دبير يكي از هنرستان هاي دخترانه كار ودانش هستم و خيلي علاقه دارم كه بتوانم تاثيري مثبت روي اين دانش آموزان داشته باشم
خود من شخصا پرونده هاي مشاوره آنها را بررسي كردم اما متاسفانه اين دانش آموزان از نظر فرهنگي و خانوادگي بسيار ضعيف مي باشند
اكثرا تك والديني هستند(پدر ومادر از هم جدا شده اند ويا باهم مشاجره شديد دارند ويا معتاد هستند ويا يكي از والدين دچار انحراف اخلاقي هستند و يا فوت شده اند) و يا روابط خانوادگي بسيار سست وآشفته اي دارند علاوه بر اين از نظر اعتقادي هم خانواده ها بسيار ضعيف هستند و در خانواده بسياري از اصول اوليه ديني را رعايت نمي كنند واين اصول خيلي كم مورد حمايت خانواده قرار ميگيرند و چيزي كه مشكلات آنها را دوچندان ميكند وابستگي شديد آنها به ماهواره و اينترنت است كه به راحتي از آن تاثير مي پذيرند و متاسفانه روابط نامشروع با پسران در بين آنها رايج و معمولي شده است من خود جواني 25 ساله هستم از ديدن اين موارد بسيار ناراحت و نگران ميشوم طوري كه اين نگراني در زندگي شخصي من هم تاثير گذاشته خيلي خيلي دوست دارم كه بتوانم حداقل آنها را به نماز خواندن وحفظ حريم با نامحرم و حفظ حجاب دعوت كنم از شما در اين رابطه كمك ميخواهم كه چگونه و با چه روشي اقدام كنم در صورت امكان چند كتاب در اين زمينه هم به بنده معرفي كنيد وسوال من اين است كه وظيفه من در قبال آنها تا چه حدي و چقدر تلاش من جايز و لازم است ؟
پرسشگر گرامي، روش كلي تربيت چيزي جز انس و عادت دادن متربيان به داشتن صفات و رفتار پسنديده و رفع علاقه نسبت به رفتار ناپسند و صفات زشت نيست. در تربيت ديني انس به خداوند از طريق عادت دادن به عبادات و بيان اهميت و نقش عبادت و داشتن صفات نيك و زشتي گناه و صفات رذيله مهمترين عامل تربيت است. و همدلي مربي با متربيان مي تواند از عوامل مهم جذب آنان بسوي دينداري محسوب شود.
روش هاي تربيت ديني:
1- در آموزش: در آموزش ديني شيوه ها و فنوني براي تربيت مطرح است كه اهم آنها عبارت اند از بحث كردن در مورد جهان و طبيعت و آفاق و انفس، دادن تذكر در موارد لازم و ضروري ( مثلاً دروغ كار زشتي است و ...)، توجه دادن به خود و ابعاد وجود ي خود ، واداشتن به تفكر و تدبر در امور، تعقل و استدلال، استفاده از تجارب شخصي، سياحت و زيارت اماكن و در سايه آن دادن آگاهي، عبرت آموزي و ...
درس هاي ديني نمي توانند صرفاً ذهني باشند! چون در آن صورت خشك و بي حاصل خواهند بود. بايد در مواردي او را به تماشاي زيبايي هاي آفرينش و مذهب و تعاليم آن جهت دهيم تا عظمت و قدرت آفريدگار در اعمال و روح او تجلي كند.
به هرحال روش آموزش نبايد به صورتي باشد كه فكر و مغز او را تسخير كند و او را به صورت برده اي درآورد. به همين نظر نبايد كوشش در القاي مطالب خشك و بي حاصل باشد، بلكه عرضه و ارائه ي عمل و نماياندن چهره واقعي مذهب در حيات خانوادگي و در موضع گيري هاي عملي مهم است.
