جمع قرآن

مطابق گزاره‌های متعدد تاریخی، قرآن در عصر نبوی به‌صورت مکتوب وجود داشت و پیامبر خدا پس از دریافت وحی، آن را ابلاغ می‌کرد و یکی از کاتبان، آن را می نوشت.
نقد دیدگاه ریچارد بل مبنی بر عدم تدوین قرآن در عهد پیامبر صلی الله علیه و آله

پرسش:
دیدگاه ریچارد بل مبنی بر عدم تدوین قرآن در عهد پیامبر را چگونه می‌توان بررسی و نقد کرد؟
 

پاسخ:
ریچارد بل (Richard Bell) خاورشناس بریتانیایی و متخصص زبان، فرهنگ و ادبیات عرب در دانشگاه ادینبرای اسکاتلند بود. از او دو اثر در رابطه با قرآن منتشر شده است: 1. ترجمه انگلیسی قرآن؛ 2. درآمدی بر تاریخ قرآن. وی در این اثر دوم، کتابت و تدوین قرآن در عهد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را کامل ندانسته و برای این ادعای خود ادله‌ای را ارائه کرده است.
 در ادامه ضمن توضیح این ادله، آن‌ها را بررسی و نقد خواهیم کرد.

ادله ریچارد بل مبنی بر عدم تدوین قرآن در عصر نبوی و نقد آن‌ها
به باور ریچارد بل، پیامبر به دلیل ابتدایی بودن امکانات کتابت، عدم کتابت قرآن در مکه، اتکای به حافظه در نقل قرآن و همچنین نسیان و فراموشی، نمی‌توانسته نسخه کاملی از قرآن را تدوین کرده باشد؛ به‌ویژه که جمع و تدوین قرآن توسط مسلمانان پس از پیامبر، بدین معناست که حضرت اقدام به چنین کاری نکرده بودند؛(1) اما همان‌طور که به‌زودی مشخص خواهد شد این ادله از عهده اثبات ادعای ریچارد بل ناتوان هستند.

کتابت قرآن در مکه
هرچند نوشت‌افزارهای زمان نزول قرآن ابتدایی و ساده بودند، اما این ابتدایی بودن ابزار با کتابت قرآن در مکه منافاتی ندارد؛ ازاین‌رو، آیات مکی قرآن حاکی از نگارش آن در مکه هستند. به‌عنوان‌مثال، در آیات مکی از قرآن با عنوان ﴿صُحُفٍ مُکَرَّمَهٍ﴾(۲) یاد شده؛(۳) یا مشرکان مکه پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را متهم کرده‌اند که دیگران قرآن را برای او املاء کرده و نوشته‌اند: ﴿... اِکْتَتَبَهٰا فَهِیَ تُمْلىٰ عَلَیْهِ ...﴾.(4) در کنار قرآن، ردّ پای کتابت قرآن در مکه در برخی از حوادث تاریخی نیز دیده می‌شود. برای نمونه، می‌توان به حمله عمربن‌خطاب به خواهرش هنگامی‌که از اسلام آوردن او اطلاع یافت، اشاره کرد. مطابق این واقعه که در مکه و پیش از هجرت به مدینه رخ داد، خواهر و شوهر خواهر عمر هنگام حمله مشغول قرائت قرآن از روی کتاب بودند.(5) بنابراین، مسلمانان پیش از هجرت به مدینه، در همان مکه قرآن را از روی کتاب قرائت می‌کرده‌اند. چنانکه نام بردن منابع تاریخی از گروهی از صحابه به‌عنوان «کاتبان وحی در مکه» بیانگر کتابت قرآن در این شهر است.(6)

کتابت کامل قرآن در عصر نبوی
قرآن در زمان پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نه‌تنها نوشته شده بود، بلکه در بین دو جلد نیز قرار گرفته بود. ازاین‌رو هم در آیات قرآن و هم در احادیث نبوی از آن با عنوان «کتاب»، «صحف» و «مصحف» یاد شده است. برای نمونه به این آیه نگاه کنید:
بگو: «اگر راست می‌گویید کتابی از نزد خدا بیاورید که هدایت‌کننده‌تر از این دو باشد تا آن را پیروی کنم.»(7) مطابق این آیه، خداوند از مخالفان الهی بودن قرآن و تورات، خواسته است که اگر در ادعای خود صادق هستند کتابی بیاورند که از تورات و قرآن هدایت‌کننده‌تر باشد. از نگاه گوینده این جمله اولاً قرآن کتاب بوده؛ و ثانیاً قرآن نیز همانند تورات در آن زمان وجود خارجی، مشخص و معین داشته است؛ نه این‌که بخش‌هایی از آن در ذهن مردم بوده و بخش‌هایی دیگر بر اموری همچون استخوان کتف، برگ درختان، سنگ سفید، چوب نازک و ... نوشته شده بود و به‌صورت متفرق در این‌طرف و آن‌طرف قرار داشت! آیات تحدی نیز به‌خوبی دال بر نگارش قرآن در عصر نبوی هستند.(۸) در یکی از این آیات از قرآن با تعبیر ﴿بِمِثْلِ هٰذَا اَلْقُرْآنِ﴾(۹) یاد شده است. این تعبیر حاکی از این است که قرآن یک وجود مشخص و معین خارجی و قابل اشاره داشته است. آیا معقول است خداوند به مخالفان قرآن بگوید مثل این قرآن را بیاورید، اما منظورش از قرآن چیزی باشد که بخشی از آن در حافظه زید و بخش دیگری از آن در ذهن عمرو و بخشی بر روی استخوان نوشته شده و بخشی دیگر بر روی چوب و ... بوده است؟! چنانکه آیات تحدی نشان می‌دهند که سوره‌های قرآن در زمان نزول این آیات، در دسترس دوست و دشمن قرار داشته‌اند، تعداد آن‌ها و همچنین آیات آن‌ها مشخص بوده و همگی از هم قابل‌تمییز بوده‌اند.(10) از احادیث نبوی نیز برای نمونه، می‌توان به حدیث متواتر ثَقَلَیْن، احادیث عبادت بودن نگاه به مصحف، احادیث فضیلت نگهداری مصحف در خانه، احادیث ثواب بیشتر قرائت قرآن از روی مصحف، احادیث شکایت مصحفی که قرائت نمی‌شود، احادیث میراث گذاشتن مصحف و ... اشاره کرد.(۱۱) برابر این احادیث که متواتر اجمالی هستند اولاً قرآن در عصر نبوی به شکل مصحف بوده؛ و ثانیاً این مصاحف در اختیار عموم مردم قرار داشته؛ نه این‌که منحصر به افراد خاص و نادری بوده‌اند.

نسیان و فراموشی قرآن
با قطع‌نظر از وعده الهی به حفظ(12) و جمع قرآن(13) و همچنین حفظ پیامبر از فراموشی قرآن،(14) به دلایلی قرآن دستخوش نسیان و فراموشی نشده است:
 1. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، چه در مکه و چه در مدینه، همیشه در اولین فرصت پس از نزول قرآن، یکی از کاتبان قرآن را فراخوانده و از او می‌خواستند آیات نازل‌شده را برای ایشان بنویسد. این نوشته‌ها در خانه حضرت جمع‌آوری می‌شدند و در دسترس بودند. این غیر از مصاحفی است که برخی از صحابه برای خود می‌نوشتند؛
 2. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله آیات قرآن را به‌صورت پنج آیه پنج آیه به مسلمانان آموزش می‌دادند و تا آنان پنج آیه اول را فرانمی‌گرفتند، به سراغ پنج آیه دوم نمی‌رفتند؛(15)
 3. از یک‌سو عموم مردم در آن زمان و به‌ویژه عرب‌ها حافظه بسیار قوی‌ای داشته‌اند و از سوی دیگر، حفظ قرآن در عصر نبوی مزایای معنوی و مادی فراوان داشت؛ به همین دلیل، شمار حافظان قرآن در عصر نبوی زیاد بوده‌اند؛(16)
 4. فراموشی طبیعی است اما این‌که همگی باهم بخش خاصی از قرآن را فراموش کنند و فردی هم باقی نماند که به آنان یادآوری کند، اصلاً طبیعی نیست. وقتی فردی از مسلمانان بخشی را فراموش می‌کرد با یادآوری دیگران دوباره به یاد می‌آورد. پس این ادعا که به دلیل طبیعی بودن مسئله فراموشی برای انسان، این احتمال کاملاً معقول است که بخش‌هایی از قرآن را هم خود پیامبر و هم همه مسلمانان باهم از یاد برده باشند و درنتیجه، در قرآن کنونی نباشد، اصلاً ادعایی معقول و پذیرفتنی نیست.

قرآن و تأیید فراموشی پیامبر؟!
برخی مدعی شده‌اند فراموشی بخشی از قرآن توسط پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نه‌تنها عجیب نیست، بلکه در قرآن نیز مورد تأیید قرار گرفته است: «به‌زودی قرآن را بر تو می‌خوانیم، پس هرگز فراموش نخواهی کرد، جز آنچه را خدا بخواهد ... .»(17)
اولاً برفرض، اراده الهی به این تعلق بگیرد که پیامبر بخشی از قرآن را فراموش کند، این یعنی آن بخش، دیگر بخشی از قرآن نیست و بنابراین، نبودن آن در قرآن به معنای نقصان آن نیست؛
 ثانیاً چنین ادعایی ناشی از فهم نادرست آیه است. خداوند مطابق این آیه خطاب به پیامبرش فرموده: خیالت راحت باشد که هرگز قرآن را فراموش نخواهی کرد و سپس در مقام تأیید این وعده خود اضافه کرده است تنها چیزی که می‌تواند باعث فراموشی تو شود، خواست خداست که چون اراده ما نیز به عدم فراموشی تو تعلق گرفته است، بنابراین، تو هرگز قرآن را فراموش نخواهی کرد.(18)
آیه دیگری که بر فراموشی برخی از آیات توسط پیامبر ادعا شده، بر این پایه است: «هر آیه‌ای را که نسخ کنیم یا آن را از یادها ببریم، بهتر از آن یا مانندش را می‌آوریم ‏... .»(19) هرچند برخی بدون درنظرگرفتن سیاق، «انساء» را بر آیات قرآنی منطبق کرده‌اند، اما با توجه به ظواهر لفظی و سیاقی آیه مشخص می‌شود که مراد از «آیه»، آیات کتب آسمانی پیشین است. آیه در حقیقت در مقام دفع شبهات یهود درباره نسخ و انساء آیات الهی ازجمله تغییر قبله از بیت‌المقدس به مسجدالحرام است و شامل آیات قرآنی نمی‌شود؛ ازاین‌رو، آیات منسوخ قرآن نیز همچنان در این کتاب هستند و دچار «انساء» نشده‌اند.(20)

جمع و تدوین قرآن پس از پیامبر
تشکیل گروه جمع قرآن در زمان حکومت ابوبکر و همچنین گروه توحید مصاحف در زمان حکومت عثمان منافاتی با جمع و تدوین قرآن در زمان پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ندارند؛ چراکه هدف ابوبکر از جمع قرآن تهیه مصحفی شخصی برای خود بود(21) تا او نیز همانند صحابه‌ای که مصحف شخصی داشتند و برای آنان امتیازی به شمار می‌آمد، مصحفی اختصاصی داشته باشد و ازاین‌جهت پایین‌تر از دیگران نباشد. حال‌آنکه اگر هدف او از جمع قرآن گردآوری آن در قالب یک مصحف رسمی بود، باید آن را پس از جمع‌آوری در اختیار مسلمانان قرار می‌داد؛ نه این‌که پیش خود نگه دارد و آن را منتشر نکند. چنانکه هدف عثمان نیز از تشکیل گروه، توحید و یکسان‌سازی مصاحف بود؛ نه این‌که بخواهد آیات و سوره‌های قرآن را برای اولین بار در قالب یک مصحف گردآوری کند و در دسترس مسلمانان قرار دهد.

نتیجه
روند معمول دریافت وحی از آغاز نزول قرآن در مکه تا پایان آن در مدینه بدین‌شکل بود که حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله پس از نزول قرآن، وحی قرآنی را به مسلمانان ابلاغ می‌کردند و از یکی از کاتبان وحی می‌خواستند آن را بنویسد. چه آیات قرآن و چه گزاره‌های تاریخی ازجمله احادیث نبوی همگی نشانگر این هستند که قرآن چه در مکه و چه در مدینه نوشته می‌شد؛ چنانکه بر اساس آن‌ها قرآن برخلاف تصور برخی در همان عصر نبوی، بین دو جلد و در قالب مصاحف بوده است؛ نه این‌که بخشی از آن بر روی اشیاء پراکنده‌ای همچون سنگ، برگ، استخوان و ... نوشته شده و بخشی دیگر توسط افرادی مختلف حفظ شده بود! فواید فراوان معنوی و مادی حفظ قرآن سبب شده بود شمار زیادی از مسلمانان حافظ قرآن باشند؛ ازاین‌رو، این گمانه که همگی باهم بخشی از قرآن را فراموش کنند و درنتیجه بخشی از قرآن ثبت‌نشده از بین برود، پذیرفتنی نیست.

چکیدة پاسخ
 پیامبر خدا چه در مکه و چه در مدینه پس از دریافت وحی، آن را به مسلمانان ابلاغ می‌کردند و یکی از کاتبان آن را می‌نوشت. مطابق گزاره‌های متعدد تاریخی، قرآن در عصر نبوی به‌صورت مکتوب و در قالب مصاحف وجود داشت؛ بنابراین، این گمانه که قرآن در هنگام شهادت حضرت در ذهن افراد مختلف یا بر روی اشیاء گوناگون پراکنده بوده و بعدها جمع شد، درست نیست. چنانکه با شمار زیاد حافظان قرآن این گمانه که همگی بخشی از قرآن را فراموش کنند و درنتیجه از بین برود، اصلاً معقول نیست.

برای مطالعه بیشتر
صدیقیان بیدگلی، علی، "نقد و بررسی «درآمدی بر تاریخ قرآن» اثر ریچارد بل"، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده الهیات دانشگاه قم، 1392 ش. (ایرانداک، گنج)
نقد نقد قرآن ویکی‌پدیای فارسی
https://fa.wikipedia.org/wiki/نقد_قرآن

