دين و روان‌شناسي

آيا سخن گفتن از طرف يكي از معصومين براي نجات زندگي گناه است؟
آن كه را اسرار حق آموختند مهر كردند و دهانش دوختند.

آيا سخن گفتن از طرف يكي از معصومين براي نجات زندگي گناه است؟ البته اين موضوع سخن گفتن از طرف معصومين، چون ارادت خاصي به ايشان دارم، واقعاً در دلم زمزمه اي با من سخن مي گويد و مي خوام اينو به همسرم براي رفع مشكلات منتقل كنم. اما به دليل اينكه بصورت مستقيم بر من سخني گفته نشده نمي دانم گناه است يا خير؟

ضمناً بنده يك سري بي توجهي هايي نسبت به همسرم داشته ام كه قبول مي كنم. اما ايشان چند روزيست كه قهر كرده و به منزل پدريشان رفته و با صحبت بزرگترها هم هنوز كوتاه نيامده است. من مي دانم اگر به اين شكل به او منتقل كنم قبول خواهد كرد؛ لطفاً راهنمايي كنيد؟

برادر گرامي؛ درست يا نادرست بودن ادعاي شما به شخصيت و اعمالتان بستگي دارد. اگر شخص پرهيزكار و صاحب مقام هاي عرفاني و سير و سلوك و نماز شب، به همراه استاد ويژه اخلاق باشيد احتمال دارد حرف شما درست باشد و ايشان نيز به حرف شما اعتماد كند. كسي با اين ويژگي ها كه گفتيم حتي بعيد نيست كه بتواند مثلا خود حضرت مهدي (عج) را ديده باشد؛ چون ديدار حضرت صاحب الزمان امكان دارد و بزرگاني نظير شيخ مفيد، سيدبن طاووس، علي بن مهزيار و ... حضرت را ملاقات كرده اند؛ اما: آن كه را اسرار حق آموختند    مهر كردند و دهانش دوختند.

چنين نيست كه اين بزرگان چنين ادعاهايي را حتي مطرح كنند و اگر بعضي از يارانشان متوجه مي شدند، تاكيد مي كردند قبل از وفاتشان به كسي چيزي نگويند.

اما اگر فرد ادعا كننده، چندان پرهيزكار و مقيد به احكام خدا نيست و در در دوران كودكي و نوجواني هم خلاء هاي عاطفي داشته و حرف هاي غيرمعمول مي زند؛ براي مثال مي گويد: امام (ع) به من فرمود: تو انتخاب شده اي و بايد مدتي از همسرت دور باشي و لازم نيست مشغول خودسازي باشي و ... در اين صورت امكان دارد اختلالي روحي-رواني به نام توهم در او راه يافته باشد كه شامل توهم ديداري و شنيداري مي شود. در توهم ديداري فرد شبح هايي را مي بيند و گمان مي كند كه جن ديده است يا توهم ديدار امام زمان (عج) را دارد و ... در توهم شنيداري، فرد مطالبي را مي شنود؛ مثلا اين توهم را دارد كه دو نفر درباره او با هم صحبت مي كنند يا كسي مطالبي را به او مي گويد و ... . اگر چنين نشانه هايي در فرد وجود داشته باشد پيشنهاد مشاورين استفاده از يك جلسه حضوري با روانشناس باليني است تا با فرد گفت و گو كرده و در صورت تشخيص اختلال، به درمان فرد كمك كند.

در پاسخ به سوال شما بايد بگوييم براي نصيحت يا بازگرداندن همسرتان به زندگي مي توانيد از سخنان و احاديث معصومين بهره مند شويد. اما اينكه از سوي يكي از معصومين ادعاي پيامي مستقيم براي همسرتان داشته باشيد، هر چند قصد شما خير باشد. اما بي ترديد دروغ به معصومين و از گناهان كبيره محسوب مي گردد.

در قسمت دوم سوال شما، دقيقا مشخص نكرده ايد منظور شما از يك سري بي توجهي ها چيست؟ در مواردي اختلافات زن و شوهر كه منجر به قهر و دعوا مي شود نياز به بررسي بيشتر دارد. لذا به شما توصيه اكيد داريم براي حل ريشه اي اختلافات از همسرتان بخواهيد تا با حضور نزد مشاورين خانواده مسائل مابين خودتان را حل كنيد. به احتمال زياد همسر گراميتان اين خواسته شما را اجابت خواهد كرد. به نظر مي رسد اين روش بهتر و تضمين شده تر باشد.

عزاداری، غم و گریه كردن با نظر دین اسلام منافات دارد؟
امام علی (ع):"این دل ها همانند بدن ها خسته و افسرده می شوند و نیاز به استراحت دارند، در این حال، نكته های زیبا و نشاط انگیز برای آن ها انتخاب كنید".

نظر دین اسلام در مورد شاد زیستن و مقابله با افسردگی و انواع بیماری های روحی روانی و جسمی چه می باشد و آیا نظر پزشكان در مورد افراد افسرده و بیمار روحی و روانی مبنی بر عدم شركت و حضور در محافل اجتماعی مثل عزاداری غم و گریه كردن چیست و آیا با نظر دین اسلام منافات دارد یا خیر؟ و برای زندگی بهتر و به دور از استرس و اضطراب چه توصیه ای شده است ؟

در اين جا در مورد شادي و هم چنين راه هاي كاهش استرس و اضطراب مطالبي را براي شما بيان مي كنم.

شادی، از مهم ترین احساسات و نیازهای بشر به شمار می رود. هر ملتی با توجه به باورهایش به گونه ای ابراز غم و شادی می كند. اسلام نه تنها این احساسات را سركوب نمی كند، بلكه بر اساس برخی آیه ها و روایت ها آن را امری ضروری می داند و البته برای آن ها حد و مرزی قایل شده است تا بدین طریق، كنترل مثبتی شوند.     

 دین ما پیروان خود را به شادی های مثبت و سازنده دعوت می كند. امام علی علیه السلام می فرماید:

"این دل ها همانند بدن ها خسته و افسرده می شوند و نیاز به استراحت دارند، در این حال، نكته های زیبا و نشاط انگیز برای آن ها انتخاب كنید".

امام رضا علیه السلام می فرماید:

"اوقات خود را به چهار بخش تقسیم كنید: بخشی را برای عبادت، بخشی را برای كار و فعالیت و برای تأمین زندگی، بخشی را برای معاشرت و هم صحبتی با برادران مورد اعتماد و كسانی كه شما را به عیب های تان آگاه سازند و بخشی را به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید . از مسرت و نشاط ساعت تفریح و شادی، نیرو و توان انجام وظیفه های خود را تأمین كنید".

آنچه اسلام آن را شادی می نامد و ضروری می داند، نشاط و شادمانی ای است كه با رعایت آداب و موازین اسلامی و شرعی آن به دست آمده باشد و از آن جمله به این موارد فقط اشاره می كنیم :

1. گناه و معصیت نباشد.

2. همراه با اذیت و آزار ديگران نباشد.

3. لهو نباشد.

برای نزدیك شدن به فرمول شادی پایدار، موارد و اصولی راهگشا وجود دارد، همچون:

1. داشتن بینش صحیح نسبت به حوادث جهان.

انسان می تواند دو گونه برداشت از جهان داشته باشد؛

اول اینكه: جهان محل استراحت است و مشكلی وجود ندارد. در این بینش، ناملایمات و بلاها، در انسان، بسیار تلخ و شكننده خواهد بود.

دوم اینكه: انسان بپذیرد كه جهان، دار بلا، امتحان و ناخوشی هاست و چیزی پایدار نخواهد بود. افرادی كه با بینش اول به جهان می نگرند، اگر در بهترین شرایط زندگی هم باشند، باز زندگی برایشان سخت است؛ زیرا زندگی همیشه بنابر خواسته انسان نیست . با بینش دوم، انسان به راحتی سختی ها را می پذیرد و زندگی و تحمل سختی های آن برایش آسان می شود.

حضرت علی علیه السلام می فرماید:

"روزگار دو روز است، روزی به نفع تو و روزی به ضرر تو، پس اگر به سود تو بود، با بدمستی، كفران نعمت مكن . اگر به ضرر تو بود، غمگین مباش.

2. ایمان

مهم ترین عامل مسرت، ایمان است. نداشتن نگرانی و اضطراب و رسیدن به اطمینان قلبی، اساس هر نوع شادی است و این فراهم نمی شود، مگر با ایمان به قدرت خداوندی كه سرچشمه همه نیكی هاست.

اعتقاد به رحمانیت حضرت حق و امكان گفت وگوی مستقیم با او، چراغی از امید و اطمینان در درون فرد مؤمن برمی افروزد. روان شناسان مؤثرترین داروی درمان بیماران را ایمان و دعا و امید می دانند.

3. رضایت مندی

یكی از راه های عمده شاد زیستن و رفع غم و اندوه، رضایت و خشنودی به قضا و قدر الهی است كه در سخت ترین شرایط به مدد انسان می رسد و تحمل پیشامدهای ناگوار را بر آدمی آسان می كند. مقصود از رضا، ترك اعتراض به مقدرات الهی در ظاهر و باطن، به زبان و عمل است. امام علی علیه السلام فرموده است: « به قضای خداوند خشنود باش تا شاد و راحت زندگی كنی».

4. میانه روی در غم و شادی

در زندگی انسان، غم و شادی، هر دو از نیازهای روح هستند و باید هر كدام به مقدار لازم وجود داشته باشد؛ زیرا اگر سراسر زندگی انسان سرشار از شادی و نشاط باشد، منشأ غفلت و دوری از خدا می گردد . اگر تمام زندگی انسان پر از غم و ناراحتی باشد، روح انسان فرسوده می شود و آسیب سختی می بیند. اگر اين تعادل رعايت شود، مشكلي ايجاد نمي كند. لازم نيست كه از مجالس عزاداري دوري شود، اما اگر شخصي دچار افسردگي شديد باشد، و حضور در اين مجالس باعث شديدتر شدن افسردگي اش باشد، بايد موقتا و تا زماني كه افسردگي اش درمان شود، در اين مجالس شركت نكند.

 اضطراب به علت های گوناگون و به شكل های گوناگون به وجود میآید. برخی از اضطراب ها علل خاص و مشخصی دارند و برخی  علل واضحی ندارند. برخی بسیار شدید هستند و برخی خفیف  بروز میكنند.  بسته به اینكه علت اضطراب مشخص باشد یا نه یا میزان و درجه آن چقدر باشد، روش هایی كه باعث كاهش اضطراب میشوند، متفاوت خواهد بود. اما تعدادی روش عمومی وجود دارد كه میتوان در كلیه شرایط اضطرابی آن ها را به كار برد. اما باید توجه داشت  روش های عمومی شاید به تنهایی قادر به كنترل اضطراب های شدید نباشند.

آرامش ورزی ، كاهش دهنده اضطراب

آرامش ورزی كه با معادل انگلیسی relaxation معروفیت بیش تری دارد ،روشی بسیار عالی برای كنترل اضطراب است. از این روش عمدتا در جریان روان درمانی انواع اضطراب ها ، وسواس ها و ... استفاده میشود. اما افراد میتوانند با یادگیری این روش بدون قرار گرفتن در جلسات روان درمانی آرامش روزمره خود را تامین كنند. استفاده طولانی مدت از این روش حفظ آرامش روزمره را در زندگی فرد ایجاد میكند . موجب میشود فرد كنترل بیش تری روی علائم اضطرابی خود داشته باشد. در این روش به فرد آموزش داده میشود به انبساط و شل كردن عضلات خود بپردازد. انقباض عضلات یكی از علائم اساسی اضطراب است. احساس چنین علائمی متقابلا شدت اضطراب فرد را افزایش میدهد.

كنترل تنفس، كاهش دهنده اضطراب

افراد در حالت های اضطرابی تنفس درستی ندارند. دم و بازدم آن ها معمولا به صورت سطحی انجام میپذیرد و خود این شیوه نادرست موجب میشود فرد دیاكسید كربن خود را به طور كامل تخلیه نكرده و اكسیژن كافی جایگزین آن نكند. به این ترتیب سطح اضطراب معمولا افزایش مییابد. با استفاده از این روش فرد یاد میگیرد تنفس خود را آگاهانه و ارادی انجام دهد.

از بین بردن افكار منفی برای كاهش اضطراب

اغلب در جریان اضطراب یك سری افكار منفی در ذهن فرد راه اندازی میشوند كه نقش مخربی روی ذهن فرد و آرامش او دارند. برای كاهش اضطراب بهتر است فرد به این دسته از افكار خود توجه  و آن ها را شناسایی كند و افكار مناسبی را به جای آن ها جایگزین نماید. مثلا فرض كنید فردی نگران یكی از عزیزان خود است كه در ساعتی كه قرار بود به منزل بیاید، زمانی گذشته و او هنوز به خانه مراجعت نكرده است. 

این فرد احساس اضطراب میكند چون چنین افكاری را در ذهن خود دارد: حتما اتفاق بدی افتاده است، خیلی دیر كرده است ، نكند تصادف كرده باشد! و افكاری از این قبیل. این افكار تخریب كننده هستند و آرامش فرد را برای تفكر منطقی و پیدا كردن راه حل به هم میریزند. در چنین شرایطی میتوان افكاری از قبیل حتما در ترافیك مانده است، كمی صبر میكنم ،بعد با دوستش تماس میگیرم و ... را برای كاهش اضطراب از ذهن گذراند.

انجام فعالیت برای كاهش اضطراب

در زمان هایی كه احساس نگرانی و اضطراب دارید ،بهتر است به كار و فعالیتی مشغول شوید. ذهن انسان در یك لحظه نمیتواند به چند موضوع متفاوت فكر كند. كاری پیدا كنید كه برای تان سرگرم كننده باشد و مشغول شوید. این عمل باعث خواهد شد راحتتر با افكار اضطرابزا مبارزه كنید. در واقع خواهید توانست ذهن خود را از درگیر شدن با افكار منفی منحرف كنید و به كارهای دیگری بپردازید.

انجام فعالیت های منظم ورزشی برای كاهش اضطراب

ورزش كردن باعث خواهد شد كه  در مواجهه با شرایط اضطرابزا خونسردی و آرامش بیش تری داشته باشد. ورزش تاثیرات فیزیولوژیكی بر بدن دارد . تاثیرات فیزیولوژیك فراهم كننده آرامش در افراد هستند.

از عامل اضطرابزا فرار نكنید.

فرار از چیزی كه موجب اضطراب میشود، شاید به طور موقتی شما را از تحمل اضطراب آسوده سازد، ولی راه حل كاملا نامناسبی است كه باعث میشود ریشه اضطراب در شما باقی بماند . در مراحل بعدی نیز از رویارویی با آن هراس داشته باشید. به این جهت تلاش كنید عاملی را كه موجب اضطراب  میشود، شناسایی كنید و حتیالامكان با آن روبرو شوید. فرض كنید دانش آموزی از ارائه كنفرانس اضطراب دارد . بنابراین همیشه از این فعالیت طفره میرود. بهتر است برنامهای برای خود تنظیم كند، كنفرانس دادن را به تنهایی تمرین كند . بعد تلاش كند آن را به گروه های دو ، سه و چند نفره بكشاند. اجتناب از كنفرانس دادن برای همیشه به صورت یك نگرانی و ترس و واهمه در او باقی خواهد ماند و در مراحل بعدی تحصیل نیز او را دچار مشكل خواهد ساخت.

عزت نفس و اعتماد به نفس خود را بالا ببرید.

به موفقیتهای خود فكر كنید، به توانایی هایی كه دارید و تلاش هایی كه میكنید. در خود احساس ارزشمندی به وجود بیاورید. اگر چنین احساسی نداشته باشید، اعتماد به نفس كافی نخواهید داشت و این موجب اضطراب شما خواهد شد. انسان هایی كه برای خود احترام قائلند و احساس ارزشمندی میكنند، افرادی هستند با عزت نفس بالا. به این ترتیب اعتماد به نفس بیش تری نیز دارند و كم تر دچار اضطراب و نگرانی میشوند. لازم نیست به دنبال توانایی هایی در خود بگردید كه دیگران دارند، یا خود را با دیگران مقایسه كنید تا بدانید موفق هستید یا نه. هر انسانی توانایی های منحصر به فردی دارد و  در نوع خود بینظیر است.

در كارهای خود برنامه ریزی داشته باشید.

برنامه ریزی، چه در مورد كارهای روزمره زندگی و چه در فعالیت های تخصصی با ایجاد منظم در فعالیت های تان احساس آرامش را در شما ماندگار میكند. شرایط به هم ریخته موجب استرس و نگرانی خواهد شد.

الگو برداری از افراد آرام

برخی افراد خیلی آرام و راحت به نظر میرسند، كارها و فعالیت های خود را با آرامش بیش تری انجام میدهند و كنترل خوبی روی رفتار خود در شرایط اضطرابزا دارند. الگوهای رفتاری این افراد با افراد اضطرابی متفاوت است. میتوان برای كاهش اضطراب رفتار چنین افرادی را به عنوان یك الگو تمرین كرد. آن ها چطور حرف میزنند؟ چگونه راه میروند؟ چگونه نگاه میكنند؟ در شرایط اضطرابزا چه عكسالعملی دارند؟ میتوان با بازی نقش این فرد رفتارهای اضطرابی را در خود كاهش داد.

روان درمانی برای كاهش اضطراب

گاه افراد با اضطراب های شدیدی مواجه هستند كه با روش های عمومی چندان رفع نمیشوند. در این صورت باید از یك مشاور و روان درمانگر كمك بگیرند.

دارو درمانی برای كاهش اضطراب

برخی از انواع اضطراب ها نیاز به دارو درمانی دارند. لازم است فرد در كنار روش های دیگر مثل روان درمانی از دارو درمانی نیز استفاده كند. برخی از این داروها برای كاهش مستقیم اضطراب فرد هستند. برخی برای رفع عللی كه موجب اضطراب شده‌اند. به این دلیل كه در برخی افراد، وجود مشكلات جسمی دیگر مثل مشكلات تیروئید، كم خونی و ... موجب اضطراب می‌شود. در این دسته از مشكلات، داروهایی برای رفع مشكل جسمی تجویز می‌شود و اضطراب به عنوان علامت ثانویه آن بیماری نیز از بین می‌رود

مطالعه و زندگی به سبك كتب روانشناسی چه حد و مرزی دارد؟
به صورت كلی برنامه زندگی انسان و یك فرد مسلمان را دین مشخص می كند ...

مطالعه و زندگی به سبك كتب روانشناسی (با تكیه بر خداشناسی مثل وین دایر ) چه حد و مرزی داره؟ و همچنین چالشهای زندگی مسلمون امروز با دیروز متفاوته. مسلمون امروز مسلمون عصر تكنولوژیه من كه یك جوان امروزی هستم، می خوام هم مسلمون باشم هم امروزی! به نظرم در رسانه ها نیاز به راهنمایی و جهت دهی فناوری به سمت دین مبین اسلام رو داریم كه به شدت احساس میشه و این چیزی كه من وظیفه دانشمندان (دینداری) میدونم كه در مرزهای علم و تكنولوژی فعالیت می كنند؟ لطفا من رو كه جویای علم هستم راهنمایی كنید

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. به صورت كلی برنامه زندگی انسان و یك فرد مسلمان را دین مشخص می كند و اصولاً دین همان راه و رسم زندگی است كه چون انسان­ها با همه پیشرفت­های خود باز ناتوانند و نمی توانند به تمام هستی و ریز و درشت آفرینش اشراف و احاطه پیدا كنند و برنامه همه جانبه و بی نقصی برای خود ارائه دهند، خداوند از سر تفضّل و لطف آن را در قالب تعالیم دینی در اختیار بندگانش قرار داده است و یك فرد مسلمان می بایست بر اساس آموزه­های دینی و تعالیم روح بخش اسلام عمل كند و برنامه ریزی داشته باشد تا قله­های كمال و ترقی را یكی پس از دیگری بپیماید و استعدادهای خود را شكوفا سازد و به سعادت ابدی و كمال نهایی و لایق خود برسد.

2. توجه داشته باشید كه اگر به سخنان و گفته­های روانشناسان بزرگ خوب توجه كنید متوجه می شوید كه اگر آنان گاهی حرف نغز و كلام پر محتوایی دارند، همه به نوعی برگرفته شده از تعالیم متعالی الهی است و به سخن دیگر، عبارت دیگری از كلام الهی است كه این بار در قالب دیگر و در سخن اندیشمندان روانشاسی و دیگر دانشمندان ظاهر شده است و به نظر امروزی می آید. اما غافل از این كه این گونه سخنان جالب و نغز را بزرگان دین قرن­ها سال پیش بیان كرده­اند و چیز جدیدی نیست.

3. مسلماً بزرگ­ترین روانشناسان جهان، علم و دانش­شان از علم الهی و خدادادی بزرگان دین و ائمه معصومین (ع) بیشتر نبوده است. اولیای الهی و ائمه اطهار(ع) بیشتر از هر كس دیگر به تمام ابعاد وجودی و روحی و روانی انسان احاطه و اشراف داشته­اند و بر اساس آن سخن گفته­اند. حال اگر در جایی سخن روانشناسان با سخن بزرگان دین مغایرت و تضاد داشته باشد، مسلماً و به طور حتم سخن بزرگان دین ارجحیت دارد و به حكم عقل در هر صورت مقدم است. ولی اگر مغایرتی در بین نباشد و یا بزرگان دین در جایی نظری نداده باشند و سخن روانشناسان بر اساس یافته­های علمی به اثبات رسیده باشد در این صورت می توان به سخنان روانشناسان اهمیت داد و به آن مثل بسیاری از یافته­های علوم دیگر ارزش و اهمیت قائل شد و بر اساس آن عمل نمود. با این توضیحات شما به خوبی به حد و مرز عمل به شیوه روانشناسان و زندگی به سبك كتب آنان واقف می گردید و می توانید زندگی روشمند و اصولی برای خود داشته باشید. البته به این شرط كه مطالعه كتب روانشناسان، شما را از مطالعه مفاهیم دینی و سخن بزرگان دین باز ندارد، چرا كه در این صورت شما نمی توانید به تضاد و مغایریت سخنان اولیای دین و روانشناسان پی ببرید، از این روی توصیه می شود كه شما ابتدا مطالعات خود را در حوزه دین و دینداری افزایش دهید و سپس در كنار آن مطالعاتی هم در زمینه روانشناسی داشته باشید و كتاب­های روانشناسان را هم مطالعه كنید و از علم آنان نیز بهرمند گردید.

4. اگر چه چالش­های زندگی مسلمان امروز با دیروز متفاوت است و زندگی امروز با گذشته خیلی فرق كرده و تكنولوژی و امكانات غوغا می كند، اما انسان امروز همان انسان دیروز است و نیازهای اساسی او اصلاً فرقی نكرده است تنها رنگ و لعابش عوض شده ولی هسته مركزی و ساختارش همچنان از ابتدای خلقت ثابت بوده است بنابراین دین با این هسته و ساختار اصلی كار دارد و برای آن برنامه خلل ناپذیری ارائه داده است كه تا انتهای خلقت و پایان عمر انسان خدشه­ای به آن وارد نیست و انسان نمی تواند خود را از آن بی نیاز بداند.

5. این كه می فرمایید: «در رسانه ها نیاز به راهنمایی و جهت دهی فناوری به سمت دین مبین اسلام رو داریم كه به شدت احساس میشه» حرف درستی است كه بنده نیز بشخصه به آن اعتقاد دارم و آرزو داریم كه شیوه­های تبلیغ دین و آیین اسلام كارآمدتر از گذشته و در قالب جدید ارائه گردد تا انسان­های امروزی با مفاهیم بلند اسلام آشنا بشوند و آن را با جان و دل بپذیرند و به آن عمل كنند. مسلماً اگر تكنولوژی و فناوری امروزی در خدمت دین و تبلیغ آن قرار گیرد، گسترش دین اسلام جهش پر شتابی خواهد داشت كه در گذشته به خاطر نبود امكانات و تكنولوژی هیچ­گاه شاهد آن نبوده­ایم و امروز به خاطر پیشرفت­های چشمگیری كه در عرصه تكنولوژی و فناوری شده است می تواند گام­های بزرگی برداشت و دین را از غربت در آورد.

روانشناسان چگون می توانند با استفاده از دین به بیمار کمک کنند؟
وجود خداوند در همه جا قابل لمس است، به دليل آنكه اسلام مكتب هدايت است ...

روانشناسان چگون می توانند با استفاده دین و تعالیم دینی به بهبود بیمار روانی كمك كنند لطفا هركدام را به طور كامل و مفصل شرح دهید. اگر می شود پرسشنامه و آماری در مورد سلامت روان كسانی كه اهل دین و غیره برایم ارسال كنید؟

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. زماني كه روان‏شناسي به عنوان يك علم در غرب مطرح شد، نزاع با دین و مذهب به اوج خود رسيده بود؛ مكتب‏هاي مادي‏نگر دین و مذهب را نفي و از آن به عنوان «افيون ملت‏ها» ياد مي‏كردند. فرويد به عنوان مهم‏ترين نظريه‏پرداز و روان‏شناس دهه‏هاي اول قرن حاضر، دین و مذهب را داراي مؤلّفه‏هاي بيماري‏زا مي‏دانست. در خلال دهه‏هاي بعد هم روان‏شناسي راهي جدا از مذهب پيمود و تلاش در جهت انكار و نفي مذهب، به ويژه نفي نقش آن در سلامت روان و اصلاح فكر و رفتار، همچنان ادامه يافت.

اما اين حقيقت هيچ‏گاه قابل انكار نبوده كه وجود خداوند در همه جا قابل لمس است، به دليل آنكه اسلام مكتب هدايت است و هدايت محور اصلي كار مشاوره، بايد گفت: براي آن نظامي وجود دارد كه بايد كشف شود، چرا كه دين براي حل مشكلات و رفع موانع و شكوفايي استعدادهاي آدمي، راه‏هايي پيشنهاد مي‏كند كه مشاوره هم غير از اين نيست.

2. روانشناسان اسلامی برخي اصول و روش‏هاي مشاوره و درمانگري شناختي و رفتاری را بر اساس آموزه های دینی كه از منابع اسلامي استخراج شده بیان كرده اند كه ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می كنیم:

1- معادانديشي و شناخت درماني

معادانديشي ضامن سعادت و رفاه و امنيت جوامع بشري است. هرگاه انسان‏ها معتقد باشند داراي حقيقتي هستند كه با مرگ از بين نمي‏رود، بلكه آغاز زندگي جديدي را تجربه خواهند كرد و بين زندگي اين دنياي آن‏ها و حيات پس از مرگ رابطه‏اي وجود دارد و اين رابطه از نوع عليّت و عينيت است، نه قرارداد صرف، احساس مسئوليت و بيم از سرنوشت آن‏ها را از هر نوع احساس پوچي و تنهايي باز مي‏دارد و اميد به آينده درخشان موجبات آرامش خاطر و فكر آن‏ها را فراهم نموده، به يأس و نوميدي و فشارهاي رواني پايان مي‏دهد.

2- اميد و شناخت‏درماني

اميد در سلامت‏رواني انسان نقش مهمي بر عهده دارد. اميد، به زندگي انسان معنا مي‏بخشد و هنگام هجوم مشكلات، ناملايمات، رنج‏ها و اندوه‏ها و مصايب و ناگواري‏ها، از فروپاشي رواني انسان جلوگيري مي‏كند و مانع استيلاي يأس و دل‏سردي بر انسان مي‏گردد. بدون اميد، زندگي، بي‏معنا، تلاش ناموجّه، و اضطراب و افسردگي حضور موجّه پيدا مي‏كنند و سياهي و تاريكي و ابهام افق آينده را مي‏پوشاند.

3- ذكر درماني

زندگي ماشيني قرن حاضر مشكلات فراواني را به ارمغان آورده است: جنگ‏هاي مخرّب، كه با از دست دادن عزيزان همراه بوده، قطع و محدود شدن روابط خويشاوندي كه باعث از دست دادن حمايت‏هاي اجتماعي و سبب ايجاد افسردگي‏هاي فراواني گرديده، نبود احساس امنيت كه اضطراب بشر را افزايش داده، وجود سلاح‏هاي كشتار جمعي كه بشر را بسوي نابودي سوق داده و از نظر رواني درمانده و مستأصل كرده. در اين‏گونه موارد، علاوه بر راه حل‏هاي دراز مدت، بشر نيازمند تسكين و آرامش فوري است تا بتواند در كوتاه مدت، با اين مشكلات كنار آيد و با مسائل سازگاري پيدا كند تا در دراز مدت، به راه حل‏هاي اساسي براي ريشه‏كن كردن اين مشكلات بپردازد. يكي از اموري كه در اين شرايط به انسان آرامش مي‏بخشد، «ياد خداوند» است: (اَلا بِذِكرِ اللّهِ تَطمئنُّ القُلوُب) (رعد: 28): همانا با ياد خدا، دل‏ها آرامش مي‏يابد.

تبيين روان‏شناختي اين مسئله اين است كه فرد در حالي كه به ياد خداست، خود را به منبع و قدرت لايتناهي متصل مي‏بيند و از تنهايي و استيصال رها مي‏شود. تأثير اين ياد پيدايش آرامش زودرس در روان و جسم فرد است.

4- توبه درماني

توبه داراي دو جنبه شناختي و رفتاري است، بسياري از علماي اخلاق نخستين گام براي اصلاح و هدايت و راهنمايي را «توبه» شمرده‏اند؛ توبه‏اي كه صفحه قلب را از آلودگي‏ها پاك كند و تيرگي‏ها را مبدّل به روشنايي سازد. توبه در واقع اساس دين را تشكيل مي‏دهد؛ چرا كه دين و مذهب انسان را به جدا شدن از بدي‏ها و آنچه در روان انسان آثار منفي ايجاد مي‏كند و بازگشت به خيرات دعوت مي‏كند.

3. اگرچه همه آموزه‏ها و تعاليم حيات‏بخش اسلام براي سلامت و سعادت دنيا و آخرت انسان تشريع شده‏اند، اما به طور خاص، در دستورات ديني در بحث پيش‏گيري از ابتلا به آسيب‏هاي روحي و رواني و در نتیجه آن سلامت روانی انسان، آموزه‏هايي وجود دارند كه بررسی تفصیلی آنها مقاله مستقلی را می طلبد. در اینجا به صورت فهرست وار به برخی از آموزهای دینی كه در این میان نقش بارزی دارند، اشاره می كنیم: آموزه‏هايي چون: صبر، كار و تلاش مفید و سازنده، ورزش و تفريحات سالم، تقوا، توبه، اميدواري، اعتقاد به معاد و جاودانگي انسان، ياد مرگ، صله رحم، اعتقاد به قضا و قدر، استغفار زياد، ترك حسادت، زندگي پاكيزه ناشي از عمل صالح، هم نشيني با مؤمن، گفتن ذكرهاي مخصوص، دعا، نماز و اعمال دینی.

همه این آموزه های دینی به نوعی در سلامت روانی افراد نقش دارند و روانشناسان می توانند با توجه دادن بیماران و مراجعان به این امور، آنها را از لحاظ شناختی و رفتاری كمك كرده و در بهبود بیماری روانی و اختلالات روانی آنها مؤثر گردند.

4. برای دریافت اطلاعات تفصیلی در خصوص جایگاه و تاثیر دین در روانشناسی و سلامتی روان و روان درمانی و نقش تعالیم و آموزهای دینی به سلامت روانی و بهبود اختلالات روانی و تأثیر دین و مذهب بر سلامت روان می توانید به كتابهایی كه در مكاتبه قبلی خدمتتان معرفی گردید و نیز به پژوهش هایی كه اخیراً درباره جهت گیری مذهبی و سلامت روان انجام گرفته مراجعه كنید و برای آشنایی با آزمون ها و مقیاس های دینی و دریافت پرسشنامه های آنها كتابهای زیر را مطالعه فرمایید:

1- مبانی نظری مقیاسهای دینی: گزیده مقالات همایش مبانی نظری و روان سنجی مقیاسهای دینی. پدیدآورنده: مسعود آذربایجانی (به اهتمام)، محمدرضا سالاری فر (به اهتمام)، عباس رحیمی نژاد (به اهتمام) ناشر: پژوهشكده حوزه و دانشگاه 1384

2- تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تكیه بر اسلام. پدیدآورنده: مسعود آذربایجانی. ناشر: پژوهشكده حوزه و دانشگاه 1387

3- معرفی مقیاسهای دینی: 121 مقیاس خارجی به ضمیمه 16 مقیاس داخلی. پدیدآورنده: پیتر هیل، رالف هود، سیدمهدی موسوی (مترجم)، مسعود آذربایجانی (مترجم) ناشر: پژوهشكده حوزه و دانشگاه 1384

خداوند هر آنچه را كه موجب لذت انسان مي شود، منع نكرده و انسان را از آن بازنداشته است.
ازدواج

چرا ازدواج در اسلام به رغم شهوي بودن مقدس مي‌باشد؟

 اولاً: بايد بدانيم كه خداوند در دنيا نعمت هايي براي انسان ها قرار داده و آنها را براي انسان ها پاكيزه و حلال قرار داده تا استفاده نمايند. خداوند هر آنچه را كه موجب لذت انسان مي شود، منع نكرده و انسان را از آن بازنداشته است. همان گونه كه در قرآن فرموده است : "قل من حرم زينة الله التي اخرج لعباده والطيبات من الرزق... ق. " (۱)بگو (اي پيامبر) چه كسي زيبايي ها و (لذت هاي دنيا) را كه خداوند براي بندگان خود قرار داده و روزي پاك و طيب را حرام كرده است. بگو آن براي كساني است كه مومن هستند.

 پس اولاً نبايد نسبت به هر چيزي كه موجب لذت انسان مي شود، ديدگاه منفي داشت، همان گونه كه خوردن موجب لذت انسان مي شود (شهوت شكم)، اما براي حفظ و سلامتي انسان حتي گاهي واجب و لازم مي شود.

ثانياً: اگر اسلام به ازدواج اهميت قائل شده است به خاطر جنبه شهوي آن نيست، بلكه به دليل نتايج ارزش مندي است كه در پرتو آن به دست مي آيد.

ازدواج تنها براي ارضاي غريزه جنسي نيست بلكه علاوه بر آن، ‌جنبه معنوي و سلامت روحي و رواني نيز دارد. ازدواج براي توليد انسان هاي پاك و بقاي نوع، اتخاذ انيس و مونس و شريك و مشاور در زندگي است. ازدواج براي تكميل معنويت و ياري براي رسيدن به اهداف عالي است. ازدواج براي تحكيم پيوند ها و پيمان هاي اجتماعي است كه اين جهت ها بايد مورد توجه قرار گيرد، ‌ هر چند ارضاي غريزه جنسي نيز اگر به انگيزه الهي انجام گيرد، ثواب اخروي دارد و باعث مي شود كه مرد و زن به گناه نيفتند و يا بر اثر فشار غريزه جنسي گرفتار عقده و ناراحتي روحي نشوند.

از نظر اسلام اهداف اساسي ازدواج عبارتند از:

۱ - رسيدن به آرامش:

در نظام الهي و فرهنگ قرآني، هدف اصلي از ازدواج رسيدن به آرامش روان و آسايش خاطر، پيمودن طريق رشد، دستيابي به كمال انساني و نزديكي به ذات حق است.

ترديدي نيست كه از تنهايي به درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشكيل دادن، ارضاي كشش‌هاي نفساني و غرايز طبيعي و فرزند آوري از نتايج قهري ازدواج، نيز از مهم‌ترين عوامل مؤثر در آرامش روان، آسايش فكر و جان و احساس رضامندي دروني است. (۲)

قرآن كريم در معرفي فلسفه ازدواج مي‌فرمايد: "و يكي (ديگر) از نشانه هاي خدا اين است كه از جنس خودتان همسراني براي شما آفريد تا در كنار آن‌ها آرامش پيدا كنيد"(۳) خداوند در اين آيه و آيه ۱۸۹ اعراف، ضمن آن كه حقيقت زن و مرد را يك گوهر دانسته و هيچ امتيازي از لحاظ مبدأ آفرينش بين آن‌ها قايل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفي كرده است.

۲ - بقاي نسل:

يكي از اهداف جانبي ازدواج، فرزند آوري و بقاي نسل است.

امام سجاد(ع) وجود فرزند را از سعادت هاي انسان مي داند(۴). امام صادق(ع) يكي از معيارهاي مهم در انتخاب همسر را توان زاييدن فرزند معرفي مي‌كند (۵).

۳ - پاسخ به غريزه خدا دادي:

ازدواج پاسخي است خداپسندانه به خواسته غريزي انسان؛ زيرا خداوند در وجود انسان غريزه جنسي را قرار داده است.

۴ - حفظ عفت:

از هدف مهم ازدواج، حفظ پاكدامني زنان و مردان و جلوگيري از لغزش‌هاي گوناگون است، زيرا ازدواج تنها راه ارضاي طبيعي تمايل جنسي است، از اين رو پيامبر(ص) فرمود: "هر كس ازدواج كند، نيمي از دينش را حفظ كرده، پس بايد در نيم ديگر از خدا بترسد"(۶)

از ديدگاه اسلام ترك ازدواج و مجرد زيستن نه تنها فضيلتي محسوب نمي شود بلكه به عنوان يك نقيصه و منشأ از دست دادن بركات و آثار فراوان معنوي نيزشناخته شده است.

امام صادق(ع) مي فرمايد: " مردي نزد پدرم آمد. پدرم از او پرسيد: آيا زن داري؟ عرض كرد: ندارم. فرمود: دوست ندارم دنيا و آن چه در دنيا است مال من باشد، ولي شبي را بدون همسر به روز آورم. دو ركعت نماز مرد زن دار بهتر از نماز شب و روز مرد عزب است. آنگاه پدرم هفت دينار به او داد و فرمود:‌با اين پول ازدواج كن ".(۷)

در روايتي ديگر آمده است: زني خدمت حضرت باقر(ع) رسيد و عرض كرد كه ميل و رغبتم را براي ازدواج از دست داده ام! حضرت فرمود: چرا؟ عرض كرد: مي خواهم از اين جهت كسب فضيلت كنم. حضرت فرمود:‌از اين قصد برگرد. اگر در ازدواج نكردن فضيلت بود، ‌حضرت فاطمه (ع) از تو سزاوار تر بود. (۸) اسلام به شدت از مجرد زيستن نكوهش مي كند. رسول اكرم(ص) مي فرمايد: "خوبان امّت من همسرداران و بدان آن عزب ها و بي همسرانند".(۹)

حضرت وقتي شنيد يكي از يارانش زن و زندگي را رها كرده، خشمگين شد و فرمود: "خداوند مرا براي رهبانيّت نفرستاده بلكه مرا با ديني معتدل و آسان برانگيخته است. من روزه مي گيرم، نماز مي خوانم و با زنان آميزش دارم. هر كس دين فطري مرا دوست دارد، بايد به سنت و روش من عمل كند وازدواج از سنت هاي من است".(۱۰)

پي‌نوشت‌ها:

۱.اعراف (۷) آيه ۳۲

۲ . غلامعلي افروز، همسران برتر تا ص ۲۴.

۳ . روم (۳۰) آيه ۲۱.

۴ . وسائل الشيعه، ج ۱۵ . ص ۹۶.

۵ . همان، ج ۱۴، ص ۳۳.

۶ . سفينه البحار، ج ۱، ص ۵۶۱.

 ۷. بحارالانوار، ‌ج ۱۰۰، ص ۲۱۷.

 ۸. سفينه البحار، ج ۱، ص ۵۶۱.

 ۹. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۱.

 ۱۰. وسائل الشيعه، ‌ج ۱۴، ‌ص ۷۴.

با سلام من دختر 24 ساله ای هستم 1 ماه است که عقد کردم اما در این مدت بخاط سختگیری و اجازه ندادن پدر و مادرم یک شب هم پیش همسرم نبودم.او هم چند باری بخاطر این موضوع ناراحت شده ولی خوب بخاطر من چیزی نمیگه.شوهرم 28 ساله است ومن فکر میکنم هردوی ما در شرایط سنی هستیم که نیاز به برآورده شدن میل جنسی داریم.اما خانواده میگند باشه برای بعد عروسی.عروسی هم شاید یکسال دیگه برگزار بشه.تا قبل ازدواج که میگند باید باعفت و حیا خودمون رو از گناه دور نگه داریم که البته با این حرف مشکلی ندارم اما حالا که دیگه اون پسر به من محرم شده چی؟حالا چرا باید ازش دوری کنم؟ واقعا نمیدونم چکار کنم یجورایی بخاطر سرکوب کردن نیازم اعصابم بهم ریخته لطفا بهم بگید باید چطوری با این قضیه کنار بیام؟با پدر و مادرم چطور رفتار کنم خواهش میکنم راه درستی پیشنهاد بدید با تشکر

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. به طور کلی، وقتي بین دختر و پسر، عقد ازدواج (موقت و دائم) خوانده شود، دختر و پسر بر هم حلال و محرم مي‏شوند و از لحاظ شرعی، زن و شوهر محسوب می گردند؛ حتی می توانند نزدیک ترین روابط زناشویی و جنسی را با هم داشته باشند و از وجود هم لذت ببرند؛ ولی باید توجه داشت که در حال حاضر، از منظر عرف، برقراری روابط زناشویی پیش از عروسی رسمی، مقبولیت لازم را ندارد.
2. این که برخی از والدین سخت­گیری­هایی دارند و اجازه تنها ماندن دختر و پسر را در دوران عقد نمی دهند، ریشه در باور و اعتقاد غلطی دارد که در گذشته و امروز در برخی مناطق کشور وجود داشته و دارد. البته شاید پیدایش این اعتقاد در گذشته و در ابتدای امر، توجیه منطقی و عقلایی داشته باشد و شاید بیش تر به جهت این بوده که در گذشته تشخیص بکارت دختر منحصر در شب عروسی و زفاف بوده است و با رابطه ای که دختر و پسر در شب زفاف برقرار می کردند و دستمال خون آلود خود را به بزرگان و افراد خاص فامیل نشان می­دادند، باکره بودن دختر را به اثبات می­رساندند و از سوء برداشت­های بعدی جلوگیری می گردند. از سوی دیگر، شدت حیای افراد در گذشته اجازه نمی داده که دختر و پسر در خانه والدین و پیش از عروسی رسمی روابط نزدیک زناشویی باهم داشته باشند. از این رو، خیلی از انسان ها حامله شدن دختر قبل از برگزاری عروسی رسمی و در خانه پدر را امر زشت و ناپسندی می دانند. هنوز هم خیلی از مردم این نگرش را دارند؛ اما امروزه با توجه به معاینه بکارت توسط پزشک متخصص قبل از عقد و دریافت گواهی بکارت و پیدایش وسایل جلوگیری و نیز خوف افتادن در گناه با توجه به شرایط امروز جوانان، شاید دیگر منطقی نباشد که از ارتباط دختر و پسرِ عقد کرده در دوران نامزدی ممانعت افراطی به عمل آید و نسبت به این موضوع حساسیت نشان داد.
3. به هر حال، این که پدر و مادر شما اجازه نمی دهند که شما با نامزدتان تنها باشید و شب را با او بگذرانید، به جهت این است که از حرف و حدیث ها و نگاه­های مردم ترس دارند که اگر یک وقت و در این اثنا شما پیش از مراسم عروسی حامله گردیدید، دیگران خانواده شما را مسخره کنند و یا بر اساس همان تفکر سنتی، بکارت و عدم بکارت شما را در شب عروسی زیر سؤال ببرند. این مسخره کردن­ها و نگاه­های سخیفانه، هر خانواده ای را آزرده خاطر می سازد. به همین دلیل، برخی از والدین به جهت پیشگیری از آن، اجازه نمی دهند که دختر و پسر در دوران نامزدی با هم تنها باشند و رابطه­ای داشته باشند.
4. مخالفت با یک سنت و اعتقاد، نیاز به بسترسازی همه جانبه دارد و نباید انتظار داشت که یک شبه، یک رسم و سنت گذشته کنار گذاشته شود. بنابراین، توصیه می شود حساسیت والدین خود را سختگیرانه فرض نکنید و آن را تا اندازه ای معقولانه بپندارید و دلیل بر حسن نیت و دلسوزی آنان قلمداد کنید. از طرف دیگر، می توانید در دوران عقد و نامزدی، از این فرصت پیش آمده برای شناخت بیش تر نامزدتان و خلق و خوی او استفاده کنید. بنده به کرات در مشاوره­های خود با دختر و پسرهایی مواجه شده­ام که چون در دوران عقد شناخت بهتر و واقع بینانه تری نسبت به همسرشان پیدا کرده اند و متوجه شده اند که به درد هم نمی خورند، ولی چون با هم رابطه جنسی برقرار کرده بودند، نمی توانستند به سادگی از هم جدا شوند و یا ترجیح می دادند که یک عمر بسوزند و بسازند و یا در صورت جدایی، مطلقه محسوب می شدند و برای ازدواج بعدی با مشکل مواجه می شدند؛ در حالی که اگر حساسیت های والدین خود را جدی می گرفتند و در دوران عقد با هم رابطه برقرار نمی کردند، چه بسا ممکن بود خیلی راحت از هم جدا شوند و مشکلی هم برای ازدواج بعدی آنان به وجود نمی آمد.
5. به هر حال، ما نه حساسیت ها و سخت گیری های بیش از اندازه برخی از گذشتگان را قبول داریم و نه سهل­گیری افراطی برخی خانواده های امروزی را می پسندیم؛ بلکه با توجه به شرایط امروز جوانان، یک حد وسطی را قبول داریم و معتقدیم که دختر و پسر می توانند در دوران نامزدی و عقد رسمی اوقاتی را با هم به تنهایی بگذرانند و حتی به مسافرت های کوتاه بروند و از وجود هم هر گونه لذت و تلذذی را ببرند؛ ولی در عین حال بهتر است مسائل اصلی زناشویی و ازاله بکارت را به بعد از عروسی رسمی موکول کنند.
شما نیز می توانید به بهانه­های مختلف، دیدارهایی با نامزدتان داشته باشید و یا مسافرت های کوتاه مدتی ترتیب دهید و اوقاتی را به تنهایی با او بگذرانید. می توانید به والدین خود اطمینان دهید که کاملاً مراقبت رفتار خود هستید.

چنندسالی است که به وسواس دچارم اون هم ازنوع نجس و پاکی فکر میکردم ازدواج کنم ومحیط زندگیم عوض بشه خوب میشم ولی حالا بدترم شدم به خصوص که یک بچه ی کوچک هم دارم ت

چنندسالی است که به وسواس دچارم اون هم ازنوع نجس و پاکی فکر میکردم ازدواج کنم ومحیط زندگیم عوض بشه خوب میشم ولی حالا بدترم شدم به خصوص که یک بچه ی کوچک هم دارم تو رو خدا یک راه خوب جلوی پام بگذارید زندگی خیلی برام سخت و عذاب اوره احساس میکنم همه چیز نجسه منم دوست دارم مثل همه ی ادما معمولی و راحت زندگی کنم دست خیسمو به همه جاو همه چیز بزنم چون حالا این طور نیست من احساس میکنم یخچال کابینت و هر چیزی که فکرشو بکنید نجسه مدام دستمو میشورم یک راه دینی بهم بگین دیگه خسته شدم

به عنوان دانش آموخته حوزه و کارشناس ارشد روانشناسي به شما خواهر محترم خاطر نشان مي کنم:
وسواس يکي از اختلالات نسبتاً رايج در جهان است . متأسفانه درمان فوري و اورژانسي ندارد . نيازمند مشاوره حضوري (حداقل 20 جلسه)مي‌باشد . درمان‌هاي نوشتاري ثمره چنداني براي شما نخواهد داشت. با کوچک ترين شرايط اضطرابي ، باز به جاي اول تان بازگشت مي‌کنيد.
وسواس ريشه در اضطراب بالاي فرد دارد. ميزان وسواس متناسب با سطح اضطراب فرد در نوسان است . اگر به هر دليلي از جمله عوامل استرس‌زا محيطي ، اضطراب فرد افزايش يابد، وسواس هم فزوني مي يابد. پس هر چه فرد به کمک تکنيک‌هاي شناختي يا رفتاري، سطح اضطرابش را پايين بياورد، در کاهش وسواس موفق‌تر است.
با پيگيري جدي درمان خود، از پي‌جويي راه‌هاي خلاصه و... پرهيز کنيد ، چرا که شما را در چرخه معيوب قرار مي‌دهد . از آرامش کامل و رشد روحي و... باز مي‌دارد. درمان واقعي وسواس زير نظر متخصص حداقل 20 جلسه طول مي‌کشد . با چهار دستور عمل ساده (مثل مشاوره اينترنتي) قابل حل نخواهد بود.
توصيه مي شود به جاي مشاوره هاي غير حضوري و احياناً نامه نگاري هاي متعدد ، با تصميم جانانه به درمان دارويي، از طريق مراجعه به روانپزشک و روان درماني از طريق روانشناس متخصص اختلالات اضطرابي و وسواس بپردازيد.
مي‌توانيد براي آشنايي بيش تر با درمان وسواس، به کتاب رفتاردرماني شناختي، ترجمه حبيب‌الله قاسم‌زاده (دو جلدي، انتشارات ارجمند) و کتاب غلبه بر وسواس، انتشارات رشد (خريد از طريق سفارش اينترنتي) و هم چنين مطالعه مطالب سايت‌هاي مختلف اينترنتي در اين زمينه بپردازيد . همچنين با خريد نوار و يا کتاب تن آرامي (ريلكسيشن) تمارين تن آرامي را روزي يکي دوبار انجام دهيد.
براي اطلاع دقيق از حکم شرعي با کارشناسان فقهي اين مرکز با شماره 096400 بدون کد و هزينه (ترجيحاً با مشاور کد 81 )تماس حاصل نماييد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.