند كه هيچ چيزي به ضرر او و بر گناهانش گواهي و شهادت دهنده نيست و چيزي از آن آشكار نخواهد شد».(5)

پي نوشت:

1. الكافي، شيخ كليني، ج 1، ص 299، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365 .

2. همان، ج2، ص 107.

3. همان، ج5، ص 63 .

4. الكافي، شيخ كليني، ج2، ص435، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365.

5. همان، ص 436.

آيا بهتر است به همان میزان از قصابي گوشت تهيه كرده صدقه دهيم؟
از روايات فهميده مي شود كه ذبح يا خون ريختن وقرباني كردن حيوان حلال گوشت و تقسيم آن بين فقرا و نيازمندان و يا با آن گوشت غذا پخته شود به همسايگان، اقوام و ...

آيا در اسلام توجيهي براي خون ريختن وقرباني كردن حيوان حلال گوشت به نيت رفع مشكل وخطر ويا شفاي بيمار وجود دارد؟به عبارت ديگر آيامثلا براي باز شدن گره اي در زندگي آيا بهتر است ما ابتدا قرباني كنيم وصدقه دهيم يا به همان میزان از قصابي گوشت تهيه كرده صدقه دهيم؟يا تفاوتي نمي كند؟

از روايات فهميده مي شود كه ذبح يا خون ريختن وقرباني كردن حيوان حلال گوشت و تقسيم آن بين فقرا و نيازمندان و يا با آن گوشت غذا پخته شود به همسايگان، اقوام و نيازمندان داده شود، عملي پسنديده و سنت است. از امام  محمد باقر(ع) روايت شده كه  همانا خداوند دو عمل  را دوست دارد، يكي اطعام و خوراندن غذا يا مهماني دادن  دوم  خون ريختن يعنى ذبح گوسفند، شتر و يا هر حيوان حلال گوشت ديگر و توزيع گوشت بين نيازمندان(1) هم چنين  عقيقه كردن براي فرزندان يكي از سنت هاي مستحبي است  كه در روايات تأكيد زيادي بر اجرا و انجام آن شده است. عقيقه همانند صدقه دادن براي حفظ سلامتي و رفع بلا  از فرزندي است كه به خاطر او به اصطلاح خون ريخته مي شود، يعني گوسفندي ذبح مي شود .اگر چه هر دو عمل(يعني خريد گوشت از قصابي و تقسيم آن بين فقرا، و يا قرباني كردن حيوان حلال گوشت و توزيع گوشت آن) مطلوب و پسنديده است، ليكن  از روايات فهميده مي شود كه تأثير خون ريختن بيشتر از خريد گوشت و توزيع آن است. چنان كه در روايات آمده است كه به جاي عقيقه كردن گوسفند جهت سلامتي فرزند، نمي توان پول آن گوسفند و يا قرباني را به فقير داد،  بلكه بايد عقيقه انجام بگيرد يعني ذبح و قرباني بشود و گوشت عقيقه را پخته و مردم را به خوردن آن دعوت كنند. و خوب است حداقل ده نفر را اطعام كنند(2) و هر چه تعداد دعوت شدگان بيشتر باشد،  بهتر است،و  اگر غذا پختن براي وي ميسر نبود، جايز است گوشت را ميان فقرا تقسيم نمايند. سيره و روش بزرگان دين مثل حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه نيز همين بود. امام  براي سلامتي و رفع گرفتاري پول مي دادند تا گوسفندي بخرند و ذبح كنند و گوشت آن را بين فقرا تقسيم كنند. 

پي نوشت ها:

1. محمد باقر كمره‏اى‏، آداب معاشرت، ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ناشر اسلاميه‏،  ج‏1، ص 232.

2. شيخ طبرسي، الاداب الدينيه للخزانه المعينيه، ترجمه احمد عابدي، ص 306، ناشر زائر – قم.

من چه كنم به چه كسی كمك كنم و به چه كسی نه!؟
در روایت شریف است كه فرمود: «سراج الأغنياء في الدنيا و الآخرة الفقراء؛ فقراء چراغ راه اغنیاء در دنیا و آخرت هستند».

