اخلاق

آیا کمک کردن به کشور های دیگر در حالی خودمان فقیر داریم درست است؟
از نظر اسلام، درد دیگران داشتن، درد حمایت از مظلومان و محرومان و درد همدردی با دردمندان، از عالی‏ترین ارزش‏های انسانی است كه مؤمنان واقعی و انسان‏های راستین ...

آیا کمک کردن به کشور های دیگر در حالی خودمان فقیر داریم درست است؟

از نظر اسلام، درد دیگران داشتن، درد حمایت از مظلومان و محرومان و درد همدردی با دردمندان، از عالی‏ترین ارزش‏های انسانی است كه مؤمنان واقعی و انسان‏های راستین از آن برخوردارند. قرآن مجید در مورد پیامبر اسلام‏(ص)‏می‏فرماید: "براي شما پيامبري از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد، به [هدايت‏] شما حريص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است".(1) ائمه اطهار(ع)همانند رسول اكرم‏ دردمند دیگران بودند و محرومان و مظلومان را فراموش نمی‏كردند. امام علی (ع) می‏فرماید: "آیا درباره‏خویش به این قانع باشم كه مرا امیرالمؤمنین بخوانند و در سختی‏های روزگار با مؤمنان شركت نداشته باشیم؟!".(2)

امام علی‏علیه‏السلام حتی نسبت به غیر مسلمانان این عاطفه و مهرورزی و دردمندی را اعمال می‏كرد. وقتی به حضرت گزارش دادند بعضی از سربازان معاویه به منزل زنان غیر مسلمان وارد شده و زیور را از آن‏ها ربوده‏اند،سخت ناراحت شد و فرمود: "اگر مرد مسلمانی بر اثر این قضیه، از شدت اندوه و تأسف بمیرد، ملامت ندارد، بلكه در نظر من چنین مرگی شایسته و سزاوار است".(3)

حضرت به فرماندار خود (عثمان بن حنیف) كه به مجلس عروسی و سفره رنگین دعوت شده بود، نامه‏ای می‏نویسد و او را توبیخ می‏كند، سپس می‏فرماید: "اگر بخواهم، همه چیز برای من فراهم است، ولی محال است كه مهار خودم را به دست هوای نفس خویش بدهم. من این جا شكم خود را سیر كنم، شاید در كوفه و شام و در یمامه كسی باشد كه به نان احتیاج داشته باشد. آیا من آن طور باشم كه شاعر می‏گوید و [مضمونش چنین است‏] : این درد تو را بس كه با شكم سیر بخوابی و در اطرافت شكم هایی گرسنه وجود داشته باشند".(4)

در فرهنگ اسلام واژه‏هایی مانند ایثار، احسان و فداكاری از جایگاه ارزشمندی برخوردار است. در حالی كه قرآن مجید انصار را برداشتن چنین اوصافی می‏ستاید و درباره آن‏ها می‏گوید: "انصار، مهاجران را بر خود مقدّم داشتند، هر چند خودشان فقیر بودند". (5)

در شأن نزول آیه مذكور ابن عباس می‏گوید: پیامبر اكرم (ص) روز پیروزی بر یهود بنی‏نضیر به انصار فرمود:"اگر مایل هستید، اموال و خانه‏هایتان را با مهاجران تقسیم كنید و در غنائم شریك شوید و اگر می‏خواهید، اموال و خانه‏هایتان از آن شما باشد و از غنائم چیزی به شما داده نشود". انصار گفتند: هم اموال وخانه هایمان را با آن‏ها تقسیم می‏كنیم و هم چشم‏داشتی به غنائم نداریم و مهاجران را بر خود مقدّم می‏شمریم.(6)

خداوند ایثار آن‏ها را ستایش كرده است. اگر هركس باید به فكر فقیران خود باشد، باید پیامبر به انصار می‏گفت: شما خودتان نیاز دارید و نباید به فكر مهاجران باشید.

صرف نظر از تعلیم آسمانی اسلام و تأكید بر دگردوستی و حمایت از محرومان، هم‏دردی با دیگران با سرشت بشر آمیخته شده است. كسانی كه از مصائب محرومان احساس ناراحتی نمی‏كنند و بی اعتنااند، از مزایای اختصاصی انسان بی نصیب‏اند.

