تورات

بهشت در ادیان ابراهیمی و زرتشتی
گرچه در جزئیات توصیف بهشت در ادیان مختلف تفاوت‌هایی است، اما اصل باور به حیات اخروی و بهشت، وجه اشتراک مهمی میان آیین زرتشت و ادیان ابراهیمی به‌شمار می‌رود.

پرسش:

ادیان ابراهیمی و زرتشتی، هر یک چه تصویری از جهان پس از مرگ، به‌ویژه بهشت، ترسیم می‌کنند؟ آیا میان این تصویرها اشتراکاتی قابل‌توجه دیده می‌شود یا آن‌ها در بنیان و مضمون، با یکدیگر بیگانه‌اند؟

پاسخ:

باور به حیات پس از مرگ و پاداش و کیفر اخروی، از عناصر اصلی در نظام اعتقادی بسیاری از ادیان جهان است. ادیان ابراهیمی و آئین زرتشت نیز تصویری از سرنوشت انسان پس از مرگ ترسیم کرده‌اند. در این میان، بهشت جایگاهی ممتاز دارد؛ سرایی آرمانی که وعده‌ی آرامش و پاداش ابدی برای نیکوکاران را در خود دارد. پرسش مهم این است که آیا این بهشتِ وعده‌‌داده‌شده در این ادیان، بر اساس مفاهیم مشترکی بنا شده یا هر دین، تصویری کاملاً خاص و متفاوت از آن ارائه داده است؟ بررسی مفاهیم بنیادین، نمادها و وصف‌های متون دینی، می‌تواند میزان تقارن یا تمایز این روایت‌ها را در بستر تاریخی و الهیاتیشان روشن سازد.

 در ادامه در قالب نکاتی توضیحات بیشتر بیان می‌شود.

نکته اول: آئین زرتشت

زرتشت بنا بر قول مشهور 660 سال قبل از میلاد مسیح، ظهور کرده است. (1) کتاب مقدس آیین زرتشت «اوستا» نام دارد. اگرچه متن کامل اوستا در گذر زمان دچار آسیب و تغییر شده، اما بخشی از آن به نام «گات‌ها» که کهن‌ترین و معتبرترین بخش این کتاب به شمار می‌رود، همچنان باقی است. «گات‌ها» در درون کتاب «یسنا» جای دارد که یکی از پنج بخش اصلی اوستای امروزی است. (2) به عقیده جان بی ناس، دین زرتشت، نخستین مذهب و آیینی است که به‌وضوح به موضوع معاد و حیات اخروی و قیامت اشاره کرده است. (3)

واژه «بهشت» در اوستا «وهیشته آن‌ها» نامیده می‌شود. (4) این سرزمین جایگاه خوشی، اندیشه‌های نیک و پندارهای پسندیده است که آفتاب در آن هرگز غروب نمی‌کند. نیکوکاران از برکات روحانی بهره‌مند شده و با هم‌نشینان سعادتمند روزگار می‌گذرانند. (5)

بنا به اعتقاد زرتشتیان، کسانی که کردار نیک و بدشان برابر باشد در «همستگان» می‌مانند. روح انسان تا بالاترین مرحله صعود می‌کند که «گروتمان» یا «گرزمان» یعنی خانه نیایش و روشنی بی‌پایان نام دارد. (6) همچنین به رستگاران وعده داده شده که پس از مرگ در میان گیاهان خوشبو بیدار شده و نسیم بهشتی را احساس خواهند کرد. بهشت با نور ازلی «خورنه» روشن بوده که همان روشنایی جاودانی ایزدی است. (7)

همه ارواح باید از پل «چینوات» یا همان صراط بر فراز دوزخ عبور کنند که یک‌طرف آن به دروازه بهشت منتهی می‌شود. بدکاران در دوزخ افکنده خواهند شد، لکن نیکان آتش را گوارا و مهربان می‌یابند. (8)

در اوستا بهشت با تعابیری مانند «بهترین زندگی،» (9) «روشنایی» (10) و «آسایش» (11) توصیف شده است. متون تفسیری و منابع و متن‌های اوستایی، جزئیات بیشتری ارائه می‌دهند: بهشت در آسمان طبقه‌بندی شده و هر طبقه جایگاه گروه‌های خاص مانند بخشندگان مال با لباس زربافت و تاج جواهر، پادشاهان عادل، زنان نیکوکار و پیشه‌وران است که بنا‌بر اعمالشان در جایگاهی باشکوه قرار می‌گیرند. (12)

