بهشت

آیا تنها افراد مسلمان می توانند وارد بهشت شوند یا افرادی با دین دیگر (مثل یهودی و مسیحی) هم امکان دارد وارد بهشت شوند؟ و دانشمندانی که برای جامعه خدمتی انجام داده اند ولی به خدا اعتقادی ندارند چطور؟

پاسخ:
دربارة وضع غیر مسلمان (مبنی بر این که بهشت می‌روند یا نه) سه دیدگاه عمده وجود دارد:
1ـ نظر افراط.
برخی از روشنفکران عقیده دارند که بین مسلمان و غیر مسلمان در پاداش و رفتن به بهشت فرقی وجود ندارد. شهید مطهری می‌نویسد:
معمولاً کسانی که داعیه روشنفکری دارند ،با قاطعیت می‌گویند هیچ فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان، بلکه موحد و غیر موحد نیست. هر کس عمل نیکی انجام دهد! خدمتی از راه تأسیس یک مؤسسة خیریه و یا اکتشاف و اختراع و یا از راه دیگر انجام دهد، استحقاق ثواب و پاداش از جانب خداوند دارد. می گویند خداوند عادل میان بندگان خود تبعیض نمی‌کند. (1)
طرفداران این نگرش هم به دلیل عقل استدلال کرده‌اند و هم به دلیل نقل. دلیل عقلی آنان بر دو مقدمه استوار است:
یکم: خداوند با همه موجودات نسبتی مساوی داشته ، بندگان و مخلوقات برای او یکسان هستند . با هیچ‌کس خویشاوندی و رابطة خصوصی ندارد؛ بر این اساس به افعال و عملکرد همگان پاداش و ثواب می‌دهد؛ چون نسبت خداوند به همة موجودات یکسان است، دلیلی ندارد که عمل نیک از یک نفر مقبول باشد و از یک نفر دیگر مقبول نباشد. (2)
دوم: خوبی و بدی اعمال، قراردادی نیست، بلکه واقعی است، یعنی حسن و قبح افعال ذاتی بوده و هر کدام آثار خود را دارد؛ از این رو پاداش و ثواب آن در راستای حسن ذاتی آن است. هر گاه اعمالی به ‌وجود آمد که حسن ذاتی داشته باشد، ثواب دارد.
شهید مطهری می‌نویسد: از این دو مقدمه چنین نتیجه می‌گیریم که چون خداوند اهل تبعیض نیست و چون عمل نیک از هر کس نیک است، پس هر کس کار نیک بکند ،ضرورتاً و الزاماً از طرف خدا پاداش نیک خواهد داشت. (3)
دلیل نقلی نیز دلیل عقل را تأیید و تأکید می کند؛ زیرا در آیات و روایات تصریح شده است که عمل نیک ،پاداش و عمل بد ،عذاب را در پی دارد: " فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره". (4)
"انا لا نضیع اجر من احسن عملاً". (5)
از این آیات استفاده می‌شود که پاداش و عذاب بر اعمال مترتب بوده و مسلمان بودن در اعطای پاداش شرط نشده، همان‌طوری که در عذاب شدن غیر مسلمان بودن شرط نشده است.
2ـ نظر تفریط.
برخی دیگر عقیده دارند که به فعالیت‌های نیکوی غیر مسلمانان پاداش داده نشده و به بهشت نمی‌روند. این نگرش معمولاً از سوی مقدس مآب ها ابراز شده است. طرفداران این نگاه نیز به دلیل عقل و نقل استدلال نموده‌اند. دلیل عقلی این است که اگر بنا باشد اعمال غیر مسلمان و یا مسلمان غیر شیعه مقبول درگاه خداوند باشد، پس فرق میان مسلمان و غیر مسلمان چیست؟ اصولاً اگر تفاوت مسلمانان با غیر مسلمانان در پاداش ظهور نکند، اسلام و تشیع لغو خواهد بود. در برخی از آیات آمده که عمل کافر غیر مقبول است. در آیه 18سورة ابراهیم اعمال کفار به خاکستری تشبیه شده است که به وسیلة تند بادی پراکنده شود:
مثل الّذین کفروا بربهم اعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یوم عاصف لا یقدرون مما کسبوا علی شیء ذلک هو الظلال البعید؛(6)
اعمال کسانی که به پروردگارشان کافر شدند، همچون خاکستری است در برابر تندباد، در یک روز طوفانی، آن‌ها توانایی ندارند کم ترین چیزی از آن چه را انجام داده‌اند ، به دست آورند و این گمراهی دور و درازی است.
