اخبار

اين سوال را در كتابي از اهل سنت پيدا كردم براي جواب آن نياز به كمك شما مي باشم خواهشمندم مساعدت فرماييد.

شيعه مي گويد كه ابوبكر و عمر در كنار زدن خصت علي از خلافت موفق شدند ،از آنها مي پرسيم خوب وقتي آنها علي را كنار زدند خلافت چه دستاورد هايي براي خودشان داشت ؟

پرسش: علت جانشين نكردن پسران توسط عمر و ابوبكر شرح اين سوال را در كتابي از اهل سنت پيدا كردم براي جواب آن نياز به كمك شما مي باشم خواهشمندم مساعدت فرماييد.
چرا ابوبكر يكي از پسرانش را جانشين خود نكرد و چنان كه طبق گفته شيعيان علي فرزند خود را جانشين خود قرار داد ، چرا عمر جانشين خود را فرزندش تعيين نكرد؟

پاسخ: با سلام و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز
دوست عزيز: ايميل شما كه حاوي سوال تاريخي بود سه بار به اين مركز ارسال شد و در حال پاسخگويي مي باشد در صورت آماده شدن، در اسرع وقت پاسخ به ايميل شما ارسال مي گردد.

اگر کسی قبلا از مغازه ها که سی دی های رایتی فیلم ها را می فروختند سی دی خریده باشه و مثلا 4 و 5 تا سی دی هم رایت کرده باشه آیا باید دنبال اون افراد بره یا فقط دادن صدقه کافی اگه کافیه چقدر
این شرکت های تولید بازی در ایران که از نظر قانون ایران مشکلی ندارد ولی از نظر اون کشور ها ممنوع است چه حکمی دارد؟

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز .
از نظر آيت الله سيستاني رايت سي دي و خريد سي دي رايت شده اشکال ندارد.(1)
پي نوشت:
1. سوال تلفني از دفتر آيت الله سيستاني .

ba arze salam mikhaham edanam kee emam zaman dar hale chee keri hastand va inkee estefade ishan dar hale hazer baraye man chist albatee inkee zamin bedon hojat baghi nemimanad ra medanam mikhaham bedanam kee ishan dar omore roz maree man chee kari anjam midahand va agar man soaale az ishan dashte basham bayad chegone az ishan beporsam man vaghean shobahate barayam ejad shode dar hale kee be vojode ishan kamelan eteghad daram mikhaham bedanam kee naghshe ishan dar pasokh be soalate man chist albatee lazim medanam kee in nokte ra ham motezaker shavam kee man dar rabete ba olama ham dochare shak hastam chon har kodam nazaree khasi darand va dar khili mavared ba ham mokhalef hastand mamnonam

پرسش: امام شرح امام زمان در حال چه کاري هستند و اينکه استفاده ايشان در حال حاضر براي من چيست...........
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اينکه امام زمان (ع) مشغول چه فعاليت هاي مي باشد ، نمي دانيم. اما در خصوص نقش امام زمان درسوال و زندگي روزمره ، بايد گفت: نقش امام زمان در کل جامعه قابل بررسي است، نه شخص خاص. نمي توان گفت كه امام زمان(ع) در مورد سوال و زندگي روزمره شما چه نقشي دارد. از متون ديني و روايات استفاده مي شود امام زمان(ع) مانند امامان ديگر به هدايت و رهبري مردم مي­پردازد. با اين تفاوت كه حضرت- به حسب ظاهر- در ميان ما نيست. معنايش آن نيست كه امام زمان از هدايت مردم غافل است و به مشكلات مردم رسيدگي نمي كند، بلکه حضرت در قالب هاي مختلف به هدايت مردم پرداخته و در ميان ما و با ما است، حضرت فرمود: «هرگز در رعايت احوال شما كوتاهى نمى‏كنيم و شما را از ياد نمى‏بريم.» (1)
امام علي (ع) فرمود:" سوگند به خدا ، حجت خدا ميان آنان هست . در کوچه و بازار گام بر مي دارد .بر خانه هاي آنان وارد مي شود . در شرق و غرب جهان به سياحت مي پردازد. گفتار مردمان را مي شنود . بر اجتماعات آنان وارد شده سلام مي دهد. او مردمان را مي بيند" (2)
در دعاي ندبه مي خوانيم: «جانم فدايت! غايبي هستي که از ميان ما بيرون نيستي. جانم فدايت! دور شده از وطن هستي که از ما دور نيستي».(3)
در روايت ديگري امام زمان(ع) به خورشيد پشت پرده تشبيه شده است.(4) خورشيد گر چه در پشت ابر قرار دارد، اما به همه موجودات نفع مي رساند. امام زمان (ع) نيز -به رغم آن که به حسب ظاهر در ميان ما نيست ، اما به جامعه نفع مي رساند.
به طور مستقيم نمي توانيد سوال خود را از امام بپرسيد، زيرا لازمه آن ديدن و ملاقات با حضرت است كه در روايات ادعاي رويت نهي شده است؛ مي توانيد سوال هاي خود را با فقها -كه در حقيقت نائبان امام هستند- در ميان بگذاريد. امام زمان (ع) اين امر را وظيفه همگان دانست.(5)
مي توانيد با مطالعه درباره ابعاد مسايل مهدويت و مشاوره با علما شبهات را رفع نماييد.
در مورد اين كه درباره اختلاف علما دچار شبهه شده ايد ، معلوم نكرديد مقصود شما از اختلاف علما چيست؟ در مكاتبات بعد به طور شفاف سوال تان را بيان نماييد تا توضيحات لازم ارائه گردد.
در ذيل مقاله اي از نقش حضور امام در جامعه و فوايد حضور او، در عين حال كه در غيبت به سر مي برد، توضيح داده شده است.
پي نوشت­ها:
1. بحارالانوار، ج 53، ص 174
2. . کتاب الغيبه نعماني، ص 72
3. كتاب الغيبة، ص164.
4. بحارالانوار، ج53، ص 181.
5.همان، ج52، ص93.
***********

فلسفه وجود امامي كه غايب است و ما آن را نمي بينيم و نمي توانيم از او استفاده كنيم چيست؟
در احاديث متعدد و گوناگوني كه در زمينه حكمت و فايده وجود امام عليه‌السلام در دوارن غيبت به ما رسيده، تعبير بسيار پر معني و جالبي در يك عبارت كوتاه ديده مي‌شود كه مي‌تواند كليدي باشد براي گشودن اين رمز بزرگ. و آن اينكه پيامبر اكرم (ص) در پاسخ اين پرسش كه آيا وجود امام زمان در عصر غيبت، فايده‌اي دارد، فرمود:

"ايْ وَالذي بَعَثني بِالنبوه اِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ به وَ يَستَضيئونَ بِنُور و لايَتِهِ في غَيْبَتهِ كَاْنتفاع الناسِ بالشَّمشِ وَ اِنْ جَلّلَهَا السحاب" (1)آري سوگند به خدائي كه مرا به نبوت برگزيد، مردم از او منتفع مي‌شوند، از نور ولايتش در دوران غيبتش بهره مي‌گيرند، همان گونه كه از خورشيد به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره مي‌برند.

براي فهم اين نخست بايد نقش خورشيد را به طور كلي، و به هنگامي كه چهره تابناكش پشت ابرها پنهان مي‏گردد، دريابيم.

خورشيد داراي دو نوع نورافشاني است: نور افشاني آشكار و نورافشاني مخفي، يا به تعبير ديگر نورافشاني مستقيم و نورافشاني غير مستقيم.
در نور افشاني آشكار، اشعه آفتاب به خوبي ديده مي‌شود، هر چند قشر ضخيم هوا كه اطراف كره‌ زمين را پوشانيده، همانند يك شيشه ضخيم كار مي‌كند، شيشه‌اي كه از شدت تابش آفتاب مي‌كاهد و آن را قابل تحمل مي‌سازد، نور آفتاب را تصفيه مي‌كند و شعاع هاي مرگبارش را خنثي و بي اثر مي‌سازد، ولي به هر حال مانع از تابش مستقيم آفتاب نيست. ولي در تابش غير مستقيم، ابرها هماننند يك شيشه مات، نور مستقيم خورشيد را گرفته پخش مي‌كنند.

گاهي اوقات وارد اطاقي مي‌شويم كه با لامپ هاي مات روشن شده، اطاق را روشن مي‌بينيم، اما خود لامپ و شعاع اصلي و مستقيم آن به هيچ وجه ديده نمي‌شوند ....

از سوي ديگر، نور آفتاب مهم ترين نقش را در دنياي حيات و موجودات زنده دارد. نور و حرارتي كه از خورشيد به هر سو پاشيده مي‌شود، تنها انرژي زندگي بخش در گياهان و حيوانات و انسان است.

رشد و نمو موجودات زنده، تغذيه و توليد مثل آن ها، حس و حركت و جنبش، آبياري زمين هاي مرده، غرش امواج دريا، وزش حيات بخش بادها، ريزش دانه‌هاي زندگي آفرين باران و برف ، صداي زمزه آبشارها، نغمه‌هاي مرغان، زيبائي خيره كننده گل ها، گردش خون در عروق انسان و طپش قلب ها، عبور برق آساي انديشه ازلابلاي پرده‌هاي مغز، و لبخند شيريني كه بر لب گلبرگ مانند يك كودك شير خوار نقش مي‌بندد ... همه و همه به طور مستقيم يا غير مستقيم به نور آفتاب بستگي دارد و بدون آن، همه اين ها به خاموشي خواهند گرائيد. اين موضوع را با كمي دقت مي‌توان دريافت. آيا اين بركات و آثار زندگي‌بخش، مخصوص زماني نيست كه نور به طور مستقيم مي‌تابد؟

پاسخ : نه؛ بسياري از اين آثار در نور مات خورشيد از پشت ابرها نيز وجود دارد. مثلاً در كشورها يا شهرهائي كه چندين ماه از سال ابرها سراسر آسمان را پوشانيده‌اند، آفتاب ديده نمي‌شود، ولي گرما، نمو و رويش گياهان، توليد انرژي لازم براي حيات، رسيدن غلات و ميوه‌ها خنديدن گل ها و شكوفه‌ها وجود دارند.

بنابراين تابش خورشيد از پشت پرده ابرها، قسمت مهمي از بركات خود را در بردارد. تنها قسمتي از آثار كه نياز به تابش مستقيم دارد موجود نيست. مثلاً مي‌دانيم تابش آفتاب، اثر حياتي خاصي روي پوست و ساير جهاز بدن انسان و موجودات زنده دارد. به همين دليل، در كشورهائي كه از اين نظر در محروميت به سر مي‌برند، در روزهاي آفتابي، بسياري از مردم "حمام آفتاب" مي‌گيرند و در برابر اين نور حيات‌بخش برهنه مي‌گردند . با تمام ذرات وجود خود -كه تشنه اين هديه آسماني است- ذرات اين نور را مي‌مكند. تابش مستقيم آفتاب، علاوه بر اينكه روشنائي و گرماي بيش تري مي‌آفريند، اثر خاصي به خاطر همان اشعه ماوراي بنفش در كشتن انواع ميكروب ها و سالم سازي محيط دارد كه در نور غير مستقيم ديده نمي‌شود. از مجموع بحث قبل نتيجه مي‌گيريم كه: هر چند پرده‌هاي ابر، بعضي از آثار آفتاب را مي‌گيرد، ولي قسمت مهمي از آن همچنان باقي مي‌ماند.

اشعه معنوي وجود امام عليه‌السلام در حالي كه در پشت غيبت نهان است، داراي آثار قابل ملاحظه‌اي است كه به رغم تعطيل مسئله تعليم و تربيت و رهبري مستقيم، حكمت وجود او را آشكار مي‌سازد. به ملاحظه اجمال اين نوشته، برخي از اين آثار، در اين جا بيان مي‌شود.

1- پاسداري از آئين الهي

با گذشت زمان و آميختن سليقه‌ها و افكار شخصي به مسائل مذهبي و گرايش هاي مختلف به سوي برنامه‌هاي ظاهر فريب مكتب هاي انحرافي، و دراز شدن دست مَفْسَدِه جويان به سوي مفاهيم آسماني، اصالتِ پاره‌اي از اين قوانين از دست مي‌رود و دستخوش تغييرات زيان بخشي مي‌گردد.

اين آب زلال كه از آسمان وحي نازل شده، با عبور از مغزهاي اين و آن تدريجاً تيره و تار گشته، صفاي نخستين خود را از دست مي‌دهد.

اين نور پر فروغ با عبور از شيشه‌هاي ظلماني افكار تاريك، كمرنگ‌تر مي‌گردد. خلاصه با آرايش ها و پيرايش هاي كوته بينانه افراد و افزودن شاخ و برگ هاي تازه به آن چنان مي‌شود كه گاهي بازشناسي مسائل اصلي، دچار اشكال مي‏گردد.

با اين حال، آيا ضروري نيست كه در ميان جمع مسلمانان كسي باشد كه مفاهيم فناناپذير تعاليم اسلامي را در شكل اصليش حفظ و براي آيندگان نگهداري كند؟

مي‌دانيم در هر مؤسسه مهمي، صندوق نسوزي وجود دارد كه اسناد مهم آن مؤسسه را در آن نگهداري مي‌كنند، تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند. به علاوه هرگاه مثلاً آتش‌سوزي در آن جا روي دهد، از خطر حريق مصون باشد كه اعتبار و حيثيت آن مؤسسه نزديكي پيوند با حفظ آن اسناد و مدارك دارد.

سينه امام و روح بلندش، صندوق نسوز حفظ اسناد آئين الهي است كه همه اصالت هاي نخستين و ويژگي هاي آسماني اين تعليمات را در خود نگاه داري مي‌كند، "تا دلائل الهي و نشانه‌هاي روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشي نگرايد" و اين يكي ديگر از آثار وجود او، گذشته از آثار ديگر است.

2- تربيت گروه منتظر آگاه

برخلاف آن چه بعضي فكر مي‌كنند، رابطه امام در زمان غيبت به كلي از مردم بريده نيست. بلكه آن گونه كه از روايات اسلامي برمي‌آيد، گروه كوچكي از آماده‌ترين افراد -كه سري پرشور از عشق خدا، و دلي پر ايمان و اخلاصي فوق العاده براي تحقق بخشيدن به آرمان اصلاح جهان دارند- با حضرتش در ارتباطند.

معني غيبت امام ، اين نيست كه حضرت به شكل يك روح نامرئي و يا شعاعي ناپيدا درمي‌آيد. بلكه او از يك زندگي طبيعي آرام برخوردار است، به طور ناشناخته در ميان انسان ها رفت و آمد دارد، دل هاي بسيار آماده را برمي‌گزيند و در اختيار مي‌گيرد، بيش از پيش آماده مي‌كند و مي‌سازد. افراد مستعد، به تفاوت ميزان استعداد و شايستگي خود، توفيق درك اين سعادت را پيدا مي‌كنند. بعضي چند لحظه و برخي چند ساعت يا چند روز، و جمعي سال ها با حضرت در تماس هستند.

