دوستی با نامحرم

یک دخترترنس بهتراست دوستانش راپسرانتخاب کندیادختر؟

تلاش شما برای آگاهی از وضعیت حکم شرعی با وجود آنکه یک دختر ترنس هستید، حاکی از روح پاک شما است و امیدواریم که خداوند رحمت و برکات خود را بر شما عنایت نموده و از گزند آسیب های متعدد دور دارد و سعادت رهنمون سازد.
ملاک در تمام موارد حکم شرعی است و نه چیزی دیگر. در فرض مندرج در سئوال توجه داشته باشید که جسم دخترانه است و این باید ملاک برای عمل کردن باشد. به هر حال فراموش نکنیم که می‌گوییم دختر!!
در بخشی دیگر از پرسش نوشته‌اید که: «از نظر روح و احساسات ...»؛ این دو اصطلاح یکسان نیستند و در یک موقعیت بکار گرفته نمی شوند و ادبیات و شعر نمی‌تواند ملاک برای روانشناسان و متخصصان صدور حکم شرعی محسوب گردد. بنابراین استفاده هم‌عرض این دو نمی‌تواند صحت داشته باشد.
احساس و روح بسیار متفاوت هستند و دارای احکام جداگانه نیز هستند. در روانشناسی اصطلاح احساسات، عاطفه و هیجان تقریباً مترادف بوده و بیانگر وضعیت روانشناختی بوده که البته بسته به وضعیت زن یا مرد بودن متفاوت است. این وضعیت روان‌شناختی هیچ ارتباطی به احکام روح ندارد و در ثانی این احوال هیچ ارتباطی به صدرو حکم شرعی ندارند.
صدور احکام شرعی مبتنی بر وضعیت بدنی شما به عنوان یک دختر بوده؛ هر چند که مبتنی بر خویشتنداری بوده و باید مراقب نوع روابط خودتان باشید.
متأسفانه گاهی چنان القاء می‌شود که فرد ترنس همواره در یک وضعیت اجبار و ناخواسته قرار داشته و هرگز نمی‌تواند خویشتنداری نماید.
این در حالی است که مفهوم ترنس در غرب دارای تحولاتی چشمگیر بوده و نسخه‌های جدید مجموعه های تشخیصی روانپزشکی برداشت‌های متفاوتی را از این اختلال در اختیار قرار داده‌اند و نگاه‌های ناشی از فرهنگ غرب نیز در آن ملحوظ گشته است. این موج همچنان رو به تغییر است و ما نیز گاهی متأثر از چنین فرهنگی تکلیف خودمان را در برابر این اختلال روشن نمی‌سازیم و همچنان سرگردان هستیم.
این در حالی است که این افراد در طول تاریخ همچنان وجود داشته‌اند و دارای احکام خاص خود بوده‌اند و البته در یک آزمون الهی قرار دارند و به مقام و درجات یک بنده مقرب خداوند نیز دست می‌یابند.
در نتیجه آنها نیز مانند تمام بندگان در یک آزمون قرار دارند و هیچ امتیاز یا کاستی خاصی نسبت به سایرین ندارند و البته در صورت اطاعت و قرار گرفتن در زیر پرچم بندگی راستین خداوند در یک مزیت قرار خواهند داشت.
به هر حال همواره باید در یک هوشیاری کامل به سر برد و خود را از افراد منفعل دور ساخت.
یک ترنس صرف نظر از آنکه چه وضعیتی دارد، که البته قابل درک است، باز هم یک مسلمان است و مانند همه مسلمانان باید به احکام شرعی توجه داشته باشد.
در این موارد توجه نکنید که برخی ممکن است خود را با همتایان خارج از بوم و فرهنگ مقایسه کنند و به هر رفتاری که می‌خواهند دست می‌زنند.
هیچ چیز باعث نمی‌شود تا این افراد از دایره شمول‌پذیری احکام خداوند خارج گردند.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

ایا داشتن دوست دختر اشکالی دارد؟

رابطه دختر و پسر، يک دوستي ساده مانند دوستي دو دختر يا دو پسر نيست، بلکه در دوستي و ارتباط دو جنس مخالف، پديده‌اي وجود دارد که نبايد آن را ناديده گرفت و آن هم مسئله غرايز جنسي است که قابل انکار نيست. هر چه سعي شود ناديده گرفته شود، باز نمي‌توان وجود آن را انکار کرد. به خصوص در مورد دختران و پسران جواني که مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسي قرار دارند. اينکه از نظر اخلاقي يا ديني براي آن حد و مرزي قرار داده شده، به جهت پيامدهاي مختلف آن است.
غريزه جنسي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است که بسياري از رفتارهاي انساني را شکل مي‌دهد كه به گونه‌هاي مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که يک مکتب جامع است و مي‌خواهد مردان و زنان مسلمان، از يک طرف روحي آرام و اعصابي سالم و چشم و گوشي پاک داشته باشند تا بتوانند قله‌هاي رفيع انساني و رستگاري را فتح نمايند . از طرف ديگر به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند، بنابراين با حساسيت ويژه، اما واقع بينانه و لحاظ کردن طبيعت و اميال دروني و خواسته‌هاي نفساني انسان، قوانين و احکامي را جهت حفظ و نگه داري فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه روي وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگي ارتباط با جنس مخالف است.
اين ها همه به سبب اين است که اسلام از جانب کسي براي هدايت انسان‌ها فرستاده شده که خالق فطرت و غريزه با تمامي استعدادهاي بهينه و ذخيره شده در انسان است. بنابراين هر عاملي که موجب تحريک انگيزه‌هاي شهواني در جامعه گردد و به آرامش روحي و رواني و عفت عمومي، صدمه وارد کند، مورد تأييد اسلام نيست. اسلام مي‌خواهد انواع لذت‌هاي جنسي در محيط و درون خانواده شکل گيرد . از اين طريق آرامش روحي و رواني و پيوند‌هاي عاطفي نيز برقرار بماند . با طرح آن در محيط جامعه به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود.