پس قدرت درك آنها را از طريق طرح سؤالات بالا ببريد و قدرت تعميم آنها را با اين گونه پرسش ها تقويت كنيد: زمين را كه آفريد؟ درخت را كه آفريد؟ آب را چه كسي به وجود آورد؟ آسمان را چه كسي ؟ و ... و سپس نتيجه بگيريد كه: همه چيز را خدا آفريد. غرض خدا از افرينش چه بود؟ آيا فقط صرف اين بودكه افرادي بيايند و مثل حيوانات از مواهب استفاده كنند و سپس با مرگ پرونده انها بسته شود؟
با پرسش هاي مكرر، خدا را در ذهن نوجوان بزرگ و دوست داشتني كنيد؛ روح مذهب را در اعماق وجود او نفوذ دهيد، و شك ها را از درون او بزداييد. آموزش ها به صورت سمعي و بصري و حتي لمس و درك باشد تا نوجوان را به خود آورد و او را قلباً به مكتب خود معتقد و علاقه مند سازد.
2- در پرورش: در پرورش مذهبي، تكيه به مسائل و جنبه هايي است كه اهم آنها عبارت اند از:
احياي فطرت:
در سرشت و ذات انسان جنبه هايي وجود دارند كه او را به سوي تقوا و عدالت، پاكي و صداقت وا مي دارند. ميل به پاكي و صفا امري است كه در همه جاي جهان مي توان از آن سراغ گرفت. ما در هيچ كجاي جهان فردي را نمي شناسيم كه درونا خواستار خير و پاكي، جوانمردي و صداقت نباشد و يا كمك به مظلوم را مورد تحسين قرار ندهد. احياي فطرت، خود گامي است به سوي رشد، و در پرورش و سازندگي افراد نقشي فوق العاده دارد. در تربيت سعي بر اين است كه نوجوان را به فطرت ارجاع دهيم و داوري را از وجدان او بطلبيم و حظّ و بهره ي او را بر اساس آن قرار دهيم كه فطرت و وجدانش تأييد مي كند.
در تربيت و سازندگي نسل، سعي بر اين است كه تنها از حق طرفداري شود و به نوجوان نيز القاء گردد و عرضه حق دور از هر گونه شائبه اي و پيراسته از هرگونه مصلحت جويي باشد. اجازه دهيم كه فطرتش سالم و دست نخورده باشد و به راستي و درستي و پاكي همچنان مأنوس و دوست دار فضائل باشد.
تزريق محبت خدا:
ما بايد كاري كنيم كه نوجوان خدا را دوست داشته باشد. در اين صورت است كه او مي تواند عامل به احكام خدا شود. در طريق وصول به اين هدف ضروري است خدا را دوست داشتني، مهربان و بخشنده و صميمي تر از پدر و مادر معرفي كنيد. همچنين ضروري است اين تصور در ذهن نوجوان مستقر شود كه خدا او را دوست دارد و مي خواهد او فردي ارزنده شود و خوشبخت و سعادتمند گردد. در طريق تزريق محبت خدا دردل نوجوان از هر وسيله حقي مي توان استفاده كرد و داستانها و قصه هايي در اين رابطه تعريف كرد.
ايجاد عُلقه به اولياي الهي:
نوجوان بايد به اولياي دين، به رسول خدا و ائمه عليهم السلام و ديگر پاسداران مذهب علاقه مند باشد تا امر و نهي شان و راه و روششان در او اثر گذارد و شيوه هاي زندگي آنان را سرمشق قرار دهد. در طريق وصول به اين هدف مي توان از شيوه هاي گوناگوني استفاده كرد كه يك نمونه ي آن ذكر داستان زندگي و شرح فداكاري و خدمات آنهاست. اصولاً نوجوانان و نوجوانان نسبت به كساني كه جنبه اعجاب و تحسين آنها را بر مي انگيزند و راه و روش قهرمانان را دارند علاقه مندند. اگر بتوانيم پيشوايان مذهب را به همان گونه اي كه بودند بزرگ و عظيم معرفي كنيم و شرح ايثارگري هاي آنان را به زبان ساده و قابل فهم براي آنها بيان كنيم، در آنها علاقه اي قلبي نسبت به آنها پديد آمده و دوستدار آنها خواهد شد و جنبه ي همانند ي وادارش مي سازد كه عملاً از راه و روش آنها تبعيت كند.
ايجاد روحيه تعاون و تشكل:
در عين دوست داشتن بشريت و خير خواهي براي آنان، ضروري است اولويت ها در جنبه خيررساني براي او مطرح شود. سلسله مراتب كساني كه در معرض بهره مندي از حمايت افراد قرار مي گيرند. عبارتست از والدين و خويشان ، همسايگان، افرادي كه با ما هم كيش و برادرند و در مناصب گوناگون سرگرم خدمت و تلاشند و آنگاه، ديگر انسانهايي كه اهل كتابند و هم آنها كه شايد حكمت و عقيده درستي ندارند، ولي مزاحم كسي هم نيستند.