بنی آدم اعضای یكدیگرند

كه در آفرینش زیك گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

تو كز محنت دیگران بی غمی

نشاید كه نامت نهند آدمی

پس در شرایطی كه مردم مظلوم فلسطین و افغانستان نیازمندند، وظیفه انسانی و اسلامی حكم می‏كند كه به فكر آن‏ها باشیم و به حمایت از آن‏ها بپردازیم. البته این امر خطیر، نباید مسؤلان را از محرومان كشورمان غافل سازد ، بلكه اولویت دارند. رسیدگی به محرومان داخلی یك وظیفه ملی و دینی و انسانی است و حمایت و رسیدگی به محرومان خارج از كشور وظیفه دینی و انسانی است كه با یكدیگر تعارضی ندارند. مرزهای جغرافیایی، اصل تكلیف را ساقط نمی‏كند. پیامبر اكرم (ص) می‏فرماید: "كسی كه صدای مظلومی را بشنود كه از مسلمانان كمك می‏خواهد، ولی جواب او را ندهد، مسلمان نیست".(7)

آن كه استغاثه می‏كند، فرقی ندارد ایرانی باشد یا افغانی و یا فلسطینی. باید به او پاسخ متناسب داده شود.

این فكر كه هر مسلمان باید فقط به فكر خود و خانواده خود و هم وطن خود باشد ، نه تنها اندیشه صحیحی نیست ، بلكه چه بسا به صورت مستقیم و غیر مستقیم ازطریق دشمنان امت اسلامی كه از وحدت و همدلی مسلمانان واهمه دارند ، تبلیغ و ترویج می شود.

البته به این نكته هم باید توجه داشت كه اگر بعضی از هم‏وطنان در فقر به سر می‏برند، لزوماً ناشی از كمبود امكانات نیست، بلكه قسمتی از این موارد به سوءتدبیر و یا قصور مسئولان و حتی مردم برمی‏گردد.

 

پی نوشت ها:

1.توبه،آیه128.

2. نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 45.

3. همان، خطبه 27.

4. نهج البلاغه، نامه 45.

5. حشر (59) آیه 9.

6. تفسیر نمونه، ج 23، ص 519.

7. اصول كافی، ج 3، ص 239.

ازدیدگاه مذاهب مهم روز مانندمسیحیت و یهودیت و..چه تعریفی دارد؟
انصاف یعنی ادای حق به دیگران، چنان كه دوست داریم حق ما در همه موارد گفتاری و رفتاری ادا شود.

تعریف انصاف از دیدگاه عالمان اخلاق و چه فرقی با عدل و قسط دارد . و ازدیدگاه مذاهب مهم روز مانندمسیحیت و یهودیت و..چه تعریفی دارد

انصاف یعنی ادای حق به دیگران، چنان كه دوست داریم حق ما  در همه موارد گفتاری و رفتاری ادا شود.

 فرقی بین آن با عدل و قسط وجود ندارد چرا كه امام علی (ع) در مورد آیه «انالله یأمر بالعدلو الاحسان؛خدا بهعدالت و احسان فرمان میدهد» می­فرماید : العدلالانصاف و الاحسان التفضل؛ عدل، انصاف، و احساننیكیكردن است‌‌. (1)

انصاف بهمعنایعدالت، و عدالتبهمعنای انصافنیز آمده است. فرهنگ عمید، انصاف را بهعدلو داد معنا كرده است. لسانالعربمیگوید:

اَنْصَف الرّجل ای عَدَلَ، یعنی وقتی گفته میشود: مردی انصاف دارد، یعنی به عدالترفتار كرد. پارهای از حقوقدانانبینعدالت و انصاف‌‌تفاوتی نمیبینند. (2)

برای اطلاع از نظر مسیحیان یا یهودیان به كتاب های شان رجوع كنید . در حیطه اخلاق اسلامی جوابگو هستیم،

ولی  جانرالز، اندیشهپرداز معاصر، در باره عدالتمعتقد است: اندیشه اساسی در مفهوم عدالت، انصاف است. (3)

در معنایعامبین عدالت و انصافتفاوتی نیست. انصافبهمعنای عام، مرادف ‌‌عدالت بهمعنایعام است. وقتیگفته میشود: خدا را انصاف بده، یعنی در رابطه خود و خدا آنچهرا باید، بهجای آور. وقتی میگویند: داد مظلوم را از ظالمبگیر، یعنیدر باره این دو، حقرا انجام بده. (4)

موفق باشید.

 

 

پی نوشت ها:

1.بهشت اخلاق ، مهدی نیلی پور،3 جلدی ،انتشارات مرغ سلیمان،ج 1،ص 343.