به جهت همان ميل شديد جنسي گاهي اوقات بي آنکه دختر و پسر(به خصوص پسران) بخواهند، در شرايطي قرار مي‌گيرند که حتي اراده خود را از دست مي‌دهند . ديگر نمي‌توانند از ارتباط جنسي خود داري کنند . ناخود آگاه و بي آنکه که بخواهند، کم کم در آن شرايط بدون بازگشت قرار مي‌گيرند . زماني متوجه مي‌شوند که کار از کار گذشته است، يعني با فراهم شدن شرايط ديگر، اراده جلوگيري بسيار سخت و دشوار است. پس چرا نبايد اين جريان را از سرچشمه بست ؟ به همين خاطر در اسلام حتي خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکاني که رفت و آمد نباشد، حرام و گناه است.
مگر غير از اين است که تمام روابط جنسي بين دختران و پسران از ارتباط‌ هاي به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است ؟ متأسفانه به همين ارتباط جنسي ختم نشده، بلکه عاملي براي پديد آمدن بسياري از ناهنجاري‌هاي اجتماعي و رواني نيز مي‌شود. بهترين شاهد بر ادعاي فوق مراجعه به واقعيات موجود در اجتماع است، در باره طلاق‌ها، فسادهاي جنسي، اعتياد و افسردگي‌ها مقداري تحقيق کنيد، ببينيد. نقطه شروع اين نابساماني‌ها از کجا بوده ؟ بسياري از آن ها با يک نگاه ساده يا يک ارتباط کلامي کوچک با نامحرم شروع شده ، به تدريج به ايجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجاميده و در انتها به قرار و مدار و...
اما مسئله اين است که چون جوانان و نوجوانان مخصوصا دختران جوان، هنوز به سني نرسيده‌اند که عاقبت برخي از کارها براي شان تجربه شده باشد، فقط همان ابتداي کار را که شيرين است مي‌بينند و به دوستي با پسران نامحرم تن مي‌دهند . به اين ترتيب وارد دامي مي‌شوند که خلاصي از آن بسيار دشوار است. چرا که اولين مشکل آن ها، مشغوليت فکرشان است و عقب افتادن تدريجي از درس. مشکل بعدي خانواده (اگر داراي خانواده مذهبي باشند)،‌ مشکل بعدي ازدواج است. آن ها اگر بخواهند با همان پسري که از طريق کوچه و خيابان با او آشنا شده‌اند، ازدواج کنند، هيچ ضمانتي وجود ندارد که او چند دوست دختر ديگر در آستين نداشته باشد و سر بزنگاه از اين دختر جدا نشود و به آن ها نپيوندد . به اين ترتيب دختران زيادي را دچار داغ فراق و افسردگي و نابساماني خانوادگي نکند، حتي در دانشگاه‌ها يا محيط‌ هاي کاري نيز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالبا باعث گرفتاري است، زيرا چه بسا باعث ايجاد عشق‌هايي در دل دختران و پسران جوان مي‌گردد که به دلائل گوناگون، هرگز به "وصل" منجر نخواهد شد و داغ آن براي هميشه به دل طرفين خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت.
مسائل فوق هيچ کدام قصه نيست، بلکه واقعيت‌هايي است که به وفور در جامعه جاري است و ما تنها با گوشه هايي از آن ها آشنا مي‌شويم. بسياري از گرفتاران اين مسائل به دليل حيا و شرم، مشکلات خود را براي ديگران بازگو نمي‌کنند. اگر اين کار را مي‌کردند، درس عبرت خوبي براي ديگران مخصوصا جوانان و نوجوانان مي‌گشت.
وقتي اين مشکلات ريشه‌يابي مي‌شوند، غالب آن ها از همان نگاه‌هاي کوچک و سخن‌هاي کوتاه و عشوه‌هايي آغاز مي‌شوند که برخي مي‌گويند نبايست روي آن ها حساسيت نشان داد،‌ اما چه مي‌توان کرد که همين موارد کوچک اگر مورد بي توجهي واقع شوند. و ادامه يابند، سر از مشکلاتي بسياري در مي‌آورند.
در روايات از گفتگوي مرد با زن نامحرم يا زن با مرد نامحرم مذّمت شده است: امام صادق(ع) از پيامبر(ص) نقل مي فرمايد:
"نهي أن تتكلم المرأه عند غير زوجها و غير ذي محرم منها اكثر من خمس كلمات ممّا لابدّ لها منه؛(1)
پيامبر از سخن گفتن زن در برابر مرد نامحرم بيش تر از پنج كلمه ضروري، نهي كرده است"، يعني اگر حرف ضروري دارد، بيش از پنج كلمه نباشد. باز از پيامبر نقل است:
"اربعٌ يمتن القلب: الذنب علي الذنب و كثره مناقشه النساء (يعني محادثتهنّ) و مما راة الاحمق يقول و تقول و لا يؤول إلي خير أبداً و مجالسه الموتي. قيل و ما الموتي؟ قال: كلّ غنيّ مترف؛(2)
چهار چيز قلب را مي ميراند: گناه روي گناه [مداومت بر انجام گناهان و توبه نكردن از گناه]، گفتگوي زياد با زنان، بحث و جدل با انسان كودن و كم فهم. همنشيني و مجالست با مُرده ها". پرسيدند: مرده ها يعني چه؟ فرمود:‌يعني كساني كه ثروتمند اسرافكارند يا ثروتمندان دنيا گرا".
