پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

دلايل عقلي حقانيت قرآن چيست؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دلايل عقلي متعدد بر معجزه بودن قرآن وجود دارد که به چند نمونه اشاره مي‌گردد:
1ـ حکيم ژرف‌انديش معاصر امام خميني(ره) در تبيين دليل عقلي اعجاز قرآن بر اين نکته تأکيد نموده که حقايق عقلاني و معارف عرفاني (که در کتاب‌هاي فلاسفه بزرگ جهان چون ارسطو و افلاطون سابقه ندارد، ولي در قرآن) مطرح شده ،عقل آدمي از اين رهگذر مي‌فهمد قرآن کريم معجزه است و گرنه انسان درس نخوانده (پيامبر) هرگز نمي‌توانست آن معارف متعالي را بيان کند.
حضرت امام تصريح نمود: رسول آدمي بوده که در محيطي پرورش يافته است که اسمي از اين مسايل اصلاً مطرح نبوده، در مسايل عرفان و فلسفه و ساير مسايل اصلاً آشنايي نداشتند و در تمام عمرش در آن محيط زندگي کرد.
وقتي که بعثت حاصل شد، مطالبي پيش‌آورده که از حد بشر خارج است. اين اعجازي است که بر نبوت او دلالت مي‌کند و گرنه عقلاً محال است فرد درس نخوانده، اين گونه معارف را عرضه نمايد.(1)
طبق اين بيان معلوم مي‌شود که عقل سليم پس از نگاه اجمالي به معارف قرآن که از انسان درس نخوانده و به مکتب نرفته، در جامعه جاهلي و کاملاً بي‌خبر از معارف عقلائي و عرفاني عميق صادر شده، معجزه بودن آن را تصديق و اذعان مي‌کند، و اين روشن‌ترين دليل عقلي بر معجزه بودن قرآن است.
2ـ معارفي که در قرآن آمده، در هيچ کتاب عادي نيامده؛ معارف آن منحصر در موضوع با علم خاص نيست. فلسفه، عرفان، اخلاق، احکام، تاريخ، علوم طبيعي و... برخي از اخبار و حوادث در آن خبر داده شده که خبرهاي غيبي از گذشته است، نيز بعضي از اخبار غيبي که در آينده اتفاق مي‌افتاد، مانند آيه اوّل سورة روم. هم‌چنين بعضي از حقايق علمي که امروزه کشف شده و براي مردم آن زمان ناشناخته بود.
همة اين ها اگر چه به تنهايي مي‌تواند نوعي از اعجاز باشد، اما مطمئناً وقتي در يک جا و در يک کتاب ديده شود، فوق بشري بودن آن کاملاً هويدا مي‌شود (آن هم بشري که در 1400 سال پيش زندگي مي‌کرد).
3ـ تحدي نيز مي‌تواند دليل باشد، با اين بيان منطقي هر چيزي که توسط انساني ساخته شود، توسط افراد ديگر نيز مي‌تواند ساخته شود. هيچ چيز نداريم که انساني به آن دست يافته باشد، اما نه در آن زمان و نه در زمان‌هاي بعدي هيچ‌کس مانند آن را بتواند بسازد.
حال اگر پديده‌اي را فرض کنيم که توسط کسي آورده شود که هيچ انسان ديگر نتواند مانند آن را بياورد؛ معلوم مي‌شود اين پديده تنها از ناحيه يک انسان نيست و بايد چيزي فراتر از معمول باشد، و اين همان معناي تحدي است. پس اگر امکان نداشته که کتاب‌هايي مانند قرآن بياورند، در حالي که ديگران توسط قرآن به مبارزه خوانده شده‌اند، دليل منطقي بر آن است که قرآن فوق بشري است.
پي‌نوشت‌:
1. امام خميني، قرآن کتاب هدايت، ص 50، نشر مؤسسه آثار امام، ص 1382.