حديث

آيا اين حديث درسته؟ تفسيرش ميكنين برام؟
بله ، اين حديث در كتاب معتبر كافي آمده (1) و با مباني قرآني و روايي مطابقت دارد...

آيا اين حديث درسته؟ تفسيرش ميكنين برام؟

اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: لمّا وجّهني رسول الله الي اليمن قال يا علي: لاتقاتل احداً حتي تدعوه إلي الإسلام. و ايم الله لئن يهدي الله علي يديك رجلاً خير لك ممّا طلعت عليه الشمس و غربت ولك ولاؤه؛ آن گاه كه رسول خدا مرا به يمن فرستاد، فرمود: اي علي تا كسي را دعوت به اسلام نكرده اي با او نجنگ و به خدا سوگند اگر يك نفر به دست تو هدايت شود از همه ي آنچه خورشيد بر او مي تابد براي تو ارزشمندتر است. علاوه بر اين كه ياري و هم پيماني او را براي خود تضمين نموده اي

بله ، اين حديث در كتاب معتبر كافي آمده (1) و با مباني قرآني و روايي مطابقت دارد.

در اين حديث رسول خدا به امام مي فرمايد كه هدف دين قلع و قمع كافران و مشركان نيست. بلكه هدف هدايت آنان است. مگر اين كه فرد عناد داشته و هدايت پذير نباشد و تو اي علي جان حالا كه به سوي جهاد رهسپار هستي، با هر فرد و گروهي مواجه شدي، ابتدا او را به توحيد و اسلام دعوت كن و با برهان و دليل، حق را برايش ثابت كن و شبه اي اگر دارد، برطرف كن تا با نور ايمان مواجه شود و هدايت گردد و بدان كه اگر به هدايت يك نفر توفيق يابي، ارزشمند تر است براي تو از اين كه مالك آنچه باشي كه خورشيد بر آن طلوع و از آن غروب مي كند( يعني همه جهان مادي) و اگر بنده اي را هدايت كني بر او ولايت عتق و آزاد كردن داري. زيرا او قبل از ايمان برده هوا و هوس و شيطان و نفس بوده و به دست تو ايمان آورده و آزاد شده است.

در عرب جاهلي كه بنده وجود داشت، هر كس بنده اي را مي خريد و آزاد مي كرد، بر او ولايت عتق و آزاد كردن داشت. (2)

پي نوشت ها:

1. كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1363 ش، ج 5، ص 36.

2. ابن سلام، غريب الحديث، بيروت، دار اكتاب العربي، 1384 ق، ج 3،ص 321.

از معصوم(ع) سوال شد: چرا برخي هنگام مرگ چشمانشان بسته و بعضي باز است؟
مرگ براي همه حتمي و ناگهاني است. اما روايت فوق در منابع ما موجود نيست و ما نيافتيم و شايد بتوان گفت اين كلام مي تواند شرح و الموت‏ يأتي‏ بغتة باشد.

منبع اين حديث كجاست؟

از معصوم(ع) سوال شد: چرا برخي هنگام مرگ چشمانشان بسته و بعضي باز است؟ حضرت فرمود:

آنكه چشمش باز مانده فرصت نيافته كه چشمش را ببندد و آنكه بسته است مهلت باز كردن چشم نداشته

در كلامي از حضرت پيامبر اكرم (ص) است كه در وصاياي خود به ابو ذر غفاري چنين فرموده است: يا أبا ذرّ! إنّك في ممرّ اللّيل و النّهار، في آجال منقوصة، و أعمال محفوظة؛ و الموت‏ يأتي‏ بغتة؛ و من يزرع خيرا يوشك أن يحصد خيرا، و من يزرع شرّا يوشك أن يحصد ندامة؛ و لكلّ زارع ما زرع ...(1) اي ابو ذر! تو در گذرگاه شب و روز به سر مي‏بري، با عمري رو به كاستي، و كارهايي ثبت گشته، و مرگي كه ناگهان فرا مي‏رسد. آن كس كه نيكي كشت كند، اميد آن هست كه نيكي بدرود، و آن كس كه بدي بكارد، محصول آن پشيماني خواهد بود. و به هر كشاورزي همان عايد شود كه خود كشته است...»

مرگ براي همه حتمي و ناگهاني است. هيچ كس در مقابل ناگهاني بودن مرگ چاره و علاجي ندارد، هنگامي كه نام انساني، چه مسلمان و چه غيرمسلمان در فهرست ملاقات با حضرت عزرائيل ثبت شد، آن شخص، هيچ راه و چاره اي براي مقابله با اين وضع نخواهد داشت. در اين هنگام پرده هاي جهل و بي خبري از مقابل قوّه درك و فهم و چشمان او كنار رفته و افسوس خوردن آغاز مي گردد، اين جاست كه مي فهمد چه چيزهايي را در طول عمر خويش از دست داده است و چه بارهاي سنگين و پر ضرري را بيهوده بر دوش خود گذارده است. چه حسناتي را كه در دنيا به آساني مي توانسته كسب كند، به آساني از دست داده و اكنون كه به آنها نياز دارد، به ارزش و فايده آنها پي مي برد. گناهي كه به سادگي مي توانسته ترك كند، چه بيهوده و بدون دليل مرتكب شده است.لذا وقتي مرگ به سراغ انسان مي آيد اجازه بستن چشمهاي باز و باز كردن چشمان بسته را نمي دهد.

اما روايت فوق در منابع ما موجود نيست و ما نيافتيم و شايد بتوان گفت اين كلام مي تواند شرح و الموت‏ يأتي‏ بغتة باشد.

پي نوشت:

1. حكيمي، محمدرضا و حكيمي، الحياة، ترجمه احمد آرام،  دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، چاپ اول، 1380ش. ج‏3، ص 500.

لطفا در مورد سند زيازتنامه حضرت زهرا توضيح دهيد
اين حديث شريف از امام باقر(ع) نقل شده است و سند آن، كتاب هاي معتبر روايي شيعه است.

لطفا در مورد سند زيازتنامه حضرت زهرا توضيح دهيد

يَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ ...

اين حديث شريف از امام باقر(ع) نقل شده است و سند آن، كتاب هاي معتبر روايي شيعه است.

"حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي بْنِ مُحَمَّدٍ الْعُرَيْضِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَر(ع) ذَاتَ يَوْمٍ قَالَ إِذَا صِرْتَ إِلَي قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ ع فَقُلْ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ(ص) وَ أَتَانَا بِهِ وَصِيُّهُ (ع) فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَي لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَايَتِكِ...."(1)

هم چنين اين حديث در كتاب هاي ديگر روايي شيعه  از جمله كتاب وسايل الشيعه شيخ حرّ عاملي، چاپ قم،انتشارات موسسه آل البيت،سال 1409 ه.ق، ج 14 ، ص 367 و بحار الانوار علامه مجلسي، چاپ بيروت، انتشارات موسسه الوفاء، سال 1404 ه.ق، ج 14، ص367 موجود است.

پي نوشت:

1. شيخ طوسي، تهذيب‏الأحكام، تهران، انتشارات اسلاميه، سال 1365 ه.ش، ج6، ص10.

آيا روايت است؟
پيامبر ص فرمود: ذكر خداوند عز و جل عبادت است و ذكر من عبادت است و ذكر علي(ع) عبادت است و ذكر امامان (ع) از فرزندان او عبادت است.

سلام عليكم

عبارت «ذكر علي عباده»،

آيا روايت است؟

اگر هست منبعش كجاست؟

قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَةٌ وَ ذِكْرِي عِبَادَةٌ وَ ذِكْرُ عَلِيٍ‏ عِبَادَةٌ وَ ذِكْرُ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عِبَادَةٌ 1

پيامبر ص فرمود: ذكر خداوند عز و جل عبادت است و ذكر من عبادت است و ذكر علي(ع) عبادت است و ذكر امامان (ع) از فرزندان او عبادت است.

پاورقي ها:

1. مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج‏36، ص370

كجا امام كاظم در مورد حضرت معصومه فرمود: ...
آيت الله مستنبط از كتاب «كشف اللئالي‏» نقل‏فرموده كه روزي عده‏اي از شيعيان وارد مدينه شدند و پرسش هايي‏داشتند كه مي‏خواستند از محضر امام كاظم(ع) بپرسند...