ابوبصير مي گويد: به زني قرآن مي آموختم. روزي با او شوخي كردم. وقتي نزد امام باقر(ع) رفتم، حضرت فرمود: چه به زن گفتي؟ از خجالت صورت خود را پوشاندم، حضرت فرمود:‌ ديگر به او قرآن درس نده (و درس را تعطيل كن).(3)
طبيعي است كه گفتگوي مرد با زن نامحرم خواه ناخواه در علاقه و ايجاد روحيه شهوي كم و بيش تأثير دارد، مخصوصاً اگر زن، جوان يا در مكان خلوت باشد. فقها گفتگوي غير شهوي مرد با زن نامحرم را مكروه دانسته اند . نويسنده كتاب وسائل الشيعه بخشي از كتاب حديثي خود را به عنوان "باب كراهه محادثه النساء لغير حاجه (كراهت گفتگوي غير ضروري با زنان نامحرم)" آورده است.(4) از اين روايات و روايات فراوان ديگر استفاده مي شود. گفتگوهايي كه همراه با لذت و شهوت باشد، حرام است . بايد از آن ها اجتناب كرد . بدون شهوت و لذت هم كراهت دارد.
موفق باشيد.
پي نوشت ها:
1. وسائل الشيعه، ج 14، ص 143، باب 1106 از ابواب مقدمات نكاح.
2. همان.
3. همان.
4. همان.

من با دوست دخترم کمی رابطه داریم و نحایت این رابطه در آغوش کشیدن همدیگه است و یا بوسیدن اما چند وقتی به خاطر بزرگ شدن در خانواده مذهبی هر دو دوچار اعذاب وجدان شدیم از گناهی که کردیم و دوست دخترم خیلی بیشتر و همیشه خودش را سرزنش میکنه و حتی با من دستم هم نمیده. ما هر دو در سن 22 هستیم هر دو شاغل هستیم و به اسرار من مادر دوست دخترم از دوستی ما مطلع هست ولی میزان رابطه را نمداند البته من دو ماه بعد از آشنای وقتی خواستم اولین بار دستش را بگیرم خودم سیقه را خواندم و او هم قبول کرد اما الان این عذاب وجدان داره ما رو از هم دور میکنه و دوست دخترم داره خود خوری میکنه. چی کار کنم تا بهش ثابت بشه که گناهی نکرده و به آرامش برسه. درضمن من از آن روز به این ور که یک بار هم دیگه را بوسیدیم دیگه این کار را نکردیم چون احساس گناه داشتیم. من اولین باره که دارم سایت شما رو میبینم اگه امکانش هست پاسخ را برام میل کنید حدآقل لینکش را میل کنید با تشکر پیام هستم از کرج

اين گونه كارها گناه بوده و جايز نيست. علاوه بر گناه باعث مشكلاتي در زندگي اجتماعي مي شود.
دوستي بين دو نامحرم مهم ترين کمينگاه شيطان است. بدين وسيله انسان را به سوي گناه مي کشاند. نتيجه اين گونه ارتباط ها در جامعه، تسليم شدن در برابر شيطان و هواي نفس است . براي نوع انسان هاي جامعه، موجب آسيب‌هاي فراوان روحي و رواني مي گردد .
در صورتي دختر و پسر مي توانند با هم رابطه داشته باشند که محرم همديگر باشند .فرقي نمي کند که رابطه در حد دست دادن باشد ويا بوسيدن ويا موارد ديگر.
احساس ناراحتي که در شما به وجود آمده است، نشان از مقيد بودن شما به اسلام واحکام ديني مي باشد.براي خواندن صيغه محرميت طبق نظر بيش تر مراجع بايد دختر پدر اجازه بدهد . بدون اجازه او عقد وصيغه صحيح نمي باشد.(1)
بايد براي محرم شدن وادامه رابطه خود با هم ازدواج کنيد ويا اينکه رابطه را قطع کنيد .
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع ، م2376

با سلام اینجانب دوستی دارم 25 ساله به نام مجید ایشان مدتی است که به گفته ی خودش با دختر خانمی رابطه ی دوستانه برقرار نموده البته در حد صحبت کردن حضوری و مکالمه تلفنی و تاکنون هدف ایشان صرفا دوستی بوده و نه ازدواج .البته خود به نادرست بودن این عمل واقف است اما(بنا به گفته های خودش) به واسطه ی هوای نفس و فشار زیادی که به او وارد میشود نمی تواند از این ارتباط دست بکشد. ظاهرا ایشان اخیرا در ماه مبارک رمضان در حین قرائت قرآن با آیه ی پنجم سوره ی مائده مواجه شده که در این آیه شریفه از هرگونه رابطه ی نادرست با نامحرم انسانها برحذر داشته شده اند و با توجه به اینکه در این آیه تاکید شده که این اعمال ضمن آنکه گناه است تمامی اعمال نیک را نیز تباه میکند. به همین دلیل هم اکنون گمان ایشان بر آن است که تمامی کارهای نیک و عباداتی که انجام داده از بین رفته و واجبات و فرائضی که اکنون به جا می آورد(مثل نماز ، روزه و .. )به واسطه ی استمرار این عملش مورد پذیرش قرار نمی گیرد و به همین خاطر دچار یاس و سرخوردگی مضاعفی گردیده است. توصیه من به این دوست ان بود که با تحقیق در مورد آن خانم چنانچه ایشان را گزینه ی مناسبی برای ازدواج یافتند با قصد و نیت ازدواج پا پیش بگذارند و در غیر این صورت از ادامه این عمل خودداری نمایند اما به هر حال ایشان به شدت دچار سردرگمی است. حال سوال اینجاست که تفسیر دقیق آیه ی شریفه ی مذکور چیست؟ آیا نتیجه گیری صورت گرفته توسط این دوست من در خصوص این آیه، صحیح بوده یا خیر؟ توصیه شما در مورد این مشکل چیست؟ با تشکر و سپاس فراوان

برقراري ارتباط بين دختر و پسر به هر منظور كه باشد، نمي‌تواند مورد تأييد قرار گيرد، چون در نهايت به وابستگي عاطفي منجر خواهد شد . فرد را از مسير زندگي طبيعي خويش دور مي‌سازد. اين ارتباط به هر منظور و به هر نحو كه باشد ،خواه تلفني و حضوري و ... نمي‌تواند موجه باشد.
