فقه و احکام

آیا اگر فرد مجردی با دیدن عکس های بد و یا فیلم های بد تحریک بشه و مجبور به خود ارضایی شود گناه کرده است.؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
نگاه کردن به فیلم های مستهجن با قصد لذت و شهوت و نیز استمنا کردن، حرام و گناه می باشد. (1)

پی نوشت:
1. آیت الله خامنه ای، اجوبة الإستفتائات، ویرایش جدید، چاپ اول، سؤال 1200، 1201 و 787.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مبانی فقهی عملیات شهادت طلبانه چیست؟

پاسخ:
در مورد فتواي صريح مراجع تنها به نظر آيت الله مكارم دست يافتيم كه اين چنين است:
عملیات استشهادی در صورتی که تنها راه دفاع از اسلام و کشورهای اسلامي و حفظ جان مسلمانان باشد و راه دیگری وجود نداشته باشد، از باب ضرورت و به مقدار ضرورت جایز است. (1)
اما مباني فقهي:
خودکشی به هر وسیله و به هر عنوانی باشد از نظر شرعی حرام است و از گناهان کبیره محسوب می‌شود. امام باقر (علیه السلام) می‌فرماید: «مؤمن به هر بلائی مبتلا می‌شود و به هر قسم مردن می‌میرد. ولی خود را نمی‌کشد». خودکشی یک نوع قتل است و قرآن مجید می‌فرماید: «خودتان را نکشید که خداوند به شما اهل ایمان مهربان است و کسی که از روی تعدی و تجاوز به غیر و ستم بر خود قتل نفس نماید زود باشد که او را در آتشی سخت در آوریم و این بر خدا سهل و آسان است». (2)
اسلام برای رسیدن به اهداف خود فقط از وسایل مشروع و جایز استفاده می‌کند و شعار: «هدف وسیله را توجیه می‌کند» را از اساس مردود می‌داند.
توضیح این که:
برای رسیدن به اهداف خود از وسائل و ابزار متعدد می‌توان استفاده نمود که در یک تقسیم بندی کلی اهداف، به مشروع و نامشروع؛ یعنی جایز و قانونی یا حرام و غیر قانونی تقسیم می‌شوند. مثلا انسان برای ادامه زندگانی نیاز به غذا دارد. این غذا را می‌توان از راه‌های حلال یا حرام تهیه کرد. اسلام جلوی راه حرام را می‌گیرد و راه حلال را باز نگه می‌دارد. همچنین از انواع خوردنی‌ها برخی را روا و برخی را ناروا می‌داند؛ مثلا استفاده از گوشت خوک یا مردار را جایز نمی‌داند، اما خوردن گوشت گوسفند و مرغ و بسیاری دیگر از حیوانات را به شرط ذبح یا صید شرعی جایز می‌داند. اما اسلام به همین مقدار اکتفا نمی‌کند، اگر کسی در حال گرسنگی شدید باشد و هیچ نوع غذای مشروع در دسترس او نباشد و تنها بتواند گرسنگی خود را با خوردن گوشت مردار یا گوشت خوک تامین کند، در این صورت چه باید بکند؟ او بین حفظ جان خود و خوردن غذای غیر شرعی قرار دارد، کدام یک را انتخاب کند؟ پاسخ عقل حفظ جان و خوردن گوشت مردار است و اسلام نیز به این مسئله فتوا می‌دهد. به عبارت دیگر:
دایره کار مشروع در حالت اضطرار وسیع تر می‌شود، خوردن غذایی که در حالت عادی ناروا بوده در حالت ضرورت روا می‌شود. از این مطلب در فقه اسلامی به قاعده ( الضرورات تبیح المحظورات) تعبیر می‌شود. مثال بارز آن خوردن گوشت مردار در هنگام ناچاری است. مثال دیگر آن کشتن دیگران است. در حکم اولیه و حالت اولیه کشتن انسان ها شرعا حرام است و کسی که مرتکب چنین کاری می‌شود، مجرم است. اما وقتی که در دفاع از خود و خانواده خود مجبور به کشتن دیگری شویم، این عمل جایز می‌شود. فرض کنید که کسی قصد جان ما را کرده است و تنها راه دفاع از جان خود، مقابله با او و کشتن او می‌باشد، در این صورت به حکم الضرورات تبیح المحظورات کشتن او مباح می‌شود. (3)
پس در دفع ضرری که هیچ چاره ای از آن نیست، مثل جایی که حفظ جان وابسته به خوردن گوشت مردار است، محرمات حلال می‌شوند. کشتن دیگری برای دفاع از خود نیز از این قبیل است و این نظر و فتوای فقهای اسلام - اعم از شیعه و سنی- است. و از آنجا که اصلی عقلانی است علم حقوق نیز آن را تایید می‌کند. البته فقها در کنار این قاعده، به قاعده دیگری تحت عنوان «الضرورات تتقدر بقدرها» ؛ دایره استفاده از ضرورات را به حد ضرورت محدود می‌کنند. یعنی حکم ضروری که حکم ثانوی است، فقط محدود به وقت اضطرار است، تا اندازه رفع درماندگی جاری و مشروع است. مثلا در خوردن گوشت مردار فقط باید به حدی اکتفاء نمود که انسان به مرگ دچار نشود، یا در دفاع از خود باید به حداقل اکتفاء کرد، اگر با مجروح کردن طرف مقابل امکان دفاع است، قتل او ناروا و نامشروع است. یا اگر با کشتن یک نفر دفاع از خود حاصل می‌شود، نباید دستان خود را به خون نفر دوم آلوده کرد. یعنی هرجا ضرورت و حالت ناچاری برطرف شد، حکم ضروری چون خوردن گوشت مردار نیز برطرف می‌شود. (4)
خلاصه کلام اینکه:
اسلام از باب ضرورت و ناچاری در حکم ثانوی برخی حرام ها را حلال کرده است و محدوده آن را نیز در حد همان حکم ضروری قرار داده است و اجازه پیشروی از حکم ضروری و تعدی و تجاوز از قانون ضرورت را نمی‌دهد و مورد آن نیز در جایی است که بین دو حکم اولیه تزاحم پیش بیاید که ناچار باید یک کدام را انتخاب نمود و البته در این بین باید راه کم ضررتر را انتخاب کرد. در حفظ جان و خوردن گوشت مردار که یکی واجب و دیگری حرام است - به حکم اولی- اولویت به حفظ جان است و ناچار باید گوشت مردار را خورد. در تسلیم شدن به دشمن و مقابله با او و کشتن او نیز چنین تزاحمی حکمفرماست که ناچار باید راه کم ضررتر را انتخاب نمود.
اما در مسئله عملیات استشهادی، یا شهادت طلبانه اگر عمل آن ها مطابق این اصل کلی است که آن ها برای حفظ دین و خانواده یا ملت خود یا نجات جان انسان‌های بی گناه مجبورند که دست به چنین عملی بزنند، این عملیات مشروع و جایز است و اگر از راه های دیگر می‌توانند به اهداف خود برسند، این عملیات ناروا و نامشروع است. کسانی که مورد تهاجم در این نوع عملیات قرار می‌گیرند، باید تنها اشغالگران، یا کسانی باشند که جنایت و ظلمی انجام داده اند.
این راهی است که نه تنها اسلام از باب « الضرورات تبیح المحظورات » جایز و مشروع می‌داند، بلکه عقلای جهان نیز آن را مشروع و روا می‌دانند. البته چنانچه گذشت این عملیات نیز تا زمان ضرورت جایز است وگرنه در حالت طبیعی چنین اقداماتی جایز نیست. یعنی در هر مکان و هر زمانی نمی‌توان از عملیات استشهادی استفاده نمود. بلکه فقط در محدوده خاص ضرورت، معنا و مشروعیت پیدا می‌کند و تجاوز از آن جایز نیست و اصولاً در حالت طبیعی نمی‌توان از آن الگو گرفت. در حقیقت قانون ضرورت، قانونی عقلی است که در قوانین عرفی جهان امروز نیز به آن بها داده شده است. ثانیا، روشن است که محدوده قاعده ضرورت بسیار ضیق است، و فقط در محدوده زمان و مکان و موقعیتی است که هیچ راه حلی جز انتخاب وسیله ضروری امکان نداشته باشد.

پی ‏نوشت‏‌ها:
1. مسائل کثیر الابتلا ، مسئله 187.
2. نساء (4) آیه ‌33.
3. الحدائق الناظره، الشیخ یوسف بحرانی، ج 15، ص 423؛ معجم الفاظ الفقه الجعفری، الدکتور احمد فتح‌الله، ص 263، معجم لغه الفقهاء، محمد قلعجی، ص 283 و المعجم القانونی، حارث سلیمان الفاروقی، ص 473.
4. مئه قاعده فقهیه، سید حسن مصطفوی، ص 153.

سلام خسته نباشید میخواستم بدانم فردی که استمناء کرده ولی هیچ آگاهی نسبت به وجوب غسل جنابت نداشته، نمازش پس از استمناء چه وضعیتی دارد. با سپاس فراوان

براى هر چند بار خروج منى اگر تا به حال غسل نكرده است يك غسل جنابت كافى است، و بايد همۀ نمازهايى را كه يقين دارد در حال جنابت خوانده است، قضا نمايد. و اگر در شبهاى ماه رمضان جاهل به اصل جنابت بوده، روزه‌هاى او قضا ندارد و محكوم به صحت است. ولى اگر عالم به خروج منى و جنابت بوده و نمى‌دانسته كه براى صحت روزه، غسل بر او واجب است، بايد روزۀ همۀ روزهايى را كه در حال جنابت گرفته است قضا نمايد. (1)

پی نوشت:
1. آیت الله خامنه ای ، رساله اجوبه الاستفتائات، س 195 .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باعرض سلام وخسته نباشید،

می خواستم بدانم که آیا یک مرد مجرد می تواند یک زن بیوه که مسیحی است را صیغه کند؟ آیا عقد موقت یک مسلمان با یک مسیحی حلال است؟

(طبق فتوای امام خمینی «رحمةالله علیه»)

پاسخ:
عقد موقت مسلمان با یک زن مسیحی جایز است (1)

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل م 2271 (مطابق با نظر آیت الله خامنه ای).

با سلام اگر شخص متاهلي در هنگام نزديكي بازنش دچار مشكلات دستگاه تناسلي شده والتش غير فعال شده و ايشان مجبور به تحريك آن بادست شده و مني خارج شود .آيا گناه است و استمناع محسوب ميشود؟

اگر خود مرد با دست خود استمنا کند، مرتکب فعل حرام شده و جایز نیست؛ اما اگر همسرش او را با دست تحریک کند، گناه نیست و استمنا محسوب نمی شود. زن و شوهر می توانند هر گونه لذتی را از یکدیگر ببرند. (1)

پی نوشت:
1. آیت الله بهجت، رساله توضيح المسائل، ‌م 1897.

حکم استمنا چیست و عواقب آن از نظر دین اسلام و پزشکی چیست؟

استمناء مطلقا حرام است. (1)
حرمت چنین عملی از این آیه به دست می‌آید : "کسانی که برای ارضای غریزه جنسی خود راهی غیر از ازدواج طلب کنند، تجاوزگرند". (2)
هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا می‌پرسند، می‌فرماید:
«گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرموده.استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسی را که چنین کاری می‌کند بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد». (3)
ضررها و عوارض استمنا عبارتند از:
الف) آسیب‏هاى جسمانى‏:
1. ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى‏؛
کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبران‏ناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است، اگر خودارضایى در شبانه روز به دفعات تکرار شود، این احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مى‏کند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس مى‏انجامد.
... وقتى قلم به دست مى‏گیرم، زود خسته مى‏شوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمین مى‏گذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پیدا کند و دوباره بنویسم. «نامه‏اى از یک جوان»
... آن چه امروز برایم باقى مانده است (از ناحیه این عمل)، جسمى نحیف و درهم شکسته است.«نامه‏اى از یک جوان».
... با این که ورزشکارم، زانوهایم مرتب سست مى‏شود.«پسرى 18 ساله»
لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى، ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانه‏ها و عوارض ضعف جسمانى است.
متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمى‏شود بلکه کل بدن را ساقط مى‏کند. شخصى که مبتلا به این عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.
2. ضعف بینایى؛
خود ارضائی به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر مى‏گذارد و آن را کاهش مى‏دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر مى‏شود.
با این که اهل ورزش هستم، چشمانم خسته مى‏شود و جلو چشمم تیره و تار مى‏شود، به حدى که سرگیجه مى‏گیرم؛ آیا این از عوارض خودارضایى است؟ «نامه‏اى از یک پسر 18 ساله»
جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضایى بود، وقتى مى‏خواست کتابى را بخواند، چشم هایش سیاهى مى‏رفت، حدقه‏هاى چشم او بیش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در قعر چشم‏هاى خود درد شدید احساس مى‏کرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان).
روزى در یکى از خیابان‏ها چشمم به جوانى حدوداً بیست و پنج ساله افتاد که در اثر نابینایى به همراه برادرش حرکت مى‏کرد، چون با برادرش آشنا بودم جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنین شده است؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضایى) بوده است و دست از این کار برنداشته تا به این روز افتاده است. (همان).
3. آسیب‏پذیرى در برابر بیمارى ها؛
تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارى‏ها را فراهم مى‏آورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف شده است نمى‏تواند در مقابل میکروب ها و ویروس ها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکى از بیمارى‏هاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضایى مى‏کرد، در روز ششم بیمارى کاملاً ضعیف شده بود و در نتیجه مرگ او را فرا گرفت.
4. آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و تولید مثل‏؛
خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مى‏گذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتى‏هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضایى است. بعضى ازاین اثرات عبارت اند از:
- تورم غدد وذى‏؛
- تورم کانال نطفه‏؛
- تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرار؛
- شل شدن عضلات تناسلى‏؛
- خروج بى اختیار منى با کوچک ترین حادثه‏‏؛
- ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج؛‏
- ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زود هنگام‏؛
- بیماری هاى مقاربتى؛‏
- عقیم شدن‏.
5. آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز؛
در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مى‏بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خون مى‏شوند و از این طریق آسیب‏هاى جبران‏ناپذیر بر آنها وارد مى‏شود. تخلیه‏هاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى‏شود.خودارضایى‏هاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مى‏سازد. به گفته یکى از دانشمندان، خود ارضایى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مى‏شود.
به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.
... قسمت‏هاى عمده بدن من یعنى قلب و اعصابم به هم ریخته است. «نامه‏اى از یک جوان»
و تو اى جوان عزیز به خود آى و این آسیب‏ها را جلوى چشم خویش تابلو کن و با تأمل در این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده.
- کم خونى؛
- کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛
- کم خوابى و اختلال در خواب؛
- تنگى نفس؛
- سر درد و سرگیجه؛
- پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات؛
همگى از آسیب‏هاى جسمى خودارضایى هستند.
ب) آسیب‏هاى روحى - روانى‏:
1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى‏؛
همان گونه که گذشت، یکى از پى آمدهاى خودارضایى، ضعف و تحلیل قواى جسمانى است و این به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب مى‏شود که بخش حافظه کارایى لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، شخصِ مبتلا به خودارضایى به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که این خود عامل دیگرى براى کاهش مستمر حافظه است.
از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد، در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مى‏ماند و این خود عامل دیگرى براى ضعف حافظه چنین اشخاصى است.
... استعداد کافى داشتم و تحصیل مى‏کردم. اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمى‏کنم و با فشار و سختى به تحصیل ادامه مى‏دهم. «نامه‏اى از یک دانش‏آموز»
2. اضطراب؛
دلهره و دلواپسى از ویژگى‏هایى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمى‏کند، او مرتب با خود درگیر است و نمى‏تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامن گیر اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کى مى‏شود نجات پیدا کنم» و.. لحظه‏اى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم مى‏کوبد. گاهى تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه مى‏شود، امان او را مى‏گیرد.
... آیا با ترکِ خودارضایى باز هم علائم آن باقى مى‏ماند. «امضا: همدم مرگ»
... آیا پس از ترک مى‏توانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آیا بخشوده خواهم شد؟ «نامه‏اى از یک جوان»
آن چه امروز از این عمل برایم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان 17 ساله تهرانى»
3. افسردگى‏؛
بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشه‏گیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانه‏هاى بارز و حتمى افسردگى است.
4. پرخاشگرى و بداخلاقى‏؛
شخصِ خودارضا نسبت به کوچک‏ترین محرک محیطى حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مى‏رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و ... حساسیت فوق‏العاده دارد.
5. یأس از زندگى‏؛
... در سنین 16 یا 17 سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم، اکنون در میان توفان مرگبارى به این سو و آن سو مى‏روم، شاید هم یک سویش نابودى باشد. «نامه‏اى از یک جوان»
6. از بین رفتن خلاقیت‏ها، توانایى‏ها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت‏هاى فکرى.
8. هوس باز و بى‏بند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، کم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بین رفتن صفاى دل و بى علاقه‏گى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
ج) آسیب‏هاى اجتماعى‏:
خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مى‏آورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشه‏دارتر خواهد شد. فرد در گوشه‏اى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مى‏پردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مى‏گردد و حیات جمعى را دچار مخاطره مى‏سازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمى‏کند. اینجاست که نه تنها شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیرو جوان و پرانرژى محروم گردیده است و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مى‏شود.
این دسته از آسیب‏ها عبارت اند از:
1. بى آبرویى؛
2. مشکلات خانوادگى؛
3. انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛
4. مشکلاتى در ازدواج از قبیل:
- بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن‏
- بى میلى به همسر
- ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر
- ناسازگارى خانوادگى‏
- سرد بودن کانون خانواده‏
- ناتوانى در برابر مشکلات و سختى‏ها پس از ازدواج‏
- طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده‏
5. افت تحصیلى‏:
این کار روى تحصیلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهمایى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایى، ثلث اول یک تجدیدى آوردم. «نوجوان 15 ساله»
6. بزهکارى‏:
7. عدم علاقه نسبت به فداکارى، خدمتگزارى به همنوعان و ...
8. لذت نبردن از دوستى‏ها و مهر و محبت‏ها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان.
9. از بین رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حیا.
10. انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشیدن دیگران.
11. ایجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نوامیس دیگران.
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
13. ترویج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شیوع بیمارى‏هاى مقاربتى در جامعه.
15. حسادت و بدبینى.
د) آسیب‏هاى معنوى و اخروى‏:
همه آسیب‏هاى سه گانه که سخن از آن ها به میان رفت، قابل اصلاح و جبران است؛ اما آسیب معنوى به این راحتى قابل جبران نیست!!
چون اولاً:
آسیب به قلب و دل است که هیچ چیز بعد از وجود آدمى به ارزش، کارایى، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامى، گناه به انسان سرازیر مى‏شود و آن را فاسد و از کار مى‏اندازد.
ثانیاً:
این آسیب فقط دنیوى نیست.
خودارضایى هم که اسلام به شدت از آن نهى کرده است، شاید از همین باب باشد که اثر در قلب و دل آدمى مى‏گذارد و آثار روحى و روانى خودارضایى که در بخش (ب) بیان گردید، عمدتاً از همین بیمارى دل ناشى مى‏شود.
این ها ضررها و آسیب های عمل خود ارضایی است. بنا بر این شایسته است این عوارض را جلوی چشم خود قرار دهید و از آن عمل برای همیشه خداحافظی کنید.
پی نوشت ها:
1. آیت الله خامنه ای، رساله اجوبه الاستفتائات، س 787 .
2. مؤمنون (23)، آیه 7.
3. وسائل الشیعه، ج 18، ص 575.

سلام کسی که خیالی داره سکس میکنه یا تو خواب با کسی سکس میکنه، آیا ازنظر شرعی این کار حرام است؟ آیا نگاه کردن فیلم هائی که باعث تحریک شدن میشوند حرام است؟ آیا سکس خیالی غسل داره؟ نیت این غسل برای یک دختر چیست؟ با تشکر...

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
1- فکر کردن به مسائل جنسی به فتوای آیت الله مکارم تا زمانی که منتهی به انجام گناه نشود، گناه حساب
نمی شود.(1) همچنین است خواب گناه دیدن . یعنی گناهی برای انسان نمی نویسند.
وارد شدن غیر اختیاری این نوع افکار اشکال ندارد، ولی بهتر است از ادامه دادن به این افکار خود داری شود. زیرا هرچند با این نوع افکار گناهى در نامه عمل ثبت نمى‏شود اما فکر و اندیشه گناه، پاکى و صفاى قلب را از بین مى برد و انسان را به ارتکاب آن وا مى دارد. حضرت على(ع) فرمود: «من کثر فکره فى المعاصى دعته إلیها؛(2) کسى که در مورد گناهان زیاد فکر کند، گناهان او را به سوى خود مى کشند».
از این رو حضرت مسیح به پیروان خود فرمود: «موسى بن عمران به شما دستور داد زنا نکنید، اما من به شما سفارش مى کنم فکر زنا را هم نکنید، زیرا کسى که به زنا بیاندیشد، مانند کسى است که در اتاق زیبا و رنگ آمیزى شده‏اى، آتش روشن کند. در این صورت هر چند ممکن است خانه در آتش نسوزد، لکن دست کم دود آن را سیاه و خراب مى کند».(3)
2- اگر منظور شما فیلم مبتذل باشد. نگاه جایز نیست.(4)
3- سکس خیالی غسل ندارد اما اگر زن بر اثر تحریک های جنسی به قدری تحریک شود که به اوج تحریک و شهوت جنسی (ارگاسم) برسد و در آن حال مایعی از او خارج شود، جنب می شود. اگر به اوج شهوت نرسد و مایع خارج شود و یا به اوج لذت و شهوت برسد، ولی مایعی خارج نشود و یا شک کند که مایعی خارج شد یا نه، جنب نمی شود و غسل لازم نیست.
بنا بر این مواقعی که زن بر اثر برخی تحریک های شهوانی مقداری لذت می برد و در آن حال رطوبتی از او خارج
می شود ،چون به اوج شهوت نرسیده ، جنب نمی شود . رطوبت خارج شده هم پاک است . وضو و غسل را باطل نمی کند.(5)
تا یقین به خارج شدن منی پیدا نکنید، غسل لازم نیست.
4- در صورت واجب شدن غسل، نیت آن همان نیت غسل جنابت است.(غسل جنابت به جا می آورم قربه الی الله)
پى نوشت‏ها:
1. آ یت الله مکارم، استفتای کتبی.
2. غررالحکم،ج5،ص321.
3. بحارالانوار، ج 14، ص331 .
4. سؤال تلفنی از دفتر آیت الله مکارم شیرازی(7838800) و استفتائات جدید، ج‏3 ، سؤال 679.
5. آیت الله مکارم ،توضیح المسائل ،م 361و احکام بانوان ،س 257.

اگر دختر و پسری قبل از محرمیت با هم رابطه جنسی داشته باشند اما دختر همچنان باکره باشد (دخول کاملا انجام نشده) آیا به یکدیگر حرام ابدی می شوند؟

در فرض سئوال نسبت به هم حرام ابدی نمی شوند و می توانند با هم ازدواج نمایند. (1)
پی نوشت:
1. آیت الله نوری همدانی، توضیح المسائل م 2399.

صفحه‌ها