نکته دوم: یهودیت

یهودیت دینی با محوریت قوم بنی‌اسرائیل است. کتاب‌های مقدس آن‌ها در مجموعه «تَنَخ» گردآوری شده‌اند. پنج کتاب نخست از این مجموعه، به حضرت موسی علیه‌السلام منسوب شده و با عنوان «تورات» شناخته می‌شود. تلمود نیز شرح تَنَخ است. آموزه معاد در این آثار به أشکال متنوعی طرح و بحث شده‌اند:

الف. تورات: در این کتاب، سخنی از رستاخیز، جزا، بهشت و جهنم به میان نیامده است تا جایی که گروه‌هایی همچون صدوقیان، شومرونی‌ها یا سامره‌ای‌ها، منکر معاد شدند. به باور آن‌ها، با مردن جسم، روح نیز معدوم می‌شود و زندگی به پایان می‌رسد. دلیلشان نیز عدم ذکر معاد در تورات است. (13) سایر یهودیان، عدم ذکر معاد در تورات را به شیوه‌های دیگر توضیح می‌دهند و از آن، انکار معاد را نتیجه نمی‌گیرند.(14)

ب. سایر کتاب‌های تَنَخ: در برخی از کتاب‌های منسوب به پیامبران مانند دانیال، اشعیا، سموئیل و حزقیال، به مسئله معاد و روز رستاخیز اشاره شده است؛ (15) اما هیچ‌گونه توصیفی از خصوصیات بهشت و نعمت‌های آن ذکر نشده است.

ج. تلمود: عبارت از شریعت و سنت شفاهی یهودیان است که شامل احادیث و احکام و فتواهای فقیهان و تفسیرهای ایشان از تورات است. (16) در تلمود، علاوه بر اینکه به مباحث معاد و روز رستاخیز اشاره شده، (17) به مسئله بهشت و برخی جزئیات آن نیز پرداخته است. در تلمود، بهشت جهانی کاملاً متفاوت از دنیای مادی توصیف شده است: بدون خوردن، آشامیدن، زادوولد، دادوستد، حسد یا رقابت. عادلان و نیکوکاران بر تخت‌ها نشسته، تاج  بر سر دارند و از فروغ نور جلال الهی لذت می‌برند. (18) بهشت دارای هفت‌طبقه است که هر عادل متناسب با شأنش در منزلی جداگانه ساکن می‌شود. (19) بالاترین لذت، حضور مستقیم در محضر خداوند است. (20) بهشت همچون ضیافتی است که در آن، گوشت «لویاتان» (21) و نوشیدن شرابی که از روز آفرینش محفوظ مانده، (22) پذیرایی می‌شود. ارواح کسانی که عمر خود را وقف دانش تورات کردند، مقامی شامخ خواهند داشت. (23)

نکته سوم: مسیحیت

در عهد جدید، مسئله معاد و رستاخیز نسبت به عهد عتیق، با توصیفات بیشتری ذکر شده است. (24) بهشت عمدتاً به‌عنوان حیات ابدی و جاوید پس از رستاخیز توصیف می‌شود که با داوری الهی گره خورده است. (25) مسیح در روز قیامت، نیکوکاران را با وصف گوسفندان، به برکات ملکوت خدا که از آغاز خلقت برایشان آماده شده بود، رهنمون می‌کند، درحالی‌که بدکاران با وصف بزها، به آتش ابدی محکوم می‌شوند. (26) ماهیت این نعمت‌ها فراتر از ادراک انسانی است؛ پولس تأکید می‌کند که خدا آنچه هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب کسی خطور نکرده را برای مؤمنان مهیا کرده است. (27)

دو ویژگی محوری بهشت عبارت‌اند از:

 1. حضور بی‌واسطه خدا و بهره‌مندی از آرامش زیاد. (28)

 2. بینایی کامل، جایی که چهره‌به‌چهره خدا را خواهیم دید و حقایق را آشکارا درک می‌کنیم. (29) مکاشفه یوحنا نیز رهایی از رنج‌های جسمانی مانند گرسنگی و تشنگی را به‌عنوان نمادی از کمال این حیات نوید می‌دهد. (30)