روحيه سازماندهي و تشكل در نوجوانان بايد قوي شود آنچنان كه در سايه ي ياري ها و همراهي ها، وحدت و الفتي حاصل شود و افراد به كمك هم و با تمركز، وحدت و قدرت بتوانند در سطح ملي و بين المللي كارهاي مهمي را انجام دهند. و يا به تعبيري كه رسول خدا (ص) دارد همه چون يك دست و يك قدرت در برابر بيگانه گردند.
فنون و ابزار لازم
در جنبه ابزار:
وسايل وابزار تربيت در اين راه بسيار و برخي از آنها عبارت اند از:
داستان ها: منظور داستان هاي مربوط به پيشوايان مذهب است كه ذكر آن ضمن بالا بردن سطح فكر و معرفت نوجوانان سبب ايجاد عُلقه(دلبستگي ) و تلاش براي همانندي هم خواهد بود. شما به همراه داستان و شرح حال و زندگي اولياي مذهب مي توانيد معارف و مباحثي را به آنها القاء كنيد.
محافل و مجامع: قرار دادن نوجوانان در جو مذهبي مثل مساجد و محافل، جلسات مذهبي، اجتماعات سالم ديني در رشد و پرورش ديني آنها بسيار مؤثر و در ضمن آن به فراگيري آيات و دعا و برنامه ها مي پردازند. حتي نوجوانان از همراهي با پدر براي رفتن به مسجد و مجلسي خوشحال مي شود و به مسائل مذهبي با علاقه گوش مي كند. از حدود هشت سالگي دوست دارد عضو سازمان مذهبي شود و به خاطر آن احساس غرور مي كند.
رفتارهاي مذهبي جمعي: برگزاري نماز جماعت، تربيت گروه سرودهاي مذهبي و مشاركت دادن نوجوان در آن، خود از مسائل مورد علاقه نوجوان است. دكلمه، نمايش ، عبادت هاي جمعي، آوازهاي مذهبي به صورت گروهي در تربيت مذهبي بسيار مؤثر است و موجباتي را براي رشد مذهبي، صفا و اخلاص فراهم مي آورد؛ اگر چه برخي از آنها براي خوشايند ديگران صورت گيرد.
منطق و استدلال: نوجوان را حرفهاي منطقي را قبول مي كند و به كار بردن سخناني منطق پسند، و بيان مسئله به زباني كه وي را اقناع كند خود در رشد مذهبي او مؤثر است. برنامه ها بايد به صورتي منسجم و هماهنگ باشند، طوري كه به نوجوان نظمي فكري بدهند، براي نوجوان قابل درك و فهم باشند و او را درحد توان فكري قانع سازند.
فرصت ها: در جريان زندگي و در مسير آن گاهي فرصت هايي پديد مي آيند كه دقايق آن براي مربي غنيمت و كل آن به صورت ابزار و وسيله اي در اختيار است. در جامعه اسلامي ما جشنها، وفات ها ، اعياد و مراسم بسيارند. دراين فرصت ها مي توان بحث هايي را ترتيب داد و ضمن آن از مسائل اسلامي، از راه و رسم حيات اسلامي، از اخلاق و عادات مذهبي سخن گفت و بذر رفتار اسلامي را در نهاد نوجوانان كاشت.
2- در جنبه فنون: در اين جنبه ها نكات و شرايط متعددي مطرحند كه ذكر همه آنها در اين مختصر ميسر نيست، آنچه با رعايت اختصار دراين رابطه مي توان ذكر كرد عبارتست از:
- ارائه الگو: ما ناگزيريم دراين رابطه بيشتر حرف بزنيم از آن بابت كه نقش الگو ها در رنگ دادن زندگي نوجوان سرنوشت ساز است. اصولاً تربيت ، و به ويژه تربيت ديني بر اساس دستورات عملي و مدل هايي خواهد بود كه والدين و مربيان به نوجوان عرضه مي كنند.
جنبه تبعيت از الگو درهمه ي سنين مهم است و به همين جهت است ما توصيه مي كنيم والدين و مربيان مراقب رفتار و سخنان خود باشند.