یك روز صبح فقیری آمد در خانه مان و از من مقداری پول خواست. وی جوانی بود كه ظاهرش كمی معتاد میزد. رفتم پیش خانواده به من گفتند به او كمك نكنم چون جوان است باید برود كار كند. كمكش نكردم. چندی پیش از آن نیز مردی وارد اتوبوس مسافرتی شد كه ما با آن در حركت بودیم و تقاضای كمك كرد تقریبا چهل سال داشت دوستم گفت به او كمك نكنید كه گدا پروری می شود یعنی چنین شخصی به گدایی عادت می كند و دیگر سراغ شغل و كار نمی رود. از طرف دیگر در احادیث وروایات می خوانم ائمه اطهار(ع) بدون هیچ چشم داشتی به هر كه از آنان درخواست كمك می نمود یاری می رساندند. حتی كمك را از پشت در می دادند تا طرف چهره آنان را نبیند و شرمنده شود. من چه كنم به چه كسی كمك كنم و به چه كسی نه!؟

در روایت شریف است كه فرمود:  «سراج الأغنياء في الدنيا و الآخرة الفقراء ؛ (1) فقراء چراغ راه اغنیاء در دنیا و آخرت هستند».

در روایت دیگری از امیر المومنین علیه السلام است كه فرمود :فقیر فرستاده خدا به سمت شماست . اگر او را كمك كنید و حاجتش را برآورید، با خدا معامله كرده اید و مال خود را در راه خدا خرج كرده اید و اگر از كمك كردن به او خودداری كنید، از كمك و یاری به خدا ممانعت نموده اید. (2)

با توجه به این روایات بهتر است انسان در برخورد با كسانی كه ابراز نیاز می كنند ، در صورت تمكن مالی، آن ها را اكرام كند و ایشان را دست خالی رد نكند؛ به خصوص اگر احتمال بدهد شخصی كه ابراز نیاز می كند، راست می گوید و واقعا نیز محتاج است. در این صورت به فرموده قرآن نیز  عمل كرده است كه می فرماید :

«وَ آتِ ذَا الْقُرْبي‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ ... ؛ حق خويشاوند را به او بده و مستمند و در راه‏مانده را [دستگيري كن‏] و ولخرجي و اسراف مكن.» (3)

در این صورت فرقی نمی كند فقیر پیر باشد یا جوان. البته اگر بخواهید به گونه ای كمك كنید كه هم شخص جوان به گدایی عادت نكند و به جای گدایی به سراغ شغل و كار برود، می توانید به او كمك كمی كنید كه هم او را رد نكرده باشید و هم به او بفهمانید كه با گدایی كردن چیزی دست او را نمی گیرد.

اما اگر تمكن مالی ندارید و یا احتمال می دهید كه او راست نمی گوید، باز هم او را اكرام كنید و از بی احترامی و ناراحت كردن او بپرهیزید . قرآن می فرماید : «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ ؛ (4) سؤال كننده را از خود مران».

علاوه بر این كه بهتر است با او همدردی كرده و برایش دعا كنید كه خداوند مشكلاتش را حل كند و نیاز مالی او را برطرف كند.

یك نكته :

به طور كلی ما باید صدقات و كمك های خود را به دست نیازمند واقعی برسانیم . از بین نیازمندان نیز ، فقراء فامیل و وابستگان در اولویت قرار دارند و بعد از آن ها نیازمندان از همسایگان و سپس فقراء از غیر فامیل و آشنا. البته در این بین كسانی نیز هستند كه در جمله این سه گروه قرار نمی گیرند؛ مثل كسانی كه در خیابان ها و یا در مسیر حركت مردم ابراز نیاز می كنند. در مورد كمك كردن به این افراد باید به یك نكته توجه داشت و آن این كه: گاهی تكدی گری برای بعضی از افراد شغل و عادت شده ، كه در این صورت انسان می تواند از كمك به این گونه افراد خودداری كند. ولی گاهی عادت كردن فرد برای ما ثابت نیست؛ مثل موردی كه در وسیله نقلیه در حال حركت هستیم و شخصی ابراز نیاز می كند؛ در این صورت بهتر است  به او كمك كنیم ( خصوصا اگر علایم صداقت در او دیده شود).

 

 پی نوشت ها :

1. إرشاد القلوب، الحسن بن أبي الحسن الديلمي،دار الشريف الرضي للنشر، 1412 ه. ق، ج1 ، ص 194 .

2. نهج البلاغة، الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام، دار الهجرة للنشر - قم، ص 529 .

3. اسراء (17) آیه 26 .

4. الضحي (93) آیه 10 .

انسان در هنگام صدقه دادن، بابت از دست دادن پول خود ممكن است ناراحت شود
اگر پیدایش این گونه خطورات ذهنی كه در اصطلاح روایات از آن به «حدیث نفس» تعبیر می شود، بدون اختیار و به دور از عقیده و باور انفاق كننده، به تلف شدن مال باشد ...

می خواستم بدانم اگر كسی بابت كفاره گناهان صدقه می دهد، در هنگام صدقه دادن باید با نیت راضی و با اخلاص باشد، چون گاها انسان در هنگام صدقه دادن ، از بابت از دست دادن پول خود ممكن است ناراحت شود، كه به دل آدم می آید.آیا چنین حالتی ارزش صدقه را كلا از بین می برد یا به دل آدم آمدن چنین حالاتی طبیعی است؟

اگر پیدایش این گونه خطورات ذهنی كه در اصطلاح روایات از آن به «حدیث نفس» تعبیر می شود، بدون اختیار و به دور از عقیده و باور انفاق كننده، به تلف شدن مال باشد، ضرری به انفاق و اخلاص عمل برای خدا ندارد و از ارزش عمل كاسته نمی شود؛ ولی اگر هنگام انفاق چنین باوری داشته و یا بعداً این توهم در ذهن ایجاد شود و به تدریج در ذهن تثبیت و تقویت گردد و به باور تبدیل شود، اصل عمل را كم ارزش خواهد ساخت. از این رو، پیامبر اكرم (ص) می فرماید: «تصفیة العمل اشدّ من العمل»؛ (1) «خالص گردانیدن عمل برای خدا، از انجام دادن آن مشكل تر است». دلیل كم ارزش شدن انفاقی كه با بی رغبتی و كراهت نفس داده شود، این است كه خداوند، غنی و بی نیاز مطلق است. اگر دستور به انفاق، صدقه، كفاره، زكات و خمس و مانند آن داده، جهت تطهیر نفس و تكامل روح انسان و تقرب به كمال مطلق و نزدیك شدن به خدا است. رسیدن به این مقصد و منزل رفیع، بدون اخلاص و انگیزه و هدف الهی ممكن نخواهد بود. از این رو، قرآن كریم می فرماید: «وَ ما تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ؛ جز براي طلب خشنوديِ خدا انفاق مكنيد. » (2)

توضیح این كه: بر اساس آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع)، انفاق مال در صورتی ارزشمند و مطلوب است كه در بر دارنده شرایطی باشد؛ از جمله آن شرایط  این است كه برای نزدیك شدن به خدا و خشنودی و رضای خداوند و همچنین برای تطهیر روح و تثبیت و تحكیم ملكات عالی انسانی در روح باشد. (3) این گونه انفاق كردن كه از صفات و ویژگی های مؤمنان است، همانند بذر پاشیدن در باغی است كه در نقطه بلندی قرار داشته باشد و باران های درشتی به آن برسد. در این صورت، در عین  وجود داشتن نشاط و طراوت و شادابی همیشگی در آن، میوه و محصول آن چند برابر زمین های دیگر خواهد بود. (4) ولی انفاقی كه با كسالت روحی و بی میلی یا با منت و آزار داده می شود، به بذری تشبیه شده كه بر روی قطعه سنگی افشانده شده كه روی آن قشر نازكی از خاك باشد و بر روی این سنگ، رگبار باران تندی ببارد و در نتیجه، همه را بشوید و با خود ببرد و روی سنگ را صاف و خالی از خاك و بذر كند. (5) روشن است كه افشاننده این بذر، چیزی جز حسرت و ندامت درو نخواهد كرد.

آنچه شما گفته اید، در وهله اول طبیعی است كه انسان چنین احساسی داشته باشد؛ ولی مطمین باشید كه آنچه ما در راه خدا می دهیم، از دست نمی رود و بلكه اثرش در زندگی ما بیش تر است.

موفق باشید.

 

پی نوشت ها:

1. ثقه الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، طهران، سنه النشر: 1365 ه.ش، ج 8، ص 22.

2. بقره (2)، آیه 272.

3. بقره (2)، آیه 264.

4. همان.

5. بقره (2)، آیه 263.

آیا خدا از حق خود میگذرد؟
این تقسیمی كه در ابتدای سوال خود انجام داده اید و حق خدا را در مقابل حق مردم قرار داده اید، تعبیر درستی نیست؛ زیرا كارهایی همانند دادن صدقه به مستمندان ...

آیا انجام اعمال نیك در حق خدا (مثل نماز-روزه-ذكر و...)ثوابش بیشتر است یا انجام كارهای نیك در حق مردم (مثل دادن صدقه-مهربان بودن-كمك كردن و...)؟ مثلا فردی اكثرا در حال عبادت خدا و گفتن ذكر و ... است ولی فرد دیگر بیشتر به بنده های خدا كمك میكند و كمتر به عبادت و نمازهای مستحبی می رسد؟ كدام یك ثوابش بیشتر است؟ آیا خدا از حق خود میگذرد؟

دوست گرامی! یكی از موانع سقوط انسان كه از نظر قرآن كریم، در ردیف نماز است، خدمت به خلق خداست. اساساً آیات نورانی قرآن بر انفاق و نماز به صورت توأمان تأكید میورزد، به گونهای كه در آیات متعدّدی، در كنار تأكید بر اقامه نماز، بر رسیدگی به مخلوقات و دستگیری از بندگان خدای تعالی پافشاری كرده است.

