پرسش:
برای ما هنوز ثابت نشده است که حق با فلسطینیان است یا با اسرائیلیان چون عده ای می گویند این سرزمین فلسطین دراول دست اسرائیلیان بوده است و فلسطینیان اسرائیلیان را بیرون کرده اند و عده ای می گویند در اول دست فلسطینیان بوده است و اسرائیلیان فلسطینیان را بیرون کرده اند ما نمی دانیم چرا هیچوقت این کارشناسان در این مورد توضیح نمی دهند؟
پاسخ:
مقدمه:
مسئله فلسطین و حضور صهیونیستها در آن ازنظر تاریخی از سوی برخی مورد تردید و ابهام قرار گرفته است. برخی مدعیاند این سرزمین متعلق به یهودیان بوده و آنها به سرزمین آبا و اجدادی خود بازگشتهاند و به دنبال بازپسگیری سرزمین خودشان هستند؛ بنابراین حضور آنها در سرزمین فلسطین مشروع است و اشکالی به آنها از این نظر وارد نیست. برخی دیگر از آنسو معتقدند که فلسطین متعلق به فلسطینیان است و حضور یهودیان در آن با فریب و زور بوده و فلسطین از سوی آن اشغالشده است. بهراستی واقعیت در این مسئله چیست و حق با کدامیک از دو طرف است؟
آنچه برای برطرف ساختن ابهام پیشآمده در ذهن پرسشگر محترم، لازم و حائز اهمیت است، توجه به چند مسئله است که توضیح و تبیین آنها به حل ابهام موجود کمک شایانی خواهد نمود.
1. بررسی تاریخی ادعای صهیونیستها
در سال 1897 میلادی، دویست و چهل نفر از سران یهود، از کشورهای مختلف، در شهر بال (بازل) سوئیس گرد هم آمدند و اولین کنفرانس بینالمللی سازمان جهانی صهیونیسم را به رهبری تئودور هرتسل (هرتزل) (1) تشکیل دادند. در این کنفرانس، با موافقت اعضا، تصمیم گرفته شد یهودیان که به دلایل مختلف در سرتاسر جهان پراکنده شده بودند، اولین دولت متمرکز یهودی را ایجاد کنند و برای همیشه از فشار و تحقیر، بهخصوص در اروپا و بهطورکلی از وضعیت موجود رهایی یابند. از میان سرزمینهای مختلف، (2) درنهایت سرزمین فلسطین که در آن زمان، به دلیل شکست امپراتوری عثمانی از انگلیسیها در جنگ جهانی اول، مستعمره انگلیس شده بود انتخاب شد و در ادامه در سال 1917 میلادی، با صدور اعلامیه بالفور (3) حمایت رسمی دولت انگلیس از تشکیل دولت یهودی در فلسطین اعلام شد. از آن زمان تمام تلاشها برای مهاجرت یهودیان به فلسطین آغاز شد که خود فرصت و مجالی مجزا برای پرداختن میطلبد.
ادعای تعلق سرزمین فلسطین به یهودیان بهعنوان سرزمین آبا و اجدادی و ملی، اولین بار در سال 1919 میلادی از سوی سازمان جهانی صهیونیسم به شورای عالی نیروهای متفقین در کنفرانس پاریس در همین سال تسلیم شد. در این یادداشت پیشنهادشده بود که نیروهای متفق، حاکمیت تاریخی یهود را بر سرزمین فلسطین و حق آنها را برای بازسازی آن کشور بهعنوان وطن ملی به رسمیت بشناسند. (4) اما ادعای صهیونیستها مبنی بر حاکمیت تاریخی آنها بر سرزمین فلسطین کاملاً بیاساس به نظر میرسد. پیش از قوم بنیاسرائیل، اقوام دیگری مانند کنعانیان، حتیان، عموئیان، موآبیان و ادومیان در این منطقه میزیستند. همزمان با ورود عبرانیها، فلسطینیان نیز از سوی دریای اژه وارد این سرزمین شدند و میان منطقه کارمل و صحرا ساکن شدند. افرادی که امروز بهعنوان فلسطینی شناخته میشوند، فقط از نسل اعراب نیستند، بلکه از نسل کنعانیان هستند که از 5000 سال پیش در این منطقه زندگی میکردند. این ادعا نیز پذیرفته نیست که فلسطینیان امروز، از نسل اعراب مسلمانی هستند که در سال 637 میلادی فلسطین را فتح کردند، پس آنها مهاجران مهاجمی هستند که به سرزمین آبا و اجدادی یهودیان هجوم آوردهاند؛ زیرا اعراب جزو اقوامی هستند که پیش از اسلام در این سرزمین میزیستند و اعراب مسلمانی که فلسطین را فتح کردند، بسیار کم بودند و در مردمان بومی حل شدند. (5) بنابراین نمیتوان حاکمیت تاریخی یهودیان در این سرزمین را پذیرفت و به آنها حق حاکمیت تاریخی داد و اگر بنا بر اعطای حق حاکمیت تاریخی بر سرزمین فلسطین به کسی باشد، این حق برای کنعانیان (که بخش اعظم فلسطینیان امروز از همین نسل هستند) و سایر اقوام که پیش از عبرانیها در این سرزمین ساکن بودند، ثابت است.
