من در مدرسه ی شاهد منطقه یک تهران تحصیل میکنم و بفرزندان جانبازان و شهدا راهنمکایی دینی میرسانم اما در یک نکته که 3 -4 نفر از من سوال کردم مانده ام می خواهم کمکم کنید.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
وضو يكي از عبادات ديني و مبتني بر دستور شارع مقدس است و كيفيت انجام آن به طور دقيق را بايد در كتاب خدا و سنت رسول خدا (ص) جستجو نمود؛ در واقع هرچند در قران به كيفيت وضو اشاره شده اما اين امر مختصر و تا حدودي مجمل است و هماننند بسياري از تكاليف ديني ديگر نياز به تفسير از طريق سنت نبوي دارد .
از طرف ديگر هر يك از مذاهب اسلامي عمل خود در همه اعمال ديني از جمله وضو را مستند به عمل رسول خدا و منطبق بر حقيقت شريعت اسلامي مي دانند، اما همه مشكل در يافتن همين سنت به شكل دقيق و قطعي است كه به دلايل مختلف در ساليان بعد از پيامبر مورد اختلاف و ترديد قرار گرفت و رسيدن به سنت قطعي مورد توجه و دغدغه امت اسلامي شد.
به عبارت روشن تر همه مذاهب فقهى اسلامى براى استنباط احكام دين و رسيدن به سنت قطعي، از يك سرى اصول و مبانى بهره مي گيرند كه لزوما مشابه هم نيست و طبيعى است كه اگر در اصول، مبانى و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتيجه و ره آورد استنباط ها متفاوت خواهد شد.
بسيارى از اختلافات فقهى شيعه و سني، ريشه در تفاوت ديدگاه ها در اصول و مبانى استنباط دارد، مثلاً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پيامبر (ص) به سنت صحابه و گاهى به سنت تابعين ارزش مى دهند، ولى شيعه افزون بر قرآن و سنت پيامبر (ص)، به سنت اهل بيت بها مى دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پيامبر نباشد، به عنوان منبع شرعى نمى پذيرند.
اختلاف در وضو هم از همين نوع است. شيعيان با تمسك به حديث ثقلين كه مورد اتفاق فريقين است، به اهل بيت و امامان معصوم (ع) مراجعه مى كنند و احكام شرعى خويش را فرا مى گيرند، امّا اهل سنّت چنين عمل نمي كنند.
در زمان خلفا به ويژه خليفه دوم (عمر) سياست جلوگيرى از نشر حديث رواج داشت و خلفاى بعدى تا زمان عمر بن عبدالعزيز، همين سياست را در پيش گرفتند كه سرانجام بسيارى از روايت هاى پيامبر و حوادث صدر اسلام و حتي نحوه اعمال پيامبر به فراموشى سپرده و يا در مورد آن ها اختلاف ايجاد شد و نسل هاى بعدى نسبت به آن بيگانه شدند. اما شيعيان با مراجعه به امامان معصوم (ع) توانستند سنت پيامبر را حفظ كنند و آن را سرمشق زندگى خويش قرار دهند؛ به عنوان مثال در مورد وضو: امام باقر (ع) ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر چنين وضو مى ساخت. (1)
در نتيجه با توجه به نزديكي اهل بيت به پيغمبر و آگاهي و علم ايشان به كيفيت دقيق رفتار و عمل رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و شريعت اسلام ، به طور يقين مي توان دريافت كه آنچه از طريق امامان معصوم به ما رسيده با عملكرد پيامبر نزديك تر و منطبق تر است بخصوص در مورد وضو كه روايات صريحي همچون روايت ذكر شده وجود دارد .
از طرف ديگر كيفيت وضوى اهل سنت نه بخاطر روايت صريح و روشني كه كيفيت وضوي پيامبر را اين گونه تبيين نمايد بلكه به جهت تفسيرى است كه از آيه " فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِق" (2) دارند.
ظاهر معناى آيه چنين است كه صورت و دستها را تا آرنج بشوييد. اهل سنت از كلمه "الى" برداشت مىكنند كه آيه مىگويد دستها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشوييد، ولى به نظر شيعه كلمه "الى" تنها براى بيان حدّ شستن است، نه كيفيّت شستن.
توضيح: آيه درست به آن مىماند كه انسان به كارگرى سفارش مىكند ديوار اتاق را از كف تا يك متر رنگ كند. بديهى است منظور اين نيست كه ديوار از پايين به بالا رنگ شود، بلكه منظور اين است كه اين مقدار بايد رنگ شود، نه بيشتر و نه كمتر. بنا بر اين فقط مقدارى از دست كه بايد شسته شود، در آيه ذكر شده ، اما كيفيت آن در سنت پيامبر (كه به وسيله اهل بيت به ما رسيده) آمده و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان. (3)
البته مذاهب چهارگانه اهل سنت، شستن دست هنگام وضو از سر انگشتان تا آرنج را واجب نمىدانند و مىگويند بهتر است كه بدين طريق وضو گرفته شود.
اكثر فقهاي شيعه معتقدند شستن دست از آرنج واجب است و عكس آن باطل است، هم چنان كه مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است، اما باقى مذاهب گفتهاند: شستن آنها به هر طريقى كه باشد، واجب بوده و تقديم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج افضل است؛ (4) يعنى ثواب بيشترى دارد.
شستن پا به جاى مسح كه ميان اهل سنت رواج دارد، تفسير خاصى است كه از ادامه همان آيه ارائه دادهاند. به نظر آنها كلمه: "ارجلكم" (پاها) بر "وجوهكم" (صورت ها) عطف شده و بايد مانند آن شسته شود، اما شيعه معتقد است اين كلمه بعد از كلمه رؤوس (سرها) ذكر شده و عطف به آن است و بايد پاها را مانند سر مسح كنيد.
در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامى ناشى از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آيات بوده و سنت پيامبر را هر دو گروه طبق عقيده خود مىدانند، اما شيعه افتخار دارد كه پيرو ائمه اطهار بوده و پيشوايان معصوم (ع) به آيات الهى و روش و سنت و گفتار رسول خدا (ص) آگاهتر بوده اند.
پس همان گونه كه بيان شد هم تحليل آيات قرآن در مورد كيفيت وضو و هم سيره و توصيه ائمه (ع) به ما نشان مي دهد كه روش وضوى پيامبر (ص) به روش شيعه بوده است.
پىنوشتها:
1. شيخ حرّ عاملي، وسايل الشيعه، ج 1، ص 274، ج 7.نشر دار الاحيا التراث العربي بيروت 1412 ق.
2. سوره مائده (5) آيه 6.
3. آيه الله مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلاميه، تهران، چاپ اول، 1374 ش، ج 4، ص 286.
4. محمد جواد مغنيه، الفقه علي المذاهب الخمسه، ص 40، نشر بيروت 1402 ق.
موفق باشید.