كجا امام كاظم در مورد حضرت معصومه فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش فدايش شود»؟ منبع لطفا

 

آيا سخن زير از امام رضا در مورد زيارت حضرت معصومه، در منابع روايي آمده است؟

من زارها بقم كمن زارني

 

آيا اين قضيه در كتابهاي قديمي آمده است؟

طفل شيرخواري نزديك بود از بام سقوط كند. به دستور امام علي(ع) بچه اي همسال او را آوردند. بچه با او صحبت كرد و در نتيجه از سقوط نجات يافت

پاسخ پرسش اول:

آيت الله مستنبط از كتاب «كشف اللئالي‏» نقل‏فرموده كه روزي عده‏اي از شيعيان وارد مدينه شدند و پرسش هايي‏داشتند كه مي‏خواستند از محضر امام كاظم(ع) بپرسند. امام(ع) درسفر بودند، پرسش هاي خود را نوشته به دودمان امامت تقديم‏نمودند، چون عزم سفر كردند براي پاسخ پرسش هاي خود به منزل‏امام(ع) شرفياب شدند، امام كاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنها امكان توقف نداشتند، از اين رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسش هارا نوشتند و به آنها تسليم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدينه منوره خارج شدند، در بيرون مدينه با امام كاظم(ع) مصادف‏شدند و داستان خود را براي آن حضرت شرح دادند.

هنگامي كه امام(ع) پرسش هاي آنان و پاسخ هاي حضرت معصومه(س) راملاحظه كردند، سه بار فرمودند: فداها ابوها (1) پدرش به قربانش باد. باتوجه به اين كه‏حضرت معصومه(س) به هنگام دستگيري پدر بزرگوارش خردسال بود،اين داستان از مقام بسيار والا و دانش بسيار گسترده آن حضرت‏حكايت مي‏كند.

پاسخ پرسش دوم:

دو نوع روايت در اين زمينه از امام رضا (ع) وارد شده است:

1- من زار المعصومة بقم كمن زارني: (2)كسي كه حضرت معصومه (س) را در قم زيارت كند، مانند آن است مرا زيارت كرده است.

2- حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَي بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالا حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) عَنْ زِيَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ(ع) فَقَالَ: مَنْ‏ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة (3)

پاسخ سوم:

زني كودك شش ماهه اي را در پشت بام تنها گذاشته بود، كودك اندك اندك از پشت بام خارج شده در انتهاي ناودان قرار گرفت مادر كودك از ديدن اين صحنه سخت در اضطراب و تشويش شده هر تدبيري كرد كه فرزند را نجات دهد نتوانست، نردبان آوردند، ولي آن هم نتيجه اي نداشت؛ زيرا ناودان طولاني بود و با ديوار فاصله زيادي داشت. در اين موقع مادر گريه و زاري سر داد و طفل نيز گريه مي كرد.

حضرت امير(ع) نزديك آمده لحظه اي به صورت كودك خيره شد و در آن هنگام كودك زمزمه اي كرد كه كسي معناي آن را نفهميد. پس علي (ع) فرمود: كودكي همسن و سال او را بياوريد، و چون آوردند به دستور آن حضرت كودك را در پيش اطفال با هم حرف مي زدند. پس آن طفل از ناودان خارج شد و به پشت بام برگشت. پس چنان شادماني و سروري در مدينه روي داد كه تا آن زمان مانند آن ديده نشده بود.(4)

پي نوشت:

1. محمد محمدي اشتهاردي، حضرت معصومه فاطمه دوم، ص 133.

2. ناسخ التواريخ، ج 3، ص 68.

3. شيخ صدوق‏، عيون أخبار الرضا (ع)،نشرجهان‏، تهران‏  1378 ق‏ ،چاپ اول‏، ج‏2 ص267.

4. تستري،محمد تقي، قضاوت هاي اميرالمومنين علي (ع)، ناشر جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامي؛ ابن شاذان، فضايل، ص 184.

سندي برايم نقل كنيد كه به جاي خواندن «و ان يكاد»اسپند ايشان دود میکردن
در منابع روايي ما از اسپند يا اسفند كه در عربي « حرمل» است بيشتر به عنوان گياه دارويي و طبي براي درمان ياد شده است و خواص دارويي آن ذكر شده است و تا جايي كه ...

شنيده ام حضرت زهرا س براي چشم زخم اسپند دود مي كردند لطفا سندي برايم نقل كنيد كه به جاي خواندن «و ان يكاد»اسپند ايشان دود مي كردند؟

در منابع روايي ما از اسپند يا اسفند كه در عربي « حرمل» است بيشتر به عنوان گياه دارويي و طبي براي درمان ياد شده است و خواص دارويي آن ذكر شده است و تا جايي كه بررسي شد حضرت زهرا يا معصومين ديگر براي دوري از چشم زخم اسپند دود نمي كردند. در دائرة المعارف هم آمده: گياه اسفند به سبب داشتن خاصيت‏هاي طبي در درمان برخي از بيماري‏ها به كار مي‏رود.(1)

چند نمونه از رواياتي كه خواص دارويي اسپند را ذكر كرده اند مي آوريم:

پيغمبر اكرم (ص) فرمود: « مَا أَنْبَتَ الْحَرْمَلُ شَجَرَةً وَ لَا وَرَقَةً وَ لَا زَهْرَةً إِلَّا وَ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِهَا حَتَّي تَصِلَ إِلَي مَنْ تَصِلُ إِلَيْهِ أَوْ تَصِيرَ حُطَاماً وَ إِنَّ فِي أَصْلِهَا وَ فَرْعِهَا نُشْرَةً وَ فِي حَبِّهَا شِفَاءً مِنِ اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ دَاء»(2)؛ از اسفند درخت يا برگ يا ميوه‏اي نمي رويد، مگر آن كه فرشته‏اي بر آن گماشته شده است تا آن را به آن كه بايد برساند، يا خشك شود، و در ريشه و ساقه‏اش شفا است، و در دانه آن داروي 72 بيماري است.

در حديث ديگري به همين مضمون در ادامه چنين فرمودند: « فَإِنَّ الشَّيْطَانَ لَيَتَنَكَّبُ سَبْعِينَ دَاراً دُونَ الدَّارِ الَّتِي فِيهَا الْحَرْمَلُ وَ هُوَ شِفَاءٌ مِنْ سَبْعِينَ دَاءً أَهْوَنُهَا الْجُذَامُ فَلَا يَفُوتَنَّكُم‏»(3)؛ و شيطان تا 70 خانه از خانه‏اي كه در آن اسفند است مي گريزد، و اسفند شفاء 70 بيماري است كه كمترين آنها جذام است. پس از آن غافل و محروم نمانيد.

با توجه به بركت اين گياه كه در روايات آمده، مرسوم است كه براي دفع چشم زخم حسودان اسپند دود مي كنند.

از آيت الله مكارم چنين سوال شده :آيا دود كردن اسپند براي جلوگيري از چشم بد صحّت دارد؟

ايشان جواب دادند: صحّت ندارد؛ ولي ميگويند دود اسفند فضا را ضدّ عفوني ميكند، و مفيد است.(4)

پي نوشت‏ها:

1. مصطفي حسيني دشتي، معارف و معاريف، قم، صدر، 1376، ج 2، ص 178 ماده اسفند.

2. طبرسي، حسن، مكارم الاخلاق، انتشارات شريف رضي، ص186.

3. همان.

4. مكارم شيرازي، استفتائات، ج3، سؤال 1593.

شخصی روایتی از امیرالمؤمنین نقل می‏كرد به این مضمون كه: ...
آیا خدا را بوسیله محمد شناختی یا محمد را بوسیله خدا امام علی فرمود خدا را بوسیله محمد نشناختم ولی محمد را بوسیله خدا شناختم هنگامی كه او را خلق كرد...

شخصی روایتی از امیرالمؤمنین نقل می‏كرد به این مضمون كه: من ابتدا خدا را شناختم و بعد پیامبر اكرم را، نه این‏كه خدا را از راه و وسیلۀ پیامبر بشناسم. اصل این روایت چیست؟

َ« عنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ يَذْكُرُ فِيهِ قُدُومَ الْجَاثَلِيقِ الْمَدِينَةَ مَعَ مِائَةٍ مِنَ النَّصَارَي وَ مَا سَأَلَ عَنْهُ أَبَا بَكْرٍ فَلَمْ يُجِبْهُ ثُمَّ أُرْشِدَ إِلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَسَأَلَهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَهُ عَنْهَا وَ كَانَ فِيمَا سَأَلَهُ أَنْ قَالَ لَهُ أَخْبِرْنِي عَرَفْتَ اللَّهَ بِمُحَمَّدٍ أَمْ عَرَفْتَ مُحَمَّداً بِاللَّهِ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع مَا عَرَفْتُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِمُحَمَّدٍ ص وَ لَكِنْ عَرَفْتُ مُحَمَّداً بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حِينَ خَلَقَهُ ...»(1)

سلمان فارسی در حدیث طولانی بیان می كند كه جاثلیق همراه صد نفر از نصاری وارد مدینه شدند و آنچه از ابوبكر سوال كردند او جواب نداد. سپس آنها را به امیر المومنین راهنمایی كردند پس سوالاتی از ایشان پرسید و جواب گرفت و از آنچه سوال كرده بود این بود كه خبر بده به من آیا خدا را بوسیله محمد شناختی یا محمد را بوسیله خدا امام علی فرمود خدا را بوسیله محمد نشناختم ولی محمد را بوسیله خدا شناختم هنگامی كه او را خلق كرد...

پی نوشت:

1.علامه مجلسی،بحارالأنوار، چاپ بیروت، ج 3 ،ص 273

سند و منبع حدیث من طلب وجد و من وجد ...؟
حدیثی در كتب روایی ثبت شده به عنوان حدیث قدسی كه سخن خدا خطاب به حضرت داوود بوده ...

سند و منبع حدیث من طلب وجد و من وجد ...؟

حدیثی در كتب روایی ثبت شده به عنوان حدیث قدسی كه سخن خدا خطاب به حضرت داوود بوده و به شرح زیر است :

من طلبني بالحقّ وجدني و من طلب غيري لم يجدني. (1)

ای داوود هر كس مرا بطلبد، مرا می یابد و هر كس غیر مرا بطلبد ، مرا نخواهد یافت.

این حدیث به صورت مرسل و بدون سند نقل شده است و چون در باب احكام نیست و حجت تعبدی نمی باشد، مرسل بودن آن عیب اساسی به حساب نمی آید و مضمون حدیث نیز كاملا برهانی و منطقی است و نشانه ای بر جعلی بودن حدیث در دست نمی باشد.

در نقل دیگری نیز مرسل و به صورت زیر آمده:

يا داود، من عرفني ذكرني، و من ذكرني قصدني، و من قصدني طلبني، و من طلبني وجدني، و من وجدني حفظني، و من حفظني لا يختار عليّ غيري. (2)

ای داوود هر كس مرا بشناسد، یاد من خواهد كرد و هر كس مرا یاد كند، متوجه من خواهد شد و هر كس متوجه من شود، مرا طلب خواهد كرد و هر كس مرا طلب كند، مرا خواهد یافت و هر كس مرا بیابد، حفظم خواهد نمود و هر كس مرا حفظ كند، غیر من را بر من نخواهد گزید.

پی نوشت ها:

1.محدث عاملی، الجواهر السنیه (كلیات حدیث قدسی) ترجمه زین العابدین كاظمی خلخالی، تهران، دهقان، 1380 ش، ص 191.

2. علی مشكینی، تحریر المواعظ العددیه، قم ، الهادی، 1424 ق، ص 446.

(( يا علي مي خواهي پنج كلمه از علم به تو بگويم يا پنج هزار دينار پول..
در منابع ما سندي براي آن و كتابي را كه در آن اين حديث ذكر شده باشد نيافتيم

سلام لطفا منبع حديث زير رو ميخوام : يك روز رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم به اميرالمومنين عليه السلام فرمودند: (( يا علي ، اتحب خمس من الكرام  ان خمس الاف من الدنيا ؟ )) ؛ (( يا علي مي خواهي پنج كلمه از علم به تو بگويم يا پنج هزار دينار پول به تو بدهم؟ كداميك را مي خواهي؟))

امير المومنين فرمودند: (( خمس من الكلام عندي خير من كل العالم يا رسول الله)) ؛ (( يارسول الله پنج كلمه علمي كه به من ياد بدهيد، بهتر از تمام عالم دنياست))

رسول خدا فرمودند : (( يا علي ، لا تنم حتي تختم القرآن)) ؛ (( يا علي شبها تا يك ختم قرآن نكرده اي نخواب))

اميرمؤمنان پس از شنيدن سخنان پيامبر خدا فرمود: (( يا رسول الله ، چه كسي مي تواند در يك شب ختم قرآن كند ؟ ))

پيامبر خدا در ادامه سخنانش به امير مؤمنان فرمودند: (( شبها هزار دينار صدقه بده بعد بخواب؛ سوم نخواب تا يك بنده را آزاد كني ، چهارم نخواب تا اينكه خود را از آتش آزاد كني، پنجم هزار ركعت نماز بخوان .))

اميرمؤمنان فرمودند: (( في ليله واحده يمكن هذه كله يارسول الله ؟ )) ؛ « مگر مي شود كسي تنام اين اعمال را در يك شب انجام بدهد : ختم قرآن كند ، بنده آزاد كند ، خودش را از آتش آزاد كند هزار دينار صدقه بدهد و هزار ركعت نماز بخواند؟»

حضرت فرمودند : « شبها كه ميخواهي بخوابي سوره (قل هو الله احد ) و معوذتين (قل اعوذ برب الفلق ) و ( قل اعوذ برب الناس) و سوره حمد و سوره بقره از آيه اول تا آيه پنجم (و اولئك هم المفلحون ) را بخوان ، كه« فاذا قرات هذه فكانما قرات القرآن كله » ؛ « اگر هر شب اينكار را بكني ، گويي ختم قرآن كرده اي . »

دوم : اگر بر من كه پيغمبرم و بر اهل بيتم ده مرتبه صلوات بفرستي  و بگويي « اللهم صل علي محمد و اهل بيته » مثل اين است كه هزار دينار صدقه داده اي .

سوم: اگر هنگام خواب ده مرتبه اين ذكر را بگويي ، مثل اين است كه بنده اي را خريده و آزاد كرده اي . ذكر اين است« لا اله الا الله وحده لا شريك له ، له الملك وله الحمد ، يحيي و يميت و هو حي لا يموت » .

چهارم: اگر موقع خواب ده مرتبه بگويي : « لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم » مثل اينكه خودت را از آتش دوزخ آزاد كرده اي ».

پنجم : اگر اين ذكر را ده مرتبه بگويي : « كانما صليت الف ركعته » « مثل اينكه هزار ركعت نماز خوانده اي » و آن ذكر اين است « يفعل الله ما يشاء بقدرته و يحكم ما يريد بعزته » يعني خداوند هر چه بخواهد به قدرت خودش انجام ميدهد ، و به هر چه اراده كند حكم مي كند

پرسشگر محترم با تمام زيبايي كه در اين جملات وجود دارد، ولي در منابع ما سندي براي آن و كتابي را كه در آن اين حديث ذكر شده باشد نيافتيم. ولي در اينترنت بدون ذكر منبع و سند زياد ذكر شده است

چند حديث معتبر پیرامون كشاورزی و زراعت
زراعت یا كشاورزی یكی از شغل های بسیار مقدسی است كه خدای متعال نسبت به آن توجه خاصی كرده و حتی در یكی از آیات قرآن،زراعت را به خود نسبت داده است و فرمود: ...

سلام علیكم ما چند حديث معتبر پیرامون كشاورزی و زراعت داریم؟ و آیا بهترين شغل از نظر اسلام كشاوزی است یا نه؟ چند حدیث با منبع پیرامون كشاورزی را لطفا ارائه دهید بسیار متشكرم

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز

زراعت یا كشاورزی یكی از شغل های بسیار مقدسی است كه خدای متعال نسبت به آن توجه خاصی كرده و حتی در یكی از آیات قرآن،زراعت را به خود نسبت داده است و فرمود: زارع و كشاورز اصلی شما نیستید.

"أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ"

"أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ" . (1)

یعنی: آيا هيچ درباره آنچه كشت مي‏كنيد انديشيده‏ايد؟

آيا شما آن را مي‏ رويانيد يا ما مي‏رويانيم؟

پس رویاننده اصلی هر گیاه و درخت و هر موجودی خدای متعال است و او این نسبت را به خودش داده است و نشان از یك نكته مهم دارد كه پرداختن به زراعت و آباد كردن زمین، چه اندازه دارای اهمیت است.

كشاورزي در تمام اديان الهي يك شغل مقدّس شناخته شده و پيشوايان مذهبي در هر عصر علاوه بر آنكه خود با كمال علاقه‏مندي به كار كشاورزي اشتغال داشتند مردم را نيز به اين كار  تشویق می كردند. آباد كردن زمين كه خواسته خداوند بزرگ است و هم چنين بهره‏برداري از منابع و ذخائر آن بصور مختلف ميسّر است و يكي از بهترين راه های  آن كه در روايات اسلامي مورد تشويق و ترغيب قرار گرفته مسأله كشاورزي است.

با این حال از ابتدای به وجود آمدن بشر ، كشاورزی و زراعت، بهانه اصلی رفع نیازهای ضروری هر انسانی حتی در  دورترین مكان كره زمین بوده است و خدای متعال استعداد زراعت را به طور غریزی در وجود انسان ها قرار داده است و  هر چند رویاننده اصلی خود اوست، ولی توانایی و استعدادش را در وجود انسان قرار داد .

 حضرت علی سلام الله علیه در تفسیر آیه شریفه  "هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها". (2)

  یعنی اوست كه شما را از زمين آفريد، و آبادي آن را به شما واگذاشت!  فرمود:

 خدای متعال به  مردم امر كرده است زمين را با كشاورزي آباد كنند تا بدين وسيله خوراكشان از غلّات و حبوبات و ميوه‏ها و ساير رویيدني ها تأمين شود و در آسايش زندگي كنند. (3)

 آن چه در پی می آید بخشی از احادیث امامان معصوم سلبام الله علیهم اجمعین است كه در مورد امر مقدس زراعت و كشاورزی بیان داشته اند:

علي (ع) فرمود: كسي كه آب و خاك يعني نيروي طبيعي در اختيار دارد و نيروي انساني خود را براي بهره‏برداري بكار نمي‏بندد و با فقر و گدائي ميگذراند نفرين و لعنت بر او باد. (4)

 حضرت صادق عليه السّلام فرمود: بهترين چيزي كه خداوند براي پيغمبرانش اختيار فرموده فلاحت و كشاورزي و چوپاني است. (5)                        

و باز فرمود: در ميان كارها چيزي در نزد خداي متعال، محبوب تر از كشاورزي نيست؛ خدا هيچ پيامبري را مبعوث نكرد مگر اينكه كشاورز بود، جز ادريس كه خيّاط بود. (6)                  

و فرمود: زراعت كنيد و درخت بكاريد به خدا قسم هيچ عملي مباح‏ تر و پاكيزه ‏تر از آن نيست. (7)                     

امام باقر عليه السّلام فرمود: بهترين كارها زراعت است كه نفعش عايد عموم مي‏شود و از محصول آن نيكوكاران و بدكاران ارتزاق مي كنند. (8)

با توجه به این اندازه سفارش اولیاء خدا نسبت به زراعت می توان به نكته ای معرفتی در این باره رسید كه خاك خاستگاه اصلی انسان است و همین خاك، خاستگاه اصلی غذا و پوشاك انسان نیز می باشد و زراعت در این كره خاكی جز با رجوع انسان به خاك پر مهر و انس با آن میسّر نمی شود.                      

پی نوشت ها:

1. واقعه آیات 63 و 64 .

2. هود، آیه 61.

3. فلسفی محمد تقی، الحديث، روايات تربيتي، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی،  ج‏3، ص 5 .

4. همان، ص 7 .

5. شیخ صدوق، علل الشرائع (ترجمه مسترحمي) انتشارات كتاب فروشی مصطفوی، ص 83 .

6. آرام احمد ترجمه الحياة،  انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی،  ج‏5، ص 510 .

7. فلسفی محمد تقی، الحديث، روايات تربيتي، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج‏3، ص 6 .

8. همان، ص 27 .

صفحه‌ها