در همین ابتدا این نكته را خدمتتان عرض كنیم: این تقسیمی كه در ابتدای سوال خود انجام داده اید و حق خدا را در مقابل حق مردم قرار داده اید، تعبیر درستی نیست؛ زیرا كارهایی همانند دادن صدقه به مستمندان، مهربانی به خلق خدا و كمك به دیگران در راستای تقرب به خدای متعال می باشد و جزء حقوق الهی محسوب می شوند و منفعت این أعمال به خود انسان باز می گردد، منتها در بعضی اعمال، خود انسان فقط بهره مند می شود و در برخی دیگر علاوه بر خودش، دیگران هم از این أعمال شایسته، همانند كمك به دیگری، بهره مند می شوند.

جایگاه متعالی خدمت به خلق خدا در تعالیم دینی:

خدمت به خلق خدا، در فرهنگ تعالیم قرآن و عترت، ارزش و ثواب فراوانی دارد. حتّی در روایات، دستگیری از دیگران و گره گشودن از مردم، نسبت به برخی اعمال عبادی نظیر حج یا عمره مستحب، از ثواب والاتری برخوردار است. اما اعمال واجب كه حق الله است، به هیچ وجه اجازه نداریم آنها را در مقابل خدمت به خلق، بجا نیاوریم.

 ابان بن تغلب میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم كه فرمودند: هركس خانه خدا را طواف كند، خداوند عزّ وجلّ شش هزار حسنه برای او مینویسد و شش هزار گناه از او میآمرزد و شش هزار درجه به وی عطا میفرماید و شش هزار حاجت از او برآورده میسازد. سپس فرمودند: «قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّي عَدَّ عَشْراً». (1) گرهگشایی از كار یك مؤمن، ده برابر این طواف فضیلت دارد!

اهل معرفت و اولیای الهی ارزش و فضیلت خدمترسانی به مخلوقات را درك میكنند و از این جهت، اگر یك شبانه روز خدمت به خلق خدا نكنند، گویا گم كردهای دارند. حتی مثلاً اهل دل، هنگام بارش برف و باران، نگران حیوانات در بیابان و مورچهها هستند كه گرسنه و بی سرپناه نشوند، چه رسد به فكر انسانها.

رابطه با خداوند و رابطه با بندگان او، دو بال پرواز:

آدمی برای صعود و پیشرفت معنوی و در واقع برای پرواز، محتاج دو بال است: بال اوّل: رابطه با خداوند و بال دوّم: رابطه با مردم .

كسی كه از رابطه با خداوند، منهای رابطه با مردم، بهره گیرد، مرغ یك بال است و نمیتواند حركت كند. چنانكه اگر با مردم رابطه داشته باشد و در برقراری رابطه با خداوند كوتاهی كند، قادر به پرواز و حركت نخواهد بود.

آیات بسیاری در قرآن كریم وجود دارد كه بر لزوم برقراری این دو رابطه یا برخورداری از این دو بال پرواز با جملاتی نظیر: «یقِیمُونَ الصَّلاةَ» و «مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ» پافشاری دارد.(2) یعنی كسانی قصد دارند به سعادت و رستگاری دست یابند و در دنیا و آخرت تعالی و تكامل روحی و معنوی داشته باشند، باید اوّلاً از طریق نماز، روزه، حج، خمس، زكات و سایر واجبات و اعمال عبادی، با معبود خویش رابطه داشته باشند و ثانیاً به واسطه انفاق، با مخلوقات خداوند، رابطه برقرار سازند؛ یعنی هرچه دارند، برای خود و دیگران بخواهند و خدمتگزار خلق خدا باشند.

نكات پایانی:

1- دستورات دین مقدس اسلام هركدام در جای خود خوب و مناسب است و هر كدام اثر و نورانیت و كمال بخشی خاص خود را دارد. همان گونه كه سیری جای تشنگی را نمی گیرد و سیرابی جایگزین گرسنگی نمی شود، در تعالیم اسلام نیز نه خدمت به خلق جای نماز را می گیرد و نه نماز جایگزین خدمت به مردم می شود.

2- در مورد نمازهای مستحبی می توان گفت كه اگر با خدمت به مردم تعارضی داشته باشد به این معنا كه خواندن نماز مستحبی مانع انجام خدمت مهم و لازمی كه دیگری نمی تواند آن را انجام دهد و تنها از عهده من بر می آید در این صورت خدمت به خلق حق تقدم دارد.