هوای نفس و فشار زیادی كه به انسان وارد می‌شود ، چنان نیست که انسان ها را بی اختیار سازد و آن ها را در برابر انجام یا عدم انجام کارها ناتوان سازد. بنابراین می‌توانیم نتیجه گری کنیم که گاهی نمی‌خواهیم و به فشارها تن در می‌دهیم و در برابر آن ها تسلیم می‌شویم. این در حالی است که جدا شدن از این حالات تنها مستلزم جدا شدن از تصویر پردازی‌ها و جلوگیری از ایجاد احساس خوشایندی است که هنگام تصویر پردازی‌ها بر روی آن ها اعمال می كنیم.
در این جا باید به دو مسأله جداگانه احساس گناه و گناه دینی اشاره نمایم. گناهی که در دین مورد اشاره قرار گرفته است .نهایتاً بر اثر نفس لوامه فرد را به سوی اعمال نیک و توبه رهنمون می‌سازد. این مسأله ای نجات بخش است که به انسان شرم می‌بخشد که چگونه در برابر خدواند به گناه دست می‌زنی؟ بدون آن که احساس توهین به فرد ببخشد و او را ناامید سازد.
یکی از مواردی که به عنوان یک مکانیزم نگهدارنده در ایجاد احساس گناه در فرد مؤثر است، همین احساسی است که دوست شما می گوید. وجود احساس گناه هیچ ارتباطی به مسایل دینی نداشته و تنها یک اختلال روانشناختی است که باید درمان گردد . ایشان تا زمان درمان کامل نباید برای ازدواج اقدام نماید. روشن است که هر گونه انتخاب می‌تواند کاملاً مبتنی بر احساس و عدم شناخت کامل صورت پذیرفته باشد. از سوی دیگر این حال نامناسب می‌تواند زندگس مشترک را نیز با دشواری روبرو سازد . عدم رضایتمندی زناشویی را به همراه داشته باشد یا آنکه زندگی مشترک را متزلزل سازد.
احساس گناه هم نمی تواند سازنده باشد و بیش تر مخرب است . به همین دلیل از دسته احساس گناه هایی که در دین وارد شده است نمی باشد. این نوع احساس در واقع نوعی خود-سرزنشی و تقصیر است و باید از آن دور بماند. احساس گناه افراطي که در آن، فرد خود را مأیوس از رحمت خدا می‌داند، به هيچ وجه مطلوب درگاه خداوند و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسه‌های شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست . به خوبی مي‌توان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودراضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد.
اما گاهی در اثر آن که فرد دارای یک بافت افسردگی درون‌زاد است، پس از انجام یک گناه و تکرار به این نتیجه می‌رسد که من گناهکار هستم . نباید در محضر خدواند حاضر شوم . هیچ یک از اعمال من که پذیرفته نخواهد شد . پس بهتر است که از او فاصله بگیرم. در این موارد شاهد آن هستیم که این افراد برای آن که منصف تر به نظر برسند ، به خودشان توهین می کنند . خود را مستحق هر گونه عقوبتی می‌دانند. این مکانیزم هرگز نمی‌تواند سالم ارزیابی تلقی گردد و باید به درمان آن مبادرت ورزید. به ايشان اطمينان دهيد كه رفتارهاي پيشين ايشان نبايد موجب شود كه عبادات را رها سازد و از خدا دور شود.
متأسفانه ایشان نمی تواند حتی به نیت ازدواج با این فرد به ادامه روابط بپردازد و باید روابط را به طور کلی قطع نماید؛ در نتيجه پيشنهاد هر گونه ادامه روابط براي هر منظور نامناسب است. یکی از توصیه‌های همیشگی ما مشاوران به همه دختر و پسرها این است که پیش از قول جدی در حضور خانواده و متعهد شدن نسبت به همدیگر بر اساس عرف، شرع و قانون به همدیگر دل نبندید. دلیل آن هم روشن است چون بعد از وابستگی عاطفی امکان دست یابی به یک شناخت مناسب نخواهد بود . از دست مشاوران هم کاری بر نمی آید مگردر جلسات مشاوره متعدد و تازه آن هم با قصد خود دختر یا پسر!
آنچه معمولاً به نام فراموشي گفته مي‌شود ، صحت نداشته و افراد بايد صرفاً با واقعيت‌ها كنار آيند . اين مسأله در ماه مبارك رمضان به خوبي متصور بوده است. در خصوص همان ماه مبارك رمضان دقت كنيد كه چه چيزي اتفاق افتاده بود كه توانست او را از اين ماجراها دور سازد. پرهيز از افكار ناسالم و جلوگيري از پردازش و رسيدگي احساسي به مسايل كه رمز اصلي كنار‌آمدن با اين قبيل مسايل است، باز هم مي‌تواند مؤثر باشد و دوست شما را از احساس تنهايي بازدارد. در اين صورت هر چه ايشان به يك فعاليت سازنده اشتغال بيش تري داشته باشد، از اين رفتار فاصله خواهد گرفت و احساس نياز كم تري خواهد نمود.