نکته چهارم: دین اسلام

در قرآن کریم، بهشت به‌عنوان جایگاه ابدی مؤمنان با ترکیبی بی‌نظیر از نعمت‌های مادی و معنوی توصیف شده است که فراتر از درک بشری است. (31) نعمت‌های ملموس و جسمانی شامل باغ‌های جاویدان، انواع میوه‌ها (32)، گوشت‌ها (33)، نوشیدنی‌های ناب (34)، لباس‌های حریر (35)، زینت‌های طلا و مروارید (36)، تخت‌های آراسته و غرفه‌های باشکوه (37) است. در این سرای جاودان، نیازهای جسمانی مانند گرسنگی، تشنگی، گرمای سوزان یا سرمای طاقت‌فرسا وجود ندارد (38) و سایه‌ها همیشگی است. (39)

والاترین مواهب بهشتی، نعمت‌های معنوی هستند که شامل رضایت الهی (40)، لقای پروردگار (41)، مغفرت الهی، (42) سلام و درود خداوند، (43) هم‌نشینی با پیامبران، صدیقان، شهدا و فرشتگان (44) می‌شود. در بهشت هیچ ترس، اندوه یا رنجی راه ندارد (45) و مؤمنان از امنیت و خلود کامل برخوردارند. (46)

ورود به این قلمرو تنها برای مؤمنان ممکن است. (47) قرآن تصریح می‌کند که این توصیفات، تنها بخشی از نعمت‌های بیکران بهشت است و بخش بزرگی از آن فعلاً برای بشریت ناشناخته باقی مانده است. (48)

نتیجه:

درمجموع، گرچه در جزئیات توصیف بهشت در ادیان مختلف تفاوت‌هایی دیده می‌شود، اما اصل باور به حیات اخروی و بهشت به‌عنوان جایگاه پاداش نیکوکاران، وجه اشتراک مهمی میان آیین زرتشت و ادیان ابراهیمی به‌شمار می‌رود. تفاوت‌های ظاهری در توصیف بهشت، بیشتر ناشی از عوامل تاریخی، تغییرات تدریجی متون دینی در طول زمان و همچنین تفاوت سطح مخاطبان و شیوه‌های بیان در هر دوره است. افزون بر این، موضوع بهشت به‌عنوان امری غیبی و فراتر از تجربه مادی بشر، طبیعتاً با زبان تمثیلی و متناسب با ظرفیت فهم انسان‌ها بیان شده است؛ ازاین‌رو تفاوت در گزارش‌ها و تصورات، امری طبیعی و قابل‌انتظار است.

با نگاه جامع، می‌توان گفت که این توصیف‌ها باوجود تنوعشان، همگی بر وجود جهانی برتر و زندگی پس از مرگ برای اهل نیکی و ایمان دلالت دارند و درنهایت، انسان را به سمت اخلاق‌ورزی، حقیقت‌جویی و پیروی از فرمان‌های الهی هدایت می‌کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک: توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، انتشارات سمت، 1381 ش، ص 57-58؛ بی ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی‌اصغر حکمت، بی‌جا، پیروز، 1354 ش، ص 320.

2. گات‌ها بخشی از یسنا هستند و یسنا بخشی از اوستا است و درنهایت، اوستا کتاب مقدس آیین زرتشت است. برای مطالعه بیشتر، رک: مشکور، محمدجواد، خلاصه ادیان در تاریخ دین‌های بزرگ، تهران، شرق، 1377 ش، ص 102.

3. بی ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی‌اصغر حکمت، بی‌جا، پیروز، 1354 ش، ص 310.

4. عفیفی، رحیم، اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی، تهران، توس، 1374 ش، ص ۴۶۳.

5. مشکور، خلاصه ادیان در تاریخ دین‌های بزرگ، ص ۱۰۱؛ بی ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی‌اصغر حکمت، بی‌جا، پیروز، 1354 ش، ص ۳۱۱.

6. مشکور، خلاصه ادیان در تاریخ دین‌های بزرگ، ص ۱۰۱.

7. فقیه، نسرین، چهره باغ ایرانی، مجله ایران نامه، 1370 ش، شماره 36، ص ۵۶۷.