3- به طور قطع هرگونه خدمت به خلق خدا هر چند به ظاهر ناچيز باشد موجب پاداش و ثواب است، چنان كه پيامبر اكرم(ص) فرموده‏اند: من رفع حجراً عن الطريق كتبت له حسنة ؛ هر كس سنگي را از راه مردم بردارد براي آن حسنه و ثوابي نوشته مي‏شود.(3) اما اگر اين خدمت از راه تعليم و هدايت ديگران باشد. ارزش فوق‏العاده‏اي دارد.

4- اقامه نماز، اهمیت به نماز شب، روزه، حج، عمره، مشهد و كربلا و به طور كلّی رابطه با خداوند متعال و اهل بیت سلاماللهعلیهم- بسیار مطلوب است و ثواب دارد، امّا كافی نیست و دوشادوش این رابطه، باید به اندازه توان به رابطه با مردم و خدمت به خلق خدا اهمیت داده شود. حتی از روایات فهمیده میشود كه ارزش و ثواب خدمت به خلق خدا، بسیار برتر و والاتر از اعمال عبادی نظیر حج و عمره است: «قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ بِمَنَاسِكِهَا».(4)؛ برآوردن حاجت مؤمن برتر است از هزار حج مقبول با همه آدابش.‏

پی نوشت ها:

1. ثقه الاسلام كلینی، الكافی، ج 2، ص 194، دارالكتب الاسلامیه، تهران:1365ه. ق.

2. بقره (2) آیۀ 3 و 83.

3.  پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، شماره 3018، تهران، دنیای دانش، 1382ش، 

4.  امالی، شیخ صدوق، ترجمه كمره ای، ص 237 ، انتشارات كتابخانه اسلامیه، 1362 ش.

كمك به مردم شامل چه حوزه هایی می شود؟
رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «هر مسلماني كه به مردم مسلمان خدمت كند، خدا از خدمتكاران بهشتي به او عطا فرمايد.»

بنا به فرمایش مرحوم آیت الله فاضل سه چیز را خدا دوست دارد ، نماز اول وقت ،نیكی به والدین ، رسیدگی به امورات مردم ، به نظر شما دلایل آن كدامند و اینكه كمك به مردم شامل چه حوزه هایی می شود ؟

توصیه های حضرت آیه الله فاضل رحمه الله بر اساس برداشت ایشان از آیات و روایات و نیز توصیه های اهل بیت به این نكات می باشد.

در روایات اهمیت بسیاری به كارگشایی و خدمت به مردم شده است (1) . دلیل توصیه بزرگان به این امر نیز بر اساس همین روایات است، از جمله :

 رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه و آله و سلم فرمود : أَيُّمَا مُسْلِمٍ خَدَمَ قَوْماً مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ مِثْلَ عَدَدِهِمْ خُدَّاماً فِي الْجَنَّةِ؛(2)

 هر  مسلماني كه به مردم مسلمان خدمت كند، خدا  از خدمتكاران بهشتي به او عطا فرمايد.

قَالَ الصَّادِقُ: وَ مِنْ صَالِحِ الْأَعْمَالِ الْبِرُّ بِالْإِخْوَانِ وَ السَّعْيُ فِي حَوَائِجِهِمْ وَ فِي ذَلِكَ مَرْغَمَةٌ لِلشَّيْطَانِ- وَ تَزَحْزُحٌ عَنِ النِّيرَانِ وَ دُخُولُ الْجِنَانِ؛ (3)

يكي از اعمال نيك خدمت به برادران است و اينكه در حوائج آن ها كوشا باشند. اين اعمال شيطان را از آدمي دور مي‏كند و از آتش دوزخ دور مي‏گرداند و وارد بهشت مي‏كند.

همان گونه كه در روایت اخیر  اشاره شد، خدمت به مردم ، منحصر به كار خاص و یا محدوده خاص نیست، بلكه تمام كارهایی را كه در راستای رفع حوائج مادی و معنوی بندگان خدا صورت پذیرد ، شامل می شود.

همچنین است نیكی به والدین كه در آیات و روایات اهمیت بسیاری به آن داده شده است.

قرآن می فرماید : وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً(4)؛خدا را بپرستيد، و چيزي را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد.

امر خداوند به احترام و نیكی به والدین بلافاصله بعد از امر به اطاعت از خویش، حاكی از اهمیت موضوع است.

امام صادق(علیه السلام) میفرماید:

«ارزشمندترین و با فضیلتترین كارها سه چیز است كه عبارتند از: 1. نماز اول وقت، 2. نیكی و نگاه رحمتگونه به والدین، 3. جهاد در راه خدا».(5)

قرار گرفتن نیكی به والدین در ردیف نماز و جهاد در راه خدا، نشان دهنده ارزشمندی آن است. 

همچنین است نماز اول وقت كه این عمل نیز مورد سفارش اهل بیت است.این عمل دارای فضیلت زیاد و مورد تاكید اسلام است. پیشوایان دینی (ع) نماز خواندن در اول وقت را یكی از نشانه های شیعه بودن می دانند .

امام صادق ( علیه السلام ) فرمود: «فضیلت نماز در اول وقت بر آخر وقت , مانند برتري آخرت بر دنیا است ». (6)

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هر شخصي به نماز اول وقت اهمیت بدهد، براي او شادماني  هنگام مرگ و برطرف شدن هموم و غصه ها و نجات از آتش جهنم را ضامن مي شوم ». (7)

امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: « هیچ عملي بهتر از نماز نیست . نكند چیزي از امور دنیا مانع انجام نماز در اول وقت بشود » . (8)

موفق باشید.

 

پی نوشت ها :

1.حسن بن ابي الحسن ديلمي، إرشاد القلوب، انتشارات شريف رضي، 1412 هجري قمری، ج‏1، ص 142.

2. ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجري شمسي، ج‏2، ص 207.

3. ‏ابوالفضل علي بن حسن طبرسي، مشكاة الأنوار،كتابخانه حيدريه نجف اشرف، 1385 هجري قمری، ص 82.

4. النساء(4) آیه 36.

5. الكافی، ج 2، ص 156.

6. محمدی ری شهری ، میزان الحكمه، دار الحدیث ، ج 2 ، ص 1643.

 7. همان . ص 1642.

 8 .همان .

با همسايه بد چگونه بايد برخورد كرد؟
نیكی به همسایه یكی از راه های جلب محبت او و دفع شر او از خود می باشد و لذا در باره نیكی به همسایه روایت داریم كه: ...

با همسايه بد چگونه بايد برخورد كرد؟

یكی از توصیه های مهم  اسلام در مورد  همسایه و احترام  به آن و همسایه داری است. و از همسایه بد، بسیار نكوهش شده است.

اما راه هایی كه می توانید برای این همسایه بپیمایید را اشاره می كنیم:

نیكی به همسایه یكی از راه های جلب محبت او و دفع شر او از خود می باشد و لذا در باره نیكی به همسایه روایت داریم كه:

امام كاظم عليه السلام فرمودند:كانَ في بني إسرائيلَ رجُلٌ مؤمنٌ ، وكانَ لَهُ جارٌ كافِرٌ ، فكانَ يَرفُقُ بالمؤمنِ ويُولِيهِ المَعروفَ في الدُّنيا ، فلَمّا أنْ ماتَ الكافرُ بني اللّه ُ لَهُ بَيتا في النّارِ مِن طِينٍ ، فكانَ يَقيهِ حَرَّها ويَأتيهِ الرِّزقُ مِن غَيرِها ، وقيلَ لَهُ : هذا بما كُنتَ تُدخِلُ علي جارِكَ المؤمِن.(1)در ميان بني اسرائيل مردي مؤمن بود كه همسايه كافري داشت. او با آن مرد مؤمن رفتاري نرم داشت وبه وي نيكي مي كرد. وقتي آن كافر از دنيا رفت خداوند در دوزخ خانه اي گِلي برايش ساخت كه او را از گرماي جهنّم حفظ مي كرد و روزيش از غير دوزخ مي آمد. به او گفته شد: اين به سبب رفتاري است كه با همسايه مؤمنت داشتي.

همچنین رسولُ اللّه (ص) فرمودند:

1. أحسِنْ مُجاوَرَة مَن جاوَرَكَ ، تَكُنْ مؤمنا(2)با همسايه ات نيكو همسايه داري كن، تا مؤمن باشي.

2. ما زالَ جبرئيلُ عليه السلام يُوصِيني بالجارِ حتّي ظَنَنتُ أنَّهُ سَيُوَرِّثُهُ .(3)جبرئيل پيوسته مرا درباره همسايه سفارش مي كرد تا جايي كه گمان بردم بزودي او را ارث بَر [از همسايه اش ]خواهد كرد.

اما اگر نیكی و خوش رفتاری شما در او اثر نكرد، بررسی كنید ببینید علت بدی او در حق شما چیست و چه چیزی باعث بدی كردن او می شود ،و تا حد توان از چیزهایی كه آزار او را در پی دارد و یا زمینه آزار  او را مهیا می كند، دوری كنید.