ارتباط دختر و پسر به قصد ازدواج بايد منطقي باشد. در غير اين صورت سرپوشي براي توجيه رابطه با نامحرم خواهد بود و زمينه گناه را فراهم خواهد نمود. از طرفي رابطه مستقيم با دختر با بهانه شناخت بيش تر واقعيت بيروني ندارد. زيرا در رابطه مستقيم وابستگي ايجاد مي شود . وابستگي باعث توجيه تفاوت هاي فرهنگي ، خانوادگي و شخصيتي مي شود . تنها راه شناخت تحقيقات محلي از روابط والدين ، دوستان، وضعيت اعضاي ازدوج كرده و... است. بعد از مناسب بودن و تحقيقات دقيق و جزيي ، دو طرف براي آشنايي با انتظارات ، خواسته ها ، علاقه ها و موضوعات مهمي كه در زندگي شان است ،به طور رسمي صحبت مي كنند. موفق باشيد.

با سلام پسر و دختری که از طریق تلفن باعث ارضاع یکدیگر شوند چه گناهی دارد با توجه به اینکه شرایط ازدواج دائم را نیز نداشته باشند لطفا در مورد گناه این کار و راه حل برای بر طرف کردن مشکل رابطه آنها توضیح بدهید با تشکر

گناه و قبح اين مسأله بر هيچ کس پوشيده نيست، چرا که زناي گوش و زبان و احياناً خودارضايي و ... محسوب مي گردد.
همان طور كه نداشتن شرايط کار مجوزي براي دزدي محسوب نمي گردد، نداشتن شرايط ازدواج دايم ،مجوزي براي دزدي ناموس و غارت عفت و شرف دخترکان پاک طينت و ساده دل محسوب نمي گردد.
راه حل ويژه اي براي اين موضوع وجود ندارد و فقط به طور خلاصه به چند مورد اشاره مي شود:
وسوسه مکالمه جنسي، از وسوسه و وسواس فکري و عملي نشأت مي گيرد . وسواس هم ريشه در اضطراب بالاي فرد دارد. فرد وسواسي از پس هر اضطرابي خود را مجبور به رفتار وسواسي(مثل زنگ زدن براي مکالمه سکسي) براي کاهش اضطراب مي بيند. با اين اوصاف از کار انداختن چرخه معيوب «افزايش اضطراب - رفتار وسواسي- کاهش موقت اضطراب» در اولويت درمان قرار مي گيرد.
بايد دانست:
1ـ ارائه هر راهکاري متوقف بر خواست و اراده قطعي شماست. قوي ترين راهکارها بدون خواست واقعي شما روي کاغذ باقي مي‌ماند.
2ـ به هيچ عنوان خود را در برابر اين مشکل دست و پا بسته فرض نکنيد. اراده شما هر اندازه هم که باشد، براي نيل شما به سر منزل مقصود و زندگي سعادتمندانه در دو جهان کافي است.
3ـ خود را حقير و ناپاک ندانيد. بنده‌اي از بندگان خدا محسوب مي‌شويد که چند صباحي به هر دليلي از او دور افتاده‌ايد. ارتقاي عزت نفس و اعتماد به نفس ، شاه کليد ترک است.
3ـ سطح توقع تان را از خودتان پايين بياوريد. کوچک ترين اقدامات مثبت خود را در زمينه ترک اين اعتياد با ديده احترام بنگريد و آن را تشويق کنيد.
4 ـ خويشتن‌داري بدون پاکسازي جانانه محيط زندگي بي‌معناست . براي نيل به پاکي چاره‌اي جز پاک سازي محيط از وسايل و تجهيزات تحريک‌زا نداريد. حذف فيزيکي برخي امور مانند حذف تجهيزات تماس تلفني در کنار حذف ذهني برخي امور مانند نياز کاذب به استفاده از ماهواره و ويدئو سي دي و ... جزو ضروريات پاک زيستن است.
5 ـ به دور از هر گونه بهانه‌تراشي به راحتي هر چه تمام‌تر مي‌توانيد با حذف فيزيکي موارد فوق بپردازيد. مثلاً با درآوردن موقتي سيم کارت از موبايل يا تعويض يا حتي شکستن آن فاصله رواني و فيزيكي خود را با تلفن بيش تر نماييد. سعي نماييد هيچ گاه در زمان تنهايي نه تلفن بزنيد و نه تلفن جواب دهيد .همواره در حضور جمع از تلفن استفاده نماييد.
اما چند روش درماني:
1. انزجار درماني:
روش ديگري که براي از بين بردن اعتياد جنسي توصيه مي شود، استفاده از تکنيک انزجار درماني است. براي اين کار همواره در پي يافتن نقاط ضعف و برجسته کردن آن در ذهن خود باشيد . به هيچ وجه نکات لذت بخش آن را توجه نکنيد. ذهن خود را طوري عادت دهيد که هر وقت نکات لذت بخش آن به ذهنتان آمد ، چند نقطه منفي را در ذهن تکرار نمايد.
2. روش جايگزيني مثبت:
تفريحات حرام و شهوت آلود خود را با تفريحات سالم جايگزين نماييد.