ما حتي معتقديم كه الگوهاي تربيتي نوجوانان در جنبه ي اخلاق، و در صبر و اخلاص و امانت و پاكي و بركناري از شبهات بايد خدا گونه باشند، صاحب علم و آگاهي باشند و نظريه اي را عرضه و ارائه كنند كه مدافع آن هستند، در نظر داشته باشند كه ذهن نوجوان و نوجوان به زمين آماده اي شبيه است كه همه چيز را مي پذيرد، حتي اوهام و خرافات را.
ما به نصيحت زباني در پرورش ديني چندان معتقد نيستيم ، قائليم كه نقش عمل كارسازتر است. و رفتار مذهبي آنها به ميزان علاقه و شايستگي و ميزان درك و فهم والدين و مربيان و نوع رفتار و موضعگيري آنها در برابر حوادث بستگي دارد.
عبرت آموزي: اين هم نكته اي مهم و سازنده در تربيت است كه هر واقعه و جرياني را به صورت درسي در آوريم كه نوجوان از آن استفاده كند. اين كه فردي دروغ گفته و رسوا شده، اين كه فردي ديگر خيانت كرده و آبرويش رفته است و آن سومي كه تنبلي و تن پروري كرده و گرفتارشده و آن چهارمي نتيجه بد عمل خود را كشف كرده، و آن پنجمي كه از دنيا رفته و از او نام نيك يا بدي باقي مانده براي نوجوان درس است. مربي لايقي مي خواهد تا اين درس را به نوجوان القاء و وقايع را به نحوي مفيد و شايسته ارزيابي كند.
توجه به رغبت: نوجوان همه گاه آماده انجام دادن همه كارها نيست. در ساعتي نمي خواهد با شما نماز بخواند او را تحت فشار قرار ندهيد و مجبورش نكنيد كه حتماً برخيزد و چنين كند كه زيان آن از نفعش بيشتر است. بگذاريد خود با رغبت به سوي شما آيد تا براساس حضور قلب به عبادت بپردازد. تحميل به اسم مذهب مفيد نيست.
از مجاورت نيكو با نوجوان استفاده كنيد و بكوشيد نوجوان با شما يا فرد ديگري كه پايبند به مذهب است مأنوس شود. انس ها و الفت ها، انضباط مذهبي را دروني مي كنند. نوجوان درعين آزاديِ فكر، به آزادي عبادت و اطاعت هم دست خواهد يافت و اين امر اگر ازهمان آغاز نوجواني پيگيري شود، ثمرات خود را نشان مي دهد و به اصطلاح قواعد مذهبي در او ريشه دار مي شوند.
مراقبت هاي لازم
در طريق تربيت ديني نوجوانان مراقبت هايي بايد صورت گيرد تا امر تربيت مؤثرتر باشد. اين مراقبت ها از جهات مختلفي مورد بحث هستند كه اهم آنها عبارت اند از:
1- پاسخ درست به سؤالات: درك و فهم نوجوان نسبت به مسائل مذهبي بسيار محدود است و به همين نظراو دائماً در زمينه هاي گوناگون به سؤال و پرسش مي پردازد تا دامنه اطلاعات خود را وسيع تر سازد. پرسش هاي او نشانه ي علاقه مندي او به عقلاني و مستدل كردن اطلاعات مذهبي است و براي مربي نقطه مثبتي مي باشد .
آنچه مهم است دادن پاسخ به سؤالات است كه بايد درست و قانع كننده باشد. ما نياز نداريم كه با استدلالِ نيرومند و قوي به نوجوان جواب دهيم؛ زيرا او در اين رابطه شايد نتواند حقايق را درك كند و مباني درك منطقي و مستدل او چندان رشدي ندارند؛ ولي ضروري است پاسخ ها قاطع باشند آن چنان كه او را قانع كنند نه ساكت، قلب پاك و منزه او بايد آن را بپذيرد و ذهنش آن را در خود جاي دهد.
موفقيت در اين امر بسته به آن است كه والدين و مربيان ، خود اعتقادات و اطلاعات روشني داشته باشند و به آنچه كه مي گويند مؤمن باشند. اگر جاي ابهامي در زمينه اي خاص برايشان وجود دارد از خود دور سازند و در پاسخ هم خود را در وضع درك و فهم و موقعيت نوجوان قرار دهند.