8. ر.ک: بی ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی‌اصغر حکمت، بی‌جا، پیروز، 1354 ش، ص ۳۱۰.

9. ویسپرد، کرده هفتم، بند 1.

10. گاهان، اهونودگاه، یسنه، ۳۱: 20.

11. یسنه، ۶۲: ۴.

12. ر.ک: ارداویرافنامه، ترجمه رحیم عفیفی، مشهد، دانشگاه مشهد، 1342 ش، فرگردهای ۱۲-۱۵.

13. کهن، آبراهام، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امر فریدون گرگانی و یهوشوع و نتن الی، بی‌جا، خانه زیبا، 1350 ش، ص 362-363 و 365؛ توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، انتشارات سمت، 1381 ش، ص 95-96.

14. ابن کمونه، سعد بن منصور، تنقیح الابحاث للملل الثلاث، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ش، ص 158-160.

15. دانیال، 12: 2؛ اشعیا، 26: 19؛ سموئیل، 2: 6؛ حزفیال، 37: 4-6.

16. ر.ک: سالتز، آدین اشتاین، سیری در تلمود، ترجمه باقر طالبی دارابی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1383 ش، ص 5.

17. کهن، آبراهام، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امر فریدون گرگانی و یهوشوع و نتن الی، بی‌جا، خانه زیبا، 1350 ش، ص 362، به نقل از سنهدرین، 90 الف؛ کهن، آبراهام، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امر فریدون گرگانی و یهوشوع و نتن الی، بی‌جا، خانه زیبا، 1350 ش، ص 366، به نقل از سنهدرین، 91 الف.

18. کهن، آبراهام، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امر فریدون گرگانی و یهوشوع و نتن الی، بی‌جا، خانه زیبا، 1350 ش، ص 371، به نقل از براخوت، 17 الف.

19. کهن، آبراهام، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امر فریدون گرگانی و یهوشوع و نتن الی، بی‌جا، خانه زیبا، 1350 ش، ص 388، به نقل از شبات، 152 الف.

20. کهن، آبراهام، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امر فریدون گرگانی و یهوشوع و نتن الی، بی‌جا، خانه زیبا، 1350 ش، ص 389، به نقل از یمیدبار ربا، 13: 12.

21. کهن، آبراهام، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امر فریدون گرگانی و یهوشوع و نتن الی، بی‌جا، خانه زیبا، 1350 ش، ص 389، به نقل از باوابترا، 75 الف.

22. کهن، آبراهام، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امر فریدون گرگانی و یهوشوع و نتن الی، بی‌جا، خانه زیبا، 1350 ش، ص 389، به نقل از براخوت، 34 ب.

23. کهن، آبراهام، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امر فریدون گرگانی و یهوشوع و نتن الی، بی‌جا، خانه زیبا، 1350 ش، ص 390، به نقل از حگیگا، 14 ب.

24. ر.ک: دوم قرنتیان، 5: 8؛ دوم قرنتیان، 5: 10؛ انجیل لوقا، 23: 43.

25. انجیل یوحنا، 5: 28-29؛ رومیان، 6: 22 - 23.

26. انجیل متی، 25: 31 - 41.

27. اول قرنتیان، 2: 9.

28. فیلپیان، 4: 7.

29. اول قرنتیان، 13: 12.

30. مکاشفه یوحنا، 7: 16.

31. سوره سجده، آیه ۱۷: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»

32. سوره الرحمن، آیه ۶۸: «فِیهِمَا فَاکِهَهٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ»

33. سوره طور، آیه ۲۲: «وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَهٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ»

34. سوره انسان، آیه ۲۱: «... وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا»

35. سوره حج، آیه ۲۳: «... وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ»

36. سوره حج، آیه ۲۳: «... یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا...»

37. سوره طور، آیه ۲۰: «مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَهٍ ...»

38. سوره انسان، آیه ۱۳: «... لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا»

39. سوره واقعه، آیه ۳۰: «وَظِلٍّ مَمْدُودٍ»

40. سوره کهف، آیه ۱۱۰: «... فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا ...»

41. سوره آل‌عمران، آیه ۱۶۹: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»

42. سوره نساء، آیه 96: «دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَمَغْفِرَهً وَرَحْمَهً وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا»

43. سوره یس، آیه 58: «سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ»

44. سوره نساء، آیه ۶۹: «وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ ...»

45. سوره اعراف، آیه 49: «... ادْخُلُوا الْجَنَّهَ لَا خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ»

46. سوره ق، آیه 34: «ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُلُودِ»

47. سوره بقره، آیه 3-5: «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ ... وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

48. سوره مریم، آیه 61: «جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا»

تورات، کتاب آسمانیِ نازل‌شده بر حضرت موسی علیه‌السلام است ولی بررسی تورات فعلی که در اختیار یهودیان است بیانگر مطالب دیگری است.
تحریف کتاب مقدس یهودیان

 پرسش:
اسلام درباره کتاب مقدس یهودیان چه نظری دارد؟ آیا آن را کتاب آسمانی تحریف‌شده می‌داند؟ آیا منظورش از تحریف، کم و زیاد کردن در تورات است یا منحرف کردن معنا و تفسیر تورات؟
 

پاسخ:
تورات بخشی از کتاب مقدس یهودیان است که در اعتقادنامه سیزده ماده‌ای یهودیان، درباره آن آمده است که یهودی مؤمن، باید گواهی دهد که تورات موجود، همان توراتی است که به موسی علیه‌السلام وحی شده است و اصلاً تغییرنیافته است. (1)
در حالی که بنا بر تحقیقات تاریخی، کتاب مقدس یهودیان، فاقد اعتبار است و قطعاً تغییراتی در آن راه‌یافته و نمی‌توان آن را تماماً الهی و بدون تغییر دانست. (2) حتی گفته‌شده که اسفار خمسه در تورات کنونی، کلام خدا نبوده (3) و نوشته عزرا بوده و تورات اصلی از بین رفته است. (4) 
ازاین‌رو، اصرار بر اینکه کتاب مقدس تحریف‌نشده، قابل‌قبول نیست. (5)
قرآن نیز اگرچه تورات را تصدیق می‌کند (6) و آن را میراث بنی‌اسرائیل می‌داند (7) که «تفصیل دهنده هر چیز» است؛ (8) اما با این حال، به تحریف تورات نیز تأکید دارد که در ادامه در قالب نکاتی به توضیح این مطلب می‌پردازیم.

 نکته اول:
تحریف در لغت، به کناره بردن و به گوشه کشانیدن و ایجاد نوعی دگرگونی در مقصود گوینده است و تحریف‌کننده، سخن گوینده را از جایگاه اصلی منحرف کرده، به کناری می‌برد. (9) همچنین در تحریف سعی بر این است که خلاف مقصود، القا شود. (10)
در اصطلاح فرهنگ اسلامی نیز تحریف به معنای تفسیر نادرست یا راه‌یابی تغییر و کاهش و افزایش در متن کتاب‌های آسمانی است که در یک نگاه کلی، به دو قسم لفظی و معنوی تقسیم می‌گردد:
الف. تحریف معنوی، تفسیر و تأویل نادرست از یک‌لفظ یا عبارت است که برخلاف مقصود گوینده صورت می‌گیرد و بر اساس رأی شخصی و با انگیزه‌های باطل انجام می‌شود.
ب. تحریف لفظی، همان دخل و تصرف در الفاظ و عبارات متن است که شامل تحریف به فزونی، کاستی، تبدیل و جابجا کردن واژه‌ها و جمله‌ها است. تحریف لفظی شامل تحریف شفاهی نیز می‌شود. تحریف شفاهی، تغییر اِعراب و مبهم خواندن متن است به‌گونه‌ای که مخاطب به‌اشتباه بیفتد. (11)