آن ها كساني هستند كه آن چنان بر بال و پر دانش و تقوي قرار گرفته و بالا رفته‌اند كه هم چون مسافران هواپيماهاي دور پرواز، بر فراز ابرها قرار مي‌گيرند، آن جا كه هيچ گاه حجاب و مانعي بر سر راه تابش جهان بخش آفتاب نيست، در حالي كه ديگران در زير ابرها و در تاريكي و نور ضعيف به سر مي‌برند.

نبايد انتظار داشته باشم كه آفتاب را به پائين ابرها بكشم تا چهره او را ببينم. چنين انتظاري، اشتباه بزرگ و خيال خام است. اين منم كه بايد بالاتر از ابرها پرواز كنم، تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه جرعه بنوشم و سيراب گردم.

به هر حال، تربيت اين گروه يكي ديگر از حكمت‌هاي وجود حضرت در اين دوران است.

3- نفوذ روحاني و ناآگاه

مي‌دانيم خورشيد، يك سلسله اشعه مرئي دارد كه از تركيب آن ها با هم، هفت رنگ معروف پيدا مي‌شود . يك سلسله اشعه نامرئي كه به نام "اشعه ماوراءبنفش" و "اشعه مادون‌قرمز" ناميده شده است. هم چنين يك رهبر بزرگ آسماني، خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعي -كه از طريق گفتار و رفتار و تعليم و تربيت عادي صورت مي‌گيرد- يك نوع تربيت روحاني دارد، كه از راه نفوذ معنوي در دل ها و فكرها اعمال مي‌شود. مي‌توان آن را تربيت تكويني نام گذارد. در آن جا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار كار نمي‌كند، بلكه تنها جاذبه و كشش دورني مؤثر است.

در حالات بسياري از پيشوايان بزرگ الهي مي‌خوانيم كه گاه بعضي از افراد منحرف و آلوده، با يك تماس مختصر با آن ها به كلي تغيير مسير مي‌دادند، و سرنوشت شان يك باره دگرگون مي‌شد . به قول معروف با صدوهشتاد درجه بازگشت، راه كاملا تازه‌اي را انتخاب مي‌كردند، يك مرتبه فردي پاك و مؤمن و فداكار از آب در‌مي‌آمدند كه از بذل همه وجود خود نيز مضايقه نداشتند.

اين دگرگوني هاي تند و سريع و همه جانبه، اين تحولات جهش آسا و فراگير، آن هم با يك نگاه و برخورد- البته براي آن ها كه در عين آلودگي، يك نوع آمادگي نيز دارند-نتيجه جذبه ناخودآگاه است كه گاهي از آن تعبير به "نفوذ شخصيت" نيز مي‌شود.

بسياري اين موضوع را در زندگي خود تجربه كرده‌اند كه به هنگام برخورد با افرادي كه روح هاي بزرگ و عالي دارند، چنان بي اختيار و ناخودآگاه تحت تأثير آنان قرار مي‌گيرند كه حتي سخن گفتن در برابر آن ها براي شان مشكل مي‌شود، خود را در ميان هاله‌اي مرموز و غير قابل توصيف از عظمت و بزرگي مي‌بينند.

البته ممكن است گاهي اين گونه امور را با تلقين و امثال آن توجيه كرد، ولي مسلماً اين تفسير براي همه موارد صحيح نيست. بلكه راهي جز اين ندارد كه بپذيريم اين آثار، نتيجه شعاع اسرارآميزي است كه از درون ذات انسان هاي بزرگ برمي‌خيزد.

سرگذشت هاي فراواني در تاريخ پيشوايان بزرگ مي‌بينيم كه جز از اين راه نمي‌توان آن ها را تفسير كرد، كه در اين جا چند نمونه ذكر مي‌كنيم.

برخورد اَسْعَد بن زُرارَة بت‌پرست با پيامبر در كنار خانه كعبه و تغيير جهش آساي طرز تفكر او، و يا آن چه دشمنان سر سخت پيامبر نام آن را سحر مي‌گذاردند و مردم را به خاطر آن از نزديك شدن به او باز مي‌داشتند. (2)

تأثير پيام امام حسين روي فكر "زُهَير" در مسير كربلا نقل شده، تا آن جا كه با شنيدن پيام امام حتي نتوانست لقمه‌اي را كه در دست داشت به دهان بگذارد، و آن را به زمين نهاد و حركت كرد.

كشش عجيب و فوق العاده‌اي كه "حُرِّبن يَزيد رياحي" در خود احساس مي‌كرد، با تمام شجاعتش همچون بيد مي‌لرزيد، همين كشش سرانجام او را به صف مجاهدان كربلا كشيد و به افتخار بزرگ شهادت نائل آمد.

داستان جواني كه در همسايگي "اَبوبَصير" زندگي داشت، با ثروت سرشار خود -كه از خوش خدمتي بدستگاه بني‌اميه فراهم ساخته بود- به عيش و نوش و بي‌بندوباري پرداخته بود. سرانجام با يك پيام امام صادق عليه‌السلام به كلي دگرگون شد، همه كارهاي خود را كناري نهاد . تمامي اموالي را كه از طريق نامشروع گرد آورده بود، يا به صاحبش داد و يا در راه خدا انفاق كرد.

سرگذشت كنيز خواننده و زيبا و عشوه‌گري كه هارون به گمان خام خود براي منحرف ساختن ذِهن امام كاظم به زندان اعزام داشته بود، منقلب شدن روحيه او در يك مدت كوتاه، تا آن جا كه قيافه و طرز سخن و منطق او هارون را به حيرت و و حشت افكند...

‌همه نشانه و نمونه‌هائي از تأثير ناخودآگاه است كه مي‌توان آن را شعبه‌اي از ولايت تكويني معصومين-اعم از پيامبر و امام(ع)- دانست، چرا كه عامل تربيت و تكامل در اين جا الفاظ و جمله‌ها و راه هاي معمولي و عادي نيست، بلكه جذبه معنوي و نفوذ روحاني، عامل اصلي محسوب مي‌شود.
پيامبران و امامان -بر اساس فضائل موهبتي- و رجال راستين و شخصيت هاي بزرگ الهي بر اساس فضائل اكتسابي به تناسب ميزان شخصيت خود هاله‏اي از اين نفوذ ناخودآگاه در پيرامون خود ترسيم مي‌كنند.
قلمرو گروه اول با گروه دوم از نظر ابعاد و گستردگي قابل مقايسه نيست.

وجود مبارك امام عليه‌السلام در پشت ابرهاي غيبت نيز، اين اثر را دارد كه از طريق شعاع نيرومند و پردامنه "نفوذ شخصيت" خود، دل هاي آماده را در نزديك و دور، تحت تأثير جذبه مخصوص قرار داده، به تربيت و تكامل آن ها مي‌پردازد . از آن ها انسان هائي كامل‌تر مي‌سازد. ما قطب هاي مغناطيسي زمين را با چشم خود نمي‌بينيم، ولي اثر آن ها روي عقربه‌هاي قطب‌نما، در درياها راهنماي كشتي هاست .در صحراها و آسمان ها راهنماي هواپيماها و وسائل ديگر است. در سرتاسر كره‌زمين، از بركت اين امواج، ميليون‌ها مسافر راه خود را به سوي مقصد پيدا كرده، با وسائل نقيله بزرگ و كوچك به فرمان همين عقربه ظاهراً كوچك از سرگرداني رهائي مي‌يابند.