2. امام علي بن ابي طالب عليه السلام، نهج البلاغه، 1 جلد، انتشارات دار الهجره ق، كلماتقصار 231،ص 509.

3. جعفری لنگرودی، دائرةالمعارف علوم انسانی، گنج دانش، تهران، 1363ش، ج2،ص 2.

4. رالز، عدالت و انصاف و تصمیمگیری عقلانی، ترجمه مصطفی ملكیان، نقد و نظر، ،1376ش 76 ،ص84.

حفظ اسرار و عیب های مردم تا چه اندازه اهمیت دارد
نباید در جایی و نزد كسی مطرح كنیم حتی اگر آن فرد همسر ما و محرم اسرار ما باشد. چرا كه همسر محرم اسرار خود انسان است ،نه محرم اسرار بقیه.

حفظ حرف هایی كه به صورت امانت نزد فرد است تا چه اندازه ای واجب است آیا فرد میتواند این حرف (امانت كس دیگر )را به همسر خود كه محرم اسرار اوست بگوید ؟ حفظ اسرار و عیب های مردم تا چه اندازه اهمیت دارد آیا فرد میتواند عیب دیگران را به همسر خود كه محرم اسرار اوست بگوید ؟

پرسش گر گرامی، حرف هایی كه مردم نزدما امانت می گذارند و می گویند این حرف نزد شما امانت باشد و جایی مطرح نكن، نباید در جایی و نزد كسی مطرح كنیم حتی اگر آن فرد همسر ما و محرم اسرار ما باشد. چرا كه همسر محرم اسرار خود انسان است ،نه محرم اسرار بقیه. در ضمن برخی جاها همسر محرم اسرار خود انسان هم نیست و آن جایی است كه راز  انسان ،گناهانش باشد، انسان حق ندارد گناهانش را حتی با همسرش در میان بگذارد وفقط باید نزد خدا اعتراف كند.

و در اسلام  این موارد هم از مصادیق امانت داری محسوب می شود. و درباره امانت، در اسلام داریم كه پیامبر (ص) فرمودند:«لا ایمان لمن لا امانة له.(1) كسی كه امانت را رعایت نمی كند ایمان ندارد.»

پس در این موارد انسان باید امانت داری كند و حرفی را كه نزد او امانت است، به هیچ كسی حتی همسرش بازگو نكند.

پی نوشت :

1.علامه مجلسي، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجري قمری،ج 69، ص 198.

دادن افطار به كساني كه روزه نمي گيرند، ثواب دارد؟
پيامبر(ص) در خطبۀ شعبانيه فرمود: «اي مردم! هر كس مؤمن روزه داري را در اين ماه افطاري بدهد، پاداش و ثواب آن نزد خدا مانند آزاد كردن يك بنده است و گناهان گذشته...

دادن افطار به كساني كه روزه نمي گيرند، ثواب دارد؟

ثوابي كه به عنوان افطاري دادن به روزه داران در روايت وارد شده است، به او داده نميشود.

پيامبر(ص) در خطبۀ شعبانيه فرمود: «اي مردم! هر كس مؤمن روزه داري را در اين ماه افطاري بدهد، پاداش و ثواب آن نزد خدا مانند آزاد كردن يك بنده است و گناهان گذشتة او بخشيده ميشود».

از اين روايت استفاده ميشود افطاري دادن به روزه دار مؤمن داراي اين ثواب است. كسي كه روزه دار نيست، افطاري دادن به او صدق نميكند.

سير كردن مردم بسيار خوب است و ثواب دارد يا افرادي كه توان روزه گرفتن ندارند، غذا دادن به آنان نيز ثواب دارد

من هر روز سیر می خوابم و می دونم كه كسانی هستند كه الان گرسنه اند.
اینكه به فكر گرسنه ها و همسایگان هستید، بسیار خوب و ارزشمند است...

 پیامبر فرمود هر كس شب سیر بخوابد و همسایگانش گرسنه باشند از ما نیست. من هر روز سیر می خوابم و می دونم كه كسانی هستند كه الان گرسنه اند. اما نمی دونم كجان.یعنی من مسلمان نیستم؟حتی وقتی به گرسنه های كشورهای دیگه هم فكر می كنم احساس گناه می كنم و فكر می كنم كه همش تقصیر منه كه بقیه گرسنن

اینكه به فكر گرسنه ها و همسایگان هستید، بسیار خوب و ارزشمند است.

