درباره وجود نسخه هاي قرآن در قرن اول هجري برخي قائلند كه قرآني كه در شهر تاشكند ازبكستان نگهداري ميشود قديميترين قرآن موجود است كه بيش از 1300 سال از تاريخ كتابت آن ميگذرد و هم اكنون در موزه تاريخ ملل ازبكستان در شهر تاشكند نگاهداري ميشود و گفته ميشود اين قرآن توسط خليفه سوم عثمان بن عفان نوشته شده است. (1)
اما در باره انطباق قرائت حفص يا ساير قرائت ها با اين قرآن بايد بگوييم كه اگر قرار بود مصحف هاي عثماني مطابق يك قرائت خاص نوشته شده بودند ديگر اين همه قرائت ها بوجود نمي آمد و اساسا يكي از عوامل شكل گيري قرائت هاي متعدد نحوه كتابت قرآن در زمان عثمان بوده است.
در زمان كتابت قرآن خط عربي ويژگيهاي خاصي داشته كه همين ويژگي ها يكي از عوامل مهم در شكل گيري قرائت هاي متعدد است. از جمله اين ويژگي ها موارد زير را مي توان نام برد:
1- ابتدايي بودن خط:
در جامعه عربي آن روز، خط در مراحل ابتدايي خود به سر ميبرد. از اين رو اصول آن استوار نشده بود و مردم عرب فنون خط و روش نوشتن صحيح را نميدانستند . هنوز آثاري از آن در رسم الخط كنوني باقي است. در آن رسم الخط كلمه به شكلي نوشته ميشد كه به چند وجه قابل خواندن بود. نون آخر كلمه را به شكلي مينوشتند كه با «ر» فرقي نداشت و نيز شكل «و» با «ي» يكي بود. چه بسا، ميم آخر كلمه را به شكل «و» و «د» را به صورت كاف كوفي و عين وسط را به شكل «ه» مينوشتند .
2- بينقطه بودن حروف:
يكي از عواملي كه در قرائت قرآن مشكلات فراوان ايجاد ميكرد، بينقطه بودن حروف معجمه (نقطهدار) و جدا نساختن آن از حروف مهمله (بينقطه) بود. لذا ميان «س» و «ش» در نوشتن هيچ فرقي نبود. همچنين ميان «ب» و «ت» و «ث»، «ج» و «ح» و «خ»، «ص» و «ض»، «ط» و «ظ»، «ع» و «غ»، «ف» و «ق»، «ن» و «ي» خواننده بايد از دقت در معناي جمله و تركيب كلامي تشخيص دهد كه حرف موجود، جيم است يا حا يا خا و ...
3- خالي بودن خط از علائم و حركات:
در مصاحف اوليه كلمات عاري از هرگونه اعراب و حركات ثبت ميشد. وزن و حركت اعراب و بناي كلمه مشخص نبود، لذا براي خواننده غيرعرب مشكل بود تا تشخيص دهد وزن و حركت كلمه چگونه است. و حتي براي كساني كه با زبان عربي آشنا بودند دشوار بود تا بدانند هيأت كلمه چگونه است. مثلا: «اعلم» فعل امر است يا فعل متكلم مضارع و يا احيانا افعل التفضيل و يا ماضي از باب افعال.
4- نبودن الف در كلمات:
يكي ديگر از عواملي كه در رسم الخط مشكل ميآفريد، نبودن الف در رسم الخط آن روز است. خط عربي كوفي از خط سرياني نشأت گرفته است. در خط سرياني، مرسوم نبود كه الف وسط كلمه را بنويسند و آن را اسقاط ميكردند. چون قرآن در ابتدا با خط كوفي نگاشته ميشد، الفهاي وسط كلمه را نمينوشتند.
بنابراين اختلافات قرائات معلول مسائلي طبيعي از جمله نقصان رسم الخط عربي بوده است. و به جهت رفع اين مشكلات، به تدريج اصلاحاتي در حوزه رسم الخط آن به وجود آمده است.(2)
پي نوشت ها:
1. بي آزار شيرازي، عبد الكريم، باستانشناسي و جغرافياي تاريخي قصص قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ص 465.
2. آيت الله معرفت، علوم قرآني، قم، مؤسسه فرهنگي التمهيد، 1381ش.