آيا تعجب دارد اگر وجود مبارك امام -صلوات‌الله‌عليه- در زمان غيبت، با امواج جاذبه معنوي خود، افكار و و جان هاي زيادي را كه در دور يا نزديك قرار دارند، هدايت كند، از سرگرداني رهائي بخشد؟ البته نبايد فراموش كرد كه امواج مغناطيسي زمين، روي هر آهن پاره بي ارزشي اثر نمي‌گذارد، بلكه روي عقربه‌هاي ظريف و حساسي كه خاصيت آهنربائي يافته‌اند و يك نوع سنخيت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطيسي پيدا كرده‌اند، اثر مي‌گذارند. همين طور دل هائي كه راهي با امام عليه‌السلام دارند و شباهتي را در خود ذخيره نموده‌اند، تحت تأثير آن جذبه روحاني قرار مي‌گيرند.

با در نظر گرفتن آنچه گفتيم، يكي ديگر از آثار و حكمت هاي وجود امام در چنين دوراني آشكار مي‌گردد.

4- ترسيم هدف آفرينش

هيچ عاقلي بي هدف گام برنمي‌دارد. هر حركتي كه در پرتو عقل و علم انجام گيرد، در مسير هدفي قرار خواهد داشت. با اين تفاوت كه هدف در كار انسان ها معمولاً رفع نيازمندي خويش و برطرف ساختن كمبودهاست، ولي در كار خدا، هدف متوجه ديگران و رفع نيازهاي آن هاست، چرا كه ذات او از هر نظري كامل است و عاري از هرگونه كمبود. با اين حال، انجام دادن كاري به نفع خود، درباره او مفهوم ندارد. حال به مثال زير توجه كنيد.

در زميني مستعد و آماده، باغي پر گل و ميوه احداث مي‌كنيم. در لابلاي درختان و بوته‌هاي گل، علف هرزه‏هاي مي‌رويند. هر وقت به آبياري آن درختان برومند مي‌پردازيم، علف هرزه‏ها نيز از پرتو آن ها سيراب مي‌شوند.

در اين جا ما دو هدف پيدا مي‌كنيم: هدف اصلي كه آب دادن درختان ميوه و بوته‌هاي گل است،
هدف تبعي يعني آبياري علف‌هاي هرزه‌هاي بي‌مصرف.

هدف تبعي نمي‌تواند انگيزه عمل گردد، يا حكيمانه بودن آن را توجيه كند. مهم همان هدف اصلي است كه جنبه منطقي دارد.

حال فرض مي‌كنيم بيش تر درختان باغ خشك شوند و تنها يك درخت باقي بماند، اما درختي كه به تنهائي گل ها و ميوه‌هائي را كه از هزاران درخت انتظار داريم، به ما مي‌دهد. بدون ترديد، براي آبياري همان يك درخت هم كه باشد آبياري و باغباني را ادامه خواهيم داد، گو اينكه علف هرزه‌هاي زيادي نيز از آن بهره گيرند. اگر يك روز آن درخت نيز بخشكد، آن جاست كه دست از آبياري باغ مي‌كشيم، هر چند علف هرزه‌ها بميرند.

آن ها كه در مسير تكاملند، درختان و شاخه‌هاي پربار هستند. آن ها كه به پستي گرائيده و منحرف و آلوده‌اند، علف هرزه‌هاي اين باغند، مسلماً اين آفتاب درخشان، اين مولكول هاي حيات‌بخش هوا، اين همه بركات زمين و آسمان براي آن آفريده نشده است كه مشتي فاسد و هرزه به جان يكديگر بيفتند و به خوردن يكديگر مشغول شوند، و جز ظلم و ستم و جهل و فساد محصولي براي اجتماع آن ها نباشد. نه، هرگز، هدف آفرينش نمي‌تواند اين ها باشد.

اين جهان و تمام مواهب آن، از ديدگاه يك فرد خداپرست -كه با مفاهيمي چون علم و حكمت خدا آشناست- براي صالحان و پاكان آفريده شده است، همان گونه كه سرانجام نيز به طور كامل از دست غاصبان به درآمده، و در اختيار آنان قرار خواهد گرفت.

اِنَّ اْلاَرْضَ يَرِثُها عبادِي الصّالِحُونَ" (3) روزي زمين از آن صالحان خواه بود.

باغبان آفرينش، به خاطر همين گروه، فيض و مواهب خود را همچنان ادامه مي‌دهد. هر چند علف هرزه‌ها نيز به عنوان يك هدف تبعي سيراب گردند و بهره‌مند شوند، ولي بي‌شك هدف اصلي، آن ها نيستند. اگر -به فرض محال- روزي فرا رسيد كه آخرين نسل گروه صالحان از روي زمين برچيده شوند، آن روز دليلي بر ادامه جريان اين مواهب وجود نخواهد داشت.

آن روز، آرامش زمين به هم مي‌خورد . آسمان بركات خود را قطع مي‌نمايد .زمين از دادن بهره به انسان ها مضايقه خواهد كرد. از طرفي پيامبر و امام، حجت خدا و مقصد مهم از خلقت جهان و انسان هستند، يعني همان گروهي كه هدف اصلي آفرينش را تشكيل مي‌دهند. به همين دليل وجود امام عليه‌السلام به تنهائي يا در رأس گروه صالحان، توجيه كنندة هدف آفرينش و مايه نزول هر خير و بركت است، ريزش باران فيض و رحمت خدا است، اعم از اينكه در ميان مردم آشكارا زندگي كند يا مخفي و ناشناس بماند.

درست است كه افراد صالح ديگر نيز، هر كدام -در حدّ خود- هدفي هستند براي آفرينش، و يا به تعبير ديگر بخشي از آن هدف بزرگ. ولي نمونه كامل اين هدف انسان هاي نمونه و مردان آسماني مي‌باشند، هر چند سهم ديگران نيز محفوظ است. از اين جا اين معني روشن مي‌شود كه در پاره‏‌اي از روايات به اين مضمون وار شده كه:

"بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوري وَ بوُجُودِهِ ثبتت اْلاَرْضُ وَ السَّماء"

از بركات وجود او (يعني حجت و نماينده الهي) مردم روزي مي‌برند و به خاطر هستي او آسمان و زمين بر پاست.

با توضيحاتي كه داديم، معلوم مي‌شود، كه اين موضوع، يك موضوع اِغراق‌آميز، دور از منطق، و يا شرك آلود نمي‌باشد. همچنين عبارتي كه به عنوان يك حديث قدسي از خداوند متعال در كتب مشهور نقل شده كه خطاب به پيامبرش مي‌فرمايد:

"لَو لا كَ لَما خَلَقْتُ اْلاَفْلاكَ".

اگر تو نبودي آسمان ها را نمي‌آفريدم.

بيان يك واقعيت است نه مبالغه، اما پيامبر، شاهكار هدف آفرينش است . صالحان ديگر هر كدام بخشي از اين هدف بزرگ را تشكيل مي‌دهند. از مجموع آنچه در اين فصل، تحت چهار عنوان گفته شد، نتايج زير عايد مي‌گردد:

آن ها كه دور نشسته‌اند و وجود امام را در عصر غيبت، يك وجود شخصي و بدون بازده اجتماعي دانسته‌اند، و بر عقيده شيعه در اين زمينه تاخت و تاز كرده‌اند كه وجود چنين امامي چه نفعي براي رهبري و امامت خلق مي‌تواند داشته باشد، چنان كه آن ها گفته‌اند نيست، آثار وجودي امام در اين حال نيز فراوان است.

پي نوشت ها:

1. بجار الانوار،ج 52،ص93، به نقل از كمال الدين شيخ صدوق.

2. اعلام الوري،ص 35-40.

3. انبيا(21)آيه105.

پرسش: جن
پاسخ:كاربر گرامي با سلام و تشكر از ارتباط شما با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني دفتر تبليغات اسلامي
متاسفانه شرح سوال شما دريافت نشده است و از اين رو، امکان پاسخ براي ما وجود ندارد. لطفا پرسش خود را در بخش شرح ، در فرم مخصوص بنويسيد تا به پاسخ آن در اسرع وقت اقدام گردد.

سلام خسته نباشيد.من در يك سايت اينترنتي عضو هستم در اين سايت كه ثبت نام ان رايگان است بدون هيچ مبلغي.اين سايت يك سايت سرگرمي هست كه افراد زيادي تيم ها فوتبال ساخته و در يكي از ليگه هاي سايت شركت ميكنند.امكاناتي براي تيم اشخاص در سايت هست مانند:خريد دكتر تيم براي درمان بازيكن ها خريد بدنساز براي قوي شدتژن بازيكن ها و ... اگر كسي تيمش در ليگي كه قرار دارد بازيهايش را ببرد در خانه سايت ميزان سرمايه ي تيمش را زياد ميكند كه با اين سرمايه افراد تيمشان را تقويت ميكنند.اما نكته اينجاست كه سايت علاوه بر كسب در امد تيم شماره حساب بانكي دارد كه با واريز مبلغي ميتوانند سرمايه ي تيمشان را بيشتر كنند .در سايت قانوني هست كه اگر هر فرد چند تيم داشته باشد اشكال ندارد ولي اگر در جابجايي بازيكن ها مثلا:من بازيكني ضعيفي را با قيمت بالا به ان يكي تيمم ميفروشم تا سرمايه ي تيم اول كه بازيكن را با قيمت بالا فروخت بيشتر شود سايت ميگويد اگر سرمايه ي نامتعارف انتقال بديد سايت ازادانه در مورد فرد خاتي تصميم ميگيرد اين جا حق كساني كه پول واريز ميكنند ضايع ميشود.من سرمايه ي نا متعارف انتقال دادم و براي اين كه گناه نباشه مدت ها بعد بازيكني كه فورختم بيا قيمت بالا را با قيمت پايين فروختم تا سرمايه حرام نباشد من با اين بازيكن كه در تيمم بوده تيمم را قوي كرده در مدتي كه اين بازيكن با سرمايه نامتعارف در تيمم امده بعدش فروختمش تا گناه نكرده باشم از تيمم انداختمش بيرون در اين مدت سرمايه اي كه با اين سرمايه ي نا متعارف جمع شده را مصرف كردم و احتمالا براي اين كه در اين مدت اين بازيكن يا سرمايه ي نا متعراف كه باعث بيشتر شدن سرمايه ي تيمم شده براي اين كه اين سرمايه در به در شود مقداري سرمايه ي حلال خرج يك بازيكن از سايت كردم كه خريدمش اين طوري در به در شم الان تيمم را امروز به كسي 9 تومان فروختم 1_شك دارم كه سرمايه نا متعارف را براي در به در كردن اين بازيكن كه در اين مدت بوده خرج كردم و دادم كه در به در شه يا نه 2_اگر 9 توماني كه گرفتم در حرام بودن پول اگر 2 تومانش حرام باشد بايد چه كنم؟حرام است اصلا اين موضوع .و اين كه اين سرمايه ي نا متعارف مقداري در حرام بودن اين تيم سهم داشته فكر كنم چقدر از اين 9 تومان را حرامه؟صدقه بايد بدهم؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
از سؤال هاي تان با توجه به ادبيات به کار رفته، چيزي متوجه نشديم .سوال را خوب توضيح دهيد تا پاسخ داده شود.

با سلام براي وضو گرفتن حتما بايد دستهامان كاملا خشك باشد يا اگر نيت وضو داشته باشيم و دستها را بشوييم اشكالي ندارد؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
براي وضو گرفتن لازم نيست، دست ها وصورت خشک باشد. بلکه موقع نيت اگر دست و صورت تر هم باشد. اشکال ندارد. و با تر بودن دست ها و صورت هم مي شود وضو گرفت. ولي بايدجاي مسح در سر و پا خشک باشد.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم،توضيح المسائل،م275.

من می خوام خدای خودم رو بشناسم من نماز نمی خونم تا حالا چند بار شروع کردم ولی بازم کنار گذاشتمش - من می خوام با یاد خدا به آرامش برسم راحش رو بلد نیستم شما بهم یاد بدید