2- جلوگيري از بدآموزي ها: چه بسيارند شبهات و بد آموزي هايي كه براي نوجوان پديد مي آيند و ناشي ازجهل و يا بي توجهي مربيان است و البته آنها هم در اين امر شايد معذور باشند. از آن بابت كه برخي از مستشرقان خيانتكار، دوستان نادان و دشمنان دانا ذهن ها را آلوده كرده اند و افسانه ها و اساطيري را به نام مذهب وارد جامعه نموده اند و اذهان مردم را آلوده اند.
عقايد و افكارغلطي كه بعنوان روانبنه وارد ذهنها شده اند به زودي از بين رفتني نيستند و اي بسا كه خود به گروه و نسل هاي ديگر القاء شوند ودر ذهن آنها هم ريشه دار گردند. در آموزش ها، بويژه در آموزش مذهبي بايد چيزي را به نوجوان آموخت كه بعدها نيازي به اصلاح نداشته باشد.
والدين و مربيان اعتقاد به خدا، به مذهب و تعاليم آن را به گونه اي در نوجوان پديد آورند كه روح مذهب در آنان به صورتي صحيح استوار گردد. همچنين مسائل و مباحث آموخته شده به صورتي باشند كه نوجوان در حال و بعد، آنها را منافي با حق و حقيقت نيابد. غرض اين است بدانيم كه عقايد مذهبي نوجوانان با زندگي روزمره و تجارب و آگاهي هاي خانواده و مدرسه ارتباط نزديك دارد.
3- ايجاد عادات مذهبي: سبك زندگي آنها را مذهبي كنيد. آن چنان كه بتدريج رفتار و گفتار، رفت و آمدها، معاشرت ها، خور و خواب ها و موضعگيري ها همه رنگ مذهب داشته باشند. نماز خود را در اول وقت بخوانيد و برنامه كار و بازي نوجوان را طوري ترتيب دهيد كه در آن ساعت فارغ البال و با شما همراه باشد؛ روح خير خواهي نسبت به همنوع را درخود زنده و متجلي سازيد تا متربيان از آن درس بياموزد؛ در برخوردها خوشرو باشيد كه حاصل آن عملاً خوشرويي متربيان شما باشد و درهمه ي آنچه كه مورد نظر است به طور مداوم و مستمر عمل كنيد تا اين خوي ها در آنها به صورت عادت درآيد.
4- در اعمال مذهبي ظرفيت جسماني، رواني، فكري و عاطفي نوجوان را در نظر گيريم و ببينيم تا چه حد آمادگي پذيرش و عمل دارد.
بررسي هاي علمي نشان مي دهند كه بيشتر لامذهبان و يا مخالفان مذهب از دو گروهند: يكي فردي كه در دوران نوجواني و نوجواني آگاهي و تربيت مذهبي به او نداده اند و ديگر فردي كه تربيت مذهبي دوران نوجواني اش با خشونت و سختگيري توأم و همراه بوده است و يا نوجوان را در عين نفهميدن مسئله اي وادار به عمل كرده اند.
فرموده ايد:(( در صورت امكان چند كتاب در اين زمينه هم به بنده معرفي كنيد» در اين راستا بايد عرض نمايم كه كتابهاي انجمن اولياء و مربيان در اين رابطه و كتاب حكمت نوجوان و جوان تاليف آيت الله ري شهري كه حاوي آيات و رواياتي در مورد نوجوانان و جوانان مي باشد در اين زمينه بسيار مفيد هستند.
«فرموده ايد كه:«وسوال من اين است كه وظيفه من در قبال آنها تا چه حدي و چقدر تلاش من جايز و لازم است ؟» در اين رابطه بايد عرض نمايم كه طبق فرموده قرآن كريم كسي كه بتواند شخصي را احياء نمايد( و او را به سوي هدف اصلي آفرينش باز گرداند) همانند اينست كه همه انسانها را زنده كرده است. بنابراين از ارزش اين كار غافل نشويد زيرا روزنه خوبي براي راهيابي به جرگه بندگان صالح خدا مي باشد كه جايگاه ويژه اي نزد حضرت حق دارند. البته خداوند انسان را به اندازه توانش مكلف ساخته بنابراين در اين راه بايد اين ملاحظات را نيز داشته باشيد و به زندگي شخصي خود لطمه وارد نسازيد