حدیثی كه  خواندید ، درست است ، ولی باید دید منظور از همسایه چیست ؟ حد و حدود همسایه چیست؟

با یك روایت حد همسایه را نقل می كنیم:

امام علي عليه السلام می فرماید: حَرِيمُ المَسجدِ أربعونَ ذِراعا ، و الجِوارُ أربعـونَ دارا مِن أربعةِ جَوانِبِها؛(1)

 حريم مسجد چهل ذراع است . تا چهل خانه از چهار طرف منزل همسايه به شمار مي آيند.

پس تا چهل منزل همسایه محسوب می شود . انسان اگر از بین آن ها بداند كسی گرسنه است، وظیفه اخلاقی او این است كه سعی كند گرسنگی آن ها را برطرف كند .

البته اگر می دانید در جاهای دیگری گرسنه هایی هستند ، اگر توانایی دارید و كمك كنید، بسیار خوب و پسندیده است .

پی نوشت:

1. شيخ صدوق، الخصال، دو جلد در يك مجلد، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1403 هجري قمری، جلد2، صفحه 544.

حاضر نیست كه عذرخواهی كند هر چند كه مقصر اصلی خودش باشد
با توجه به آشنایی شما و شناختی كه نسبت به این دو نفر دارید و علت قهر و جدایی بین آن ها را می دانید، چند نكته را باید لحاظ كنید: ...

برای آشتی دادن بین دو نفر كه یكی غرور بالایی دارد و حاضر نیست كه عذرخواهی كند هر چند كه مقصر اصلی خودش باشد و دومی كه یك جوانی است كه ممكن است با رفتن به خانه آن شخص احساس ناخوشایندی داشته باشد و در روحیه او و تحصیلات او لطمه ایی وارد شود چكار باید كرد

با توجه به آشنایی شما و شناختی كه نسبت به این دو نفر دارید و علت قهر و جدایی بین آن ها را می دانید، چند نكته را باید لحاظ كنید:

اول: تشخیص دهید كدام یك مقصر و ظالمند.

دوم : با مراجعه به فرد ظالم از او بخواهید كه ظلم خود را نسبت به برادر دینی جبران نماید.اما نباید از فردی كه مورد ظلم واقع شده، انتظار داشته باشید كه برای ایجاد ارتباط، قدم جلو بگذارد، زیرا سبب جرات بیش تر ظالم در موارد دیگر می شود كه درست نیست.

سوم : اگر  هر دو ظالم اند، باید با ظرافت و زیركی و صحبت كردن با ایشان، از هر دو بخواهید كه دیگری را ببخشند . البته می توانید در این مورد از بزرگ ترها و نیز كسانی كه هر دو طرف از ایشان حرف شنوی دارند، كمك بگیرید.

چهارم: در صورتی كه هر دو طرف بر حرف خود پافشاری می كنند، برای ایجاد صلح و آشتی میان آن ها پافشاری نكنید. بلكه مدتی قضیه را رها كنید تا آتش خشم دو طرف بخوابد.قطعا گذشت زمان ،وضع را برای ایجاد آشتی بین طرفین مهیاتر می كند. پس در این خصوص عجله نكنید و صبور باشید.

ولي نمي دانم در اسلام به كدام مورد براي كمك كردن بيشتر توصيه شده؟
؛نيكوكاري آن نيست كه روي خود را به سوي مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكي آن است كه كسي به خدا و روز بازپسين و ...

من مي خواهم كمك كنم. ولي نمي دانم در اسلام به كدام مورد براي كمك كردن بيشتر توصيه شده يا مقدم تر مي باشد ( به طور مثال : كمك به ايتام ، كمك به خانوادهاي بي سربرست يا ... )

برادر گرامی ! در پاسخ به سوال شما قرآن می فرماید:

«لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَلي‏ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبي‏ وَ الْيَتامي‏ وَ الْمَساكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ؛نيكوكاري آن نيست كه روي خود را به سوي مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكي آن است كه كسي به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسماني‏] و پيامبران ايمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان و گدايان و در [راهِ آزاد كردن‏] بندگان بدهد، و نماز را برپاي دارد، و زكات را بدهد، و آنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختي و زيان، و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كساني كه راست گفته‏اند، و آنان همان پرهيزگارانند».(1)

در آیۀ دیگر می فرماید:

وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبي‏ وَ الْيَتامي‏ وَ الْمَساكينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبي‏ وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُورا؛و خدا را بپرستيد، و چيزي را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه‏مانده و بردگانِ خود [نيكي كنيد]، كه خدا كسي را كه متكبّر و فخرفروش است دوست نمي‏دارد.(2)

از مجموع دو آیه استفاده می شود:

اولا ،برّ و نیكی، بذل مال در راه خدا و بپا داشتن نماز و دادن زكاة است.

