میخوام بدونم حضرت محمد جچوری پیامبر شد؟ قانع نمیشم...انسانی كه 40 سال سواد نداشته چجوری پیامبر یه كشور شده؟
مقوله پیامبری و ارسال رسولان از جانب خداوند برای بشر یكی از سنت های مهم الهی در طول زندگی بشر بوده كه از آغاز خلقت نسل كنونی انسان ها شروع شده و در طول این قرن های متمادی به شدت و كثرت ادامه داشته است و هیچ گاه و در هیچ دوره ای انسان ها بدون فرستاده الهی نزیسته اند.
ماهیت انتخاب انسان هایی خاص از بین مجموعه افراد بشر برای احراز مسئولیت پیامبری خود یكی از پر رمز و راز ترین قوانبن عالم است و تنها خداوند خود از ماهیت حقیقی این انتخاب آگاه است؛ چنان كه خود در قران مجید فرمود : « اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَه؛ (1) خداوند آگاهتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد».
این ابهام تا جایی بوده كه در بسیاری از موارد بعد از انتخاب انبیاء از جانب خداوند توده افراد جامعه نسبت به این امر اظهار تعجب می نمودند و افرادی دیگر را مناسب تر برای این امر می پنداشتند و حتی نسبت به انتخاب پیامبران اعرتاضات تند و شدیدی می نمودند ، همان گونه كه در خصوص انتخاب پیامبر اسلام به صراحت گفتند: «وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلي رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظيم (2) و گفتند: «چرا اين قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندي) از اين دو شهر (مكه و طائف) ناز ل نشده است؟!».
اما چنان كه ذكر شد معیار و مبنای انتخاب برخی افراد برای احراز مسئولیت رسالت الهی و انتقال معارف وحیانی اموری خاص و باطنی است كه تنها خداوند از ان آگاه است و به طور مختصر می توان دریافت كه ماهیت اصلی این لیاقت بخشی به سزاواری های فردی و شخصی اعم از سلامت جسم و روان و اخلاق و درستكاری خود فرد رفتار بر می گردد و بخشی نیز به سوابق و پیشینه نسل و خاندان و والدین فرد و بخش مهم دیگر به عظمت روحی و قابلیت های فطری فرد برای توانایی ارتباط با عالم غیب و توان بر دوش كشیدن بار سنگین رسالت كه درك همه این شاخصه ها تنها به دست خداوند متعال كه عالم بر ظاهر و باطن همه انسان هاست می باشد.
در هر حال آنچه مسلم است این شاخصه ها در طول تاریخ تنها در بخش معدودی از افراد متجلی شد و این افراد چه بسا در ظاهر و به حسب معادلات متعارف و مناسبات اجتماعی جایگاه درخوری نداشتند اما لیاقت احراز مسئولیت خطیر نبوت و رسالت در ایشان بود و بدین جهت خداوند آن ها را برای این امر برگزید .
در خصوص پیامبر اسلام نیز این ویژگی ها به طور تمام و كمال وجود داشت و ایشان از نظر كمالات روحی و جسمی و فضائل اخلاقی و رفتاری در بالاترین حد مطوالب بودن و به علاوه خاندان ایشان نیز از نسل های پاك و به دور از انحرافات عقیدتی و رفتاری به حساب می آمدند و بالاتر از همه این ها قابلیت های فطری و درونی آن بزرگوار به طور ذاتی و اكتسابی به حدی رسیده بود كه امكان احراز مسئولیت نبوت و رسلت پایانی خداوند را دبرای ایشان به ارمغان آورده بود.
اما در كنار همه این ها برخی شرایط و ویژگی های خاص برای هر پیامبر در نظر گرفته می شد كه در موفقیت او در مسیر رسالتش به كار بیاید و امی بودن حضرت یعنی سواد خواندن و نوشتن ندانستن ایشان نیز از همین بود .
در واقع از آنجا كه معجزه اصلی آن حضرت آیات قرآن بود كه نوعی اعجاز لفظی و بیانی به حساب می آید عدم اگاهی پیشین حضرت از سواد خواندن و نوشتن تاثیر بسزایی در قبول و پذیرش آسمانی بودن این كتاب بزرگ برای توده جامعه داشت ؛ حقیقتی كه در قران نیز بدان اشاره شده است :
« وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُون (3) تو هرگز پيش از اين كتابي نميخواندي، و با دست خود چيزي نمينوشتي، مبادا كساني كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند!»
در نتیجه بی سواد بودن حضرت خود یكی از نكات لازم و مثبت در مسیر رسالت آن بزرگوار بود ، در كنار انكه نباید از یاد ببریم ماهیت نبوت و رسالت و انتقال وحی و اعجاز همه و همه از زمره امور خاص و ویژه و برخلاف روال طبیعی هستند و بر این اساس پیامبر شدن فردی به ظاهر بی سواد و ارائه كاملترین مجموعه بیانی و زیباترین كتاب ممكن از جانب او امری عجیب به حساب نمی آید .
البته نباید فراموش كنید كه پیامبری امری مربوط به كشور خاص نیست و انبیاء الهی بسته به ظرفیت هایشان و نیاز زمانه مسئولیت ارشاد یك خانواده یا یك قوم یا یك منطقه و یا كل جهان را بر عهده داشتند و پیامبر اسلام نیز دارای رسالت جهانی داشت .
در ضمن بد نیست بدانید كه انديشمندان اسلامي در خصوص بي سواد و یا با سواد بودن پيامبر (ص) بعد از رسالت اختلاف نظر دارند. بعضي باور دارند كه حضرت در دوران رسالت هم مي خواند و هم مي نوشت. برخي مانند سيد مرتضي از طرفداران اين نظريه است. (4) طرفداران اين رويكرد با بهرهگيري از آيات و روايات قايل شدهاند چگونه ممكن است پيامبر - كه همه چيز را مي آموخته است - خواندن و نوشتن را نياموخته باشد؟! (5)
برخي دیگر عقيده دارند كه پيامبر بعد از رسالت مي خواند، ولي نمينوشت. (6) بعضي احتمال دادهاند حضرت بعد از رسالت نه مي خواند و نه مي نوشت. در هر حال وضعیت ان حضرت به گونه ای بود كه كیفیت خواندن و نوشتن ایشان لطمه ای بر مدیریت و حكومت ایشان نمی زد .
پی نوشت ها
1. انعام (6) آیه 24.
2. زخرف (43) آیه 31.
3. عنكبوت (29) آیه48 .
4. علامه مجلسی ، بحارالانوار، دارالكتب الاسلامیه ، تهران ، بی تا ، ج 16، ص 135
5. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، انتشارات صدرا ، تهران ، 1374ش ، ج 3، ص 212
6. بحارالانوار همان، ج 16، ص 133.