و اگر باز فائده نداشت و هم چنان بدی می كرد ،باید ایشان را امر به معروف و نهی از منكر كنید، حال این كار می تواند توسط خودتان یا واسطه انجام شود ،و از او در خواست مراعات حال همسایگان را بنمایید.

 اگر باز هم بر بدی خود اصرار داشت، با استفاده از مراجع قانونی در مقابل شر و آزار هایش بایستید.

دو نكته را فراموش نكنید:

1. وقتی كه انسان درمشكلی گرفتار می شود ، تصور می كند كه این مشكل هیچ راه حلی ندارد ؛ ولی اگر بایك فرد باتجربه مشورت كند،راه حل هایخوبی پیدا می شود. پس از مشورت گرفتن غافل نشوید.

2. دعای "حرزیمانی" كه معروف است،صرف نظر از اعتبار سندش،دعای مجربی برای دفع ظلم است. این دعا دركتاب "صحیفه مهدیه"،تألیف سید مرتضی مجتهدی سیستانی،ازانتشارات نشر حاذق آمده است.

 

پی نوشت ها :

1. میزان الحكمه، محمدی ری شهری، انتشارات دارالحدیث، 13 جلدی، ج 2، ص 369.

2. همان، ص 391.

3. همان.

در مورد صدقه مالی ، آن را چطور انفاق كنیم بهتر است؟
یكی از چیزهایی كه در اسلام مورد تأكید قرار گرفته است صدقه دادن می باشد، به طوری كه صدقه دادن به عنوان بهترین درهای نیكی شمرده شده است...

بهترین نوع صدقه چیست؟ در مورد صدقه مالی ، آن را چطور انفاق كنیم بهتر است ؟

برادر عزیز!

یكی از چیزهایی كه در اسلام مورد تأكید قرار گرفته است صدقه دادن می باشد، به طوری كه صدقه دادن به عنوان بهترین درهای نیكی شمرده شده است. پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) در این رابطه می فرمایند:«خير أبواب البرّ الصّدقه»(1) بهترین درهای نیكی صدقه دادن است.

دوست عزیز!

صدقه انواع و اقسام مختلفی دارد، ولی آنچه مسلم می باشد این است كه هر كار خیر و خوبی صدقه می باشد. در این خصوص از پیامبر اكرم (ص) روایت شده كه می فرمایند:«كل معروف صدقه»(2) هر كار خوبی صدقه است.

اما در خصوص اینكه بهترین نوع صدقه چیست؟ در روایات تعابیر مختلفی وارد شده كه ما به آنها اشاره می كنیم:

1. صدقه دادن به اقوام و خویشاوندان نیازمند؛

در این باره از حضرت علی (ع) روایت شده كه از رسول خدا  (ص) پرسیده شد:«يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّ الصَّدَقَةِ أَفْضَلُ- فَقَالَ عَلَي ذِي الرَّحِمِ الْكَاشِح‏» (3) ای رسول خدا! بهترین صدقه كدام است؟ فرمودند: بر اقوام نیازمند آن هم خویشاوندی كه با تو دشمنی می كند.

در این روایت حضرت(ص) تأكید دارند كه انسان نباید نسبت به حال اقوام نیازمند خود حتی كسانی كه رابطه خوبی با انسان ندارند كوتاهی كند. البته در كمك به خویشاوندان باید اولویت را در نظر گرفت، كه در این خصوص در روایتی  امام حسین (ع) از پیامبر(ص) روایت كرده كه می فرمایند: از كسي شروع كن كه مخارج آنها را تأمين مي‏كني. مادرت، پدرت، خواهرت، برادرت. سپس هر كه نزديكتر است.(4) در روایت دیگری پیغمبر (ص) می فرمایند: صدقه پذيرفته نيست در حالي كه يكي از اقوام و خویشاوندان محتاج باشد.»(5)

2. صدقه دادن چیزی، در حالی كه انسان آن را دوست دارد و به آن نیاز دارد؛

 

از پیامبر اكرم(ص) روایت شده كه: بهترين صدقه‏ها آنست كه هنگامي كه سالم و تنگدستي و اميد ثروت و بيم فقر داري صدقه بدهي نه آنكه بگذاري تا وقتي جان به گلو رسيد، بگویي: اين مال فلاني و اين مال فلاني، زيرا آنها متعلق به فلاني شده است.(6)

3. بهترین صدقه، صدقه زبان است؛

پیامبر اكرم (ص) می فرمایند: بهترین صدقه، صدقه زبان است كه با آن خون ها حفظ شود و امور ناگوار دفع گردد و نفعی به برادر مسلمان برسد.  (7)

4. فراگیری علم و دانش؛

از پیامبر(ص) روایت شده:بهترین صدقه آن است كه مسلمانی علمی را بیاموزد، سپس آن را به برادر مسلمانش یاد دهد.(8)

5. كمك و یاری به ناتوان؛

از امام كاظم (ع) روایت شده كه می فرمایند: كمك و یاری كردن به ناتوان بهترین صدقه است.