شهید بعد از بررسی آیات می‌نویسد: از ضمیمه ساختن این آیه با آیه قبل چنین استنباط می‌کنند که اعمال نیک کافران با همه ظاهر فریبا، سرابی بی واقعیت است اما اعمال بد ایشان شر اندر شر و ظلمت روی ظلمت است. (7)
3ـ دیدگاه اعتدال
دیدگاه اعتدال از آیات و روایات استفاده می‌شود. شهید مطهری و برخی از نظریة سازان اسلامی، طرفداران این دیدگاه هستند. بر اساس این نگرش فعالیت و خدمات مخترعان و مکتشفان کافر که با انگیزه انسان دوستی شکل می‌گیرد، پاداش متناسبی در دنیا داشته و یا در عذاب آن‌ها تخفیف داده می‌شود .
شهید مطهری بعد از بررسی آیات و روایات دربارة وضع مخترعان و مکتشفان غیر مسلمان می‌نویسد:" افرادی این‌ چنین که البته در همة زمان‌ها کم یا بیش پیدا می‌شوند، حداقل این است که در عذاب آن‌ها تخفیف داده می‌شود و یا عذاب آن‌ها به کلی برداشته می‌شود ". (8)
در تفسیر نمونه می خوانیم :
از نظر جهان بینی اسلام مطالعة نفس عمل به تنهائی کافی نیست، بلکه عمل به ضمیمة، محرک و انگیزة آن ارزش دارد، بسیار دیده شده کسانی بیمارستان یا مدرسه یا بنای خیر دیگری می‌سازند و تظاهر به این هم دارند که هدفشان صد در صد خدمت انسانی است به جامعه‌ای که به آن مدیونند، در حالی که زیر این پوشش مطلب دیگری نهفته شده،حفظ مقام یا مال و ثروت یا جلب توجه عوام، و تحکیم منافع مادی خود، و یا حتی دست زدن به خیانت هائی دور از چشم دیگران است! ولی به عکس ممکن است کسی کار کوچکی انجام دهد، با اخلاص تمام و انگیزه‌ای صد درصد انسانی و روحانی.
اکنون باید پروندة این مردان بزرگ را، هم از نظر عمل، هم از نظر انگیزه و محرک(نیت)، مورد بررسی قرار داد. مسلّماً از چند صورت خارج نیست:
ا) گاهی هدف اصلی از اختراع صرفاً یک عمل تخریبی است، سپس در کنار آن منافعی برای نوع انسان نیز به ‌وجود آمده که هدف واقعی مخترع یا مکتشف نبوده و یا در درجة دوم قرار داشته ، تکلیف این دسته از مخترعان کاملاً روشن است.
ب) گاهی مخترع یا مکتشف، هدفش بهره‌گیری مادی و یا اسم و آوازه و شهرت است. در حقیقت، حکم تاجری دارد که برای درآمد بیش تر تأسیسات عام المنفعه­ای به ‌وجود می‌آورد .برای گروهی ایجاد کار و برای مملکتی محصولاتی به ارمغان می آورد، بی آن که هیچ هدفی جز تحصیل درآمد داشته باشد. اگر کار دیگری در آمد بیش تری داشت، به سراغ آن می‌رفت.
البته چنین تجارت یا تولیدی اگر طبق موازین مشروع انجام گیرد، کار خلاف و حرامی نیست، ولی عمل فوق العادة مقدسی هم محسوب نمی‌شود.
از این‌ گونه مخترعان و مکتشفان در طول تاریخ کم نبودند. نشانة این طرز تفکر همان است که اگر ببینند آن درآمد یا بیش تر از آن از راه هایی که مضرّ به حال جامعه است ،تأمین می‌شود (مثلاً در صنعت داروسازی بیست درصد سود می‌برند و در هروئین سازی 50 درصد) این دسته خاص دومی را ترجیح می‌دهند. تکلیف این گروه نیز روشن است. آن‌ها هیچ گونه طلبی نه از خدا دارند و نه از همنوعان خویش و پاداش آن‌ها سود و شهرتی بوده که می‌خواسته‌و به آن رسیده‌اند.
