در دو آيه از آيات قرآن شيطان به دليل سر پيچي از فرمان الهي در مورد سجده بر آدم از رحمت الهي رانده شد و سپس به طور مستقيم مورد لعن الهي قرار گرفت، با اين تفاوت که در يکي از آيات شيطان مورد لعن مطلق قرار گرفت که هر چه لعن است بر او باد و در آيه ديگر مورد لعن خاص الهي قرار گرفت.
خداي متعال فرمود:
1."وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتي إِلى يَوْمِ الدِّينِ"(1) يعني: و مسلّماً لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود.
2."وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى يَوْمِ الدِّينِ" (2)يعني: و لعنت (و دورى از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود!
با اين حساب، مي توان با استشهاد به اين دو آيه و نيز آياتي که به نوعي شيطان را مورد لعن و نفرين قرار داده است، مي توان شيطان را که منشا فساد و علت اصلي گمراهي انسان ها است، همواره چه در دعا ها و زيارت ها و چه در همه حالات،علاوه بر پناه بردن به خدا از شرّ شيطان، او را مورد لعن قرار داد.
علامه طباطبايي در تفسير اين دو آيه نوشته اند:
كلمه" لعن" در اين آيه " وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ ..." به معناى طرد و دور كردن از رحمت است.
از همين جا روشن مىشود كه جمله" وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ ..." به منزله بيان است براى جمله" فَإِنَّكَ رَجِيمٌ"، چون رجم باعث شد ابليس از ميان ملائكه و از آسمان يا از مقام و منزلت الهى، و كوتاه سخن از مقام قرب كه مستواى رحمت خاص الهى است، رانده شود، بنا بر اين منطبق بر ابعاد و دور كردن از رحمت مىشود كه همان لعن است.
توضيح مفاد لعن بر شيطان به نحو مطلق در" عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ" و لعن بر او با اضافه لعن به خدا در" عَلَيْكَ لَعْنَتِي"
خداي متعال لعنت بر ابليس را در جاى ديگر به خود نسبت داده و فرموده:" وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلى يَوْمِ الدِّينِ" ...
و اما اينكه در اين آيه مطلق لعنت را بر او قرار داده و فرموده:" عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ" براى اين است كه لعن در جايى به كار مىرود كه معصيتى باشد، و چون هيچ معصيتى از هيچ كس سر نمىزند. مگر آنكه اغواء و وسوسه شيطان در آن دخالت داشته باشد، پس در حقيقت ريشه فسادى است كه برگشت هر معصيتى به او است، در نتيجه همه لعنت ها و وبال ها حتى همان مقدارى كه متوجه خود گناه كاران متوجه مىشود، متوجه شيطان نيز مىگردد.
علاوه بر آنچه گفتيم اصولا ابليس- كه خدا عذابش را زياد كند- اولين كسى بود كه معصيت را در بشر بليغ و اجرا و خدا را در فرمانش معصيت کرد، پس به اين اعتبار نيز، وبال و لعنت گناه هر گناه كارى به او بر مىگردد.
و اما اينكه خداى تعالى لعنت خود را به او اختصاص داد و فرمود:" عليك لعنتى" جهتش اين است كه دور كردن از رحمت وقتى اثر خود را مىبخشد كه از ناحيه خداى تعالى باشد، و چون كسى مالك رحمت او نيست تا بدهد و يا دريغ دارد. مگر به اذن او پس حقيقت اعطا و منع به او باز مىگردد.(3)
پي نوشت ها:
1.سوره ص، آيه 78 .
2.سوره حجر، آيه 35.
3.طباطبايي محمد حسين،تفسير الميزان،ترجمه موسوي همداني محمد باقر،قم،انتشارات جامعه مدرسين،سال 1374 ه.ش ،چاپ اول، ج12، ص 231 با ويرايش مختصر.
دیدگاهها
مسی
۱۳۹۸/۰۹/۱۳ ۰۵:۰۲