و اما در خصوص قسمت دوم سؤال شما:

در رابطه با صدقه مالی، همانطوری كه از روایات استفاده می شود و همینطور از روایتی كه از امام حسین(ع) برای شما ذكر كردیم؛ انسان باید در صدقه دادن از اقوام نیازمند خود شروع كند و به فكر كمك كردن به آنها باشد، البته از این نكته نیز نباید غافل بود كه اگر كمك مالی به صورت پنهانی صورت بگیرد كه به آبرو و شخصیت و كرامت افراد لطمه ای وارد نشود و آنها خدای ناكرده خجالت نكشند بهتر است. در رابطه با صدقه پنهانی نیز روایات متعددی وارد شده كه دلالت بر این مطلب دارند كه صدقه پنهانی بهتر از صدقه آشكارا است. بنا بر این رعایت كردن این نكته نیز در كمك كردن به دیگران لازم است.

موفق باشید.

پی نوشت:

1. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، 1382، حدیث1508 ، ص470.

2.محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمه، دار الحدیث، چاپ اول ، ج2، حدیث10375.

3. بحار الانوار، ج71، ص103.

4. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمه، ج2، حدیث10408، اولویه ذوی الرحم بالصدقه.

5. همان، حدیث10412.

6. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، حدیث406، ص231.

7. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمه،  حدیث 10396.

8.همان، حدیث 10399.

انفاق یعنی چه؟مگر صدقه جزئی از انفاق نیست؟
بهترین صدقه آن است كه انسان در حال صحت و سلامت و در عین علاقمندی به چیزی آن را صدقه دهد(3).بهترین صدقه آن است كه از طرف فردی كه خود تنگدست است، در پنهانی ...

انفاق یعنی چه؟مگر صدقه جزئی از انفاق نیست. پس چرا صدقه 10برابر وانفاق 700 برابر پاداش دارد؟

در معارف اسلامی، انفاق مفهوم گستردهای دارد، به معنی بذل نمودن و هزینه كردن هر چیزی است كه خداوند روزی انسان نموده است، اعم از مال، علم، قدرت، مقام و منصب، محبّت و...(1) بر این اساس هر مالی یا اقدامی برای حفظ آبرو و شخصیت خود یا دیگران هزینه شود، انفاق به حساب میآید(2).

همچنین است صدقه كه در روایات اسلامی، امور مختلفی به عنوان صدقه معرفی شده است:

بهترین صدقه آن است كه انسان در حال صحت و سلامت و در عین علاقمندی به چیزی آن را صدقه دهد(3).بهترین صدقه آن است كه از طرف فردی كه خود تنگدست است، در پنهانی به فقیر داده شود(4). بهترین صدقه، صدقه زبان است كه با آن خون ها حفظ شود و امور ناگوار دفع گردد و نفعی به برادر مسلمان برسد (5). بهترین صدقه آن است كه مسلمانی علمی را بیاموزد، سپس آن را به برادر مسلمانش یاد دهد (6). بهترین صدقه، حرف خوب است(7).

بر این اساس، اگر چه در بین مردم صدقه به معنی بذل مال، یعنی بذل نمودن و هزینه كردن مالی است كه خداوند روزی انسان نموده است اما در مفاهیم دینی، مفهوم انفاق و صدقه یكی بوده و شامل هزینه كردن هر چیزی است كه خداوند روزی انسان نموده است، اعم از مال، علم و.... می شود. هر كدام اگر برای خدا انجام شود، فرد را نزد خدا ماجور خواهد نمود.

اما فرق بین ثواب انفاق و صدقه، كه نوشته اید "صدقه 10برابر و انفاق 700 برابر پاداش دارد" ، در منابع روایی، روایتی بیانگر این فرق پیدا نكردیم. چنانچه مستندی دارید، بنویسید تا در فرصت بعدی بررسی شود.

پینوشتها:

1. مكارم شیرازی، تفسیر نمونه،دارالكتب الاسلامیه، ج1،ص105 تا 107.

2. تفسیر نمونه، ج 18، ص 136.

3. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمه،دارالحدیث، ج 2، ح 10389.

4. همان، ح 10395.

5. همان، ح 10396.

6. همان، ص 328، ح 10399.

7. همان، ح 10401.

صفحه‌ها