2. بررسی پیامد ادعای صهیونیستها
مسئلهای که به نظر نگارنده، اهمیت آن از مسئله اعطا یا عدم اعطای حق حاکمیت تاریخی بیشتر است، این است که برفرض پذیرش این ادعا، (6) نمیتوان تبعات آن را پذیرفت؛ زیرا اگر این ادعا را بپذیریم که فلسطینیانِ امروز اشغالگران دیروزند باید بپذیریم که انگلیسیان امروز، اشغالگران دیروزی هستند که سرزمین بومیانی چون ایرلندیها، ولزیها و بوتونیها را اشغال کردهاند و باید بپذیریم که مردم این مناطق نسبت به انگلیس حق بیشتری دارند و حاکمیت تاریخی از آنهاست. یا باید بپذیریم که چون بحرین، آذربایجان، افغانستان و... روزگاری بخشی از حاکمیت ایران بودهاند و به شکلهای مختلف از آن جداشدهاند، حق حاکمیت تاریخی برای ایران محفوظ است و ایران حق دارد حاکمیت خود را بر این سرزمینها دوباره احیا کند. به همان اندازه که نمیتوان با این ادعاها برای ایران و بومیان انگلیس حق حاکمیت قائل شد، نمیتوان ادعای صهیونیستها مبنی بر حق حاکمیت تاریخی یهودیان بر فلسطین را پذیرفت؛ درحالی که این حاکمیت از بیست قرن پیش به اینطرف، متعلق به آنها نبوده است، (7) و به ادعای پروفسور رودنسون، آخرین دولت واقعاً مستقل یهود در فلسطین، در سال 63 پیش از میلاد، وقتیکه پمپه اورشلیم را گرفت، از بین رفت. (7)
ممکن است ادعا شود که یهودیان زمینهای فلسطینیان را از آنها خریدهاند؛ بنابراین، مالک چیزی هستند که از فلسطینیان خریدهاند و حقدارند که ساکن آن شوند و برای آن تصمیم بگیرند. درباره این ادعا نیز توضیحی مختصر آنچه درواقع رخداده است را روشن خواهد کرد. مجموع زمینهای سرزمین فلسطین، 2.700.000 هکتار بیانشده است که صهیونیستها بهخصوص پس از صدور اعلامیه بالفور از طرق مختلف اقدام به تصرف این زمینها نمودهاند:
الف) خریداری زمین
در این روش به شکلهای مختلف، اقدام به خریداری زمینها کردند که بهطور مختصر به آنها اشاره میکنیم:
1. خرید از طریق واسطهها: در این روش واسطهها زمینها را از فلسطینیان حتی یهودیان ساکن فلسطین میخریدند و سپس به صهیونیستها منتقل میکردند؛
2. خرید از دولت قیمومت انگلستان: (9) دولتی که انگلستان در فلسطین مستقر کرد 66.500 هکتار زمین را در اختیار صهیونیستها قرار داد؛ زمینها و ساختمانهایی که در دوره عثمانی جزو اماکن دولتی و حاکمیتی محسوب میشد؛
3. خرید از فئودالها و ملّاکان لبنانی و سوری: این گروه افرادی بودند که در دوره حاکمیت دولت عثمانی به بهانه کسب ثروت در هرجایی از محدوده حاکمیت عثمانی ساکن میشدند و عِرق ملی در آنها وجود نداشت؛
4. خرید از خود فلسطینیان: برخی از فلسطینیان نیز زمینهای خود را به انگیزههای مختلف به صهیونیستها فروختند که این افراد از سوی فلسطینیان خائن قلمداد میشدند. صهیونیستها از این طریق 30.000 هکتار زمین خریداری کردند که معادل 1.8% از کل زمینهای سرزمین فلسطین محسوب میشود.