3. شرطي کردن
اعتياد جنسي عواقب خطرناکي از نظر اجتماعي ,آبرويي, شغلي, ارتباطي, دنيوي و اخروي است. اگر شخص عواقب اعتياد جنسي را مد نظر قرار گيرد، از افتادن در اين مهلکه هم پيشگيري مي کند و هم درمان مي شود. توصيه مي کنيم عواقب اعتياد جنسي را به صورت جزيي و ريز و در جنبه هاي مختلف يادداشت کنيد . هر روز آن را مرور نماييد. هر گاه تصاوير مبتذل را ديديد ، تصوير ذهني از اين عواقب و اثرات دنيوي و کيفرهاي اخروي را در مورد خود تجسم نماييد. اين کار را آن قدر ادامه دهيد تا ذهن تان به همراه کردن تصور مسايل جنسي با عواقب سوء و خطرناک اعتياد جنسي عادت کند. همچنين از آن جا که ساختار ذهن به گونه اي است که از صحنه هاي منزجر کننده و آزار دهنده گريزان است ، به طور خودکار تصاوير ذهني آزار دهنده را به ذهن ، ناخودآگاه فرستاده و يا آن را تداعي نمي کند. از اين رو سعي کنيد چند تصوير منزجر کننده را که براي شما خيلي آزار دهنده است، ببينيد.(مثلا تصوير تاريکي قبر و بي اعتنايي اهل بيت به درخواست شما در قبر..)بعد از آن هر زمان که به فکر تصاوير جنسي افتاديد ، اين تصاوير را براي خود تداعي کنيد، به گونه اي که اين امر براي ذهن شما به عادت تبديل شود. از آن جا که ذهن نمي تواند به طور مداوم وقايع آزار دهنده را در خود نگهداري کند ، آن تصوير منزجر کننده به همراه تصوير ذهني مسايل جنسي (که در حال حاضر به صورت شرطي شده همراه با هم در ذهن حاضر مي شود). از ذهن خارج مي گردد و زمينه ترک ايجاد مي شود.
روش شرطي کردن روش بسيار موثري است که ريشه در آموزه هاي اسلامي و قرآني دارد(ايجاد تصوير ذهني از غيبت به عنوان خوردن گوشت برادر مرده, و يا وعده عذاب به ريختن آهن گداخته براي تشنگان گناهکار در قرآن کريم دو مثال قرآني براي شرطي کردن است).

سلام با تشکر از شما من یک فروشگاه محصولات سامسونگ دارم - مشتری های زیادی هم دارم خدارشکر!!!! اکثر مشتری های من هم خانم هستند - در بین تمام این مشتری ها با یک نفر از این مشتری ها دوست شدم ورابطه تلفنی دارم . البته فقط تلفنی و نه تماس دیگه ای. مثل خواهر و برادر می مونیم من اگه کاری داشته باشه انجام میدم و اون هم همین طور میخواستم ببینم حکم شرعی چه طوریه ممنون از لطفتان و یاحق

همانطور كه درنامه نوشته‌ايد نام واقعي اين رابطه دوستي است و نه رابطة يك مشتري و فروشنده كه ديگر از اين حدَ گذرانده ايد. هر چند گفته اند كه هر گونه ارتباط تلفني ، يا نامه و تصوير چنانچه با قصد شهوت نباشد و موجب تحريک جنسي نگردد ، اشکال ندارد. اما رعايت چنين شرايطي تنها در روابط عادي مانند خريد از مغازه و ارتباط درسي و مانند آن قابل تصور است و نه در رابطه اي كه ايجاد نموده ايد، روابط شما مانند روابط دوستانه اي است كه ميان دختران و پسران شکل مي گيرد ، چون در اين روابط حريم ها غالباً رعايت نمي شود.چه بسا با زياد تر شدن اين نوع ارتباط ها ، به روابط در سطح گسترده تري نيز کشيده مي شود که نتايج آن غير قابل پيش بيني است. روابط كلامي به بدني و بعد جنسي معمولاً سطوحي است كه مترتب به سطوح پيشين هستند. بنابراين محدوديت در اين گونه ارتباط ها به خصوص براي دختران و پسران جوان لازم و ضروري است.
جهت آگاهي بيش تر با زواياي مختلف ارتباط زن و مرد (ارتباط با نامحرم) به مطالب ذيل توجه نماييد.
غريزه جنسي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است كه بسياري از رفتارهاي انساني را شكل مي دهد و به گونه هاي مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام كه يك مكتب جامع است و مى خواهد مردان و زنان مسلمان , روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاك داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفيع انساني و رستگارى را فتح نمايند و از طرف ديگر به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند ، با حساسيت ويژه , اما واقع بينانه و لحاظ كردن طبيعت و اميال درونى و خواسته هاى نفسانى انسان , قوانين و احكامى را جهت حفظ و نگه دارى فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه روى وضع كرده است .
از جمله آن احكام ، چگونگي ارتباط با جنس مخالف است .اين ها همه به سبب اين است كه اسلام از جانب كسى براى هدايت انسان ها فرستاده شده كه خالق فطرت وغريزه با تمامى استعدادهاى بهينه و ذخيره شده در انسان است . بنابراين هر عاملى كه موجب تحريك انگيزه هاى شهوانى در جامعه گردد و به آرامش روحى و روانى و عفت عمومى , صدمه وارد كند, موردتأييد اسلام نيست . اسلام مي خواهد انواع لذت هاي جنسي در محيط و درون خانواده شكل گيرد واز اين طريق آرامش روحي و رواني و پيوند هاي عاطفي نيز برقرار بماند و با طرح آن در محيط جامعه به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود .
در مورد روابط زن و مرد نامحرم نيز آسيب هاي بسياري وجود دارد كه نمي تواند مورد غفلت واقع شود ، خواه از طرف دختر و پسر و خواه از طرف خانواده يا جامعه .
