پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
این روایت تنها در کتاب کامل الزیارات نقل شده است اما به دلیل اعتبار بالای منبع آن و صحیح دانسته شدن همه اسناد این کتاب از سوی بزرگان، معتبر به حساب می‌آید.
اعتبار روایت «زیارت کنندگان شب جمعه امام حسین علیه السلام»

پرسش:
در روایات متعددی آمده است که خداوند متعال در هر شب جمعه با فرشتگان و انبیاء و اوصیاء به زمین می‌آید و امام حسین علیه‌السلام را زیارت می‌کنند. سؤالم این‌که آیا چنین حدیثی معتبر است؟ خداوند چگونه امام را زیارت می‌کند؟
 

پاسخ:
بیشترین فضیلتی که درباره زیارت ائمه علیهم‌السلام در روایات وارد شده، نسبت به زیارت امام حسین و امام رضا علیهماالسلام هست (۱) کیفیت زیارت امام حسین علیه‌السلام ـ به خاطر خصوصیتی که در شهادت ایشان وجود دارد ـ با سایر ائمه علیهم‌السلام متفاوت است. داشتن حالت غم و اندوه و گرسنه و تشنه بودن زائر از آداب مختص به زیارت امام حسین علیه‌السلام است. (۲) زیارت کردن امام حسین علیه‌السلام شب‌های جمعه توسط خداوند و ملائکه و پیامبران یکی دیگر از ویژگی‌های زیارت آن حضرت است که در ادامه، معنای زیارت خداوند متعال و کیفیت آن‌، بیان می‌شود.

1. اعتبار حدیث زیارت خداوند
در کتاب کامل الزیارات در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام به نقل از صفوان جمّال چنین آمده است: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام لَمَّا أَتَى الْحِیرَهَ هَلْ لَکَ فِی قَبْرِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) قُلْتُ وَ تَزُورُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ وَ کَیْفَ لَا أَزُورُهُ وَ اللَّهُ یَزُورُهُ فِی کُلِّ لَیْلَهِ جُمُعَهٍ یَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِکَهِ إِلَیْهِ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَوْصِیَاءُ وَ مُحَمَّدٌ أَفْضَلُ الْأَنْبِیَاءِ وَ نَحْنُ أَفْضَلُ الْأَوْصِیَاءِ- فَقَالَ صَفْوَانُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَتَزُورُهُ فِی کُلِّ جُمُعَهٍ حَتَّى تُدْرِکَ زِیَارَهَ الرَّبِّ قَالَ نَعَمْ یَا صَفْوَانُ الْزَمْ ذَلِکَ یُکْتَبْ لَکَ زِیَارَهُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام وَ ذَلِکَ تَفْضِیلٌ وَ ذَلِکَ تَفْضِیل‏(۳)
صفوان جمّال می‌گوید امام صادق علیه‌السلام ـ آن‌ زمان که به حیره عراق مشرف شده بود، ـ به من فرمود: آیا به زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام می‌روی و آن‌ را زیارت می‌کنی؟ عرضه داشتم: فدایت شوم آیا شما نیز امام حسین را زیارت می‌کنید؟ فرمود: چگونه زیارت نکنم درحالی ‌که خداوند هر شب جمعه با فرشتگان و پیامبران و جانشینان پیامبران ـ درحالی که حضرت محمد با فضیلت ترین پیامبران و ما با فضیلت ترین جانشینان هستیم ـ به قبر امام حسین علیه‌السلام هبوط می‌کنند و او را زیارت می‌کنند. صفوان عرضه داشت فدای شما شوم. پس هر جمعه به زیارت آن‌ حضرت می‌روید تا زیارت پروردگار را درک نمایید؟ فرمود: بله‌ای صفوان بر این پایبند باش تا زیارت قبر حسین علیه‌السلام برای تو نوشته شود و آن‌ ـ زیارت پروردگار ـ فضیلت است.
این روایت از میان منابع کهن شیعی تنها در کتاب کامل الزیارات نقل شده و سند آن به خاطر مجهول بودن «منیع بن حجاج» ضعیف شمرده می‌شود، اما به خاطر اعتبار بالای منبع آن و صحیح دانسته شدن همه اسناد این کتاب از سوی بزرگانی و علمای شیعه، معتبر به حساب می‌آید.

2. کیفیت زیارت خداوند
از آنجا که به عقیده شیعه امامیه، خداوند متعال جسم نیست و فاقد حرکت است معنای زیارت پروردگار تبیین می‌شود. برای کشف شدن کیفیت زیارت خداوند، نخست معنای لغوی و اصطلاحی زیارت بیان می‌شود و پس از آن‌ بیان محدثانی مانند علامه مجلسی و شیخ حر عاملی در ذیل این حدیث درباره معنای زیارت پروردگار آورده می‌شود.
زیارت در نزد برخی از لغت دانان به معنای قصد آمده (۴) و نزد برخی دیگر به معنای روی‌گردانی از یک سمت و میل نمودن به سمت دیگر است (۵) و زائر نیز از این باب است که او هرگاه شخصی را زیارت کند، از غیر آن زیارت شونده روی بر می‌گرداند. (۶) البته معنای دوم، جدای از معنای اول نیست زیرا در میل پیدا کردن به زیارت شونده، همواره قصد وجود دارد (۷) و در اصطلاح عرف بدین معنا آمده است: الزِّیَارَهُ فی العرف: قصد المزور إکراما له و تعظیما له و استیناسا (۸) یعنی زیارت در عرف به معنای قصد کردن مزور ـ زیارت شونده ـ است؛ به خاطر اکرام و بزرگداشت او و انس داشتن به وی. با ملاحظه این معانی و با در نظر گرفتن عدم جسمانیت خداوند متعال، معنای زیارت پروردگار این است که خداوند به امام حسین علیه‌السلام توجه و عنایت دارد.
 علامه مجلسی پس از نقل این حدیث، در توضیح آن‌ نوشته است: زیارته تعالى کنایه عن إنزال رحماته الخاصه علیه و على زائریه (صلوات‌الله‌علیه) قوله علیه‌السلام و ذلک تفضیل أی زیاره الرب (۹) ترجمه: زیارت خداوند متعال کنایه از نازل کردن رحمت‌های خاص خداوند بر آن‌ حضرت (صلوات‌الله‌علیه) و زائران اوست و منظور امام صادق علیه‌السلام از عبارت «ذلک تفضیل» ـ در انتهای روایت ـ یعنی زیارت پروردگار.
شیخ حر عاملی نیز این روایت را نقل نموده و پس از آن‌ نوشته است: الْمُرَادُ أَنَّ زِیَارَهَ الرَّبِّ لَهُ مَجَازٌ بِمَعْنَى زِیَادَهِ التَّفْضِیلِ لَهُ وَ هُوَ وَاضِح ‏(۱۰) ترجمه: منظور این است که زیارت پروردگار نسبت به امام حسین علیه‌السلام مجاز است به این معنا که خداوند به ایشان تفضیل ـ بخشش ـ بیشتری دارد.
سید هاشم بحرانی حدیثی نقل کرده که خداوند متعال پس از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امام علیه‌السلام را زیارت می‌کند و در توضیح آن‌ نوشته است: «معنای سخن امام علیه‌السلام «تا آنکه خداوند متعال امام حسین علیه‌السلام را زیارت کند» تا آخر روایت، کنایه از نزدیکی شأن امام حسین به درگاه خداوند است و این معلوم است؛ زیرا خداوند سبحان و متعال، جسم نیست و حرکت و سکونت و انتقال یافتن برای او جایز نیست و هیچ مکانی از وجود او خالی نیست؛ منزه و بلند مرتبه است پروردگار جهانیان». (11)
شیخ حر عاملی و سید بحرانی زیارت را به معنای حضور یافتن در محضر مزور ـ زیارت شونده ـ گرفته‌اند و طبق آن زیارت خداوند را کنایه و مجاز دانسته‌اند و این در حالی است که در زیارت ـ گرچه غالباً زائر نزد مزور حضور می‌یابد اما ـ رفتن و حضور یافتن نزد مزور، شرط نیست بلکه قصد کردن از روی بزرگداشت و انس به مزور کافی است؛ البته ممکن است منظور این دو دانشمند از مجاز و کنایه بودن زیارت خداوند، به اعتبار هبوطی است که در روایت به خداوند متعال و فرشتگان و پیامبران و جانشینان نسبت داده شده، زیرا در صورت حمل هبوط خداوند بر معنای حقیقی، جسمیت باری‌تعالی لازم می‌آید و آن‌ هم با ادله قطعی، مردود است، بلکه مراد از هبوط ـ همان گونه که سید بحرانی گفته است ـ نزدیکی جایگاه امام حسین نزد خداوند متعال است که این نزدیکی جایگاه، در قرآن کریم در معراج پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) این گونه بیان شده است: «وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى*ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى * فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى‏» (۱۲) یعنی پیامبر در حالی که در افق بالاتر بود سپس نزدیک آمد و نزدیک تر شد تا فاصله او به اندازه دو کمان یا نزدیک تر از دو کمان شد.
ممکن است برخی بگویند: آنچه زیارت خداوند را بعید می‌نمایاند این تصور است که مقام زیارت شونده همیشه بالاتر از زائر است ـ چنانچه در زیارت ائمه علیهم‌السلام این‌ گونه است ـ و خداوند که آفریدگار عالم است چگونه ممکن است زائر مخلوق خود باشد؟ در صورتی که گفته می‌شود با مراجعه به روایات، نادرستی این تصور روشن می‌شود؛ زیرا پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و ائمه علیهم‌السلام همواره به زیارت قبور غیر معصومان توصیه می‌نمودند. (۱۳)

 

نتیجه:
زیارت امام حسین علیه‌السلام دارای ویژگی‌های خاصی مانند هبوط خداوند و فرشتگان و پیامبران و جانشینان پیامبران در شب‌های جمعه بر قبر امام حسین و زیارت آن‌ حضرت است که منظور از زیارت خداوند با توجه به معنای لغوی و اصطلاحی زیارت و توضیحی که در خود روایت وجود دارد، توجه و عنایت خداوند به امام حسین علیه‌السلام است که از منزلت و جایگاه بالایی نزد خداوند برخوردار است و در زیارت پروردگار، هیچ ‌گونه جسمیت و حضور فیزیکی حضرت حق‌تعالی مورد نظر نبوده است.

 

پی‌نوشت‌ها:
۱. حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسایل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل ¬البیت علیهم‌السلام قم، چاپ اول، 1409 ق. ج 14، ص 562.
 ۲. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دار الکتب الإسلامیه تهران، چاپ چهارم، 1407 ق. ج 4، ص 587.
۳. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، تحقیق: عبدالحسین امینی، نجف اشرف، دار المرتضویه، 1356 ق، چاپ اول. ص 113.
۴. فیومى، احمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، دوم، قم، موسسه دار الهجره، 1414 ق. ج 2، 260.
 5. ابن فارس، احمد؛ معجم مقاییس اللغه، تحقق: عبدالسلام محمد هارون، اول، قم، مکتب الاعلام الاسلامی‏، 1404 ق.‏ ج 3، ص 36.
 6. همان.
 7. سبحانی، جعفر، الزیاره فی الکتاب و السنه، بی جا، بی‌نا، بی‌تا، ص 73.
 8. طریحى، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین‏، تحقیق: احمد حسینى اشکورى، چاپ سوم، مرتضوی، تهران، 1375 ش. ج 1، ص 305.
 9. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقی، زاد المعاد - مفتاح الجنان، موسسه الأعلمی للمطبوعات بیروت، چاپ اول، 1423 ق.ج 98، ص 60.
 10. حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، همان، ج 14، ص 479.
 11. بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، مدینه معاجز، قم: مؤسسه المعارف الإسلامیه، چاپ اول، 1413 ق، ج 3، ص 464.
 12. سوره نجم، آیه 7-9.
13. ابن‌بابویه، محمد بن على (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، تحقیق: علی‌اکبر غفار، قک: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه‏، 1403 ق، ج‏1، ص:180- 181؛ ابن‌بابویه، محمد بن على (شیخ صدوق)، علل الشرایع، قم: کتاب فروشى داورى‏، 1385 ش، ج 2، ص 439.