دعای ماه رجب

هیچ‌کدام از الفاظ دعای ماه رجب، ویژگی مردانه نداشته و گرفتن ریش نیز در واقع نشان از نوعی تذلل و پناهندگی است.
تفاوت جنسیتی در ادعیه

پرسش:
گاهی به ذهنم می‌رسد دین اسلام توجه بیشتری به رشد معنوی مردان دارد مثلاً برای ماه رجب دعای مردانه وجود دارد که مردان ریش خود را گرفته و می‌خوانند؛ اما دعای مخصوص زنان وجود ندارد؟
 

پاسخ:
مقدمه
در کتاب شریف مفاتیح‌الجنان و در اعمال ماه رجب آمده است که مردی نزد امام صادق علیه‌السلام آمده و از ایشان دعایی را طلب کرده است و حضرت نیز این دعا را به وی تعلیم دادند که «یا من ارجوه لکل خیر ...زدنی من فضلک یا کریم» روای گفت: حضرت محاسن (موهای صورت) شریف خود را در پنجه چپ گرفت و این دعا را باحالت درماندگی و زاری همراه حرکت دادن انگشت اشاره دست راست خواند و پس‌ازاین گفت: «یا ذالجلال و الاکرام ... حرّم شیبتی عل النار».
حال سؤال اینجاست که آیا می‌توان از ظواهر و آداب این دعا، به این نتیجه رسید که اسلام توجه بیشتری به معنویت مردان داشته است تا زنان؟
با این مقدمه به سراغ سؤال یادشده رفته و پاسخ آن را در قالب چند نکته تقدیم می‌کنیم:
 نکته اول:
«اگر در سراسر قرآن کریم و همچنین در سراسر سخنان عترت طاهره علیهم‌السلام جستجو شود، موردی به چشم نمی‏خورد که قرآن کمالی از کمالات معنوی را مشروط به ذکورت [مرد بودن] بداند یا ممنوع به انوثت [زن بودن] بشمارد». (1)
تصور دعای مردانه یا زنانه در اسلام، تصوری باطل و دور از حقیقت است که با آیات متعددی از قرآن کریم در تعارض بوده و این کتاب آسمانی تصریح می‌کند که «هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، درحالی‌که مؤمن است، او را به حیاتی طیبه و پاک زنده می‌داریم؛ و پاداش آن‌ها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند، خواهیم داد». (2)
مخاطب ساختن خداوند به‌وسیله دعا، رسیدن به «حیات طیبه»، ضایع نساختن اجر عمل (3) و مواردی ازاین‌دست را می‌توان در قرآن کریم هم درباره زنان و هم درباره مردان، مورد نظر قرار داد. تا جایی که حتی بر اساس آموزه‌های اسلامی، زنان، در کنار مردان، امکان رسیدن به مقام «ولایت» را دارند و می‌توانند به مقامی نائل آیند که چه‌بسا بسیاری از پیامبران نیز بدان مقام، راهی نداشته باشند. چنانکه حضرت فاطمه علیهاالسلام بدان مقام والا دست‌یافته و خداوند از میان تمام انسان‌های صالح، دو زن (حضرت آسیه و حضرت مریم) را برگزیده است. (4) ازاین‌رو ولایت که مقام ملکوتی و معنوی است و باطن نبوت و رسالت محسوب می‏شود، بین زن و مرد، مشترک است. (5) و این موارد به‌خوبی نشان می‌دهد که در مسائل معنوی، تبعیض جنسیتی وجود ندارد.
کافی است به این آیه قرآن کریم توجه شود که می‌فرماید:
«همانا کلیه مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت و مردان و زنان راستگوی و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خداترس خاشع و مردان و زنان خیرخواه مسکین‌نواز و مردان و زنان روزه‌دار و مردان و زنان با حفاظ خوددار از تمایلات حرام و مردان و زنانی که یاد خدا بسیار کنند، بر همه آن‌ها خدا مغفرت و پاداشی بزرگ مهیا ساخته است». (6)
نکته دوم:
هیچ‌کدام از الفاظ دعای ماه رجب، ویژگی مردانه نداشته و کلمه «شیبتی» که در انتهای دعا آمده، به معنای موی سفید است که نشانه پیری است و نه به معنای «ریش» (7) تا گفته شود الفاظ دعا مردانه است! ازاین‌رو حضرت امام صادق علیه‌السلام به اقتضای سن شریفشان از واژه «شیبه» استفاده کرده است. همچنانکه حضرت زکریا نیز در دعای خود که در سوره مبارکه مریم آمده است، به پیری خود با همین واژه اشاره دارد. (8)
 حال اگر قرار باشد از ظاهر این عبارت دعا، اختصاصی را استفاده کنیم، باید بگوییم که این دعا فقط برای پیرمردها و پیرزن‌هاست! و حتی مردان جوان هم حق خواندن آن را ندارند! درنتیجه، واژه «شیبه» در این دعا، ربطی به ریش ندارد.
از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که گرفتن ریش که در آداب قرائت این دعا در کتب ادعیه آمده است، در حقیقت، عملی نمادین و عرفی است که ریشه در فرهنگ آن زمان و آن جغرافیا داشته و به جهت اظهار تذلل و نشان دادن حالت خضوع، خشوع مورد استفاده قرارمی گرفته است. خصوصاً اینکه در روایت این دعا، از کلمه «یلوذ» استفاده شده (9) که به معنای «درخواست پناهندگی» است. (10) که امروزه نه با گرفتن ریش بلکه با بردن دست‌ها بالای سر، انجام می‌گیرد.