به جهت ميل شديد جنسي كه بيان شد. گاهي اوقات بي آن كه دختر و پسر(به خصوص دختران ) بخواهند ، در شرايطي قرار مي گيرند كه حتي اراده خود را از دست مي دهند و ديگر نمي توانند از ارتباط جنسي خود داري كنند و ناخود آگاه و بي آن كه بخواهند ،كم كم در آن شرايط بدون بازگشت قرار مي گيرند . زماني متوجه مي شوند كه كار از كار گذشته است ، يعني با فراهم شدن شرايط ديگر، اراده جلوگيري بسيار سخت و دشوار است . به خصوص آن كه پسران فريبكار و متاسفانه حرفه اي درفريب دختران جوان در اين موارد ، شياد و تردست هستند ، پس چرا نبايد اين جريان را از سرچشمه بست ؟ به همين خاطر در اسلام حتي خلوت كردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مكاني كه رفت و آمد نباشد ، حرام و گناه است .
مگر غير از اين است كه تمام روابط جنسي بين زنان و مردان از ارتباط هاي به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است ؟ متأسفانه به همين ارتباط جنسي ختم نشده ، بلكه عاملي براي پديد آمدن بسياري از ناهنجاري هاي اجتماعي و رواني نيز مي شود. بهترين شاهد بر ادعاي فوق مراجعه به واقعيات موجود در اجتماع است، در باره طلاق‌ها ، فسادهاي جنسي، اعتياد و افسردگي‌ها مقداري تحقيق کنيد ، ببينيد نقطه شروع اين نابساماني‌ها از کجا بوده ؟ بسياري از آن ها با يک نگاه ساده يا يک ارتباط کلامي کوچک با نامحرم شروع شده و به تدريج به ايجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجاميده و در انتها به . . .
مسائل فوق هيچ کدام قصه نيست ، بلکه واقعيت‌هايي است که به وفور در جامعه جاري است و ما تنها با گوشه هايي از آن ها آشنا مي شويم . بسياري از گرفتاران اين مسائل به دليل حيا و شرم، مشکلات خود را براي ديگران بازگو نمي‌کنند . در حالي كه براي ما به عنوان روانشناسان باليني كاملاً آشكار است.
وقتي اين مشکلات ريشه‌يابي مي‌شوند ، غالب آن ها از نگاه‌هاي کوچک و سخن‌هاي کوتاه و عشوه‌هايي آغاز مي‌شوند که در ظاهر نبايست روي آن ها حساسيت نشان داد،‌اما چه مي‌توان کرد که همين موارد کوچک اگر مورد بي توجهي واقع شوند و ادامه يابند، سر از مشکلاتي بسياري در مي‌آورند .
احکام دين مقدس اسلام، بر اساس مصلحت زندگي انسان‌هاست . خداوند که بهتر از هر کس ساختمان فطري انسان را مي‌شناسد، از روي محبت و به خاطر خود ما اين احکام را وضع نموده و گرنه او نه بخيل است و نه نيازمند به اين احکام . ما نيز در نگاه خود به زندگي بايستي عاقبت کارها را بنگريم و از زندگي ديگران عبرت بگيريم و به اين نکته برسيم : چه بسا لذت‌هاي کوتاه که رنج‌هاي طولاني به ارمغان مي‌آورد .

سلام دخترم 16سال دارد وبسیارباهوش ومن هم بااورفیقم وباروش صحیح اورانصیحت می کنم ودرضمن راحت با من دردودل می کنه وبه دوست پسرعلاقه داردوچندبارازطریق تلفن واس ام

سلام دخترم 16سال دارد وبسیارباهوش ومن هم بااورفیقم وباروش صحیح اورانصیحت می کنم ودرضمن راحت با من دردودل می کنه وبه دوست پسرعلاقه داردوچندبارازطریق تلفن واس ام اس باپسران هم سن خودغیرحضوری ارتباط برقرارکرده، بارها دوستانه مضرات کار رابه اوگفتم و یکبارهم مجبورشدم باکمر تنبیه ش کردم ،اول نظری افت تحصیلی شدیدی پیدا کرده، خانواده نیمه مذهبی هستم ونماز وروزه را هم بجامی آوریم،راهنمایی کنید، تصمیم داردبرای یکسال اورا ازدرس محروم کنم ، الیته موبایل را ازاو گرفتم و کاملا" مراقب او هستم وسعی کردم نفهمدکهازدورنظاره گرش هستم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
عجيب است كه خود را رفيق دخترتان دانسته و معتقديد با روش صحيح او را نصيحت مي كنيد. در عين حال دست به تنبيه هاي بدني شديد و عكس العمل هايي مانند محروميت از تحصيل مي زنيد ؛ به نظر مي رسد قبل از همه تصميم گيري ها و اقدامات مي بايست به فكر مشاوره و جستن راهكاري براي اين مشكل مي بوديد .
تمايل به برقراري رابطه با جنس مخالف امري است كه به طور طبيعي در نوجوانان و جوانان در همين سنين خاص به وجود مي آيد اما اين كه فرد اقدام عملي براي اين كار صورت دهد، نكته اي است كه بايد پيش از اين و در مسير تربيت فرزندتان و كيفيت رفتارها و روابط اجتماعي خانوادگي خودتان ،همچنين در كنترل دوستان و انتخاب مدرسه وي به فكر مقابله با آن و جلوگيري از رخداد آن مي بوديد .
بيش ترين نيروي بازدارنده دختران براي مقابله با اين تمايل دروني، تربيت هاي ديني و خانوادگي ، حيا و عفت ذاتي ، محيط تربيتي و تحصيلي و فضاي فكري و رفتاري همسالان شان است كه اگر چنين موقعيتي فراهم نباشد ،چه بسا به راحتي زمينه ارتباطات، آن هم در محيط نامناسب جامعه امروز فراهم مي گردد .