پی‌نوشت‌ها
1. بزرگی، مریم و همکاران، مقاله «تحلیل انتقادی دیدگاه ریچارد بل در خصوص جمع و تدوین قرآن در عصر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله»، منتشرشده در مجله پژوهش دینی، شماره 46، 1402 ش، ص 135-158.
2. سوره عبس‏، آیه 13.
3. مقاتل بن سلیمان،‏ تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ اول، 1423 ق، ج‏4، ص 591؛ طباطبایى، سید محمدحسین،‏ المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات‏، چاپ دوم، 1390 ق، ج‏20، ص 202.
4. سوره فرقان، آیه 5.
5. ابن شبه نمیری، عمر، تاریخ المدینه المنوره، محقق: فهیم محمد شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ ق، ج ۲، ص ۶۵۸.
6. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ هفدهم، 1400 ش، ص 263.
7. سوره قصص، آیه 49: ﴿قُلْ فَأْتُوا بِکِتٰابٍ مِنْ عِنْدِ اَللّٰهِ هُوَ أَهْدىٰ مِنْهُمٰا أَتَّبِعْهُ إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ﴾.
8. سوره هود، آیه 13: ﴿أَمْ یَقُولُونَ اِفْتَرٰاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیٰاتٍ وَ اُدْعُوا مَنِ اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ﴾؛ بلکه [در برابر همه قرآن می‌ایستند و] می‌گویند: او این قرآن را از نزد خود ساخته [و به خدا نسبت می‌دهد] بگو: اگر راست‌گویید، شما هم ده سوره مانند آن بیاورید و هر کس را غیر خدا می‌توانید، به یاری خود دعوت کنید؛ سوره بقره، آیه 23: ﴿وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمّٰا نَزَّلْنٰا عَلىٰ عَبْدِنٰا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ اُدْعُوا شُهَدٰاءَکُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ﴾؛ و اگر در آنچه ما بر بنده خود] محمّد (صلی‌الله علیه و آله)] نازل کرده‌ایم، شک دارید [که وحی الهی است یا ساخته بشر] پس سوره‌ای مانند آن را بیاورید، و [برای این کار] غیر از خدا، شاهدان و گواهان خود را [از فُصحا و بُلغای بزرگ عرب به یاری] فراخوانید، اگر [در گفتار خود که این قرآن ساخته بشر است نه وحی الهی] راست‌گویید.
9. سوره اسراء، آیه.88
10. منفرد دهبالی، زهرا، «نقد و بررسی دیدگاه ریچارد بل در مورد جمع و تدوین و مسئله تحریف در قرآن (با تکیه بر کتاب درآمدی بر تاریخ قرآن)»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد دانشکده الهیات دانشگاه تهران، 1389 ش، ص 66.
11. ناصحیان، علی‌اصغر، علوم قرآنی در مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، چاپ چهارم، 1396 ش، ص 268-260.
12. سوره حجر، آیه 9: ﴿إِنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا اَلذِّکْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ﴾؛ «همانا ما قرآن را نازل کردیم و یقیناً ما نگهبان آن [از تحریف و زوال] هستیم.»
13. سوره قیامه، آیه 17: ﴿إِنَّ عَلَیْنٰا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ﴾؛ «بی‌تردید گردآوردن و قرائتش بر عهده ماست.»
14. سوره اعلی، آیه 6: ﴿سَنُقْرِئُکَ فَلاٰ تَنْسى﴾؛ «به‌زودی قرآن را بر تو می‌خوانیم، پس هرگز فراموش نخواهی کرد.»
15. سیوطی، عبدالرحمن، الإتقان فی علوم القرآن، محقق: فواز احمد زمرلی، بیروت، دار الکتاب العربی، 1421 ق، ج 1، ص 164.
16. صدیق، حسین، علوم قرآن، قم، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص)، 1393 ش، ص 76.
17. سوره اعلی، آیه 6 و 7: ﴿سَنُقْرِئُکَ فَلاٰ تَنْسىٰ * إِلاّٰ مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ اَلْجَهْرَ وَ مٰا یَخْفى﴾.
18. طبری، جامع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، 1412 ق، ج‏30، ص 98: «و کان بعض أهل العربیه یقول فی ذلک: لم یشأ الله أن تنسى شیئا و هو کقوله: خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ* و لا یشاء»؛ طبرانی، تفسیر القرآن العظیم، ج‏6، ص 481: «و قیل: إنما ذکر الاستثناء لتحسین النّظم على عاده العرب، تذکر الاستثناء عقیب الکلام و هو کقوله تعالى خالِدِینَ فِیها إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ ربّک، معلوم أنّ اللّه تعالى لم یشأ إخراج أهل الجنه من الجنّه و لا إخراج أهل النار من النار».
19. سوره بقره، آیه 106: ﴿مٰا نَنْسَخْ مِنْ آیَهٍ أَوْ نُنْسِهٰا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْهٰا أَوْ مِثْلِهٰا أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اَللّٰهَ عَلىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴾.
20. احسانی فر لنگرودی، محمد، مقاله «نگاهی نو به آیه نسخ»، مجله حدیث و اندیشه، 1387 ش، شماره 6، صص 3-22.
21. بلاشر، رژیس، در‌آمدی بر قرآن، مترجم: اسدالله مبشری، تهران، نشر ارغنون، 1372 ش، ص 106.