درنتیجه در اینجا به نظرمی رسد اساساً گرفتن ریش موضوعیت ندارد، بلکه اظهار تذلل است که مطلوب بوده و از رو برخی بر این عقیده‌اند که انجام آن حتی برای مردان نیز ضرورتی ندارد (11) و شاید اگر این حالت در فرهنگی دیگر، با سمبولی دیگر نظیر آوردن کف دست به سمت آسمان، یا به هم ساییدن کف دو دست و امثال آن حاصل می‌شود، ایرادی ندارد.
نکته سوم:
اگر قرار باشد ظواهر موجود در ادعیه و یا آداب همراه با آن، انگیزه‌ای برای مردانه یا زنانه کردن یک دعا را فراهم آورد، در این صورت حتی اگر به فرض، دعای ماه رجب (که در کل نصف صفحه است)، به جهت آداب به‌جا آوردن آن، مردانه باشد، پس درباره «دعای ام داوود» که دعایی بسیار طولانی است و امام صادق علیه‌السلام آن را به مادر داوود که در حبس بوده، یاد داده است، (12) چه باید گفت؟ اتفاقاً این دعا نیز در اعمال ماه رجب واردشده است!
آیا مردان، حق‌دارند اعتراض کنند که چرا دعاهای کوتاه ماه رجب مردانه است، اما دعاهای طولانی آن زنانه؟!
از سوی دیگر حتی اگر این دعا، جنبه مردانه داشته و به فرض محال بپذیریم که عامل اصلی در این دعا باید مردان باشند، بازهم نمی‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که «اسلام توجه بیشتری به رشد معنوی مردان دارد»! چراکه در این صورت وجود اعمال، ادعیه و آداب خاص عبادت که در اسلام برای خصوص زنان در هنگام عادت وضع شده است. (13) را نیز باید دلیل بر زنانه بودن اسلام دانست!
نتیجه:
ازآنچه بیان شد روشن می‌شود که
اولاً، در مسائل معنوی، در اسلام، تفاوتی میان زنان وجود ندارد.
دوم اینکه، هیچ‌کدام از الفاظ دعای ماه رجب، ویژگی مردانه نداشته و گرفتن ریش نیز در واقع نشان از نوعی تذلل و پناهندگی است که سمبولی عرفی محسوب می‌شود و متناسب بافرهنگ‌های دیگر می‌تواند تغییر کند یا انجام نشود.
سوم اینکه، اگر قرار باشد دعای کوتاه ماه رجب، اسلام را مردانه کند، پس دعای بسیار طولانی ‌ام داوود که از قضا از ادعیه ماه رجب نیز است، اسلام را زنانه کرده است! درحالی‌که هم این امر نادرست است و هم آن امر!
 کلمات کلیدی:
حقوق زنان، تفاوت جنسیتی در ادعیه، دعای ماه رجب، حرم شیبتی.
 پی‌نوشت‌ها:
1. جوادی آملی، عبدالله، زن در آینه جلال و جمال، قم، نشر اسراء، 1375 ش، ص 102.
2. سوره نحل، آیه 97.
3. سوره آل‌عمران، آیه 195.
4. سوره تحریم، آیات 11 و 12.
5. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص 188.
6. سوره احزاب، آیه 35.
7. ابن منظور، لسان العرب‏، به اهتمام سید جمال‌الدین میردامادی بیروت‏، دارالفکر- دارصادر، 1414 ق‏، چاپ سوم، ج‏1، ص 512.
8. سوره مریم، آیه 4 ﴿إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً﴾.
9. «... قَالَ ثُمَّ مَدَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه¬السلام یَدَهُ الْیُسْرَى فَقَبَضَ عَلَى لِحْیَتِهِ وَ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ هُوَ یَلُوذُ بِسَبَّابَتِهِ الْیُمْنَى، ثُمَّ قَالَ بَعْدَ ذَلِکَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَام‏...»؛ (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ق، ج 95، ص 390)
10. ابن منظور، لسان العرب‏، به اهتمام سید جمال‌الدین میردامادی بیروت‏، دارالفکر- دارصادر، 1414 ق‏، چاپ سوم، ج‏3، ص 508.
11. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حضرت آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی، عدم لزوم گرفتن محاسن با دست در هنگام دعای ماه رجب، لینک: https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=46497&mid=259798
12. قمی، عباس، سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار، قم، اسوه، بی‌تا، ج‏1، ص 246.
13. خمینی، سید روح‌الله موسوی، توضیح المسائل، محقق/مصحح: سید محمدحسین بنی‌هاشمی خمینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424 ق. ج 1، ص 269.
 

دعاکننده با توجه به صدر دعا،خداوند را با نظر به ساحت کرامتش خطاب کرده و از این رهگذر همه‌چیز را می‌خواهد وگویی توجهی به موانع عالم مادی ویا حدود قابلی خود ندارد
امکان درخواست همه خیر دنیا و آخرت

پرسش:

در دعای ماه رجب، از خداوند درخواست می‌کنیم که جمیع خیرات دنیا را به ما بدهد و جمیع شرور را از ما دور کند؛ آیا واقعاً چنین درخواستی با مبانی دینی سازگار است؟ به نظر می‌رسد کسی تاکنون به جمیع خیرات دنیا نرسیده و از همه شرور دنیا مصونیت نداشته است و ساختار دنیا نیز به‌گونه‌ای است که هم در آن خیر است و هم در آن شرّ: «و شما را با بدی‌ها و خوبی‌ها آزمایش می‌کنیم»(انبیاء، آیه 35) و «قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى و کاهش در مال ها و جان‌ها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم». (بقره، آیه 155) پس چطور می‌شود چنین درخواست غیرمعقولی از معصوم صادرشده باشد و ما نیز هرروز در این ماه آن را تکرار می‌کنیم؟!

پاسخ:
مقدمه
«سید بن طاووس» از محمد بن ذکوان، معروف به محمد سجاد، (که براثر سجده‌های طولانى به این نام، نامیده شده بود) روایت کرده است که به امام صادق علیه‌السلام عرض کردم: این ماه، ماه رجب است، به من دعایى بیاموز که خداوند متعال مرا با آن منفعت بخشد و امام صادق علیه‌السلام نیز دعای معروف «یامن ارجوه» را به او آموخت. (1)
در این دعا فرازی دارد که در آن جمیع خیر دنیا و جمیع خیر آخرت از خداوند مسئلت شده و نیز دوری از جمیع شر دنیا و شر آخرت، خواسته‌شده است. (2)
حال سؤال اینجاست که آیا اساساً چنین امری ممکن است؟ و آیا می‌توان به جمیع خیرات رسیده و یا از جمیع شرور عالم هستی مصون بود؟
با این مقدمه به سراغ سؤال یاد شده رفته و پاسخ آن را در قالب چند نکته تقدیم می‌کنیم:
نکته اول:
در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که هرچند ساختار دنیا آکنده از رنج و کاستی است و اگر کسی در این جهان زندگی می‌کند، همواره متأثر از این رنج‌ها است، اما معنای «رنج» غیر از معنای «شر» بوده و میان این دو مفهوم عموم و خصوص من وجه جاری است بدین معنا که این‌گونه نیست که همه مصادیق شر، رنج‌آور بوده و یا همه مصادیق رنج، ازجمله شرور باشد.
چراکه بسیاری از رنج ها (مانند رنج واکسن و داروی تلخ) اگرچه به‌ظاهر شرّ و منفور است؛ اما حقیقتاً مطلوب و مصداق «خیر» بوده و تنها رنجی را می‌توان منافی با خیر دانست که توجیه نداشته و در هیچ امر برتری مستهلک نشده و هیچ آثار مثبتی (چه در دنیا و چه در آخرت) برای فرد نداشته باشد.
در این صورت تمنای برطرف ساختن همه شرّ دنیا و به دست آوردن همه خیر آن، امر دور از عقل و غیرواقعی به نظر نمی‌رسد؛ و معنای دعای یاد شده این‌گونه می‌شود که خداوندا، همه خیر دنیا و آخرت را به من ارزانی بفرما حتی اگر موقتاً درد و رنجی به همراه داشته باشد و خداوندا، همه شر دنیا و آخرت را از من دور بگردان حتی اگر به‌ظاهر نعمت باشد.
چه اینکه قرآن کریم به‌صراحت می‌فرماید:
«چه بسیار از چیزی بدتان می‌آید و آن برای¬تان خیر است و چه بسیار به چیزی رغبت دارید و آن برای¬تان بد است». (3)
نکته دوم:
صرف‌نظر ازآنچه در نکته اول آمده است باید گفت:
 داشتن «همت بلند» در دعا و نیز تمنّای امور متعالی، یکی از آداب دعا بوده و در قرآن کریم و سیره حضرات معصومین علیهم‌السلام نیز شواهد بسیاری دارد.
به‌عبارت‌دیگر، هرچه قدر که بحث «قناعت» در مادیات مورد سفارش قرار گرفته و فزون‌خواهی در آن نکوهش شده است، قناعت در امور معنوی مورد نکوهش بوده و فزون‌خواهی تحسین می‌شود.
ازاین‌رو قرآن کریم، دعای مؤمنان، برای پیشوایی متقین در نسل ایشان، (4) درخواست حضرت ابراهیم علیه‌السلام برای امتداد امامت در نسل خویش، (5) دعای حضرت آسیه برای داشتن خانه‌ای اختصاصی در نزد پروردگار در بهشت (6) و یا دعای حضرت سلیمان علیه‌السلام برای تحقق سلطنتی که نظیر آن وجود نداشته باشد (7) را به نشانه همت بالای ایشان در قرآن کریم می‌ستاید.
در حقیقت، خداوند صاحب همه‌چیز است و تمام خزائن زمین و آسمان به دست اوست (8) و به انسان اذن درخواست و دعا داده است. امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «بدان، خدایى که گنج‏هاى آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازه درخواست داده و اجابت آن را به عهده گرفته است. تو را فرمان داده که از او بخواهى تا عطا کند، درخواست رحمت کنى تا ببخشاید». 
(9)
از سوی دیگر، درخواست کم یا زیاد انسان، تفاوتی برای خداوند نداشته و این‌گونه نیست که اجابت کم برای او از اجابت زیاد سخت‌تر باشد! و یا درخواست زیاد از حد او را کلافه کرده و از کرم خود پشیمان شود. همچنان که امام سجاد علیه‌السلام در این خصوص می‌فرماید:
«خدایا تویى آن‏که درخواست‌کننده به کوی تو ناتوانت نکند و عطابخشی، از تو نکاهد». (10)
حال که چنین است، دعا، در مَثَل، در حکم چک سفیدی است که به دست انسان داده شده و عجیب است اگر کسی، این چک را با مبلغی ناچیز و عطایی نامقدار پر کند! ازاین‌رو در بعضی فقرات دعای کمیل از خداوند مسئلت می‌کنیم که: «خدایا مرا از برترین و بالاترین بندگانت قرار بده». (11)
نکته سوم:
درخواست هرکسی از خداوند متناسب با معرفت او نسبت به خداوند است. پس هنگامی‌که در ابتدای این دعای شریف، اقرار کرده‌ایم که همه خوبی‌ها از خداوند بوده و ما امید آن را تنها از ناحیه او داریم تا جایی که در قبال بهانه‌ای قلیل، عطایی کثیر را به ما می‌بخشد، متناسب با همین نگاه، همه خوبی‌های دنیا و آخرت را می‌خواهیم.
در حقیقت در اینجا سخن از قابلیت قابل و حد او در پذیرش عطایای الهی و یا حتی امکان تحقق و یا عدم تحقق آن نیست و هر چه هست نظر به کرامت الهی و ساحت عطای ربوبی است که در آن نقصی حاصل نشده و حدی وجود ندارد.
                                گستاخ تو کرده‌ای مرا با لب خویش     ورنه تو کجا و من بیچاره کجا
گویی بنده‌ای که چنین دعایی را ایراد می‌کند، از کاستی‌های قابلی، بضاعت قلیل خود و حدود عالم ممکنات فراتر رفته و با نظر با ساحت فاعلی و توجه به کمال مطلق خداوندی، همه خیر دنیا و آخرت را طلب می‌کند. هرچند در حقیقت، در یک منظر فلسفی و عرفانی، همه خیر دنیا و آخرت همان خداوند تبارک‌وتعالی است و گویی دعاکننده در این فراز خود خداوند را در دنیا و آخرت طلب کرده و آنچه مانع این وصال می‌شود را از خداوند مسئلت دارد.
             محب صادق از جانان، به‌جز جانان نمی‌خواهد               که حیف است از خدا چیزی، تمنا جز خدا کردن
نتیجه:
ازآنچه بیان شد روشن می‌شود که
اولاً، مسئلت همه خوبی‌ها، باوجود مصادیقی از رنج در دنیا قابل‌جمع است.
ثانیاً، همت عالی و درخواست متعالی از آداب دعاکنندگان بوده و نظایر آن در ادعیه بسیاری وجود دارد.
ثالثاً، دعاکننده با توجه به صدر دعا، خداوند را با نظر به ساحت کرامتش خطاب کرده و از این رهگذر همه‌چیز را می‌خواهد و گویی توجهی به موانع عالم مادی و یا حدود قابلی خود ندارد.
رابعاً، همه خوبی‌ها خود خداست و شر نیز چیزی جز جدایی از خدا نیست.
کلمات کلیدی:
دعای ماه رجب، دعا، جمیع خیر الدنیا، جمیع خیر الاخره.
پی‌نوشت‌ها:
1. مکارم شیرازی، ناصر، کلیات مفاتیح نوین، قم، نشر امام علی بن ابیطالب علیهم‌السلام، 1395 ش، چ 40، ص 633.
2. «أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الآخِرَه، وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الآخِرَهِ».
3. سوره بقره، آیه 216 ﴿عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ﴾.
4. سوره فرقان، آیه 74  ﴿و الّذین یقُولُون ربّنا هبْ لنا مِنْ أزْواجِنا و ذُرِّیّاتِنا قُرّه أعْیُنٍ و اجْعلْنا لِلْمُتّقین إِماماً﴾.
5. سوره بقره، آیه 124 ﴿قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی﴾.
6. سوره تحریم، آیه 11 ﴿و ضرب اللّهُ مثلاً لِلّذین آمنُوا امْرأت فِرْعوْن إِذْ قالتْ ربِّ ابْنِ لی‏ عِنْدک بیْتاً فِی الْجنّهِ﴾.
7. سوره ص، آیه 35 ﴿قال ربِّ اغْفِرْ لی‏ و هبْ لی‏ مُلْکاً لا ینْبغی‏ لِأحدٍ مِنْ بعْدی إِنّک أنْت الْوهّابُ﴾.
8. سوره منافقون، آیه 7  ﴿و لِلّهِ خزائِنُ السّماواتِ و الْأرْضِ﴾.
9. «و اعْلمْ أنّ الّذِی بِیدِهِ خزائِنُ السّماواتِ و الْأرْضِ قدْ أذِن‏ لک‏ فِی الدُّعاءِ و تکفّل لک بِالْإِجابهِ و أمرک أنْ تسْألهُ لِیُعْطِیک و تسْترْحِمهُ لِیرْحمک‏». (شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج‌البلاغه، تحقیق صبحی صالح‏، قم، نشر هجرت، چ 1، 1414 ق، وصیت 31)
10. «الهی أنْت الّذِی لا یُحْفِیک سائِلٌ و لا ینْقُصُک نائِل‏» (شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی)
11. «اجْعَلْنِی مِنْ أَحْسَنِ عِبَادِکَ نَصِیباً عِنْدَکَ وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَهً مِنْکَ وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَهً لَدَیْک‏».
 

ما در كارهاي عبادي دنبال فهميدن علت نيستيم، زيرا در اكثر موارد فهميدن علت اين تكاليف از درك عقل بالاتر است.

ماهيت عبادت خداوند تسليم و سرسپردگي و عمل بدون چون و چرا است هرچند همواره مجال تامل و دقت هاي عقلي در اين امور وجود دارد .

آنچه در عبادات بايد مورد توجه جدي قرار بگيرد ، اين است كه خودساخته نباشد يعني از پيامبر يا امام رسيده باشد و ما در عبادت ها دقيقا سعي داريم به رفتار عبادي معصومين اقتدا كنيم. اگر آنان در عبادت ها به شكل خاصي عمل مي كرده اند، حتما آن شكل خاص محبوب خدا بوده و حكمت دارد حتي اگر حكمت را متوجه نشويم.

 دعاي " يا من ارجوه لكل خير..." كه هم دعاي معتبري است كه همه عالمان جمع آوري كننده روايات ادعيه ، آن را آورده اند و هم دعاي ارزشمندي  است براي هميشه و هر وقت(1) و هم در صبح و شام ماه رجب و بعد از نمازها وارد شده (2) اما متن دعا و عملكرد حضرات معصومين در مورد قرائت اين دعا با اندكي تفاوت نقل شده است .

 در يك روايت آمده كه امام وقتي دعا را تا "زدني من سعه فضلك يا كريم" خواند، دست خود را بالا برد و فرمود:"يا ذاالجلال و الاكرام يا ذا النعماء و الجود يا ذاالمن و الطول حرم شيبتي علي النار" آن گاه (بعد از اتمام دعا) دست بر محاسن مبارك گذاشت و دست خود را برنداشت مگر وقتي كه پشت دست حضرت از اشك خيس شده بود.(3)

در نقل ديگري كه مورد نظر مرحوم شيخ عباس قمي در مفاتيح بوده و در خصوص ماه رجب وارد شده آمده :

حضرت در جواب درخواست دعاي سائل فرمودند اين دعا را بنويس و سپس دعا را تا "و زدني من فضلك يا كريم" خواندند ؛ راوي مي گويد :

« مد يده اليسري فقبض علي لحيته و دعا بهذا الدعاء و هم يلوذ بسبابته اليمني ؛ آن گاه حضرت محاسن مبارك را با دست چپ گرفتند و با انگشت سبابه دست راست حالت پناه بردن را انجام دادند و همين دعا را خواندند (ظاهر عبارت خواندن دعايي است كه تا كنون ذكر شده يعني ابتداي دعا تا من فضلك يا كريم ) ؛ سپس حضرت قسمت آخر را خواندند :" يا ذالجلال و ااكرام ....".(4)

چنان كه از ظاهر اين عبارت بر مي آيد، آنچه اكنون در بين مومنان مشهور است كه تنها در بخش انتهايي دعا اين عمل را انجام مي دهند منطبق بر علم كرد امام نيست و حضرت از ابتداي دعا تا انتها چنين عملي را انجام دادند( چنان كه تعبير شيخ عباس قمي در مفاتيح هم عين متن دعا و بخلاف عملكرد مشهور است) .

البته لازم به ذكر است كه اين عملكرد مربوط به امام بوده و در روايت نيامده كه حضرت توصيه نموده باشند شما هم تاين گونه عمل كنيد ، هرچند چون نهيي هم نشده انجام آن به قصد رجا و اميد ثواب اشكالي ندارد .

در مورد اين كه حكمت اين كار چيست بايد گفت آنچه مسلم است ماهيت اين عمل همان به خود گرفتن حالت التجا و خضوع در برابر خداوند است و نوعي كرنش و اظهار عجز در برابر عظمت باري تعالي محسوب مي شود

 

پي نوشت ها:

1.علامه مجلسي ، بحار الانوار ، نشر الوفاء ، بيروت، 1403 ق ، ج47،ص36.

2.همان،ج95،ص390.

3. همان،ج47،ص36.

4. همان،ج95،ص391.

آنچه در عبادات باید مورد توجه قرار گیرد، این است که خودساخته نباشد یعنی از پیامبر یا امام رسیده باشد و لذا لازم است سعی کنیم در عبادت ها به معصومین اقتدا کنیم
دعای ماه رجب

ماهیت عبادت خداوند تسلیم و سرسپردگی و عمل بدون چون و چرا است هرچند همواره مجال تامل و دقت های عقلی در این امور وجود دارد. لذا ما در کارهای عبادی  دنبال فهمیدن علت نیستیم، زیرا در اکثر موارد فهمیدن علت این تکالیف از درک عقل بالاتر است.
آنچه در عبادات باید مورد توجه جدی قرار بگیرد ، این است که خودساخته نباشد یعنی از پیامبر یا امام رسیده باشد و ما در عبادت ها دقیقا سعی داریم به رفتار عبادی معصومین اقتدا کنیم. اگر آنان در عبادت ها به شکل خاصی عمل می کرده اند، حتما آن شکل خاص محبوب خدا بوده و حکمت دارد حتی اگر حکمت را متوجه نشویم.
دعای " یا من ارجوه لکل خیر..." که هم دعای معتبری است که همه عالمان جمع آوری کننده روایات ادعیه ، آن را آورده اند و هم دعای ارزشمندی  است برای همیشه و هر وقت(1) و هم در صبح و شام ماه رجب و بعد از نمازها وارد شده (2) اما متن دعا و عملکرد حضرات معصومین در مورد قرائت این دعا با اندکی تفاوت نقل شده است .
در یک روایت آمده که امام وقتی دعا را تا "زدنی من سعه فضلک یا کریم" خواند، دست خود را بالا برد و فرمود:"یا ذاالجلال و الاکرام یا ذا النعماء و الجود یا ذاالمن و الطول حرم شیبتی علی النار" آن گاه (بعد از اتمام دعا) دست بر محاسن مبارک گذاشت و دست خود را برنداشت مگر وقتی که پشت دست حضرت از اشک خیس شده بود.(3)
در نقل دیگری که مورد نظر مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح بوده و در خصوص ماه رجب وارد شده آمده :
حضرت در جواب درخواست دعای سائل فرمودند این دعا را بنویس و سپس دعا را تا "و زدنی من فضلک یا کریم" خواندند ؛ راوی می گوید :
« مد یده الیسری فقبض علی لحیته و دعا بهذا الدعاء و هم یلوذ بسبابته الیمنی ؛ آن گاه حضرت محاسن مبارک را با دست چپ گرفتند و با انگشت سبابه دست راست حالت پناه بردن را انجام دادند و همین دعا را خواندند (ظاهر عبارت خواندن دعایی است که تا کنون ذکر شده یعنی ابتدای دعا تا من فضلک یا کریم ) ؛ سپس حضرت قسمت آخر را خواندند :" یا ذالجلال و ااکرام ....".(4)
چنان که از ظاهر این عبارت بر می آید، آنچه اکنون در بین مومنان مشهور است که تنها در بخش انتهایی دعا این عمل را انجام می دهند منطبق بر علم کرد امام نیست و حضرت از ابتدای دعا تا انتها چنین عملی را انجام دادند( چنان که تعبیر شیخ عباس قمی در مفاتیح هم عین متن دعا و بخلاف عملکرد مشهور است) .
البته لازم به ذکر است که این عملکرد مربوط به امام بوده و در روایت نیامده که حضرت توصیه نموده باشند شما هم تاین گونه عمل کنید ، هرچند چون نهیی هم نشده انجام آن به قصد رجا و امید ثواب اشکالی ندارد .
در مورد این که حکمت این کار چیست باید گفت آنچه مسلم است ماهیت این عمل همان به خود گرفتن حالت التجا و خضوع در برابر خداوند است و نوعی کرنش و اظهار عجز در برابر عظمت باری تعالی محسوب می شود.

پی نوشت ها:

1.علامه مجلسی ، بحار الانوار ، نشر الوفاء ، بیروت، 1403 ق ، ج47،ص36.
2.همان،ج95،ص390.
3. همان،ج47،ص36.
4. همان،ج95،ص391.