شبهات جنگ ایران و اسرائیل

نظام جمهوری اسلامی بارها پیش از این اثبات کرده است که ساختار سیاسی مستحکم و ریشه‌داری دارد که با تغییر اشخاص، متلاشی نمی‌شود.

پرسش:

نتانیاهو و ترامپ به صراحت، رهبر انقلاب را تهدید به ترور کردند، اگر به ایشان آسیبی برسد آینده کشور چگونه خواهد شد؟

پاسخ:

در طول جنگ تحمیلی 12 روزه، بارها رهبر ایران به صورت مستقیم و غیر مستقیم، از سوی نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و رئیس جمهور ایالات‌متحده آمریکا تهدید به ترور شد. بنیامین نتانیاهو به صراحت اعلام کرد که «[آقای] خامنه‌ای می‌تواند هدف بعدی باشد و کشتن او به درگیرها پایان خواهد داد» (1) و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا نیز گفته بود که «ما دقیقاً می‌دانیم که به‌ اصطلاح رهبر معظم کجا پنهان شده است. او هدفی آسان است، اما آنجا در امان است. ما قصد نداریم او را از بین ببریم (بکشیم)، حداقل فعلاً نه.» (2) با توجه به سابقه قبلی رژیم صهیونیستی در قتل بی‌پروای دبیر کل و فرماندهان حزب‌الله لبنان، فرماندهان عالی نظامی ایران و ترور ناموفق سران جمهوری اسلامی ایران در جلسه شورای عالی امنیت ملی، این اتفاق، دور از ذهن نیست و به نظر می‌رسد که این یک بلوف سیاسی نبوده است. چنانکه یسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل در پاسخ به پرسش خبرنگار اسرائیلی اعلام کرد که «اگر او در تیررس ما قرار می‌گرفت، حتماً او را حذف می‌کردیم. ما می‌خواستیم خامنه‌ای را از میان برداریم، اما چنین فرصتی پیش نیامد. اگر در تیررس ما قرار می‌گرفت، او را حذف می‌کردیم ما قصد داشتیم خامنه‌ای را از میان برداریم، اما هیچ فرصت عملیاتی وجود نداشت.» (3) از طرف دیگر، با شهادت رهبر انقلاب، آیا شیرازه کشور از هم می‌پاشد و کار جبهه انقلاب یک‌سره خواهد شد؟

1. تهدید ترور رهبر انقلاب، اوج توحش و اثبات تروریسم دولتی آمریکا و اسرائیل؛

ابتدا باید به این نکته اهتمام داشته باشیم که تهدید به ترور و قتل عالی‌رتبه‌ترین مقام یک کشور توسط مقامات رسمی و عالی‌ترین مقام سیاسی آمریکا نشان از اوج توحش و بی‌اخلاقی و نادیده گرفتن تمام ادعاهای دیپلماتیک و حقوق بشری و نقض اصول حقوق بین‌الملل است. لذا با نفس این تهدیدات، نماینده ایران در سازمان ملل با هشدار به بی‌توجهی به قبح‌زدایی از پدیده «تروریسم دولتی» به این موضوع واکنش نشان داد. (4) این واقعیت هوشیارکننده نباید عادی‌سازی و کم‌رنگ شود.

2. تاثیر وجود و فقدان رهبران در حرکت مسلمانان از نگاه آموزه های اسلامی؛

نکته مهم بعدی توجه به جبهه توحیدی انقلاب اسلامی است. در مکتب اسلام، تنها محور و شیرازه، خدا و مکتب است. مسلمانان وظیفه دارند که در صورت تکلیف، تا آخرین توان و نفر ایستادگی کنند. در جنگ احد کسی از مشرکین تصور کرد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را به شهادت رسانده است. پس فریاد زد اَلا قَد قُتِلَ مُحَمَّدُ! «هان ای مردم! محمد کشته شد.» این خبر بی‌اساس، همانگونه که روحیه و توان جبهه مشرکین را تقویت کرد، روحیه جبهه اسلام را هم به شدت در هم کوبید. مسلمانان از هر سو فرار می‌کردند و حتی بسیاری کافر شدند؛ اما در این میان مسلمانانی که به جنگ ادامه دادند معتقد بودند که اگر محمد کشته شد، خدای محمد زنده است. خداوند در قرآن در همین رابطه می‌فرماید:

 «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِکُمْ ۚ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا ۗ وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ؛ (5) (و محمّد جز فرستاده‌ای از سوی خدا که پیش از او هم فرستادگانی [آمده و] گذشته‌اند، نیست. پس آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، [ایمان و عمل صالح را ترک می‌کنید و] به روش گذشتگان و نیاکان خود برمی‌گردید؟! و هر کس به روش گذشتگان خود برگردد، هیچ زیانی به خدا نمی‌رساند؛ و یقیناً خدا سپاس‌گزاران را پاداش می‌دهد.)» (6)

 آنچه مهم است، حفظ مکتب و توان ایمانی مردم است. افراد می‌آیند و می‌روند و اتکا به اشخاص، صحیح و پایدار نیست حتی اتکا به شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چه رسد به اتکا به شخص فقیه یا مسئولی خاص.

3. تجربه تاریخی ملت ایران درباره استمرار نهضت پس از فقدان رهبران بزرگ؛

اگر با نگاه مادی به قضایا نگاه کنیم باید با فوت آیت‌الله العظمی بروجردی دین و مکتب تشیع و حوزه‌های علمیه در ایران به شدت تضعیف می‌شد، کمااینکه محمدرضا شاه تا وقتی که ایشان در قید حیات بود، جرئت پیاده کردن سیاست‌های غیراسلامی خود را نداشت، اما بلافاصله بعد از وفات ایشان به سراغ لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید رفت و به مدرسه طالبیه تبریز و مدرسه فیضیه یورش برد؛ اما امام‌خمینی ظاهر شد و نه تنها با تضعیف دین مقابله کرد، بلکه نظام 2500 ساله شاهنشاهی را سرنگون و ویران ساخت. پس از آن هم با رحلت امام‌خمینی ره بسیاری تصور می‌کردند که کار نظام جمهوری اسلامی ایران به سرانجام نمی‌رسد و ایشان جایگزینی نخواهد داشت، اما با انتخاب مدبرانه آیت‌الله خامنه‌ای، جبهه مقابل مأیوس گردید و نظام اسلامی قریب به چهار دهه است که با رهبری ایشان با قدرت و شدت به مسیر خود ادامه می‌دهد.

4. اهمیت حضور مردم در صحنه جهاد و مقاومت؛

اگر مردم در میدان حاضر و بصیر نباشند، شخصیتی مانند حسن بن علی علیه‌السلام هم در زمان حیات خود حکومت را به معاویه تحویل می‌دهد و بزرگی مانند حسین بن علی علیه‌السلام نیز در قتلگاه به قتل می‌رسد، اما اگر مردم در میدان حاضر و هوشیار باشند، پرچم نظام اسلامی روی زمین نخواهد ماند و دیگران علم را به دوش خواهند کشید. نظام جمهوری اسلامی یک نظام تهی از محتوا و سازه و بی‌ریشه نیست که به این سادگی دچار فروپاشی گردد. بلکه این نظام، نظامی است که ریشه در یک نهضت طولانی و باورهای عمیق مذهبی و ملی مردم دارد. ساختار این نظام هم آنچنان مستحکم و با ریشه در مردم و باورهای آنان بنا شده که به‌سادگی قابل فروپاشی نیست. مثلا سپاه و بسیج خاستگاه کاملا مردمی دارد و تا خانه و محله و مساجد در سراسر کشور ریشه دارد. از طرف دیگر ایرانیان اثبات کرده‌اند که ملتی فهیم و زیرک هستند و با وجود تمام اختلافات و تکثر فکری و مذهبی، زمانیکه کشور مبتلا به خطر و تهدید می‌شود، دشمنان را ناکام گذاشته و یک پیوستگی عاقلانه شکل خواهند داد.

5. ساختار قانونی، ضامن استمرار نظام جمهوری اسلامی ایران؛

غیر از اصول مصرح قانون اساسی در این زمینه، نظام جمهوری اسلامی برای هر اتفاقی تدابیری اندیشیده است که چگونه باید در صورت لزوم اقدامات مقتضی اجرایی و عملیاتی گردد و گردش قدرت با کمترین هزینه اتفاق بیفتد. در قالب کوچک‌تر آن وقتی هلیکوپتر رئیس جمهور ایران یعنی شهید ابراهیم رئیسی سقوط کرد و کشور بدون رئیس جمهور بود، اداره کشور لحظه‌ای دچار التهاب و نوسان نگشت و با نظم دقیق، انتخابات برگزار و رئیس جمهور جدید به ملت ایران معرفی شد.

6. پیامدهای سنگین منطقه ای و جهانی جسارت به ساحت رهبر انقلاب؛

در صورت تعدی به جایگاه رفیع مرجعیت شیعی و ولایت فقیه، دشمنان به جای ایجاد یأس و ترس، میلیون‌های فدایی و حامی نظام در داخل و خارج ایران را مصمم به ضربه جدی به خودشان خواهند کرد. ایران نیز ملاحظات را کنار خواهد گذاشت و احتمالا آینده بسیار خطرناکی برای منطقه و جهان رقم خواهد خورد.

نتیجه‌گیری:

ترور رهبر انقلاب، منجر به حوادث جدی و غیر قابل پیش‌بینی در میان مسلمانان بر علیه جنایتکاران خواهد گردید، اما در تفکرتوحیدی اتکای امت تنها به خداست و نباید با آمدن و رفتن افراد، شیرازه فکری و عملی جامعه از هم بپاشد. در طول تاریخ اثبات شده است که فهم و درک مکتبی مردم در این امر بسیار موثر و تعیین‌کننده است و عظمت افراد در درجه دوم قرار خواهد گرفت. نظام جمهوری اسلامی بارها پیش از این اثبات کرده است که ساختار سیاسی مستحکم و ریشه‌داری دارد که با تغییر اشخاص، متلاشی نمی‌شود.

پی نوشت‌ها:

1. نتانیاهو می‌گوید هدف قرار دادن آیت‌الله خامنه‌ای به درگیری‌ها پایان می‌دهد، خبرگزاری آناتولی ترکیه، 17/6/2025، https://B2n.ir/kk7082.

2. ترامپ: می‌دانیم به اصطلاح «رهبر معظم» کجا مخفی شده، اما فعلا قصد کشتنش را نداریم، BBC فارسی، 27 خرداد 1404، https://www.bbc.com/persian/articles/c873gllryp1o.

3. وزیر دفاع اسرائیل: قصد حذف خامنه‌ای را داشتیم، اما فرصت فراهم نشد، VOA فارسی، 16 تیر 1404، https://ir.voanews.com/a/8042259.html

4. نمایندگی ایران: تهدید آمریکا و اسرائیل به ترور رهبر انقلاب، نمونه بارز تروریسم دولتی است، خبرگزاری ایسنا، 7 تیر 1404، isna.ir/xdTFPw.

5. سوره آل عمران، آیه 144.

6. مفسران زیادی شأن نزول این آیه را افرادی می‌دانند که در جنگ احد با شنیدن خبر شهادت پیامبر از دین برگشتند. آیه ۱۴۴ سوره آل‌عمران، ویکی‌شیعه، https://B2n.ir/ru2989.

بررسی ادعای اسرائیل در اعطای آزادی به مردم ایران
اساساً اشغالگران، با وقاحت تمام، نیات شوم خود را پشت نقاب خیرخواهی پنهان می‌کنند و سابقه اسرائیل و آمریکا نشان می‌دهد که صرفاً بر اساس منافع خود در منطقه هستند

پرسش:

آیا این ادعا درست است که اسرائیل صرفاً در پی براندازی نظام جمهوری اسلامی و اعطای آزادی به مردم ایران است تا کشور را به‌گونه‌ای که مردم ایران می‌خواهند اداره کنند؟

پاسخ:

نتانیاهو، سربازان فارسی‌زبان اسرائیلی در فضای سایبری، نویسندگان نشریات اسرائیلی و شبکه اسرائیلی ایران اینترنشنال بارها خود را دوست ملت ایران و خواهان وجود یک ایران آباد و آزاد معرفی کرده‌اند. نتانیاهو در مصاحبه با فاکس نیوز در 20 بهمن‌ماه 1403 اعلام کرد که: «جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی، امید آزادی خاورمیانه و مردم ایران را تقویت می‌کند» و «مردم ایران بعد از اسرائیل بزرگ‌ترین حامیان آمریکا در خاورمیانه هستند. آن‌ها برای روزی که بدون جمهوری اسلامی زندگی کنند، لحظه‌شماری می‌کنند» و همچنین وی در یک پیام ویدئویی در 22 آذر 403 به مردم ایران اعلام کرد که «زن، زندگی، آزادی، این آینده ایران است. این آینده صلح است.» (1) وی در پیام ویدئویی خود بعد از تجاوز نظامی به ایران به مردم ایران گفت: «امیدواریم عملیات ما راه را به‌سوی آزادی شما هموار کند.» (2) از طرف دیگر هدف قرار دادن فرماندهان نیروهای مسلح به‌خصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط ارتش اسرائیل، ازجمله شواهدی است که حاکی از جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران است و نه ملت آن. البته کشته شدن برخی از مردم عادی نیز به‌تبع هدف قرار گرفتن اهداف خاص رخ داده است و آن‌ها کسانی بودند که منازل و اماکن آن‌ها در اطراف و نزدیکی نواحی مورد حملات اسرائیل بوده است و طبق اظهارات اسرائیلی‌ها به دلیل قطعی اینترنت توسط نظام جمهوری اسلامی به هشدارهای اسرائیل دسترسی نداشتند.

1. جنگ شناختی با افکار عمومی، برنامه معمول پیشاجنگ آمریکا و اسرائیل؛

نظام سلطه یک شگرد قدیمی در تمامی تجاوزات و حملات جنایت‌کارانه خود به کشورها دارد، آن‌ها علاوه بر اینکه ابتدا افکار عمومی داخلی خود را برای پذیرش هزینه‌های مالی و جانی جنگ و سیاست‌های متجاوزانه آماده می‌کنند، افکار عمومی کشور مورد تهاجم را نیز برای پذیرش این جنایت و هتک حیثیت ملی آماده می‌کنند به این شکل که در نیروهای حامی نظام سیاسی تردید و سرافکندگی و در دیگران، امید برای روزهای بهتر ایجاد کنند و سپس تجاوز و حملات بی‌منطق خود را با منت (ما هزینه می‌دهیم شما زندگی بهتر خواهید داشت!) بر جامعه هدف پی می‌گیرند. به‌نحوی‌که حتی مردم کشور مورد تجاوز باید از آنان بابت این تجاوز جنایت‌کارانه و مخرب، تشکر کنند که آنان را از شر رژیم سیاسی پیشین رها ساخته است. برای نمونه آمریکا قبل از حمله به عراق ضمن آماده‌سازی افکار داخلی و بین‌المللی افکار عمومی مردم عراق را نیز برای پذیرش این تهاجم آماده کرد و ضمن تلاش برای تکثیر نفرت عمومی مردم از دولت حاکم بر عراق و منجی نشان دادن خویش، با جنگ روانی آن‌ها را ترساند و ارتش عراق را نیز به‌شدت مرعوب و مأیوس و نسبت به دستگاه رهبری عراق بی‌اعتماد ساخت. (3)

2. براندازی دولت‌های قوی و ایجاد دولت‌های ضعیف در منطقه، هدف اصلی اسرائیل،

قطعاً هدف آمریکا و اسرائیل براندازی نظام جمهوری اسلامی است؛ اما براندازی نظام جمهوری اسلامی در راستای ایجاد قدرت برای ملت ایران یا در راستای سرکوب مانع بزرگی در منطقه در مقابل تجاوز و سرکشی رژیم نسل‌کش اسرائیل؟ اسرائیلی‌ها با این هزینه‌ها به دنبال رفع مانع از تجاوز و اشغالگری خود هستند و البته در این راستا به همسایگان ضعیف نیازمند هستند. اگر نظام جمهوری اسلامی با هر نظامی جایگزین شود، آیا ممکن نیست به دلیل ماهیت ضد ظلم ملت مسلمان ایران، نظام سیاسی جدید اگر واقعاً دمکراتیک و ملی و مستقل باشد، برای رژیم آپارتاید اسرائیل مشکلاتی ایجاد کند؟

3. واکاوی وعده اعطای آزادی توسط اسرائیل به ملت ایران؛

زمانی که از اعطای آزادی به ملت‌ها سخن گفته می‌شود دقیقاً منظور چیست؟ آیا رفع موانع از بدپوششی، فساد و فحشا و لاقیدی به معنای هدیه دادن آزادی است یا منظور از اعطای آزادی، تغییر سیاست‌هایی که موجب عقب‌ماندگی و آسیب به یک ملت است، مورد نظر مقامات صهیونیستی است؟ آزادی کلمه پر معنایی به معنای برداشتن موانع رشد و ترقی و تکامل یک ملت است؛ اما در طول تاریخ، غارت‌گران مدرن، نام خود را استعمارگر و آبادکننده گذاشتند و بسیاری از ملت‌های خوش‌باور را فریفتند و آن‌چنان به ملت‌ها ضربه زدند که نام استعمار به نحسی و پلیدی مشهور شد و گرامی‌ترین جنبش‌ها در میان توده‌ها به نام جنبش‌های ضد استعماری شناخته گردید. اشغالگران نیز با وقاحت، اشغال و حبس را به آزادسازی تشبیه می‌کنند یعنی در عین تجاوز و ویرانی و ایجاد محدودیت، قصد خود را آزادی و رهایی نشان می‌دهند. آیا دغدغه اسرائیل، آزادی مردم ایران است؟ اگر اسرائیل صادق است چرا به سایر کشورهای منطقه که غرق در دیکتاتوری و ظلم و سرکوب هستند، آزادی نمی‌دهد؟

4. تجربه اعطای آزادی توسط آمریکا به مردم افغانستان؛

بزرگ‌تر از اسرائیل، آمریکا که بسیار قوی‌تر و مدعی آزادی است و صدای آزادی‌خواهی و ترویج فرهنگ لیبرال-دموکراسی وی در جهان گوش فلک را کر کرده است، آیا به کشورهای غرب آسیا، آزادی و رفاه و دموکراسی هدیه کرده است؟ آمریکا در اوایل قرن بیست و یکم با وعده مبارزه با بنیادگرایی و تروریسم به عراق و افغانستان حمله کرد. بعد از حضور بیست‌ساله آمریکا در افغانستان، مشخص شد که ایجاد یک ارتش نوین ملی، توسعه علم و فناوری، ترویج دموکراسی و ایجاد یک مردم‌سالاری واقعی، رشد جامعه زنان و ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان، سرابی بیش نبوده و آمریکایی‌ها در ظرف مدت بسیار کوتاهی دوباره کشور را به نیروهای طالبان تقدیم کردند. حامد کرزای رئیس‌جمهور پیشین افغانستان در جریان گفتگو با شبکه خبری اسکای انگلیس در این رابطه گفته است: «کل جامعه بین‌المللی به نام مبارزه با تروریسم، از حضور آمریکا در افغانستان حمایت کرد. در طول دوران حضور آن‌ها و نظارت آن‌ها بود که داعش در افغانستان ظهور پیدا کرد. آن‌ها چگونه می‌خواهند این را توضیح دهند؟ چگونه می‌شود؟» (4) وی در یک هم‌اندیشی اعلام کرد: «ما جهاد کردیم کشور خود را آزاد کردیم، نفعش به آمریکا رسید و تنها ابرقدرت جهان شد، ... اما افغانستان بدبخت و بیچاره شد.» (5)

5. تجربه اعطای آزادی توسط آمریکا به مردم عراق؛

همچنین با اشغال عراق توسط آمریکا با شعار «عملیات آزادی عراق» یک پوسته از دموکراسی ظاهر شد؛ اما شکاف‌های قومی و حضور خونین داعش، جامعه عراق را همواره با ناامنی و تشنج و التهاب و کشتار مواجه ساخت. بخش عمده‌ای از نفت عراق توسط آمریکا به بهانه هزینه‌های امنیت به غارت می‌رود. مجله مشهور «نشنال جئوگرافیک» هم در سال 2013 یعنی 10 سال پس از آغاز جنگ اعلام کرد؛ بر اثر حمله آمریکا یک‌میلیون و یک‌صد هزار عراقی آواره شده و در اردوگاه‌ها به سر می‌برند اما صلیب سرخ، آوارگان عراقی را دومیلیون و سی‌صد هزار نفر تخمین زد. این آمار در سال 2015 به چهار میلیون و چهارصد هزار آواره رسید. حاصل عملیاتی که «آزادی عراق» نام داشت! تنها در 3 سال آغازین حمله آمریکا، بیش از نیمی از پزشکان عراقی کشور خود را ترک کردند. تا سال 2007 سوءتغذیه کودکان به 28 درصد رسید. گزارش‌های رسمی نشان می‌داد که بیش از 60 درصد از کودکان عراقی دچار مشکلات اعصاب و روان شده‌اند. دانشگاه بروکسل نیز در گزارشی اعلام کرد بیش از 10 هزار زن عراقی در زندان‌های آمریکایی به سر می‌بردند که به 95 درصد آنان تجاوز شده بود؛ اما دادگاه‌های بین‌المللی تحت‌فشار آمریکا دولت عراق را وادار کردند تا در مقابل خسارت‌های وارده به نیروهای آمریکایی در طول این جنگ، 400 میلیون دلار غرامت به دولت آمریکا بپردازد. (6) یعنی هم به این کشور تجاوز کردند و هم از آن غرامت گرفتند. از همه مهم‌تر اینکه پس از گذشت بیست سال کماکان درآمد نفتی عراق تحت کنترل و در اختیار آمریکا قرار دارد. از زمان امضای فرمان اجرایی ۱۳۳۰۳ (EO۱۳۳۰۳) توسط جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا در ۲۲ مه سال ۲۰۰۳، تمام درآمدهای حاصل از فروش نفت عراق مستقیماً به حسابی در بانک فدرال رزرو نیویورک واریز شده است. به‌این‌ترتیب، رئیس‌جمهور آمریکا، فقط اجازه می‌دهد بغداد کنترل محدودی بر منابع و درآمدهای خود داشته باشد. (7)

6. تجربه اعطای آزادی توسط اسرائیل به مردم سوریه؛

اسرائیل اثبات کرده است که کشور قوی و مستقل را در اطراف خود تحمل نخواهد کرد. زمانی که اسرائیل پس از سقوط حکومت بشار اسد، بخشی از خاک سوریه (بلندی‌های جولان) را اشغال کرد و تنها در یک نوبت با ریختن 1800 بمب، زیرساخت‌های نظامی و استراتژیک سوریه با بیش از 500 هدف در سوریه را با خاک یکسان کرد و در نوبت‌های پیش از آن پایگاه‌های دریایی سوریه و ده‌ها موشک و سامانه‌های موشک‌های زمین به هوا و فرودگاه‌های نیروی هوایی سوریه و ده‌ها پایگاه تولید سلاح در مناطق دمشق، حمص، طرطوس، لاذقیه و تدمر را هدف قرار داده بود. (8) آیا حکومت و دولت موقت سوریه قبل و بعد از این اقدامات متجاوزانه، کوچک‌ترین تحرکی علیه اسرائیل نشان داده بود؟ اصلاً اسرائیل به چه حقی به خاک سوریه و سرمایه‌های ملت سوریه دست‌درازی کرد؟ آیا این هدیه آزادی ملت سوریه بود؟

7. بررسی امکان اعطای آزادی از طریق تجاوز نظامی؛

اساساً اسرائیل به دنبال تکه‌تکه کردن کشورهای اطراف خود به‌خصوص ایران و ضعیف نگه‌داشتن آن است. با حمله نظامی، نه‌تنها هیچ کشوری به آزادی نمی‌رسد، بلکه هرج‌ومرج، جنگ داخلی، فساد و غارت داخلی و خارجی افزایش می‌یابد. چنانکه حتی امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه در گفتگو با خبرنگاران در حاشیه اجلاس گروه هفت در کانادا، پس از حمله اسرائیل به ایران به‌صراحت بیان کرد که: «بزرگ‌ترین اشتباه امروز این است که برای تغییر دادن حکومت از طریق نظامی تلاش شود، زیرا این کار منجر به آشوب خواهد شد. [در آن صورت] هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که بعداً چه اتفاقاتی خواهد افتاد. تغییر دادن حکومت‌های عراق و لیبی در گذشته با مداخلات نظامی آمریکا و اعضای ناتو اشتباهاتی هستند که باعث بی‌ثباتی سیاسی مرگبار شدند و نباید تکرار شوند. ما آیا به‌طور دسته‌جمعی تبعاتی که این کار در منطقه و جاهای دیگر به بار آورد را ندیدیم؟ آیا اصلاً کسی فکر می‌کند کاری که در سال ۲۰۰۳ در عراق انجام شد ایده خوبی بوده است؟ آیا کسی فکر می‌کند کاری که در لیبی در دهه گذشته انجام شد ایده خوبی بوده است؟ کشورهای منطقه به آشوب نیاز ندارند.» (9)

8. ماهیت تجاوزکارانه دولت جعلی صهیونی؛

عبارت جنگ با جمهوری اسلامی ایران بجای جنگ با ایران هم یک شگرد تبلیغاتی در همین راستا است. اول اینکه اسرائیل کی از مردم ایران نظرخواهی کرده و اجازه گرفته است که کشور آنان را مورد تجاوز قرار دهد، سران کشور و دانشمندان و نیروهای نظامی و مردم عادی را به قتل برساند، خاک کشور را ناامن سازد و این کشور و سایر کشورهای منطقه را به لبه پرتگاه جنگ و ویرانی ببرد؟ آیا مردم ایران از رژیم صهیونیستی خواستند که به این جنایت دست بزند؟ اسرائیل با این کار به چهره حیثیت ملی ایرانیان در مقابل چشم جهانیان چنگ زد و اگر اقتدار و سیلی محکم نیروهای مسلح نبود، چیزی جز تحقیر و بغض عاید ملت ایران نمی‌شد دوم اینکه کشتار مردم بی‌گناه به‌تبع کشتار مسئولین و دانشمندان یک جنایت غیرقابل‌انکار از سوی اسرائیل علیه مردم ایران است. این منطق قلدرمآبانه و جاهلانه‌ای است که کسی به کشوری تجاوز کند و بگوید من از قبل هشدار دادم که شهر و دیار خود را ترک کنید پس با مردم کاری ندارم! وقتی کسی به مردم دستور تخلیه و هشدار بمباران می‌دهد، عملاً به تمامیت ارضی و حق زندگی و امنیت و اسکان آنان یورش برده است. این منطق مانند منطق تحریم‌های ظالمانه آمریکا و اروپا است که در عین اینکه بیشترین فشار اقتصادی را به مردم عادی تحمیل می‌کند، نام آن را تحریم علیه جمهوری اسلامی می‌گذارد. جالب است که امام‌خمینی رهبر انقلاب اسلامی، به‌خوبی به ماهیت بدخواهی و مخرب اسرائیل پی برده بود و سال‌ها پیش از انقلاب در تاریخ 13 خرداد 1342 و در روز عاشورا در سخنرانی خود در میان مردم هشدار داد که «اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت احکام اسلام باشد. ... می‌خواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ می‌خواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ می‌خواهد در این مملکت، دارای ثروتی نباشد، ثروت‌ها را تصاحب کند به دست عمال خود. این چیزهایی که مانع هستند، چیزهایی که سد راه هستند، این سدها را می‌شکند؛ قرآن سد راه است، باید شکسته شود؛ روحانیت سد راه است، باید شکسته شود.» (10) این جمله از ایشان که اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت (آن‌هم باوجود رژیم آمریکایی پهلوی) دانشمند باشد، نشان از هوش سیاسی بالای ایشان بود که متوجه شده بود، راهبرد بلندمدت رژیم صهیونیستی چیست.

نتیجه‌گیری:

اساساً اشغالگران، با وقاحت تمام، نیات شوم خود را پشت نقاب خیرخواهی پنهان می‌کنند و سابقه اسرائیل و آمریکا نشان می‌دهد که بلوک غرب به دنبال توسعه سیاسی و اقتصادی کشورهای منطقه نیست و صرفاً بر اساس منافع خود به دنبال رفع موانع استراتژیک خود در منطقه است.

پی‌نوشت‌ها:

1. نتانیاهو به فاکس‌نیوز: مردم ایران بعد از اسرائیل بزرگ‌ترین حامی آمریکا در خاورمیانه هستند، پایگاه ایران اینترنشنال، 21 بهمن 1403، https://www.iranintl.com/202502096532.

2. نتانیاهو خطاب به مردم ایران: امیدواریم عملیات ما راه را به‌سوی آزادی شما هموار کند، تایمز اسرائیل (فارسی)، 14 ژوئن 2025، https://B2n.ir/gm5338.

3. ر.ک: امین یزدی، مریم و سعید گازرانی، عملیات روانی ایالات‌متحده آمریکا در جریان اشغال عراق در سال 2003، فصلنامه تحقیقات جدید در علوم انسانی، دوره چهارم، شماره 32، زمستان 1399، ص 357 تا 372 و الیاسی، محمدحسین، فرایند تخریب‌ روحیه‌ ارتش‌ عراق توسط‌ آمریکا، فصلنامه سیاست دفاعی، دوره 11، شماره 42، اسفند 1382، ص 2 تا 27.

4. افشاگری خشمگینانه حامد کرزای از پشت‌پرده اقدامات آمریکا در افغانستان، خبرگزاری خبر آنلاین، 15 تیر 1400، khabaronline.ir/xh3jf.

5. انتقاد تند حامد کرزای از آمریکا و پاکستان، پایگاه جهان‌نیوز، 4 اسفند 1393، https://jahannews.com/vdcjxhexiuqeyyz.fsfu.html.

6. پیامدهای اشغالگری آمریکا در عراق به زبان آمار و ارقام، خبرگزاری تسنیم، 25 دی 1400، https://tn.ai/2644756.

7. چرا ۱۲۰ میلیارد دلار پول نفت عراق دست آمریکا ماند؟ خبرگزاری ایسنا، 10 مهر 1403، isna.ir/xdRXWh.

8. بمباران سنگین سوریه توسط جنگنده‌های اسرائیل، پایگاه تحلیلی خبری عصر ایران، 23 آذر 1403، asriran.com/004HfE.

9. ماکرون: بزرگ‌ترین اشتباه تغییر دادن حکومت‌ها از طریق نظامی است، خبرگزاری ایسنا، 28 خرداد 1404، isna.ir/xdTCcq.

10. خمینی، روح‌الله (امام‌خمینی ره)، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چ 5، 1389 ش، ج 1، ص 244.

بررسی تلفات حملۀ ایران به اسرائیل
کوچک‌نمایی خسارت‌های وارشده به اسرائیل و آمریکا صحیح نیست؛ چراکه بر اساس گزارش‌های متعدد، ضربه‌های فراوانی به رژیم اسرائیل به‌ویژه مراکز حساس رژیم وارد شد.

پرسش:

 آیا این ادعا صحیح است که ایران حملات خوب و دقیقی به اسرائیل ندارد؛ چراکه اگر حملات دقیقی انجام می‌شد، آمار کشته‌های اسرائیل تا این اندازه پایین نبود؟

پاسخ:

انتظارها این‌گونه بود که بعد از عبور رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز جدی نظام و با توجه به بانک بزرگ موشکی ادعایی ایران، ضربات ایران به سرزمین‌های اشغالی گسترده‌تر باشد؛ اما ایران اثبات کرده است که در پاسخ به تجاوز‌های آمریکا و اسرائیل، به شلیک موشک‌هایی با اهداف محدود بسنده می‌کند و تا حد ممکن موضوع را به‌سرعت به اتمام می‌رساند و دوباره به انتظار می‌نشیند تا تعدی بعدی که دوباره به طور محدود پاسخی بدهد. این چرخۀ منفعلانه همچنان ادامه و آثار منفی بسیاری دارد. اما پرسش این است که آیا این شیوه از عملیات و سیاست آفندی ایران در مقابل دشمن، مؤثر و مقتدرانه است؟ در پاسخ به این پرسش، ابتدا باید این نکته را در نظر داشت که عالم سیاست، عالم تدبیر و سنجش جوانب مختلف در مسائل و بحران‌هاست و نه عالم هیجان‌های نوجوانانه و و متهورانه. اگر سیاستمداری نتواند به‌درستی مسائل را تحلیل کند، گاهی چنان خود و دیگران را در باتلاق و تله فرو می‌اندازد که بیرون‌آمدن از آن اگر ممکن باشد، با تحمیل حقارت‌های مضاعف و خسارت‌های سنگین خواهد بود. دربارۀ پرسش پیش‌گفته، نکاتی در ادامه بیان خواهد شد.

1. واقعیت میدانی جنگ، تلفات و خسارات سنگین رژیم صهیونی

کوچک‌نمایی خسارت‌های وارشده به اسرائیل و آمریکا صحیح نیست؛ چراکه بر اساس گزارش‌های متعدد، ضربه‌های فراوانی به رژیم اسرائیل به‌ویژه مراکز حساس رژیم وارد شد که موجب در‌هم‌شکستن هیمنه دسترس‌ناپذیری اسرائیل است. خبرنگار تلوزیون BBC فارسی انگلستان بیان کرده بود ویرانی‌های امروز اسرائیل، ویرانی‌هایی بود که پیش از این در غزه و جنوب لبنان دیده بودیم (1). آمار دقیقی از کشته‌ها و آسیب‌های ایران به اسرائیل نیست و این مسئله نشان‌دهندۀ آسیب رژیم از افشای تلفات و خسارت‌ها دارد. تفاوت کشور عزیز ما با دشمن در این است که ما به شهیدان خود افتخار می‌کنیم و آنها کشته‌های خود را پنهان و نشانه‌ ضعف می‌دانند.

بعد از جنگ دوازده‌روزه، برای تمامی گزارشگران و تحلیل‌گران روشن شد که ایران بی‌شک توان آفندی جدی دارد؛ همچنین توان نقطه‌زنی و قدرت هولناک موشک‌های ایران افزون بر اینکه مورد اتفاق کارشناسان و ناظران خارجی است (2)، مقامات دشمن هم بدان معترف‌اند. «تساحی هانقبی» ـ مشاور امنیت داخلی رژیم صهیونیستی ـ سه روز بعد از آغاز جنگ دوازده‌روزه با اشاره به تهدید موشکی ایران گفت: «آنها هزاران موشک داشتند و هنوز هزاران موشک دیگر دارند. این نبردی نیست که بتواند به تهدید [آنها] پایان دهد» (3)؛ در‌حالی‌که با ترور و شهادت بسیاری از فرماندهان و دانشمندان اصلی هوافضای سپاه و هک‌شدن سامانه‌های ایران، دشمن تصور نمی‌کرد که ایران بتواند با این سرعت، توان آفندی خود را بازیابی کند و این‌گونه با دقت به دشمن ضربه بزند. توان هوافضای سپاه هم بخشی از توان آفندی نظامی ایران بود و نه تمام آن و دیگر توانمندی‌های آفندی ایران در این جنگ به کار گرفته نشدند. از همه مهم‌تر اینکه اگر ایران توان آفندی قدرتمندی نداشت، جبهه مقابل بدون هیچ ملاحظه‌ای، زیرساخت‌های اقتصادی و استراتژیک ایران را شخم زده بود؛ اما به دلیل آگاهی از توان مقابله‌به‌مثل ایران، تا کنون از این کار خودداری کرده است.

2. تفاوت روایت رسانه‌ای جنگ با ادارۀ جنگ در میدان واقعی

برخی در بیان میزان خسارت‌های طرفین، فقط روایت‌گری می‌کنند؛ درحالی‌که اگر خود مجبور به بازی نبرد باشند، متوجه خواهند شد که ادارۀ جنگ با روایت آن و گفتن از آمال و آرزوها بسیار متفاوت است. باید شرایط و واقعیت‌ها را درک کرد؛ درواقع افزون بر جنگ، کشور هم باید اداره شود و ادارۀ کشور، امری شوخی و تک‌بعدی نیست. بنابراین نباید وارد فرایندی شد که پیامدهای آن پیش‌بینی‌ناپذیر و موجب گستردگی افسارگسیخته و کنترل‌نشدنی خسارت‌های بعدی شود؛ ازاین‌رو نمایش قدرت نظامی باید حساب‌شده باشد، همان‌گونه که بانک اهداف جنگ میان ایران و اسرائیل و حامیانش، نظامی و هسته‌ای تعریف‌شده بود؛ چراکه به سود ما نبود بانک اهداف به سمت اقتصادی و زیربنایی تغییر جهت دهد. دو طرف به دلیل آسیب‌پذیری جدی در این حوزه، به گونه‌ای محدود بانک اهداف خود را انتخاب می‌کردند. انهدام مراکز حساس اقتصادی و زیربنایی ما که به دشواری و در فرایندی طولانی‌مدت در دوران تحریم‌های فلج‌کننده بنا شده و توسعه یافته بودند، کار چند دقیقه بود. البته رژیم هم به‌خوبی می‌دانست تبدیل بنادر حیاتی و مراکز اقتصادی اسرائیل به تلی از خاکستر، برای ایران امری کاملاً در دسترس است. اگرچه ایران از برتری خود استفاده کرد و به بخشی از زیرساخت‌های اقتصادی و استراتژیک اسرائیل تهاجم سنگینی کرد تا دشمن را متوجه آسیب‌پذیری جدی خود کند.

نکتۀ دیگر اینکه نمی‌توان به‌سادگی تصمیم به افزایش تلفات گرفت؛ چراکه افزایش پرحجم تلفات، شاید مطلوب ایران هم نباشد. تعداد چشمگیری از ساکنان سرزمین‌های اشغالی را دوملیتی‌ها، شهروندان آمریکایی و اروپایی تشکیل می‌دهند که کشته‌شدن آنان به همراه مرگ خانواده‌هایشان، با توجه به توان تبلیغاتی و رسانه‌ای غرب، پیامدهای بین‌المللی خوبی برای ایران ندارد (4)؛ چنانچه رژیم اسرائیل هم توان تلفات‌گیری گسترده از شهروندان ایرانی را داشت، اما این کار پیامدهای خسارت‌بار و سختی برای آنها در پی داشت.

3. اهمیت مدیریت درگیری برای جلوگیری از گسترش جنگ

گاهی رویکرد نظامی کشور، مطلوب برخی از نیروهای غیرتمند و سلحشور و مطابق با انتظار‌های آرمانی آنان نیست و در مواردی تا حدودی «قابل پیش‌بینی» شده است؛ اما اینکه افزون بر تنبیه و بازدارندگی، هدف شما از ضربه، اتمام یا ادامۀ جنگ باشد، متفاوت است. بسیاری از سیاست‌های جنگی ناظر بر مدیریت اتمام جنگ اتخاذ می‌شود؛ همان‌گونه که حمله به پایگاه‌های «عین‌الأسد» و «العدید» با عدم پاسخ ایالات متحده آمریکا مواجه گردید. این رویکرد آمریکا نیز پیش‌بینی‌پذیر شده است؛ به همین دلیل بلافاصله بعد از حمله آمریکا و پاسخ ایران، قیمت نفت نزولی شد (5).

سردار شهید حاجی‌زاده در واکنش به پرسش‌های نیروهای انقلابی در آبان ماه 1402 به‌صراحت بیان کرد: «حاج قاسم رو زدند، ما بیاییم وارد جنگ شویم. شروع کنیم یک جنگ تمام‌عیار را راه بیندازیم. خب، اینکه مثلاً بیاییم شروع کنیم پایگاه‌های آنها را یکی‌یکی بزنیم و آنها هم درگیری را شروع کنند؛ یک زدوخورد سنگین و یک جنگ حالا بگوییم یک‌ماهه، این منطقی بود؟ یعنی ما به نتیجه می‌رسیدیم؟ خب، بالاخره درگیر می‌شدیم. یک‌سری از آنها کشته می‌گرفتیم و آنها هم می‌آمدند و مثلاً یک ده‌هزار نفر، پانزده‌هزار نفر از ما ـ مردم عادی و نظامی ـ کشته می‌دادیم. کشور هم بالاخره یک آسیبی می‌دید، بالاخره یک ده، پانزده، بیست سال عقب می‌افتاد. این خب منطق ندارد. بالاخره مسئولین وقتی می‌نشینند دور هم، این نتیجه خوبی نیست برای ما که ما جنگ راه بیندازیم» (6).

بنابراین به‌سرعت جمع‌کردن بحران، نه به دلیل ضعف و پیش‌بینی‌پذیری مقامات ایران، بلکه به دلیل رشد تجربه و عقلانیت حکمرانی در مسئولان جمهوری اسلامی است. گاهی باید شش ماه بعد تن به توقف حملات داد، اما با خسارت‌های سرسام‌آور بیشتر و امتیازات کمتر؛ ازاین‌رو باید با توجه به واقعیت‌ها وارد فرایندی پرهزینه شد.

نتیجه:

توان آفندی ایران به گونه‌ای قدرتمند و بازدارنده است که کارشناسان و ناظران داخلی و خارجی بر آن اتفاق‌نظر دارند. بنابراین نباید توان آفندی ایران که تنها بخشی از آن در این جنگ به کار گرفته شد، کوچک‌نمایی شود. توانمندی آفندی ایران آن هم با وجود ترور ناگهانی فرماندهان اصلی هوافضای سپاه، موجب شد طرف مقابل ملاحظاتی داشته باشد و درنهایت وارد فرایند آتش‌بس شود. عرصه و میدان جنگ تنها یک طرف حکمرانی نیست و ادارۀ کشور با توجه به واقعیت‌های داخلی و خارجی نیز در دستور کار فرماندهان و تصمیم‌سازان عمیلاتی است. تغییر بانک اهداف، تله‌ای بود که ایران و طرف مقابل از آن اجتناب می‌کرد. بخشی از پیش‌بینی‌پذیری تصمیم‌های عملیاتی ایران ناشی از سیاست‌های عاقلانه برای اتمام بحران است، وگرنه سیاست آمریکا نیز در‌این‌باره قابل پیش‌بینی بود.

پی‌نوشت‌ها:

1. نفیسه کوهنورد؛ «پیروز این جنگ ایران است: رهبران کشور‌های منطقه هم بر همین عقیده هستند»؛ سایت تحلیلی خبری عصر ایران، 3/04/1404؛ در:

asriran.com/004UlC.

2. «بازتاب پاسخ موشکی ایران به حملات رژیم صهیونیستی در رسانه‌های بین‌المللی»؛ خبرگزاری ایرنا، 24/03/1404؛ در:

https://irna.ir/xjTQ65.

3. «اعتراف سنگین مشاور امنیت داخلی اسرائیل به توان موشکی ایران»؛ سایت‌خوان روزنامه دنیای اقتصاد، 26/03/1404؛ در:

https://donya-e-qtesad.com/fa/tiny/news-4188767.

4. فراموش نکنیم که اسرائیل برای ایران، رژیمی جعلی و غیررسمی است؛ درحالی‌که بسیاری از کشورهای دنیا، اسرائیل را کشوری عادی می‌دانند و با آن همکاری دارند.

5. «قیمت جهانی نفت و گاز به سطح قبل از جنگ رسید»؛ خبرگزاری تسنیم، 4/04/1404؛ در:

https://tn.ai/3342466.

6. «روایت سردار حاجی‌زاده از علت عدم جنگ با آمریکا»؛ پایگاه خبری تحلیلی تابناک، 18/08/1402؛ در:

https://www.tabnak.ir/00535R

سابقۀ طولانی اسرائیل در امور امنیتی و کمک‌های گسترده سرویس‌های قدرتمند جهانی، از توان جدی این سازمان تروریستی در ایجاد آسیب‌های متعدد دارد.

پرسش:

 چگونه اسرائیل توانست فرماندهان و دانشمندان ایرانی را ترور کند؟ چرا حفاظت از جان افراد مؤثر و ارزشمند در کشور ما تا این اندازه ضعیف است؟

پاسخ:

آنچه مسلم است، اینکه رژیم اسرائیل به طور غیابی حکم اعدام و ترور ده‌ها نفر از سرداران کلیدی سپاه و دانشمندان هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را صادر و به‌سادگی در چند ساعت آن را اجرایی کرد (1). شهادت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، فرمانده اطلاعات سپاه و ده‌ها شخصیت مهم دیگر، نشان از اشراف اطلاعاتی و عملیاتی جدی نیروهای اسرائیلی و البته ضعف جدی دستگاه امنیتی ما در حفاظت از فرماندهان دارد. بنابراین پرسشی پیش می‌آید که آیا این امر نشان‌دهندۀ ناتوانی و ناکارآمدی اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران و عدم تاب‌آوری امنیتی نیست؟ دلیل این حجم از ضعف چیست؟ در پاسخ باید گفت دستگاه امنیتی ایران با نفوذ گسترده و آسیبی جدی مواجه است (2) که باید به‌سرعت ضعف‌های خود را برطرف سازد و نقاط قوت خود را تقویت کند؛ به‌ویژه پالایش جدی در شیوه‌های گزینش و اعتماد به افراد. اما فراموش نکنیم دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران تقریباً به‌تنهایی در یک منطقه بسیار پرتنش و ناامن و در مقابل توطئه‌های متعدد خارجی و داخلی موفق به کشف و خنثی‌کردن هزاران توطئه امنیتی علیه مردم و مقامات کشور در چند دهه اخیر شده‌اند. با وجود این، با توجه به نکات زیر بایستی نگاهی واقع‌بینانه به این معضل جدی داشت.

1. سابقۀ طولانی سازمان اطلاعاتی مخوف و جنایتکار موساد

سازمان اطلاعات و عملیات ویژه رژیم صهیونیستی با عنوان «موساد»، سازمانی بسیار باسابقه و قدرتمند است. اسرائیل اساساً ماهیتی عملیاتی، جنگی و امنیتی داشته و دارد و باید این حقیقت را پذیرفت که به دلیل ماهیت صهیونیستی و دلایل دیگر، قدرت اطلاعاتی این رژیم بسیار درخور توجه است. وقتی در سال 1335 شمسی تصمیم گرفته شد در ایران سازمان اطلاعاتی و امنیتی قوی (ساواک) ایجاد شود، مهم‌ترین مرجع آموزشی به نیروهای ساواک که افزون بر آن تهیه تجهیزات و کتب و نشریات لازم را نیز برای ساواک تأمین می‌کرد، موساد بود (3)؛ یعنی سیستم امنیتی رژیمی که هنوز عمر آن به نه‌سال نرسیده است (4) و سازمانی که از عمر آن بیش از پنج‌سال نمی‌گذرد (5)، مربی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایران شاهنشاهی با ادعای سابقه تمدن چند‌هزار‌ساله می‌شود.

2. تأسیس تشکیلات جاسوسی صهیونی، پیش از تشکیل دولت صهیونی

این نکته را باید در نظر داشت که اسرائیل تنها رژیمی است که پیش از تأسیس دولت، اقدام به راه‌اندازی سرویس‌های اطلاعاتی‌ و جاسوسی کرده است. سازمان جهانی صهیونیسم از سال 1897 تا 1948 میلادی، یعنی 50 سال در پی ایجاد لوازم تشکیل حکومت یهود بود که یکی از این لوازم، فعالیت گسترده شبکه‌های مخوف اطلاعاتی و عملیاتی بود؛ درواقع گروه‌های تروریستی مثل هاگانا، اشترن، پالما و ایرگون که حدوداً بعد از فروپاشی دولت عثمانی (1917 م) و در زمان قیومیت بریتانیا بر سرزمین فلسطین، شکل گرفتند و علیه مردم فلسطین مشغول کارهای تروریستی بودند، زمینه را برای تأسیس اسرائیل فراهم کردند. وقتی دولت اسرائیل در سال 1948 اعلام موجودیت کرد، همین چهار گروه سیستم نظامی و امنیتی رژیم اسرائیل را تشکیل دادند (6). اساساً ماهیت جعلی، نظامی، توطئه‌گر و متجاوز رژیم صهیونیستی ایجاب می‌کند که همیشه خود را در سخت‌ترین حالت امنیتی تعریف کند؛ به همین دلیل در این مسیر از هیچ اقدام ناسالم و جنایت‌کارانه‌ای فروگذار نمی‌کند.

3. یهودیان چندملیتی، مزیت جاسوسی و اطلاعاتی موساد

رژیم صهیونیستی اهرم‌های قدرتمندی برای قوی‌تر‌شدن شبکه اطلاعاتی خود دارد؛ برای نمونه به گفته کارشناسان، تنوع بزرگ جمعیت رژیم اسرائیل ـ که پس از تأسیس این کشور صدها هزار یهودی از کشورهای مختلف مانند شمال آفریقا و کشورهای همسایه در آن مستقر شدند ـ یک مزیت برای موساد در نظر گرفته می‌شود. یکی از مشهورترین این نمونه‌ها، الی کوهن است. او که یهودی بود و در مصر با ریشه‌های سوریه‌ای بزرگ شده بود، در اوایل دهه ۱۹۶۰ با عنوان جاسوس مخفی این سازمان جذب شد. او ابتدا در بوئنوس‌آیرس و سپس در دمشق، خود را تاجری سوری معرفی کرد و اعتماد بالاترین محافل در سوریه، یعنی رژیم دشمن اسرائیل را به دست آورد. تا مدت‌ها مشخص نبود که اسرائیل چگونه اطلاعات دقیقی درباره مواضع سوریه در ارتفاعات جولان به دست آورده است؛ درنهایت، ارسال پیامی رادیویی به قیمت جان کوهن تمام شد. سوری‌ها او را دستگیر و در سال ۱۹۶۵ میلادی در دمشق در ملأ عام اعدام کردند (7).

4. همکاری سازمان‌های جهانی جاسوسی، اطلاعاتی و هوش مصنوعی با موساد

از طرف دیگر، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل دارای پشتیبانی جدی قدرتمندترین سرویس‌های اطلاعاتی جهان مانند CIA آمریکا،MI6  انگلستان و دیگر سرویس‌های پرسابقه غربی هستند و از طریق شبکه عظیم آنان مرتب تغذیه اطلاعاتی می‌شوند. همچنین بخش چشمگیری از تکنولوژی و فناوری روز دنیا نیز در خدمت این سازمان تروریستی است. «واشنگتن‌پست» اعلام کرد «گوگل» در جنگ غزه به ارتش اسرائیل کمک کرده است. این روزنامه می‌افزاید: در سندی به تاریخ نوامبر ۲۰۲۴ (آبان ۱۴۰۳) یعنی زمانی که بخش‌های بسیاری از غزه در نتیجۀ حملات هوایی اسرائیل به ویرانه تبدیل شده بود، ارتش اسرائیل همچنان از گوگل برای جدیدترین فناوری هوش مصنوعی استفاده می‌کند. ارتش اسرائیل سال‌هاست از توانایی‌های هوش مصنوعی برای تسریع پردازش تصاویر نظارتی و اهداف نظامی استفاده می‌کند. بر اساس تحقیقات پیشین واشنگتن‌پست، پس از آغاز حملات رژیم صهیونیستی به غزه به دنبال حملات ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲)، ارتش اسرائیل به ابزار هوش مصنوعی به نام «هبزورا» (Habsora) روی آورد و از آن برای اهداف انسانی و زیرساخت‌های غیرنظامی در غزه بهره می‌برد (8). گوگل و آمازون قرارداد مشترکی به ارزش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار به نام «پروژه نیمبوس» با دولت اسرائیل و ارتش آن کشور منعقد کردند و زمانی که کارمندان گوگل به این اقدام ضدانسانی اعتراض کردند، گوگل دست‌کم 28 نفر را یک‌جا (9) و به‌مرور دیگر کارمندان معترض را اخراج کرد.

5. ماهیت پادگانی و امنیتی رژیم صهیونیستی در برابر جغرافیای وسیع ایران

باید این واقعیت را پذیرفت که ایران کشوری پهناور است که تقریباً 75 برابر بزرگ‌تر از مساحت اسرائیل دارد. نفوذ در کشور ایران با مرزهای فراوان زمینی و دریایی با کشورهای بی‌ثبات یا کم‌ثبات به‌مراتب ساده‌تر از نفوذ در کشوری کوچک و پادگانی و به‌کلی امنیتی است. اسرائیل به دلیل اینکه همواره در حال تهدید‌کردن و تهدید‌شدن است، مانند پادگانی است که درون آن یک دولت و ملتی جعلی هم تعریف شده است. ارتش اسرائیل یک ارتش بزرگ از نیروهای فعال و ذخیره است. مردم اسرائیل چه مرد و چه زن باید به ترتیب 30 و 24 ماه خدمت وظیفه کنند و پس از آن چند دهه در خدمت وظیفه اجباری باشند (تا سن 50 سالگی برای زنان و 55 سالگی برای مردان) (10). سرتاسر اسرائیل پر از پناهگاه و اماکن امن است. همۀ این موارد نشان‌دهندۀ ماهیت این رژیم در جایگاه یک پادگان محصور و سخت است.

6. نفوذ نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در قلب اسرائیل

رژیم صهیونیستی بارها از نیروهای اطلاعاتی ما ضربه خورده است و افزون بر کشف و خنثی‌سازی توطئه‌ها، نفوذ نیروهای امنیتی ما هم در آنجا تأیید شده است. حجت‌الاسلام سیداسماعیل خطیب ـ وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ـ در گفتگویی دربارۀ دستاوردهای وزارت اطلاعات از نفوذ عوامل بیگانه در رده‌های بالا می‌گوید: «نفوذ همیشه در کشور بوده و باز هم خواهد بود؛ همچنان‌که ما هم در کشورها و رژیم‌صهیونیستی نفوذ داریم» (11). موشه نستلبام ـ کارشناس صهیونیست ـ در رابطه با گسترش دستگیری‌ها در سرزمین‌های اشغالی به جرم همکاری‌ شهرک‌نشینان و صهیونیست‌ها با ایران نیز بیان می‌کند: «ایرانی‌ها نیازی به نفوذ مأموران خود به خاک اسرائیل ندارند. آنها از اسرائیلی‌هایی استفاده می‌کنند که به دنبال راه‌هایی برای کسب درآمد آسان هستند. همیشه هم صحبت از افراد حاشیه‌نشین نیست. اغلب این افراد جوانانی با دانش فناوری، کارکنان شرکت‌های فناوری پیشرفته یا افرادی با دسترسی به سیستم‌های حساس هستند» (12). نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی به‌تازگی اعلام کرده‌اند تعداد صهیونیست‌های حاضر به جاسوسی برای ایران به‌شدت افزایش پیدا کرده است و در ماه‌های اخیر بیش از ده‌ها مورد دستگیری صهیونیست‌ها به جرم جاسوسی برای ایران انجام شده است. البته این آمارها تنها بخشی است و به اعتراف مقامات این رژیم، آمار واقعی افرادی که در حال همکاری با ایران علیه این رژیم هستند، بسیار بیشتر و گسترده‌تر از آن چیزی است می‌توان تصور کرد (13).

 

7. ارزیابی اجمالی عملکرد نهادهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران

هرچند نمی‌توان منکر وجود خطاها و ضعف‌ها در دستگاه اطلاعاتی ایران شد، باید اذعان کرد دستگاه امنیتی ایران در مقابل رژیم صهیونیستی و حامیان قدرتمندش دست‌و‌پا‌بسته نیست که اگر این‌گونه بود، امروز سیستم‌های مختلف نظامی، سایبری و اجرایی ایران از کار افتاده بود و نمی‌توانست به حیات خود ادامه دهد و ضربات سنگینی را در پاسخ به حملات اسرائیل انجام دهد. کشف و خنثی‌سازی هزاران توطئه و عملیات امنیتی و اطلاعاتی در سراسر کشور کار ساده‌ای نیست؛ اما نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران بارها حمله‌های سخت و سنگین نیروهای دشمن را کشف و دفع کرده‌اند. خرابکاری‌های رژیم صهیونیستی بی‌وقفه ادامه دارد و حتی بسیاری از شهیدان فعلی ما بارها مورد حمله ناموفق رژیم قرار گرفته بودند. اینکه ایران در موشک‌باران اسرائیل، بانک اهداف دقیق از مراکز حساس و امنیتی رژیم در اختیار داشت و می‌دانست چگونه می‌تواند لایه‌های پدافندی رژیم را دور بزند، تأییدکنندۀ این مطلب است.

نتیجه:

اگر اسرائیل اصلاً نمی‌توانست به اهداف خود در ایران دست یابد، سبب تعجب بود؛ چراکه سابقۀ جدی اسرائیل در امور امنیتی و البته بدون محدودیت‌های انسانی، کمک‌های گسترده سرویس‌های قدرتمند جهانی مانند CIA آمریکا،MI6  انگلستان و دیگر سرویس‌های پرسابقۀ غربی و دسترسی به امکانات و فناوری‌های روز دنیا و سایر توانمندی‌های موساد نشان‌دهندۀ توان جدی این سازمان تروریستی در ایجاد آسیب‌های متعدد است. اساساً رژیم صهیونیستی پنجاه‌سال قبل از شکل‌گیری، گروه‌های اطلاعاتی و تروریستی خود را تشکیل داده است و نخستین دولتی است که قبل از پیدایش، دستگاه‌های امنیتی داشته است. اما سرویس‌های اطلاعاتی ایران با وجود نواقص، موانع، ضعف‌ها و نفوذهای فراوان، توانسته است بسیاری از توطئه‌های امنیتی رژیم و حامیانش را خنثی سازد و شیرازۀ امنیتی کشور را حفظ کند.

پی‌نوشت‌ها:

1. «۳۸ فرمانده ارشد که در جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل به شهادت رسیدند + اسامی»؛ پایگاه خبری تحلیلی دیدبان ایران، 05/04/1404؛ در:

https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-227574.

2. اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، روز جمعه ۱۸ ژوئیه (۲۷ تیر) در مورد نفوذ کشورهای خارجی در ایران به خبرگزاری مهر گفت: «نفوذ همیشه در کشور بوده و باز هم خواهد بود». حجت‌الاسلام خطیب: «در رژیم صهیونیستی نفوذ داریم»؛ خبرگزاری مهر، 27 تیر 1404؛ در:

mehrnews.com/x38yqf.

3. مارک گازیوروسکی؛ سیاست خارجی آمریکا و شاه؛ ترجمۀ جمشید زنگنه؛ چ 2، تهران: انتشارات رسا، ۱۳۷۳ ش، ص ۲۵۸.

4. رژیم جعلی صهیونیستی در سال 1948 میلادی برابر با 1327 شمسی تأسیس گردید.

5. موساد در 1 آوریل 1951 (فروردین 1330) تأسیس شد.

6. «تروریست‌های صهیونیستی»؛ پایگاه مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 23 فروردین 1402؛ در:

https://historydocuments.ir/?page=post&id=1406.

7. «شهرت افسانه‌ای موساد، سرویس اطلاعاتی اسرائیل از کجا می‌آید؟»؛ دویچه‌وله آلمان، 30 شهریور 1403؛ در:

https://B2n.ir/dp8774.

8. واشنگتن‌پست: «گوگل در جنگ غزه به ارتش اسرائیل کمک کرده است»؛ خبرگزاری ایرنا، 3 بهمن 1403؛ در:

https://irna.ir/xjSGNG.

9. «گوگل ۲۸ کارمند خود را پس از اعتراض به همکاری این شرکت با دولت اسرائیل اخراج کرد»؛ یورونیوز فارسی، 18/4/2024؛ در:

https://B2n.ir/zn9541.

10. «ارتش اسرائیل چقدر بزرگ است؟»؛ اسپوتنیک ایران، 10/10/2023؛ در:

https://B2n.ir/qw9083.

11. سیداسماعیل خطیب؛ «در رژیم صهیونیستی نفوذ داریم»؛ خبرگزاری مهر، 27 تیر 1404؛ در:

mehrnews.com/x38yqf.

12. «ایران نیازی به فرستادن جاسوس ندارد، از میان اسرائیلی‌ها جذب می‌کند»؛ خبرگزاری ایرنا، 22 تیر 1404؛ در:

https://irna.ir/xjV2xp.

13. همان.