ثانیاً حبّ شامل دوستي خدا يا دوستي مال يا دوستي انفاق به فقير مي‏شود يعني بذل مال یا براي محبت بخدا و به قصد قربت اوست،

 یا براي اين است كه احسان را دوست مي دارد يعني بخشش او از روي ميل و شوق و علاقه به اين صفت است نه از روي اكراه ،

 یا با اين كه علاقه و احتياج به مال دارد آن را در راه خدا صرف می كند كه اشاره به صفت ايثار است.

ثالثاً  مراتب بخشش به ترتیب :

1.پدر و مادر

2.خویشاوندان:

-فرزند و نوه ها هر چه پائین تر بیاید.

 -اجداد و آباء هر چه بالا رود

- برادر و خواهر

-عمو و عمه و خاله و دایی و فرزندان آنها(3)

3.همسایه

4.یتیم ها

5.فقیر و مسكین

6.ابن سبیل:

كسي  كه از وطن دور افتاده باشد و دست رسي به وطن نداشته باشد و در غربت تهي دست شده باشد.(4)

7.سائلین:

 گداياني  كه سؤال مي كنند كه بعنوان صدقه بايد بآنها بذل شود مشروط به اينكه  متجاهر به فسق نباشند.(5)

8.غلامان و كنیزان كه در زمان ما این مورد ساقط شده.

برای اطلاع بیشتر به كتاب تفسیر نمونه و ترجمۀ المیزان مراجعه كنید.

 

پی نوشت ها:

1.بقره (2) آیه 177.

2.نساء (4) آیه 36.

3.طيب سيد عبد الحسين،أطيب البيان في تفسير القرآن،انتشارات اسلام،تهران، 1378 ش،چ2، ج4، ص 77.

4. همان،ج 2، ص 311.

5.همان.

بخشش بهتر است يا عدالت؟
امام علي علیه السلام در پاسخ همين سؤال فرموده اند: عدل از جود و بخشش بهتر است به دليل اين كه عدل هر چيزي را در جاي خود قرار مي دهد و هر حقي را به ذي حق واقعي...

بخشش بهتر است يا عدالت؟

امام علي علیه السلام در پاسخ همين سؤال فرموده اند: عدل از جود و بخشش بهتر است به دليل اين كه عدل هر چيزي را در جاي خود قرار مي دهد و هر حقي را به ذي حق واقعي خود مي رساند، اما جود و بخشش امور را و جريان ها را از محل خودشان خارج مي كند.(1)

استاد مطهري مي گويد: علماي اخلاق جود را از عدل بالاتر دانسته اند،اما علي مرتضي علیه السلام در كمال صراحت مي گويد عدل به اين دليل از جود بالاتر است. البته اين دو نظر از دو زاويه و دو ديدگاه است: اگر تنها از جنبه فردي و اخلاق شخصي مطلب را مطالعه كنيم جود از عدل بالاتر است. از نظر ملكات اخلاقي ملكه جود و ايثار بالاتر است از ملكه عدالت؛ زيرا شخص عادل از آن جهت كه شخصاً و از نظر اخلاق شخصي و فردي عادل است در اين حد از كمال انساني است كه به حق ديگران تجاوز نمي كند مال كسي را نمي برد متعرض ناموس كسي نمي شود اما آن كه جود مي كند و ايثار مي نمايد نه تنها مال كسي را نمي برد، بلكه از مال خود و دسترنج خود به ديگران جود مي كند. پس از نظر ملكات اخلاقي و صفات شخصي البته جود از عدل بالاتر است، اما از نظر زندگي اجتماعي عدل از جود بالاتر است. عدل در اجتماع به منزله پايه هاي ساختمان است و احسان از نظر اجتماع به منزله رنگ آميزي و نقاشي و زينت ساختمان است... جامعه را هرگز با جود و احسان نمي توان اداره كرد. پايه سازمان اجتماع عدل است احسان وجودهای حساب نشده و اندازه گيري نشده كارها را از مدار خود خارج مي كند.(2)

 

پی نوشت ها :

 1 . نهج البلاغه، فیض الاسلام،انتشارات فقیه، تهران، پنجم، 1379 ه ش ، قصار 429.