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
از اين که مي خواهيد با ياد خدا به آرامش برسيد، خوشحاليم و شما را ستايش مي کنيم.
قرآن مجيد، عامل آرامش را در ذكر و ياد خدا مي‌داند: "ألا بذكر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشيد تنها با ياد خدا دل‌ها آرامي مي‌گيرد"(1).در روايات معصومان نيز به اين نكته پرداخته شده است. امام علي(ع) مي‌‌فرمايد: "ذكر الله جلاء الصدور و طمأنينة القلوب؛ ياد خدا روشني بخش سينه‌ها و آرام‌بخش دل‌هاست"(2).
امام سجاد(ع) مي‌فرمايد: "فلا تطمئن القلوب إلاّ بذكرك؛ دل‌ها جز به ياد تو آرام نگيرد"(3).
از سوي ديگر غفلت از خدا منشأ ناآرامي دل است .قرآن مجيد مي‌فرمايد: "مَن أعرض عن ذكري فإنّ له معيشة ضنكاً؛ هر كس از ياد من روي بگرداند، زندگي سختي در پيش خواهد داشت"(4).
اگر مي خواهي به آرامش برسي، بايد عامل آرامش که ذکر و ياد خداست ، پيدا کني . چگونه انتظار داري به آرامش برسي، در حالي که نماز را ترک مي کني؟قرآن کريم ذکر و ياد خدا را در اقامه نماز مي داند :« إِنَّني‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري ؛(5)خداى يكتا من هستم. هيچ خدايى جز من نيست. پس مرا بپرست و تا مرا ياد كنى نماز بگزار.»
در جايي ديگر از نماز به "ذکر الله اکبر" تعبير مي کند :« اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ؛ (6) هر چه را از اين كتاب بر تو وحى شده است، تلاوت كن. نماز بگزار، كه نماز آدمى را از فحشا و منكر باز مى‏دارد . ذكر خدا بزرگ‏تر است و خدا به كارهايى كه مى‏كنيد، آگاه است.»
از آيات قرآن و روايات استفاده مي شود نماز بهترين وسيله براي شناخت پروردگار و بالاترين ذکر است . اگر مي خواهي خدا را بهتر بشناسي و با ياد خدا به آرامش برسي ، بايد مداومت بر نماز داشته باشي . در هيچ شرايطي نماز را ترک نکني.
براي تداوم نماز عوامل متعددي وجود دارد كه جهت رعايت اختصار به برخي اشاره مي‌شود:
1ـ شناخت اهميت نماز.
نماز از منظر اسلام اهميت ويژه اي دارد؛ تا آن جا كه از آن به عنوان ستون دين(7) و نور چشم پيامبر(ص) ياد شده است. (8)
از سوي ديگر ترك نماز از گناهان كبيره به حساب آمده است.(9)
پيامبر فرمود: " از ما نيست كسي كه نماز را خوار شمارد ".(10)
نماز است سرخط آزادگي دواي غم و درد دل مردگي(11)
نماز عامل مهمي در تزكية روح و درون انسان است. اهميت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنايي به حقيقت آن و احساس نياز نكردن نسبت به آن، از عوامل ترك نماز و سستي در آن به شمار مي‌آيد. انسان بر اساس فطرت خود،همواره به سوي چيزي كه برايش اهميت دارد، توجه و اهتمام مي‌كند. اگر براي انسان، امري مهم و ضروري جلوه كند، آن را به هر صورت ممكن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقيقت نماز و اين كه نماز جزء نياز ما است، جزء زندگي حيات ما است و فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلّي مي‌كند، باعث مي‌شود انسان با شوق بيش تري به اقامة نماز بپردازد و از سستي در نماز و يا ترك آن خودداري نمايد.
كسي كه نماز را سربار خود و صرفاً يك تكليف طاقت فرسا بداند، به حقيقت آن پي نبرده و اهمتي به آن نمي‌دهد.
‌ نماز مهم‌ترين فريضه از فرايض الهي است، اقامه آن مايه سعادت و ترك آن باعث شقاوت مي‌باشد. امام ‌صادق(ع) فرمود: "‌محبوب‌ترين اعمال پيش خداوند نمازاست، آخرين وصيت پيامبران الهي نماز‌است"(12) حضرت در حديث ديگر فرمود: "‌تارك الصلاه بهره‌اي از اسلام نبرده است"(13) اگر انسان به درستي فكر‌كند كه خداوند چرا دستور داده كه بندگانش نماز بخوانند، هيچ‌گاه نماز را ترك نمي‌كند . چنانچه به هر علتي‌نمازش ترك شود ،فوراً جبران نموده و قضا مي‌كند.
قرآن مي‌فرمايد: "‌يا ايها الناس انتم الفقراء الي ا‌لله و ا‌لله هو الغني‌الحميد؛ ‌اي مردم ! همگي نيازمند خداييد، تنها خداوند است كه بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش‌است"(14) وقتي خدا از عبادت ما سودي نمي‌برد و از طرفي نماز و ساير عبادت‌ها را واجب نموده ،‌معلوم مي‌شود اين دستورات براي خوش بختي و سعادت خود ما است.
هنگامي كه از عمق جان درك كرديم كه ‌نماز در تأمين خوش بختي و سعادت ما نقش اساسي و تعيين كننده دارد، با عشق و علاقه نماز مي‌خوانيم ،چرا كه‌نماز محور قبولي ساير اعمال است . در قيامت اولين سوال از نماز مي‌باشد. امام باقر(ع) فرمود: "‌اولين محاسبه بنده در مورد نماز انجام مي‌گيرد، اگر نماز مورد قبول واقع‌شد، بقيه اعمال هم مقبول مي شود"(15).
نماز از واجباتي است كه خداوند در هيچ حالتي حتي در هنگام بيماري،‌ راضي به ترك آن نيست. تارك نماز بيش ترين ظلم را نسبت به خود روا مي­دارد و خود را از شفاعت پيامبر(ص)‌محروم مي‌كند. حضرت فرمود: "‌هر كه نماز را عمداً ترك كند، از پناه خدا و پناه پيغمبرش بيزاري جسته‌است"(16). پس انساني كه معتقد به خدا و قيامت است و مي‌داند هر چه از خوب و بد انجام بدهد ،نتيجه‌اش به‌خودش باز مي‌گردد، عاشقانه به سوي نماز مي‌شتابد و آن را در اول وقت مي‌خواند.
نبي گرامي اسلام(ص) ‌فرمود:"‌فضيلت اول وقت نماز بر آخر وقت مانند فضيلت آخرت بر دنيا است"(17).
2ـ شناخت پيامدهاي ترك نماز.
يكي از عوامل و راهكار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پيامدهاي منفي ترك نماز است. در قرآن بر ترك نماز وعدة عذاب داده شده است: " بهشتيان از دوزخيان مي‌پرسند: چه چيز شما را به دوزخ كشانيد، جهنميان در پاسخ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم ". (18)
رسول خدا مي‌فرمايد: "كسي كه نماز خود را سبك گيرد و در به جا آوردنش سستي نمايد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مي‌كند؛ شش بلا در دنيا . سه تا در موقع مردنش . سه در قبر .سه در قيامت و هنگامي كه از قبر بيرون مي‌آيد.
اما شش بلاي دنيوي:
1ـ خداوند بركت را از عمرش كم مي‌كند.
2ـ بركت را از روزيش بر مي‌دارد.
3ـ از صورتش نشانة نيكوكاران را بر مي‌دارد.
4ـ هر كار خيري كند، پذيرفته نمي‌شود و براي آن اجري ندارد.
5ـ دعايش مستجاب نمي‌شود.
6ـ از دعاي نيكوكاران بهره اي ندارد".(19)
3ـ رفع موانع.
ترك نماز مبتني بر عواملي است كه بايد از آن ها پرهيز شود. انسان گرايش به عبارت دارد. معصيت، دنياگرايي، ندادن زكات، تكبر، حرام خوردن، آشاميدن شراب، حسد و ... از عوامل و موانع تأثير گذار ترك نماز به حساب آمده است.
4ـ شناخت آثار نماز.
يكي از راه هاي تداوم نماز، شناخت آثار معنوي، سياسي و اجتماعي نماز است. اگر انسان با فلسفه و علل تشريع نماز اشنايي داشته باشد، نماز را ترك نمي‌كند.
5ـ توبه.
بي تردي ترك نماز گناهي است كه نياز به گناه زدايي دارد. يكي از عوامل مهم تأثيرگذار گناه زدايي، توبه است. توبه كه نوعي بازگشت و دگرگوني است، سبب مي‌شود كه قلب انسان صفا گرفته و بار ديگر معنويت در آن تجلي نموده و از گناه جلوگيري شود. امام علي(ع) فرمود: " جز اين نيست كه پشيماني بر گناه سبب ترك آن مي‌شود".(20)
كسي روز محشر نگردد خجل كه شب ها به درگه بَرَد سوز دل
اگر هوشمندي، ز داور بخواه شب توبه تقصير روز گناه
اگر بنده اي، دست حاجت برار وگر شرمسار، آب حسرت ببار
نيامد بدين در كسي عذر خواه كه سيل ندامت نشستن گناه(21)
6ـ ياري از خداوند:
انجام عبادت، به ويژه نماز خواندن توفيق عبادت را مي‌طلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن مي‌طلبد كه از خدا خواسته شود توفيق عبادت دهد. شايد بر همين اساس معصومان (ع) و بزرگان دين از خدا مي‌خواستند كه به آنان توفيق عبادت دهد. در دعاي حضرت مهدي (عج) آمده : "اللّهم ارزقنا توفيق الطاعه ..."(22) كه يكي از مصاديق بارز طاعت، عبادت است.
از ديگر موجبات سستي در نماز و عدم اهتمام به آن، عادت به عبادت است ; به اين معنا كه انسان، اصل نماز و افعال و اذكار آن را از روي عادت به جا آورد، به طوري كه به حقيقت و روح نماز توجه نداشته باشد. عمل بر اثر عادت، عبادت را از حالت آگاهانه خارج مي‌نمايد . تبديل به يك عمل غير آگاهانه مي‌كند، به طوري كه روح اعمال فراموش شده و تنها ظاهر اعمال هدف قرار مي‌گيرد.
مذموم بودن عادت به اين معنا نيست كه استمرار، مداومت و كثرت اعمال اشتباه است، بلكه ملاك ارزش، مقدار توجه و آگاهي در عمل است . مردان الهي در عين كثرت عبادت و دعا، به مقدار توجه و آگاهي خود در اعمال مي‌افزايند و از عبادت لذت بيش تري مي‌برند.

پي‌نوشت‌ها:
1.رعد (13) آيه‌ 28.
2. ميزان الحكمه، ج 2، ص 972.
3. مفاتيح الجنان، مناجات الذاكرين.
4. حديد (57)، ‌آيه 23.
5. طه (20) آيه 14 .
6. عنكبوت (29) آيه45.
7. من لا يحضره الفقيه، ج 1، ح 639.
8. مكارم الاخلاق، ج 2، ص 461.
9. عبدالحسين دستغيب، گناهان كبيره، ج 2، ص 183.
10. فروع كافي، ج 3، ص269.
11. نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 77 - 78.
12. محمد محمدي‌ري‌شهري، ميزان الحكمهْْ، ماده صلاهْْ، شماره 10534.
13. بحارالانوار، ج 79، ص 232.
14. فاطر (35) آيه 15.
15. ميزان الحكمهْْ ماده صلاهْْ، شماره 10570.
16. صادق احسانبخش، آثار الصادقين، ج 1، ص 133، حديث 15796 - ح 2.
17. همان، ص 110، حديث 15708، ح 2.
18. مدثر (74) آيات 40 ـ 41.
19. گناهان كبيره، ج 2، ص 187 ـ 188.
20. وسائل الشيعه، ج 11، ص 349.
21. عبدالحسين دستغيب، گناهان كبيره، ج 2، ص 408.
22. مفاتيح الجنان، دعاي حضرت مهدي (عج) .

با سلام و عرض خسته نباشید...
بنده 25 سال دارم و بسیار احل هنر می باشم که بعد پشت سر گذاشتن مصائب فراوان از حوادثی که برای من اتفاق افتادارتباط با خدا را بطوری شگفت انگیز و همراه دیدن اشخاص نا معلوم - خواب های عجیب - شنیدن صدای خواندن قرآن در اطرافم - (((((شنیدن صدای خدای مهربان))) بطور کاملا متفاوت از دیگران برقرارا کردم و به این مسیر ادامه دادم
می توانم برای شما مثال بیاورم که امید است فقط نزد شما خواننده گرامی باقی بماند
آیه هایی در خواب می شنوم که پس از بیدار شدن در حفضه ام باقی می ماند که بعد از تحقیق متوجه می شوم مربوط به سوره ای خاص می باشد در واقع بدون اینکه کوچکترین اطلاعی از آن داشته باشم آن را پیشا پشیش در خواب می بینم
تا بحال صدای خداوند را 3 بار شنیده ام.
متاسفانه از بیان گفته های او در این نامه عاجزم اگرچه جملاتی بسیار کم شنیده ام ولی آنها از اسرار الهی هستند و نمی توانم آنها را در نامه ام بنویسم
صدای هایی از فرشتگان خداوند نیز شنیده ام البته شک دارم کهآنها فرشته بوده اند ولی ب جرعت می توانم بگویم آنها در در صحت عقل در گوش و مغز و قلبم حس کردم که قسمتی از آن را برای شما می نویسم ((جملات نوشته شده از هیچ جا کپی نشده و صرفا شنیده های من می باشد))

(و آسمان چنان خونین شود که بشر نزدیکش نبیند و زمین فریاد خواهد زد که صدای آن در جای جایش شنیده خواهد شد و کوه ها اشک خواهند ریخت و سیاهی اقیانوس ها را در بر می گیرد - ستارگان در هم خواهند پیچید گرد ظلم همه جا را در بر گرفته و عرب و اجم را در هم می شکند و آنگاه که فرشته هفده سر با ما خیره شود و میکائیل بترس از ما یاد کند و نیزه از دسته نگهبان افتد اتفاق خواهد افتد و فریاد افرود بلند خواهد شد گیس زنان و دختران همچون کوهان شتر شود و بیماری تعدادی از ساکنین زمین را در بر گیرد و آنها در خون یکدیگر رخنه خواهند کرد کودکان یکی پس از دیگری در نطفه خفه خواهند شد و بدن مرد و زن یکسان شود و انسان در عوج باور جاهل خواهد ماند و جاهلان در مسیری هولناک قدم بر می دارند عجایب دنیا امری ساده شود و زمین برای بار ششم بلند ترین فریاد خود رابه سر خواهد داد و کودکانی عجیب از نسل انسان و حیوان پا به این گزرگاه گذارند و کل نجاست بر مقدسات خواهد بارید)
قسم که یک کلام آن را قبل از آن تا بحال جایی نشنیده بودم که پس از پرس و جو متوجه شدم که نیمی از آن مربوط به آیات قرآن و بیانگر نشانه های پایان دنیا است.
من در چنین شرایطی به سر می برم و طبع شعرم از زمانی بالا رفته
و تمام عرایضم جهت مقدمه برای یک سوال است که ذهن مرا در گیر خود می کند
اشعار آن تماما مربوط بوت به خداوند و مخصوصا امیرال مومنین می باشد
و حال سوال من :
چنانچه من قصص قرآن و گفته های کلام خدا را با همان مظمون بصورت شعر در بیاورم گناه است؟

در رابطه با فرم زیر باید بیان کنم که من مرجع تقلیدم امیرال موئمنین علی (ع) می باشد.

پرسش: 25 سال دارم و بسيار اهل هنر مي باشم که بعد پشت سر گذاشتن مصائب فراوان از حوادثي که براي من اتفاق افتاد،ارتباط با خدا را به طوري شگفت انگيز و همراه ديدن اشخاص نا معلوم - خواب هاي عجيب - شنيدن صداي خواندن قرآن در اطرافم (شنيدن صداي خداي مهربان) به طور کاملا متفاوت از ديگران برقرار کردم و به اين مسير ادامه دادم.آيه هايي در خواب مي شنوم که پس از بيدار شدن در حافظه ام باقي مي ماند که بعد از تحقيق متوجه مي شوم مربوط به سوره اي خاص مي باشد ..
پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
انشاي مضمون قصص قرآن و ساير مفاهيم قرآني به صورت شعر اشکالي ندارد، به شرط آن که مطلب دروغي به خداوند نسبت داده نشود .
منظورتان از آن چه در باره مرجع تقليدتان نوشته بوديد، روشن نشد . در اين خصوص با مراجعه به رساله عمليه ،شرايط مرجع تقليد را مطالعه کنيد.
موفق باشيد.

مدیر مركز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی دفتر تبلیغات اسلامی از مطرح شدن روزانه 6 هزار سئوال از سوی مخاطبان و مردم برای كارشناسان این مركز در بخش‌های مختلف خبر دا

