در اين زمينه آيات الهي را مي توان به سه دسته تقسيم كرد:
دسته اول :
آيات مختلفي است كه در بعضي موارد اصل شفاعت و در بعضي موارد اثر آن را نفي ميكنند:
آيه اي كه اصل شفاعت را نفي مي كند اين است : يوم لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ ؛(1 )روزي بيايد كه در آن نه داد و ستدي باشد و نه دوستي و شفاعتي.
و اما آياتي كه بي تاثير بودن شفاعت را بيان مي كنند:
-و لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ ؛ (2 ) و هيچ شفاعتي از كسي پذيرفته نشود و به جاي او عوضي قبول نكنند
-وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ؛ (3 )و از هيچ كسي فدايي پذيرفته نشود و شفاعت كسي سودمند نباشد.
- فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ؛ (4 )پس (در آن روز) شفاعت شيعيان (در حق آنان) هيچ سودشان نبخشيد.
ازمجموع اين آيات معلوم ميشود شفاعت هست، ولي براي عده اي فايده و نفع و اثري ندارد. اما راجع به ديگران نافع خواهد بود.
اما دسته دوم:
بر اساس برخي آيات، شفاعت از آن خداوند دانسته شده و از ديگران نفي گرديده است :
- لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ؛ (5 )جز خدا، آن ها را ياور و شفيعي نيست.
- ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفيعٍ أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ ؛(6) هيچ سرپرست ( و ياور) و شفاعت كنندهاي براي شما جز او نيست. آيا متذكّر نميشويد؟!»
-"قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَميعاً ؛ (7) بگو اي پيامبر كه شفاعت همه از آن خداوند است.
اما دسته سوم :
ولي قران كريم در آيات ديگر وجود شفيعان و دادرساني را ثابت مي كند كه با اجازه خدا شفاعت مي كنند :
- «ما مِنْ شَفيعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِه ؛ (8) هيچ شفاعت كنندهاي، جز با اذن او نيست».
- «مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ؛(9)كيست كه نزد خدا شفاعت كند، مگر به اذن او.»
نتيجه اين كه شفاعت براي بعضي غير ممكن است يا بي اثر است و اين مغاير با اين نيست كه شفاعت به دست خود خداست يا شفاعت به وسيله بندگان برگزيده خدا كه به اذن و اجازه او براي كساني كه او مي پسندد و صلاحيت دارند، صورت مي گيرد.
البته شفاعت در روز رستاخيز بي حساب و بي قيد و شرط نيست؛ بلكه برنامه دقيقي دارد، هم در مورد شفاعت شونده و هم در مورد نوع جرمي كه فرد گنهكار مرتكب گرديده ؛ تا استحقاق و شايستگي در افراد براي شفاعت كردن و شفاعت شدن وجود نداشته باشد، شفاعت معنا نخواهد داشت. از اين رو طبق آيات قرآن كريم شفاعت شامل حال افرادي ميگردد كه راه حق را با تلاش و كوشش پيموده اند، ولي ممكن است در اين مسير گرفتار لغزش هايي شده باشند كه موجب يأس و نااميدي در آنان گردد. در نتيجه از ادامه راه حق باز مانند.
در منطق قرآن و اسلام، شفاعت به عنوان نيرويي محرك، انسان ها را ترغيب ميكند تا از ادامه راه حق مأيوس نگردند. به مؤمن گنه كار نويد ميدهد كه اگر لغزشي از شما سر زد، شفيعاني هستند كه به اجازه خداوند رحمان شما را شفاعت كنند. بنا بر اين اعتقاد به شفاعت اهل بيت هر گز با آيات قرآن در تنا قض نيست؛ بلكه كاملا هماهنگ است و اساسا دليل اين اعتقاد آموزه هاي وحياني است.
پي نوشت:
1. بقره(2)آيه 254.
2. همان، آيه 48.
3. همان،آيه 123.
4. مدثر( 74)آيه 48 .
5. انعام(6 ) آيه 51 .
6.سجده (32) آيه 4.
7.زمر (39) آيه 44.
8.يونس (10) آيه 3.
9.بقره(2)،آيه 255.