نکته دوم:
اینکه منظور قرآن از تحریف تورات، تحریف معنوی است یا لفظی و شفاهی، دیدگاه‌های مختلفی را میان مفسران پدید آورده است اما اکثر محققان (12) بر این باورند که آیات قرآن درباره تحریف تورات، هم ناظر به تحریف معنوی و هم ناظر به تحریف لفظی و شفاهی است. علامه طباطبایی، اشاره می‌کند که بر اساس آیات قرآنی، تورات کنونی، شامل بخشی از تورات واقعی (کتاب) است که بر حضرت موسی علیه‌السلام نازل‌شده و بخش‌هایی از آن دچار تحریفِ به کاهش یا افزایش، یا تغییر و تبدیل الفاظ یا جابجایی محل و ... شده است. (13)
توضیح بیشتر اینکه، آیات قرآن درباره تحریف تورات، چند دسته هستند:
0 تحریف کلمات از جایگاه اصلی آن، که در سه آیه قرآن با عبارات ﴿ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ﴾ (14) و ﴿یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ﴾؛ (15) آمده است. این تحریف به‌صورت تغییر جایگاه‌های الفاظ با پس‌وپیش کردن آن‌ها و تحریف به کاهش و افزایش است. (16) شأن نزول این آیه نیز، مبنی بر تغییر حکم رجم و جایگزین کردن جَلد (تازیانه) و تحمیم (سیاه نمودن روی مجرم) از سوی یهودیان صدر اسلام، این مطلب را تأیید می‌کند. (17) همچنین جمهور مفسران نیز آیه پیشین را بیانگر تحریف لفظی و معنوی تورات دانسته‌اند. (18)
0 تحریف در گویش و بازی با کلمات، به‌طوری که با پیچاندن زبان خود، به‌گونه‌ای تلفظ می‌کردند که قابل‌تشخیص نبوده و معنای اصلی کلمه فهمیده نشود. عبارت ﴿ لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ﴾؛ (19) ناظر به همین مطلب است. 
(20) این روش یکی از عادات یهود بوده و نمونه‌های بی‌شماری در تلمود یافت می‌شود. (21) برای مثال، ایشان هنگام  تلفظ «راعنا» به معنای رعایت حال ما را کن، کسره عین را به‌سوی فتحه متمایل ساخته و با آهنگی مخصوص ادا می‌کردند تا معنای (شرور ما) از آن برآید. (22)
0 خداوند متعال در سوره‌های بقره (23) و آل‌عمران (24) اهل کتاب را به سبب کتمان حقایق از روی عمد، سرزنش می‌کند. کتمان در آیه شریفه، کتمان اصل آیه و کتمان دلالت را در برمی‌گیرد و کتمان دلالت نیز می‌تواند به‌صورت تأویل و حمل آیه بر معنایی که مقصود خداوند نیست یا تطبیق معنای آیه بر غیر مصداق واقعی آن باشد. (25) برای نمونه می‌توان به کتمان نبوت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و اوصاف ایشان اشاره کرد که طبق آیات قرآن، اهل کتاب، پیامبر را همانند پسران خویش می‌شناختند و ازاین‌رو، عده‌ای از آنان، دانسته این حقیقت را کتمان می کردند. (26) درباره کتمان اصل آیات تورات نیز می‌توان به آیات سوره انعام اشاره کرد (27) که توضیح می‌دهد، یهودیان تورات را قطعه‌قطعه و به‌صورت طومار درآورده و سپس بخش‌هایی از آن را آشکار و بخش‌های دیگر را پنهان می‌داشتند (28) که چه‌بسا پس از مدتی به‌کلی به فراموشی سپرده می‌شد.
0 معاد و رستاخیز، از آموزه‌های بنیادین ادیان آسمانی است و بنا بر آیات قرآن، این آموزه‌ها در تورات اصلی نیز آمده بود،  (29) ولی چون حالا در عهد عتیق، اثری از این آموزه‌ها یافت نمی‌شود یا اگر باشد دلالت روشنی بر آخرت و معاد ندارند؛ روشن می‌شود که تورات و عهد عتیق تحریف‌شده‌اند. (30)
0 خداوند درآیات قرآن، برخی از آموزه‌های شرک‌آمیز و تحریف یافته را به یهود نسبت می‌دهد که نشان از راه یافتن باورهای باطل و فزونی در این کتاب است. یکی از این موارد، نسبت دادن فرزند به خداوند است که در سوره‌هایی مانند توبه، بقره و انبیاء (31) ذکرشده است.

نتیجه:
با عنایت به آنچه گذشت، روشن می‌شود که تورات و کتاب مقدس یهودیان، از جهت تاریخی فاقد اعتبار است و تغییر و تحریف در آن راه‌یافته است. قرآن نیز اگرچه تورات اصیل را به‌عنوان کتاب آسمانیِ نازل‌شده بر حضرت موسی علیه‌السلام تصدیق می‌کند و آن را میراث بنی‌اسرائیل و تفصیل همه‌چیز می‌داند؛ ولی توضیح می‌دهد که یهودیان در طول تاریخ، آن را به شیوه‌های مختلف تحریف نموده‌اند تا از این طریق، حقایق مندرج در آن را پنهان کنند. این تحریف‌ها، گاهی به شکل معنوی بود و گاهی به شکل لفظی و شفاهی.

پی‌نوشت‌ها:
1. ویر، رابرت، جهان مذهبی: ادیان در جوامع امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1374 ش، ج 2، ص 623-624.
2. توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، سمت، 1384 ش، ص 230.
3. جناتی، محمدابراهیم، الیهود قدیماً و حدیثاً، نجف، مطبعه الاداب، 1967 م، ص 55-58.
4. قرقسانی، یعقوب، کتاب الانوار و المراقب، به اهتمام لئون نموی، بی‌جا، بی‌نا، 1939 م، ج 1، ص 15.
5. الهندی، رحمه‌الله خلیل‌الرحمن، اظهارالحق، بی‌جا، مکتبه الثقافه الدینیه، بی‌تا، ج 1، ص 210.
6. سوره احقاف، آیه 12: ﴿ وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسى‏ إِماماً وَ رَحْمَهً وَ هذا کِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِیًّا﴾.
7. سوره غافر، آیه 53: ﴿ وَأَوْرَثْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ﴾.
8. سوره انعام، آیه 154:‌﴿ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ تَماماً عَلَى الَّذی أَحْسَنَ وَ تَفْصیلاً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَهً لَعَلَّهُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴾.
9. معرفت، محمدهادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، موسسه نشر اسلامی، 1413 ق، ص 121 و 150.
10. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، بی‌تا، ج 17، ص 80.
11. فتحی، علی، قرآن کریم و موضوع تحریف گری اهل کتاب به‌ویژه یهود، فصلنامه قرآن شناخت، پاییز و زمستان 1388 ش، شماره 2، ص 170.
12. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس، بیروت، دارالفکر، 1415 ق، ص 86 و 109 و 114؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا، ج 3، ص 13 و 47؛ جوزیه، ابن قیم، هدایه الحیاری، تحقیق احمد حجازی السقا قاهره، دارالریان للتراث، بی‌تا، ص 58؛ شبر، سید عبدالله، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دارالاسلامیه، 1412 ق، ص 86؛ جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، 1383 ش، ص 16؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1422 ق، ج 4، ص 373.
13. طباطبایی، المیزان، ج 5، ص 342.
14. سوره نساء، آیه 46، سوره مائده، آیه 13.
15. سوره مائده، آیه 41.
16. طباطبایی، المیزان، ج 4، ص 373.
17. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420 ق، ج 4، ص 576، ذیل آیه 41 سوره مائده.
18. قربطی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه،1408 ق، ج 6، ص 176؛ اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف، البحر المحیط، بیروت، دارالفکر، 1420 ق، ج 4، ص 258.
19. سوره نساء، آیه 46.
20. معرفت، صیانه القرآن من التحریف، ص 13.
21. توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 234.
22. بلاغی، محمدجواد، تفسیر آلاءالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج 2، ص 134.
23. سوره بقره، آیه 42: ﴿ وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ ﴾؛ همچنین، رک: همان، آیات 146 و 156.
24. سوره آل عمران، آیه 71: ﴿ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ ﴾.
25. فتحی، قرآن کریم و موضوع تحریف گری اهل کتاب به‌ویژه یهود، ص 185.
26. سوره بقره، آیه 146: ﴿ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ﴾؛ سوره اعراف، آیه 157.
27. سوره انعام، آیه 91: ﴿ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کَثِیرًا ﴾.
28. آلوسی، محمود، روح المعانی، بیروت، دارالفکر، 1417 ق، ج 5، ص 319؛ زمخشری، جارالله محمد، الکشاف، بیروت، دارالکتب العربی، 1407 ق، ج 2، ص 24.
29. سوره طه، آیات 11-16؛ سوره اعلی، آیات 10-19.
30. بلاغی، محمدجواد، الرحله المدرسیه، بیروت، دارالمرتضی، 1993 م، ج 2، ص 214.
31. سوره توبه، آیه 30: ﴿ وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ﴾؛ همچنین، رک: سوره بقره، آیه 116؛ سوره انبیاء، آیه 26.
 

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.