درمجموع، صهیونیستها توانستند از چهار روش بیانشده حدود 220.000 هکتار از زمینهای فلسطین را تصاحب کنند که حدود 8% کل فلسطین است. (10)
ب) تجاوز و زور
آنچه در ادامه از خاک فلسطین به تصرف صهیونیستها درآمد، از طریق «کشتار و سرکوب فلسطینیان»، «تخریب روستاهای فلسطینی» و «اجرای سیاست کار عبری» (11) بود. (12)
درمجموع همه این سیاستها و فریبها برای تصرف زمینهای سرزمین فلسطین برای رسیدن به یک هدف مشخص بود که یوسف وایتس(13) به آن اذعان میکند: « باید برای خود ما این معنا آشکار باشد که در این سرزمین برای دو ملت در کنار همجایی نیست… ما نمیتوانیم باوجود عربها در این سرزمین، هدف خود را مبنی بر آنکه ملتی مستقل باشیم، تحققبخشیم. تنها راهحل آن است که سرزمین اسرائیل، یا لااقل سرزمین غربی اسرائیل، بدون وجود عرب باشد… هیچ راه دیگری برای دستیابی به این هدف نیست، مگر انتقال دستهجمعی عربها از این سرزمین به کشورهای همسایه، بهنحوی که یک روستای عربنشین هم برجای نماند. این عربها میباید به عراق و سوریه و حتی شرق اردن منتقل شوند. اعتبار مالی زیادی برای این کار اختصاص خواهد یافت. تنها با انتقال و بیرون راندن عربهاست که این سرزمین میتواند میلیونها تن از برادران ما را در خود جای دهد». (14)
نتیجه:
بنا بر آنچه نگاشته شد، بهخوبی روشن میشود که سرزمین فلسطین از دیرباز متعلق به فلسطینیان (تمام اقوام ساکن) بوده است و فلسطینیان امروز، فرزندان همان فلسطینیان و کنعانیان و سایر قبایل اولیه هستند که در این کشور ساکن شده بودند و استقرار آنها در این سرزمین به حدود پنج هزار سال قبل میرسد. همچنین روشن شد، آنچه از زمینهای سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها بهطور مستقیم از فلسطینیان خریده شده است، تنها 1.8 درصد از کل سرزمین فلسطین است و مابقی با فریب، تهدید، تطمیع و با تجاوز، سرکوب و زور به دست آمده است.
کلیدواژگان:
فلسطین، حکومت، انگلیس، قیمومت، صهیونیست، صهیونیسم.
پینوشتها:
1. روزنامهنگار، فعال سیاسی و نویسنده یهودیالاصل اتریشی که جنبش سیاسی صهیونیسم را بنا گذاشت.
2. کشور اوگاندا و شهر طرابلس پایتخت لیبی گزینههای دیگری بودند که کنار گذاشته شدند ر.ک:
خامنهای، سید علی، بیانات در خطبههای نماز جمعه، 10/10/1378، https://khl.ink/f/2986.
3. برای مشاهده اطلاعاتی درباره اعلامیه بالفور و متن کامل آن به فارسی،
ر.ک: https://b2n.ir/y96625.
4. ر.ک: صفا تاج، مجید، «آیا یهودیان در فلسطین حق تقدم ندارند؟»، پاسدار اسلام، 1391، شماره 367، http://pasdareeslam.com/36721/.
5. ر.ک: صفا تاج، مجید، «آیا یهودیان در فلسطین حق تقدم ندارند؟»، پاسدار اسلام، 1391، شماره 367، http://pasdareeslam.com/36721/.
6. این ادعا که کهنترین ساکنان تاریخی سرزمین فلسطین، یهودیان بودهاند و فلسطینیان امروز اشغالگرانی هستند که در قرن هفتم این سرزمین را تصرف کردهاند، بنابراین یهودیان حقدارند که حاکمیت مجدد خود را در این سرزمین برپا کنند.
7. ر.ک: «آیا بومیان فلسطین به یهودیان زمین فروخته بودند؟»، سایت مشرق، 20/01/1401، کد خبر: 1360464، mshrgh.ir/1360464.
8. صفا تاج، مجید، «آیا یهودیان در فلسطین حق تقدم ندارند؟»، پاسدار اسلام، 1391، شماره 367، http://pasdareeslam.com/36721/.
9. قیمومت به معنای سرپرستی و قیم بودن است. فلسطین که بخشی از امپراطوری عثمانی بود، پس از جنگ جهانی اول و شکست عثمانی، تحت قیمومت، یعنی سرپرستی انگلیسیها قرار گرفت و دولت قیمومت انگلیس فلسطین را اداره میکرد.
10. «آیا فلسطینیان زمینهای خود را فروختند»؟ خبرگزاری تسنیم،
07/03/1398، https://tn.ai/2020460.
11. یعنی استخدام نکردن نیروی کار غیریهودی.
12. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، ر.ک: صفا تاج، مجید، «فلسطینیان چرا و چگونه سرزمین خود را ترک کردند؟»، پاسدار اسلام، 1394، شماره 399 -400، http://pasdareeslam.com/40048/.
13. وی مدتی طولانی مدیر صندوق ملی یهود و مشاور بخش امور عربی رژیم صهیونیستی بود.
14. صفا تاج، مجید، «فلسطینیان چرا و چگونه سرزمین خود را ترک کردند؟»، پاسدار اسلام، 1394، شماره 399 -400، http://pasdareeslam.com/40048/.