مطالعه و زندگی به سبك كتب روانشناسی (با تكیه بر خداشناسی مثل وین دایر ) چه حد و مرزی داره؟ و همچنین چالشهای زندگی مسلمون امروز با دیروز متفاوته. مسلمون امروز مسلمون عصر تكنولوژیه من كه یك جوان امروزی هستم، می خوام هم مسلمون باشم هم امروزی! به نظرم در رسانه ها نیاز به راهنمایی و جهت دهی فناوری به سمت دین مبین اسلام رو داریم كه به شدت احساس میشه و این چیزی كه من وظیفه دانشمندان (دینداری) میدونم كه در مرزهای علم و تكنولوژی فعالیت می كنند؟ لطفا من رو كه جویای علم هستم راهنمایی كنید
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:
1. به صورت كلی برنامه زندگی انسان و یك فرد مسلمان را دین مشخص می كند و اصولاً دین همان راه و رسم زندگی است كه چون انسانها با همه پیشرفتهای خود باز ناتوانند و نمی توانند به تمام هستی و ریز و درشت آفرینش اشراف و احاطه پیدا كنند و برنامه همه جانبه و بی نقصی برای خود ارائه دهند، خداوند از سر تفضّل و لطف آن را در قالب تعالیم دینی در اختیار بندگانش قرار داده است و یك فرد مسلمان می بایست بر اساس آموزههای دینی و تعالیم روح بخش اسلام عمل كند و برنامه ریزی داشته باشد تا قلههای كمال و ترقی را یكی پس از دیگری بپیماید و استعدادهای خود را شكوفا سازد و به سعادت ابدی و كمال نهایی و لایق خود برسد.
2. توجه داشته باشید كه اگر به سخنان و گفتههای روانشناسان بزرگ خوب توجه كنید متوجه می شوید كه اگر آنان گاهی حرف نغز و كلام پر محتوایی دارند، همه به نوعی برگرفته شده از تعالیم متعالی الهی است و به سخن دیگر، عبارت دیگری از كلام الهی است كه این بار در قالب دیگر و در سخن اندیشمندان روانشاسی و دیگر دانشمندان ظاهر شده است و به نظر امروزی می آید. اما غافل از این كه این گونه سخنان جالب و نغز را بزرگان دین قرنها سال پیش بیان كردهاند و چیز جدیدی نیست.
3. مسلماً بزرگترین روانشناسان جهان، علم و دانششان از علم الهی و خدادادی بزرگان دین و ائمه معصومین (ع) بیشتر نبوده است. اولیای الهی و ائمه اطهار(ع) بیشتر از هر كس دیگر به تمام ابعاد وجودی و روحی و روانی انسان احاطه و اشراف داشتهاند و بر اساس آن سخن گفتهاند. حال اگر در جایی سخن روانشناسان با سخن بزرگان دین مغایرت و تضاد داشته باشد، مسلماً و به طور حتم سخن بزرگان دین ارجحیت دارد و به حكم عقل در هر صورت مقدم است. ولی اگر مغایرتی در بین نباشد و یا بزرگان دین در جایی نظری نداده باشند و سخن روانشناسان بر اساس یافتههای علمی به اثبات رسیده باشد در این صورت می توان به سخنان روانشناسان اهمیت داد و به آن مثل بسیاری از یافتههای علوم دیگر ارزش و اهمیت قائل شد و بر اساس آن عمل نمود. با این توضیحات شما به خوبی به حد و مرز عمل به شیوه روانشناسان و زندگی به سبك كتب آنان واقف می گردید و می توانید زندگی روشمند و اصولی برای خود داشته باشید. البته به این شرط كه مطالعه كتب روانشناسان، شما را از مطالعه مفاهیم دینی و سخن بزرگان دین باز ندارد، چرا كه در این صورت شما نمی توانید به تضاد و مغایریت سخنان اولیای دین و روانشناسان پی ببرید، از این روی توصیه می شود كه شما ابتدا مطالعات خود را در حوزه دین و دینداری افزایش دهید و سپس در كنار آن مطالعاتی هم در زمینه روانشناسی داشته باشید و كتابهای روانشناسان را هم مطالعه كنید و از علم آنان نیز بهرمند گردید.
4. اگر چه چالشهای زندگی مسلمان امروز با دیروز متفاوت است و زندگی امروز با گذشته خیلی فرق كرده و تكنولوژی و امكانات غوغا می كند، اما انسان امروز همان انسان دیروز است و نیازهای اساسی او اصلاً فرقی نكرده است تنها رنگ و لعابش عوض شده ولی هسته مركزی و ساختارش همچنان از ابتدای خلقت ثابت بوده است بنابراین دین با این هسته و ساختار اصلی كار دارد و برای آن برنامه خلل ناپذیری ارائه داده است كه تا انتهای خلقت و پایان عمر انسان خدشهای به آن وارد نیست و انسان نمی تواند خود را از آن بی نیاز بداند.
5. این كه می فرمایید: «در رسانه ها نیاز به راهنمایی و جهت دهی فناوری به سمت دین مبین اسلام رو داریم كه به شدت احساس میشه» حرف درستی است كه بنده نیز بشخصه به آن اعتقاد دارم و آرزو داریم كه شیوههای تبلیغ دین و آیین اسلام كارآمدتر از گذشته و در قالب جدید ارائه گردد تا انسانهای امروزی با مفاهیم بلند اسلام آشنا بشوند و آن را با جان و دل بپذیرند و به آن عمل كنند. مسلماً اگر تكنولوژی و فناوری امروزی در خدمت دین و تبلیغ آن قرار گیرد، گسترش دین اسلام جهش پر شتابی خواهد داشت كه در گذشته به خاطر نبود امكانات و تكنولوژی هیچگاه شاهد آن نبودهایم و امروز به خاطر پیشرفتهای چشمگیری كه در عرصه تكنولوژی و فناوری شده است می تواند گامهای بزرگی برداشت و دین را از غربت در آورد.