ج) گروه سومی هستند که مسلماً انگیزه‌های انسانی دارند یا اگر معتقد به خدا باشند ، انگیزه‌های الهی، و گاهی سالیان دراز از عمر خود را در گوشة لابراتوارها با نهایت فلاکت و محرومیت به سر می‌برند، به امید این که خدمتی به نوع خود کنند، و ارمغانی به جهان انسانیت تقدیم دارند؛ زنجیری از پای دردمندی بگشایند و گرد و غباری از چهرة رنجدیده­ای بیفشانند.
این گونه افراد اگر ایمان داشته باشند و محرک الهی، بحثی در آن‌ها نیست. اگر نداشته باشند اما محرک شان انسانی و مردمی باشد، پاداش مناسبی از خداوند دریافت خواهند داشت. پاداش ممکن است در دنیا باشد، و ممکن است در جهان دیگر باشد،
مسلماً خداوند عالم عادل آن ها را محروم نمی کند، اما چگونه و چطور ؟
جزئیاتش بر ما روشن نیست، همین اندازه می توان گفت "خداوند اجر چنین نیکوکارانی را ضایع نمی‌کند" (البته اگر آن‌ها در مورد پذیرش ایمان ، مصداق جاهل قاصر باشند، مسئله بسیار روشن تر است).
دلیل بر این مسئله علاوه بر حکم عقل، اشاراتی است که در آیات و یا روایات آمده است.
هیچ دلیلی نداریم که جملة «ان الله لا یضیع اجر المحسنین» شامل این‌گونه اشخاص نشود، زیرا محسنین در قرآن فقط به مؤمنان اطلاق نشده است. برادران یوسف هنگامی که نزد او آمدند، بی آن که او را بشناسند و در حالی که او را عزیز مصر می‌پنداشتند، به او گفتند:« انا نراک من المحسنین ؛ تو را از نیکوکاران می‌دانیم».
از این گذشته آیة «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره؛ هر کس به اندازة سنگینی ذره ای کار نیک کند، آن را می‌بیند و هر کس به مقدار ذره ای کار بد کند، آن را خواهد دید» به وضوح شامل این‌گونه اشخاص می‌شود.
در حدیثی از علی بن یقطین از امام کاظم(ع) می‌خوانیم : در بنی اسرائیل مرد با ایمانی بود که همسایة کافری داشت. مرد بی ایمان نسبت به همسایة با ایمان خود نیک رفتاری می کرد. وقتی که از دنیا رفت ، خدا برای او خانه‌ای بنا کرد که مانع از گرمای آتش شود . به او گفته شد: به سبب نیک رفتاریت نسبت به همسایة مؤمنت می‌باشد.
نیز از پیامبر اکرم(ص) دربارة عبدالله بن جدعان که از مشرکان معروف جاهلیت و از سران قریش بود، نقل شده : " کم عذاب ترین اهل جهنم ابن جدعان است، سؤال کردند : چرا؟ فرمود : گرسنگان را سیر می‌کرد".
پیامبر به عدی بن حاتم (فرزند حاتم طائی ) فرمود: دفع عن ابیک العذاب الشدید بسخاء نفسه ؛خداوند عذاب شدید را از پدرت به خاطر جود و بخشش او برداشت".
در حدیث دیگری از امام صادق(ع) می‌خوانیم: گروهی از یمن برای بحث و جدال خدمت پیامبر آمدند. میان آن‌ها مردی بود که از همه بیش تر سخن می‌گفت و خشونت و لجاجت خاصی در برابر پیامبر می‌نمود.
پیامبر چنان عصبانی شد که آثارش در چهرة مبارکش کاملاً آشکار گردید، در این هنگام جبرئیل آمد و پیام الهی را ‌چنین به پیامبر ابلاغ کرد: خداوند می‌فرماید این مردی است سخاوتمند . پیامبر با شنیدن این سخن خشمش فرو نشست، رو به سوی او کرد و فرمود: پروردگار به من چنین پیامی داده است. اگر به خاطر آن نبود، چنان بر تو سخت می‌گرفتم که عبرت دیگران گردی.
مرد پرسید: آیا پروردگارت سخاوت را دوست دارد، فرمود: بلی، عرض کرد: شهادت می‌دهم که معبودی جز "الله" نیست و تو رسول و فرستادة او هستی. به خدائی که تو را مبعوث کرد سوگند که تا کنون هیچ کس را از نزد خود محروم بر نگردانده‌ام". (9)

پی نوشت ها:
1. مطهري، عدل الهی، انتشارات صدرا، تهران، 1389ش، ص 335.
