سلام. پدر من همیشه از من انتظار گرفتن نمره های خیلی خوب داشته اند. هر موقع نمره ی من از حد انتظارشان پایین تر باشد، حداقل به مدت چند روز عصبانی اند... نه تنها موجبات ناراحتی من بلکه موجبات ناراحتی خانواده را نیز فراهم می کنند! این در صورتی است که رسیدن به نمرات مورد نظر ایشان برای من خیلی مشکل و حتی دور از انتظار خودم است! آیا اگر نمره ام را بیشتر از واقعیت به ایشان بگویم، دروغ مصلحتی محسوب می شود؟ آیا جایز است؟ اضافه می کنم که ایشان خیلی به درس خواندن من تاکید دارند... به دفعات اتفاق افتاده که یواشکی و بی سر و صدا (مثلاً از پشت پنجره) به اتاق من سرک می کشند که درس می خوانم یا نه! از وقتی کلاس ها شروع می شود، من باید ساعتها در اتاقم درس بخوانم و کار دیگری نکنم. این مسئله باعث می شود که خیلی وقت ها که از درس خواندن خسته می شوم، تظاهر به درس خواندن کنم. یعنی در اتاقم بنشینم و کتابی در جلویم بگذارم که مثلاً در حال مطالعه هستم. در صورتی که مطالعه نمی کنم و به چیز های دیگری فکر می کنم یا اینکه پنهانی و با صدای آهسته با موبایلم به اینترنت متصل می شوم یا آهنگ گوش می کنم... چندین سال این گونه زندگی کردن را تجربه کرده ام... به همین علت من یک آدم فوق خیالاتی شده ام. حتی سلام و احوال پرسی مناسبی هم با دیگران نمی توانم بکنم و از نظر روابط اجتماعی خیلی ضعیف هستم. با وجود اینکه به تازگی از نوجوانی به دوران جوانی رسیده ام، آثار بیماری های ناشی از کم تحرکی، بیماری های روانی و... را در خودم می بینم... از اجتماع متنفرم. از همه ی آدم ها متنفرم. دوست دارم تنها باشم و در دنیای خیالاتم زندگی کنم. گاهی اوقات دلم می خواهد پدرم را با تبر قطعه قطعه کنم، گاهی آرزوی مرگ پدرم را می کنم، گاهی... این در صورتی است که پدرم فکر می کنند که برای من بهترین شرایط را فراهم آورده اند تا درس بخوانم... پدر و مادرم حتی خودشان به مسافرت هم نمی روند تا من درس بخوانم... وقتی دستشویی ، حمام و... می روم، میایند دم در می گویند: چقدر طولش می دهی... زود باش. درس داری. وقتی غذا می خورم... وقتی... این فرصت خیلی خوبی برای درس خواندن است. ولی من چقدر می توانم یکسره درس بخوانم!؟ نظر شما چیست؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
متأسفانه پدر شما به دليل حساسيت وسواس گونه شان که ريشه در گذشته ها دارد. باعث فشار و استرس و دروغ گفتن شما شده اند براي کاهش اين فشارها شما راهکارهاي زير را انجام دهيد:
1- صحبت با معلم هاي پرورشي و يا مشاوره مدرسه نسبت به وضعيت روحي و استرستان و درخواست از آنها براي صحبت با پدر.
2- صحبت با يکي از اعضاي خانواده نسبت به اين موضوع و توجيه پدر و اطمينان دادن به ايشان به اين موضوع که شما خودتان کاملا احساس مسؤليت نسبت به درس خواندن داريد و فشارهاي پدر وسواس گونه و غير منطقي است.
3- تبديل تهديدها به فرصت ها يعني شما با توجه به فشارهاي خانواده سعي کنيد. اهتمام بيشتر به درس پيدا کنيد و سعي کنيد خودتان را با شرايط وفق بدهيد همچنين استراحت و تفريح خودتان را طوري مديريت کنيد که برچسب بازي گوش به شما زده نشود.
در ضمن دروغ گفتن صفت نامناسبي است و جايگاه دروغ مصلحتي زماني است که شما تمام راهکارهاي بالا را دقيقا انجام دهيد و نتيجه اي نداشته باشد موفق باشيد.