پرسش وپاسخ

پرسش 1: طلب حاجت شرح آيه يا حديثي را در مورد"طلب حاجت از معصومين عليهم السلام يا درخواست حاجت از غير خدا بيان كرده.... پاسخ: درخواست از غير خدا همان توسل است .ت

 

امام باقر عليه السلام: خداوند ، خوش دارد كه از او خواهش شود و از آنچه نزد اوست ، درخواست گردد. تحف العقول

 

پرسش 1: طلب حاجت شرح آيه يا حديثي را در مورد"طلب حاجت از معصومين عليهم السلام يا درخواست حاجت از غير خدا بيان كرده.... پاسخ: درخواست از غير خدا همان توسل است .توسّل يعني كسي را در پيشگاه خداوند شفيع قرار دادن، البته آدمي مي‏تواند و مجاز است كه مستقيماً از خداوند حاجت خود را بخواهد، ولي اگر بتواند در مسير دعاي ديگران- به خصوص مقرّبان درگاه الهي را نيز همراه خود سازد، احتمال تأثير فزون‏تري در كار خواهد بود. اگر خداوند به طور كلي فراموش گردد و تنها وسايط ديده شوند، اين امر با آموزه‏هاي ديني و قرآني سازگاري ندارد. توسل به اولياي الهي موجب شرك نيست؛ ‌زيرا كساني كه توسل به اولياي الهي پيدا مي‌كنند، هيچ گونه استقلالي براي ايشان قائل نمي‌شوند . فرق توسل به ائمه (ع) و معبودهاي ساختگي آن است كه: توسل جويندگان به معبودها آنها را عوامل مستقل و تصميم گيرنده در عرض خداوند به حساب مي‏آورند و اين شرك است. به اعتقاد ما نقش ائمه و انبيا (ع) و اولياي الهي شفاعت اذني است. يعني آنان با اذن خدا و طبق خواست او به مدد مددجويان مي‏شتابند. چنين ديدگاهي هرگز مستلزم شرك نيست. زيرا اراده ائمه (ع) را در طول اراده خدا و مجراي همان قرار مي‏دهد، نه مستقل از آن. از توضيح فوق اشتباه وهابيون كه شيعه را در اين زمينه متهم به شرك مي‏كنند ،به خوبي روشن مي‏شود. به دلائل ذيل به اولياي الهي متوسل مي‌شويم: اولاً: خداوند در قرآن فرموده است: «وَ اِبْتَغُوا إِلَيهِ اَلْوَسِيلَةَ ؛به سوي خداوند وسيله برگيريد»(1) اين وسيله مي‏تواند اعمال صالح باشد و مي‏تواند شخص صالح و وجيهي باشد. زيرا انسان آلوده و گنهكار چون از ساحت قرب الهي دور است، با توسل به محبوبين درگاه خدا تضمين بهتري براي درخواست خود مي‏يابد. در قرآن نيز آياتي در مورد توسل به اوليا آمده است. فرزندان يعقوب هنگام پشيماني از گناه خود گفتند: «يا أَبانَا اِسْتَغْفِرْ لَنا؛ اي پدر ! براي ما طلب آمرزش نما»،(2) در آيه ديگر مي‏فرمايد: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اَللَّهَ وَ اِسْتَغْفَرَ لَهُمُ اَلرَّسُولُ لَوَجَدُوا اَللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً ؛اگر به هنگام ستم برخويش نزد تو آيند "اي پيامبر" و استغفار كرده و تو نيز براي آنان استغفار كني ،خدا را توبه پذير و مهربان خواهند يافت»،(3). دوم: خداوند عنايت دارد كه در مراحل گوناگون و به راه هاي مختلف، انسان‏ها به افراد برگزيده و الگوهاي راستين توجه يابند تا از اين طريق راهي به سوي تربيت درست بيابند و توسل يكي از همان راه‏هاست. بنا براين متوسلان، با معرفت بر اين اسباب‌ها و وسائل، نه اصالتي قائلند و نه استقلالي، بلكه وسيله اي مي‌انديشند كه خداي سبب ساز آن‌ها را مجراي فيض و طريق رحمت خود قرار داده و مومنان را بر آن امر نموده است. توسل و درخواست حاجت به دو صورت انجام مي شود : يک - خواندن خدا به حق اولياي او: 1-1. پيامبر اكرم: «خداوند مي‏فرمايد: اي بندگان ! گرامي‏ترين خلق و پرفضيلت‏ترين آنان نزد من، محمد و برادرش علي و امامان بعد از وي هستند. اينان «وسيله»ها به سوي من مي‏باشند. هر كسي حاجتي دارد و نفعي را طالب است و يا دچار حادثه‏اي سخت و زيان بار گشته و برطرف شدن آن را مي‏خواهد، مرا به محمد و آل طاهر طاهرينش بخواند تا به نيكوترين وجه حاجت او را بر آوردم».(4) 2-1. امام موسي كاظم: «هر گاه حاجتي به درگاه خداوند داشتي، بگو: «اللهم اني أسألك بحق محمد و علي...»؛ يعني خدايا! به حق محمد و علي تو را مي‏خوانم. نزد تو شأن و منزلت والايي دارند. پس به حق اين منزلت و رتبه از تو مي‏خواهم بر محمد و آل محمد درود فرستي و حاجت مرا برآورده سازي.(5) 3-1. سمهودي از علماي اهل‏سنّت، در فصلي از كتاب خود تحت عنوان «توسّل زائر به رسول خدا و شفيع قرار دادن وي به پيشگاه خدا» مي‏نويسد: «بدان كه استغاثه از پيامبر اكرم و جاه و منزلت او را به درگاه خداوند شفيع قرار دادن، كار انبيا و مرسلين و سيره صالحان پيشين بوده است؛ قبل از خلقت آن حضرت و بعد از آن، چه در حال حيات و چه بعد از رحلت، چه در عالم برزخ و چه در عرصه قيامت...» عمر بن خطاب مي‏گويد: «پس از اينكه آدم ابوالبشير مرتكب ترك اولي شد، در مقام توبه به پيشگاه خداوند عرضه داشت: «يا ربّ أسئلك بحق محمد(ص) لمّا غفرت لي»؛ يعني، پروردگارا به حق محمد از تو مي‏خواهم كه مرا بيامرزي... .(6) 4-1. توسّل عمر بن خطاب به عباس در كتاب‏ها و مدارك معتبر اهل‏سنّت آمده است: زماني قحطي و خشكسالي پيش ‏آمد، عمر از طريق توسّل به عباس عموي پيامبر، طلب باران كرد و گفت: «هذا والله الوسيلْ الي الله و المكان منه؛ به خدا سوگند! عباس وسيله به درگاه الهي و داراي قرب و منزلت نزد او است» و «اللهم انّا نتوسّل اليك بعمّ نبيّنا فاسقنا؛ خدايا! به وسيله عموي پيغمبرمان به تو روي مي‏آوريم، پس سيرابمان كن»(7) و يا مي‏گفت: «اللهم انّا نستقيك بعمّ نبيّك و نستشفع اليك بشيبه;(8) خدايا! ما به وسيله عموي پيامبرت از تو باران مي‏خواهيم و موي سفيد او را به درگاه تو شفيع مي‏آوريم». 5-1. تعليم توسّل به اصحاب عثمان بن حنيف مي‏گويد: روزي در محضر پيامبر بودم، حضرت به شخصي كه مشكل خود را به ايشان عرضه مي‏كرد، شيوه دعا و توسّل را چنين تعليم فرمود: برو وضو بساز و دو ركعت نماز به جا آور . پس از آن خداوند را با اين جملات بخوان: «اللهم اني اسألك و اتوجه اليك بنبيّك نبي الرحمْه يا محمد انّي اتوجّه بك الي ربّي في حاجتي لتقضي، اللهم شفّعه فيّ;(9) بار خدايا! از تو در خواست مي‏كنم و به تو روي مي‏آورم به پيامبرت، پيامبر رحمت. اي محمد! به حق تو به سوي خدايم روي آورده‏ام تا حاجتم بر آورده شود. خدايا! پيامبرت را در مورد من شفيع قرار ده» 6-1. توسل پيامبر به انبياي گذشته انس بن مالك مي‏گويد: روزي كه فاطمه بنت اسد فوت كرد، پيامبر دستور داد قبري را حفر كنند. آن گاه حضرت وارد قبر شد و در آن خوابيد و چنين ادعا كرد:«اللهم اغفر لامي فاطمه بنت اسد، و وسع عليها مدخلها، بحق نبيك و الانبيأ الذين من قبلي؛ خدايا! مادرم فاطمه بنت اسد را بيامرز و جايگاه او را وسعت بخش، به حق پيامبرت و پيامبران قبل از من».(10) 7-1. توسل امام حسين(ع) امام حسين(ع) در دعاي معروف عرفه، چنين با خداوند مناجات مي‏كند: «اللهم انا نتوجه اليك في هذه العشيْ التي شرفتها و عظمتها بمحمد نبيك و رسولك...؛ بار خدايا! ما دراين شامگاه كه به آن شرف و عظمت بخشيده‏اي، به وسيله محمد(ص) پيامبرت و رسول و برگزيده ات، رو به درگاه تو مي‏آوريم».(11) دو. درخواست دعا از اولياي الهي در خواست دعا همجنان كه از برادر و خواهر مؤمن امري صحيح و پسنديده است، از اولياي الهي و آبرومندان درگاه او، به طريق اولي بجا و پسنديده است و ريشه قرآني دارد كه‌ايات آن پيش تر بيان شد. سه. در خواست حاجت از اولياي الهي به طور مستقيم حاجت خود را از اولياي الهي طلب كنيم؛ مثلاً بگوييم: اي پيامبر رحمت! مريض ما را شفا بده؛ همان گونه كه صحابي خطاب به ايشان عرض كرد:«اسألك مرافقتك في الجنه؛ از تو مي‏خواهم در بهشت همنشينت باشم».(12) پي‏نوشت‏‌ها: 1. مائده(5) آيه 25. 2. يوسف (12) آيه 97. 3. نساء (4) آيه 64. 4.بحارالانوار، ج 94، ص 22، ح 20 5.همان، ج 94، ص 22، ح 19 6.مستدرك صحيحين، ج 2، ص 615 7.اسدالغابه، ج 3، ص 165 8.شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 7، ص 274؛ صحيح بخاري، ج 2، ص 16 و ج 4، ص 209؛ صحيح ابن خزميه، ج 2، ص 338؛ صحيح ابن جبان، ج 7، ص 111 9.مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138؛ حاكم نيشابوري، مستدرك صحيحين، ج 1، ص 313؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 441، ح 138؛ التاج الجامع (صحاح خمسه 9)، ج 1، ص 286؛ سمهودي، وفأ الوفأ، ج 4، ص 1373؛ سنن ترمذي، ج 5، ص 229، ح 3649 10. كنز العمال، ج 12، ص 148، ح 34425؛ المعجم الكبير، ج 24، ص 352 11.سيد بن طاووس، اقبال، ج 2، ص 85 12.صحيح المسلم، ج 2، ص 52، سنن ابي داوود، چ 1، ص 297، ح 2320؛ شرح نهج البلاغه اين ابي‏حديد، ج 10، ص 207

 

امام هادي عليه السلام: دنيا بازارى است ؛ گروهى در آن سود بَرَند و گروهى ديگر ، زيان ببينند. تحف العقول

 

پرسش 1:
فسخ عقد شرح دختر 24 ساله هستم .قبل از عقد به دکتر زنان مراجعه کردم براي سالم بودن پرده بکارت .پرده کاملا سالم بود .گواهي سالم بودن داد ولي پرده از نوع حلقوي اتساعي هست .عقد کرديم و حالا همسرم اين موضوع را قبول ندارد ومي گه پرده سالم نبوده درخواست طلاق کرده، آيا مي تواند فسخ کند؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نمي تواند فسخ کند مگراين که ضمن عقد ازدواج شرط کرده باشد که باکره باشي يا عقد ازدواج بنا براين که باکره باشي ،خوانده شده باشد وشوهرت با شاهد ثابت کند که قبل ازعقد باکره نبوده اي و يا خود اقرار کني که قبل ازعقد باکره نبوده اي. در اين صورت حق فسخ دارد. يعني اگر ضمن عقد شرط بکارت کرده باشد و علاوه براين به وسيله شاهد ثابت کند که قبل از خوانده شدن عقد باکره نبوده اي ،مي تواند فسخ کند. اما اگر شرط بکارت هم کرده باشد ، ولي نتواند به وسيله شاهد ثابت کند که قبل از عقد باکره نبوده اي ،حق فسخ ندارد.(1) چتانچه باكره و بكارت از آن نوع باشد كه ذكر كرده باشي و دكتر متخصص نيز آن را تأييد كند ، حتي در صورت قيد بكارت در ضمن عقد باز نمي تواند شما را طلاق دهد ، مگر اينكه نصف مهريه را به شما بدهد.
لطفا در ارتباط بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد تا براساس فتواي ايشان پاسخ بدهيم .
پي نوشت :
1 . تحرير الوسيله ،ج 2 ،ص 281 ، مسئله 15 .

 

امام هادي عليه السلام: چون خداوند خير بنده‏اى را بخواهد ، هرگاه [آن بنده] مورد گلايه واقع‏شود ، بپذيرد. تحف العقول

 

پرسش 1:
نذر شرح سلام خسته نباشيد من در دوران دانشگاه به پسري علاقه مند شدم که نظر مساعدي نسبت به من نداشت من و اون هيچ رابطه اي با هم نداشتيم اما من به او ابراز علاقه کردم که اهميتي برايش نداشت الان دانشگاه تمام شده آيا من مي توانم با نذر نياز و دعا يعني با ترک يکسري گناهها و انجام يکسري مستحبات و توسل به ائمه ازدواج با اونو از خدا بخواهم ياچنين چيزي را خواستن احمقانه است خواهش مي کنم به سوال من نخنديد من چون به قادر بودن خدا به هر کاري اعتقاد دارم اين سوال را پرسيدم؟

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دعا و راز و نياز هميشه و در هر حال مطلوب و پسنديده است، خواه در حال رفاه باشيم يا در سختي. حاجتي و مشکلي داشته باشيم و يا گنجي همانند قارون و مُلک و قدرتي همچون سليمان(ع) برخوردار باشيم.
ترک همه گناهان (نه تنها يک سري گناهان) و انجام همه واجبات، تکليف و وظيفه است و اين دو است که انسان را به خدا نزديک مي‌کند. هيچ عملي نزد خدا پسنديده‌تر و ارزنده‌تر از انجام واجبات و ترک گناهان نيست و در رتبه و درجه بعد،‌ترک برخي مکروهات و انجام بعضي مستحبات قرار دارد.
نذر کردن با توجه به اين محور و معيار امري مطلوب و پسنديده است، ليکن به دليل بي‌خبري ما از آينده و از واقعيت‌هايي که در پشت پرده غيب قرار دارد بسياري از اوقات مي‌شود که کارها و چيزهايي يا وصلت و ازدواج‌هايي را به خير و صلاح خويش پنداريم در حالي که واقعيت امر چنين نيست و به عکس تحقق و يا عدم تحقق اموري را به ضرر خود مي‌پنداريم و حال آن که واقعيت چيزي ديگري است.
پس از خداوندي که نسبت به بندگانش رؤوف و مهربان است و باز شدن همه گره‌ها و حل همة مشکلات و پيوند همه دل‌ها به دست اوست اين گونه بخواه که خدايا! از تو مي‌خواهم همسري شايسته و لايق نصيب و روزي‌ام گردان که زندگي با او باعث عزت و سربلندي، سعادت و خوشبختي ما در دنيا و آخرت گردد و رضايت و خشنودي تو در آن باشد.
بنابراين به نظر نمي رسد كه نذر كردن روي شخص خاص كه آگاهي چنداني از او نداريد و حتي نمي دانيد الآن چه مي كند و تنها چند سالي در دانشگاه و كلاس او را ديده ايد ، نمي تواند درست به نظر رسد.
اما از منظر روان شناسي به توجه به اينكه قبلاً اظهار علاقه به او كرده ايد ، اين ازدواج را چندان به صلاح تان نمي دانيم و تمركز بيش از حد شما بر روي آن شخص به هيچ وجه مطلوب شما نمي باشد و بهتر است سعي كنيد كه راهكارهاي فراموش كردن او را در پيش گيريد.
‌آنچه شما به آن دچار شديد ، همان چيزي است كه امروز از آن به عشق ياد مي كنند ، اگر چه عنوان عشق مقدس و به دور از هوي و هوس و مانند‌آن نيز براي نشان دادن پاكي عشق خود‌، ضميمه‌ آن مي كنند ، اما بايد توجه داشت كه ماهيت عشق بسيار پيچيده است . اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهي در فرد گردد ، رنگ و بوي اختلال نيز به خود مي‌گيرد. در برخي علاقه‌هاي افراطي که فرد را براي مدت طولاني از روند زندگي روزمره‌اش جدا مي‌ گردد، رگه‌هايي از افسردگي، اضطراب بالا و همچنين رفتار وسواسي و... مشاهده مي‌شود.
چون فرد معناي خاصي در زندگي‌اش احساس نمي‌کند و به نوعي دلمردگي دچار گشته است، به معناي جديدي در زندگي‌اش به نام معشوق روي مي‌آورد و يا براي رهايي از اضطراب بالا به دنبال پناهگاهي (که در اکثر موارد در جنس مخالف جستجو مي‌کند) مي‌گردد يا مانند يک فرد وسواسي براي کاهش اضطراب خود مجبور است زود به زود به ديدار معشوقي که به صورت کاذب و موقتي اضطرابش را پايين مي‌آورد بشتابد، پس در حقيقت اين گونه عشق‌ها از حالت سلامت که حاصل معرفت است ،جدا گشته و به صورت مرضي (افسردگي، اضطراب، وسواس و...) درمي‌آيد . انگيزه‌هاي ناهشيار جنسي سهم به سزايي در تداوم اين گونه علايق دارد.
صرف دوست داشتن و علاقه يک طرفه شما هيچ دردي را دوا نمي‌کند. آنچه که در اسلام و روان‌شناسي به عنوان يک اصل مهم، مورد تأکيد قرار گرفته، پيشگيري از علاقه فوق العاده (عشق) يک طرفه است ، يا حتي عشق دو طرفه اي که بر مباني عقلي و شناختاري استوار نيست.
اسلام معتقد است هر دختر پاکي مثل شما بايد با حفظ نگاه خود از نامحرم(چه مؤمن و چه غير مؤمن) و کنترل احساسات و هيجانات عاطفي و... ، ابتلا به وابستگي شديد عاطفي و رواني را از ابتداي کار جلوگيري نمايد . اگر فردي به هر دليلي اين اصل عقلي و شرعي را جامه عمل نپوشاند، تبعاتش چيزي جز علاقه يک طرفه، وابستگي افسرده‌وار، کاهش عملکرد، اضطراب و تشويش ذهني، احساس حقارت و تضعيف عزت نفس، ازدواج بي‌اساس و چه بسا دوري از خدا نخواهد بود، پس شايد عقلاني‌تر اين باشد که به جاي پيشروي در راهي که 99/0 چيزي جز ناکامي، کاهش عزت نفس و از دست دادن برگه‌هاي برنده (که لازمة هر ازدواج موفقي است) نيست ، به بازسازي شخصيتي بپردازيم . با ساماندهي جانانه نظام عاطفي و شناختي خود در راهي گام نهيم که ازدواج عزتمندانه، مقتدرانه و به دور از هر گونه دلسوزي و ترحم از طرف مقابل و... در پي داشته باشد. از سويي ديگر تجربه نشان داده ظاهر بسياري افراد با باطنشان بسيار متفاوت است . دقت در اين نکته بسيار سرنوشت ساز است.
در هر صورت به عنوان يک مشاور روان شناس توصيه مي‌کنم:
1-راهكارهاي عملي ترك ذهني و فكري و رواني آن شخص را در سرلوحه براي خود قرار دهيد. حال كه اصل مجاورت بر طرف شده‌ اين امر بايد برايتان راحت تر صورت گيرد . از نظر ما روانشناسان کليدي ترين راه براي زندگي سالم و بي دغدغه ،ترک هر گونه وابستگي افراطي( حتي به پدر و مادر و فرزند و...) مي باشد.
2- به طور جدي به گزينه هاي ازدواج و خواستگراني كه داريد يا خوايد داشت ، فكر كرده و برنامه ريزي داشته باشيد.
3ـ با دورانديشي به اين گونه تعلقات عاشقانه (علاقه) آسيب‌زا بنگريد . حتي بر فرض ازدواج بسياري از مؤلفه‌هاي حياتي در ازدواج موفق را از دست داده‌ايد. براي ايشان صرفاً يک عاشق هستيد، نه يک همسري که بشود رويش حساب کرد.
4- از خواندن رمان‌هاي عشقي بپرهيزيد و از گوش دادن ترانه‌هاي غمگين و عاشقانه بر حذر باشيد.
5- خواب خود را تنظيم نماييد.
6- با استفاده از مطالب موجود در سايت‌هاي روان‌شناسي به اطلاعات خود در زمينه وابستگي عاطفي بيافزاييد.
7- به مطالعه کتاب‌هايي درباره عزت نفس و اعتماد به نفس (از طريق جستجو و خريد اينترنتي) بپردازيد.
8ـ ورزش را سرلوحه زندگي خود قرار دهيد.
9ـ به عنوان يک مشاور به شما خاطرنشان مي‌سازم که همه مردهاي سالم (نه غير سالم و افسرده و...) از زنان عاشق و شيدا پس از مدت خيلي کوتاه منزجر شده و احساس دلزدگي مي‌نمايند.
10ـ وابستگي شما به غير خدا چيزي جز تشديد حالت افسرده‌وار در شما ندارد . عظمت وجودي خود را بالاتر از آن بدانيد که در برابر يک خلق ناچيز (مثل پسر) خرج نماييد و به عشق خود برچسب‌هاي مثبت و دل خوش‌نما ( که فلاني چون پاک و متدين است، پس مرا خوشبخت خواهد کرد) نچسبانيد.
12ـ ابراز درونيات خود مثل عشق‌تان به ايشان يا شخص ديگر دردي از روح ناآرام شما دوا نمي‌کند . اطلاع داشتن ايشان از عاشق‌پيشگي شما اگر چه به ظاهر يک مشکل شما را حل مي‌کند ولي صدها مشکل جديد براي شما و ايشان فراهم مي‌آورد. مشکلاتي مثل:
أ ـ ناکامي بيشتر به خاطر بر ملا شدن يک طرفه بودن عشق؛
ب ـ تقاضاي محبت و اظهارعشق از طرف كسي كه دست ‌آفرينش الهي او را محبوب و معشوق قرار داده نه عاشق و محب ؛
پ ـ تشديد افكار و حالات نفس‌گير که فرجامش به هيچ وجه مشخص نيست؛
ت ـ کاهش شديد عملکرد به خاطر تشديد عشق؛
ث ـ عوارض بسيار منفي ناشي از احتمال بالاي منجر نشدن اين عشق به ازدواج به احتمال 95/0 (که خود توضيح مفصل مي‌طلبد)
ج ـ ناديده گرفته شدن ديگر ملاک هاي ضروري براي زندگي پايدار در صورت ازدواج.
چ ـ کاهش شديد عزت نفس شما و همچنين افت معنوي و ده‌ها مشکل ديگر.
13ـ اگر شاهد رگه‌هايي از افسردگي در وجود پاک و بي‌آلايش خود هستيد، حتماً براي رهايي از اين رنج جانکاه به درمان آن هر چه سريع ترآن اقدام نماييد.
موفق و سربلند باشيد.

 

امام على عليه‏السلام : وقتى خداوند خوبى بنده‏ اى را بخواهد به او قناعت عطا كند وهمسرش را شايسته گرداند . غررالحكم : 4115 منتخب ميزان الحكمة : 190

 

پرسش 1:
سؤال شرعي شرح در حال حاضر در محل‌هاي شستشوي خودرو ( کارواش ) از وسايلي استفاده مي‌شود که آب را با فشار زياد و به صورت پودر شده به خودروها مي‌پاشد . به تازگي نظير اين وسيله در منازل هم براي شستشو استفاده مي‌شود . هرچند اين وسايل وصل آب کر شهري هستند ولي آيا به حالت پودر درآمدن آنها به دليل فشار زياد آب باز حکم آب و پاک و پاک کننده است ؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز :
حکم آب را دارد وپاک وپاک کننده است. (1 )

پي نوشت:
1 . سوال حضوري از دفتر مقام معظم رهبري.
لطفا در ارتباط بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد تا براساس فتواي ايشان پاسخ بدهيم .

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : نشستن مرد نزد زن و فرزندش ، نزد خداوند متعال محبوبتر است از اعتكاف در اين مسجد من . تنبيه الخواطر : 2 / 122 منتخب ميزان الحكمة : 254

 

پرسش 1:
عدم اطلاع کافي از قانون شرح
در حوزه علميه تحصيل مي نمودم که در سال سوم حوزه، در دانشگاه پيام نور نيز قبول شدم ،از طرف دانشگاه هيچ اشکالي وارد نکردند، در آن زمان من فکر مي کردم که حوزه علميه خودمان ( شاهرود)به جهات خاصي اين اجازه را نخواهد داد و به آنها اطلاع نداده و در دانشگاه نيز ادامه تحصيل دادم ، البته بعد از مدتي مدير حوزه متوجه شد ولي هيچ ايرادي نگرفتند و حتي نگفتند که از طرف قم اين اجازه وجود ندارد ، تحصيلاتم در سال 1384در حوزه و در سال 1388در دانشگاه به اتمام رسيده و از سال 1384 در حوزه علميه ديگري تدريس دارم و در ضمن امسال با مدرک سطح 2 در مقطع کارشناسي ارشد دانشگاه قبول شدم و هم اکنون در اين مقطع در دانشگاه تحصيل مي نمايم و هم زمان نيز در سطح 3 حوزه قبول شده ام و به عنوان ذخيره براي سال بعد منتظر انجام مصاحبه مي باشم ؛ البته بنده اين عدم اجازه از سوي مرکز مديريت حوزه هاي علميه خواهران را امسال (1388) متوجه شدم و معاونت آموزش فرمودند که از طرف آنها اجازه داده نشده بجز موارد خاص که بايد در کميسيون تشخيص داده شود ممنوع مي باشد و با حالت خنده فرمودند ؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1- مدارک گرفته شده از لحاظ شرعي مشکل ندارد.
2- شهريه و يا حقوقي که از سوي حوزه و يا يکي از مراکز دولتي از طريق اين مدارک گرفته اي اشکال ندارد مگر دفتر شهريه مقررات خاص داشته باشد که در اين باره مي تواني از دفتري که شهريه گرفته اي ،سوال کني.
3- ادامه تحصيل شما در دانشگاه در مقطع کارشناسي ارشد اشکال شرعي ندارد.
4 - ادامه تحصيلت در آينده بعد از اتمام دانشگاه ، در سطح 3 اشکال شرعي ندارد ، مگر حوزه مقررات خاصي داشته باشد که در وقتش بايد سوال کني.
5 - استخدام شدن در مراکز دولتي و يا در حوزه و دريافت حقوق حرام نيست و اشکال ندارد.
پي‌نوشت‌ :
1 .سؤال تلفني از دفتر مقام معظم رهبري .

 

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : حقّ زن به شوهرش اين است كه شكمش را سير كند و بدنش را بپوشاند و براى او هيچگاه روى درهم نكشد . بحار الأنوار : 103 / 254 / 60 منتخب ميزان الحكمة : 254

 

پرسش 1:
چند سوال شرح
آيا زدن ادکلن يا اسپري به چادر نماز به جاي عطر فرقي دارد؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
از آيت الله مکارم سوال شده است : مصرف عطرها و ادكلن هايى كه حاوى الكل مى‏باشند ، از لحاظ طهارت چه حكمى دارد؟ منظور عطرها و ادكلن‏هاى خارجى (فرانسوى، ايتاليايى و مانند آن است) كه در مغازه‏هاى لوازم آرايشى و بهداشتى به فروش مى‏رسد. آيا براى نماز اشكال دارد؟
جواب: اشكالى ندارد.(1)
در رساله توضيح المسائل ، ص37 فرموده است :
مسأله 124- الكل طبّى و صنعتى كه انسان نمى‏داند از چيز مست كننده مايع گرفته شده، پاك است. همچنين ادكلن و عطرها و داروهايى كه با الكل طبّى يا صنعتى مخلوط است.
بنابراين زدن عطر و ادکلن به چادر نماز به جاي عطراشکال ندارد و فرقي باهم ندارند.
پي نوشت:
1 . احكام پزشكى ،ص 179 .

پرسش 2:
دوم اينکه آيا خواندن قرآن به صورت روخواني هم ثواب يکسان دارد؟

پاسخ:
خواندن قرآن به صورت روخواني ثواب دارد ، ولي هرچه معرفت و آگاهي با معارف قرآن بيشتر باشد ،ثواب بيشتري دارد .

پرسش 3:

براي اقتدا کردن به پيش نمازدرنماز جماعت بايددر نيت شروع نماز چه بگوييم؟

پاسخ:

هنگام نماز اين طور نيت مي کنيد: (مثلا درنماز ظهر) چهار رکعت نماز ظهر اقتدا مي کنم به پيشنماز حاضر قربه الي الله .

پرسش 4:

درهنگام نوشتن معني آيات درکتاب درسي اگر دستمان به آيات بخورد اشکالي دارد؟

پاسخ:
اگر بدون وضو باشيد ،نبايد عمداً دستتان با آيات قرآن تماس پيدا بکند .(1)
پي نوشت:
1 . توضيح المسايل ،مسئله 338 .

بنده پدری دارم که در نزدیکی روستایمان (حدودا500متری) آن باغی دارد ایشان از آن روستا قصد اعراض کرده اندحدود20سال پیش( یعنی ترک کرده اند انجا را). حال هر هفته به آنجا میرویم که اغلب ان برای کار وگاهی هم برای تفریح. استفتائ شد از رهبری چون پدرم هر هفته به آنجا میروندواغلب هم برای کار است نمازشان کامل است.حال بنده هم که همراه پدر به انجا میروم نمازم قصراست یا کامل؟ البته فاصله باغ تا شهر مشهد بیش از فاصله ی شرعی است.

پرسش 1:
نماز مسافر شرح : بنده پدري دارم که در نزديکي روستاي مان (حدودا500متري) آن باغي دارد. ايشان از آن روستا قصد اعراض کرده اند.حدود20سال پيش.حال هر هفته به آن جا ميرويم که اغلب براي کار وگاهي هم براي تفريح. استفتا شد از رهبري چون پدرم هر هفته به آن جا مي روند و اغلب هم براي کار است نمازشان کامل است.حال بنده هم که همراه پدر مي روم نمازم قصراست يا کامل؟ البته فاصله باغ تا شهر مشهد بيش از فاصله شرعي است.

پاسخ:
1)@@پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر همراه پدر خود براي کار در باغ برويد و به مقداري که عرفاً کثير السفر صدق کند، مثلا براي مدت سه ماه يا بيش تر چنين رفت و آمد کنيد، نماز شما نيز تمام است، ولي اگر براي کار در باغ نرويد و رفت و آمد شما براي تفريح باشد يا کم تر از مقداري که عرفاً کثير السفر گفته شود، رفت و آمد کنيد، نماز شما شکسته است.
به نظر رهبري اگر کسي براي انجام کاري هر هفته يک مرتبه مسافرت کند ،حکم مسافر را دارد .اگر براي تفريح باشد ،حکم مسافر را ندارد، کسي که گاهي براي کار و گاهي براي تفريح رفت و آمد کند، اگر غالبا رفت و آمد او به خاطر کار باشد، حکم دائم السفر را دارد و نمازش تمام است، اگر بيش تر رفت و آمد به خاطر تفريح باشد، حکم دائم السفر را ندارد.(1)
پي نوشت:
1. آيت االله خامنه اي ، استفتائات ، سؤال641 و 642 و سؤال تلفني (7746666-0251) از دفتر رهبري.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام همسر من قران را پاره میکند رویش راه میرود وزیر پاهایش میگذارد وبه پیامبر و امامان تو هین میکند پیش اعتقادات هم بردم اما بازم فایده نکرده واونها را مسخره کرده وبه من گفت اگر حرفی از دین بزنم جنجال به پا خواهد کرد از یه طرف نه رد میکنه ونه قبول میگه بعضی جاها شو قبول دارم بعضی جاهاشو نه امامان را هم نه رد میکنه نه قبول البته اول میگفت ظهر امام زمان را قبول ندارم چون اثری از خودش نگذاشته ومیگفت امامان مردن وتوسل به اونها بی معنی میداند نماز نمیخواند چون میگوید کاری تکراری است وبرای من فایده نداره اما نماز را هم رد نمیکنه روزه نمیگرد اما میگوید روزه خوبه چون از لحاظ علمی گفتن خوبه ومن بخاطر همین تایید میکنم قران را پاره میکند منو ناراحت کند وبهم میگوید دیدیت اون چیزی که شما میگوید دورغ است وقران هیچ کاری نمی تواد بکند میخواهد با این کار اعتقاد منو زیر سوال ببرد وگاهی وقتها میگوید امامان از طرف خدا برای مانیستند چون پیامبر خواست کسی راهشو ادامه حضرت زهرا را به علی داد وبعد اونو تعیین کرد وقبلا صریحن بعضی چیزها مثل وجود امام زمان وبعضی ایات قران وکامل نبودن پیامبر اینها را رد میکرد ومنم گفتم اگر اینطور ادامه بدی مرتدی ومن باید برم اما الان طور دیگه صحبت میکنه میگه سوال دارم خیلی راجب قران وامامان اینجا تکلیف من چیه؟ پیش هر کسی میبرم قانع میشه وبازم اگر کوچکترین ناراحتی بین به قران وامامن توهین میکنه ایا ایشون مرتدن

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
دغدغه شما در خصوص دين و ايمان همسرتان را مي ستاييم . از بابت انحراف به وجود آمده در عقايد ايشان متاسفيم ؛
به نظر مي رسد به جاي بررسي ارتداد يا عدم ارتداد ايشان بهتر است به دنبال راهكاري براي برخورد منطقي با اين مساله باشيد ، هرچند در خصوص وضعيت ايشان و تكليف فقهي تان بهتر است با دفتر مرجع تقليدتان تماس برقرار كنيد ، اثبات حكم ارتداد به سادگي نيست . معمولا اين نوع عصيان ها و ترديدها و در گير شدن مقطعي با شبهات ، ارتداد محسوب نمي گردد .
همسر شما در وضعيت بسيار خطرناكي به سر مي برد . به هيچ وجه نمي توانيد در خصوص وضعيت او بي تفاوت باشيد . لازم است به شدت در خصوص برون رفت وي از اين وضعيت تلاش نماييد .او را از خطر بزرگي كه در آن قرار دارد برهانيد ، زيرا كم نيستند افرادي كه در خصوص بسياري از امور ذكر شده ترديد و سوال و ابهام دارند ، اما به هيچ وجه به خود اجازه نمي دهند كه با قرآن چنين رفتاري داشته باشند و به آن بي حرمتي نمايند . همسر شما از اين جهت در وضعيت بسيار بد و خطرناكي است .
اين قبيل شبهات و ترديدها و اهانت ها نتيجه شبهه افكني ها و تلاش هاي بي وقفه گروه هاي ضد دين و اسلام ستيز است كه با همه قوا در سايت ها و ماهواره ها در تلاشند . بسياري از اين تعابير عين جملات امثال سروش و گنجي است كه متاسفانه در بستري غير علمي و در فضايي دور از تحليل كارشناسان عرضه مي شود و چنين تيشه به ريشه عقايد جوانان مملكت مي زند .
مشكل اصلي اين گروه از جوانان در بسياري از موارد درگير شدن با برخي از احكام اسلام در موضوعات مختلف مانند احكام روابط زن و مرد و... يا علاقه پيدا كردن به فرهنگ آزاد زندگي غربي است. در نتيجه همين تمايلات نوعي بد بيني و ضديت دروني نسبت به اسلام و دستورات آن را پديد مي آورد . فرد به دنبال انكار اساس و مباني اسلام مي گردد تا وجدان خود را در قبال رفتارهايش آرام نمايد .
البته زمينه مساعد جامعه و كوتاه آمدن ديگران در قبال حرمت شكني ها و روشن نشدن حقيقت، بسياري از مسائل و ابهامات و در دسترس نبودن كارشناسان خبره كه به درستي پاسخگوي اين سوالات باشند ، از زمينه هاي جدي تر شدن اين انحرافات است ، اما در عين حال مدارا نمودن شما تا اين زمان، زمينه مناسبي براي ادامه اين مسير خطرناك بود . وي تصور كرده كه مي تواند همين گونه بينديشد و رفتار نمايد و زندگي عادي خود را به خوبي داشته باشد .
در رفتارهاي همسر شما مانند تغيير رفتاري كه بيان كرديد و اينكه نزد ديگران قانع مي شود، ولي در وقت كدورت به چنين توهين هايي اقدام مي كند ، نوعي عدم تعادل روحي به نظر مي رسد. چه بسا لازم باشد با روان پزشك هم ارتباطي داشته باشيد . نوع رفتارهاي ايشان براي اذيت شما باشد، نه ناشي از اعتقاد دروني .
در هر حال اگر مساله اين گونه نبود ،توصيه اي كه مي توان به شما كرد اين است : با درك موقعيت خود و فضاي موجود در خانواده بهترين تصميم را در اين زمينه بگيريد ؛ تاكيد مي كنيم كه موقعيت ديني و فرهنگي خانواده شما و همسرتان و ميزان علاقه و وابستگي همسرتان به شما در نوع عكس العمل متقابل و مورد پيشنهاد ما بسيار تاثيرگذار است . نمي توانيم بدون در نظر گرفتن اين جزييات توصيه دقيق داشته باشيم .
اگر اين نوع گرايش دين ستيزانه و بي توجهي به مسائل ديني در فضاي خانوادگي تان تا حدودي عادي است ،كار تا حدي دشوار مي شود، چون طبيعتا همسرتان از آگاهي يافتن ديگران از اين قبيل رفتارهايش ،چندان ترس و واهمه اي نخواهد داشت . تهديد و بازگو كردن اين رفتارها چندان نتيجه اي را به دنبال ندارد ؛همچنين اگر وي در رفتارهاي فردي و اجتماعي به نوعي تسامح و بي پروايي دارد و چندان وابستگي به شما و خانواده نشان نمي دهد ،وضع تا حدودي دشوار و مشكل خواهد بود .
اما اگر اين دو وضعيت وجود نداشت، يعني هم وي وابستگي شديد به شما داشته، از جدايي با شما به شدت پرهيز دارد و هم در خانواده پذيرش چنين رفتارها و تفكراتي وجود ندارد ، با دقت و مشاوره دقيق تر با برخي مشاوران مذهبي مي توانيد چند راهكار را در قبال وي انجام دهيد :
1- به مدت چند روز در برابر رفتارهاي وي كاملا رفتاري متفاوت داشته ، با سكوت و ابراز ناراحتي دروني ،نوعي تفاوت در رفتارتان را نشان دهيد .وي را منتظر نوعي برخورد متفاوت از جانب خودتان بنماييد و در برابر سوالات وي هيچ نگوييد .
2- پس از اين چند روز در وضعيتي ايده آل و در فضاي روحي مناسب از وي بخواهيد كه ساعتي با هم گفتگو نماييد . در اين فضاي جدي و متفاوت مجموعه باورها و رفتارهاي نادرست وي و بحث ها و دعواهاي بي نتيجه گذشته را يادآور شويد . اظهار كنيد كه بايد تصميمي جدي در اين زمينه گرفته شود . امكان ادامه اين وضعيت و زندگي با چنين فردي براي شما مقدور نيست .
3- مراجعه به برخي افراد و علما و تماس خود با برخي مراكز ديني را مطرح كرده ، تاكيد كنيد كه با تماسي كه با دفتر مرجع تقليدم داشتم، به اين نتيجه رسيدم كه اگر واقعا چنين تفكراتي داشته باشي، مرتد هستي . عملا همسر تو نبوده ،هر نوع تماس بين ما اشکال شرعي دارد.
4- تاكيد كنيد كه هرچند خودتان نمي توانيد پاسخ همه سوالات و اشكالات وي را بدهيد اما دليل پاسخ نداشتن اين سوالات نيست . كسي كه در اين زمينه اشكال دارد، موظف است قبل از هر كار لازم ديگر به حل اين سوالات اقدام نمايد . بگوييد كه ابهام و ترديد داشتن غير از توهين و اهانت و تمسخر تفكر ميليون ها انسان است كه بخش زيادي از آن ها را انديشمندان و تحصيلكرده ها تشكيل مي دهند .
5- براي رسيدن به پاسخ همه ابهامات و سوالات ابراز علاقه نشان دهيد . براي اين امر محدوده زماني و ضرب الاجلي تعيين كرده ،تاكيد كنيد كه اگر در نتيجه تحقيق و بررسي به جواب قانع كننده اي نرسيديد ، شما هم از عقايدتان دست خواهيد كشيد، ولي اگر پاسخ منطقي شنيديد ،ترديد و انكار بعدي به منزله پايان كار خواهد بود .ديگر امكان ادامه زندگي را نداريد . اشاره كنيد كه دليل طلاق خود ،يعني همين تفكرات و رفتارهاي وي را با صراحت به همه خواهيد گفت.
6 - در شروع كار از وي بخواهيد اشكالات و شبهات دقيق و مبنايي خود را دقيقا مشخص كرده ، ياد داشت نمايد . سپس با مطالعه و كمك گرفتن از كارشناسان خبره ديني به دنبال پاسخ آن ها برويد ؛ اگر در منطقه خود روحاني مطلع و توانمندي را سراغ داريد كه بتواند پاسخگوي اين سوالات باشد ، او را مرجع مراجعه خود قرار دهيد . با مطالعه يا ارسال نامه براي كارشناسان اين مركز به دنبال پاسخ تك تك اين سوالات باشيد . البته شماره نامه قبلي خود را نيز مطرح نماييد .
7- در همه آنچه مي گوييد واقعا صادق باشيد .بر انجام آن مصر باشيد تا وي تصور نكند كه اين حرف ها نوعي نقش بازي كردن است ، چون واقعا وضعيت همسر شما مي تواند به دشواري و خطرناكي كه گفته شد باشد .دنيا و آخرت شما را نيز به نابودي بكشاند . طبعا اگر بتوانيد از وابستگي او به خودتان و خطري كه در نتيجه اين رفتارها متوجه او مي شود ، استفاده خوبي بكنيد، بيش ترين خدمت را به او و خودتان نموده ايد.
8-در خلال اين مدت تلاش كنيد زمينه ارتباط وي با افراد متدين و بستگاني كه در رفتار ديني و موفقيت هاي علمي و اجتماعي وضعيت خوبي دارند ، بيش تر فراهم نماييد . از ارتباط وي و رفت و آمد وي با بستگان يا دوستاني كه چنين تفكراتي دارند جلوگيري نماييد . در حد امكان زمينه حضور در محافل مذهبي و ارتباط با علما و بزرگان ديني را فراهم سازيد . اگر در زماني آرامش روحي داشت ، او را دعوت به انجام برخي عبادات كرده ،خطرات برخي رفتارهايش را دوستانه گوشزد نماييد .
اميدواريم اين تلاش ها به نتيجه مثبتي منتهي گردد، چنان كه به نظرمي رسد شدت عصيان و طغيان روحي همسرتان در مراحل نزول است .در وضعيت كنوني از شدت آن رفتارهايش تا حدودي كاسته شده ، اگر واقعا پس از همه اين تلاش ها باز رفتارها و عملكردها ادامه داشت ،بايد تكليف شرعي خود را در مورد زندگي با چنين فردي از دفتر مرجع تقليدتان بپرسيد.

خانمي كه استحاضه قليله است مي‌تواند روزه غذاي ماه رمضان را در يكي از روزهاي شريفه مثل ايامن رجب و شعبان روزه قضا بگيرد؟ 2- اگر در بعد از ظهر استحاضه قليله شد روزه وي چه حكمي دارد؟

پرسش 1:
روزه شرح : خانمي كه استحاضه قليله است، مي‌تواند روزه قضاي ماه رمضان را در يكي از روزهاي شريفه مثل ايام رجب و شعبان بگيرد؟ 2- اگر در بعد از ظهر استحاضه قليله شد، روزه وي چه حكمي دارد؟

پاسخ:
1) @@پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
1-گرفتن روزه قضا براي زن مستحاضه اشکال ندارد . اگر استحاضه قليله باشد، روزه اش صحيح است . اگر استحاضه او کثيره يا متوسطه باشد ،درصورتي که غسل هاي استحاضه را انجام دهد و غسل قبل از اذان صبح را به جا آورد ، روزه اش صحيح است.
2- اگر زن در حال روزه قضا، بعد از ظهر استحاضه شود ،روزه اش صحيح است.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت، توضيح المسائل مسأله1321 و سؤال تلفني (7743273-0251) از دفتر آيت الله بهجت.

صفحه‌ها