مدیر مركز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی دفتر تبلیغات اسلامی از مطرح شدن روزانه 6 هزار سئوال از سوی مخاطبان و مردم برای كارشناسان این مركز در بخش‌های مختلف خبر داد و گفت: از این تعداد 4 هزار و 500 نفر پاسخ پرسش‌های خود را دریافت می‌كنند. به گزارش پرس و جو حجت‌الاسلام والمسلمین علی مخدوم در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس خاطرنشان كرد:بیشتر سؤالات مطرح شده حوزه فقهی را شامل می‌شود و 84 درصد از مخاطبان دارای تحصیلات دیپلم به بالا و 76 درصد در سنین جوانی 19 تا 35 سال قرار دارند. وی تصریح كرد: 85 تا 90 درصد تماس‌ها به صورت آنلاین پاسخ‌ها را دریافت می‌كنند و پاسخ تعداد معدودی به زمان دیگری موكول می‌شود. حجت‌الاسلام مخدوم با اشاره به تاسیس مركز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی در سال 86 اظهار داشت: قبل از افتتاح مركز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی، پاسخگویی به سئوالات در دفتر تبلیغات در دو بخش مجزای واحد پاسخ به سئوالات دفتر تبلیغات اسلامی و مركز تلفنی پاسخ به سئوالات دینی انجام می‌شد. ی دفتر تبلیغات اسلامی از مطرح شدن روزانه 6 هزار سئوال از سوی مخاطبان و مردم برای كارشناسان این مركز در بخش‌های مختلف خبر داد و گفت: از این تعداد 4 هزار و 500 نفر پاسخ پرسش‌های خود را دریافت می‌كنند. به گزارش پرس و جو حجت‌الاسلام والمسلمین علی مخدوم در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس خاطرنشان كرد:بیشتر سؤالات مطرح شده حوزه فقهی را شامل می‌شود و 84 درصد از مخاطبان دارای تحصیلات دیپلم به بالا و 76 درصد در سنین جوانی 19 تا 35 سال قرار دارند. وی تصریح كرد: 85 تا 90 درصد تماس‌ها به صورت آنلاین پاسخ‌ها را دریافت می‌كنند و پاسخ تعداد معدودی به زمان دیگری موكول می‌شود. حجت‌الاسلام مخدوم با اشاره به تاسیس مركز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی در سال 86 اظهار داشت: قبل از افتتاح مركز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی، پاسخگویی به سئوالات در دفتر تبلیغات در دو بخش مجزای واحد پاسخ به سئوالات دفتر تبلیغات اسلامی و مركز تلفنی پاسخ به سئوالات دینی انجام می‌شد. وی ادامه داد: با افتتاح این مركز، دو مركز نام برده با هم ادغام شدند و در قالب مركز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی فعالیت خود را دنبال كردند. مخدوم تقویت بنیه علمی، دینی و انقلابی عموم جامعه به ویژه جوانان و دانشجویان، ارائه مشاوره اخلاقی و تربیتی به منظور كاهش ناهنجاری‌های اخلاقی و مشكلات روحی، هدایت‌های معنوی و پاسخ به شبهات عقیدتی را از اهداف تشكیل این مركز عنوان كرد. وی با اشاره به تشكیل گروه‌های پژوهشی به منظور پاسخگویی به سئوالات دینی تصریح كرد: با توجه به گستردگی معارف اسلامی و گوناگونی سئوالات و شبهات جامعه و پرسش‌های ارسالی، تشكیل گروه‌های پژوهشی با توجه به گستردگی قلمرو معارف اسلامی، گوناگونی سئوالات و شبهات ضروری بود. مدیر مركز ملی پاسخگویی دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم یادآور شد: گروه‌های فلسفه و كلام، فقه، اخلاق و تربیت، تاریخ و سیره و ادیان و همچنین قرآن و حدیث به منظور رفع شبهات و سئوالات موجود در این مركز شكل گرفته است. وی اظهار داشت: مراجعه‌كنندگان پس از طرح سئوال خود به هركدام از بخش‌های مربوط ارجاع داده شده و كارشناس آشنا به مبحث مورد نظر پاسخگوی فرد پرسشگر است. مخدوم با اشاره به شیوه پاسخگویی به سئوالات در مركز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی یادآور شد: این مركز در سه بخش تلفنی، كتبی و اینترنتی پاسخگوی سئوالات مراجعه‌كنندگان است. مدیر مركز ملی پاسخگویی دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم عنوان كرد: پاسخگویی تلفنی به سئوالات دینی با هدف دسترسی آسان و سریع پرسشگران به پاسخ‌های خود راه‌اندازی شد و در مدت كوتاهی توانست جایگاه درخور و مناسبی برای خود كسب كند. رئیس مركز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی با اشاره به امكان استفاده از چت رم در مركز ملی پاسخگویی گفت: این امكان فراهم شده كارشناسان با حضور در جمع از طریق سمعی و بصری با مخاطبان ارتباط برقرار كنند كه بر اساس ارزیابی‌ها 80 نفر ساعت پاسخگویی داشته‌ایم. مخدوم با اشاره به تلفن تماس برای طرح سئوالات دینی اضافه كرد: شماره بدون كد 096400 شامل 110 خط با بهره‌گیری از محققان و كارشناسان متخصص پاسخگوی مراجعه‌كنندگان است.

حجت الاسلام سید محمدحسن آیت از کارشناسان گروه قرآن و حدیث مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: کارشناسان غرفه این مرکز سوالات و شبهات دینی و مهدوی بازدیدکنندگان نمایشگاه قرآن را پاسخگو هستند.
حجت الاسلام آیت از پاسخگویان غرفه این مرکز در هفدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم از حضور دو کارشناس و بنابر استقبال بازدیدکنندگان بیش از دو کارشناس در غرفه این مرکز در هفدهمین نمایشگاه قرآن برای پاسخگویی به سوالات و شبهات خبر داد و خاطرنشان کرد: بازدیدکنندگان می‌توانند پاسخ سوالات مربوط به مباحث دینی، قرآنی و مهدوی خود را با مراجعه به این غرفه دریافت کنند.

 

>حجت الاسلام سید محمدحسن آیت از کارشناسان گروه قرآن و حدیث مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: کارشناسان غرفه این مرکز سوالات و شبهات دینی و مهدوی بازدیدکنندگان نمایشگاه قرآن را پاسخگو هستند. حجت الاسلام آیت از پاسخگویان غرفه این مرکز در هفدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم از حضور دو کارشناس و بنابر استقبال بازدیدکنندگان بیش از دو کارشناس در غرفه این مرکز در هفدهمین نمایشگاه قرآن برای پاسخگویی به سوالات و شبهات خبر داد و خاطرنشان کرد: بازدیدکنندگان می‌توانند پاسخ سوالات مربوط به مباحث دینی، قرآنی و مهدوی خود را با مراجعه به این غرفه دریافت کنند. ایشان با اشاره به فعالیت این مرکز از نیمه شعبان سال 86 با توجه به ضرورت و نیاز پاسخ‌گویی سریع، دقیق و صریح به پرسش‌های مطرح شده گفت: این مرکز تاکنون بعد از گذشت 16 ماه از افتتاح، پنج میلیون پرسش و شبهه را پاسخ داده است. وی اظهار کرد: در این مرکز 204 کارشناس در حوزه‌های گوناگون دینی مشغول پاسخگویی هستند که از میان آنها 4 نفر تحصیلات سطح دو، 121 نفر تحصیلات سطح سه و 74 کارشناس دارای تحصیلات سطح چهار هستند. هم چنین 35/25 درصد از کارشناسان مرکز علاوه بر تحصیلات حوزوی دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. وی با اشاره به فعالیت سه واحد پاسخگویی تلفنی، کتبی و اینترنتی در این مرکز بیان کرد: واحد پاسخگویی تلفنی به سوالات دینی با استفاده از 70 کرسی پاسخگویی در هر شیفت کاری و تشکیل گروه‌های تخصصی و بهره‌گیری از 110 خط تلفن پاسخگوی شبهات و سوالات است. از بدو تاسیس مرکز تا 30 دی 87 یک میلیون و 690 هزار و 845 تماس انجام شده است. حجت الاسلام آیت گفت: واحد پاسخگویی کتبی با ارسال بروشورهایی با شعار بیایید پرسش‌گری را تجربه کنیم، سوالات را از طریق نامه دریافت می‌کند که از آغاز تاسیس تا 30 دی 87 تاکنون 28 هزار و 500 پرسش و پاسخ به مرکز ارسال شده است. وی به توسعه فعالیت‌های پاسخگویی این مرکز در محیط اینترنت اشاره کرد و بیان کرد: انجام فعالیت‌های پاسخگویی در قالب پست الکترونیک و حضور در محیط‌های وبلاگ، تالار، کلوپ و پاسخگویی در سایت‌های چت در زمره فعالیت‌های اینترنتی این مرکز است. میانگین بازدید روزانه از سایت www.pasokhgoo.ir نیز 48 هزار بازدید در روز است.

صفحه‌ها