به هر حال اتفاقي كه براي دخترتان افتاده مي تواند معلول علت هاي مختلفي باشد ،هرچند وسوسه دروني نسبت به يك تجربه خاص و يا نياز به نشان دادن توانايي برخي كارها به خود يا ديگران و به خصوص تأثير پذيري از دوستان و جو محيط تحصيلي و خانوادگي مي تواند از مهم ترين عوامل اين امر باشد .
اصولاً يکي از ويژگي هاي دوران نوجواني و جواني گرايش به گروه و همسالان مي باشد . اين گروه در اين دوران مي خواهند از خانواده و از آداب و رسوم آن فاصله گرفته و به همسالان خود بپيوندند. چون در بسياري از مواقع تجربه اي ندارند، با شکست مواجه مي شوند . بنابراين وظيفه والدين در شناخت روحيات و ويژگي هاي اين دوران بسيار خطير است ، با شناخت کامل اين ويژگي ها امر تربيت و برخورد با مشكلات سهل و آسان خواهد شد.
برادر محترم ! دختر شما هم مثل ساير همسالان خود اين ويژگي ها رادارد، با اين تفاوت که ايشان برخلاف بسياري از ديگر نوجوانان و جوانان اين نکته را از شما مخفي نكرده كه اين امر بسيار مهم است و بايد قدر آن را بدانيد، اين امر بيانگر ان است كه رابطه بين شما براي وي آن گونه بوده كه چنين مسأله را از شما مخفي نكرده است ، در نتيجه حتماً کاري کنيد که اين حس همچنان باقي بماند . در اين خصوص (بازگو کردن اين مسأله براي تان) او را مورد تشويق قرار داده ، برتري او بر ديگران را در اين خصوص يادآور شويد.
در وضعيت كنوني به راهکارهايي که ارايه مي دهيم عمل کنيد:
1-اين گونه مسايل در حالت عادي خيلي براي آن ها شيرين و جذاب اند، ولي اگر وضعيت روحي شان حاد شود و احساس فشار روحي و عاطفي كنند، يقيناً اين رابطه براي آن ها تبديل به يك نياز و ضرورت مي شود . بنابراين طوري برخورد نکنيد که خود را مستحق تداوم اين روابط دانسته، آن را براي خود ضروري ببيند . در بدترين وضعيت روابط تان به گونه اي نشود كه او اين مسائل را ديگر با شما در ميان نگذارد .
2 - عواقب اين ارتباط ها را به طور غير مستقيم و بدون نصيحت خود به ايشان منتقل كنيد مانند فيلم ها و كتاب هاي مستند دراين خصوص ، حتي بردن ايشان به ندامتگاه هاي دختران و مراكز نگهداري دختران فراري ؛ به خصوص تلاش كنيد نصيحت ها توسط يك كارشناس ديني انجام شود ،نه خودتان .
3- فضاي فكري و روحي و ارتباطي وي را تغيير دهيد . تلاش كنيد افق هاي فكري و رفتاري جديدي برايش ايجاد شود .از اين قبيل روابط كم ارزش و بي بها و رفتارهاي قبلي خود شرمنده شود ، در اين مسير آشنا كردن وي با مقوله شهادت و شهدا و همسران آن ها بسيار مؤثر است ؛ كتاب هايي مانند مجموعه " نيمه پنهان ماه" از انتشارات روايت فتح ، به خصوص همسرچمران ، همت و حميد باكري را در اختيار وي قرار داده بعد از مطالعه آن با هم به نقد و بررسي اين كتاب ها بنشينيد .
4- ارتباط ايشان را به مرور زمان و آرام آرام با دوستان مذهبي و البته به روز و موفق ، همچنين مجامع و مراكز فعاليت هاي پرنشاط ديني واجتماعي مانند هينت ها و كانون هاي مذهبي و... برقرار كنيد . به علاوه حضور خود در فعاليت هاي مذهبي و ديني را تقويت ببخشيد .فضاي خانه را از هر نوع رفتار دور از اخلاق و دين مانند استفاده از ماهواره و روابط خانوادگي آزاد و... پاك نماييد .
5- به طور نامحسوس رفت و آمدها و اعمال ايشان را تحت نظر داشته باشيد ،به گونه اي که اصلاً متوجه نشود يا حس نکند که مورد مراقبت است . در صورت بروز اشتباه و خطاي جديد و مداوم در اين زمينه بدون تغيير در رفتارتان با وي، اين امر را از طريق نوشتن يك نامه يا مانند آن به او تذكر بدهيد .گوشزد كنيد كه تا چه حد از اين عمل وي دلگير شديد .
6- ايشان را به درس و تحصيل تشويق کنيد. براي موفقيت بيش تر از او بخواهيد برنامه روزانه و منظمي داشته باشد . خود نيز هر چه در توان داريد ، در اين مسير به كار ببنديد . البته اگراين رفتارها متأثر از محيط مدرسه است ،تلاش كنيد مدرسه وي را تغييردهيد ، اما ممنوعيت از تحصيل خطر طغيان و سركشي را به دنبال دارد كه بسيار خطرناك است .
7- براي او برنامه هاي فوق العاده تفريحي ، آموزشي و... داشته باشيد .وقت بيش تري براي او بگذاريد؛ هميشه طوري رفتار کنيد که احساس کند او را از ته دل دوست داريد و براي سعادت و خوشبختي او تلاش مي کنيد.
8- اگر واقعا به ازدواج و زندگي مشترك علاقه شديد دارد ، در خصوص اين مسأله با او صحبت و تأكيد كنيد كه در صورت موفقيت هاي تحصيلي خودتان زمينه ازدواج سريع و موفق را برايش فراهم مي كنيد .
موفق باشيد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها