امتحان

اگر بیماری کرونا برای عذاب یا امتحان ما است، کودکان چه تقصیری دارند؟ آیا این عادلانه است؟ آیا خداوند واقعاً عدالت را رعایت کرده است؟
 بیماری، عذاب، امتحان، کودک، عدل الهی.

اگر بیماری کرونا برای عذاب یا امتحان ما است، کودکان چه تقصیری دارند؟ آیا این عادلانه است؟ آیا خداوند واقعاً عدالت را رعایت کرده است؟

پاسخ اجمالی:

ظهور و شیوع یک بیماری همواره به معنای عملکرد بد انسان و یا عذاب الهی نیست؛ بلکه گاهی به‌منظور امتحان انسان‌ها و حتی کودکان است. همچنین، ممکن است شرور و بیماری، نتیجه طبیعی رفتار انسان‌ها یا طبیعت باشد و چون جهان، یک کل به‌هم‌پیوسته است، کودکان نیز از عملکرد بد یک انسان و یا رفتار طبیعت، استثناء نمی‌شوند. البته خداوند در این‌گونه موارد، برای بی‌گناهان، «اعواض»(پاداش) در دنیا و آخرت در نظر گرفته است.

پاسخ تفصیلی:

خداوند از طریق بیماری و شرور و سختی‌ها، گاهی انسان‌ها را عذاب یا امتحان می‌کند؛ ازاین‌رو، این سؤال پیش می‌آید که چرا خداوند که عادل است، مانع از تسرّی این اتفاقات ناگوار به کودکان نمی‌شود؛ کودکانی که پاک و بی‌گناه‌اند و آمادگی لازم برای این امتحانات سخت را نیز ندارند. در ادامه، با ارائه نکاتی به این پرسش پاسخ می‌دهیم:

نکته اول:

هرچند ممکن است یکی از عوامل بیماری و دشواری در زندگی، عدم اطاعت از فرامین الهی و در حقیقت مکافات اعمال بد انسان باشد ولی این‌گونه نیست که هر جا بیماری وجود دارد، مصداقی از مصادیق «عذاب الهی» است! آری، برخی از این اتفاقات ناگوار، منشأ انسانی داشته و عملکرد انسان‌ها در نوع مناسبات و اتفاقاتی که در یک منطقه و یک دوره می‌افتد، مؤثر است. همچنانکه قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید:

«ظَهَرَ الْفَسَادُ فىِ الْبرَّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أَیدِى النَّاسِ لِیذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ؛ به سبب اعمال مردم، در برّ و بحر فساد آشکار شد تا جزاى بخشى از اعمالى را که انجام داده‏اند به آن‌ها بچشاند شاید بازگردند». (1)

امّا باید توجّه کرد که گاهی هم این اتفاقات ارتباطی به عملکرد انسان ندارد؛ چنانکه ممکن است باران و برف در منطقه‌ای به جهت شرایط جغرافیایی که دارد بیشتر از نقاط دیگر ببارد، نظیر مناطق استوایی و یا مناطقی که در مجاورت دریاهای متعدد قرار داشته و ابرهای باران‌زای بیشتری در آن منطقه فعّال‌اند؛ تا جایی که می‌توان دوره‌های مختلف خشک‌سالی و ترسالی آینده را نیز تا حدودی با ابزار علمی و بر اساس فرمول‌های کاملاً طبیعی پیش‌بینی کرد.

ازاین‌رو ممکن است شیوع برخی از بیماری‌ها، به جهت مساعد بودن شرایط جوی در برخی مناطق، بیش از مناطق دیگر باشد. در این صورت دیگر نمی‌توان ظهور و یا شیوع یک بیماری را مستقیماً مکافات عمل و عذاب الهی نسبت به بندگان دانسته و از این باب برای ما سؤال شود که چرا کودکان دچار بیماری می‌شوند؟

نکته دوم:

در نگرش مبتنی برجهان بینی دینی و الهی، عالم هستی مجموعه‌ای به‌هم‌پیوسته و منسجم است که مخلوق یک موجود کاملِ مطلق بشمار می‌آید. ازاین‌رو همه موجودات عالم بر هم تأثیر داشته و از همدیگر متأثر می‌شوند. (2)

درنتیجه، حوزه تأثیر رخدادهای طبیعی و اعمال انسان تنها به حیطه شخصی او مربوط نشده و می‌تواند زمان‌ها و مکان‌های دیگر را نیز درنوردد؛ به این معنا که ممکن است رخدادی طبیعی مثل زلزله و یا ظلم ما به یک فرد یا خانواده تا مدّت‌ها در کودکان و حتی نسل‌های بعد نیز تأثیر بگذارد. (3) روشن است که هیچ‌کدام از این موارد مربوط به «عذاب الهی» نبوده و فعل مستقیم خداوند به‌حساب نمی‌آیند تا گفته شود کودکان تقصیری نداشته‌اند و چرا خدا آن‌ها را عذاب کرده؟!

نکته سوم:

یکی از سنت‌های الهی، امتحان انسان‌ها است که انواع مختلفی دارد و حتی شامل مرگ و زندگی نیز می‌شود: گاهی به فقر، گاهی ثروت، گاهی به خوشی و گاهی به ناخوشی، گاهی به پیری و گاهی نیز به جوانی امتحان می‌شود. (4) ازاین‌رو، هر ناخوشی و فقر و بیماری را نباید عذاب دانست، بلکه ممکن است زمینه امتحان آدمی و تعالی روح او باشد و از این منظر، هیچ اشکالی ندارد که کودکان نیز امتحان شوند. (5)

به‌عبارت‌دیگر تربیت و تکامل انسان، قانون و سنت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته و به فعلیت رساندن آن‌ها و درنتیجه پرورش بندگان، آنان را می‏آزماید؛ یعنی همان‌گونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره می‏گدازند تا آبدیده گردد، آدمی را در کوره حوادث سخت، پرورش می‏دهند تا مقاوم شود. امتحان انسان به سختی‏ها وسیله‏ای برای تکمیل و تهذیب بیشتر نفس انسان و خالص شدن گوهر وجودی او است.

امام علی (علیه‌السلام) در نامه‏ای که به عثمان بن حنیف فرماندار بصره نوشته‏اند، می‏فرماید: «در ناز و نعمت زیستن و از سختی‏ها دوری گزیدن موجب ناتوانی می‏گردد و زندگی در شرایط دشوار، آدمی را نیرومند و چابک می‏سازد و جوهر هستی او را آبدیده و توانا می‏گرداند»، در قسمتی از آن نامه آمده است: «درخت بیابانی چوبش سخت‏تر است و درخت‏های سبز و خرم پوستشان نازک‌تر و گیاهان بیابانی شعله آتششان افروخته‏تر و بادوام‏تر است.»(6)

قرآن کریم به این انگیزه در امتحان خداوند تصریح می‏کند و می‏فرماید:

«وَ لِیبْتلی اللّهُ ما فی صُدرِوکم وَ لِیمَحِّصَ ما فی قُلُوبِکم و اللّهُ علیمٌ بِذاتِ الصُّدورِ (7)؛ و تا خداوند آنچه را که در سینه‏های شماست بیازماید و آنچه در دل‌های شماست، مصفا سازد و خداوند ازآنچه در سینه‏ها است آگاه است».

درنتیجه امتحان الهی که نتیجه آن تکامل و رشد انسان است، اختصاصی به بزرگ‌سالان و افراد بالغ ندارد و از جهات منافعی که دارد، کودکان نیز می‌توانند در معرض آزمون الهی قرار گیرند تا رشد کرده و متکامل شوند.

نکته چهارم:

هیچ‌کس مدعی آن نیست که اتفاقات و مناسبات عادی در این دنیا عادلانه بوده و باید به دنبال عدالت کامل در همین عالَم بود! بلکه برعکس باید توجه داشت که اساساً دنیا ظرفیتی برای چنین حدّ از عدالت را ندارد و ناگزیر باید بر این باور باشیم که در جهانی دیگر، عدل الهی به شکل کامل، ظهور و بروز خواهد یافت. اتفاقاً آنچه به‌عنوان مقدمه «برهان عدالت» برای اثبات زندگی پس از مرگ ارائه‌شده است، همین مطلب است.

در همین راستا، به رنج‌دیدگان وعده داده‌شده که در سرای دیگر، به‌واسطه رنجی که تقصیری در آن نداشته‌اند، از اجر و پاداش برخوردار گردند.

امام صادق (علیه‌السلام) درباره پاداش برخی مصائب در زندگی انسان که از مصادیق آن بیماری است، می‌فرماید: «لَوْ یعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِی الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّی أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقَارِیضِ؛ چنانچه مؤمن می‌دانست که در مصیبت‌هایش چه مقدار پاداش دارد، هرآینه آرزو می‌کرد که «اجزاى بدنش» با قیچى چیده و قطعه‌قطعه شود.»(8)

نتیجه:

کوتاه‌سخن این‌که ظهور و شیوع یک بیماری همواره به معنای عملکرد بدانسان و یا عذاب الهی نیست تا گفته شود چرا کودکان عذاب می‌شوند بلکه بخشی از بلایا ناشی از مداخله انسان و یا عملکرد طبیعی اشیاء است و برخی نیز به‌منظور امتحان و تعالی. درمجموع، اگر به کودک شرّی وارد شد که تقصیری در آن نداشت، قطعاً خداوند آن را برایش در دنیا یا آخرت جبران می‌نماید.

پی‌نوشت‌ها:

  1. روم، آیه 41.
  2. جوادی آملی، عبدالله، اسلام و محیط‌زیست، نشر اسراء، چاپ اول، 1386، ص 185.
  3. نساء، آیه 9.
  4. فجر، آیه 15-17.
  5. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، نشر اسراء، ج 8، ص 485.
  6. سید رضی، نهج‌البلاغه، انتشارات مشهور، 1379، نامه 45.
  7. آل‌عمران، آیه 154.
  8. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 2، ص 255.

آیا شروع بیماری کرونا از قم می تواند دلیل بر کثرت سیئات مردم و روحانیون این شهر باشد؟
بیماری، کرونا، سنت الهی، عذاب، امتحان.

با توجه به آیه شریفه «ما أَصابَک مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَک مِنْ سَیئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک‏» (نساء آیه 79) آیا شروع بیماری کرونا از قم می تواند دلیل بر کثرت سیئات مردم و روحانیون این شهر باشد؟

پاسخ اجمالی:

انسان‌ها به‌واسطه بدرفتاری و سبک زندگی نادرست، فساد و مشکلاتی (همچون ابتلا به ویروس کرونا) برای خود یا دیگران ایجاد می‌کنند. ویروس کرونا به‌واسطه عدم اجرای تدابیر مراقبتی لازم، از کشورهای خارجی به شهر مقدس قم و سایر شهرهای ایران عزیز وارد شد. این بیماری برای مردم ایران، زمینه امتحان و تعالی روحی و معنوی است تا روشن شود در شرایط سخت، چه کسی با صبر و ایمان، این شرایط سخت را تحمل کرده و برای رضای خدا، در راستای بهبود بهداشت فردی و عمومی جامعه، اقدامات مفید و لازم را انجام می‌دهد و از احتکار و گران‌فروشی و رفتارهای پرخطر و آسیب‌زا (همچون سفرهای غیرضروری و آلوده کردن محیط پیرامونی و ...) خودداری می‌کند.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

خداوند در تدبیر جهان، سنت‌های مختلفی را به کار می‌بندد؛ که یکی از آن‌ها سنت تنبیه گناهکاران است. به همین جهت، باملاحظه بلایای طبیعی و بیماری، اولین چیزی که شاید به ذهن برسد این است که این بیماری، عذاب الهی به خاطر گناهی است که سابقاً انجام داده‌ایم؛ اما در ادامه، روشن می‌شود خداوند سنت‌های دیگری هم دارد و نمی‌شود به‌صورت قاطعانه گفت که این بیماری، به خاطر گناهکاری مردم شهر مقدس قم است:

نکته اول:

در آیه مذکور در پرسش به این اصل تصریح‌شده است که خداوند خیرخواه است و جز خیر از او صادر نمی‌شود؛ و اگر فسادی در دنیادیده می‌شود، نه ناشی از خدا، بلکه ناشی از فساد و بدرفتاری و سبک زندگی نادرست ما است. این مطلب درآیات دیگر نیز به ثبت رسیده است: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ لِیذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ؛ فساد، در خشکى و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام داده‏اند آشکارشده است؛ خدا مى‏خواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به‌سوی حق) بازگردند». (1)

نکته دوم:

فساد در زندگی و اجتماع، گاهی ناشی از شخص من است و گاهی ناشی از بی‌مبالاتی دیگران که نهایتاً به جهان‌گستر شدن مشکل و گرفتار شدن من می‌انجامد. ابتلا به ویروس کرونا که به مرگ بخشی از جامعه جهانی و ایران منجر شده، نمونه‌ای از این ماجرا است.

این ویروس، خواه ناشی از عدم رعایت بهداشت غذایی در شهری از چین بوده باشد و خواه ناشی از ترور بیولوژیکی آمریکا علیه کشورهای رقیب (ازجمله چین و ایران)، ارتباطی به شهر مقدس قم نداشته اما به‌واسطه عدم اجرای تدابیر لازم از سوی برخی از مسئولان در جلوگیری از ورود این ویروس به ایران، دامن‌گیر مردم عزیز قم و سایر شهرهای ایران نیز شد.

نکته سوم:

بنابراین، نمی‌توان گفت این بیماری ناشی از گناه مردم قم یا سایر شهرهای ایران است؛ اما بااین‌حال، این بیماری، از جهات مختلفی می‌تواند پیامدهای مثبت معنوی برای مردم عزیز ایران داشته باشد.

یکی از پیامدهای مثبت، بخشش گناهان است. دقت شود: نمی‌گوییم این بیماری، ناشی از گناهان و عذاب برای گناهکاران است؛ بلکه می‌گوییم حالا که مؤمن به دلیل بی‌مبالاتی دیگران بیمار شده، این بیماری برایش مایه رحمت و جبران گناهان می‌شود؛ چنانکه امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «اگر بنده‌ای از شیعیان، گناهی که ما او را از آن نهی کرده‌ایم مرتکب شود، قبل از اینکه از دنیا برود به یک گرفتاری مبتلا می‌شود که گناهانش به‌وسیله آن گرفتاری پاک گردد. [این گرفتاری‌ها] یا در مال و یا در فرزند و یا در خودش [ظاهر] می‌گردد؛ تا هنگامی‌که خداوند را ملاقات کند، برایش گناهی نباشد و اگر گناهی از وی باقی‌مانده باشد هنگام مرگ، بر وی سخت گرفته می‌شود تا گناهانش آمرزیده گردد.»(2)

پیامد معنوی دیگر برای بیماری، ارتقای درجه بیمار است؛ چنانکه امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «[ممکن است] برای بنده‌ای در نزد خدا درجه و رتبه‌ای باشد که از طریق عملش به آن درجه نمی‌رسد، پس خداوند او را به بلا و مصیبتی در بدن و یا مال و یا مصیبت فرزند مبتلا می‌سازد تا اگر صبر و تحمل نماید خداوند او را به آن درجه برساند». (3)

پیامد سوم بیماری، این است که زمینه امتحان مردم است تا از این طریق، عیار صبر و بندگی و ایمان آن‌ها سنجیده شود: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یفْتَنُونَ؛ آیا مردم گمان کردند همین‌که بگویند «ایمان آوردیم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟!»(4) «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا ... لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَی‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ؛ اى مؤمنان ... قطعاً همه شمارا با چیزى از ترس، گرسنگى و کاهش در مال­ها و جان‌ها و میوه‏ها، آزمایش مى‏کنیم؛ و بشارت‌ده به صابران». (5)

در امتحان است که مشخص می‌شود کدام‌یک از ما در این شرایط سخت، دستگیر همدیگر می‌شویم و کدام‌یک مشغول احتکار و گران‌فروشی؛ کدام‌یک در صورت بیماری، در خانه خود قرنطینگی را اعمال می‌کنیم و کدام‌یک بی‌توجه به دیگران، در اماکن عمومی حاضر و ناقل بیماری می‌شویم. همچنین این بیماری می‌تواند نوعی مانور مدیریتی برای کشور باشد و ازاین‌جهت، نقاط ضعف و قوت در عرصه مدیریت بحران را نمایان سازد.

نتیجه:

کوتاه‌سخن این‌که ویروس کرونا یا به‌واسطه عدم بهداشت مناسب در بازار چین بوده باشد و یا ترور بیولوژیکی آمریکا علیه کشورهای رقیب؛ درهرصورت، این ویروس اکنون دامن‌گیر سایر مردم نیز شده تا جایی که ممکن است کسی مقصر نباشد و حتی بهداشت فردی و اجتماعی را مراعات کرده باشد، اما بازهم به بیماری مبتلا شود. حال که چنین شده، قطعاً این بیماری برای مردم مؤمن خالی از فایده نیست و می‌تواند زمینه مناسبی برای پالایش روح و تعالی معنوی و ارتقای درجه و کسب تجربه برای مدیریت بهتر باشد. امید است مردم مؤمن ایران اسلامی، صبر و ایمان پیشه کنند و به توصیه‌های پزشکان عمل نمایند و بهداشت فردی و اجتماعی را مراعات کنند و در حفظ آرامش فردی و خانوادگی بکوشند تا ان‌شاءالله در این امتحان الهی پیروز شوند و در صورت ابتلا به بیماری و رنج، به طهارت روح و کسب پاداش عظیم الهی نائل شوند.

پی‌نوشت‌ها:

  1. روم، آیه 41.
  2. علامه مجلسی، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، 1403 ق، ج 67، ص 230.
  3. علامه مجلسی، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، 1403 ق، ج 71، ص 94.
  4. عنکبوت، آیه 2.
  5. بقره، آیات 153-155.

 

کلمات کلیدی

بیماری، کرونا، سنت الهی، عذاب، امتحان.

خداوند ما را امتحان می کند تا کامل شویم. درسته؟ اما این امتحانش که به مرگ منجر می شود و اصلاً کمالی در آن نیست!
بیماری، امتحان، مرگ، کفاره گناه.

خداوند ما را امتحان می کند تا کامل شویم. درسته؟ اما این امتحانش که به مرگ منجر می شود و اصلاً کمالی در آن نیست!

پاسخ اجمالی:

ابتلا به بیماری ناشی از عوامل مختلف است که یکی از آن‌ها امتحان است. درواقع، بیماری و شروری که برای آدمی رخ می‌دهد، یا زمینه امتحان و تعالی روحی است و یا کفاره گناهان و یا علت مرگ و پایان اجل آدمی و غیره. ازاین‌رو اگر بیمار فوراً بمیرد و فرصت امتحان نیابد، روشن می‌شود که اساساً بیماری برایش امتحان نبود؛ و درنتیجه، ایرادی به‌حکم خدا وارد نیست. بگذریم از این‌که گاهی بیمار فوراً نمی‌میرد و همین فاصله زمانی برایش امتحان است و یا حتی اگر بمیرد، اگرچه برای او مایه امتحان نبود، اما به‌واسطه ترس و غمی که در دیگران ایجاد می‌شود، آزمونی برای دیگران است.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

انسان در طول زندگی، به مشکلات و بیماری‌های متنوعی مبتلا می‌شود که بنا بر متون دینی، برخی از آن‌ها به‌منظور امتحان و تعالی انسان‌ها است. ازاین‌رو، اگر مشکل و بیماری به مرگ بینجامد، اساساً آدمی نابود می‌شود و به همین جهت، شاید این اشکال به ذهن بیاید که این امتحان حکیمانه نبوده است و برخلاف هدفی بوده که داشته است. در ادامه، با ارائه نکاتی، به این اشکال پاسخ می‌دهیم:

نکته اول:

با توجه به آیات و روایات متعدد، بسیار مشکل است برای رنج و زحمت‌هایی که برای برخی از اهل ایمان به وجود می‌آید، علت و سبب خاصی ذکر نمود، زیرا وقتی به این متون مراجعه می‌شود برای این‌گونه امور، علل و عوامل مختلف ذکرشده است که یکی از آن‌ها امتحان است؛ علل و دلایل دیگری هم برایش ذکرشده، ازجمله تطهیر گناهان و ارتقای درجات و غیره. به این روایات توجه بفرمایید:

روایت‌شده که رنج و مشکلات برای مؤمنان، «کفاره گناهان» است. در همین راستا، امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا کانَ مِنْ أَمْرِهِ أَنْ یکرِمَ عَبْداً وَ لَهُ ذَنْبٌ ابْتَلَاهُ بِالسُّقْمِ فَإِنْ لَمْ یفْعَلْ ذَلِک لَهُ ابْتَلَاهُ بِالْحَاجَةِ فَإِنْ لَمْ یفْعَلْ بِهِ ذَلِک شَدَّدَ عَلَیهِ الْمَوْتَ لِیکافِیهُ بِذَلِک الذَّنْب؛ چون خدای عزوجل بخواهد بنده گناهکارش را گرامی بدارد و گناهانش را پاک نماید، او را بیمار می‌سازد؛ و اگر چنین نکند، او را محتاج می‌سازد؛ و اگر چنین نکند، مرگ را بر او سخت می‌کند تا از این طریق، گناهش پاک شوند». (1)

رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) از خداوند نقل می‌فرماید: «مِنْ عَبْدٍ أُرِیدُ أَنْ أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ إِلَّا ابْتَلَیتُهُ فِی جَسَدِهِ فَإِنْ کانَ ذَلِک کفَّارَةً لِذُنُوبِهِ وَ إِلَّا شَدَّدْتُ عَلَیهِ عِنْدَ مَوْتِهِ حَتَّى یأْتِینِی وَ لَا ذَنْبَ لَهُ ثُمَّ أُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ؛ بنده‏اى نباشد که من بخواهم او را به بهشت ببرم جز آنکه او را به بلائی در تنش دچار کنم، پس اگر آن کفاره گناهانش شد (که پاک شود) وگرنه هنگام مرگش بر او سخت‌گیرم تا نزد من آید و گناهى بر او نباشد سپس او را به بهشت برم». (2)

امیر مؤمنان (علیه‌السلام) فرمود: «لَیسَ مِنِ الْتِوَاءِ عِرْقٍ وَ لَا نَکبَةِ حَجَرٍ وَ لَا عَثْرَةِ قَدَمٍ وَ لَا خَدْشِ عُودٍ إِلَّا بِذَنْبٍ وَ لَمَا یعْفُو اللَّهُ أَکثَرُ فَمَنْ عَجَّلَ اللَّهُ عُقُوبَةَ ذَنْبِهِ فِی الدُّنْیا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَجَلُّ وَ أَکرَمُ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یعُودَ فِی عُقُوبَتِهِ فِی الْآخِرَةِ؛ هیچ پیچ خوردن رگى نیست و نه برخورد به سنگى و نه لغزش گامى و نه خراش دادن چوبى، جز به خاطر گناهى و هرآینه آنچه را که خداوند درگذرد بیشتر است، پس هر که را خداوند در دنیا به کیفر گناهش شتاب کرد پس آن خداى عزوجل والاتر و کریم‌تر و بزرگوارتر از آن است که دوباره در آخرت او را کیفر کند». (3)

در روایتی دیگر آمده: «إِنَّ فِی الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً لَا یبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالابْتِلَاءِ فِی جَسَدِهِ؛ در بهشت مقامى است که هیچ بنده‏اى به آن نرسد، جز با بلائى که (در دنیا) به بدنش رسد». (4)

آن‌گونه که ملاحظه می‌فرمایید، در همه این روایات فلسفه‌ها و اسرار متعدد و مختلفی برای گرفتاری‌های مؤمن بیان‌شده است و این‌طور نیست که لزوماً هر مشکلی به سبب امتحان باشد.

نکته دوم:

اما این فرض که ابتلا به ویروس کرونا (که نهایتاً به مرگ برخی از بیماران می‌انجامد)، برای گروهی از مردم مایه امتحان باشد، ایرادی ندارد. مگر غیرازاین است که خداوند مرگ و زندگی را زمینه امتحان قرار داده است؟!(5) این‌که شخصی به بیماری خاصی منتهی شود که می‌داند احتمالاً بمیرد، خودش یک امتحان بزرگ است: آیا او صبر پیشه می‌کند و یا به‌واسطه سختی و رنج، کفر می‌گوید و ناسپاسی می‌کند؟

نکته سوم:

بله اگر کسی پس از بیماری فوراً بمیرد و فرصت نداشته باشد واکنشی نشان دهد، این بیماری برایش امتحان نیست بلکه علت سررسید اجل او است؛ یعنی می‌فهمیم که از ابتدا قرار نبوده او با این بیماری امتحان شود، بلکه این بیماری زمینه مرگ او و انتقالش از دنیا به سرای دیگر بوده است.

اما در همین فرض نیز این بیماری برای دیگرانی که هنوز مبتلا نشده‌اند، نیز نوعی امتحان است چراکه ترس از بیماری خطرناک و مرگ‌آور، خودش نوعی امتحان است؛ چنانکه خداوند در سوره بقره، امتحان از طریق ابتلا به ترس را نیز یکی از امتحانات خویش معرفی کرده است (6). برخی از مردم به‌واسطه ترس، کارهای ناپسند انجام می‌دهند و مثلاً احتکار می‌کنند و یا به‌جای قرنطینه شدن در خانه، از منطقه خطر گریخته و به شهرهای امن‌تر سفر می‌روند و مردم شهرهای دیگر را به مخاطره می‌اندازند؛ اما گروهی صبوری پیشه کرده و از انجام کارهای پرخطر و آسیب‌زا دوری می‌جویند. این‌ها همگی امتحان است نه برای فرد بیمار بلکه برای کسانی که از این بیماری خطرناک ترسیده‌اند.

نتیجه:

 با استفاده از متون دینی، برای بیماری مؤمنان علل مختلفی -ازجمله امتحان و کفار و غیره- قابل‌ذکر است؛ اما ما با استفاده از علم محدودی که داریم، نمی‌توانیم دقیقاً مشخص کنیم که این بلا و بیماری، به خاطر امتحان بوده و یا کفاره گناه و یا صرفاً زمینه انتقال از این دنیا به سرای دیگر؛ اما حتی اگر هم این بیماری به‌منظور امتحان باشد و به مرگ بینجامد، بازهم لطمه‌ای به ‌حکمت الهی وارد نمی‌سازد.

پی‌نوشت‌ها:

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 4، ص 180.
  2. همان، ص 182.
  3. همان، ص 181.
  4. همان، ج 3، ص 354.
  5. ملک، آیه 2.
  6. بقره، آیه 155.

 

کلمات کلیدی

بیماری، امتحان، مرگ، کفاره گناه.

با سلام بنده مشغول مطالعه برای کنکوری هستم که 2 ماه دیگر برگزار خواهد شد و از لحاظ حسمی نیز بنیه ضعیفی دارم در شمنکارمند هم هستم و وقتی از سرکار به خانه برمی گردم دیگر توانی برای درس خواندن ندارم و از طرفی امتحانی که دارم برایم سرنوشت ساز است.لطفا به من راهینشان دهید که هم رضای خدا و هم موفقیت مرا در برداشته باشد انشا الله

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛
جايي که انسان مي‌تواند روزه نگيرد، مواردي است که در توضيح المسايل مراجع آمده، داشتن امتحان و مانند آن اگرچه مهم باشد، از آن موارد نيست. ضعف بدني نيز مجوز باطل کردن روزه نمي‌شود و باطل کردن عمدي موجب کفاره مي‌شود.
کسي که دانشجو يا محصل يا ... است ،در صورتي که شرائط روزه گرفتن را دارا باشد ،سختي درس يا امتحان موجب و مجوز براي روزه خوردن نمي شود .
عمدا روزه را نبايد بخوري . اگر بخوري، علاوه بر قضا کفاره هم لازم مي شود .(1)
مي تواني قبل از ظهر(از اذان صبح تاقبل از اذان ظهر هر وقت خواستي)به مسافرت بروي(5/22 کيلومتر بروي و برگردي که مجموعا بشود45 کيلومتر ،کافي است) . در مسافرت روزه را بخوري و برگردي .در اين صورت ديگر روزه نيستي . در طول روز لازم نيست از خوردن و آشاميدن اجتناب کني. بعد روزه ها را قضا کنيد.
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع ،م1658.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.