 2 . مطهری، مرتضی ، بیست گفتار،انتشارات صدرا،تهران،1368ه ش، ص 6 - 9.

اگر بزرگی در مجلس باشد آیا ما حتما باید به او احترام بگذاریم؟
امام صادق علیه السلام می فرماید :«عَظِّمُوا كِبَارَكُم: به بزرگ تر های تان احترام بگذارید»

اگر بزرگی در مجلس باشد آیا ما حتما باید به او احترام بگذاریم و اگر نگذاریم (نه اینكه با وی مشكلی داشته باشیم)نشانه غرور است؟

پرسش گر گرامی احترام گذاشتن و اكرام بزرگ تر ها یكی از خصلت های پسندیده اخلاقی است و توصیه امام صادق علیه السلام می فرماید :«عَظِّمُوا كِبَارَكُم.(1)

به بزرگ تر های تان احترام بگذارید» و در احادیث داریم كه علت این احترام ها، این گونه بیان شده است كه : «وقروا كباركم يوقركم صغاركم.(2) به بزرگ تر ها احترام بگذارید تا كوچك تر ها به شما احترام بگذارند» باید بدانید شما نیز الان بزرگ تر از خیلی افراد هستید و در آینده نیز برای برخی باید بزرگ تری كنید،اگر الان خودتان به بزرگ تر ها ،احترام نگذارید ،به احتمال بسیار زیاد در آینده از طرف كوچك تر ها مورد احترام قرار نخواهید گرفت.

پس اصل احترام گذاشتن به بزرگ تر ها ،امر بسیار خوب و مطلوبی است و بهتر است اگر بزرگی در مجلسی نشسته به آن احترام بگذارید ،این كار از ارزش شما نمی كاهد بلكه ارزش شما را بیشتر می كند.

اگر چه در صورت احترام نگذاشتن ،دچار گناه نشده اید،ولی احترام نگذاشتن به بزرگ تر، مخصوصا این كه گفتید با او هیچ مشكلی ندارید ،نشانه این است كه ادب و تواضع را  به صورت كامل رعایت نمی كنید و ممكن است دیگران برداشت كنند ،شما به خاطر غرورتان احترام نمی گذارید.

پی نوشت ها :

1. ثقة الاسلام كليني، الكافي،  دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجري شمسي؛ ج 2 ؛ ص 165

2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي قم، 1366 ه.ش ،ص 478.

وظيفه ما در برابر خون شهيدان چیست؟
كسانی كه حاضر شده اند برای حفظ دین و مملكت از با ارزش ترین چیزی كه دارند؛ یعنی جانشان بگذرند شایسته این هستند كه همیشه نام و یادشان در خاطره ها باشد.

وظيفه ما در برابر خون شهيدان و كساني كه در راه وطن جان خود را از دست داده اند، چيست؟

ما در  مقابل شهدا چند وظیفه مهم داریم :

1. زنده نگه داشتن یاد و خاطره آنان :

 كسانی كه حاضر شده اند برای حفظ دین و مملكت از با ارزش ترین چیزی كه دارند؛ یعنی جانشان بگذرند  شایسته این هستند كه همیشه نام و یادشان در خاطره ها باشد

2. حفظ آرمان ها و ارزش هایی كه شهدا به خاطر آن ها جانشان را تقدیم كردند:

شهدا برای حفظ اسلام و دین و انقلاب اسلامی ایران و عزت و اقتدار و استقلال كشور و قطع وابستگی كشور به بیگانگان جانشان را تقدیم كردند و ما وظیفه داریم در همه حال از تضعیف این امور جلوگیری كنیم و نگذاریم كسی به این امور تعرض كند

3. حمایت از خانواده آنان :

رسیدگی به خانواده و زن و بچه های آنان كه بعد از شهادت آن ها بی سرپرست شده و در سختی عاطفی و اجتماعی و اقتصادی به سر می برند و حمایت از آن ها در همه عرصه ها وظیفه ماست.

4. ترویج فرهنگ ایثار و شهادت :

ما می توانیم با تدوین خاطره های شهدا و یا وصیت نامه آنان  و یا ساختن فیلم های جذاب در مورد دفاع مقدس ، به ترویج فرهنگ شهادت در عرصه اجتماع بپردازیم و شهدا را به عنوان الگوهای معنوی و واقعی معاصر معرفی كنیم.

موفق باشید.

صفحه‌ها