پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
در منابع روايي شيعه درباره علت و فلسفه تسبيح حضرت زهرا(ع) اين نقل و روايت آمده است:

شيخ صدوق روايت كرده كه حضرت علي (ع) به مردي از بني سعد فرمود: بگذار تا قصّه‏اي در باره خودم و فاطمه برايت بگويم: فاطمه همسر من در ميان خانواده رسول خدا (ص) از محبوبترين افراد بود، او با مشك به قدري آب مي‏آورد كه اثر آن در سينه‏اش به جاي مانده بود، و به قدري با آسيا كار مي‏كرد كه دستهايش پينه بسته بود، و به قدري خانه را جارو مي‏كرد كه گرد و غبار بر لباسهايش مي‏نشست، و به قدري در زير ديگ آتش مي‏افروخت كه لباسهايش سياه و چركين مي‏شد، و او به سبب اين كارها دچار زحمت و رنج شديدي شده بود.

يك روز به فاطمه گفتم: كاش نزد پيامبر(ص) مي‏رفتي و از آن حضرت تقاضا مي‏كردي كه خادمي برايت در نظر بگيرد تا در كارهاي خانه به تو كمك نمايد. هنگامي كه فاطمه براي بيان اين تقاضا به حضور پيامبر(ص) رفت ديد كه عده‏اي در اطراف پيامبر نشسته و با او مشغول گفتگو هستند و لذا خجالت كشيد و مراجعت نمود، پيامبر از اين عمل فاطمه متوجه شد كه فاطمه براي حاجتي نزد او آمده، لذا رسول خدا (ص) فرداي آن روز صبح زود، به خانه ما آمد. وقتي پيامبر وارد شد خطاب به فاطمه گفت: چه حاجتي داشتي كه ديروز به نزد من آمدي؟ من پيش دستي كردم و گفتم: فاطمه به قدري مشك آب آورده كه اثر آن بر سينه‏اش مانده است، و به قدري آسيا كرده كه دستهايش پينه بسته، و به قدري جارو كرده كه گرد و خاك لباسهايش را غبار آلود نموده، و به قدري در زير ديگ آتش افروخته كه لباسهايش سياه و چرك شده است، و به دليل اين مشقّتي كه او متحمّل مي‏شود، من به او گفتم كه نزد شما بيايد و خادمي مطالبه نمايد تا در اين گونه كارها ياور او باشد. پيامبر(ص)فرمود: آيا بهتر نيست چيزي به شما تعليم نمايم كه از خادم براي شما بهتر باشد، پس هر گاه خواستيد بخوابيد سي و سه مرتبه سبحان اللَّه، و سي و سه مرتبه الحمد للَّه، و سي و چهار مرتبه اللَّه اكبر بگوييد. بعد حضرت زهرا سه مرتبه فرمود از خدا و رسولش راضي شدم.

در منابع اهل سنت نيز نقلي شبيه به متن فوق درباره تسبيح حضرت زهرا(ع) آمده كه علامه مجلسي آن را به نقل از ابن شهر آشوب از صحيح مسلم و بخاري آورده است.(2)

اما درباره ماجراي خواستگاري حضرت زهرا(ع) و تسبيح آن حضرت روايتي وجود ندارد و اين نقل صحيح نيست.

پي نوشت ها:

1. شيخ صدوق، علل الشرائع، انتشارات داوري، ج‏2، ص 366؛ (أَ لَا أُحَدِّثُكَ عَنِّي وَ عَنْ فَاطِمَةَ إِنَّهَا كَانَتْ عِنْدِي وَ كَانَتْ مِنْ أَحَبِّ أَهْلِهِ إِلَيْه...)‏

2. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ بيروت، ج43، ص85