2. همان، ص 337 ـ 338.
3. همان، ص 339.
4. زلزال (99) آیة 7 ـ 8.
5. کهف (18) آیه 30.
6. ابراهیم (14) آیة 18 و مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1374ش، ج 10، ص 308.
7. عدل الهی، ص 347.
8. همان، ص 377.
9. تفسیر نمونه، ج 10، ص 312ـ 317.

اگر یک نفر که مذهب سنی دارد و همه ی دستورات دین را به درستی انجام داده باشد و امام علی (ع) را به عنوان خلیفه نه به عنوان امام اول قبول داشته باشد آیا به بهشت نمی رود؟ در صورتی که ممکن است یک شیعه ی علوی در زندگی و انجام دستورات دینی از آن فرد سنی ضعیف تر باشد. لطفا به تشریح پاسخ دهید.

پاسخ:
قبول دارید که آنچه انسان را محبوب خدا ساخته و به پاداش آخرت می رساند، ایمان و عمل صالح است؟
قطعا در این شک ندارید و آیات فراوان قرآن مؤید این معنا است.
ایمان به خدا و رسول و اطاعت از دستورهای خدا و رسول است که انسان را به بهشت و رضای خدا می رساند.
از طرف دیگر قبول دارید که ایمان تجزیه ناپذیر است؛ یعنی نمی توان به بعضی دستورهای خدا و رسول ایمان آورد و به بعضی ایمان نیاورد:
أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ؛ (1)
آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى‏ آوريد، و به بعضى كافر مى‏ شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين الهى) را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذاب ها گرفتار مى‏ شوند.
با توجه به این آیه می گوییم: در آیات فراوان(2) و روایات بی شماری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر محبت و اطاعت و ولایت و امامت اهل بیت تأکید شده؛ در روایت متواتر ثقلین، امام علی و فرزندان معصومش به عنوان "عدل" قرآن معرفی شده که تمسک به قرآن و اهل بیت در امان گیرنده از گمراهی معرفی گردیده است. در غدیر علی بن ابیطالب به عنوان جانشین معرفی گردیده است و ... .
با توجه به ادله بی شمار قرآنی و روایی کسانی که دشمن اهل بیت هستند (ناصبیان) قطعا کافرند، زیرا با محبوب های خدا و رسول به دشمنی برخاسته اند. دشمنی با محبوب هر کس مساوی با دشمنی و اعلان جنگ با آن فرد است. پس ناصبیان با خدا و رسول دشمن هستند. جایگاه دشمنان خدا و رسول جز جهنم نیست.
اما آنان که اهل بیت را دوست دارند، ولی پیرو اهل بیت نیستند و پیرو دیگران می باشند، اگر به دستورهای دین و دستور های خدا و رسول عمل می کنند و وجوب پیروی از اهل بیت برای شان ثابت نشده و در این مورد جاهلند و عناد و تعصب نسبت به حق ندارند، اهل پاداش هستند. هیچ کس آنان را جهنمی نمی داند، زیرا عناد و انکار ندارند، بلکه جاهلند. اگر در جهلشان مقصر باشند که شلاق تقصیرشان را می خورند. اگر قاصر باشند که معذورند.

پی نوشت ها:
1. نساء آیه 59 - مائده آیه 3 و 67 و55 - احزاب آیه 33 - شوری آیه 23 -آل عمران آیه 61 -توبه آیه 119 و...
2. بقره (2) آیه 85.

من که از دریافت پاسخ پرسشی با مضمون نظر اسلام در رابطه با نیکی اعظم نا امید شدم لا اقل به این یکی پاسخ دهید (این یکی اسان است!) ایا پیروان سایر ادیان هم به بهشت راه پیدا می کنند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
از آيات و روايات استفاده مى‏شود بهشت براى كسانى است كه ايمان به خدا و پيامبر اسلام (ص) داشته و عمل صالح و تقوا پيشه كرده باشند:
«الذين آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن مآب؛
كسانى كه ايمان و عمل صالح دارند، خوشا به حال آنان كه خوش جايگاهى خواهند داشت».(1)
مراد، ايمان به خدا و پيامبر و وحى الهى است . مراد از عمل صالح، عمل به دستورهاى قرآن و اطاعت از پيامبر است كه از جمله دستورها اطاعت از اولى‏الامر است. محبت و اطاعت از اميرالمؤمنين(ع) و اهل بيت خميره ايمان است.
پيروان اديان الهى هم به حكم كتاب خودشان كه در آن اشاره به آمدن پيامبر اسلام شده و هم به حكم عقل كه بايد به آخرين پيام الهى گوش فرا دهند، بايد دين اسلام را بپذيرند.
خداوند در آيه 85 سوره آل عمران مى‏فرمايد: «و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن يقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرين؛
هر كس غير از اسلام (دين واقعى) دينى را بپذيرد، هرگز از او پذيرفته نيست و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود».
بنابراين كفار و پيروان ساير اديان الهى وظيفه دارند درباره دين خود و دين اسلام تحقيق كنند . دستورهاى اديان را با هم مقايسه كنند. پس از تحقيق دقيق و علمى، به حقيقت اسلام و حقانيت اين دين پى خواهند برد.
حال اگر شرايط تحقيق از اسلام براي آن ها فراهم نبوده ،يا نتوانستند به منابع واقعي اسلام مراجعه نمايند، يا اصلا مسئله تحقيق از دين براي شان مطرح نبوده ، يا پس از تحقيق ( بدون هيچ غرض ، عناد و انگيزه شخصي )به اين نتيجه رسيدند كه دين خودشان درست است و از طرفى به محتواى دين خود عمل كردند و بر كسى ظلم نكردند، چون حجت و دليل بر اعتقاد خود دارند، خداوند آنان را عذاب نمى‏كند . چه بسا به مرتبه اي نائل شوند كه اهل بهشت شوند ، ولى اگر تحقيق نكردند و با لجاجت بر دين خود پا فشارى كردند و با اين كه احتمال دادند دين اسلام دين حقى باشد، به دنبال آن نرفتند، در وظيفه خود كوتاهى كرده، در نتيجه مورد مواخذه قرار مي گيرند.
بنابراين اصل در حق طلبي انسان ها و تسليم در مقابل آن ، يا انکار حقيقت است.
شهيد مطهرى(ره) در اين باره مى‏گويد: «اگر كسى در روايات دقت كند، مى‏يابد كه ائمه(ع) تكيه‏شان بر اين مطلب بوده كه هر چه بر سر انسان مى‏آيد، از آن است كه حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و يا لااقل در شرايطى باشد كه مى‏بايست تحقيق و جستجو كند ، اما افرادى كه ذاتاً و به واسطه قصور فهم و يا به علل ديگر در شرايطى به سر مى‏برند كه مصداق منكر و يا مقصر به شمار نمى‏روند، در رديف منكران و مخالفان نيستند.
ائمه اطهار بسيارى از مردم را از اين طبقه مى‏دانند. اين گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و اميد عفو الهى درباره آنان مى‏رود».
وى از مرحوم علامه طباطبايى نقل مى‏كند: «همان طورى كه ممكن است منشأ استضعاف، عدم امكان تغيير محيط باشد، ممكن است اين جهت باشد كه ذهن انسان متوجه حقيقت نشده باشد و به اين سبب از حقيقت محروم مانده باشد».(2)
بنابراين ، اين امكان وجود دارد كه غير مسلمانان نيز داخل بهشت شوند .اين ها گروهي هستند كه به عنوان مستضعفان شناخته مي شوند ، يا واقعا و حقيقتا دنبال دين حق بودند ، اما به دلائلي بر آن دست نيافتند و نيز انسان هاي درستكار و پاک بودند و طبق فطرت پاک و عقل خود عمل کرده اند.
محاسبه اعمال آنان، بر پايه عدل خداوندى است . بر اساس عقل و فطرت و كردارشان ، هم چنين اعتقادات و باورهاي شان (اگر صحيح و مطابق با اسلام باشد) مورد حساب قرار مى‏گيرند.
جهت مطالعه بيش تر در اين موضوع به كتاب «عدل الهي» ( بخش اعمال خير غير مسلمانان) اثر استاد شهيد مطهري مراجعه فرمائيد.
پى‌نوشت‏ها:
1. رعد (13) آيه 29.
2. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، ص 320 به بعد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها